سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای ابن مسعود! هرکس دانش آموزد و بدان عمل نکند، خداوند روز قیامت او را کور محشور می گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:55 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تحلیل مفهوم، مفاد و ماهیت توجیهی الزام سیاسی با word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تحلیل مفهوم، مفاد و ماهیت توجیهی الزام سیاسی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تحلیل مفهوم، مفاد و ماهیت توجیهی الزام سیاسی با word

چکیده  
مقدمه  
1 تعریف الزام سیاسی  
2 نحوه پیدایش مفهوم الزام  
3 مفاد الزام سیاسی  
3ـ1 گیلبرت و عضویت سیاسی  
3ـ2 جیکوبز و وظیفه سیاسی  
بررسی و نقد نظریه‌های شهروند محور  
بررسی و نقد نظریه‌های دولت‌محور  
3ـ3 رافائل و تعهد اخلاقی  
3ـ4 هیوود و تکلیف سیاسی  
4 مشروعیت و الزام  
5 الزام و حق  
6 اقتدار و الزام  
7 الزام، اختیار و آزادی  
8 الزام سیاسی یا بردگی اختیاری  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تحلیل مفهوم، مفاد و ماهیت توجیهی الزام سیاسی با word

آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، 1373

آصفی، محمدمهدی، مبانی نظری حکومت اسلامی، ترجمه محمد سپهری، تهران، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، 1385

دو لابوئتی، اتین، بردگی اختیاری، ترجمه علی معنوی، تهران، نی، 1378

جیکوبز، لزلی، درآمدی بر فلسفه سیاسی نوین، ترجمه مرتضی جیرانی، تهران، نی، 1386

حائری یزدی، مهدی، کاوش‌های عقل عملی، تهران، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1384

ریویر، کلود، انسان‌شناسی سیاسی، ترجمه ناصر فکوهی، تهران، نی، 1382

سروش، عبدالکریم، دانش و ارزش، پژوهشی در ارتباط علم و اخلاق، تهران، باران، 1359

کوئینتن، آنتونی، فلسفه سیاسی، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، 1371

لاریجانی، صادق، مبانی «مشروعیت حکومت‌ها»، تخصصی دانشگاه علوم رضوی، ش 1، سال دوم، بهار 1381

مدرسی، سیدمحمد‌رضا، فلسفه اخلاق، تهران، سروش، 1376

مصباح‌یزدی، محمد‌تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382

مصباح‌یزدی، محمد‌تقی، فلسفه اخلاق، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1382

مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، تهران و قم، صدرا، 1381

هورتن، جان، الزام سیاسی، ترجمه محمد سلامی و دیگران، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1384

هیوود، آندرو، مقدمه نظریه سیاسی، ترجمه عبدالرحمن عالم، تهران، قومس، 1383

وارنوک، جی، فلسفه اخلاق معاصر، ترجمه و تعلیقه صادق لاریجانی، بی‌جا، بی‌نا، 1373

Pate man C., The Problems of Political Obligation, New York: John Wiley,

Raphael D.D., “Grounds of Political Obligation”; Problems of Political Philosophy, 2nd ed. MacMillan Education LTD, London,

Heywood, Andrew, Political theory: an introduction, 2nd. ed,

Locks John, Two Treatises of Government, Ed. By Peter Laslett , Cambridge: University Press,

Gilbert Margaret, A Theory of Political Obligation, New York, Oxford University,

Rawls’ A Theory of justice’ Cambridge’ 1971

Marthin Rex, Political Obligation, Richard Bellamy & Andrew Mason, Political concepts , Manchester University Press

چکیده

«الزام سیاسی» مفهومی است مرکب از واژه‌های «الزام» که با تکلیف، بایستی و وظیفه پیوند دارد و با اصطلاحاتی چون مشروعیت و اقتدار هم‌مرز است و «سیاسی»، که ناظر به قلمرو الزام یا بایستی است و با حوزه‌هایی چون اخلاق و دین مرز مشترک دارد. ماهیت این‌گونه الزامات در نگاه اولی متفاوت از انواع الزامات اخلاقی، اجتماعی، دینی، اقتصادی و; است، اما ضرورت توجیه اخلاقی الزام، در بحث الزام سیاسی ناگزیر آن را با مباحث اخلاق مرتبط می‌سازد. با این‌همه، در باب مفهوم، مفاد و ماهیت الزام سیاسی و نسبت آن با الزامات اخلاقی و نیز نسبت آن با هست‌ها، از جمله با هستی افعال ارادی بحث‌های فراوانی صورت گرفته است.

این مقاله بر آن است تا با نشان دادن تمایز مفهومی واژه‌های همپیوند، به مفاد اصلی الزام سیاسی راه یابد و سپس، ماهیت توجیهی الزام سیاسی را از سه منظر اختیارگرایی، وظیفه‌گرایی و غایت‌گرایی پی‌گیرد.

کلید واژه‌ها: الزام سیاسی، الزام اخلاقی، مشروعیت، اقتدار، وظیفه، اختیار، آزادی.

 

مقدمه

«الزام سیاسی» یکی از مسائل اساسی و کلیدی در حوزه مطالعات فلسفه سیاسی است. بحث از «ماهیت الزام سیاسی»1 نیز مبحثی ریشه‏دار در تاریخ دیرینه فلسفه سیاسی است و پرسش‏های بنیادین آن در متن زندگی سیاسی قرار دارد. گرچه این واژه از اواخر قرن نوزدهم در متون سیاسی، برای سنجش روابط فرد و نظام سیاسی به کار رفته و متداول شده است،2 اما این اصطلاح از یک‌سو، ناظر به حق صدور احکام الزام‌آور حکومت در قبال شهروندان است و از سوی دیگر، اشاره به وظیفه اخلاقی شهروندان به اطاعت از آن احکام یا قوانین دارد.3 به عبارت دیگر، الزام سیاسی حاکی از رابطه «موجود» یا «بایسته» میان شهروندان و نظام سیاسی است. فهم این رابطه، برای هریک از دو طرف معادله، ضرورتی انکارناشدنی است. از یک‌سو، حکومت‏ها و نظام‏های سیاسی جهت تبیین چگونگی مناسبات خود با مردم، نیازمند توجیه اخلاقی اساس حکومت هستند و بر این نکته اذعان دارند که اگرچه می‏توان جامعه سیاسی4 را با قدرت و زور اداره کرد، اما تا این قدرت به اقتدار تبدیل نشود و شهروندان به طور ارادی اطاعت نکنند، همواره در معرض زوال خواهد بود. از سوی دیگر، مردم نیز لازم است دریابند که چه وظایفی در مقابل حکومت دارند. مطالبات مشروع جامعه سیاسی از آنان چیست؟ اساساً چرا باید خود را در قبال حکومت مسئول بدانند و از آن اطاعت نمایند؟ آیا اصل وجود الزام سیاسی برای اعضای جامعه سیاسی، صحیح و منطقی است؟ بر فرض صحت، آیا توجیه اخلاقی الزام سیاسی در یک نظام سیاسی خاص امکان‌پذیر است؟

به هر حال، توجیه اخلاقی الزامات حکومتی و تعهد ارادی شهروندان در تبعیت از این‌گونه الزامات، نقطه مرکزی بحث از الزام سیاسی است. بررسی دقیق‏تر این امر را می‏توان ذیل دو پرسش اساسی طرح کرد: 1 چرا عده‏ای حق حاکمیت و حق صدور فرمان بر ما دارند؟ 2 چرا ما «از حیث اخلاقی» متعهد و ملزم به اطاعت از آنان هستیم؟ بر این اساس، بین «حق حاکمیت» یا مشروعیت5 ‌و «الزام به اطاعت» رابطه‏ای منطقی وجود دارد. اما وجود این رابطه، الزاماً به این معنا نیست که آنچه توجیه‏‏گر حق حاکمیت است، توجیه‏گر الزام به اطاعت نیز باشد. به عبارت دیگر، حق صدور حکم از سوی حاکمان و حق مطاع بودن، الزاماً وجه اخلاقی ملزم بودن شهروندان به اطاعت ارادی از این احکام را توجیه نمی‏کند؛ چراکه ممکن است با وجود حق حکومت برای افرادی خاص، مردم هیچ‏گونه توجیه اخلاقی برای پذیرش و یا اطاعت از آنها نداشته باشند

یکی از دلایل مشهور وجه اطاعت از الزامات حکومتی توسط شهروندان، وقوع هرج و مرج در جامعه سیاسی در فرض تخلف از قوانین است. این امر، بسیاری از مدافعان ثبات اجتماعی را به مقابله با هرگونه تخلف از قوانین جامعه سیاسی فراخوانده است. بر اساس این دیدگاه، قوانین جامعه از اقتداری تام و مطلق برخوردار بوده و اطاعت از الزامات حکومتی، تنها راه مبارزه با هرج و مرج و بی‌نظمی در جامعه است. در نظر سقراط، آنچه «قوانین» شهر و کشور فرمان می‏دهد، باید انجام داد. در غیر این صورت، طبق عدالت عمومی باید رضایت آن را به دست آورد؛ یعنی باید مجوز گرفت و مقاومت غیر‏قانونی نادرست است. سقراط نه تنها تخلف از قوانین شهر را مجاز نمی‏دانست، بلکه خود با پذیرش عملی حکم اعدام، که توسط دادگاه رسمی آتن صادر شده بود، به این نکته اذعان کرد که موضوع الزام سیاسی می‏تواند حکم مرگ شهروند نیز باشد

در مقابل، دیدگاه کسانی قرار دارد که مخالف هرگونه اعمال الزام سیاسی بر شهروندان می‏باشند، و آن را از اساس غیرقابل توجیه می‏دانند. از نظر آنها، نظم اجتماعی به طور خودخواسته از طریق تعاون و همکاری اجتماعی اعضای جامعه قابل حصول است. هیچ نیازی به وجود یک قدرت قاهره در رأس جامعه نیست. وجود الزامات حکومتی، هم ناقض آزادی انسان و هم مخلّ شکوفایی استعدادها و ناقض بسط فضایل اخلاقی آنها است. طیف‏های مختلف آنارشیسم، مروج چنین دیدگاهی هستند

