سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:37 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله جهان آینده و مشخصات سازمان‌های پیشگام با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جهان آینده و مشخصات سازمان‌های پیشگام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جهان آینده و مشخصات سازمان‌های پیشگام با word

مقـــدمه

بخش اول

شناخت تحولات جهانی

1-1- مقدمه

1-2- تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر

1-2-1- موج اول: عصر کشاورزی

1-2-2- موج دوم: عصر صنعت

1-2-3- موج سوم: عصر اطلاعات

1-3- تحولات عصر حاضر

1-3-1- پیشرفت علم و تکنولوژی

1-3-2- به‌کارگیری وسیع فناوری اطلاعات

1-3-3- رقابت فزاینده در بازار کسب‌وکار

1-3-4- جهانی‌شدن

بخش دوم

سازمان‌های امروز و تحولات جهانی

2-1- مقدمه

2-2- پیشرفت تکنولوژی و رضایت شغلی

2-3- فناوری اطلاعات و فرآیند تصمیم‌گیری

2-4- رقابت

2-5- جهانی‌شدن

بخش سوم

تحول سازمان‌ها در اثر تحول دنیا

3-1- مقدمه

3-2- سازمان‌های انعطاف‌پذیر

3-3- سازمان‌های کوچک;

3-4- سازمان‌های دومنظوره

3-5- سازمان‌های شبکه‌ای

3-6-سازمان‌های بدون مرز

3-7-سازمان‌های پست‌مدرن

نتیجه‌گیری

منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله جهان آینده و مشخصات سازمان‌های پیشگام با word

1- نیک فورستر/ جهانشاه میرزابیگی، « تاثیر بالقوه فناوریهای موج سوم بر سازمانها»، فصلنامه مدیرساز، شماره

2- « فناوری اطلاعات و ارتباطات فناوری اطلاعات، موج سوم تغییر بنیادی در جهان»،

3- ریچارد ال.دفت/علی پارساییان، سید محمد اعرابی، «تئوری و طراحی سازمان»، دفتر پژوهشهای فرهنگی،

4- بهرام خزین، « چالش‌های‌ فراروی‌ مدیران‌ در هزاره‌ سوم‌»، پیام جهاد کشاورزی، شماره اسفند

5- حمید رحیمیان, سیدکیانوش کلانتر، « طراحی و توسعه سازمانهای شبکه‌ای»، فصلنامه مدیرساز، شماره

6- محمد ناطق، « ضرورت ایجاد سازمان بدون مرز»، مجله تدبیر، شماره

7-علی‌اصغر رشید کوزه‌گر، «شیوه‌های اعجازگران مدیریت»، سازمان عمران و بهسازی شهری،

مقـــدمه

 فناوری‌های جدید، دنیای کسب و کار را از اساس دگرگون کرده‌اند. این فناوری‌ها با ایجاد رشد شتابان در توانمندترین نیروهای اقتصاد جهان؛ یعنی فضای مجازی و قدرت محاسبه، به جزء لاینفک سازمان‌ها در تمام دنیا تبدیل شده‌اند. از سوی دیگر، همین فناوری‌ها، چالش‌های شدید دیگری پیش روی تمامی سازمانها قرار داده‌اند

ما در اوایل قرن بیست و یکم و ورود به دوران نوآوری‌های موج سوم، با شرایطی روبه‌رو خواهیم شد که تمامی ابعاد وجود انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار می‌دهد. صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که این دوره‌ی گذار فناوری به طور بالقوه اساسی‌ترین دوره‌ی گذار در تاریخ بشر است، که جانشین دوره‌های کشاورزی و صنعتی می‌شود. به عبارت دیگر، بشر در این گذار با تغییرات بنیادی‌تری مواجه خواهد شد. محیط کار و زندگی خانوادگی ما در سال‌های اخیر به‌طور مستقیم دستخوش تغییرات اساسی شده است. همان‌گونه که ماهیت تیلوری سازمان‌ها و حتی مفهوم «کار» به طور غیرقابل بازگشتی تغییر کرده است، این تغییرات نیز پیش‌درآمد تغییرات بنیادی‌تری در آینده خواهند بود.[1]

تقریبا تمامی سازمان‌هایی که ما اکنون می‌شناسیم در بیست سال آینده وجود نخواهند داشت و یا از اساس دگرگون خواهند شد. تجزیه‌ی سازمان‌ها و از بین‌رفتن آنها به دفعات زیاد و به‌طور غیر قابل پیشگویی ادامه خواهد یافت. جنون ادغام  در میان سازمان‌های بزرگ دیوان‌سالار موج دوم که نتوانند با اقتصاد موج سوم سازگاری پیدا کنند، به‌صورتی بی‌امان ادامه می‌یابد. آهنگ تغییر، شتابان خواهد شد و به آشوب خواهد انجامید.[1]

به‌این ترتیب ملاحظه می‌شود که سازمان‌ها برای بقای خود چاره‌ی دیگری ندارند جز این‌که درباره‌ی اثر بالقوه‌ی تحولات سریع جهانی بر دنیای کسب‌وکار در آینده، چاره‌اندیشی کنند. برای تغییر سازمان‌ها باید ابتدا تحولات جهان را شناخت و سپس دغدغه تغییر را در سطوح مختلف سازمان بوجود آورد. شناخت تحولات جهانی و چاره‌اندیشی درمورد آنها در باورهای مذهبی ما مسلمانان نیز ریشه دارد؛ به‌گونه‌ای که در گفتار و سیره‌ی معصومین تاکیدات زیادی بر این مساله شده است. در اینجا به گفتاری از پیامبر گرامی اسلام بسنده می‌کنیم که می‌فرمایند

«غافل‌ترین مردم کسی است که از تحولات و دگرگونی دنیا پند نگیرد.»

   بخش اول

شناخت تحولات جهانی

 1-1- مقدمه

جای هیچ تردیدی وجود ندارد که سازما‌ها برای بقا در آینده، می‌باسیت همگام با تحولات دنیا تغییر کنند. اولین گام برای این مهم، شناخت تحولات دنیاست. در این بخش تلاش می‌شود ضمن مروری کلی بر روند تغییرات مولفه‌های جهانی در طول تاریخ، روند این تغییرات در عصر حاضر بررسی شود تا بتوان درنهایت تصویری از تغییرات آینده ارایه نمود

1-2- تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر

تغییرات اساسی در طول تاریخ بشر که تحت عنوان “موج ” از آنها یاد می‌شود را می‌توان به سه دوره یا موج تقسیم بندی نمود.[2]

1-2-1- موج اول: عصر کشاورزی

اولین اختراع بشر آتش بوده است که تقریباً چهار میلیون سال قبل از میلاد حضرت مسیح شناخته شد. 2500 سال بعد، بشر موفق شد که “ابزار” را اختراع کند. فاصله‌ی بین دو اختراع نشان از بدوی بودن بشر اولیه دارد. بعدها اختراعات جدیدتری به تناوب رشد و تمدن بشر به‌وجود آمد تا این‌که زمینه‌ی تغییر اساسی یعنی موج اول فراهم شد و جامعه‌ی کشاورزی شکل گرفت. جمعیت جهان در سالهای قبل از میلاد حضرت مسیح بسیار کم بود و حتی هزار سال بعد از میلاد، به 300 میلیون نفر رسید. اولین تغییر در جامعه‌ی انسانی، که به موج اول یا عصر کشاورزی لقب یافته است، قبل از میلاد حضرت مسیح شروع شده و عمری 29500 ساله داشته است. هدف از ایجاد این موج حل مشکلات معیشتی و غذایی بشر آن زمان بوده است

