سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و از او پرسیدند امیر مؤمنان خود را چگونه مى‏بینى ؟ فرمود : ] چگونه بود آن که در بقایش ناپایدار است و در تندرستى‏اش بیمار ، و از آنجا که در امان است مرگ به سوى وى روان است . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام با word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام با word

چکیده  
مقدمه  
بیان مسئله  
پیشینه پژوهش  
ضرورت و اهمیت پژوهش  
سؤال پژوهش  
روش پژوهش  
ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسان  
جبر و اختیار  
منطقی، غیرمنطقی  
کل‌نگری، جزء نگری  
سرشت‌نگری، محیط‌نگری  
تغییرپذیری، تغییرناپذیری  
ذهنیت، عینیت  
درون‌کنش، برون‌کنش  
تعادل، تکامل  
شناخت‌پذیر، شناخت‌ناپذیر  
دیدگاه اسلام درباره ماهیت انسان  
جبر و اختیار  
منطقی،‌ غیرمنطقی  
طبیعت، تربیت  
تغییرپذیری، تغییرناپذیری  
ذهنیت،‌ عینیت  
درون‌کنش،‌ برون‌کنش  
تعادل، تکامل  
شناخت‌پذیری، شناخت ناپذیری  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسی مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسی و اسلام با word

ـ نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی

ـ آدلر، آلفرد، شناخت طبیعت انسان، ترجمه طاهره جواهرساز، تهران، رشد، 1379

ـ آذربایجانی، مسعود، روان‌شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387

ـ ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، 1356

ـ استیونسن لسلی، هفت نظریه درباره طبیعت انسان، ترجمه بهرام محسن‌پور، تهران، رشد، 1368

ـ بشیری، ابوالقاسم، ارزیابی و مقایسه سطح پرخاشگری و ارتباط آن با مؤلفه‌های شخصیت، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، رشته روان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، 1379

ـ پژوهشکده حوزه و دانشگاه، مکتب‌های روان‌شناسی و نقد آن، تهران، سمت، 1377

ـ خداپناهی، محمد کریم، انگیرش و هیجان، تهران، سمت، 1376

ـ دادستان و منصور، روا‌ن‌شناسی ژنتیک، تهران، ارشد چ دوم، 1374

ـ دلخموش، محمدتقی، بررسی پرخاشگری در کودکان پرورشگاهی پایان‌نامه ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، 1373

ـ سانتراک، جان دبلیو، زمینه روان‌شناسی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، موسسه رسا، 1385

ـ شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌های شخصیت، تهران، رشد، چ پنجم، 1374

ـ شجاعی، محمدصادق، دیدگاه‌های روان‌شناختی آیت‌الله مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، 1385

ـ شولتز، دوان، روان‌شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل، تهران، نو، 1362

ـ  شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ترجمه یوسف کریمی و همکاران، تهران، ارسباران، چ دوم، 1378

ـ لارنس‌ای، پروین، روان‌شناسی شخصیت، ترجمه محمدجواد جعفری و پروین کدیور، تهران، رسا، 1372

ـ لویس، معلوف، المنجد فی‌اللغه، تهران، اسلام، 1380

ـ لین و لنکستر، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر، 1362

ـ مارشال، جان، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، 1381

ـ مای‌لی. ر.، شخصیت، ترجمه محمود منصور، تهران، دانشگاه تهران، 1367

ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403

ـ مزلو، آبراهام، انگیزش و شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1372

ـ مصباح یزدی،محمدتقی، آموزشی فلسفه، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1366

ـ ـــــــــــــــ ، معارف قرآن، قم، مؤسسه در راه حق، 1367

ـ منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، تهران، ترمه، 1376

ـ واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1377

ـ هیل و زیگلر، نظریه‌های شخصیت، ترجمه علی عسگری، ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، 1379

Adler, A, understanding human. Garden city, New York,

Allport, G, Pattern and Grwth in Personality New York:.Holt, Rinehart and wiston,

Allport, G, The Open System in Personality Theory. Journal of Abnormal and Social P 301-310,

Feist. J and Feist.G.J, Theories of Personality (5 Th Ed) New York: McGraw-Hill,

Hjelle. L. S and Ziegler. D. J, Personality Theories, London: McGraw_ Hill,

John marshal, R, Understanding Motivation and Emotion. New York: McGraw- Hill,

Kelly, G.A, Brief Introduction to Personal Construct Theory. New York: Academic press.pp.1-27,

Lindzey. Projective Techniques and Cross ـ cultural Research. New York: appletion ـ century Crofts, Inc,

Maslow. A. H. Neurosis as a Failure of Persona Growth Thumaits,

Maslow, A. Motivation and Personality (2d Ed) New York: Harper and Row,

Murray, H. and Kluckhohnc, Outline AF a Conception of Personality. Inc, K,

Rycroft, .A, Crircal Dictionary of Psycholoanalysis New. York: basic Books,

Skineer, B. F, Science and Human Behaviour, New York: Free Press paper back,

Rogers, C.R, On Becoming a Person: A Therapist View of Psychotherapy Boston: Hugheto, Mifflin,

چکیده

نظریه‌پردازی درباره شخصیت، مستلزم تصور یا برداشتی است که از ماهیت انسان می‌شود. تقریباً همه کسانی که در باب شخصیت به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند، به‌گونه‌ای درباره مفروضه‌های مربوط به ماهیت انسان، دیدگاه خودشان را حداقل نسبت برخی مفروضه‌ها بیان کرده‌اند

در این پژوهش، ابتدا دیدگاه ده نفر از نظریه‌پردازان شخصیت درباره مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان بیان، سپس با استفاده از یافته‌های علمی و الهام از متون دینی، دیدگاه اسلام با بهره‌گیری از روش استنباطی مورد بحث قرار گرفت. حاصل یافته‌های پژوهش در دو جدول به تفکیک آورده شده تا امکان مقایسه معناداری بین دیدگاه‌های گوناگون فراهم گردد

کلید واژه‌ها: ماهیت انسان، شخصیت، مفروضه‌های اساسی، روان‌شناسی، اسلام

مقدمه

در قلمرو مباحث مربوط به نظریه‌های شخصیت و فراهم‌کردن زمینه برای ارائه نظریه جدید، تعیین مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان از اهمیت ویژه و تعیین‌کننده‌ای برخوردار است؛ چه اینکه یکی از جنبه‌های بسیار با اهمیت نظریه‌های شخصیت، تصور یا برداشتی است که هر نظریه‌پرداز از ماهیت انسان دارد.1

اگر بتوان با الهام از یافته‌های علمی و آموزه‌های دینی ـ‌ قرآن و سنت ـ مفروضه‌های اساسی درباره ماهیت انسان را تبیین کرد، گام مؤثری برای شناخت شخصیت انسان می‌توان برداشت. علاوه براین، راه جدیدی برای مطالعه علمی انسان در حوزه علوم انسانی، به ویژه روان‌شناسی گشوده خواهد شد.در این پژوهش سعی شده در دو حوزه روان‌شناسی و دین، ماهیت انسان را مورد مطالعه قرار دهیم

بیان مسئله

انسان از ابعاد متفاوت، موضوع علوم گوناگون قرار می‌گیرد و درباره آن بحث و گفت‌وگو می‌شود، اما باید توجه داشت بحث از انسان در حوزه‌های گوناگون علمی، فرع بر شناخت ماهیت اوست؛ به عبارت دیگر، سؤال از ماهیت و چیستی انسان مطمئناً یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که برای همه افراد مطرح بوده و هست؛ «زیرا خیلی از امور به تصوری که ما از طبیعت انسان داریم، بستگی دارند؛ اینکه ما باید چه چیزی انجام دهیم یا ندهیم، برای رسیدن به چه اموری باید امیدوار باشیم و بالأخره غایت و هدف از زندگی چه باید باشد، همگی از برداشتی که ما نسبت به طبیعت واقعی یا حقیقی انسان داریم، عمیقاً متأثرند».2 برهمین اساس، هدف اصلی این پژوهش بررسی مفروضه‌هایی است که نظریه‌پردازان شخصیت درباره ماهیت انسان مطرح کرده‌اند. سپس با رویکرد دینی، به بررسی این مفروضه‌ها خواهیم پرداخت

درباره طبیعت و ماهیت آدمی، نظریه‌های فراوانی وجود دارد که اغلب با هم در تعارض‌اند. این نظریه‌ها را می‌توان در دو دسته کلی قرار داد؛ مادی و الهی. کسانی‌که هستی را با ماده مساوی می‌پندارند، یا دست کم انسان را پدیده‌ای کاملاً مادی تلقی می‌کنند، جزو دسته اول قرار دارند. در مقابل، آنهایی که علاوه بر بعد مادی، به جنبه غیرمادی انسان نیز اعتقاد دارند و برای اوعلاوه بر جسم، روح نیز قائل‌اند، متعلق به دسته دوم هستند؛3 برای مثال، آرای افلاطون یکی از سرچشمه‌های اصلی «دوگانه‌انگاری»4 درباره انسان است. پیدایش دیدگاه‌های گوناگون درباره طبیعت آدمی، در نهایت به نتیجه‌گیری گوناگونی نیز منتهی می‌شود، اما آنچه توجه آدمی را به خود جلب می‌کند آن است که بنا به عقیده او روح5 یا ذهن،6 جوهری است غیرمادی که می‌تواند جدا از بدن وجود داشته باشد. در مقابل، اسکینر پیشنهاد می‌کند مطالعه تجربی رفتار آدمی، تنها راه رسیدن به نظریه‌ای واقعی درباره ماهیت انسان است. بنابراین، طبیعی است که او هر گونه ثنویت متافیزیکی را رد می‌کند.7

پیشینه پژوهش

درباره طبیعت آدمی، نظریه‌های فراوانی وجود دارد که اغلب با هم متعارض‌اند. استیونسن8 در این باره به هفت نظریه_ از فارابی, مسیحیت, مارکس، فروید،سارتر، اسکینر و لورنز ـ اشاره می‌کند. اگرچه این نظریه‌ها هر کدام ممکن است حاوی مطلب مفیدی درباره طبیعت آدمی باشد، اما به دلیل متعارض‌بودن آنها با یکدیگر، سؤالات لاینحلی مانند اینکه چه چیزهایی از طبیعت آدمی ذاتی‌است و چه چیزهایی از آن از محیط آموخته می‌شود یا مسئله جبر و اختیار و همین‌طور ماده‌گرایی در برابر ثنویت و; باقی می‌ماند.9