دیگر دیدگاه‏ها نیز در حد واسط میان این دو نظریه قرار دارند: آنها در تلاش هستند تا افزون بر حفظ اقتدار و منزلت حکومت، از آزادی‏ها و مطالبات غالباً مشروع انسانی نیز دفاع نمایند. این دیدگاه‏ها در سه طیف اصلی از نظریه‏های اختیار‏گرا، وظیفه‏ گرا و غایت‏گرا مورد بررسی قرار می‌گیرند

 

1 تعریف الزام سیاسی

شاید در معنایی عام بتوان «الزام سیاسی» را به مثابه مجموعه مطالبات و ممنوعیت‏هایی تعریف کرد که حکومت بر اساس حق خود بر شهروندان جامعه، از طریق فرامین اعمال نموده و شهروندان متعهد به اجرای آنها می‏باشند. این مطالبات و ممنوعیت‌ها، در قالب بایستی فعل یا ترک امور و به شکل قانون یا فرمان حکومتی عرضه می‏شوند. مسئله محوری این است که در فرض صدور فرامین و نواهی حکومتی از سوی حاکم، چرا شهروندان اخلاقاً ملزم به اطاعت از آنها هستند؟

وجه اخلاقی الزام در این پرسش، آن را از دیگر وجوه الزام متمایز می‏کند. برای مثال، پرسش از اینکه چرا باید از دولت اطاعت کرد، اغلب با این پرسش که چرا اخلاقاً ملزم به اطاعت از دولت هستیم، یکی پنداشته می‏شود. در حالی که، مطلق مفهوم «باید» هیچ ارتباط منطقی با مطلوبیت اخلاقی ندارد؛ چراکه می‏توان در پاسخ به سؤال اول، ترس از عواقب عدم اطاعت را علت اساسی اطاعت از دولت دانست. اگرچه احتیاط، یعنی مراقبت و پرهیز از وقوع در خطر و زیان به واسطه عمل، حکم عقل عملی است. اما بدیهی است که ترس از عواقب عمل، به هیچ‌وجه نمی‏تواند توجیه اخلاقی اطاعت از دولت تلقی شود. به عبارت دیگر می‏توان سؤال اول را به شکل دیگری نیز طرح کرد و آن اینکه چه عاملی موجب می‏شود تا اطاعت از دولت امری منطقی، معقول و مقرون به احتیاط «جلوه» کند؟ در این صورت، اطاعت از دولت به عنوان یک امر مسلم و مفروض تلقی شده و وجه تلقی عقلانی و احتیاط‌آمیز از آن مورد بحث قرار می‏گیرد. نخستین پاسخی که ممکن است داده شود، این است که در فرض عدم اطاعت از دولت، مجازات خواهیم شد!. اما ترس از مجازات، نمی‏تواند اطاعت‏پذیری ارادی افراد از حکومت را توجیه نماید. بدین‌ترتیب، پرسش از الزام سیاسی به گونه دیگری قابل طرح مطرح می‌شود. چه عاملی موجب «مطلوبیت» اطاعت از دولت می‏شود؟ در اینجا، می‏توان میان معقول بودن اطاعت، اخلاقی بودن اطاعت و منفعت داشتن اطاعت تمایز قائل شد. نظریه‏پردازان ذات‏گرا، عقلانی و الزامی بودن اطاعت را ناشی از ماهیت ذاتی دولت می‏دانند. پیامدگرایان، نتایج ارزشمند و پیامدهای سودمند حاصل از اطاعت را وجه اطاعت‏پذیری معرفی می‌کند. قائلان به طبیعی بودن دولت نیز صورت مسئله الزام سیاسی را تغییر داده و آن را دربردارنده مفهومی انتزاعی و خطا‌آمیز از رابطه فرد و جامعه تلقی می‏کنند

2 نحوه پیدایش مفهوم الزام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:55 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با word

چکیده  
مقدمه  
اهداف دولت اسلامی  
1 تکامل همه‌جانبه انسان  
2 عدالت  
3 آزادی  
1 برقراری و استقرار امنیت  
2 آموزش و پرورش همگانی و توسعه فرهنگی  
3 برقراری عدالت اجتماعی  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اهداف و وظایف کلی دولت در اسلام با word

- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، تهران، زهد، چ دوم، 1379
ـ نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، انقلاب اسلامی، چ هشتم، 1369
ـ نهج‌البلاغه، ترجمه سیدعلینقی فیض‌الاسلام، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا
ـ نهج الفصاحه، ترجمه مرتضی فرید تنکابنی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ شانزدهم، 1385
ـ ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، تهران، انقلاب اسلامی، 1371
ـ ابن اثیر، الکامل، ترجمه عباس خلیلی، تهران، شرکت چاپ و  انتشار کتب ایران، بی‌تا
ـ ابن‌خلدون، مقدمه، محمد پروین گنابادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشرکتاب، چ چهارم، 1359
ـ جونز، و.ت، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیر کبیر، چ دوم، 1371
ـ حرّانی، ابن شعبه تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، تهران، امیر کبیر، 1367
ـ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، قم، اسماعیلیان، 1390 ق
ـ دهخدا، علی‌اکبر، فرهنگ لغات، مؤسسه دهخدا، نرم‌افزار رایانه‌ای، بی‌تا
ـ روسو، ژان ژاک، قرارداد اجتماعی، ترجمه منوچهر کیا، تهران، گنجینه، چ چهارم، 1369
ـ ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، به کوشش و تصحیح محمد خواجوی، قم، بیدار، بی‌تا
ـ صدر، محمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه محمدکاظم موسوی، قم، جامعه مدرسین، بی‌تا
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1363
ـ طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، تصحیح مجتبی مینوی و علی‌رضا حیدری، تهران، خوارزمی، 1373
ـ کریشنان، سروپالی، تاریخ فلسفه شرق و غرب، تهران، انقلاب اسلامی، 1367
ـ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ دوم، 1403 ق
ـ مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، صدرا، چ ششم، 1370
ـ مطهری، مرتضی، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا، 1374
ـ مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، تهران، صدرا، چ هشتم، 1368
ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، چ نهم، 1373
ـ مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، تهران، حکمت، 1403 ق
ـ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چ دوم، 1374
ـ مکارم شیرازی، ناصر، خطوط اصلی اقتصاد اسلامی، بی‌جا، هدف، بی‌تا
ـ یوسفی‌راد، مرتضی، اندیشه سیاسی شهید مطهری، قم، بوستان کتاب، 1381
ـ یوسفی‌راد، مرتضی، اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی، قم، بوستان کتاب، 1380
ـ عباسعلی عظیمی، «نقش ولایت فقیه در حفظ ارزش‌ها»، حصول، ش3، سال دوم، بهار 84، ص 118

چکیده

مکتب حیات‌بخش اسلام، بر اساس جهان‌بینی و نگاهی که به انسان و جهان دارد، برای نظام سیاسی و حاکمان جامعه، اهداف و وظایفی در نظر گرفته است، تا بدین سان، نظام سیاسی مورد نظر اسلام، جامعه را به سمت آرمان‌های مطلوب هدایت کند. پرسش اصلی این مقاله این است که «اهداف و وظایف دولت اسلامی کدام‌اند؟» این مقاله با روشی توصیفی و با هدف تبیین اهداف و وظایف دولت اسلامی، درصدد است تا زاویه نگاه اسلام اصیل در زمینه اهداف و وظایف یک دولت را در قبال جامعه روشن کند
حاصل این مقاله اینکه، هدف اساسی اسلام تکامل همه‌جانبه انسان در ابعاد فردی، اجتماعی، مادی و معنوی است و این کمال بدون تحقق عدالت و رهبری صالح در جامعه امکان‌پذیر نیست

کلید واژه‌ها: دولت اسلامی، عدالت، تکامل، آزادی

 

مقدمه

هر نظام سیاسی نگاه مستقل و خاصی به انسان، جهان و جامعه دارد و بر اساس این نگاه، مبانی فکری و فلسفی خود را تحلیل و تنظیم می‌نماید. همین مبانی هستند که اهداف و وظایف هر نظام را تعیین می‌کنند. در نتیجه، نظامات، سیاست‌ها، خط مشی‌ها و رسالتی که برای خود برمی‌گزیند، معمولاً با این اهداف تناسب دارد؛ به همین دلیل، با سایر نظام‌ها در بسیاری از جهات متفاوت هستند. این موضوع درباره اسلام نیز صادق است. اسلام در هدف‌گذاری و تعیین وظایف دولت اسلامی، مبانی اساسی ذیل را مدنظر دارد

1 حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آنِ خداوند متعال است و تشریع نیز به او اختصاص دارد و کل جهان ـ ازجمله انسان ـ تابع اراده تکوینی او می‌باشند؛

2 تشریع الهی از طریق ارسال رسل و انزال کتب صورت می‌گیرد؛

3 عدالت، معیار همه قواعد و نظامات فردی و اجتماعی است؛

4 فقط کسانی حق حاکمیت و ولایت بر انسان را دارند که مؤید به تأییدات الهی باشند و سایرین، طاغوت بوده و انسان، مکلف به اجتناب از تبعیت از آنهاست؛

5 انسان به این جهان آمده تا سیر تکاملی خود را به سوی خدا طی کند. بنابراین، بازگشت همه به سوی خداست و این دنیا مزرعه آخرت است؛

6 به انسان به عنوان موجودی دارای کرامت و در عین حال مسئول نگریسته شده است؛

7 نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را بر مبنای اصالت فرد و جامعه تعریف و تبیین کرده است؛

8 انسان موجودی مختار است که به او اجازه داده شد، بر سرنوشت خویش حاکم و انتخاب‌گر باشد