1-2-2- موج دوم: عصر صنعت

اما بعد از ایجاد موج اول و گذشت تقریباً سه هزاره از آن، موج بعدی -که انقلاب صنعتی بود- آغاز شد. هدف از موج دوم؛ یعنی عصر صنعت یا انقلاب صنعتی، تولید مواد و ابزار کار بوده است. در موج اول که نیروی کار متکی بر بازوان افراد بود، بشر از پس مشکلات بزرگ برنمی‌آمد و نیاز جدیدی در جامعه به‌وجود آمد که تغییرات اساسی را می‌طلبید عمر موج دوم هم که دوران موفقی را سپری کرده است به 500 سال می‌رسد و دوران آن از نظر تئوری سپری شده است. با این وجود متاسفانه بسیاری از کشورهای جهان که نتوانسته‌اند توسعه موفقی را در طول انقلاب صنعتی بگذرانند هنوز در این عصر صنعتی بسر می‌برند و درگیر رفع مشکلات خود از طریق توسعه و به‌کارگیری صنعت هستند. در موج دوم، بشر موفقیتهای شگرفی بدست آورد و اختراعات مهمی در این عصر در خدمت بشر قرار گرفت و باعث شد تا وضعیت آموزش‌، بهداشت، اقتصاد و فرهنگ جوامع نسبت به جامعه کشاورزی شکل بهتری بگیرد و توسعه کمی و کیفی خوبی داشته باشد. یکی از تاثیرات مهم این موج افزایش جمعیت جهان همراه با رفاه بیشتر و جلوگیری از مرگ و میر زیاد مردم بوده است که سابقاً در اثر وبا، بیماریهای فراگیر، بلاهای آسمانی و امثال آن جان خود را از دست می‌دادند. اختراعات درصدسال پایانی موج دوم و بخصوص از سال 1900 میلادی به بعد باعث تغییرات وسیعی در مشاغل کشاورزی -که تا آن زمان تقریباً 90% کل مشاغل را شامل می‌شد- را چنان تغییر داد که در بعضی از کشورها مانند ایران، این تعداد مشاغل کشاورزی به 17% و در کشورهای توسعه یافته به 4 تا 7% رسیده است

در هر صورت اختراعات مهمی مانند ماشین بخار،‌راه آهن، هواپیما، تلفن، برق، رادیو، تلویزیون، پلاستیک، ترانزیستور و دهها اختراع دیگر به همراه ایجاد سازمانها و تشکیلات مدنی و موسسات آموزشی بستری فراهم نمود تا انسان بتواند به اهداف موج دوم که تهیه ابزار کارر بود دست پیدا کند و مشکلات موج اول را برطرف نماید. در موج دوم نیازهای جدیدی دیده شد که دیگر امکان حل آن با دیدگاه قبلی امکان‌پذیر نبود

1-2-3- موج سوم: عصر اطلاعات

بعد از اختراع رایانه و توسعه مخابرات و ارتباطات، بشر نیاز به تغییر جدیدی را درک نمود و آن چیزی جز دسترسی به اطلاعات و دانش نبود. هدف از موج سوم، دسترسی به اطلاعات و دانش با استفاده از ابزار فناوری اطلاعات مانند رایانه، شبکه‌های متنوع محلی و جهانی و اینترنت به همراه توسعه نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای مورد نیاز عصر اطلاعات بوده است. عمر موج سوم که آنرا عصر دانش و بعضاً جامعه اطلاعاتی نیز می‌گویند، نزدیک به 50 سال است

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، نیاز به تغییرات از مقطعی به مقطع بعدی و از موجی به موج بعدی با هدف بوده است و طول عمر ماندگاری آن بستگی به سرعت رسیدن به اهداف آن موج داشته است. به عنوان مثال، موج سوم برای آن به‌وجود آمد که با توسعه صنعت در موج دوم، نیاز بود اطلاعات بیشتری از نقطه‌ای به نقطه‌ دیگر منتقل شود و بشر نیاز بیشتری به دانش داشت و لذا تولید، توزیع و استفاده از اطلاعات محور این تغییر قرار گرفت و اینترنت و رایانه برای این خدمت بکار گرفته شد که توسعه آنها همچنان به جلو می‌رود

موج سوم با آمدن رایانه مطرح شد وبه‌خصوص، وقتی رایانه‌های شخصی توانستند درخدمت مردم قرار گیرند، فضای تولید و انتشار اطلاعات وتولید دانش توسعه یافت و شکل جدیدی به خود گرفت. به‌کارگیری رایانه و همراهی آن با اینترنت ، تغییرات مهمی درجهان به‌وجودآورد

کامپیوتردرسال 1948 میلادی‌ اختراع و اینترنت در سال 1968 مطرح شد. در سال 1974 پروتکل (TCP) معرفی شد و در سال 1984 هزار پایگاه در روی آن ایجاد گردید. در سال 1989 نر‌م‌افزار وب به‌وجود آمد و چهار سال بعد، نرم‌افزار (Mosaic) پا به عرصه‌ی تحولات نوین گذاشت. در سال 1995، بحث تجارت الکترونیکی مطرح شد و بعد از آن شاهد سرعت رشد فوق‌العاده این صنعت هستیم. رشد اینترنت بیشتر از تخیل بشر بوده است. زیرا به عنوان مثال در حالی که در سال 1977 فقط 111 پایگاه در اینترنت وجود داشت در سال 1987 این تعداد به 10 هزار پایگاه رسید. این افزایش بصورت نمایی ادامه پیدا کرد به‌طوریکه در سپتامبر سال 2002 میلادی این تعداد به بیش از 200 میلیون پایگاه رسیده است

1-3- تحولات عصر حاضر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:37 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله توحید با word دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله توحید با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله توحید با word

مقدمه معارف
تقسیم بندى معارف قرآن
خداشناسى
خداشناسى استدلالى
خداشناسى فطرى
آیه فطرت
آیه میثاق
خداشناسى فطرى است
توحید فطرى
نصاب توحید
توحید ذاتى، صفاتى، افعالى
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله توحید با word

1 آموزش کلام اسلامی؛ محمد سعیدی مهر، طه ، قم، 1377ش
2 پرتوی از قرآن؛ سید محمود طالقانی، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1358ش
3 پژوهشی در تاریخ قرآن کریم؛ سید محمد باقر حجتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1379ش
4 تفسیر احسن الحدیث؛ علی اکبر عرشی، بنیاد بعثت، تهران، 1371ش
5 تفسیر التحریر و التنویر؛ ابن عاشور، بی نا ، بی تا
6 التفسیر الحدیث؛ محمد عز دروز، دار الغرب الاسلامی، بیروت، 1421ق
7 تفسیر راهنما؛ اکبر هاشمی رفسنجانی و همکاران، بوستان کتاب قم، قم ، 1383ش
8 تفسیر القاسمی؛ محمد جمال الدین القاسمی، دار الحدیث ، قاهره ، 1424ق
9 التفسیر الکاشف؛ محمد جواد مغنیه، دار العلم للملایین، بیروت، 1990م
10 تفسیر المراغی؛ احمد مصطفی المراغی، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1418ق
11 تفسیر من وحی القرآن؛ سید محمد حسین فضل الله، دارالملاک، 1419ق
12 تفسیر نمونه؛ ناصر مکارم شیرازی وهمکاران، دارالکتب الاسلامی، تهران، 1374ش
13 تفسیر نوین، محمد تقی شریعتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378ش
14 تفسیر و مفسران؛ محمدهادی معرفت، مؤسسه ی فرهنگی التمهید، قم، 1379ش
15 تقریب القرآن الی الأذهان؛ محمد حسینی شیرازی، دارالعلوم، بیروت، 1424ق
16 روش شناسی تفسیر قرآن؛ علی اکبر بابایی و همکاران، سمت، تهران، 1379ش
17 سوگندهای قرآن؛ ابوالقاسم رزاقی، مؤسسه ی امام صادق (ع)، قم، 1383ش
18 الفرقان فی تفسیر القرآن؛ محمد صادقی، مؤسس الوفاء، بیروت، 1405ق
19 فی ظلال القرآن؛ سیدقطب، دارالشروق، 1972م
20 مجمع البیان؛ فضل بن حسن طبرسی، کتابخانه ی آی اله مرعشی نجفی، قم، 1403ق
21 مخزن العرفان؛ بانو امین، انجمن حمایت از خانواده های بی سرپرست اصفهان، اصفهان، بی تا
22 من هدی القرآن؛ محمد تقی مدرسی، مکتب العلاق المدرسی، 1410ق
23 المیزان فی تفسیر القرآن؛ محمدحسین طباطبایی، مؤسسه ی اسماعیلیان، قم، 1412ق
24 جهان بینی توحیدی، صفحه 100-
25جهان بینی توحیدی، صفحه 3-101