در متون دینی ـ به ویژه قرآن ـ نیز بحث از نحوه خلقت انسان، ساحت‌های وجودی و ماهیت او مطرح شده‌است. با نگاهی کوتاه به قرآن کریم، آیات فراوانی وجود دارد که در باب خلقت انسان، نحوه آفرینش و ابعاد وجودی او سخن به میان آورده است.10 از دقت در این آیات، نکاتی را می‌توان استنباط کرد که در پاسخ‌دادن به برخی از پرسش‌های مزبور کمک می‌کند که در اینجا فقط به این نکات اشاره می‌شود

1 موجوداتی که انسان نامیده می‌شوند دارای اصل و ریشه مشترکی هستند و از یک مرد و زن به وجود آمده‌اند و همگی از نسل و ذریه یک پدر و مادرند

2 این پدر و مادر، که نخستین انسان‌ها هستند، خلقتی استثنایی داشته‌اند نه طبیعی؛ یعنی از گونه‌ای از حیوانات یا موجودات انسان‌نما ـ چنان‌چه داروین معتقد است ـ تولد نیافته‌اند

3 انسان علاوه بر بعد جسمانی، دارای گوهری غیرمادی به نام «نفس» یا «روح» است

4 حیات نفوس و ارواح انسانی، مقدم بر جسم نیست و با حیات جسمانی آغاز می‌شود. به تعبیر دیگر، ارواح انسانی قبل از تعلق به بدن، دارای وجود مشخص و ممتازی به عنوان نفس نیستند

5 حقیقت انسان و انسانیت او به روح است نه جسم فناپذیر (اصالت روح). استنباط این نتایج و معارف پنج‌گانه از آیات قرآنی، به یک درجه از وضوح و روشنی نیست؛ برخی از این معارف به روشنی در آیات متعددی تصریح شده‌اند و برخی دیگر از تأییدات قرآنی کمتر بهره‌مندند. برای مثال، می‌توان از شماره «4» یاد کرد که در مقایسه با شماره «3» و «5»، از شواهد قرآنی کمتری برخوردار است.11

در فلسفه اخلاق و فلسفه کاربردی نیز بحث از ماهیت انسان مطرح است. استیونسن12 در این باره می‌گوید: سؤال از ماهیت انسان، یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که برای همه افراد مطرح می‌باشد؛ زیرا خیلی از امور به تصوری که ما از طبیعت و ماهیت انسان داریم، بستگی دارند؛ اینکه ما باید چه چیزی انجام دهیم یا ندهیم، برای رسیدن به چه اموری باید امیدوار باشیم و بالأخره علت غایی وهدف از زندگی چه باید باشد، همگی از برداشتی که ما نسبت به طبیعت واقعی یا حقیقی انسان داریم، عمیقاً متأثرند.13

در روان‌شناسی نیز تقریباً همه کسانی‌که درباره شخصیت به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند، تصور یا برداشتی از ماهیت انسان دارند. این برداشت‌های متفاوت از ماهیت انسان، که توسط نظریه‌پردازان ارائه شده‌اند امکان مقایسه معناداری را بین دیدگاه‌های آنها فراهم می‌کند. این برداشت‌ها بی‌شباهت به نظریه شخصی نیستند. آنها چارچوب‌هایی هستند که به کمک آنها نظریه‌پردازان، خود و دیگران را درک می‌کنند و براساس آنها نظریه‌های خود را بنا می‌نهند.14 بنابراین، یکی از قلمروهایی که بحث از مفروضه‌‌های اساسی درباره ماهیت انسان مطرح بوده و هست، روان‌شناسی، به ویژه حوزه‌های مربوط به نظریه‌های شخصیت است

ضرورت و اهمیت پژوهش

سخن‌گفتن درباره شخصیت، پیش از هر چیز مستلزم شناخت ماهیت انسان ومفروضه‌های اساسی مربوط به آن است. با توجه به اینکه هدف اصلی این پژوهش فراهم‌کردن زمینه برای ارائه نظریه‌ شخصیت با رویکرد اسلامی است، اتخاذ موضعی مشخص درباره مفروضه‌های مربوط به ماهیت انسان، نه تنها لازم و ضروری می‌باشد، بلکه امری اجتناب‌ناپذیر است

سؤال پژوهش

پرسش اصلی پژوهش آن است که براساس آموزه‌های دینی، چه موضعی نسبت به مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان، می‌توان اتخاذکرد؟

روش پژوهش

اکنون این سؤال مطرح می‌شود: چگونه و با چه روشی می‌توان این مفروضه‌ها را مورد بررسی قرارداد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: با توجه به پایگاه‌های علمیِ پژوهش می‌توان ادعا کرد که برای شناخت طبیعت و ماهیت انسان، ضرورتی وجود ندارد که لزوماً یک روش به عنوان روش انحصاری شناخت ذات انسان معرفی گردد. از این‌رو، دانشمندان در طول تاریخ برای حل معماها و پرسش‌های مطرح‌شده درباره انسان، راه‌های گوناگونی را در پیش گرفته‌اند و راه معقول هم همین است که برای شناخت طبیعت انسان، از ترکیبی از روش‌ها باید استفاده‌کرد

روش‌های متعددی برای شناخت طبیعت انسان پیشنهاد شده است؛ این روش‌ها عبارت‌اند از: روش مشاهده،15 درون‌نگری،16 تتبع تاریخی، روش عقلی و مطالعه انسان با استفاده از متون دینی(روش نقلی)

با توجه به اینکه ما در این پژوهش در دو حوزه دین و روان‌شناسی به مطالعه ماهیت انسان پرداخته‌ایم، در وهله اول با استفاده از روش کتابخانه‌ای به منابع موجود مراجعه کرده، دیدگاه نظریه‌پردازان شخصیت را درباره ماهیت انسان و مفروضه‌های مربوط به آن به دست‌آورده و حاصل آن‌را، در یک جدول نشان خواهیم داد. آنگاه با استفاده از روش استنباطی و تفسیری، که از زمره روش‌های کیفی است، به کنکاش در متون دینی و آموزه‌های مربوط به طبیعت انسان خواهیم پرداخت، تا دیدگاه اسلام را درباره ماهیت انسان و مفروضه‌های مربوط به آن به دست آوریم. بنابراین، در پژوهش حاضر از دو روش کتابخانه‌ای و تفسیری بهره خواهیم برد

ماهیت انسان از دیدگاه روان‌شناسان

تقریباً تمام صاحب‌نظرانی که درباره انسان و ماهیت وی سخن گفته‌اند، به طور ضمنی نوعی بینش یا فرضیه را درباره طبیعت انسان پذیرفته‌اند. فرضیه‌های آنها به احتمال قوی، ریشه در تجارب شخصی‌شان دارد و نوع نگرش آنها را نسبت به زندگی نشان می‌دهد. روان‌شناسان، به ویژه نظریه‌پردازان شخصیت نیز از این قاعده مستثنا نیستند.17

برداشت‌های متفاوتی که از طبیعت انسان توسط نظریه‌پردازان ارائه شده‌اند، شرایطی را به وجود می‌آورند که امکان مقایسه معناداری را بین دیدگاه‌های آنها فراهم می‌کند. آن برداشت‌ها بی‌شباهت به نظریه‌های شخصی نیستند؛ آنها معیارهایی هستند که به کمک آنها نظریه‌پردازان، خودشان و دیگران را ادراک می‌کنند و براساس آن، نظریه‌های خود را بنا می‌نهند.18 درست همان گونه که رفتار فرد، تحت تأثیر نظریه شخصی درباره ماهیت انسان قرار دارد، سیر روان‌شناسی نیز از برداشت‌های روان‌شناسان درباره ماهیت انسان اثر می‌پذیرد.19 بدون تردید، این برداشت‌هایی که نظریه‌پردازان از ماهیت انسان دارند، در واقع به یک سلسله سؤال‌هایی بنیادی درباره سرشت آدمی مربوط می‌شود که هنوز هم این سؤال‌ها برای متفکران مطرح است و می‌توان ادعا کرد این سؤال‌ها با ویژگی‌های اصلی انسان ارتباط دارد. به جدول زیر نگاه کنید!

جدول (1) مفروضه‌های اساسی مربوط به ماهیت انسان را نشان می‌‌دهد

1 آزادی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. جبرگرایی

2 منطقی‌بودن20;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. غیرمنطقی ‌بودن21

3 کل نگری22;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. جزء نگری23

4 سرشتی‌نگری24;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. محیطی‌نگری25

5 تغییرپذیری26;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. تغییرناپذیری27

6 ذهنیت28;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. عینیت29

7 درون‌کنشی30;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. برون‌کنشی31

8 تکامل32;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. تعادل

9 شناخت‌پذیری33;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. شناخت‌ناپذیری34

همان گونه که در جدول (1) مشاهده می‌شود، این فرضیه‌ها به صورت دوقطبی و در یک خط ممتد یا پیوستار ارائه شده‌اند؛ زیرا بیشتر نظریه‌پردازان، انسان را به طور نسبی و در نقطه‌ای از این پیوستار می‌بینند. به ندرت پیش می‌آید که نظریه‌پردازی، انسانی را در یکی از این دو قطب و به طور مطلق ببیند. البته باید توجه داشت، همه این موضوع‌ها به طور آشکار به هر نظریه‌پرداز مربوط نمی‌شوند، بلکه در هر دیدگاهی کوشش شده‌است، حداقل بعضی از این موضوع‌ها مورد بررسی قرارگیرند. در اینجا به بیان دیدگاه روان‌شناسان درباره این مفروضه‌های اساسی می‌پردازیم