با توجه به این مبانی، پرسش اصلی ما این است که اهداف و وظایف اصلی حکومت در اسلام کدام‌اند؟

بر این اساس، دو پرسش فرعی را می‌توان مطرح کرد

ـ اهداف اساسی حکومت در اسلام کدام‌اند؟

ـ وظایف اصلی حکومت اسلامی چه می‌باشند؟

اهداف دولت اسلامی

اسلام، جهان را نظامی قانونمند و هدفمند مبتنی بر اصل «از اویی و به سوی اویی»[0] می‌داند و انسان را نیز جزئی از این نظام هستی تلقی می‌کند که دارای کرامت و شأن فوق‌العاده‌ای است و برای رسیدن به کمال و عبادت خالصانه و آگاهانه خداوند خلق شده است. همه چیز، از جمله نظامات اجتماعی و فردی، اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن، که حکومت و نظام سیاسی نیز جزئی از این نظامات است، بر مبنای همین نگاه تدوین و تنظیم می‌شوند. بر اساس این دیدگاه، حکومتْ ابزاری برای حرکت تکاملی انسان تلقی می‌شود؛ بنابراین، اهداف حکومت نیز باید بر همین مبنا تعریف شوند. بر این اساس، اهداف اساسی حکومت در اسلام را می‌توان در موارد زیر احصا کرد

1 تکامل همه‌جانبه انسان

اولین و مهم‌ترین هدف بعثت انبیا، رشد، کمال و حرکت انسان در هر دو بعد مادی و معنوی به سوی خداوند متعال است؛ پس حاکمیتی که مبتنی بر این آموزه‌ها باشد، باید محوری‌ترین هدف خود را رشد و کمال انسان قرار دهد؛ به‌گونه‌ای که نتیجه قهری برقراری چنین حکومتی، حرکت شتابانِ انسان و جامعه او در همه ابعاد، به سمت توسعه باشد. پس یکی از حقوق مردم بر حکومت، اصلاح و هدایت جامعه آنها در مسیر کمال است؛ از همین‌رو، امام علی† در قضیه جنگ صفین در علت به تأخیر انداختن جنگْ تصریح می‌فرمایند: «آرزو دارم عده‌ای از آنها به ما ملحق شوند و هدایت گردند و در لابه‌لای تاریکی‌ها، نور مرا نگریسته، به سوی من بشتابند».[1]

در خطبه 132 نیز علت جنگ‌ها و درگیری‌های خود را بازسازی و اصلاح در جهان ذکر می‌فرمایند.[2] در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد

الف. کمال انسان بدون وجود حاکمان صالح، امکان‌پذیر نیست: بین برقراری و شکل‌گیری حکومت اسلامی و حرکت رو به کمال جامعه، رابطه متقابل وجود دارد؛ به این معنا که حرکت رو به کمال برای جامعه، جز در سایه حکومت عدل اسلامی محقق نمی‌شود و در مقابل، حکومت عادلانه اسلامی نیز جز زمانی که ارزش‌های اولیه و بنیادین در جامعه، در حال شکوفایی و رشد باشند، برقرار نمی‌شود. امام علی† می‌فرماید: «به درستی که رعیتِ شایسته و نیکوکار، به وسیله امام عادل نجات پیدا می‌کند و رعیت گناهکار، به وسیله امام گناهکار هلاک می‌شود».[3]

تجربه تلخ جامعه اسلامی پس از پیامبر، گواه صادقی بر این امر است که چگونه به دلیل حاکمیت حاکمان ناصالح، حاکمیت الهی از مجرای خود خارج گشت و در مسیری خلاف آنچه خداوند متعال مقرر فرموده بودند، قرار گرفت. ننتیجه آن، افول جامعه و حرکت قهقرایی آن به سمت ضدارزش‌ها و دنیاگرایی بود تا جایی که در زمان خلیفه دوم، ابوسفیان واعظ سپاهیان اسلام می‌شود.[4]

این شرایط، جامعه را به جایی رساند که فرمانداران خلفای دوم و سوم در ملأ عام بدمستی می‌کردند و حتی اصحاب خاص پیامبر نیز قادر به منع آنها نبودند. امام علی† جامعه آن زمان را چنین معرفی می‌فرمایند
جریانی بسیار قوی از دنیاگرایی و مترفان مقدس‌نما در کنار متحجران خشک‌مقدس، که اتفاقاً توسط همان دنیاگرایان تقویت می‌شدند، به عنوان مظهر دین خدا شهرت می‌یافتند. گروهی آشکارا علیه دین شمشیر می‌کشیدند و گروهی دین را وسیله تجارت دنیا قرار دادند و برخی نیز به دلیل دسترسی نداشتن به قدرت، به قناعت و زهد، تظاهر می‌کردند.[5]

با این ترتیب، حکومت صالحان قادر به هدایت جامعه است. امام علی† در این زمینه نیز می‌فرماید
برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادلی است که خودْ هدایت شده و دیگران را هدایت می‌کند، سنت شناخته‌شده را برپا می‌دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند. بدترین مردم نزد خدا رهبری ستمگر است که خودْ گمراه و مایه گمراهی دیگران است، که سنت‌های پذیرفته‌شده (ارزش‌های بنیادین جامعه) را بمیراند و بدعت‌های (ضدارزش‌های) ترک‌شده را زنده گرداند.[6]

ب. جامعه‌ای که به سوی کمال حرکت کند، زمینه پذیرش حکومت اسلامی را دارد: کار جامعه اسلامی پس از پیامبرˆ، به دلیل از دست دادن ویژگی‌هایی که با مجاهدت‌های آن بزرگوار به دست آمده بود، به جایی رسید که تحمل حکومت عدل علی† را نداشت و در عوض، قرن‌ها حکومت‌های جور و فساد بنی‌امیه و بنی‌عباس را پذیرا شدند و در شهادت حسین‌بن‌علی‡، در عین آگاهی از حقانیت، عظمت و شخصیت او، شرکت کردند. چنین وضعیتی را امام علی† پیش‌بینی کرده بودند

به خدا سوگند، اگر در پیروی از حکومت و امام (خود) اخلاص نداشته باشید، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت، که هرگز به شما باز نخواهد گردانید و دست دیگران قرار خواهد گرفت.[7]
با وجود تلاش 23 ساله پیامبر برای از بین بردن تعصبات قومی و عصبیت جاهلی، این مسائل دوباره در طول خلافت خلفای دوم و سوم آشکار شدند و این حرکت خزنده، در زمان بنی‌امیه به اوج خود رسید
پس می‌توان گفت رابطه تکامل جامعه با حکومت اسلامی، رابطه‌ای هم‌سو است؛ هرقدر جامعه کامل‌تر باشد، زمینه اجرای مقررات اسلام در آن فراهم‌تر می‌شود و هر قدر حاکمیت مقررات اسلامی و حکومت صالحان، استمرار بیشتری داشته باشد، سرعت حرکت جامعه بیشتر خواهد شد. شکل زیر گویای این رابطه است

حرکت جامعه

حرکت روبه کمال

حاکمیت اسلام

سیزده سال طول کشید تا جامعه تربیت‌شده پیامبر، آمادگی پذیرش حاکمیت عدل اسلامی را پیدا کند؛ بنابراین یک جامعه رو به کمال و سالم می‌تواند، رسالت یک حکومت اسلامی را بر دوش گیرد

2 عدالت

الف. مفهوم عدالت و نگاه اندیشمندان به آن: عدالت، به معنای مساوات است؛ به عبارت دیگر «اعطای کل ذی‌حق حقه»؛ به هر کس به میزان لیاقت و حقش عطا شود.[8] این مفهوم مقدس، همواره مورد توجه حکما و فلاسفه، به ویژه آنان که در حوزه سیاست قلم‌فرسایی کردند، بوده است؛ برای مثال، افلاطون آن را سنگ زیرین فضایل، هماهنگ‌کننده اجزای سه‌گانه مدینه و موجب یگانگی و اعتدال آنها تلقی می‌کرد.[9]
در واقع، عدالت از نظر فلاسفه و حقوق‌دانان بشری، یکی از قواعد حقوق طبیعی تلقی شده است، اما هر مکتب و مشرب فکری، با توجه به جهان‌بینی و شناخت خود از جهان و انسان، تعریف و مصادیق خاصی را برای عدالت مطرح ساخته است. ارسطو آن را یکی از اهداف استقرار حکومت بیان می‌کند. از نظر او، عدالت تنها اصلی است که نظم را در جامعه سیاسی مستقر می‌سازد، ولی این نگرش به عدالت، مانع از این نشد که انسان‌ها را متفاوت ببیند و برخی از انسان‌ها را به حکم طبیعت، سزاوار بردگی بداند.[10]و[11]
مونتسکیو نیز در عین ارج نهادن به عدالت و طبیعی دانستن آن و با وجود اینکه بردگی را ماهیتاً امری ناپسند می‌دانست، اما معتقد بود مردم مناطق گرمسیری، به دلیل شرایط اقلیمی خود می‌توانند به بردگی گرفته شوند و بردگی آنها خلاف موازین عقل نیست.[12] ژان ژاک روسو نیز زمانی عدالت را مؤثر می‌دانست که مجازات یا پاداشی به همراه داشته باشد؛ در غیر این‌صورت، به نفع ظالمان و به ضرر نیکوکاران است.[13] حال، این چگونه عدالتی است که می‌تواند به نفع ظالمان باشد؟! که این مسئله جای تأمل بسیاری دارد