 

مقدمه معارف

همان طورى که امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) فرموده اند، قرآن کریم اقیانوسى است بى کران که رسیدن به اعماقش جز براى حضرات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) امکان پذیر نیست، ولى در عین حال، هم خود قرآن و هم معصومین (علیهم السلام) به مردم توصیه مى فرمایند که در آیات قرآن تدبّر کنند

قرآن کریم مى فرماید: «کِتابٌ اَنْزَلْناهُ اِلَیْکَ مُبارَک لِیُدبّروا آیاتَه[1]; کتاب پربرکتى را بر تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبّر کنند. بلکه به این اندازه هم اکتفا ننموده و کسانى که تدبر در قرآن نمى کنند را مورد مؤاخذه قرار داده، مى فرماید: اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ اَمْ عَلى قلوب اقفالها[2] )مگر در قرآن تدبر نمى کنند یا این که بر دلهاشان قفل زده شده؟)

همین طور پیغمبر اکرم(صلوات الله و سلامه علیه) و ائمه اطهار(علیهم السلام( سفارشات زیادى درباره رجوع به قرآن و تدبّر در آیاتش فرموده اند به خصوص هنگامى که جوّ فکرى جامعه دچار آشگفتى و تیرگى شده و شبهاتى در میان مسلمانان پیدا شود که موجب انحراف فکرى و عقیدتى گردد، در چنین شرایطى تأکید شده که حتماً به قرآن مراجعه کنید: اِذْا اِلْتَبَسَتْ عَلَیْکُمْ الفِتَن کَقِطَع اللَّیْلِ المُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالقرآن[3]; هنگامى که فتنه ها همانند پاره هاى شب تیره شما را فرا گرفتند بر شما باد به قرآن

با این که در بسیارى از روایات داریم که علم کامل قرآن نزد پیغمبر اکرم(صلوات الله و سلامه علیه) و ائمه اطهار(علیهم السلام) است و ایشان معلّم و مفسّر حقیقى قرآن هستند و خود قرآن هم به آن تصریح کرده است[4]; در عین حال مى بینیم که هم خود پیامبر و هم ائمه (علیهم السلام) تأکید مى کنند که به قرآن مراجعه کنند، و حتى اگر در صحت روایاتى که از ما نقل مىوشد شک کردید آنها را با قرآن بسنجید

بابى در روایات است به نام «عرض على الکتاب» و در کتابهاى اصولى ـ در باب تعادل و ترجیح ـ یکى از مرجّحات و یا شرایط اعتبار روایت، موافقت آن با قرآن ذکر شده است

پس، وقتى ما بخواهیم براى به دست آوردن اعتبار روایتى و یا دست کم ترجیحش بر روایت دیگرى آن را بر قرآن عرضه کنیم، باید مفهوم آیه بطور روشن بدانیم تا بتوانیم روایت را بر آن تطبیق کنیم و اگر طورى بود که مفهوم آیه هم مى بایست با روایت شناخته شود، دور لازم مى آمد و لذا، این شبهه که هیچ کس حق ندارد بدون مراجعه به روایات درباره قرآن تدبّر کند و از مفاهیم قرآن استفاده نماید، شبهه اى واهى است، و ما هم از طرف خود خداى متعال، و هم با تأکیدات پیغمبر اکرم(صلوات الله علیه) و سفارش ائمه اطهار مأموریم که در آیات قرآن تدبر کنیم. متأسفانه در این مورد کوتاهى هایى شده، تا آنجایى که حتى درس قرآن و تفسیر قرآن در حوزه هاى علمیه هم بسیار ضعیف و رو به نابودى مى رفت، تا این که در حوزه علمیه قم مرحوم استاد علاّمه طباطبایى رضوان الله علیه که این روزها در سوگ ایشان نشسته ایم، این توفیق را یافتند که تفسیر قرآن را در حوزه علمیه قم زنده کنند و این یکى از بزرگ ترین افتخاراتى بود که نصیب ایشان شد و همه ما به ایشان وامداریم و امروز یکى از بزرگ ترین مآخذ و برترین مدارک اسلامى براى شناختن معارف اسلام همین تفسیر شریفى است که ایشان تألیف فرمودند )تفسیر المیزان). خداى متعال ایشان را با اجداد طاهرینشان محشور فرماید و به ما توفیق دنبال کردن راه ایشان و قدردانى از زحمات ایشان و امثالشان را عطا فرماید

بهر حال ما به عنوان وظیفه اى که از طرف خدا و پیغمبر برایمان تعیین شده، باید در اطراف قرآن بیندیشیم; تدبّر کنیم و از گوهرهاى ارزشمندى که خداوند در این کتاب براى ما ذخیره فرموده، استفاده نماییم

امروزه بحمدلله اهمیت تعلیم و تفسیر قرآن تا حدود زیادى براى مردم روشن شده و گرایش بى سابقه اى نسبت به تفسیر قرآن پیدا کرده اند، ولى در عین حالى که از این استقبال دلشادیم، باید نگران این باشیم که مبادا کجروى هایى در تفسیر قرآن پیدا شود، چون در این صورت نه تنها جامعه را به حقایق اسلام نزدیک نمى کند، بلکه راههاى انحرافى را به سوى مقاصد شیطان باز خواهد کرد; و مى دانیم که متأسفانه چنین چیزهایى هم واقع شده است، و امروز گروههایى با نام هاى مختلف هستند که به گمان خودشان از قرآن استفاده مى کنند و افکار خودشان را با آیات قرآن اثبات مى نمایند، که بعضى از اینها کاملاً شناخته شده اند، و بعضى هم آنچنان که باید هنوز شناخته شده نیستند ولى فعالیتشان در این زمینه بسیار قوى است و ما باید هوشیار باشیم و در عین حالى که از گرایش مردم، بخصوص جوانان، به فهمیدن قرآن خرسندیم، باید ازاین که مبادا روشهایى انحرافى در تفسیر قرآن پیدا شود و خداى نخواسته مسیر جامعه را تغییر دهد بیمناک باشیم

البته در این مورد، سنگینى بار باز هم بر دوش روحانیان است که مى بایست این خلارا پر کند و به آنهایى که مى خواهند قرآن بیاموزند راه صحیح را ارائه دهند، چرا که همه منحرفین از روى عمد و غرض ورزى، دشمن اسلام و دولت اسلامى نشده اند، بلکه بسیارى از اینها که شاید اکثریتشان را تشکیل مى دهند، در اثر تعلیمات اشتباه و برداشت هاى غلط به این راه کشانده شده اند و متأسفانه ـ و با هزار تأسف ـ گاهى بعضى از اینها در گذشته مورد تأیید بعضى از روحانیان هم واقع شده بودند

