سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردى از کارگزاران او کاخى شکوهمند بر افراخت امام فرمود : ] نقره‏ها سر برآورده خود را مى‏نمایاند ، این بنا توانگرى تو را رساند . [نهج البلاغه]
 
جمعه 95 مهر 30 , ساعت 4:52 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله زمینشیمی عناصر اصلی و فرعی ماسه سنگهای سازند لالون (کامبرین زیرین) در جنوب باختر مشهد، ایران با word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله زمینشیمی عناصر اصلی و فرعی ماسه سنگهای سازند لالون (کامبرین زیرین) در جنوب باختر مشهد، ایران با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله زمینشیمی عناصر اصلی و فرعی ماسه سنگهای سازند لالون (کامبرین زیرین) در جنوب باختر مشهد، ایران با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله زمینشیمی عناصر اصلی و فرعی ماسه سنگهای سازند لالون (کامبرین زیرین) در جنوب باختر مشهد، ایران با word :

مقدمه

هر ماسهسنگی با جایگاه زمینساختی ویژه خود درمنطقه منشاء، دارای زمینشیمی خاص و منحصر به فرد خود میباشد. افزون بر این، جایگاه زمین-ساختی محیطهای تهنشستی یکی از فاکتورهای کنترلی موثر در عملکرد فرایندهای رسوبی، دیاژنز و در نتیجه ترکیب نهایی سنگهای رسوبی میباشد

(Dickinson and Suczek, 1979; Bhatia, 1983; Roser anf Korsch, .(1986; Kreonberg, 1994 با در نظر گرفتن نکات یاد شده میتوان با

مطالعات زمینشیمی رسوبات و سنگهای سیلیسی- آواری، تیپ سنگی، جایگاه زمینساختی، سنگ منشاء و شدت فرایندهای هوازدگی شیمیایی در منطقه

منشأ را مشخص نمود. سازند لالون یکی از گستردهترین و چشمگیرین رسوبات نهشته شده در مقطع زمانی کامبرین زیرین در ایران میباشد. تاکنون بررسی-های زیادی از نظر محیط رسوبی، جغرافیایی دیرینه و زمینشیمی عناصر اصلی، جزئی، و نادر خاکی این سازند توسط پژوهشگران مختلف در نقاط مختلف ایران انجام شده است که از آن جمله میتوان به مطالعات انجام شده توسط آقانباتی (1385)، اعتماد سعید و حسینی برزی (1388)، Matsumoto et al. (1995)، Lasemi and Amin-Rasouli (2007)، و Etemad-Saeed et al. (2011)

اشاره نمود.

در جنوب باختر مشهد (شمال شرق ایران) رخنمونهایی از سازند لالون وجود دارد که به نظر میرسد بررسی زمینشیمی ماسهسنگهای این سازند در

55

مجله زمین شناسی کاربردی پیشرفته

این منطقه از ایران از سه نظر حائز اهمیت باشد: (1) رخنمونهای گستردهای از ذخایر آهن به اشکال لایهای و عدسی با ترکیب کانی شناسی غالب هماتیت در داخل این ماسهسنگها وجود دارد که به نظر میرسد مطالعه این سنگها به عنوان سنگ درونگیر ذخایر آهن بتواند در یافتن الگوها و پارامترهای زمین-شیمیایی مناسب جهت اکتشاف و شناسایی ذخایر جدیدی از آهن در این سازند در سایر نقاط کشور مفید و موثر باشد. (2) یکی از مکانهای مناسب شناخته شده برای اکتشاف و شناسایی ذخایر سیلیس در ایران زمین بخش بالایی ماسهسنگ لالون (کوارتزیت راسی) استمطمئناً. بررسی عوامل مؤثر در بالا رفتن میزان سیلیس این سازند میتواند قدمی کوچک ولی مؤثر در پیدا نمودن پتانسیل های مناسبی از این ماده در سایر بخشهای ایران زمین باشد. (3) نتایج بدست آمده از این مطالعه میتواند کمک مؤثر و شایانی در روشن ساختن وضعیت جغرافیای قدیمه پالئوزوئیک در شمال شرق ایران نماید. با توجه به موارد یاد شده، در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر نتایج حاصل از مطالعات صحرایی، سنگ نگاری و زمین شیمی عناصر اصلی و فرعی به بررسی سنگ مادر، شرایط هوازدگی قدیمه و جایگاه زمینساختی ماسهسنگ-های سازند لالون در این نقطه از ایران پرداخته شود.

×بهار 91، شماره 3، جلد 1

روش مطالعه

بررسی ماسهسنگهای سازند لالون در جنوب باختر مشهد در دو بخش صحرایی و آزمایشگاهی انجام شده است. بخش صحرایی شامل بررسی وضعیت زمینشناسی، شیب لایهها و نمونهبرداری از ماسهسنگهای منطقه بوده است. در بخش آزمایشگاهی ابتدا به بررسی ویژگیهای بافتی و تفسیر خصوصیات سنگنگاری ماسهسنگها با استفاده از تهیه و مطالعه تعداد 50 عدد مقطع نازک مبادرت شده است. سپس تعداد 18 نمونه از آنها انتخاب و عناصر اصلی و فرعی آنها به روش طیف سنج انتشار اتمی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-AES) در آزمایشگاه ALS-Chemex کشور کانادا آنالیز گردیدند. مقادیر LOI نمونهها توسط شرکت مذکور بوسیله اندازهگیری اختلاف وزن نمونه قبل و بعد از حرارت دادن در 1000 درجه سانتی گراد به مدت یک ساعت محاسبه گردیدند. نتایج آنالیزهای شیمیایی به همراه مقادیر LOI در جدول (1) ارائه شده است. در این مطالعه جهت تفسیر مسائل زمینشیمیایی مبادرت به محاسبه ضرایب همبستگی اسپیرمن بین عناصر اصلی و محاسبه نسبتهای اکسیدها و نیز تعیین مقادیر شاخصهای دگرسانی شیمیایی (CIA)، دگرسانی پلاژیوکلاز (PIA) و تنوع ترکیبی (ICV) شده است. نتایج حاصله به ترتیب در جداول (2) و (3) آورده شده اند.