به این ترتیب، تفاوت میان نگرش‌ها و دیدگاه‌ها در مفهوم و بسیاری مصادیق عدالت روشن است؛ از این‌رو، در مکتب حیات‌بخش اسلام، عدالت هم جایگاه خاص و هم مفهوم و مصادیق مخصوص به خود دارد
ب. عدالت، هدف برقراری حکومت اسلامی: حکومت اسلامی یکی دیگر از اهداف عالیه خود را برقراری عدالت در جامعه می‌داند. از دیدگاه اسلام، ارسال رسل انزال کتب برای برقراری قسط و عدل بوده است. قرآن کریم می‌فرماید
لَقَد اَرسَلنارُسُلَنَا بِالبَینَاتِ وَاَنزَلنَا مَعَهُمُ الکتَابَ وَالمِیزَانَ لِیقُومَ النَّآسُ بِالقِسط (حدید: 25)؛ به راستی، [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو فرستادیم تا مردم به انصاف برخیزند
عدالت اگرچه خود یک ارزش است، اما به‌گونه‌ای بر جامعه تأثیر دارد که رواج و نهادینه شدن بسیاری از ارزش‌های دیگر را به خود متکی کرده است. جامعه متکی بر روابط ظالمانه، انسجام و هماهنگی خود را از دست داده و به جنگ داخلی می‌انجامد. امام علی† به یکی از فرماندارانش می‌فرماید: «عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستمْ رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری، به مبارزه با شمشیر می‌انجامد».[14]
از دیدگاه اسلام، عدالت اکمل فضایل و تنها عامل حفظ نظام است و مقتضای اتحاد اجتماعی است.[15] خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است

بر پادشاه واجب است، در حال رعیت نظر کند و بر حفظ قوانین معدلت توفر نماید؛ چه قوام مملکت به معدلت بود.[16]

در حقیقت، عدالت به عنوان فلسفه اجتماعی اسلام مطرح است؛[17] به همین دلیل، عامل بقای نظام اجتماعی اسلام به شمار می‌آید. قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَاکانَ رَبُک لِیهلِک القُری وَأَهلِهَا مُصلِحُون» (هود: 117)
در تفسیر این آیه، استاد مطهری معتقدند: خداوند مردم را اگر از نظر روابط و حقوق اجتماعی عادل باشند، به سبب کفر و شرک هلاک نمی‌کند.[18]

در اینجا لازم است، به چند نکته اشاره کنیم

ـ دولت اسلامی باید دو کار اساسی انجام دهد؛ اول اینکه مفهوم و مصادیق عدالت را از طریق تشریع مقررات تعیین کند و در مرحله بعد، چنین مقرراتی را قاطعانه اجرا کند

ـ عدالت، زمینه‌ساز هدایت و رشد فضایل و اخلاقی در جامعه است و اصولاً بین سه عامل حاکمان صالح، کمال انسان و عدالت نمی‌توان تفکیک قایل شد و هر سه مکمل هم هستند. همان‌گونه که پیش‌تر نیز گفتیم، امام علی† فرمودند: جامعه نیکوکار به وسیله امام عادل، نجات پیدا می‌کند؛[19] به عبارت دیگر، حاکمان صالح در بستری از عدالت، قادر به تربیت جامعه و پیش بردن آن به سمت کمال هستند

کمال وتوسعه‌یافتگی مادی و معنوی

حاکمان صالح حرکت تکاملی

عدالت

پذیرش عدالت در جامعه نیز زمانی امکان‌پذیر است که جامعه ظرفیت لازم را برای اعمال آن داشته باشد و این ظرفیت به دلیل نهادینه شدن فضایل اخلاقی و رشد آگاهی‌ها، و در یک کلام، حرکت رو به کمال ایجاد می‌شود، در غیر این صورت، عادلانه‌ترین حکومت‌ها دوام نخواهند آورد. مثال بارز آن، حکومتِ کوتاه امام علی† است. به همین دلیل، جامعه نیکوکار است که به وسیله امام عادل هدایت می‌شود و چنانچه جامعه فاقد چنین ویژگی‌ایی باشد، حتی علی‌بن ابی‌طالب† نیز نمی‌تواند در هدایت آنها موفق باشد. شکایت‌ها و گلایه‌های آن بزرگوار از مردم زمانش، همگی نشان از این امر دارد. همین جامعه نیز به نوبه خود، به وسیله حاکمان ناصالح و زورگو به مهالک سقوط خواهد افتاد

در دیدگاه اسلام، عدالت جزئی از علل قوانین و مقررات به شمار می‌آید که باید در وضع قواعد موضوعه، مد نظر قرار گیرد.[20] امام علی† در این زمینه می‌فرمایند: «عدالت سائس، و اداره‌کننده عموم است و چیزی است که باید مبنای زندگی عمومی و اساس مقررات قرار گیرد».[21]

3 آزادی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:55 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی با word

چکیده  
مقدمه  
1 مفهوم‌شناسی  
2 تعالی و کمال معنوی انسان؛ هدف غایی حکومت اسلامی  
3 اهداف میانی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی  
1 3 فراهم نمودن زمینه بهره مندی انسان‌ها از حق هدایت  
2 3 حاکمیت توحید و برچیده شدن طاغوت  
3 3 اجرای کامل احکام اسلامی  
4 3 ایجاد محیط پاک و معنوی  
5 3 اقامه شعائر اسلامی  
6 3 تعلیم و تربیت براساس بینش الهی  
7 3تحقق و گسترش قسط و عدالت  
8 3 برقراری مساوات و برابری  
9 3 حمایت از کرامت انسانی  
4 اهداف مقدمی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی  
1 4 دفاع از جان، مال و آبروی افراد  
2 4 تأمین نظم، امنیت، رفاه و آسایش شهروندان  
3 4 حمایت از محرومان جامعه  
4 4 تأمین و احیای آزادی‌های مشروع  
5 4 حمایت از حریم خانواده  
6 4 گسترش سلامت و بهداشت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی با word

نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، نشر مشرقین، زمستان 1379

ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا

الأحسایی، ابن أبی جمهور، عوالی اللئالی، تحقیق مجتبى العراقی، قم، سیدالشهداء، 1404ق

امام خمینی(ره)، المکاسب المحرمه، قم، مؤسسه إسماعیلیان للطباعه والنشر والتوزیع، 1410ق

ـــــ ، توضیح المسائل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و إرشاد إسلامی، 1372

ـــــ ، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، بهار 1373

بلدسو، رابرت و بوسلاوبو سچک، فرهنگ حقوق بین‌الملل، ترجمه و تحقیق علیرضا پارسا، تهران، قومس، 1375

تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاه، بی‌جا، دفتر نشر برگزیده، جمادی‌الأولى 1416ق

الترابی، حسن و دیگران، الاسلامیون و المسأله السیاسیه (سلسله کتب المستقبل العربی)، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه، 2004م

جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه: ولایت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسراء، پاییز 1378

ـــــ ، اسلام و محیط زیست، قم، اسراء، 1386

الحر العاملی، وسائل الشیعه، تحقیق وتصحیح وتذییل الشیخ محمد الرازی و تعلیق الشیخ أبی الحسن الشعرانی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا

الحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1404ق

الحصفکی، علاءالدین، الدر المختار، بی‎جا، دار الفکر، 1415ق

الحلی، العلامه الحسن بن یوسف، تحریر الأحکام، تحقیق ابراهیم البهادری باشراف الشیخ السبحانی، قم، مؤسسه الامام الصادق(ع)، 1420ق

الحلی، العلامه الحسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، 1417ق

الحلی، المحقق، شرائع الإسلام، مع تعلیقات السید صادق الشیرازی، تهران، استقلال، 1409ق

خامنه‌ای سیدعلی، أجوبه الاستفتاءات، بیروت، الدار الإسلامیه للطباعه والنشر والتوزیع، 1420ق

خراسانی، وحید، توضیح المسائل، قم، مدرسه باقر العلوم(ع)، 1421ق

ـــــ ، منهاج الصالحین، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا

الخشن، حسین، الاسلام و البیئه خطوات نحو فقه بیئی، بیروت، دارالهادی، 1425ق

الخویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهه، قم، مکتبه الداوری، بی‌تا

ـــــ ، منهاج الصالحین، بی‎جا، مدینه العلم، 1410ق

الصدر، محمد باقر، الاسلام یقود الحیاه، المدرسه الاسلامیه، رسالتنا، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر، 1421ق

ـــــ ، المدرسه الاسلامیه، السنن التاریخیه فی القرآن، المحنه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1410 ق

ـــــ ، المدرسه القرآنیه، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر، 1421ق

ـــــ ، فلسفتنا، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1402ق

الصدوق، الشیخ، علل الشرائع، تقدیم السید محمد صادق بحر العلوم، النجف الأشرف، منشورات المکتبه الحیدریه و مطبعتها، 1385ق

طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1414ق

طباطبایی، سیدمحمّدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی‎تا

طوسی، ابی‌جعفر محمدبن الحسن، تهذیب الأحکام، تحقیق وتعلیق سیدحسن موسوی خرسان، طهران، دار الکتب الإسلامیه، 1365

عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی حقوق بشر در اسلام و دنیای معاصر، تهران، مجد، 1388

الفهداوی، خالد سلیمان حمود، الفقه السیاسی الاسلامی، دمشق، دار الوائل، 2008م

القرشی، باقر شریف، النظام السیاسی فی الاسلام، قم، دار الکتاب الاسلامی، 1411ق

القرضاوی، یوسف، رعایه البیعه فی شریعه الاسلام، القاهره، دار الشروق، 1421ق

ـــــ ، غیر المسلمین فی المجتمع الاسلامی، القاهره، مکتبه وهبه، 1413ق

الکرکی الحلی، علی بن الحسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، 1408ق

کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تصحیح وتعلیق علی أکبر الغفاری، طهران، دار الکتب الإسلامیه، 1365 ش

الگلپایگانی سیدمحمدرضا، توضیح المسائل، قم، دار القرآن الکریم، رمضان المبارک 1413

ـــــ ، هدایه العباد، قم، دار القرآن الکریم، جمادی‌الأولى 1413ق

لیپست، سیمور مارتین، دایره المعارف دموکراسی، سرپرستی ترجمه کامران فانی، نور الله مرادی، تهران، کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، 1383

مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق

مصباح‌یزدی، محمدتقی و دیگران، ضمانتهای اجرای قانون اساسی و اجرای علنی حدود (نشستهای علمی 2)، تدوین معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382

ـــــ ، نظریه سیاسی اسلام، نگارش کریم سبحانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، تابستان 1380

مصطفوی، سیدمحمد، «حقوق الانسان؛ فلسفتها و مشکلات تطبیقها»، الحیاه الطیبه، شماره 12، ربیع الاول 1424ق

مفید، محمدبن محمد نعمان، ذبائح أهل الکتاب، تحقیق الشیخ مهدی نجف، بیروت، دار المفید للطباعه والنشر و التوزیع، 1414ق

النجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، تحقیق عباس القوچانی، بی‎جا، دارالکتب الاسلامیه، 1362

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، بی‎جا: مؤسسه آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، 1409ق

هدایات، سورحمن، التعایش السلمی بین المسلمین و غیرهم، القاهره، دار السلام، 1421ق

الهندی، الفاضل، کشف اللئام، قم، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1418ق

یعقوب، احمدحسین، النظام السیاسی فی الاسلام، قم، مؤسسه انصاریان، 1412ق

Miller, David, The Blackwell Encyclopaedia of Political Thought, Oxford, Blackwell,

 

 

چکیده

از جمله مشخصه‌های حکومت اسلامی، که آن را از سایر حکومت‌های سیاسی متمایز می‌سازد، اهداف و غایاتی است که بر اساس آن حکومت اسلامی شکل می‌گیرد. این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی، به بررسی حقوق بشر در پرتو اهداف حکومت اسلامی می‌پردازد. با توجه به هدف غایی، اهداف میانی و اهداف مقدمی حکومت اسلامی، نشان داده شده است که حکومت اسلامی در درون خود ماهیتی کاملاً حقوق بشری دارد و اساساً تحقق اهداف سه گانه مزبور در گرو تحقق حقوق متعالی بشر است.

کلید واژه‌ها: حکومت اسلامی، حقوق بشر، اهداف میانی اهداف مقدمی.

 

 

مقدمه

از دغدغه‌ها و چالش‌های اساسی فراروی حقوق بشر، بهره‌گیری از حکومت مطلوبی است که کارآمدی لازم را برای تحقق چنین حقوقی داشته باشد. توجه به اعلامیه اسلامی حقوق بشر قاهره و دیگر نوشته‌هایی که حاکی از انعکاس دیدگاه صحیح در زمینه احکام و موازین الهی است، نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، حقوق بشر اسلامی در جامعه محقق نخواهد شد مگر آنکه حکومتی اسلامی در آن جامعه استقرار یابد. در این نوشتار، تلاش خواهد شد تا با توجه به محورهای اساسی حقوق بشر اسلامی که عمدتاً در اعلامیه حقوق بشر اسلامی قاهره منعکس شده است، اهداف حقوق بشری حکومت اسلامی ترسیم شود

نگاهی گذرا به اهداف تشکیل حکومت اسلامی نشان از آن دارد که در جای جای چنین حکومتی به حقوق بشر، توجه شده است. با توجه به اهداف حکومت اسلامی به راحتی می‌توان دریافت که تا چه میزان نگاه حقوق بشری اسلام در تشکیل حکومت، عمیق بوده است. البته می‌توان مشترکاتی را در میان اهداف حکومت اسلامی و سایر حکومت‌ها جست‌و‌جو کرد، اما نقاط تمایز اساسی‌ای نیز در این میان وجود دارد که می‌توان از همان نقاط تمایز به برتری حکومت اسلامی در مقایسه با سایر حکومت‌ها در خصوص تحقق حقوق بشر پی برد. بدیهی است که اهداف ترسیم شده برای حکومت اسلامی، مبتنی بر اصول انکارناپذیری در معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی است که در حکومت‌های دیگر بدین شکل یافت نمی‌شود

با توجه به توضیحات فوق می‌توان اهداف حکومت اسلامی را که می‌تواند ماهیت حقوق بشری حکومت اسلامی را نشان دهد، در سه محور اهداف عالی، میانی و مقدمی خلاصه کرد. در اینجا ابتدا درباره مفاهیم کلیدی این نوشتار توضیحی داده و آنگاه این سه محور به بحث گذاشته خواهد شد

 

 

1 مفهوم‌شناسی

در حال حاضر، هرگاه سخن از حقوق بشر به میان می‌آید، مراد آن دسته از حقوقی است که انسان صرفاً به جهت انسان بودن از آن بهرمند می‌شود، 1 از این‌رو، کلیه افراد بشر به طور مساوی از چنین حقوقی برخوردار می‌گردند.2 حقوق بشر با این نگاه و رویکرد، حقوقی است که برای هر فرد، حقی بنیادین یا طبیعی شمرده می‌شود. در صورتی که کشوری بخواهد در زمره آن دسته از کشورهایی قرار گیرد که تحت عنوان کشورهای متمدن از آنها یاد می‌شود، باید حقوق بشر در آن به صورتی بنیادین، ضروری و غیر قابل انکار وجود داشته و رعایت شود.3 برداشت‌های فوق از مفهوم و ماهیت حقوق بشر، عمدتاً بر اساس نگاه اندیشمندان غربی به حقوق بشر مطرح شده است، اما اندیشمندان مسلمان نیز، با زاویه و نگرش خاصی به حقوق بشر توجه کرده و عنوان حقوق بشر اسلامی بر آن اطلاق می‌‌شود. در برداشت ‌صحیح از مفهوم حقوق بشر اسلامی، باید نکته هایی مدنظر قرار گیرد: نخست، آنکه حق و تکلیف دو واژه متضایف‌اند و هر یک از این دو، بدون دیگری مفهوم ندارد، ازاین رو هر جا حقی مطرح می‌شود، تکلیفی را نیز در پی دارد و بالعکس.4 نکته دیگر آنکه این حقوق در شریعت اسلام ریشه داشته و بر استنباط و اجتهادی مبتنی است که در فقه پویای اسلامی بر اساس منابع معتبر صورت می‌پذیرد

برای تعریف حکومت اسلامی نیز ابتدا باید مفهوم حکومت را دریافت. حکومت5 در اصطلاح عبارت است از: قدرت سیاسی سازمان‌یافته‌ای که به منظور برقراری نظم و امنیت در کشور، هدایت جامعه به سمت مطلوب، و سایر اهداف، با اِعمال اقتدار بر مبنای قانون و بر اساس ساختاری مشخص، به اجرای وظایف خود برای تحقق اهداف مورد نظر می‌پردازد. مراد از حکومت اسلامی نیز حکومتی است که اِعمال اقتدار آن در ساختاری معین، به منظور تحقق وظایف و اهداف بر اساس آموزه‌های اسلامی است. باید توجه داشت که اگر حکومتی صرفاً قوانینی وضع نماید که با احکام دین تعارضی نداشته باشد، حکومت اسلامی قلمداد نمی‌شود، بلکه باید اولاً: قوانین با توجه به موازین و چارچوب‌های کلی شریعت وضع شوند و ثانیاً: در مرحله اجرا نیز این قوانین بر احکام شریعت، منطبق بوده، توسط افراد ذی‌صلاح به اجرا درآیند

2 تعالی و کمال معنوی انسان؛ هدف غایی حکومت اسلامی

هدف اصلی و اولیه خداوند از خلقت هستی، نیل انسان به کمال نهایی خویش و مقام قرب الهی است، از این‌رو، هدف غایی و اصلی حکومت اسلامی نیز تعالی یافتن و نیل انسان‌ها به کمال ‌نهایی است و سایر اهداف حکومت اسلامی، ابزار لازم را برای نیل به این هدف غایی ذاتی فراهم می‌سازند. براساس آیه شریفه: «و جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند»،(ذاریات: 56) حکومت اسلامی موظف است در راستای تحقق پرستش خداوند تمام تلاش خود را به کار برد، چرا که هدف از آفرینش عالَم، تحقق همین امر و در نتیجه، نیل به تعالی و کمال نهایی است. هدف مطلق و نهایی دین، نورانی شدن انسان‌ها و رسیدن آنان به شهود، لقاء‌الله و دارالقرار است و از این رو، قیام مردم به قسط و عدل و حتی عبادات، همگی اهداف نسبی و متوسط دین است. مسائل عبادی و سیاسی، وسایلی برای رسیدن فرد و جامعه به آن هدف نهایی است و همگی صراط و راهند، و راه هیچ‌گاه نمی‌تواند هدف نهایی باشد

اساسی‌ترین نقطه افتراق حکومت‌های دینی و غیر دینی در همین هدف غایی نهفته است. در نظام‌های دموکراتیک غربی، در بهترین وضعیت خود، اهدافی مادی، هدف غایی حکومت در نظر گرفته می‌شود و تأمین نیازمندی‌های دنیوی شهروندان و سعادت ایشان در این راستا، در رأس برنامه‌ها قرار می‌گیرد، اما در حکومت اسلامی به مصالح مادی و معنوی انسان‌ها، توأمان توجه می‌شود.7 و حتی از این بالاتر، در نظام اسلامی، ابعاد روحانی، معنوی و اُخروی در مقایسه با ابعاد مادی و دنیوی، اولویت دارند

در حکومت اسلامی، تأمین اهداف میانی و مقدمی، برای این هدفِ عالی جنبه مقدمی دارد. براساس آیه شریفه: «پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند؛ همان کسی که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا ایمنی ایمن ساخت»،( قریش: 3 و 4) امر به عبودیت خداوند متفرع بر اطعام انسان‌ها توسط خداوند و برقراری امنیت در میان ایشان است. به عبارت دیگر، اگر عبودیت خداوند تحقق نیابد، اطعام انسان‌ها و برقراری امنیت در میان آنان نیز معنا نمی‌یابد

3 اهداف میانی حکومت اسلامی و حقوق بشر اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:55 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست با word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست با word