بهر حال ما باید هوشیارانه با این مسائل برخورد کنیم و مواظب باشیم که راه صحیح قرآن را آن طور که خود قرآن و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نشان داده اند، دنبال کنیم و با بى غرضى تمام و بدون این که بخواهیم قرآن را بر مقاصد و افکار خود تطبیق کنیم، بکوشیم که افکار خود را بر قرآن منطبق نماییم، چرا که آن بلایى است که در زمان امیرالمؤمنین(ع) هم بوده و در نهج البلاغه یکى از دردهایى که حضرت على از آن مى نالد همین است که کسانى مى کوشند تا قرآن را بر افکار خودشان منطبق نمایند، نه این که افکار خودشان را بر قرآن عرضه کنند

وقتى در آن زمان، با این که از عهد رسول الله (صلى الله علیه و آله) هنوزت چیزى نگذشته بود کسانى همچون حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) وجود داشتند چنین انحرافاتى پیدا مى شده هیچ بعید نیست که در این زمان و با ضعف علمى ما، در سطح بسیار وسیع ترى پیدا شود

پس بدون شک، یکى از واجب ترین وظایف روحانیان این است که تلاش کنند تا تمام مفاهیم قرآن را هر چه صحیح تر و محکم تر در سطح هاى مختلف (عالى، متوسط، و ساده( تبیین کنند و در دسترس جامعه قرار دهد و این کار حتماً باید صورت پذیرد وگرنه باز هم باید منتظر انحرافات دیگرى بود که الان هم جریان دارد

امروز بیشتر جوانان مسلمان به طور جدى و بى تابانه مى خواهند تا مفاهیم قرآن را یاد بگیرند و حتى به خیال خودشان مثلاً با رجوع به معجم و; تحقیق هم بکنند و خیال مى کنند این، کار ساده اى است. شاید آنها در این گمان خودشان معذور باشند; ولى اگر کسانى که سالها در حوزه هاى علمیه بوده اند و دقت در آیات و روایات را از بزرگان دیده اند، آنها هم چنین بیندیشند، به حق آنها معذور نخواهند بود

وظیفه ماست که از موازینى که از علما و مفسیرین (رحمهم الله) به دست ما رسیده بهره گیرى کنیم و با تدبرات بیشتر سعى کنیم که مفاهیم روشنى از قرآن به دست آوریم و به جامعه عرضه کنیم تا دَیْن خود را به اسلام و قرآن ادا کرده باشیم

آرى، اگر چه فهمیدن معانى و تفسیر قرآن به این سادگى امکان پذیر نیست، اما اگر به کسى که مى خواهد قرآن را بفهمد، بگوییم که باید 30 سال کار کند و درس بخواند تا قرآن را بفهمد، معنایش مأیوس کردن او از فراگیرى معناى صحیح قرآن، و یا انداختن او در دامن منحرفین است. درست است که فهمیدن قرآن، احتیاج به زحمتهاى طاقت فرسا و تخصصهایى دارد، ولى بالاخره این زحمات را باید عده اى بکشند و حاصلش را در اختیار دیگران قرار دهند تا استفاده کنند

آنچه مى بایست عرضه کنیم باید مطالبى باشد که استنادش به قرآن جاى هیچ شکى نداشته و در عین حال به صورت پراکنده و بدون ارتباط و نظم هم نباشد، چون اگر مطالبى را پراکنده عرضه کنیم، علاوه بر این که یادگیرى مشکل است، آن فایده اى را که از یک نظام فکرى صحیح در مقابل نظامهاى فکرى غلط باید گرفت، نخواهد داشت

جایى که همه مکتب هاى انحرافى کوشیده اند که به افکار و اندیشه هاى خود یک شکل و نظامى بدهند; یعنى براى مطالبشان یک ریشه اى معرفى کنند و با ارتباط و پیوند با یک سلسله مسائل منسجم، یک کل منظم و هماهنگ به وجود آورند، ما که در جهت صحیح هستیم، در مقابل آنها، عیناً باید همین کار را بکنیم. یعنى معارف قرآن را به صورت سیستماتیک و منظم عرضه کنیم. به صورتى که پژوهشگر بتواند از یک نقطه شروع کند و زنجیروار حلقه هاى معارف اسلامى را به هم ربط بدهد و در نهایت به آنچه هدف قرآن و اسلام است نائل شود

پس ما ناچاریم معارف قرآنى را دسته بندى کنیم و به آنها شکلى بدهیم تا براى جوانانى که وقت کمى براى آموختن معارف قرآن دارند، یاد گرفتن آنها آسان باشد و در مقابلِ دیگر نظامهاى فکرى قابل عرضه باشد

دسته بندى معارف قرآن که توأم با تفسیر موضوعى خواهد بود ـ به طورى که آیات را بر حسب موضوعات دسته بندى کنیم و مفاهیم آنها را بدست بیاوریم و رابطه بین آنها را در نظر بگیریم ـ گرچه ضرورت دارد، امّا اشکالاتى هم در بر دارد

براى دسته بندى معارف قرآن باید نظام خاصى را براى موضوعات در نظر بگیریم; آن وقت براى هر موضوعى، آیه هایى را پیدا کنیم و در کنار یکدیگر قرار دهیم و بعد درباره آنها بیندیشیم و از همدیگر براى روشن کردن نقطه هاى ابهامى که احیاناً وجود دارد کمک بگیریم. یعنى; تفسیر القرآن بالقرآن ـ همان راهى که علاّمه بزرگوار در تفسیر المیزان نشان داده اند و عمل کرده اند ـ ولى باید توجه داشت که وقتى ما یک آیه اى را از سیاق خودش خارج کردیم و آیه را تنها و بدون رعایت قبل و بعدش در نظر گرفتیم، ممکن است مفاد واقعیتش بدست ما نیاید. به عبارت دیگر آیه هاى قرآن داراى قرینه هاى کلامیه اى هستند که گاهى در آیه قبل و گاهى در آیه بعد و حتى گاهى در سوره دیگرى یافت مى شود و بدون توجه به این قرینه ها، مفاد واقعى آیه ها بدست نمى آید

براى این که به این محذور دچار نشویم و آیه ها، مُثله و تکه تکه نشود و از مفاد واقعیتش خارج نگردد و مثل «لا اله»اى نباشد که «الاّ اللّه» آن نیامده باشد. باید خیلى دقت کنیم که وقتى مى خواهیم آیه اى را در تحت موضوعى و عنوانى قرار دهیم، باید آیه ها قبل و بعدش را هم در نظر بگیریم و اگر احتمال مى دهیم که در آیات قبل و بعد قرینه اى وجود دارد آنها را هم ذکر کنیم

هیچ مانعى ندارد آیه اى را که مى خواهیم مورد استفاده قرار دهیم، با یک آیه قبل و بعدش ذکر کنیم و آن دو آیه را بین پرانتز قرار دهیم. براى این که موقع مراجعه به آیه، از قرینه هاى کلامیه، غافل نشویم

این نکته را باز تکرار مى کنیم که همیشه باید به قرینه هاى قبل و بعد، توجه داشته باشیم. بطورى که حتى براى خود بنده (مؤلف) پیش آمده که گاهى روى آیه اى فکر کرده و استظهارى مى کنیم و بعد از مدتى متوجه مى شویم که در آیه قبلى، قرینه اى بوده که از آن غفلت کرده ام و اگر آن را مى دیدیم، نتیجه گیرى کامل تر و یا نتیجه دیگرى مى گرفتم و بنابراین، این نکته را نباید فراموش کنیم