جدول .1 نتایج آنالیزهای ICP-AES عناصر اصلی و فرعی همراه با مقادیر LOI ماسه سنگهای مورد مطالعه در جنوب باختر مشهد. مقادیر اکسیدها و LOI بر حسب درصد وزنی میباشند.

SUM LOI P2O5 MnO TiO2 K2O Na2O MgO CaO Fe2O3 Al2O3 SiO2

98/86 0/65 0/04 0/03 0/05 0/41 0/10 0/03 0/41 4/17 1/47 91/5 R-1
98/71 1/22 0/12 0/01 0/05 1/21 0/03 0/09 0/89 2/54 3/65 88/9 R-2
100/05 0/1 0/02 0/02 0/04 0/47 0/04 0/03 0/11 1/58 1/54 96/1 R-3
98/00 0/74 0/09 0/01 0/13 1/21 0/05 0/15 0/15 2/60 3/57 89/3 R-4
99/80 0/30 n.d. 0/01 0/11 0/44 0/15 0/02 0/03 1/18 1/56 96/0 R-5
98/78 0/69 0/03 0/01 0/07 0/42 0/01 0/04 0/14 1/08 1/49 94/8 R-6
99/72 0/39 0/05 0/01 0/09 0/53 0/12 0/04 0/03 0/82 1/84 95/8 R-7
99/60 0/00 0/03 0/01 0/03 0/31 0/21 0/02 0/01 2/68 1/10 95/2 R-8
99/86 0/60 0/01 0/01 0/13 0/38 0/03 0/01 0/13 1/18 1/48 95/9 R-9
98/22 0/50 0/02 0/01 0/07 0/40 0/01 0/03 0/17 0/98 1/43 94/6 R-10
97/70 0/39 0/02 0/01 0/07 0/52 0/12 0/04 0/03 0/80 1/80 93/9 R-11
99/20 0/10 0/02 0/01 0/06 0/53 0/03 0/03 0/06 1/16 1/80 95/4 R-12
100/58 0/48 0/02 0/01 0/14 0/53 0/03 0/03 0/11 1/10 1/83 96/3 R-13
99/92 1/18 0/05 0/01 0/33 2/06 0/04 0/14 0/30 5/06 6/65 84/1 R-14
98/29 0/59 0/06 0/01 0/16 0/62 0/06 0/07 0/19 1/26 2/17 93/1 R-15
100/11 0/29 0/03 n.d. 0/04 0/59 0/10 n.d. n.d. 0/95 2/01 96/1 R-16
98/66 0/60 n.d. 0/01 0/13 0/63 0/10 0/04 0/06 1/59 2/10 93/4 R-17
98/88 0/89 0/01 0/01 0/03 0/53 0/09 0/02 0/14 0/99 1/97 94/2 R-18

n.d= Not detected

56

مجله زمین شناسی کاربردی پیشرفته ×بهار 91، شماره 3، جلد 1

جدول .2 ضرایب همبستگی اسپیرمن بین عناصر اصلی و فرعی در نمونههای ماسهسنگی مورد مطالعه در جنوب باختر مشهد

P Si Al Fe Ca Mg Na K Ti Mn

Si Al

Fe Ca Mg

Na K Ti

Mn P

جدول .3 مقادیر شاخصها و نسبتهای اکسیدهای اصلی و فرعی در ماسهسنگهای مورد مطالعه

K2O/Na2O SiO2/ Al2O3 Al2O3/TiO2 CVI PIA CIA

4/10 62/24 29/40 3/50 53/54 61/51 R-1
40/33 24/36 73/00 1/31 53/39 63/15 R-2
11/75 62/40 38/50 1/46 63/31 71/30 R-3
24/20 25/01 27/46 1/17 62/60 71/69 R-4
2/93 61/54 14/18 1/17 64/37 71/56 R-5
42/00 63/62 21/29 1/14 65/24 72/33 R-6
4/42 52/07 20/44 0/84 65/83 73/02 R-7
1/48 86/55 36/67 2/95 59/85 67/48 R-8
12/67 64/80 11/38 1/18 67/07 73/27 R-9
40/00 66/15 20/43 1/12 63/98 71/14 R-10
4/33 52/17 25/71 0/84 65/64 72/87 R-11
17/67 53/00 30/00 1/01 67/20 74/38 R-12
17/67 52/62 13/07 0/99 65/99 73/20 R-13
51/50 12/65 20/15 1/14 63/67 73/48 R-14
10/33 42/90 13/56 1/02 64/05 71/38 R-15
5/90 47/81 50/25 0/82 67/14 74/31 R-16
6/30 44/48 16/15 1/16 65/04 72/66 R-17
5/89 47/82 65/67 0/90 65/45 72/16 R-18