مقدمه      
مهمترین بلایای طبیعی عبارتند از:         
•    سیل            
•    فرسایش      
•    گسیختگی دامنه ها         
•    نشست و فروریزش زمین         
•    زمین لرزه   
زمین لرزه_ صداهای زلزله       
زمین لرزه_ نورهای زلزله        
زمین لرزه_ لرزش های دریا (تسونامی)   ..    
زمین لرزه_ تغییر مشخصات آب چشمه ها    
زمین لرزه_ ایجاد شکاف و گسل       
زمین لرزه_ زمین لغزش     .    
زمین لرزه_ آبگونگی و وارونگی   .    
•    رعد و برق           
•    آتشفشان   
•    خشکسالی           
اثرات تغییرات اقلیمی بر خطر حوادث و بلایای طبیعی       
تغییرات جهانی اقلیم       
پروژه های بی نهایت   
امواج گرمایی         
سیلاب ها    
گردباد های حاره ای      
ال نینو و دیگر تغییر پذیری ها در سیستم اقلیم     
نتایج        
منابع و مآخذ      

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اثر بلایای طبیعی بر محیط زیست با word

1_ کالی، گرام و سینکلر، آنتونی، ترجمه‌ی دکتر مصداقی، منصور، 1379، بوم شناسی و مدیریت حیات وحش، چاپ اول،انتشارات دانشگاه امام رضا (ع)_ مشهد،456 صفحه

2_ اردکانی، محمد رضا، 1382،اکولوژی، چاپ سوم، مؤسسه‌ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 340 صفحه

3_کربز، ج. آر. و دیویس، ان. بی. ترجمه‌ی وهابزاده، عبدالحسین، 1384، مقدمه‌ای بر اکولوژی رفتار، چاپ چهارم، 426 صفحه

4_ وات، کنت، ترجمه‌ی وهابزاده، عبدالحسین، 1383، مبانی محیط زیست، چاپ هفتم، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، 343 صفحه

چکیده

تخریب زیستگاه یکی از مهمترین عوامل انقراض و نابودی گونه‌هاست. این تخریب به دو صورت رخ می‌دهد

الف_ تخریبی که متأسفانه ناشی از فعالیت‌های نادرست و خودخواهانه‌ی انسان‌هاست و بر اساس برآورد IUCN اولین عامل انهدام گونه‌های حیات وحش به حساب می‌آید. (باعث انقراض 127 گونه ماهی، 27 دوزیست، 40 خزنده، 102 پرنده و 153 پستاندار در سال 1980 میلادی و به طور کلی 30% انهدام گونه‌هاست)

ب_ بلایای طبیعی

Shaffer چهار دلیل برای انقراض گونه‌ها بیان می‌کند

وقایع اتفاقی در زیستگاه
وقایع اتفاقی در دینامیزم جمعیت
بلایای طبیعی
احتمالات ژنتیکی

بلایای طبیعی از طریق اثراتی که بر محیط زیست می‌گذارند، در بیشتر موارد به علت تخریب زیستگاه گونه‌ها و به علت عدم سازگاری گونه‌های زنده‌ مانده با محیط تخریب شده و تغییر یافته‌ی جدید باعث از بین رفتن گونه و حتی انقراض گونه‌ها می شوند

توفان‌ها، گردبادها، سیل‌ها و ; و در کل اقلیم و آب و هوا اثرات غیر مستقیم زیادی روی مرگ و میر یا جمعیت حیات وحش و گونه‌ها دارند، به عنوان مثال روی غذا، آب، انگل‌ها یا جمعیت شکارچیان اثر می‌گذارند. بلایای طبیعی به طور مستقیم می‌تواند یک عامل مرگ و میر باشد. توفان ناگهانی می‌تواند تمام پرندگان مهاجر را از بین ببرد، یا سرمای ناگهانی می‌تواند باعث نابودی بسیاری از جمعیت‌های حیات وحش شود. البته اثرات معمول آب و هوا پیش از آنکه اثرات مخرب داشته باشد می‌تواند باعث از بین بردن مازاد جمعیت شود. به عنوان مثال قرقاول در تراکم متوسط می‌تواند مکان‌های آشیانه‌سازی مناسبی را پیدا کند، اگر جمعیت بیش از اندازه زیاد شود، بعضی از قرقاول‌ها مکان‌های مناسب آشیانه‌سازی را پیدا نکرده و در فضای آزاد و مکان‌های آسیب‌پذیر، جایی که حتی آب و هوای نرمال باعث نابودی تخم‌ها می‌گردد، آشیانه‌سازی می‌کنند;

مقدمه

محیط زیست شامل محیط انسانی و محیط طبیعی است. بررسی اثر بلایای طبیعی بر روی محیط انسانی بطور گسترده و توسط کشورهای مختلف، بالاخص کشورهای بلاخیز مانند ژاپن، چین، امریکا و ; صورت گرفته است. متأسفانه بررسی آثار این بلایا بر روی محیط طبیعی به خاطر اهمیت کمتر آن نسبت به محیط انسانی به طور گسترده و کامل صورت نگرفته است

در این مقاله ضمن معرفی بعضی از بلایای طبیعی به بررسی آثار این بلایا روی محیط طبیعی پرداخته می‌شود. بلایای طبیعی در اغلب موارد به خاطر تغییراتی که در محیط به وجود می‌آورند، باعث از بین رفتن شرایط مناسب محیط زندگی گونه‌های گیاهی و به تبع آن گونه‌های جانوری منطقه می‌شوند، حتی در بعضی مواقع در صورت عدم سازگاری گونه‌ها با شرایط جدید، باعث انقراض گونه‌ها می‌شوند

توفان‌ها، گردبادها، مواد مذاب آتشفشان‌ها، خاکسترهای ناشی از فعالیت‌های آتشفشان‌ها، از بین رفتن پوشش گیاهی در اثر بیابان‌زایی، خشکسالی، از بین رفتن خاک مناسب بر اثر توفان، سیل، یخ‌زدگی، آتش‌سوزی حاصل از گرمای شدید، خشکسالی، رعد و برق و ; و در کل اقلیم و آب و هوا از جنبه های مختلف اثرات غیر مستقیم زیادی بر روی گونه‌های گیاهی، جمعیت حیات وحش و ; در یک منطقه می‌باشند. همچنین این عوامل می‌توانند بصورت مستقیم یک عامل مرگ و میر یا افزایش جمعیت در یک منطقه باشند. یک توفان ناگهانی می‌تواند بیشتر پرندگان مهاجر را از بین ببرد

بلایای طبیعی می‌توانند با از بین بردن رقبای یک گونه یا مساعدتر کردن شرایط باعث رشد و پراکنش جمعیت گونه‌ی دیگر شوند

هر یک از عناصر جوی به تنهایی می‌توانند بلایای مهمی مانند افزایش دما و گرما زدگی، سرعت‌های زیاد باد و وقوع توفان، بارش های تندری و وقوع تگرگ، یخبندان و سرمازدگی و ; را ایجاد کنند. اما بیشترین خسارت جانبی و مالی بر اثر پدیده‌های جوی ترکیبی و خطرات ثانویه ی ناشی از آن‌ها می‌باشد، مانند توفان، رعد و برق و خشکسالی‌ها، سیل، آتش‌سوزی و ;

رویدادهای جوی بیشترین خسارت جانبی را در کشورهای کمتر توسعه‌یافته و بیشترین خسارت مالی را در کشورهای بیشتر توسعه یافته ایجاد می‌کنند. در سال‌های اخیر نگرانی دانشمندان در مورد تغییرات اقلیمی ناشی از دخالت‌های بی‌رویه‌ی بشر در طبیعت و افزایش آلودگی‌های جوی بیشتر شده است. افزایش دمای سطح زمین که از نیمه‌ی دوم قرن اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته است، معلول عواملی چون افزایش فعالیت‌های صنعتی و تولید روز افزون گازهای گلخانه‌ای است

برخی از بلایای طبیعی از جمله زمین‌لرزه، نشست و فروریزش زمین، در نقاط جغرافیایی خاص اتفاق می‌افتند. در صورتی که انواع دیگر مثل گسیختگی دامنه‌ای یا جریان سیل ممکن است در هر جایی که شرایط آماده باشد، به وقوع بپیوندد، از فعالیت برخی از آن‌ها می‌توان جلوگیری کرد، ولی وقوع برخی دیگر اجتناب ناپذیر است

تمام حوادث و بلایای زمین‌شناسی که معمولاً به صورت طبیعی اتفاق می‌افتند، ممکن است بر اثر دخالت انسان نیز ایجاد شوند. در مواردی بزرگی و تواتر رخداد این خطرهای القایی به مراتب بیشتر از حالت طبیعی آن‌هاست. آثار بلایای طبیعی بر محیط زیست معمولاً با شدت‌های متفاوت یکی است

تغییر و تخریب محیط و در اکثر مواقع از بین رفتن اکوسیستم‌ها و جمعیت‌های موجودات، یا به صورت مستقیم یا با از بین رفتن زیستگاه، منابع غذایی، سرپناه و ;