ما که ناچاریم معارف و مفاهیم قرآن را دسته بندى کنیم و به تبع این دسته بندى، باید آیه ها هم دسته بندى شوند، یعنى براى هر بابى چند آیه ذکر کنیم، باید ببینیم که این دسته بندى را بر چه اساسى و طبق چه نظامى انجام دهیم؟

مى دانیم که قرآن کریم دسته بندى هاى مرسوم در کتب بشرى را لحاظ نفرموده است. کمتر سوره اى ـ حتى سوره هاى یک سطرى ـ را مى شود پیدا کرد که تنها راجع به یک موضوع صحبت کرده باشد. غالباً، حتى در یک آیه چند مطلب گنجانیده شده است و مفاد آیه داراى ابعاد مختلف و چهره هاى گوناگون است. مثلاً یک آیه، هم بُعد اعتقادى، هم بُعد اخلاقى، هم بُعد تاریخى، هم بُعد تشریعى و; دارد. که این نیز مشکلى براى تجزیه آیات است. ولى قابل حل است به این صورت که آیات را به مناسبتهاى گوناگون تکرار کنیم

]1[ص، 29

]2[سوره محمد آیه

.[3]اصول الکافى ج 2، ص 238

]4[در اوصاف پیغمبر اکرم(صلوات الله و سلامه علیه) هست که یُعَلِّمُهُمْ الکِتابَ وَالْحِکْمَهَ، بعد ازاین که مى فرماید: یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه و یُزَکِیهِمْ، یعنى بعد از تلاوت و تزکیه مردم، نوبت به تعلیم کتاب مى رسد

تقسیم بندى معارف قرآن

طرح دسته بندى آیه ها

پیدا کردن یک عنوان کلى براى مفهوم یک یا چند آیه کار مشکلى نیست. مثلاً آیاتى که درباره نماز یا جهاد یا امر بمعروف و نهى از منکر است; ولى شکل دادن و گنجانیدن عنوانهاى در یک نظام به این آسانى نیست. یعنى فرض کنید که ما همه قرآن را بررسى کردیم و مفاهیمى که بدست مى آید مثلاً تحت صد عنوان دسته بندى کردیم. حال خود این عنوانها را چگونه تنظیم نماییم تا یک نظام منسجمى به وجود بیاید؟ مثلاً آیه اول قرآن، حمد خداست، پس اولین عنوان «حمد خدا» مى شود و آیه اول سوره بقره راجع به کسانى است که هدایت قرآن شامل حال آنها مى گردد. و همین طور سایر عنوآنها، آیا به همین ترتیب عنوانها را دسته بندى کنیم؟ یا مى شود در بین اینها هم نظامى برقرار کرد و یک نقطه شروع طبیعى و منطقى برایش در نظر گرفت؟

این عنوانها را مى توان تحت عنوانهاى کلى ترى مندرج کرد. مثلاً، نماز، روزه، خمس، زکات و... را تحت عنوان عبادات; و بیع، اجاره، قرض و... را تحت عنوان معاملات، و همچنین سایر عنوانها. حالا خود این عنوانهاى کلى را چگونه تنظیم کنیم؟ و چه رابطه اى بین آنها در نظر بگیریم؟

طرحها

در این جا سه طرح را مى شود پیشنهاد کرد. البته طرحهاى دیگرى هم ممکن است عرضه شود ولى به عنوان نمونه، بهترین طرحهایى که براى تقسیم بندى معارف قرآن عرضه مى شود، ذکر مى کنیم تا در بین آنها یکى را انتخاب کنیم

  -1شاید ذهن با این تقسیم بندى بیشتر آشنا باشد; که محتواى دین به سه قسم تقسیم مى شود:          (1 عقاید، 2 اخلاق، 3 احکام). در تفسیر المیزان هم در بسیارى از موارد این روش یادآورى شده است. پس یک نحو تقسیم بندى این است که تمام معارف قرآن را به سه قسم تقسیم کنیم، یک دسته در باب اصول عقاید (توحید، نبوّت، معاد، عدل و امامت)، و جزئیات این اصول، مثلاً جزئیات عالم برزخ. دسته دیگر در باب اخلاق و دسته سوم، در باب احکام; که البته فقهاى ما در باب احکام این کار را کرده و (آیات الاحکام هایى) نوشته اند; مانند (کنز العرفان) و (زبده البیان)

این طرح شاید به نظر خیلى خوب بیاید ـ و طرح خوبى هم هست ـ ولى مى شود فى الجمله در اطرافش خرده گیرى کرد: یکى این که گنجانیدن همه مفاهیم قرآن در این سه بخش مشکل است. مثلاً یک بخش مهم از آیات قرآن درباره تاریخ انبیا و داستانهاى پیامبران است. درست است که در ضمن داستان نکته هاى توحیدى و تشریعى و اخلاقى هم هست. ولى مجموعه داستان نه این است و نه آن. بلکه یک بخش خاصى است که اگر جمله جمله کنیم، دیگر داستان نخواهد بود و اگر کسى بخواهد نظر قرآن را درباره اصحاب کهف بداند، معلوم نیست به کدام باب باید رجوع کند. و بابى روشن و گویا که انسان بتواند داستانها را مشخصاً پیدا کند وجود نخواهد داشت

یک اشکال جزئى دیگر هم وجود دارد و آن این که خود این سه قسم رابطه روشنى با یکدیگر ندارند و مى بایست با سختى رابطه اى بین آنها برقرار کرد. البته این اشکالات خیلى جزئى است و اگر طرح بهترى پیدا نکردیم، مى توانیم این طرح را اتخاذ کنیم

2ـ طرح دوم این است که بگوییم قرآن براى هدایت انسانهاست; «هدى للناس» است، و انسان، داراى ابعاد گوناگون مادّى، معنوى، فردى، اجتماعى، دنیوى و اخروى است و لذا معارف قرآن را بر حسب ابعاد وجودى انسان دسته بندى کنیم، و به این ترتیب محور تقسیم بندى را خود «انسان» قرار دهیم

البته این کار شدنى است و اشکال اساسى هم ندارد. ولى به نظر مى رسد که اشکال فنى اش از طرح اوّل بیشتر است. چرا که وقتى با دقائق مفاهیم قرآن آشنا مى شویم، مى بینیم که خود انسان را محور قرار دادن، از نظر قرآن، خیلى مورد قبول نیست و این یک نوع گرایش اومانیستى است که اصل را انسان قرار دهیم و همه چیز را در رابطه با انسان بسنجیم! قرآن با این نوع گرایش موافق نیست، و ما بخوبى مى بینیم که تمام مفاهیم قرآن در هر بابى که باشد، از عقاید گرفته تا اخلاق، مواعظ، داستانها، تشریعات، احکام فردى و اجتماعى و... همه یک محور دارد، و آن «اللّه» تبارک و تعالى است. و وقتى قانونى و حکمى را بیان مى کند، مى گوید: خدا این حکم را بر شما نازل فرموده; وقتى، «اخلاقى» را بیان مى کند مى گوید: این خلقى است که خدا مى پسندد: «انّ اللّه یحب المقسطین»، «واللّه یحبّ الصابرین» و «انّ الله لا یحبّ المفسدین.» و بنابراین محور اخلاق هم «اللّه» تبارک و تعالى است. به اصطلاح مکتب قرآن مکتب الللهیسم است و نه او مانیسم. پس محور را انسان قرار دادن یک نوع انحراف است و باید محور را در معارف قرآن «اللّه» قرار داد. و آن را حفظ کنیم

اشکال دیگر این است که ابعاد وجودى انسان مبهم بوده و مشخص نیست که انسان داراى چند بُعد است تا ما بگوییم که بر اساس یک تقسیم بندى روشنى که در ابعاد وجودى انسان سراغ داریم، آیات را تقسیم بندى مى کنیم. از طرفى، به حسب نظر ابتدائى، بین ابعاد وجود انسانى هم ارتباط روشنى وجود ندارد[1]