57

مجله زمین شناسی کاربردی پیشرفته ×بهار 91، شماره 3، جلد 1

بحث و بررسی زمینشناسی
بر اساس تقسیم بندی زونهای زمینساختی ایران (نبوی، (1355 منطقه مورد مطالعه بخشی از زون بینالود میباشد (شکل .(1 سنگهای فراگیر این منطقه به ترتیب از قدیم به جدید شامل ماسهسنگها وکنگلومراهای سازند لالون (کامبرین زیرین)، اسلیتها و فیلیتهای سازند مایان (ژوراسیک)، ماسه-سنگها، مارنها و کنگلومراهای (نئوژن) و نهشتههای کواترنری میباشند (شکل (2امتداد. کلّی ماسهسنگهای لالون در منطقه مورد مطالعه NW-SE بوده و شیب عمومی آنها 34 درجه به سمت جنوب باختر میباشد. در این منطقه توالی کامل چینهشناسی ماسهسنگ لالون در مقطع تیپیک (دره لالون) گزارش شده توسط Assereto (1963) دیده نمیشود و ماسهسنگها به رنگ قرمز، صورتی تا صورتی مایل به سفید و کوارتزیت راسی سفید رنگ به عنوان یک واحد سنگی ثابت در منطقه مورد مطالعه حضور دارند. ساختارهای چینه-بندی متقاطع و ترکهای گلی از مهمترین ویژگیهای زمینشناسی این سنگها هستند. همچنین درزههای غیر سیستماتیک رایج در این سنگها، نشان از تنشهای ساختاری اعمال شده در منطقه دارد.

شکل .1 موقعیت منطقه مورد مطالعه در نقشه زونهای ساختاری ایران (نبوی، .(1355

سنگنگاری

ماسهسنگهای لالون در منطقه مورد پژوهش بر اساس مقادیر مودال کانیهای اصلی تشکیل دهنده (کوارتز، فلدسپار و خرده سنگ) با استفاده از نمودار سه متغیره (Okada, 1971 ) Q-F-R در دو گروه کوارتزآرنایت و لیتیک آرنایت قرار میگیرند (شکل .(3 مطالعات میکروسکوپی نشان میدهد که کوارتز کانی اصلی در این سنگها بوده که به صورت اشکال تک بلوری تقریباً هم اندازه و بعضاً زاویهدار و با خاموشی ساده و خاموشی موجی در متن ماسهسنگها

توزیع یافتهاند. در این میان، کوارتزهای چند بلوری و نیز کوارتزهای تک بلوری به صورت پراکنده در رخساره کوارتزآرنایتی حضور دارند. برخی از فلدسپارهای تخریبی دگرسانی سریسیتی نشان میدهند (شکل -4 الف)میکاها. که بعضاً به صورت اشکال سوزنی در متن سنگها حضور دارند، در اثر فشارهای دینامیکی دچار خمیدگی شدهاند (شکل -4 ب). در نمونههای مربوط به رخساره لیتیک – آرنایت آثاری از خرده سنگهای رسوبی چرتی به صورت پراکنده مشاهده می-شود. زیرکن نیز از کانیهای رایج در کوارتزآرنایتها میباشد (شکل -4 پ). بافت قابل تشخیص در کوارتز آرنایت بافت موزائیکی میباشد (شکل -4 ت). مجموعههای کانیایی مذکور در این سنگها توسط سیمانی از اکسیدهای آهن (شکل -4 ت)و بعضاً کلسیت و ماتریکسی از جنس رس 0/5-%1) تا در صد) به یکدیگر متصل شدهاند.

 

اشتراک‌گذاری:

 

 

 

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
جمعه 95 مهر 30 , ساعت 4:52 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله عشق در ادبیات با word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله عشق در ادبیات با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله عشق در ادبیات با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله عشق در ادبیات با word :

عشق در ادبیات

واژه‌ی “عشق”، که در فارسی “اِشق” تلفظ می‌شود، در ادبیات فارسی و عرفان ایرانی جایگاهی برجسته دارد. شاید بتوان گفت که شاعران گوناگون فارسی‌زبان کمتر واژه‌ای را به اندازه‌ی عشق به کار برده باشند. با این حال چنین می‌نماید که تا کنون چندان پژوهشی که بر پایه‌ی دستاوردهای نوین زبانشناسی تاریخی استوار باشد درباره‌ی آن نشده است. در این نوشته‌ی کوتاه داتار (= مؤلف = author) این اندیشه را پیش می‌نهد که واژه‌ی عشق ریشه‌ای هند-و-اروپایی دارد. این پیشنهاد بر پایه‌ی پژوهش‌های ریشه‌شناختی استوار است. داتار امیدوار است که این نوشته انگیزه‌ای باشد برای جستجوهای بیشتر درباره‌ی این واژه و دیگر واژه‌های کم شناخته‌ی زبان فارسی، تا ایرانیان زبان فارسی را بهتر بشناسند و به ارزش‌ها و توانمندی‌های والای آن پی ببرند. این نوشته بر‌آیند ِ فرعی ِ پژوهشی است که نویسنده در پدید آوردن “فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک (انگلیسی-فرانسه-فارسی)” دنبال می‌کند.