جبر و اختیار

مسئله جبر و اختیار سابقه‌ای طولانی دارد. در گذشته‌های دور این مسئله بیشتر در میان متکلمان و فلاسفه مطرح بود، اما با پیدایش و گسترش علوم انسانی و پیشرفت‌هایی که در این زمینه، از جمله علوم رفتاری مانند روان‌شناسی حاصل شد، مسئله جبر و اختیار وارد حوزه‌های علوم تجربی، از جمله نظریه‌های شخصیت در روان‌شناسی نیز شد. سؤال اساسی در اینجا این است: آیا انسان، آگاهانه اعمال خود را جهت می‌دهد و یا اینکه به وسیله نیروهای دیگری هدایت و کنترل می‌شود؟ افراد تا چه اندازه آزادند و اختیار دارند که رفتارهای روزانه خود را هدایت کنند؟ آیا ما می‌توانیم به طور خود انگیخته، جهت اندیشه‌ها و رفتارهایمان را تعیین کنیم و به طور منطقی از راه‌های موجود دست به انتخاب بزنیم؟ آیا ما در انتخابْ از نوعی آگاهی هشیار برخورداریم و آزادانه دست به انتخاب می‌زنیم و مسئول رفتار و سرنوشت خود هستیم یا تحت سلطه تجربه‌های گذشته، عوامل زیست‌شناختی، نیروهای ناهشیار یا محرک‌های بیرونی، که هیچ‌گونه آگاهی نسبت به آنها نداریم، رفتار می‌کنیم؟ این مسئله را فیلسوفان و دانشمندان در طی قرون و اعصار، مورد مداقه و بحث قرار‌داده‌اند. بنابراین، جای هیچ‌گونه تعجب نیست در روان‌شناسی نوین، که موضوع آن مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی است، این مسئله مورد توجه روان‌شناسان قرار گرفته باشد

به طور کلی می‌توان روان‌شناسان را در ارتباط با مسئله جبر و اختیار، به سه گروه تقسیم کرد؛ گروه اول کسانی هستند که قائل به مختاربودن و آزادی انسان هستند؛ برای مثال، مزلو35 و راجرز36 ـ از روان‌شناسان انسان‌گرا37 ـ معتقدند انسان فقط خصوصیات یک ماشین را ندارد که هدایت و کنترل آن در دست انگیزه‌های ناخودآگاه خود ـ آن طور که فروید می‌گفت ـ باشد، بلکه موجودی است که تا حدودی آزادی و اختیار دارد و می‌تواند خود را بسازد و به زندگی خود معنا ببخشد. مزلو از معتقدان سرسخت اراده آزاد(اختیار) بود. ازدیدگاه او، هر کسی می‌تواند به طور آگاهانه، بهترین راه ارضای نیازها و چگونگی شکوفاکردن توانایی‌های بالقوه خود را انتخاب کند. این انتخاب با ماست تا خویشتن و یا خود خاصی را خلق کنیم که در حال شکوفاشدن باشد یا ما را از بالاترین سطح رشد انسان بازدارد. مردم برای سطحی از رشد که بدان رسیده‌اند، مسئولیت دارند.38

راجزر نیز مانند مزلو، در موضوع اراده آزاد و جبرگرایی، موضع روشنی دارد. انسان‌هایی با کارکرد کامل در ایجاد خویشتن خود از اراده آزاد برخوردارند. هیچ وجهی از شخصیت برای آنان از پیش تعیین‌شده نیست.39

آدلر40 معتقد است که هر فرد یکتاست و دارای اراده آزاد و امکان گزینش نیز برای خلق «خویشتن» در او وجود دارد، هر چند جنبه‌هایی از سرشت آدمی ذاتی است. وی می‌گوید: ما انسان را در زندگی آن گونه می‌بینیم که گویا هیچ چیز به صورت علّی و جبری وجود ندارد و هر چیزی می‌تواند به صورت متفاوت از چیزهای دیگر رخ دهد. در روان‌شناسی از علت و جبرگرایی نمی‌توان سخن به میان آورد.41-42

گروه دوم، روان‌شناسانی هستند که انسان را موجودی کاملاً مجبور و فاقد هر گونه اختیار می‌دانند. از این میان می‌توان به فروید43 و اسکینر44 اشاره‌کرد. فروید معتقد است هرچیزی که ما انجام می‌دهیم یا می‌اندیشیم و حتی در رؤیا می‌بینیم، از پیش به وسیله نیروهای گریزناپذیر و نامریی درون ما رقم خورده است. ما دائماً در چنگال غریزه‌های زندگی و مرگ اسیریم. شخصیت بزرگ‌سالی ما به طور کامل در اثر تعامل‌هایی شکل می‌گیرد که پیش از پنج‌سالگی‌مان ـ سنی که کنترل محدودی بر زندگی خود داشته‌ایم ـ روی داده‌اند. به دلیل این تجربه‌های نخستین، که حائلی ابدی بر ما افکنده‌اند، در هر حرکتمان محکوم به جبر هستیم.45

اسکینر براین باور است که افراد به همان طریق رفتار می‌کنند که ماشین‌ها عمل می‌کنند. ما به وسیله نیروهای محیط بیرونی رفتار می‌کنیم و نه به وسیله نیروهای درونی. از زمان فروید تا کنون، ما با هیچ نظریه‌پردازی که در دیدگاه‌های خود تا این درجه جبرگرا باشد و حتی کوچک‌ترین گمان آزادی، اراده و خودمختاری در رفتار را نفی‌کند، روبه رو نشده‌ایم.46

از نوشته‌های بسیار فنی اسکینر تا رمان‌هایی که درباره یک جامعه آرمانی مبتنی بر اصول شرطی‌شدن کنش‌گر نوشته است، همواره بر این مطلب تأکید شده که نباید اجازه داد موضوع آزادی شخص با تجزیه و تحلیل علمی رفتار انسان تداخل کند. در جای دیگر می‌گوید: انسان مختار تصور و برداشتی است که ما در غیاب یک توجیه علمی رفتار انسان به او نسبت می‌دهیم. به تدریج که دانش ما از انسان بیشتر می‌شود، این تصورات و پندارهای بی‌اساس نیز از بین می‌رود.47

در حال حاضر، هیچ‌کدام از این دو دیدگاه، واقعیت ثابت‌شده علمی ندارد، بلکه در حدّ فرضیه باقی مانده‌اند. البته هرکدام از این فرضیه‌ها، در نحوه نظریه‌پردازی و مدل‌سازی درباره طبیعت انسان، به طور اساسی تأثیر می‌گذارند

منطقی، غیرمنطقی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:59 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تاریخچه مبلمان ایران با word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تاریخچه مبلمان ایران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تاریخچه مبلمان ایران با word

مقدمه                 
وضعیت صنعت چوب و مبلمان در ایران              
تاریخچه مصرف چوب      
وضعیت تولید مبلمان و مصنوعات چوبی در ایران           
تجارت جهانی مبلمان و مصنوعات چوبی و جایگاه ایران در آن  
مشکلات تولید و صادرات مبلمان و مصنوعات چوبی     
نظر کارشناسان در خصوص مبلمان ایران        
تاریخچه معرق چوب      
پیدایش معرق.              
تاریخچه صنایع روکش سازی از چوب در ایران               
منابع و ماخذ              

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تاریخچه مبلمان ایران با word

 

-         ­ذوالقدر ، محمدرضا ، تحلیل عملکرد صادرات مصنوعات چوبی ایران بر مبنای بازارهای منطقه ای و جهان ، دومین اجلاس بین المللی جنگل و صنعت

-         نیکنام ، معصومی ، فرح آبادی ، اسفندیاری ، گزارش اولیه صنایع چوب ، سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور

-         بررسی وضعیت صنایع مبلمان و مصنوعات چوبی – بیژن تقوی نژاد – علی محمد اسفندیاری

مقدمه

ما ملتی هستیم که روی فرش می نشینیم. میز و صندلی به صورتی که امروز هست، در فرهنگ قدیم ما وجود نداشته، اما چوب در فرهنگ ما بوده. ممکن است که ما روی زمین بنشینیم، اما میزی جلوی ما بوده که روی آن کارهای نوشتن را انجام می داده ایم. درها سرجایشان بوده اند که آنها را با خاتم درست می کرده ایم . هنرهای تزئینی چوب در ایران مثل منبت، معرق و خاتم وجود داشته. بعدها این هنرها در مبلمان به کار رفت . در وسایل آشپزخانه و غذاخوری استفاده شد.  صنعت بهره‌برداری از چوب با هدف تولید فرآورده‌های مورد نیاز بشر، در مقاطع مختلف تاریخ با پیشرفت‌ها و جهش‌های علمی و تکنولوژیک انسان هماهنگ و همراه شد و وضعیتی راپدیدآورد بطوری که‌ارزش تولیدات انواع مبلمان چوبی جهان به ارقام میلیاردی رسیده است . واقعیت امروزاین است که صنعت تولیدمبلمان ومصنوعات چوبی که تا اواسط قرن بیستم به عنوان یکی از اصناف تولیدی هرکشور، صرفا منطبق با فرهنگ و نیازبومی آن کشور به تولید محصولات مورد نیازمردم می‌پرداخت، رفته رفته به یکی ازمهمترین شاخه‌های صنعتی مولد اشتغال و ثروت در درون کشورهای در حال توسعه و نیز یکی از شاخه‌های مهم تجارت بین‌الملل بدل گشت

وضعیت صنعت چوب ومبلمان در ایران

نگاهی به‌تاریخ کهن ایران حاکی از آن است که‌صنایع چوب، ریشه در تاریخ چند هزار ساله این کشور دارد. گذری برخط سیر صنعت چوب و مبلمان ایران در50 سال گذشته نشان می‌دهد این صنعت که تا اواسط دهه 40 خورشیدی به صورت سنتی دنبال می‌شد به تدریج تحت تاثیر جهش‌های علمی و تکنولوژیک بهره‌برداری از چوب و تولید مبلمان در جهان، حرکت رو به رشدی را آغاز کرد و کمتر از یک دهه ظهور و بروز جدیدی را در عرصه صنعت و اقتصاد ایران به نمایش گذاشت

با آغاز دهه 70 رشد و نمو مجدد اقتصاد ایران آغاز و پس از بازسازی زیرساخت‌های اقتصاد کشور در این دهه، رفته رفته شرایط رشد و توسعه مجدد صنعت چوب و مبلمان در ایران فراهم گردید. اکنون ما درآستانه‌تکمیل این رشد و نمو دوباره در صورت همت، درصدد به بلوغ رساندن صنعت مبلمان ایران هستیم