مهمترین بلایای طبیعی عبارتند از

سیل

سیل‌ها نتیجه‌ی جریان ناگهانی آب سطحی حاصل از بارش مخصوصاً رگبارند. در مواردی نیز تخریب سدهای طبیعی ایجاد شده بر اثر زمین لغزه‌ها در جلو مسیر آب، یا هجوم آب به ساحل که ناشی از مد بیش از اندازه است، می‌تواند سیل‌های بزرگی را ایجاد نماید. در خلال یا پس از یک بارندگی شدید، مقدار دبی رودخانه به سرعت افزایش یافته و در نتیجه آب از بستر عادی خود سرریز نموده و دشت سیلابی و مناطق اطراف را در بر می‌گیرد. با بررسی دشت سیلابی قدیمی و آبرفت‌های آن، شاید بتوان با درجه‌ای از تقریب، احتمال وقوع و بزرگی سیل‌های آتی منطقه را مشخص کرد. نواحی ساحلی و دره‌ی رودها در اقلیم‌های خشک مستعدترین نقاط برای ایجاد سیل هستند. وقوع یک سیل، رابطه‌ی مستقیم با شرایط توپوگرافی و اقلیمی دارد. البته امروزه به دلیل دخالت‌های بی رویه‌ی انسان در بسیاری نقاط که قبلا سیل نمی‌آمده، طغیان‌های بزرگی مشاهده می‌شود. فعالیت بشر به چند صورت احتمال وقوع سیل را افزایش می‌دهد. از آن جمله می‌توان به ساختمان‌سازی در دشت سیلابی رود که مستلزم اشغال بخش‌هایی از آن است و باعث کاهش ظرفیت طبیعی رود می‌شود، اشاره کرد. به این ترتیب محدوده‌ای از دشت سیلابی که در زمان طغیان زیر آب می‌رود گسترده‌تر می‌گردد

شهرسازی‌ها و حذف گیاهان باعث کاهش مقدار آب نفوذی و افزایش آب سطحی می‌شود. حجم زیاد آب از یک طرف بر بزرگی طغیان می‌افزاید و از طرفی با افزایش فرسایش، رسوباتی به وجود می‌آورد که با برجای گذاشتن آن‌ها ظرفیت بستر اصلی رود کاهش می‌یابد. موارد پیش معمولاً تأثیر تدریجی دارند، ولی سیل‌های ناگهانی و فاجعه آمیز اغلب بر اثر تخریب سدها و بند‌ها، ایجاد می‌شوند

یکی دیگر از دلایل ایجاد سیل در بسیاری از نقاط، استخراج آب زیر زمینی، نفت و گاز از زمین است که اغلب نشست منطقه‌ی وسیعی از زمین را به همراه دارد. با فرونشینی زمین، قابلیت سیل‌گیر بودن آن نیز افزایش می‌یابد. هدف از پیش‌بینی سیل، برآورد دبی جریان و سطح سیلابی است که در یک دوره‌ی بازگشت مشخص (مثلاً در یک دوره‌ی 25، 50 یا 100 ساله) احتمال وقوع آن وجود دارد. نتایج این پیش‌بینی که سیلاب طراحی نام دارد، به عنوان مبنایی برای انتخاب روش‌های مقابله با سیل مورد استفاده قرار می‌گیرد. سیلاب طراحی معمولاً بر مبنای هزینه‌ی لازم برای کنترل آن و میزان ریسک و خطری که تخریب سیستم کنترل سیلاب پیشنهادی برای جان انسان‌ها دارد می‌شود. در مواردی که گسیختگی سازه‌ی آبی منجر به از دست رفتن جان انسان‌ها و اموال زیادی بشود، طراحی بر مبنای سیلاب‌ها با احتمال رخداد کمتر و دوره بازگشت طولانی‌تر، مثلاً سیلاب هزار ساله و حتی بیشتر، انجام می‌شود. سطح گسترش و ارتفاع این سیلاب‌ها بیش از سیلاب‌هایی است که از احتمال رخداد بیشتری برخوردارند

فرسایش

فرسایش سطح زمین بر اثر آب جاری، نیروی امواج، جریان باد و یخچال‌ها ایجاد می‌شود. در صورتی‌که فرسایش در مناطق مرتفع ایجاد شود، قادر است دامنه ها را ناپایدار نموده و باعث رسوبگذاری در دریاچه‌ها و مخازن بشود. وقوع فرسایش در خشکی‌ها تابعی از پوشش گیاهی، وضعیت توپوگرافی، شرایط آب و هوایی و زمین شناسی است

حذف پوشش گیاهی موجود جهت انجام فعالیت‌های عمرانی و افزایش شیب دامنه‌ها از عوامل مهم افزایش سرعت جریان آب سطحی و تسریع فرایند فرسایش توسط انسان است. افزایش فرسایش در یک محل به معنی رسوبگذاری در نواحی پایین دست و نقاطی است که در آنجا آب ساکن وجود دارد. افزایش رسوبگذاری در این نقاط ضمن صدمه زدن به محیط زیست جانداران آبزی، ظرفیت ذخیره سیلاب محیط را نیز کاهش می‌دهد

گسیختگی دامنه‌ها

ریزش، لغزش و جریان خاک و سنگ در مناطق شیبدار نتیجه‌ی هوازدگی و تخریب مصالح طبیعی، افزایش شیب دامنه بر اثر فرسایش و فعالیت‌های تکتونیکی و عوامل دیگری چون زمین‌لرزه و بارندگی و ذوب برف‌هاست. وقوع این حوادث عمدتاً وابسته به وضعیت توپوگرافی، زمین شناسی و اقلیمی منطقه است. حرکات توده‌هایی از مصالح در بستر دریاها معمولاً ناشی از زمین لرزه‌ها، نیروی امواج و بارگذاری ناشی از رسوب گذاری است. گرچه در برخی شرایط زمین شناسی احتمال وقوع حرکات دامنه‌ای بیشتر است، ولی گسیختگی طبیعی دامنه‌ها اغلب وابسته به شدت و درجه‌ی اشباع زمین است

یکی از عوامل مهم تحریک گسیختگی دامنه‌ای توسط بشر ایجاد برش‌ها و حفاری‌ها در روی دامنه است. علاوه بر این‌ها، حذف پوشش گیاهی، احداث خاک‌ریز بر روی دامنه و تغییر در شرایط زهکشی طبیعی که منجر به ورود آب به دامنه می‌شود، ازدیگر عوامل مؤثر در حرکات دامنه است

نشست و فروریزش زمین

وقوع فروریزش یا نشست طبیعی سطح زمین اغلب محدود به زمین‌های غاردار و حفره‌دار آهکی است. در چنین شرایطی آب و هوا عاملی تعیین کننده است. ایجاد غار بر اثر حل شدن آهک در آب زیرزمینی به کندی تمام انجام می‌شود و فروریزش ناشی از آن نیز به ندرت اتفاق می‌افتد. در مقابل، اگر در ناحیه‌ای با سنگ‌های غاردار، برای مدتی سطح آب زیرزمینی به مقدار قابل ملاحظه‌ای پایین برود، فشار در سقف غار افزایش یافته و احتمال فروریزش بیشتر می‌شود

نشست و فروریزش زمین اغلب در نتیجه‌ی فعالیت‌های بشر نیز صورت می‌گیرد. نشست تدریجی ولی قابل پیش‌بینی زمین، سیل‌گیر بودن منطقه و به تبع تخریب منطقه را افزایش می‌دهد. نشست محلی زمین ممکن است بر اثر اشباع خاک‌های فروریزنده ، مثل رس‌ها یا آبرفت‌های دره‌ای در اقلیم‌های خشک ، آبکشی از زمین برای ایجاد حفاری و گودبرداری در آن و تغییر شکل و کمانش بیش از حد دیوارهای حایل گودبرداری‌ها ایجاد ‌شود. نشست زمین در مقیاس ناحیه‌ای معمولا بر اثر استخراج سیالات (آب ، نفت و گاز) از زمین به وقوع می‌پیوندد

مهمترین عامل فروریزش زمین که باعث ایجاد حفره‌ای در سطح زمین می‌شود، افت سطح ایستابی در سنگ‌های آهکی و دیگر سنگ‌های قابل حل است. پایین رفتن سطح آب زیرزمینی از یک طرف سرعت حل شدن مواد را افزایش داده، ایجاد حفره و سوراخ در سطح زمین را سبب می‌شود

زمین‌لرزه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:54 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله نقش سیاسى ـ اجتماعى بیگ ، ترخان و تگین در تاریخ اسلام با word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله نقش سیاسى ـ اجتماعى بیگ ، ترخان و تگین در تاریخ اسلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله نقش سیاسى ـ اجتماعى بیگ ، ترخان و تگین در تاریخ اسلام با word

چکیده    
الف ـ بیگ    
ب ـ ترخان    
ج ـ تگین    
نتیجه    
کتابنامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله نقش سیاسى ـ اجتماعى بیگ ، ترخان و تگین در تاریخ اسلام با word

1 آقسرایى، محمد بن محمد، تاریخ سلاجقه، اساطیر،

2 ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله ابن بطوطه، المکتبه المصریه، بیروت، 1425ق

3 ابن خرداذبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالک و الممالک، دارصادر، بیروت، ]بى تا[

4 ابن خلف تبریزى (برهان)، برهان قاطع، تهران، امیر کبیر، ]بى تا[

5 ابن خلکان، شمس الدین احمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، بیروت، دار الثقافه، 1968م

6 ابن اصیبعه، احمد بن القاسم، عیون الأنباء فى طبقات الأطباء، بیروت، مکتبه الحیاه، ]بى تا[

7 ابن عربشاه، احمد، فاکهه الخلفا و مفاکهه الظرفاء، التراثیه، www.alwarag.com

8. ابن فضلان، احمد، رحله ابن فضلان، الشرکه العالمیه، 1414ق

9 ابن کثیر، عمادالدین اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، مکتبه المعارف، ]بى تا[

10 ابن مأکولا، على بن هبه الله، الاکمال، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1411ق

11 ابن ندیم، محمد بن ابى یعقوب اسحاق، الفهرست، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1422ق

12 ادریسى، محمد، نزهه المشتاق فى اختراق الافاق، بیروت، عالم الکتب، 1989ق

13 ذهبى، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، الرساله، 1413ق

14 استرآبادى، میرزا مهدى، سنگلاخ، نشر مرکز، 1368

15 اعتماد السلطنه، مرآه البلدان، دانشگاه تهران، 1367

16 اقبال آشتیانى، عباس، تاریخ مغول، تهران، امیر کبیر، 1379

17 اولغون، ابراهیم و جمشید درخشان، فرهنگ ترکى استانبولى به فارسى، انزلى، 1362

18 بدیعى، نادره، فرهنگ واژه هاى فارسى در زبان اویغورى چین، نشر بلخ، 1377

19 بیات، سید حیدر، «خلج در دیوان لغات الترک»، http://

20. بیرونى، ابوریحان محمد بن احمد، آثار الباقیه عن القرون الخالیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420 ق