ریشه‌شناسی

نویسنده بر این باور است که “عشق” می‌تواند با واژه‌ی اوستایی -i به معنای ِ “خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن” پیوند داشته باشد، که دارای جدا شده‌های زیر است: -aa “آرزو، خواست، جستجو”؛ iaiti “می‌خواهد، آرزو می‌کند”؛ -ita “خواسته، محبوب”؛ -iti “آرزو، مقصود”. همچنین پیشنهاد می‌کند که واژه‌ی عشق از اوستایی -ika* یا چیزی همانند آن ریشه می‌گیرد. پسوند ka- در پایین باز‌نموده خواهد شد. واژه‌ی اوستایی -i همریشه است با سنسکریت -e “آرزو کردن، خواستن، جُستن”؛ -icch “آرزو، خواست،

خواهش”؛ icchati “می‌خواهد، آرزو می‌کند”؛ -ita “خواسته، محبوب”؛ -iti “خواست، جستجو”؛ واژه‌ی ِ زبان ِ پالی -icchaka “خواهان، آرزومند”. همچنین، به گواهی شادروان فره‌وشی، این واژه در فارسی ِ میانه به دیسه‌ی ِ ( = صورت ِ) it “خواهش، میل، ثروت، خواسته، مال” باز مانده است. — برای ِ آگاهی ِ بیشتر از واژه‌ی ِ “دیسه” = form به “فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک” رجوع کنید. واژه‌های اوستایی و سنسکریت از ریشه‌ی هند-و-اروپایی نخستین -ais* “خواستن، آرزو کردن، جُستن” می‌آیند که دیسه‌ی

اسمی آن -aissk* است به معنای “خواست، میل، جستجو”. بیرون از اوستایی و سنسکریت، چند زبان دیگر شاخه‌هایی از آن واژه‌ی هند-و-اروپایی نخستین را حفظ کرده‌اند: اسلاوی کهن کلیسایی isko, ito “جستجو کردن، خواستن”؛ iska “آرزو”؛ روسی ‘iskat “جستجو کردن، جُستن”؛ لیتوانیایی iekau “جستجو کردن”؛ لتونیایی iskt “جستن شپش”؛ ارمنی ‘aic “بازرسی، آزمون”؛ لاتین aeruscare “خواهش کردن، گدایی کردن”؛ آلمانی بالای کهن eiscon “خواستن، آرزو داشتن”؛ انگلیسی کهن ascian “پرسیدن”؛ انگلیسی ask. اما درباره‌ی ریشه‌ی سنتی ِ عشق. لغت‌نامه نویسان واژه‌ی عشق را به عَشَق (aaq’) عربی به معنای “چسبیدن” (منتهی‌الا‌رب)، “التصاق به چیزی” (اقرب‌الموارد) پیوند داده‌اند. نویسنده‌ی

غیاث‌اللغات می‌کوشد میان “چسبیدن، التصاق” و عشق رابطه بر قرار کند: “مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا می‌شود و گویند که آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند چون بر درختی بپیچد آن را خشک کند همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند.” از آنجا که عربی و عبری جزو ِ خانواده‌ی زبانهای سامی‌اند، واژه‌های اصیل سامی معمولا در هر دو زبان عربی و عبری با معناهای همانند اشتقاق می‌یابند. و جالب است که “عشق” همتای عبری ندارد. واژه‌ای که

در عبری برای عشق به کار می‌رود احو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. واژه‌ی دیگر عبری برای عشق “خَشَق” (xaaq) است به معنای “خواستن، آرزو کردن، وصل کردن، چسباندن؛ لذت”، که در تورات عهد عتیق بارها به کار رفته است (برای نمونه: سفر تثنیه 10:15، 21:11؛ اول پادشاهان 9:19؛ خروج 27:17، 38:17؛ پیدایش 34:8). بنا بر ا ُستاد سکات نوگل، واژه‌ی عبری xaaq و عربی aaq’ همریشه نیستند. واک ِ “خ” عبری برابر “ح” یا “خ” عربی است و “ع” عبری برابر “ع” یا “غ” عربی، ولی آنها با هم در نمی‌آمیزند. همچنین، معمولا “ش” عبری به “س” عربی می‌ترادیسد و بر‌عکس. از سوی دیگر، همانندی معنایی این دو واژه در عربی و عبری تصادفی است، چون معنای ریشه‌ی آغازین آنها یکی نبوده است. خشق عبری به احتمال در آغاز به معنای “بستن” یا “فشردن” بوده است، چنانکه برابر آرامی آن نشان می‌دهد. همچنین، ا ُستاد ورنر آرنولد تأکید می‌کند که “خ” عبری در آغاز واژه همیشه در عربی به “ح” می‌ترادیسد و هرگز “ع” نمی‌شود.

 

نکته‌ی جالب دیگر اینکه “عشق” در قر‌آن نیامده است. واژه‌ی به‌کار‌رفته همان مصدر حَبَّ (habba) است که یاد شد با جداشده‌هایش، برای نمونه دیسه‌ی اسمی حُبّ (hubb). همچنین دانستنی است که در عربی نوین واژه‌ی عشق کاربرد بسیاری ندارد و بیشتر حَبَّ (habba) و دیسه‌های جداشده‌ی آن به کار می‌روند: حب، حبیب، حبیبه، محبوب، و دیگرها.
نگاهی به فردوسی

چنانکه می‌دانیم، فردوسی برای پاسداری و پدافند از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی کوشمندانه خودداری می‌کند. با این حال واژه‌ی عشق را به آسانی به کار می‌برد با اینکه آزادی شاعرانه به او امکان می‌دهد واژه‌ی دیگری را جایگزین عشق کند. می‌توان پرسید، چرا فردوسی واژه‌ی حُب را که واژه‌ی اصلی و رایج عشق است در عربی و مانند عشق یک هجایی است، و بنابر‌این وزن شعر را به هم نمی‌‌زند، به کار نمی‌برد؟ نویسنده به این باور می‌گراید که خداوندگار شاهنامه با اینکه شناخت امروزین ما را از زبان و ریشه‌شناسی واژه‌های هند-و-اروپایی نداشته به احتمال می‌دانسته که عشق واژه‌ای فارسی است.