         صنایع چوب از جمله صنایعی است که از گستردگی زیادی بصورت صنف و صنعت در سطح کشور برخوردار است و دارای امکانات بالفعل و بالقوه فراوانی می باشد ، گستردگی آن از منابع طبیعی و جنگل داری شروع شده و از کارخانجات بزرگی نظیر  تخته خرده چوب ، تخته فیبر ، تخته لایه و روکش امتداد داشته و در نهایت به صنایع چوب و مبلمان ختم می شود ،‌  این طیف وسیع به همراه نیاز روزافزون به محصولات آنها نشانگر اهمیت بالای این صنعت است

       مبلمان عمدتاً توسط  واحدهای صنفی  و به تعداد بسیار کمتری توسط واحدهای صنعتی تولید میگردد. مهمترین  تفاوتهای این دو بخش تولیدی یکی تولید انبوه در واحدهای صنعتی است و دیگری وجود ابعاد هنری در تولیدات  صنفی است  طبعاً مشکلات  و مسائل این  دو بخش  نیز متفاوت است

      علیرغم وجود پتانسیل های زیادی که در زمینه صادرات مبلمان و مصنوعات چوبی وجود دارد در سالهای گذشته به دلیل صادرات محصولات نامرغوب و عدم رعایت استانداردهای لازم دراین خصوص بسیاری از بازارهای مناسب از دسترس خارج شده و حتی در مواردی منجر به از بین رفتن اعتماد مصرف کنندگان مبلمان ایرانی در برخی از بازارهای جهانی شده است

 

تاریخچه مصرف چوب

        شواهد و قرائن نشان میدهد که انسانهای اولیه از زمانی که در غارها می زیسته اند از چوب به واسطه شکل متناسب و طبیعی آن برای شکار حیوانات و غیره استفاده می نموده اند . اشیاء موجود در موزه طبیعی لندن نشان میدهد که بشر از حدود ده هزار سال قبل با نیزه چوبی به شکار می پرداخته و به وسیله تنه درختان از رودها و رودخانه ها عبور می کرده است . حدود پنج هزار سال قبل در اروپای شمالی ، استفاده از قایق ها و سورتمه های چوبی متداول بوده است . در کاوش های باستان شناسی در کنار دریاچه سوئیس و برخی نقاط دیگر که در گذشته در آب قرار داشتند پایه های چوبی خانه های شناور مربوط به دوران پارینه سنگی ، نوسنگی و عصر آهن بدست آمده که نشانه قدمت استفاده از چوب در ساختمان و وسایل کار است

      مصرف چوب در ایران تاریخ مدونی نداشته ولی طبق مطالعاتی که پژوهشگران و کاوشگران انجام داده اند مردمان بومی ایران قبل از مهاجرت آریایی ها از حدود 4200 سال قبل از میلاد مسیح (ع) چوب را برای خانه سازی مصرف می نمودند. البته استفاده از چوب در تهیه وسایل کشاورزی نیز رونق داشته است در سنگ نوشته هایی که از تخت جمشید بدست آمده استفاده از چوب سدر در پوشش و تزئینات کاخها مشخص شده است . اهمیت چوب در ایران قدیم به پایه ای بوده که احترام به درختان جنگلی از دستورات اصلی کیش زرتشت به شمار می رفته است. استفاده از چوب برای قایق سازی و کشتی سازی نیز در دوران هخامنشی بسیار جالب توجه بوده است ، پس از گسترش دین اسلام صنایع و هنرهای چوبی در ایران تحت تاثیر رهنمودهای دینی قرار گرفته است ، بر همین اساس آثار هنرهای چوبی زیادی میتوان در مساجد و  اماکن مقدسه نظیر درب ، منبر،  کنده کاری ها و شبکه‌بندی ها یافت

      صنایع مبلمان قدیمی ترین بخش صنایع چوب جهان شمرده می شود زیرا بشر از دیر زمانی بصورت نیمکت از آن استفاده می کرده است ، در ایران این صنعت از قدمت زیادی برخوردار نیست چون در گذشته در اغلب نقاط ایران نشستن بر روی قالیهای زیبا و نفیس مرسوم بوده است و حتی تا اواخر دوره قاجار فقط در منازل معدودی از افراد سرشناس مبلهای مخصوص پارچه ای به سبک دربار فرانسه وجود داشته که اغلب از خارج واردمی شده است ولی پس از آن دوره با تغییر شیوه های زندگی مردم ، صنعت مبل سازی روبه ترقی گذاشته است و اکنون برخی از استادکارهای ایرانی قادر به خلق شاهکارهایی در این زمینه می باشند ، صنعت مبل سازی در حقیقت تلفیق هنر، علم و صنعت است بدین نحو که با بکار بردن ماشین آلات و تجهیزات و خلاقیت و هنر محصولی ساخته می شود که زینت بخش منازل و دفاتر است

 

وضعیت تولید مبلمان و مصنوعات چوبی در ایران

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با word دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با word

چکیده    
درآمد    
1-واژه بُست    
2- موقعیت شهر بُست    
3-ساخت و پیشینه تاریخى شهر بُست    
-4 بُست در تقسیمات ولایتى    
5-بُست و آبادى‏هاى مهم آن    
6-بُست و مرکز سیستان    
7-راه‏هاى بازرگانى    
8-کشاورزى    
-9صنایع و منابع طبیعى    
10- نژادها و اقوام ساکن بُست    
الف) ساکنان بومى (فارس‏ها(    
ب) ترک‏ها    
ج) عرب‏ها    
-11دین و مذهب در بُست    
الف) ادیان در بُست قبل از اسلام    
ب) ادیان در بُست پس از ورود اسلام    
ج) تشیع در بُست    
12- -اخلاق و آداب و رسوم مردم بُست    
-13 تخریب بُست    
14 -لشکرگاه یا شهر جدید بُست    
نتیجه گیرى    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله جغرافیاى تاریخى شهر بُست از آغاز تا دوره معاصر با word

ـ ابن بلبان، علاءالدین على بن بلبان الفارسى، (محمد بن حبان بن احمد)، صحیح ابن حبان، به ترتیب ابن بلبان، ج1، چاپ اول: مؤسسه الرساله، 1414 ق

ـ ابن حوقل نصیبى، ابى‏القاسم، صوره الارض، قسمت دوم، چاپ دوم: بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1938م

ـ ابن خرداذبه، المسالک والممالک، بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1889م

ـ ابن فقیه، ابى‏بکر بن احمد بن محمد همذانى، مختصر کتاب البلدان، بیروت، دار صادر، طبع لیدن، 1302ق

ـ اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى، ج2، ترجمه مریم میراحمدى، چاپ چهارم: تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1379

ـ ـــــــــــــــ، «تجارت سرزمین‏هاى شرقى در سده‏هاى نخستین اسلامى»، ترجمه یعقوب آژند، فصلنامه تاریخ اسلام، شماره اول، سال دوم، بهار1380

ـ اصطخرى، ابواسحاق ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمه قرن 5 و 6، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1368

ـ اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، تطبیق لغات جغرافیاى قدیم و جدید ایران، تصحیح میرهاشم محدث، چاپ اول: تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363

ـ بیهقى دبیر، ابوالفضل، تاریخ بیهقى، ویرایش جعفر مدرس صادقى، چاپ اول: تهران، نشر مرکز، 1377

ـ توفیقى، حسین، آشنایى با ادیان بزرگ، چاپ چهارم: تهران، سمت و قم، مؤسسه طه و مرکز جهانى علوم اسلامى، 1380

ـ جرفادقانى، ابوالشرف ناصح بن ظفر، ترجمه تاریخ یمینى، به اهتمام جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1345

ـ جوزجانى، منهاج سراج، طبقات ناصرى، ج1، تصحیح مقابله و تحشیه عبدالحى حبیبى، تهران، دنیاى کتاب، 1363

ـ حبیبى عبدالحى، تاریخ افغانستان بعد از اسلام، چاپ دوم: تهران، دنیاى کتاب، 1363

ـ ـــــــــــــــ، جغرافیاى تاریخى افغانستان، چاپ دوم: پیشاور، مرکز نشراتى میوند، 1378

ـ حداد عادل، غلامعلى، دانشنامه جهان اسلام، ج3، چاپ دوم: تهران، بنیاد دائره‏المعارف اسلامى، 1378

ـ حموى، یاقوت، معجم البلدان، ج1، بیروت، دار الکتب العلمیه، بى‏تا

ـ دائره‏المعارف آریانا، ج4، کابل، انجمن دائره‏المعارف افغانستان، مطبعه دولتى، میزان، 1331 ق

ـ رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج1، چاپ سوم: قم، انتشارات انصاریان، 1380

ـ زرین‏کوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، چاپ دهم: تهران، انتشارات سخن، 1378

ـ زورقى، ناصر، «هیرمند: رژیم حقوقى و نقش آن در جابجایى تمدن‏هاى باستان»، اسوه، سال هفتم، ش 8 / پیاپى 83، آبان 83

ـ سمعانى، عبدالکریم بن محمد بن منصور، کتاب الانساب، ج1، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1419 ق

ـ شاملو، ولى قلى بن داود قلى، قصص الخاقانى، پاورقى سیدحسن سادات ناصرى، چاپ اول: تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1376

ـ صدیقى، غلامحسین، جنبش‏هاى دینى ایرانى (در قرن 2 و 3 ق)، چاپ دوم: تهران، انتشارات پاژنگ، 1375

ـ صفا، ذبیح‏اللّه‏، تاریخ ادبیات در ایران، ج1، تهران، انتشارات فردوس، 1363

ـ غلام‏محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ج1، قم، احسانى، بى‏تا

ـ قلقشندى، احمد بن على، جغرافیاى تاریخى ایران در قرن نهم هجرى، برگرفته از کتاب صبح الاعشى فى صناعه الانشاء، ترجمه محجوب زویرى، چاپ اول: تهران، انتشارات وزارت خارجه، 1380

ـ کلینى، کافى، تحقیق على‏اکبر غفارى، ج5، چاپ سوم: تهران، دارلکتب الاسلامیه، 1376

ـ گروهى از پژوهشگران، افغانستان (مجموعه مقالات)، ترجمه سعید ارباب شیرانى، هوشنگ اعلم، تهران، بنیاد دایره اسلامى، 1376