21 بیهقى، ابوالفضل، تاریخ بیهقى، به اهتمام فیاض، ایرانمهر، تهران، 1350

22 ثعالبى، عبدالملک ابن محمد، یتیمه الدهر، المکتبه التراثیه، .www.alwarag.com

23. جوینى، محمد، تاریخ جهانگشاى جوینى، تصحیح محمد قزوینى، دنیاى کتاب، 1382

24 چلبى (حاجى خلیفه)، مصطفى بن عبدالله، تقویم التواریخ، تصحیح میرهاشم محدث، احیاء کتاب، 1376

25 حسن، ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه عبدالحسین بینش، آرایه، 1374

26 حسینى کازرونى، سید احمد، پژوهشى در اعلام تاریخى و جغرافیایى تاریخ بیهقى، موسسه آیات، 1374

27 حموى، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، ]بى تا[

28 دایره المعارف آذربایجان شوروى ، باکو، 1982م

29 دهخدا، على اکبر، لغتنامه، دانشگاه تهران، (CD)

30. رامپورى، غیاث الدین، غیاث اللغات، کانون معرفت، ]بى تا[

31 شبارو، عصام محمد، دولت ممالیک و نقش سیاسى و تمدنى آنان در تاریخ اسلام، ترجمه شهلا بختیارى، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1380

32 شیرازى، عبدى بیگ، تکمله الأخبار، تهران، نشر نى، 1369

33 فضل الله، رشید الدین، جامع التواریخ، دنیاى کتاب، 1364

34 قزوینى، زکریا، عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، تهران، سبوحى، 1340

35 قلقشندى، شهاب الدین، صبح الاعشى، المکتبه التراثیه، .www.alwarag.com

36. کاشغرى، محمود، دیوان لغات الترک، استانبول، مطبعه عامره، 1333ق

37 لاپیدوس، ایرام، تاریخ جوامع اسلامى، ترجمه على بختیارى زاده، تهران، اطلاعات، 1381

38 مسعودى، على بن حسین، مروج الذهب، قم، دارالهجره، 1363

39 مصاحب، غلامحسین، دایره المعارف فارسى، تهران، امیرکبیر، 1380

40 نامى اصفهانى (موسوى)، میرزا محمد صادق، تاریخ گیتى گشا، اقبال، 1368

چکیده

عنوان هاى حکومتى، جایگاه خاصى را در تشکیلات سیاسى ـ ادارى دوره اسلامى به خود اختصاص داده است. گرچه برخى از این عناوین و القاب، از دوران پیش از اسلام به دوران اسلامى به ارث رسیده، لکن بیشتر آن ها در دوره هاى تاریخى و سرزمین هاى مختلف جغرافیایى، تأثیرات زیادى را از ملل و اقوام مختلف پذیرفته است. پذیرش دین اسلام از سوى ترکان و مغولان و مهاجرت آنان به نقاط مختلف جهان اسلام، پیامدهاى مهمى را به همراه داشته است. یکى از آن ها، ورود عناوین، القاب و اصطلاحات خاص ترکى و مغولى در تشکیلات اسلامى و تداوم آن در دوران هاى مختلف تاریخى است که بخش مهمى از عناوین و اصطلاحات سیاسى ـ اجتماعى و ادارى تشکیلات اسلامى را تشکیل داده است

بر همین اساس، مقاله حاضر ضمن ریشه یابى سه عنوان از عناوین سیاسى ـ حکومتى، یعنى «بیگ»، «ترخان» و «تگین» در تاریخ تشکیلات اسلامى، درصدد است تا جایگاه، مفاهیم و کاربرد آن ها را در مقاطع مختلف تاریخى بررسى کند. امید است این اقدام، سرآغازى براى تحقیقات بعدى باشد

واژگان کلیدى: بیگ، ترخان، تگین، لقب، عنوان، ترکى، ترک، پادشاه، حکمران و تشکیلات اسلامى.

 

الف ـ بیگ

بیگ،2 بگ،3 بک،4 بى5 و باى،6 واژه اى ترکى است و معناى لغوى آن، آقا، شوهر، مهتر، دارا و ثروت مند، بلند و بزرگ و عالى مقام مى باشد.7 محمود کاشغرى (466 ق) در دیوان لغات الترک، بک را امیر و فرمانروا معنا کرده8 و نویسنده فرهنگ ترکى به فارسى سنگلاخ در دوره افشاریه (1029 ـ 1148ق)، بیگ را مخفف بُییگ9 و به معناى بلند، رفیع و بزرگ و مجازاً به مفهوم مولا، سلطان، حاکم و امیر دانسته است.10 در غیاث اللغات هم، این واژه، به صورت بگ و به معناى امیر آمده است.11گاهى «بَى» را با «بَغ» اوستایى در ارتباط دانسته و آن را خداوند و صاحب معنا کرده اند.12 نیز در فهرست واژه هاى دیوان لغات، با اشاره به انعکاس واژه بگ بیش از پنجاه بار در دیوان لغات الترک آن را به مرد خانه دار، پیر و کهنسال معنا کرده اند

در مجموع، واژه بک به صورت هاى مختلف، به عنوان «لقب» یا عنوان کلىِ «نجبا و بزرگان ترک» در غالب ممالک اسلامى و نیز در ایران بعد از اسلام و از قرن پنجم هجرى به بعد در آخر بعضى اعلام، همچون طغرل بک، آقا سنقربک و خواجه بک به کار رفته است

در تاریخ سلاجقه آمده است که «در زمان عزالدین یوتاش بکلربکى و آرسلاندغمش آتابک و صاحب فخر الدین... سریلیغ هاى خواقین داشت».15 در قرن نهم هجرى کلمه بک بعد از اسامى امراى ترکمان آذربایجان و دیار بکر، مثل حسن بک، یعقوب بک، و در ماوراء النهر هم مقارن استیلاى اوزبک، این عنوان در آخر اسم حکام محلّى استفاده مى شد و در عهد صفویه، بک عنوان تشریفاتىِ افراد قزلباش بود و بعد از آن نیز در بیشتر شهرهاى ایران و ماوراء النهر عنوان حکام محلى بوده است. در عهد قاجاریه نیز این کلمه به تدریج عنوان تشریفاتى به خود گرفته است. و هرچند شغل حکومتى همیشه از پدر به پسر به ارث نمى رسیده، لکن این عنوان معمولا از پدر به پسر انتقال مى یافته است

کلمه بک بعدها و در دوران هاى مختلف تاریخى، عنوان بسیارى از صاحب منصبان دولتى و سیاسى و نیز وجه تسمیه خاندان هاى حکومت گر شد که سلسه دولت هاى اتابکان از جمله آن هاست. اتابک بین ایرانیان لقبى بوده که به پادشاه و حکمدار این نواحى اطلاق مى شد.17 گفته شده اتابک در اصل، اطابک و به معناى پدر امیر است و اولین کسى که این لقب را گرفت، نظام الملک، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقى بود. و آن بدین صورت بوده است که وقتى ملکشاه اداره امور مملکت را در سال 465 ق بدو سپرد، به او القابى، از جمله اتابک، به معناى امیر پیر داد. نیز گفته شده که معناى اتابک پدر امیر، یعنى امیر کهنسال و به طور عادى بعد از نایب قیم، بزرگ ترین امراى بلند پایه بوده است. اتابک به معناى مربى هم آمده است، زیرا «اتا» به معناى مربى و پدر، و بک به معناى امیر مى باشد.18 نویسنده مرآه البلدان اتابیک را در مجموع به معناى «لَلِه» و مربى دانسته است

پدید آمدن منصب حکومتى اتابک باعث بهوجود آمدن دوره اى از تاریخ اسلام شد که به دوره حکومتى اتابکان معروف شد. و آن به این صورت بود که فرماندهىِ سپاه در روزگار سلاجقه به دست غلامان ترکى که به بلند قامتى و زیبایى اندام معروف بوده و با مال خریدارى مى شدند، واگذار شد. آنان اسلام آورده و در دربار خلیفه یا سلطان، تربیت خالص اسلامى مى یافتند و از این رو رابطه محکمى با امراى سلجوقى پیدا مى کردند. این امیران که عموماً از بلاد قبچاق در شمال دریاى خزر و سیاه آورده مى شدند، وظایف چندى مانند ریاست خدمت کاران و نظم کاخ ها به آنان سپرده مى شد، چنان که برخى از آن ها در زمره محافظان خلیفه یا سلطان در مى آمدند. البته هر گاه این غلامان براى دولت خدمات شایانى مى کردند یا لیاقت خاص یا هنر جنگى ممتازى از خود بروز مى دادند و دوستى و وفادارى شان را ثابت مى کردند، به بزرگ ترین مناصب سپاه و دربار ترقى مى نمودند یا حکومت منطقه اى از دولتِ پهناور سلجوقى به آنان سپرده مى شد. این شیوه پیامدهاى بزرگى به دنبال داشت، زیرا این بردگان شجاع و ثابت قدم وقتى به سن کمال مى رسیدند و لیاقت هایشان آشکار مى گردید و حکومت یکى از ولایت ها به آنان سپرده مى شد، بر رؤساى خود مى شوریدند و به جاى آن ها حکومت ولایات را به دست مى گرفتند. به این ترتیب، ناتوانى در پیکره دولت سلاجقه راه یافت و این امپراطورىِ بزرگ را تجزیه و به دولت هاى کوچکى تبدیل کرد و در این دوران، قدرت و نفوذ سیاسى به این غلامان منتقل شد که به افتخار سلاطین در معرکه هاى نبرد مى جنگیدند و سرپرست یا اتابک فرزندان آنان مى گردیدند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