بخندد بگوید که ای شوخ چشم ز عشق تو گویم نه از درد و خشم
نباید که بر خیره از عشق زال نهال سر‌افکنده گردد همال
پدید آید آنگاه باریک و زرد چو پشت کسی کو غم عشق خورد
دل زال یکباره دیوانه گشت خرد دور شد عشق فرزانه گشت

جالب است بدانیم که فردوسی خود واژه‌ی عشق را چگونه می‌نوشته است. به احتمال بی “ع”، به دیسه‌ی “اِشق” یا حتا “اِشک”! اما پی بردن به این نکته آسان نمی‌نماید، زیرا کهن‌ترین دستنوشت بازمانده‌ی شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسی بر‌می‌گردد. دقیقتر گفته باشیم، نسخه‌ای است که در تاریخ 30 محرم 614 قمری رونویسی آن به پایان رسیده (برابر با دوشنبه 25 اردیبهشت 596 گاهشماری خورشیدی ایرانی و 15 ماه مه 1217 میلادی)

بر‌آیند

کوتاهانه، ما روال زیر را برای هست شدن واژه‌ی عشق پیش‌نهاد می‌کنیم: هند-و-اروپایی نخستین -ais* “خواستن، میل داشتن، جُستن”، -aisska* “خواست، خواهش، جستجو” > اوستایی -i “خواستن، آرزو کردن، جُستن” و > -ika* “خواست، خواهش، میل”. پسوند ka- در اوستایی کاربرد بسیار دارد و برای نمونه در واژه‌های زیر دیده می‌شود: -mahrka “مرگ”؛ -araska “رشک، حسد”؛ -aka “جامه، ردا، روپوش”؛ -huka “خشک”، -pasuka “چهارپا، ستور” (در پهلوی pasu و pah “چهارپا، گله، رمه”؛ در گویش تاتی کرینگانی “پس” = “گوسفند”؛ در فارسی رسمی “شبان” و “چوپان” از pasu.pn*)؛ -drafka “درفش”؛ -dahaka “گزنده(؟)، ضحاک (با -ai)؛ و دیگرها. واژه‌ی اوستایی به احتمال واژه‌ی ik* را در

فارسی میانه پدید آورده است که به عربی راه یافته است. در‌باره‌ی چگونگی گذر این واژه به عربی می‌توان دو امکان به تصور آورد. نخستین آن است که ik* در دوران ساسانیان، که ایرانیان بر جهان عرب تسلط داشتند (به‌ویژه بر حیره، بحرین، عمان، یمن، و حتا حجاز) به عربی وارد شده است. برای آگاهی بیشتر از چگونگی تأثیر فارسی بر عربی در دوران پیش از اسلام رجوع کنید به کتاب خواندنی آذرتاش آذرنوش “راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی”، چاپ دانشگاه تهران، 1354. ترادیسی ِ واک ِ فارسی ِ “ک” به عربی ِ “ق” کمیاب

نیست، چند نمونه: کندک > خندق، زندیک > زندیق، کفیز > قفیز، کوشک > جوسق، کاسه > قصعَه (به نوشته‌ی ِ المعرب جوالیقی، منتهی‌الا‌رب، اقرب‌الموارد)جالب است که در این واپسین واژه (قصعَه) نه تنها “ک” به “ق” ترادیسیده شده، دو واک ِ “ص” و “ع” هم، که ویژه‌ی ِ زبانهای ِ سامی‌اند، پدید آمده‌اند. نمونه‌ی دیگری از ترادیسی به “ع” را در نام ِ جزیره و شهر ِ آبادان می‌بینیم، که در عربی عبّادان خوانده می‌شود.

باید گفت که دیسه‌ی ِ کهن ِ آبادان، بنا بر بطلمیوس (Ptolemaeus)، اخترشناس و جغرافیدان نامور سده‌ی دوم میلادی Apphana یا، به نوشته‌ی مرسیان (Marcian)، جغرافیدان سده‌ی چهارم میلادی، Apphadana است. در اینجا نیز مصوت ِ نخستین به “ع” ِ عربی دگرگون شده است. بنا بر پژوهش زنده‌یاد فره‌وشی، دیسه‌ی اصلی نام این جزیره از فارسی ِ باستان ِ -pp گرفته شده است، از p به معنای “آب” و -p “پاییدن، نگهبانی کردن”؛ روی‌هم‌رفته به معنای “پاسگاه ِ (کرانه‌ی ِ) آب” (پاسگاه ِ ساحلی خلیج ِ فارس). و آخرین نمونه از این دست “قرقومعما” یا “قرقومعنا” است “دُرد ِ (کنجاره‌ی ِ) روغن ِ زعفران”، که دیسه‌ی ِ عربیده‌ی ِ واژه‌ی ِ یونانی ِ krokomagma است، از krokos “زعفران” و magma “دُرد، کنجاره، روغن”. این دارو در پزشکی ِ یونانی (جالینوس) به کار می‌رفته است.