ـ لسترنج، جغرافیاى تاریخى سرزمین‏هاى خلافت شرقى، ترجمه محمود عرفان، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1364

ـ مارکوارت، یوزف، ایرانشهر بر مبناى جغرافیاى موسى خورنى، ترجمه مریم میراحمدى، چاپ اول: تهران، انتشارات اطلاعات، 1373

ـ محرمى، غلامحسن، تاریخ تشیع، چاپ دوم: قم، انتشارات ناصح، 1382

ـ مقدسى، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فى معرفه الاقالیم، چاپ اول: بیروت، موسه العربیه للدراسات و النشر و ابوظبى، دار السویدى للنشر و التوزیع، 2003 م

ـ منتظرى‏مقدم، حامد، «هند از نگاه مسعودى»، فصلنامه علمى ـ تخصصى نامه تاریخ پژوهان، سال یکم، ش 2، تابستان 1384

ـ موسوى بجنوردى، کاظم، دائره‏المعارف بزرگ اسلامى، ج12، چاپ اول: تهران، مرکز دائره‏المعارف بزرگ اسلامى، 1383

ـ میرى، مهدى و حمید حسنعلى‏پور، پیشینه تجارت در شهر سوخته، چاپ اول: افغانستان، دانشگاه زابل، 1382

ـ ناجى، محمدرضا، تاریخ و تمدن اسلامى در قلمرو سامانیان، تهران، انتشارات مجمع علمى تمدن و فرهنگ سامانیان، 1378

ـ نجاشى، تهذیب المقال فى تنقیم الرجال، ج 2، به اهتمام سیدمحمدعلى الموحد الابطحى، نجف اشرف، 1390 ق

ـ نویسنده نامعلوم، تاریخ سیستان، تصحیح ملک‏الشعراى بهار، چاپ دوم: تهران، انتشارات پدیده خاور، 1366

ـ نویسنده نامعلوم، حدود العالم من المشرق الى المغرب، ترجمه میرحسین شاه، چاپ اول: تهران، دانشگاه الزهراء علیهاالسلام، 1373

ـ یعقوبى، احمد بن ابى یعقوب، البلدان، چاپ اول: بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422 ق

_ Murray, M.A; Encyclopedia International; New York, 1967, vol

_ Monkhouse, F. J; A Dictionary of Geography; London,

چکیده

شهر بُست در شرق سیستان و در کناره رود هیرمند، با شهر زرنگ مرکز سیستان در یک عرض جغرافیایى قرار دارد و در منابع جزء کابل، خراسان و سیستان به شمار آمده است. این شهر که قدمت آن به 500 قبل از میلاد مى‏رسد، مرکز مبادلات بازرگانى بین هند و بلاد اسلامى بوده است. بُست، اول بار توسط غوریان به آتش کشیده شد و پس از آن در دوره صفویان به توپ بسته شد. شهر جدید بُست به نام لشکرگاه، امروزه مرکز ولایت هلمند و یکى از مراکز عمده کشاورزى افغانستان است

واژگان کلیدى: بُست، لشکرگاه، سیستان، هیرمند و جغرافیاى تاریخى.

درآمد

شهر باستانى بُست در شرق حوزه سیستان، موقعیت استراتژیکى بسیار نیرومندى از نظر اقتصادى، سیاسى و نظامى داشته و نقش بسیار مهمى در تحولات شرق و جنوب شرق خلافت اسلامى ایفا کرده است، هم‏چنان‏که دورى از مرکز خلافت، آن را مکان و مرکزى مناسب براى شورش‏ها و قیام‏هاى خوارج و عیاران قرار داده بود. یکى از اولین دولت‏هاى مستقل اسلامى در همین سرزمین پاگرفت و غازیان، آن‏جا را پایگاه مناسبى براى جهاد علیه کفار مى‏دانستند. با توجه به این ویژگى‏هاست که در متون قدیمى، به خصوص متون جغرافیایىِ عمده، هم‏چون المسالک والممالک ابن خرداذبه، مسالک و ممالک اصطخرى، صوره الارض ابن حوقل و; مطالبى در مورد بُست وجود دارد. البته نوشتار مستقلى در مورد بُست و تاریخ آن نگاشته نشده و در تاریخ‏هاى عمومى‏و مدخل بُست در دایره‏المعارف‏ها، مطالب کلى و مختصرى درباره جریان‏هاى سیاسى و اجتماعى عمده آمده که گاهى حتى در حد آمدن یک اسم بوده است

در این نوشتار به زوایایى از جغرافیاى تاریخى بُست ـ به عنوان زیربناى مطالعاتىِ بُست ـ تحت موضوعاتى، نظیر موقعیت جغرافیایى بُست، پیشینه تاریخى، توابع و آبادى‏هاى مهم آن، راه‏هاى بازرگانى، محصولات کشاورزى، منابع طبیعى، ویژگى‏هاى انسانى و تحولات سیاسى این خطه پرداخته شده است. دوره زمانى مورد بحث نیز ـ همان‏گونه که در عنوان مقاله قید شده است ـ از آغاز تا دوره معاصر است، جز در مورد جغرافیاى سیاسى ـ تاریخى بُست که به سبب گستردگى مباحث آن، تنها تا پایان امویان پى‏گیرى خواهد شد

1-واژه بُست

درباره ریشه قدیم نام بُست به تحقیق نمى‏توان چیزى گفت یا از مطالب متون کهن چیزى به دست آورد. البته اسم‏ها و شهرهاى بسیارى داریم که به نام پهلوانان نامى یا رجال تاریخى هستند، مانند مکان‏هاى بسیارى که به نام رستم در افغانستان واقع است یا وادى پشین که با نام کى‏پشین در شاهنامه مشابهت دارد. بر همین اساس، احتمال مى‏رود که نام شهر قدیم بُستِ کنار رود هلمند (هیرمند)، هم با نام اوستایى بُسته وئیرى، ربطى داشته باشد که پسر زریر، برادرزاده گشتاسب بود.175

به عقیده استاد عبدالحى حبیبى این نام در فروزدین یشت بستورى یا بستور بوده که در شاهنامه، اشتباهاً نستور نوشته شده است.176 به هر صورت اگر بنابر رأى برخى از نویسندگان، بُست از بُستور و بُسته وئیرى گرفته شده باشد، سؤال این است که پسوند بُست (وئیرى) چه معنایى داشته و چرا حذف شده است؟

در مورد نام بُست، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه دیدگاه دیگرى دارد. وى بُست را از آبُست دانسته و مدعى است که در بیشتر منابع تاریخى و جغرافیایى آبُست ضبط شده است.177 البته ایشان نامى از منابع نیاورده و معلوم نیست منظور ایشان، کدام کتاب تاریخ یا جغرافیا است؛ ما در کتاب‏هاى تاریخى و جغرافیایى (متون جدید و قدیم) که در دست‏رس است چیزى در این مورد نیافتیم

هم‏چنین نویسنده‏اى عرب‏زبان سبب نام‏گذارى شهر بُست را آن دانسته که از آن بوى میوه‏ها و باغ‏ها برمى‏خیزد یا بلند است.178

جغرافى‏دانان مسلمان و سیاحان فرنگى بُست را به صورت‏هاى بُست، بِست، قلعه بُست، قلعه بِست و کله بُست و مانند آن ذکر کرده‏اند و جغرافى‏دانان عصر باستان این منزل‏گاه را با نام‏هاى بستیا دزلویتا، بستیگیا دزلنگا، بیسپولیس و بیات مى‏شناختند.179

2- موقعیت شهر بُست

هم‏اکنون در ساحل چپ رود هیرمند (هلمند)، و در ملتقاى این رود با رود ارغنداب خرابه‏هاى شهر کهن و تاریخى بُست دیده مى‏شود که یکى از مراکز مهم مدنیت قدیم این سرزمین بوده است180 و آثار به‏جا مانده، از عظمت و شکوه بسیار آن در ادوار گذشته، حکایت مى‏کند

شهر بُست قدیم در طول جغرافیایى 91 درجه و 38 دقیقه و عرض جغرافیایى 32 درجه و 55 دقیقه181 با شهر باستانى زرنج که هم‏اکنون مرکز ولایت نیمروز افغانستان و در منتهى‏الیه جنوب غربى آن واقع مى‏باشد، تقریباً در یک عرض جغرافیایى قرار گرفته و در شرق آن واقع شده است.182 این شهر در مقایسه با تمام توابع شرقى سیستان بزرگ، بزرگ‏ترین شهر بوده است و نهر هیرمند که از پشت کوه‏هاى غور خارج شده و از سرزمین رخج و داور عبور مى‏کند، بر بُست جارى مى‏شود و سپس به سوى مرکز سیستان مى‏رود.183

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی با word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی با word

چکیده  
مقدمه  
خصوصیات مدینه فاضله  
شهر مراد افلاطون  
مدینه فاضله مهدوی  
ویژگی‌های مدینه فاضله مهدوی  
ویژگی‌های مومنان  
توافق یا تقابل دو مدینه  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله نقد و بررسی آرمان شهر افلاطون در پرتو مدینه فاضله مهدوی با word

نهج البلاغه (1376)، ترجمه داریوش شاهین، بی‌جا، سازمان انتشارات جاویدان

ارسطو (1358)، سیاست، ترجمه حمید عنایت، بی‌جا، آموزش انقلاب اسلامی

افلاطون (1360)، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب

ـــــ، (1980)،  قوانین، ترجمه حنا خبّاز، بیروت، دارالقلم

اکبرنژاد، مهدی (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و سنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

پازارگاد، بهاءالدین (1359)، تاریخ فلسفه سیاسی، تهران، کتابفروشی زوار

جعفری، محمدتقی (1365)، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

ـــــ، (1360)، شناخت از دیدگاه علمی و دیدگاه قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

ـــــ، (1361)، حیات معقول، بنیاد انتقال به تعلیم و تربیت اسلامی، اصفهان، بنیاد انتقال به معارف اسلامی

ـــــ، (1373)، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی مولوی، تهران، انتشارات اسلامی

ـــــ، (1379)، ایده‌آل زندگی و زندگی ایده‌آل، تهران، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری

جمعی از محققان (1411ق)، معجم احادیث الامام المهدی، قم، موسسه معارف اسلامی

جمعی از نویسندگان (1378)، چشم به راه مهدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی

جوادی آملی، عبدالله (1389)، امام مهدی موجود موعود، قم، اسراء

جوادی، محسن (1386)، نظریه ایمان در عرصه کلام و قرآن، قم، معارف

جهانگیری، محسن (1369)، احوال و آثار و آرای فرانسیس بیکن، تهران، علمی و فرهنگی

حائری، محمدمهدی، «آثار فردی و اجتماعی عدالت مهدوی» (1383)، انتظار، ش14، ص219

خاتمی، سیدمحمد (1380)، از دنیای شهر تا شهر دنیا، چ دهم، تهران، نی

رادمنش، عزت‌الله (1361)، قرآن، جامعه شناسی اتوپیا، تهران، امیر کبیر

راسل، برتراند (1365)، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز

راوندی، قطب‌الدین (1409ق)، الخرائج والجرائح، قم، موسسه امام مهدی

سعدی، حسین‌علی، «جامعه مهدوی آرمان شهر نبوی» (1381)، انتظار، ش5، ص251

ـــــ، «پاسخگویی رمز حکومت عدل مهدوی» (1383)، انتظار، ش14، ص235

سهرابی، صادق، «با انتظار در خیمه اش دراییم» (1381)، انتظار، ش5، ص195

ملاصدرا (صدرالدین محمدبن ابراهیم شیرازی) (1383)، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، تصحیح محمد خامنه‌ای و غلامرضا اعوانی، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا

ـــــ، (1354)، المبدا و المعاد، مقدمه و تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران انجمن حکمت و فلسفه

صافی گلپایگانی (بی‌تا)، منتخب الاثر، چ هفتم، تهران، مکتبه الصدر

صدوق، محمدبن علی (1416)، کمال الدین و تمام النعمه، قم، نشر اسلامی

طاهری، ابوالقاسم (1374)، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب، تهران، قومس

طباطبائی، محمدحسین (1386)، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه

عنایت، حمید (بی‌تا)، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، تهران، دانشگاه تهران

فارابی (1358)، سیاست مَدَنیه، ترجمه جعفر سجادی، تهران، انجمن فلسفه ایران

ـــــ، (1401ق) اندیشه‌های اهل مدینه فاضله، ترجمه جعفر سجادی، چ دوم، تهران، زبان و فرهنگ ایران

ـــــ، (1890)، الجمع بین رأیی الحکیمین، بی‌جا، الزهرا

فولکیه، پل (1370)، فلسفه عمومی یا مابعد الطبیعه، ترجمه یحیی مهدوی، تهران، دانشگاه تهران

قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم (بی‌تا)، ینابیع الموده، قم، مکتبه محمدی

قوامی، سیدصمصام الدین، «مدیریت، عدالت، مهدویت» (1383)، انتظار، ش14، ص187

کاپلستون، فردریک (1375)، تاریخ فلسفه، سیدجلال‌الدین مجتبوی، تهران، سروش

کرینستون، جولیوس (1377)، انتظار مسیحا در آیین یهود، حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب

کلینی، محمدبن یعقوب (1388ق)، اصول کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه

لین تونی (1380)، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه روبرت آسریان، تهران، فروزان روز

مجلسی، محمدباقر (1379ق)، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، المکتبه الاسلامیه

مطهری، مرتضی (1387)، مجموعه آثار، چ پنجم، قم، صدرا

مفید، محمدبن محمد (1308)، الارشاد، بی‌جا، بی‌نا

موحدیان عطار، علی (1388)، گونه‌شناسی اندیشه منجی در ادیان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب

موسوی اصفهانی، محمد تقی، (1381)، مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم، قم، ایران نگین

چکیده

آرمان شهر زمینی که در آن از دغدغه‌های زندگی طبیعی اثری نباشد، آرزوی دیرین بشر است که اندیشه بزرگترین فلاسفه دنیا را به خود مشغول ساخته است. بزرگانی چون سقراط و افلاطون به این بحث پرداخته و ارسطو به این تفکرات نظم منطقی داده است. در اسلام هم اندیشه‌ورانی چون فارابی و ملاصدرا در صدد تبیین آن برآمده اند

این مجال از میان تمامی آرمان شهرها در پی مقایسه‌ای گویا از آرمان شهر یونان باستان و مدینه فاضله مهدوی است و تفاوت آن دو را در نگاه دنیوی صرف یا دنیوی- اخروی دانستن مدینه بیان داشته است. در مدینه مهدوی همه چیز به سمت کمال مطلق در حرکت بوده و خساست و اسراف جائی ندارد؛ تمامی مردم هم مسئولیت‌پذیر هستند

در این مقاله با ارائه تبیین مدینه فاضله یونانی شباهت‌های آرمان شهر افلاطون با مدینه فاضله مهدوی را بیان نموده‌ایم و پس از بیان نواقص آن، مدینه مهدوی را آرمان شهری زمینی تعریف کرده‌ایم که در عین رفع دغدغه‌های دنیوی انسان راه به افق بلندی دارد که با نگاه دنیوی صرف قابل تبیین نیست

کلیدواژه‌ها: آرمان شهر، مُثُل، خدا محوری، جامعه مهدوی

 

مقدمه

حقیقت و ماهیت حیات هنوز بر بشر مخفی است. شاید بشر هیچ‌گاه هم از این راز سردرنیاورد، تا آنجا که در حافظه تاریخ به یاد مانده است، انسان هیچ‌گاه از رؤیای بهزیستی فارغ نبوده است. رؤیای مزبور در زندگی انسان به گونه‌های گوناگونی تبلور یافته است. بارزترین نمونه آن در اندیشه «مدینه فاضله» دیده می‌شود. آرمان شهری که در آن اثری از دغدغه‌های موجود جامعه بشری نیست. بحث از این مدینه، طلیعه حرکتی برای گذر از وضع موجود به سوی وضع مطلوب است

بهشت موعود زمینی، علاوه بر بهشت آسمانی، رؤیای همیشگی انسان بوده و گمان نمی‌رود تا پایان تاریخ تغییری در آن ایجاد شود. اما همین اندیشه در میان اوراق تاریخ، تعینات گوناگونی یافته است که این خود نشان از اهمیت این موضوع در دایره اندیشه بشری دارد

این مقاله، تحریری است بر این موضوع؛ تحریری از نگاه مذهب و اندیشه‌های دینی

 

خصوصیات مدینه فاضله

برای فهم خصوصیات مدینه فاضله و ارتباط آن با اندیشه دینی، به ناچار ابتدا باید تصویری از اندیشه «مدینه فاضله» در قرائت‌های گوناگون آن ارائه نمود تا تعینات گوناگون این اندیشه را باز‌یابیم. از آنجایی که چنین بحث دامنه‌داری از حوصله یک مقاله خارج است، در این مقاله تنها به دو رویکرد از میان اندیشمندان یونان باستان و اسلام می‌پردازیم

با پی‌گیری مشخصات دو شیوه تفکر یاد شده، تلاش شده تا با برداشتی صحیح از این موضوع، مواضع مذهب را در بحث از آرمان شهر، به عنوان یک امر جامع، در برابر یک آرمان زمینی باز‌یابیم

شهر مراد افلاطون

در طول تاریخ، نگاه اندیشه‌وران به مدینه فاضله از دریچه‌ای خاص، براساس نابسامانی‌های جامعه خودشان بوده است. دیدگاه افلاطون عمدتاً سیاسی است. وی از این منظر، به نابسامانی‌ها می‌نگرد و بر همین اساس هم راه حل ارائه می‌دهد. او می‌نویسد

زمامداران عموماً به وسیله یک نوع جنون غیر‌طبیعی حکومت کرده‌اند. این جنون چیزی نیست که کسی بتواند آن‌را تعلیم دهد یا تعلیم گیرد؛ یعنی این جنون علم نیست، پس حکومت زمامداران بر اساس صحیح و علمی و بر پایه فلسفی نیست. لذا زمامداران نمی‌توانند حکومت خوب به وجود بیاورند (پازارگاد، 1359، ص79)

افلاطون مشکل جامعه زمان خودش را کنار نهادن فلاسفه دانسته، معتقد است: «در این نظام صاحبان قدرت از حکمت و فضیلت به‌دور هستند، فلذا به تدریج دچار حرص و فزون‌خواهی و تکاثر اموال می‌گردند» (همان)

حکومت دموکراسی هم در نظر افلاطون، یکی از منفورترین حکومت‌هاست؛ چراکه مردم در حالی بر سرنوشت خود مسلط هستند که قدرت اندیشه و قضاوت صحیح را ندارند. حکام هم به دلیل خوشامد آنان سعی خواهند کرد احکامی صادر کنند که خوشایند مردم باشد. این امر در نهایت به فروپاشی جامعه می‌انجامد. سایر نظام‌ها هم اشکالات خود را دارند؛ نظام الیگارشی یا حکومت ثروتمندان، حکومت اقلیت بوده و انتهایش از هم پاشیدگی اجتماع است. در نهایت، هم نظام ستمگری، ظالمانه‌ترین نوع نظامی بود که می‌توانست حاکم باشد (پازارگاد، 1359، ص478 و ص488-493). با توجه به این نظام‌ها و انتقادات سخت وی بر هر یک از این نظام‌ها، راهبرد وی در مدینه فاضله‌اش انسان‌مدار نیست، بلکه حالتی فلسفی دارد و او را درصدد حل یک معضل فلسفی نشان می‌دهد

افلاطون از یک سو، در نظریه «مُثُل» خود به این نتیجه می‌رسد که حقیقت، لزوماً دارای ویژگی ثبات و کلیت است. بر این اساس، از بی‌ثباتی وضع سیاست‌های موجود به این نتیجه کاملاً معقول می‌رسید که نظام‌های موجود، نمی‌توانند نظام سیاسی ایده‌آل بوده و جامعه تحت سلطه خویش را به سامان و صلاح راهنمون کنند. بنابراین، باید دنبال یک نظام سیاسی باثبات بود. افلاطون این نظام باثبات را در جامعه‌ای می‌بیند که فرمانروایش کسی باشد که به مقام درک حقایق (مُثُل) رسیده است؛ چراکه او به واسطه اتصال با عالم حقیقت، مصالح مردم را بهتر از خودشان تشخیص می‌دهد و تصمیم او به حقیقت نزدیک‌تر است. پس، مشکلات جوامع زمانی به پایان می‌رسد که فیلسوفان (فلاسفه حقیقی)، به مقام شهریاری برسند یا شهریاران فیلسوف باشند