اشکال سوم این که، تقسیم بندى معارف قرآن، بر طبق ابعاد وجودى انسان نیز کار نازایى است چرا که مى بینیم، گاهى یک حکم الهى و یک خلقى که در انسان مدح شده، مربوط به بُعد خاصى از وجود انسان نیست، بلکه بسیارى از ابعاد وجود انسان با این حکم و قانون و اخلاق ارتباط دارند، بطورى که نمى شود گفت که این بیان قرآنى دقیقاً مربوط به آن بعد خاص وجود انسان است

3ـ طرح دیگر آن که، محور را «اللّه» قرار دهیم و تقسیمها را نه در عرض هم، بلکه در طول یکدیگر انجام دهیم; یعنى معارف قرآن را مثل یک رودخانه جارى و آبشارى که از منبع فیض الهى سرازیر است و بهر بخشى و مرحله اى که مى رسد، آن جا را سیراب مى کند، در نظر بگیریم: اَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اَوْدِیَه بِقَدَرَها;[2]; آبى را که خدا از آسمان نازل فرموده، هر وادى به اندازه ظرفیتش از این آب استفاده کرده و سیراب مى شود. باید معارف قرآن را مثل یک چشمه جارى ببینیم که از مرحله اى مى گذرد و وارد مرحله دیگرى مى شود که این مرجله ها تقسیماتشان طولى است. اوّل، نقطه معینى دارد که از آن جا شروع مى شود و از آن جا که لبریز شد به مرحله دوم سرازیر مى شود، که مرحله دوم فرعى از مرحله اول است. نه این که در کنار آن و قسیم آن باشد. گو این که تقسیمات طولى کم کم بجایى مى رسد که پخش مى شود و شاخه هایى هم پیدا مى کند، اما اساس بر این است که معارف قرآنى را بر حسب مراتب طولى در نظر بگیریم. این طرح به چند دلیل در نظر ما رجحان دارد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:37 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله دین زرتشت با word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله دین زرتشت با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین زرتشت با word

مقدمه
حیات زرتشت
تعالیم زرتشت
نیایش در آتشکده
دوزخ و بهشت از نظر زرتشت
گناهان از نظر زرتشت
مقام زن در دین زرتشت
پنجگاه نماز در دین زرتشت
شرایط درستی نماز
ترتیب وضو
قبله
خلقت دنیا از نظر زرتشت
زناشویی در کیش زرتشت
موانع زناشویی
کفن و دفن اموات
فلسفه آتش
بستن کشتی
تقسیم ارث
فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین زرتشت با word

- جان بی ناس تاریخ جامع ادیان- ترجمه علی اصغر حکمت تهران
انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
-رضایی عبدالعظیم تاریخ ادیان جهان انتشارات علمی
-دکتر فرهنک مهر دیدی نو از دین کهن فلسفه زرتشت تهران
انتشارات دیبا
-هاشم رضی اوستا

 

مقدمه

کیش زردشت و آیین ودیک هردو دارای یک ریشه و منشأ واحد هستند. هنگامی که صحرانوردان قبایل هند و اروپایی در هزاره دوم قبل از میلاد در مکانی از سواحل شرقی دریای خزر از یکدیگر جدا شدند یک قسمت آنها به سوی هند رو آوردند و عده‎ای دیگر به آذربایجان و ارمنستان داخل شدند. و این جدایی، دو فرهنگ جداگانه بوجود آورد. ساکنان ایران در این کشور بایر و عریان با آب و هوایی خشک خوی و خلقی خاص گرفتند و مردمی واقع‎بین، باهوش و مستعد و کارپیشه گشتند و شبانی و کشاورزی را انتخاب کردند. و آریانهای هند در آب و هوای مرطوب و گرم جای گرفتند و اوضاع زندگانی اقتضا می کرد که  به آسایش جسمانی و رخوت و کم‎کاری و خیالات فلسفی و افکار شاعرانه بگرایند

در ایران فکر و اندیشه در حول و حوش ضروریات زندگی دور می زد و تنازع بقاءو کشمکش حیات بیشتر واقعیت داشت بنابراین دین و مذهب بر پایه خلق و منش قرار گرفت و سعی و عمل در اندیشه ایرانیان به جای ریاضت و عزلت هندوان مستقر شد. و دین هند و دین زردشت دو ماهیت مختلف حاصل کردند و در دو قطب متضاد قرار گرفتند

شرح و بیان پیدایش مذهب زرتشت کار آسانی نیست و مأخذ موجود برخلاف منابع آیین ودا چندان روشن و موثق نیست. کتاب مقدس زرتشتیان اوستاست که مجموعه‎ای است از مطالب مختلف بدون ارتباط با هم و در حقیقت باقیمانده یک ادبیات باستانی کهنسال است

مهمترین قسمت اوستا یسناست که مشتمل برگاتها می‎باشد یعنی سرودهای زرتشت با لهجه محلی و از آن اطلاعات موثق درباره حیات و اندیشه‎های زردشت به دست می‎آید. قسمتهای دیگر ویسپرد، وندیداد، یشتها و خرده اوستاست که از نظر اعتبار به پای  یسنا نمی‎رسند

دین عامه مردم ایران هنگام ظهور زرتشت همان آیین وداها بوده یعنی اکثر خلایق قوای طبیعت را می‎پرستیده‎اند و به آنها دیو می‎گفتند، تجسم نیروهای طبیعی مانند آفتاب و ماه و ستارگان و خاک و آتش و آب و باد هستند. در میان این قوا اینتار یا ایندرا از همه برجسته‎تر است زیرا که کشنده اژدها و آورنده باران است ولی برخلاف آریانهای هند خدای خدایان نیست در ایران ایندرا تحت‎الشعاع میترا قرار گرفته که خدای عالم است و همه قبایل او را می ستودند. در خرده اوستا میترا مانند خدایی که پادشاهان قبل از آغاز جنگ نزد او نماز می‎برده‎اند یاد شده. نام خدای دیگر در عرض میترا ذکر شده او را واناشیل است که خدای گنبد آسمان و نگهبان نظم جهان است. خلاصه ایرانیان این قوای الهی و بعضی دیگر را  پرستش می‎کردند و در پیشگاه آنها در زیر آسمان صاف و در کنار محرابها با حضور موبدان قربانیها و هدایا می‎گذرانیده‎اند و آتش را می‎پرستیده و شربتی آسمانی و سکرآور که از فشرده گیاهی مقدس به نام هوما می‌گرفته‎اند و برای کسب خیر و برکت می‎نوشیده‎اند

حیات زرتشت

ظاهراً زرتشت دهقانزاده‎ای بوده از ریشه آریایی نام‎ او زورواستر و اصل آن زراتشتر کلمه آریایی کهنه است. و جزء اخیر آن اشترا به معنی شتر است

تاریخی حقیقی تولد زرتشت بسیار مجهول است. روایات ایرانی تولد او را در حدود 660 ق م نشان می‎دهد. و عده‎ای تاریخ قدیمی‎تر یعنی حدود 1000 ق م را تاریخ تولد او می‎دانند. محل تولد او نیز مجهول است. عده‎ای می‎گویند در ناحیه ماد (آذربایجان) شمال غرب ایران است و بعضی معتقدند در بلخ شرق ایران است. ولی از قرار معلوم او در غرب ایران زاییده شده و در شرق به کار دعوت خود پرداخته است