 

به کوتاهی، چند نمونه هم از جایگزینی ِ واک‌های ِ “غ” و “ط” در واژه‌ها‌یی که عربی از زبانهای بیگانه به وام گرفته، حال آنکه این آواها در زبان ِ اصلی وجود ندارند. از یونانی: فیثاغورث (Pythagoras)؛ قاطیغوریا (kategoria)؛ ارغنون (organon)؛ مغناطیس (magnesia-lithos)؛ اسطرلاب (astrolabos)؛ طالس (Thales)؛ ارسطو، ارسطاطالیس (Aristoteles). از فارسی: طاس (tat)؛ طسّوج (tasy)؛ طسق (tak)؛ طَبَق (tabk). از فرانسه در عربی ِ کنونی: غاز (gaz)، که در فارسی گاز است، حالتی از ماده (جامد، مایع، گاز)
باز‌گردیم به موضوع راهیابی واژه‌ی ِ ik* به عربی. همچنین ممکن است که این واژه در آغاز‌های دوران اسلامی به عربی وارد شده باشد. از آنجا که لغت‌نویسان و کاتبان از خاستگاه ایرانی این واژه آگاهی نداشته‌اند، که مفهوم “خواستن، جستجو کردن” را در بر دارد، آن را با عربی عَشَق، که “چسبیدن” است، در‌آمیخته‌اند.

روی‌هم‌رفته، لغت‌نویسان سنتی بارها ریشه‌های عربی برای واژه‌های فارسی تراشیده‌اند، بیشتر به سبب نا‌آگاهیشان، و شاید برخی در کوشش‌هایشان برای عربیدن. <BR
امید است که این یادداشت کوتاه دوستداران زبان فارسی را سودمند افتد، و آغازی باشد برای پژوهش‌های بیشتر در این زمینه.

یکی از موضوع‌های جالب در این رابطه کند-و-کاو در مفهوم عشق در عرفان ایرانی است، که عشق را با “جستجو” و “گشتن” پیوند می‌دهد. به یاد آورید منطق‌الطیر عطار و جستجوی مرغان را در طلب سیمرغ، یا بیت معروف مولوی را: هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم. آیا این مفهوم عشق هیچ پیوندی با ریشه‌ی ایرانی عشق، که “خواستن” و “جُستن” است، ندارد؟ بررسی و جستجو در این زمینه بیرون از میدان پژوهشی نویسنده است.
ریشه ی فارسی واژه ی عشق

زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ایرانی جایگاهی بلند و برجسته دارد واژه ی “عشق ” است.
این واژه ریشه ی هند و اروپایی دارد و پیشینه ی آن بدین قرار است :
واژه ی “عشق” از -ika اوستایی به معنی خواست، خواهش، میل ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژه‌ی اوستایی -i به معنای “خواستن، میل داشتن، آرزو کردن، جستجو کردن” پیوند دارد.

واژه‌ی اوستایی -i دارای جدا شده‌ها ( مشتقات) زیر است :
: -aa آرزو، خواست، جستجو
iaiti : می‌خواهد، آرزو می‌کند
-ita : خواسته، محبوب
-iti : آرزو، مقصود.

اما لغت‌نامه نویسان سنتی ما واژه‌ی عشق را به واژه ی عَشَق عربی (aaq’) به معنای “چسبیدن” (منتهی‌الا‌رب)، “التصاق به چیزی” (اقرب‌الموارد) مربوط کرده اند. نویسنده‌ی “غیاث‌اللغات” می‌کوشد میان “چسبیدن، التصاق” و “عشق” رابطه بر قرار کند و می نویسد:
« مرضی است از قسم جنون که از دیدن صورت حسن پیدا می‌شود و گویند که آن مأخوذ از عَشَقَه است و آن نباتی است که آن را لبلاب گویند چون بر درختی بچسبد آن را خشک کند. همین حالت عشق است بر هر دلی که طاری شود صاحبش را خشک و زرد کند».

از آنجا که عربی و عبری جزو ِ خانواده‌ی زبان های سامی‌اند، واژه‌های اصیل سامی معمولن در هر دو زبان عربی و عبری با معناهای همانند اشتقاق می‌یابند. و جالب است که واژه ی “عشق” همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. واژه‌ی دیگر عبری برای عشق “خَشَق” (xaaq) است به معنای خواستن، آرزو کردن، وصل کردن، چسباندن، لذت که در تورات عهد عتیق بارها به کار رفته است (برای نمونه: سفر تثنیه 10:15، 21:11؛ اول پادشاهان 9:19؛ خروج 27:17، 38:17؛ پیدایش 34:8).

 

بنا بر نظر استاد اسکات نوگل : واژه‌ی عبری خَشَق xaaq و عربی عَشَق aaq’ هم ریشه نیستند. واک ِ “خ” عبری برابر “ح” یا “خ” عربی است و “ع” عبری برابر “ع” یا “غ” عربی، و آن ها با هم در نمی‌آمیزند. همچنین، معمولن “ش” عبری به “س” عربی تغییر می کند و بر‌عکس. خَشَق عبری به احتمال در آغاز به معنای “بستن” یا “فشردن” بوده است، آن گونه که برابر آرامی آن نشان می‌دهد.

همچنین، استاد ورنر آرنولد تأکید می‌کند که “خ” عبری در آغاز واژه همیشه در عربی به “ح” تغییر می کند و هرگز “ع” نمی‌شود. نکته‌ی دیگر این که “عشق” در قر‌آن نیامده است و واژه‌ی به‌کار ‌رفته در آن همان مصدر حَبَّ (habba) است که یاد شد با جداشده‌هایش مانند شکل اسمی حُبّ (hubb) .
در عربی امروز نیز واژه‌ی عشق کاربرد بسیاری ندارد و بیش تر حَبَّ (habba) و اشکال جداشده‌ی آن به کار می‌روند مانند: حب، حبیب، حبیبه، محبوب و دیگرها.

فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و کوشمندانه خودداری می‌کند ( اگر چه واژه هایی از آن زبان را به ناگزیر در این جا و آن جای شاهنامه به کار یرده است) با این حال واژه‌ی عشق را به آسانی و رغبت به کار می‌برد و با آن که آزادی شاعرانه به او امکان می‌دهد واژه‌ی دیگری را جایگزین عشق کند. واژه‌ی حُب را که واژه‌ی اصلی و رایج برای عشق در عربی است و مانند عشق نیز یک هجایی است و از این رو وزن شعر را به هم نمی‌‌زند، به کار نمی‌برد. خداوندگار شاهنامه با آن که شناخت امروزین ما را از زبان و ریشه‌شناسی واژه‌های هند و اروپایی نداشته است به احتمال قوی می‌دانسته است که عشق واژه‌ای فارسی است. وی از جمله می گوید:

بخندد بگوید که ای شوخ چشم ز عشق تو گویم نه از درد و خشم
نباید که بر خیره از عشق زال نهال سر‌افکنده گردد همال
پدید آید آنگاه باریک و زرد چو پشت کسی کو غم عشق خورد
دل زال یکباره دیوانه گشت خرد دور شد عشق فرزانه گشت

 

این احتمال نیز وجود دارد که فردوسی خود واژه‌ی عشق را نه با “ع”، بلکه به شکل “اِشق” و یا حتا “اِشک” نوشته باشد که البته پی بردن به این نکته کار آسانی نیست، زیرا کهن‌ترین دستنوشت بازمانده‌ی شاهنامه به درحدود دو سده پس از فردوسی بر‌می‌گردد. دقیق تر گفته باشیم، این دستنوشت نسخه‌ای است که در تاریخ 30 محرم 614 قمری رونویسی آن به پایان رسیده است (برابر با دوشنبه 25 اردیبهشت ماه سال 596 گاهشمار خورشیدی ایرانی و 15 ماه مه 1217 میلادی).
ترادیسی ِ واک ِ فارسی ِ “ک” به عربی ِ “ق” نیز کمیاب نیست، چند نمونه: کندک ، خندق، زندیک ، زندیق، کفیز ، قفیز، کوشک ، جوسق.

کوتاه آن که واژه‌ی اوستایی –i که خود از ریشه‌ی هند و اروپایی نخستین یعنی -ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن می‌آید، واژه‌ی –ika و بعد ik را در فارسی میانه پدید آورده است و سپس به عربی راه یافته است که در‌باره‌ی چه گونگی گذر این واژه به عربی نیز می‌توان دو امکان را تصور کرد:

نخستین امکان آن است که ik در دوران ساسانیان، که ایرانیان بر جهان عرب تسلط داشته اند (به‌ویژه بر حیره، بحرین، عمان، یمن، و حتا حجاز) به عربی وارد شده است..( برای آگاهی بیش تر از چه گونگی تأثیر فارسی بر عربی در دوران پیش از اسلام نگاه کنید به کتاب خواندنی آذرتاش آذرنوش “راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی”، چاپ دانشگاه تهران، 1354)امکان دوم این است که عشق در آغاز‌ دوران اسلامی به عربی وارد شده باشد و از آن جا که لغت‌نویسان و نویسندگان آن دوره از خاستگاه ایرانی این واژه آگاهی نداشته‌اند، که مفهوم “خواستن و جستجو کردن” را دارد، آن را با عربی عَشَق، که به معنی “چسبیدن” است، در‌آمیخته‌ اند.

یک نکته ی جالب در این رابطه کند و کاو در مفهوم عشق در عرفان ایرانی است که عشق را با “جستجو” و “گشتن” پیوند می‌دهد. به یاد آورید منطق‌الطیر عطار و جستجوی مرغان را در طلب سیمرغ و یا بیت معروف مولوی را:
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
جمعه 95 مهر 30 , ساعت 4:52 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان با word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان با word :

دانلود مقاله بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان با word که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در 1388 در مجله به زراعی نهال و بذر (نهال و بذر) از صفحه 303 تا 316 منتشر شده است.
نام: بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، اجزا عملکرد و برخی خصوصیات زراعی ژنوتیپ های کلزا در منطقه مغان
این مقاله دارای 14 صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله کلزا
مقاله تاریخ کاشت
مقاله صفات رویشی
مقاله عملکرد دانه و اجزا عملکرد دانه