;بلکه به عقیده من مفاسد نوع بشر، هرگز نقصان نخواهند یافت، مگر آنکه در شهرها، فلاسفه پادشاه شوند، یا آنان که هم‌اکنون عنوان پادشاهی و سلطنت دارند، به راستی و جداً در سلک فلاسفه درآیند و نیروی سیاسی با حکمت تواماً در فرد واحد جمع شود (افلاطون، 1360، ص 545؛ مطهری، 1387، ج21، ص49-50)

از جمله امتیازاتی که افلاطون برای فلسفه حقیقی برشمرده، این است: رغبت برای شناخت همه واقعیت‌های اصیل؛ عداوت و خصومت با دروغ و محبت حقیقی به صدق و خلوص؛ پست شمردن لذات جسمی؛ بی‌اعتنایی به مال و ثروت؛ علو ادراکات و آزادی اندیشه؛ عدالت و اخلاق لطیف؛ سرعت انتقال در خاطرات و قدرت یادآوری محفوظات و فطرت منظم و قانونی (گادامر، 1382، ص 80 و افلاطون، 1360، ص 546)

بافتٍ «شهر مرادِ» او را جامعه‌ای طبقاتی تشکیل می‌دهد. در رأس این جامعه، طبقه حاکم قرار دارد که طبقه بافضیلت‌تر و به یک معنی اشراف جامعه است که تفاوت جوهری با سایر طبقات دارد. وی دروغگویی را برای رهبران جامعه جایز می‌داند. البته دروغ مثل دارو است که تجویز آن باید با حکم پزشک باشد: «اگر دروغ گفتن برای کسی مجاز باشد، فقط برای زمامداران شهر است که هر وقت صلاح شهر ایجاب کند، خواه دشمن و خواه اهل شهر را فریب دهد» (افلاطون، 1360، ص152)

افلاطون کمال مطلوب را از نظر فردی، در عدل و از نظر اجتماعی، در حکومت فلاسفه می‌داند.البته تحقق چنین جامعه‌ای، همانند مُثل او جنبه تخیلی دارد. خود او هم به رؤیایی بودن چنین جامعه‌ای اعتراف می‌کند. برای وی اساساً مهم نیست که چنین جامعه‌ای به وجود آید یا نه (افلاطون، 1980م، ص548 و 1360، ص314). البته افلاطون، از آرمان‌های دیگری چون آرمان عدالت و اعتدال در مدینه فاضله سخن می‌گوید. اما رویکرد این مباحث فلسفی و سیاسی است

اعتدال مدینه عبارت است از: تبعیت لازم و مقتضی فرمانبرداران از فرمانروایان. عدالت مدینه در این است که هرکس، بدون دخالت در کار دیگران، مواظب و متوجه کار خود باشد; مدینه وقتی عادل است که تمام طبقات و افرادی که طبقات از آنها ترکیب و تألیف شده است، وظائف مربوط به خود را به طریقی شایسته و صحیح انجام دهند (کاپلستون، 1375، ص313)

این نوع نگرش، در تمام تاریخ تمدن یونان باستان به چشم می‌خورد؛ ارسطو نیز آرمان شهر خود را با یک نوع قرائت فلسفی- سیاسی بیان می‌کند. وی در ابتدا تأسیس نظام سیاسی را در جهت رفع نابسامانی‌ها دانسته، می‌گوید: «هدف جامعه سیاسی نه تنها زیستن بلکه بهزیستن است» (ارسطو، 1358، ص123)

ارسطو، محور و غایت جامعه سیاسی را سعادت انسان می‌داند. وی سعادت را در به‌کارگیری فضیلت دانسته و فضیلت را در دانایی و اعتدال جست‌وجو می‌کند. بنابراین، از نظر وی جامعه سیاسی مطلوب، جامعه‌ای است که در رأس هرم آن، کسی باشد که از دانایی و فضیلت بیشتری برخوردار است. البته چون دانایی تنها ملاک فضیلت نیست، بلکه اعتدال نیز از مهم‌ترین شاخصه‌های اصلی است، ارسطو ضابطه و دستورالعمل مطلقی در ارتباط با بهترین شیوه زندگی و نظام سیاسی جامعه ارائه نمی‌دهد، بلکه ترجیح می‌دهد ضابطه‌ای قابل انطباق با شرایط گوناگون، پیش روی ما قرار دهد. ازاین‌روی می‌گوید

معیار ما، در تعیین بهترین سازمان حکومت; آن‌چنان روش زندگی و حکومتی است که بیشتر مردمان و کشورها را آسان‌یاب و پذیرفتنی باشد; سعادت راستین در زیستن بافضیلت، فارغ از هر قید و بندی است و فضیلت هم در میانه‌روی است. از اینجا برمی‌آید بهترین گونه زندگی، آن است که بر پایه میانه‌روی و در حدی باشد که همه کس بتواند به آن برسد (ارسطو، 1358، ص178-179)

با دقت و تأمل در نظرات افلاطون و ارسطو به این نتیجه رهنمون می‌شویم که در هیچ یک از این دو دیدگاه، ردپایی از تفکرات جدید انسان مدارانه قرون جدید به چشم نمی‌خورد. قرینه دیگر مؤید این مدعا، پذیرش برده‌داری از جانب این هر دو فیلسوف است. ارسطو رسماً در بخش‌هایی از کتاب سیاست خود به بحث برده‌داری می‌پردازد (ارسطو، 1358، بخش2، ص7-16). افلاطون نیز به طور کلی اساس نظام مدینه فاضله را بر تفاوت سرشت و گوهر انسان‌ها نهاده و بر این باور است که عده‌ای از مردم در طبیعت خویش فرودست آفریده شده‌اند و جنس وجودی آنها از آهن و برنج است. دسته دیگر، که سرشت آنان از طلا و نقره وجود یافته، شایسته سروری و فرمانروایی هستند. صلاح فرودستان بندگی و فرمانبری از بالادستان است. وی سه طبقه براى مردم قایل است که عبارت‌اند از: پیشه‌وران، سپاهیان و سیاستمداران. وی ارزش طبقاتى آنان را به ترتیب به آهن، نقره و طلا تشبیه مى‌کند و گروه سوم را داراى استعداد طلایى و لایق تربیت معرفى کرده، مى‌نویسد

مأموران، فرزندان افراد نخبه شهر را به پرورشگاه برده، به پرستارانى که در محله‌اى جدا، در شهر اقامت خواهند داشت، مى‌سپارند. ولى اطفال افراد پست و آنهایى را که با نوعى نقص به دنیا آمده‌اند، در محلى مخفى و دور از انظار پنهان خواهند کرد (همان، 1980، ص202 و 315-316)

مدینه فاضله مهدوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:58 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات با word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات با word

چکیده  
درآمد  
تبیین موضوع  
مفهوم شناسی  
پیشینه تحقیق  
نظریه کنترل غیررسمی در جامعه‌شناسی  
همنوایی  
چارچوب نظری دینی  
کنترل غیررسمی از منظر دین  
کنترل غیررسمی و سیاست کنترلی دین  
انسان و تأثیر پذیری از کنترل‌های غیر رسمی  
روحیه پاداش‌خواهی و تنبیه‌گریزی انسان  
تأثیر بیم و امید بر رفتار انسان  
تأثیر ثواب و عقاب بر رفتار  
عناصر تشکیل‌دهنده‌ سازوکار کنترلی غیررسمی  
مدح وذم  
مراقبت  
حیا‌ء  
خوف و خشیت  
امربه معروف و نهی از منکر  
مناسک دینی  
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله کنترل اجتماعی غیررسمی از منظر آیات و روایات با word

احمدی، حبیب، «تحلیل نظریه‌های مربوط به کجروی‌های اجتماعی»، روانشناسی و علوم تربیتی،ش40، ص60-61

استارک، رادنی و سیمز بن بریج، ویلیام، «دین کجروی و کنترل اجتماعی»، ترجمه علی سلیمی، حوزه و دانشگاه، بهار 1379، ش 22، ص170-193

استونز، راب، متفکران بزرگ جامعه شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، چ چهارم،‌تهران، مرکز، 1384

ایوانز تی دیوید، «بررسی مجدد رابطه دین و جرم»، ترجمه علی سلیمی، حوزه و دانشگاه، شه 23، تابستان 1379، ص142-178

آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی، باقر پرهام، چ هشتم، تهران، علمی و فرهنگی، 1386

آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیم، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366

جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه‌ی معرفت، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، 1373

حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم، جامعه مدرسین، دوم، 1404ق

خدمتی، ابوطالب، «نظارت و بازرسی در اسلام»، معرفت، زمستان 1377، ش 27، ص46-57

دیلمی، شیخ حسن، ‏إرشاد القلوب إلی الصواب‏، قم، شریف رضی، 1412، جلد1

راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، اول1412ق

ستوده، هدایت‌الله، آسیب‌شناسی اجتماعی، چ شانزدهم، تهران، آوای نور، 1385

سلیمی، علی و محمد داوری، جامعه‌شناسی کجروی، چ چهارم قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387

سلیمی، علی، و همکاران، همنشینی و کجروی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388

سیدرضی‏، نهج البلاغه، تحقیق محمد عبده، قم، هجرت، 1414ق

شعیری، تاج‌الدین، جامع الأخبار، قم، رضی، 405 ق

شیخ صدوق‏، أمالی‏، چ پنجم، بیروت، اعلمی، 1400

ـــــ ، علل الشرائع، نجف، مکتبه الحیدریه، 1996م

ـــــ ، عیون اخبار الرضا(ع)، تهران، جهان، 1378، جلد2

طبرسی، فضل ابن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چ سوم، تهران، ناصر خسرو، 1372

عاملی، شیخ حر، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، قم، آل‌البیت(ع)، 1409،جلد16، جلد20

علامه حلی، الألفین‏، چ دوم، قم‏، هجرت، 1409 ق

فرانک پی ویلیامز و مالین دی مک شین، نظریه‌های جرم‌شناسی، حمیدرضا ملک محمدی، تهران، میزان، 1383

کوذر، لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، محسن ثلاثی، چ یازدهم، تهران، علمی، 1383

گیلانی‏، عبدالرزاق، مصباح الشریعه، تهران، پیام حق، 1377

مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چ دوم، بیروت، موسسه الوفا، 1403، ج1؛ 67ـ69؛ 74ـ75

مفضل بن عمر جعفی کوفی، توحید المفضل،قم، مکتبه الداوری، 1969م

میرخلیلی، سیدمحمود، پیشگیری وضعی از بزهکاری، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1388

چکیده

این تحقیق درصدد بررسی کنترل اجتماعی غیررسمی در متون دینی است. بر اساس این تحقیق، دین مبین اسلام کنترل غیررسمی را به عنوان یک اهرم کنترلی کارآمد مورد توجه قرار داده است. از منظر دین، آمال و آرزوها در نحوه رفتار تأثیر می‌گذارد و باورهای دینی نظیر ثواب و عقاب اخروی زمینه همنوایی افراد جامعه را فراهم می‌نماید. نیز اهرم‌های کنترلی نظیر حیاء، ترس، تمجید و مذمّت، مراقبت و امر به معروف و نهی از منکر سبب کاهش کجروی و هدایت شدن افراد می‌گردد.