روایات باستانی می‎گویند که او در 15 سالگی نزد آموزگاری تعلیم یافت و از او کشتی (نام کمربند مقدس زردشتیان است شبیه زنار هندوان و این شباهت در دو مذهب قابل توجه است) دریافت کرد. از آغاز عمر به خوی مهربان و سرشت لطیف معروف گردید. وقتی 20 ساله شد خانواده خود را رها کر و برای یافتن اسرار مذهبی و پاسخ مشکلات روحانی در اطراف جهان سرگردان شد، شاید که نور اشراق درون دل او را منور سازد

روزی از دانایان پرسید بهترین کار که آسایش می‎آورد چیست؟ در جواب گفتند: سیر کردن گرسنگان، خوراک دادن به چهارپایان، فروزان داشتن آتش، افشاندن شیره هوماو آب و پرستش دیوان. زردشت در این سخن فکر کرد و گفت: از این همه چهار کار نخست درخور مردمی دادگر و روانی  آمرزیده است به جز پرستش دیوان که کاری است دشوار و جان بهشتی از آن بیزار

می‎گویند زردشت مدت 7 سال در غاری در تاریکی به سر برده و وقتی به 30 سالگی رسید مکاشفاتی به او دست داد. حتی برای او معجزاتی ذکر کرده‎اند. می‎گویند نخستین بار که کشف و شهود به او دست داده خیال شبهی که بلندی قامت او نه برابر انسان متعارف است بر او نمودار گردید. که او را فرشته هرمنه یعنی پندار نیک نامید و به او فرمان داد که جامه کالبد را دور ساز و آنگاه او صعود کرده و به پیشگاه اهورا مزدا یعنی خدای(1) نیرومند راستگویانم و سرانجام به عالم بی‎پایان خواهم رسید و در آنجا تو را ستایش خواهم کرد

پس از این مکاشفه بیدرنگ تعلیم خلایق را آغاز کرد و پس از ده سال نخستین کسی که آیین او را پذیرفت عمو زاده‎ وی بود. و مدت دو سال سعی کرد تا شاه را به دین خود آورد ولی به زودی تحت نفوذ کارپانها قرار گرفت آنها جماعتی بودند که به اعمال سحر و جادو اشتغال داشتند و به روش باستانی قربانیهای حیوانی به عمل می‎آوردند. آنها با اقتدار شیطانی بر ضد زردشت برخاستند و باعث دستگیری وی شدند. بعد از دو سال از او معجزه‎ای سر زد و اسب ویشتاسب را درمان کردو شاه به دین او درآمد. و درباریان هم به دنبال او به زردشت گرویدند. در این زمان زردشت در جنگ با دشمنان برپا ساخت و در جنگ اول قبایل تورانی را که به ایران حمله کرده بودند شکست داد و در جنگ دوم نیزکه زردشت 77 سال داشت پیروز شد ولی عاقبت کشته شد و نویسندگان اوستا می‎گویند چون تورانیان شهر بلخ را گرفتند یکی از آنها بر زردشت تاخته و او را در برابر محراب آتش در هنگامی که به عبادت مشغول بود به قتل رسانید

تعالیم زرتشت:

دینی که این پیغمبر ایرانی تعلیم فرمود یک آیین اخلاقی و طریقه یگانه پرستی است. وی مانند موسی خود موجد و شارع دینی نوین گردید، هرچند مبادی و معتقدات بازمانده از پیشینیان را پایه و مبنای تعالیم خود قرار داد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:37 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله عرفان عملی در اسلام با word دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله عرفان عملی در اسلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عرفان عملی در اسلام با word

مقدمه
عرفان عمله در اسلام
تاریخچه
تقسیم بندی عرفان
عرفان نظری
عرفان عملی
هدف عارف
شرایط سالک یا مرید شیخ یا مراد
توحید عارف
مقامات
توبه
ورع
زهد
درجات زهد
مراتب زهد
فقه
صبر
توکل
رضا
تسلیم
حالات
مراقبه
قرب
محبت
خوف
رجاء
شوق
مشاهده
یقین
اطمینان
ذکر
فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عرفان عملی در اسلام با word

1-قرآن کریم
2-اخلاق اسلامی-ویراست دوم: احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی –چاپ 11 سال 1381 چاپخانه صدف
3-اخلاق وتربیت اسلامی ،محمد تقی رهبر و محمد حسن رحیمیان:انتشارات سمت تهران
4-تحریر، تمهید القواعد: آیت الله عبدالله جوادی عاملی انتشارات زهرا
5-ترجمه و متن: منازل السائرین علل المقامات وصدمیدان خواجه عبدالله انصاری.دکتر عبدالغفور روان فرهادی
6-چهل حدیث حضرت امام خمینی(ره) موسسه تنظیم ونشر اثار چاپ 20 تابستان
7-سیری در عرفان دکتر گل بالاسعیدی انتشارات طریق کمال چاپ اول
8-فلسفه اخلاق: استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا چاپ 21سال 78 قم
9-آشنایی با علوم اسلامی(منطق-فلسفه-کلام-عرفان) شهید مطهری .انتشارات صدرا چاپ قم
10-متقین-سید مهدی شجاعی.انتشارات محراب قم چاپ سوم سال
11-مبانی عرفان و تصوف دکتر قاسم انصاری .چاپ چهارم 82 انتشارات طهوری
12-منازل السائرین :العارف الکامل عبدالله انصاری.ناشر موسسه دارالعلم-اعدادوتقدیم علی شیروانی
13-مجموعه مقالات اخلاقی وعرفانی تالیف دکتر شمس الدین ربیعی چاپ اول 79 انتشارات روژین تهران
14-نهج البلاغه –فیض الاسلام
15-نهج الفصاحه: ابوالقاسم پاینده

 

مقدمه

اگر تاریخ ادیان را در طول قرون و اعصار گذشته ورق بزنیم، بی شک باید به این حقیقت واقف شویم که آنچه بیش از همه درتکامل و تفکر بشری اثر گذاشته،‌ازکانال دین ویامذهب بوده است: قطعا با مطالعه دقیق چنین تفکری است که موقعیت وشرایط خاص روحی و یا حیاتی هر ملتی را میتوان تعیین ومشخص کرد. در این باب مستشرقین اروپایی هم بنوبه خود کتابها و رساله ها به رشته تحریر در آورده اند و هر کدام بنحوی اظهارات خود را به خوانندگان منعکس نموده اند:اما در این میان عرفان ویا تصوف جایگاهی بس عظیم  واندیشه ای خاص داشته:زیرا اعتقادداشته اند که کرامت به صاحبش اختصاص دارد بنابراین تصوف وعرفان با الهام از مکتب انسان ساز اسلام از مقام و منزلت ویژه ای برخوردار است و عرفان اصلی همیشه سرمایه خود را از اسلام گرفته و با ارائه تعلیمات درست و نشات گرفته از تعالیم اسلامی الهام بخش معارف عمیق گردد

در مکتب اسلام: تصوف وعرفان با مشخصات بارزی ارائه گردیده و در مراحل اولیه جهت تزیکه نفس وآراستن خود به ملکات الهی باید از تمام هواههای نفانی خود رهایی یابد تا خود را مظهر حق بداند: شخص عارف و یا صوفی بر مبنای کشف و شهود و عشق بسوی توحید مطلق: فنای فی الله و بقای باالله به مقام والای انسانی خود میرسد تا آن حد که نمی توان مفاهیم عالیه آن را در قالب کلام در آورد: موضوع تحقیق اینجانب مباحثی در زمینه های حالات ومقامات است:اما لازم میدانستم جهت تشریح وتوضیح اقدام به پیش نیازهای بحث و موارد مرتبط به آن اشاره بشود: تا بادیدی روشنتر و واضحتر:به موضوع پرداخته شود

عرفان عملی در اسلام

«مقام و حال»