نویسنده(ها):
جناب آقای / سرکار خانم: رزمی نسرین

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:
این بررسی به منظور تعیین اثر تاریخ کاشت بر خصوصیات رویشی، عملکرد و اجزا عملکرد ژنوتیپ های برتر کلزا، در دو سال زراعی 85-1384 و 86-1385 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) اجرا شد. چهار تاریخ کاشت اول، 15، 30 مهر و 15 آبان در کرت های اصلی و پنج ژنوتیپ برتر کلزا با شامل Hyola401، Y3000، RGS003، Sarigol و Zrafam درکرت های فرعی قرار گرفتند. تجزیه واریانس مرکب داده های دو سال نشان دادکه اثر تاریخ کاشت بر صفات رویشی، عملکرد دانه و اجزا عملکرد ژنوتیپ های کلزا معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه در تاریخ کاشت سوم (2984 کیلوگرم در هکتار) تولید شد. در بین ارقام نیز از نظر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه تفاوت آماری معنی دار وجود داشت. ژنوتیپ Y3000 کمترین و رقمZrafam بیشترین تعداد روز از سبز شدن تا شروع گلدهی و طول دوره رشد را داشتند. رقم Zrafam بیشترین تعداد خورجین در بوته و هیبرید Hyola401 بیشترین تعداد دانه در خورجین را به خود اختصاص دادند. در این تحقیق بیشترین مقدار عملکرد دانه مربوط به هیبرید Hyola401 بود. اثر متقابل تاریخ کاشت × رقم بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. تاریخ کاشت سوم (30 مهر) و هیبرید Hyola401 با 3820 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه را تولید کرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
جمعه 95 مهر 30 , ساعت 4:52 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله شبی هسازی اثر شرایط هیدرولیکی و زاویه قرارگیری آبشکن L شکل برالگوی جریان در قوس های 180 درجه با word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله شبی هسازی اثر شرایط هیدرولیکی و زاویه قرارگیری آبشکن L شکل برالگوی جریان در قوس های 180 درجه با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله شبی هسازی اثر شرایط هیدرولیکی و زاویه قرارگیری آبشکن L شکل برالگوی جریان در قوس های 180 درجه با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله شبی هسازی اثر شرایط هیدرولیکی و زاویه قرارگیری آبشکن L شکل برالگوی جریان در قوس های 180 درجه با word :

سال انتشار: 1390

محل انتشار: دهمین کنفرانس هیدرولیک ایران

تعداد صفحات: 8

نویسنده(ها):

سامان عباسی چناری – کارشناس ارشد سازه های آبی
امیر عباس کمان بدست – استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
جواد احدیان – استادیار گروه ساز ههای آبی دانشگاه شهید چمران اهواز

چکیده:

در این مقاله با استفاده از نرم افزار ،Flow-3D مدل عددی الگوی جریان اطراف یک آبشکن تهیه و با اعمال مد لهای مختلف آشفتگی جریان، شامل اعداد فرود مختلف و قرار دادن آبشکن منفرد L شکل (سرکج) در 4 موقعیت با زوایای 30 ، 45 ، 60 و 75 درجه نسبت به جهت جریان در قوس 180 درجه و دبی های 18 ، 20 ، 22 و 25 لیتر بر ثانیه و عمق ثابت 12 سانتی متر، در شرایط آب زلال، به تاثیر این مد لها برالگوی جریان اطراف آبشکن پرداخته شد. این تحقیق نشان داد که محدوده سرع تهای ماکزیمم و جریا نهای گرداب های در زوایه 75 درجه بیشترین مقدار و کمترین مقدار آن در زوایه 30 درجه رخ خواهد داد و در زوایای مختلف با افزایش عددفرود، میزان سرعت در دماغه آبشکن افزایش می یابد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
جمعه 95 مهر 30 , ساعت 4:52 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دانلود مقاله بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز با word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز با word :

دانلود مقاله بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز با word که چکیده‌ی آن در زیر آورده شده است، در زمستان 1389 در راهبرد از صفحه 85 تا 107 منتشر شده است.
نام: بررسی نقش صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز
این مقاله دارای 23 صفحه می‌باشد، که برای تهیه‌ی آن می‌توانید بر روی گزینه‌ی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله کشورهای صادرکننده نفت
مقاله بی ثباتی قیمت نفت
مقاله بی ثباتی اقتصاد کلان
مقاله صندوق های نفتی

نویسنده(ها):
جناب آقای / سرکار خانم: مهرآرا محسن
جناب آقای / سرکار خانم: دهقان منشادی محمد
جناب آقای / سرکار خانم: پوررحیم پروین

چکیده و خلاصه‌ای از مقاله:
وابستگی کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت و نوسانات غیر قابل پیشبینی قیمت نفت نشان می دهد که در این کشورها بخش قابل ملاحظه ای از اقتصاد کلان در معرض شوکهای بین المللی است. تراز بودجه دولت، تراز بازرگانی، سرمایه گذاریهای بخش عمومی و نیز داراییهای خارجی بانک مرکزی و پایه پولی از مهمترین متغیرهایی هستند که در معرض اثرپذیری از نوسانات بازار بین المللی نفت قرار دارند. بی ثباتی در اقتصاد کلان، یک عامل ضد رشد است. بررسی های موجود نشان می دهد که بیثباتی در محیط اقتصاد کلان موجب افت سرمایه گذاری، کاهش نرخ رشد اقتصادی، اقبال کمتر به آموزش، وخیم شدن توزیع درآمد و افزایش فقر می شود. با توجه به پیامدهای اقتصادی و سیاسی ناشی از درآمدهای نفتی به خصوص بی ثباتی اقتصاد کلان، برخی از کشورهای تولیدکننده نفت به منظور جلوگیری از بروز عوارض منفی درآمدهای نفتی و حفظ منابع برای نسلهای آتی، با طراحی و تاسیس صندوق های نفتی، اقدام به تفکیک درآمدهای حاصل از فروش نفت و سایر منابع طبیعی از سایر درآمدهای دولت نظیر مالیات، عوارض و غیره نموده و از این طریق سعی کرده اند تا این درآمدها را از منابع تامین بودجه دولت خارج یا محدود نمایند. این مقاله به دنبال بررسی و تحلیل میزان اثرگذاری صندوق های نفتی در کنترل بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای نفت خیز خواهد بود. نتایج تحقیق بیانگر موثر بودن صندوق ها در کاهش بی ثباتی اقتصاد کلان در کشورهای دارای صندوق می باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