کلید واژه‌ها: کنترل اجتماعی، کنترل‌غیررسمی، مراقبت، امربه‌معروف، نهی‌ازمنکر، همنوایی.

 

درآمد

انسان‌ها به لحاظ روانی مطابق انگیزش‌ها، کشش‌ها، خواسته‌ها و گرایش‌های درونی رفتار می‌کنند. عوامل درونی و بیرونی سبب می‌شود که در برخی موارد رفتار نادرست، قبیح و برخلاف آداب، سنت و هنجارهای متعارف و متداول جامعه از انسان سر بزند. به همین دلیل، در قرآن به انسان «طغیانگر» و «زیانکار» خطاب شده1 و یادآوری گردیده که تمایلات نفسانی، انسان‌ها را به رفتار کجروانه و نادرست وا می‌دارد

ویژگی پیش‌گفته انسان می‌طلبد که خواسته‌ها، تمایلات و گرایش‌های گوناگون او، تحت کنترل قرار گرفته و از این طریق زمینه هدایت، تکامل و انجام رفتار درست او فراهم شود. در دین اسلام، کنترل و نظارت انسان‌ها مورد توجه ویژه بوده است، به گونه که نظارت کامل، دقیق و مداوم بر رفتار، کردار و نیات انسان‌ها از سنت‌های ثابت الهی و معیاری برای سنجش، ارزیابی رفتار و اعطای ثواب و عقاب در نظر گرفته شده است

در این تحقیق تلاش شده است یکی از سازوکارهای کنترلی تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته و نظر دین در مورد آن جست‌وجو شود. «کنترل غیررسمی از منظر آیات و روایات» عنوانی است بیانگر کاوش در نظریه کنترلی دین از خلال آیات و روایات به عنوان یکی از متون معتبر دینی؛ هرچند قرآن کریم کتابی نیست که در حوزه‌های علوم متداول امروزی نظریه‌پردازی کرده باشد. دلیل آن نیز روشن است؛ چراکه در متون دینی هرآنچه برای هدایت انسان لازم است ذکر شده است. با این حال، می‌توان با مطالعه آیات و روایات و کنار هم چیدن آنها، پاسخی برای سؤالات خود به دست آورد. و در مواردی نظریه‌ای را بر اساس آنها سامان داد

 

تبیین موضوع

کنترل اجتماعی از مباحث محوری در حوزه جامعه‌شناسی کجروی است. در مباحث کنترل اجتماعی، کنترل غیررسمی از اهمیتی بیشتری برخوردار است. بیشتر بودن اهمیتش بدین دلیل است که کنترل غیررسمی نوعاً هنجارشکنی‌هایی را تحت پوشش قرار می‌دهد که از قلمرو تسلط نظارت‌های رسمی خارج است. بررسی کنترل غیررسمی در جوامع دینی که فرهنگ آنها خاستگاه دینی دارد این بحث را ضرورت می‌بخشد که دین به عنوان بنیاد فرهنگی جوامع دینی چه تدبیری برای جلوگیری از شکستن هنجارهای دینی در نظر گرفته است. هم کنترل‌های رسمی و هم کنترل‌های غیررسمی را می‌توان از منظر دین بحث کرد؛ اما به تناسب موضوع تحقیق، مسئله اصلی پژوهش پیش‌رو این خواهد بود که نظر دین راجع به کنترل‌های غیررسمی چیست؟ این پرسش به نوبه خود دو سؤال فرعی دیگری به دنبال خواهد داشت که در طول تحقیق سعی می‌گردد پاسخی برای آنها به دست آید: یکی اینکه کنترل غیررسمی به عنوان یک اهرم کنترلی، اصلاً مورد تأکید دین بوده است یا خیر؟ و دیگر اینکه در صورت مثبت بودن جواب پیشین‌ سازوکاری که دین در قالب کنترل غیررسمی پیشنهاد می‌کند کدام است؟

مفهوم شناسی

«کنترل غیررسمی» در مقابل «کنترل رسمی» مطرح می‌گردد. کنترل رسمی مجموعه اقداماتی است که منابع اقتدار از آنها در مسیر مقابله با وقوع جرم و کجروی در جامعه استفاده نموده و نوعاً با اجبار و الزام‌های برخاسته از ضمانت‌های اجرایی دولتی همراه است.4 کنترل‌های رسمی بر عنصر حقوقی و قانونی مبتنی است5 و صرفاً هنجارهای رسمی را تحت پوشش قرار می‌دهد. از این‌رو، کنترل غیررسمی سازوکارهایی را تحت پوشش قرار خواهد داد که کنترل اجتماعی را نه از خلال قوانین کیفری و سازمان‌های رسمی، بلکه از طریق تکیه‌کردن بر اصول اخلاقی و ارزش‌ها و هنجارهای متعارف ممکن ساخته و متغیرهایی نظیر: «ترس از پذیرفته‌نشدن رفتار در جامعه»، «نگرانی از طردشدن توسط نزدیکان» و «طرد و تمسخر و سرزنش دیگران» را مورد توجه قرار ‌دهد

پیشینه تحقیق

بررسی مسئله کنترل اجتماعی از منظر دین و یا نقش کنترلی دین از انحرافات اجتماعی سابقه دیرینه دارد. اولین تحقیق در این زمینه به نام دورکیم به ثبت رسیده است. او بی‌هنجاری را معلول ضعف کنترل دانسته و جوامع سنتی را سرشار از همبستگی مکانیکی و برخوردار از قواعد اخلاقی‌ قدرتمند می‌داند که یکپارچگی را تقویت نموده و در نهایت زمینه‌های بی‌هنجاری را نابود می‌کند.7 تحقیقات دیگری که نقش کنترلی دین را برجسته نموده و دین را به عنوان یک نیروی بازدارنده از انواع کجروی‌های اجتماعی معرفی کرده‌اند، تحقیق ایوانز.تی. دیوید با عنوان «بررسی مجدد رابطه دین و جرم»8 و تحقیق استارک و سیمز بن بریج تحت عنوان «دین، کجروی و کنترل اجتماعی»است.9 در هر دو تحقیق، اهرم‌های کنترلی غیررسمی دین نظیر باورهای دینی و مناسک مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است

در زمینه کنترل دینی با تمرکز بر آموزه‌های اسلامی و با استفاده از منابع معتبر دینی در اسلام، می‌توان به کتاب‌های همنشینی و کجروی10 و کتاب پیشگیری وضعی از بزهکاری با نگاهی به سیاست جنایی اسلام11 اشاره کرد که مولفان در ذیل بحث‌های کنترل اجتماعی، به کاویدن این مهم از منظر آیات و روایات همت گمارده و نگاه دینی را در این موضوع به بحث گرفته‌اند

نظریه کنترل غیررسمی در جامعه‌شناسی

نظریات مطرح در حوزه کنترل اجتماعی، نظریه «بی‌هنجاری» دورکیم و نظریه «خودکنترلی» هیرشی است. دورکیم نابهنجاری اجتماعی را معلول گسست نظم و ضعف کنترل در جامعه می‌دانست و نظریه بی‌هنجاری خود را بر این مبنای انسان‌شناختی که انسان‌ها موجودی آمیخته با تمایلات است، استوار ساخته بود. همین مبنا بود که از نظر دورکیم نظارت اخلاقی و اجتماعی و همچنین ضروت انضباط در جامعه را توجیه می‌کرد.12 او معتقد بود: «هرگاه شیرازه تنظیم‌های اجتماعی از هم گسیخته گردند، نفوذ نظارت‌کننده جامعه بر گرایش‌های فرد دیگر کارایی‌اش را از دست خواهد داد.»13 در نهایت، با ضعف نظارت و یا نفوذ بازدارنده جامعه، بی‌هنجاری در جامعه شکل خواهد گرفت

هیرشی نیز در نگاه اول بر این باور بود که دلبستگی فرد به دیگران، پذیرش نقش یا درگیرشدن در فعالیت‌های اجتماعی و همچنین اعتقاد به ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی می‌تواند فرد را از کجروی باز داشته و به سمت رفتار بهنجار هدایت کند.14 اما در نظریه خود کنترلی تأکید داشت که افراد برخوردار از خودکنترلی قوی بیشتر در معرض جرم و کجروی قرار دارند و خودکنترلی قوی احتمال درگیر شدن در جرم را به حداقل می‌رساند

همنوایی

همان‌گونه که در نمودار شماره 1 اشاره شده است. هر دو نظریه رابطه وجود اهرم‌های کنترلی و بازدارندگی را مثبت قلمداد نموده و بر این ایده تأکید می‌کنند که هرگاه اهرم‌های کنترلی در جامعه فعال و نیرومند باشد همنوایی با هنجارها بیشتر میسور است. وانگهی، اگر نظام کنترلی در جامعه رو به ضعف گراید، همنوایی به حداقل رسیده و زمینه‌های ارتکاب جرم و کجروی فعال و تحقق جرم در جامعه بیشتر خواهدشد

چارچوب نظری دینی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