برای شناخت و آشنایی بیشتر با مقام وحال در عرفان عملی: لازم است ابتدا مبحثی در رابطه با عرفان و تاریخچه آن وسپس عرفان عملی ارائه گردد وآنگاه به چگونگی مقام و حال در عرفان عملی بپردازم

کلمه عرفان در زبان انگلیسی مترادف ست با واژه Gnosis یعنی دانش رازهای روحانی وتصوف مترادف است با واژه Mystic به معنای رمز پسری پوشیده[1] عرفان معرفت بر حالی روحانی وتوصیف ناپذیر است که در آن حال عارف ارتباط مستقیم و بی واسطه با وجود مطلق پیدا می کند در چنان لحظه ای عارف ذات مطلق دانه وسیله برهان بلکه در ارتباط با ذوق وشوق درون خود احساس میکند: این تجارب را به مدد الفاظ و کنایات خویش بیان می داد. اما فهم وشناخت مقاصد او برای کسی که از آن عالم بیگانه است بدرستی حاصل نمی شود

بهر حال عرفان دانشی است که در مکتب اسلام متولد شده و با گذشت زمان راه تکاملی خود را پیموده است

عرفان عملی است که از دو دیدگاه میتوان با آن نگاه کرد

الف: بعد اجتماعی

ب:بعد فرهنگی

بعد اجتماعی: اگر اهل عرفان به عنوان یک پدیده اجتماعی ملاحظه شودمعمولا با آن متصوفه می گویند اما اگر به بعد فرهنگی آن توجه شود: بان عرفان می گویند: این دو در واقع مانند یک گروه وابسته بهم هستندآنها دارای افکار واندیشه، آداب ورسوم در مجالست و مصاحبت وحتی نوع پوشش وآرایش مخصوص به خود دارند

تاریخچه

آنچه که مشخص است اینست که در قرن اول هجری. گروهی بنام صوفی و یا عارف وجود نداشته اما این نام براساس شواهد تاریخی از قرن دوم هجری آشکار  شده است

اولین فردی که بنام صوفی یا عارف از آن یاد می شود«ابوهاشم صوفی کوفی» است و همین فرد بوده است

که برای نخستین بار در فلسطین مکانی بنام خانقاه به منظور اجرای عبادت گروه خود بنا نموده است

«صوفی» وجه تسمیه صوفی یعنی پشمینه پوشی آنهاست: زیرا به جهت اعتقاد به زهد واعراض از این دنیا تمایل به پوشیدن لباسهای نرم نداشته و بهمین خاطر لباسهای زبر و درشت پشم می پوشیدند و باینصورت بانها صوفی می گفتند

اما از چه زمانی گره فوق خود را عارف می خواندند اطلاع دقیقی در دست نیست. اما از گفته های سری سقطی که در سال 243 هجری وفات نموده چنین بر میاید. که احتمالا از قرن سوم هجری اصطلاح عارف متداول شده است در طول تاریخ تولد عرفان  و در هر عرفانی معروف ومشهور ظهور کرده اند که ذکر بعضی از آنها در اینجا ضروری بنظر می رسد


 

[1] -صحفه 8 سیری در عرفان-دکتر گل باباسعیدی:انتشارات طریق کمال چاپ اول 1377 تهران


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:36 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان با word دارای 57 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان با word

خلاصه پژوهش;

فصل اول

پرسش پژوهش;

فرضیه پژوهش;

اهداف پژوهش

متغیر پژوهش;

تعریف نظری متغیرهای پژوهشی

کودک خیابانی

کودک عادی

هوش هیجانی

کودک عادی

هدف پژوهش

اهمیت موضوع پژوهش;

فـصل دوم

پیشـینه

نظریه پردازان

دیدگاه توانایی (پردازش اطلاعات)

1-ارزیابی و ابراز هیجان

2-تنظیم هیجان در خود و دیگران

3-بهره برداری از هیجان

شاخه اول

شاخه دوم

شاخه سوم

فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی

شاخه چهارم

تنظیم هوشمندانه هیجان

دیدگاه مختلط هوش هیجانی (شخصیتی هیجانی اجتماعی)

مدل هوش هیجانی بار- آن

الگوی 5 بخش هوش هیجانی بار- آن

1-درون فردی

2-بین فردی

3-قابلیت سازگاری و انطباق

4-مدیریت فشار روانی

5-خلق عمومی

یافته های اصلی از مطالعه های مربوط به افراد باهوش هیجانی پایین و بالا

یافته های اصلی در مورد افراد با هوش هیجانی بالا

کودک خیابانی و پیشینه تاریخی آن

پیشینه کودک خیابانی و کار

تعریف واژه کودک خیابانی

عوامل بروز پدیده کودک خیابانی

نظریه ها و دیدگاههای مبنی بر عوامل تعیین کننده کار کودکان

دیدگاه مندلوچ

دیدگاه استرلینگ

دیدگاه السون

دیدگاه فانیت

فصل سوم

طرح پژوهش

جامعه آماری

نمونه وروش نمونه گیری

ابزار پژوهش;

روش اجرا

روش نمره گذاری

روش تجزیه وتحلیل

فصل چهارم

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

پیشنهادات برای تحقیقات آتی

محدودیت های پژوهش;

فهرست منابع

نمونه تست

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی مقایسه ای هوش هیجان کودکان عادی و کودکان کار و خیابان با word

حسین وفایی صنعتی بررسی واعتبار وپرسشنامه هوش هیجانی «دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی پایان نامه کارشناسی ارشد » چاپ نشده واحد مرکز

کلمن-دانیل .هوش عاطفی (ترجمه حمید رضا بلوچ) تهران جیحون 1379 دماس احمد هوش هیجانی  فصل نامه تعلیم وتربیت

عبادی –شیرین –حقوق کودک         تهران انتشارات کانون

کلمن- دانیل   هوش هیجانی توانایی محبت کردن ومحبت دیدن (نسرین پارسا تهران انتشارات رشد 1380)

محی الدین بناب.مهدی روان شناسی انگیزش و هیجان ،تهران نشر راه

معین. محمد. فرهنگ فارسی جلد سوم         تهران   انتشارات امیرکبیر

کوئن بروس مبنای جامعه شناسی علامعباس توسلی ورضا فاصل تهران انتشارات سمت

فرجی ذبیح الله انگیزش و هیجان تهران        نشر میترا

فصل دوم

پیشینه هوش هیجانی را می توان در ایده و کسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو کرد. وکسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود درباره هوش می نویسد کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارند که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمی‌توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم. مگر اینکه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در بر داشته باشند. وکسلر در کارهای خود به تلاش‌های دال حسی به سنجش حیات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است. نتیجه کوشش های دال در مقیاس رشد اجتماعی وایلند منعکس است

پیر (1984) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر هوش، کمک می کند. روان شناس دیگری نظیر مایر (1993) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنیه های هوشی هیجانی متمرکز کرده‌اند (جلالی 1381) پیش از 1990 پاین (1968) برای نخستین بار واژه هوش هیجانی را به کار برد و چنین نوشت

یکی از دلایلی که بسیاری از پژوهشگران در حال حاضر هوش هیجانی را مورد مطالعه قرار می دهد. این است که افرادی هوش هیجانی بالایی دارند در برخی جنبه های از دیگر افراد جامعه مؤثرترند

هوش هیجانی، احساس و تفکر را به کار می گیرد و موفقیت افراد را به زندگی بهترین نحو پیش بینی می کند (بس 1996 و هنگ 1996 به نقل از مایر سالوی و کارسو 2000)

شایان ذکر است که ایده هوش هیجانی پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983) استاد روان شناس دانشگاه هاروارد دنبال شد. وی هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگونی چون زبانی، موسیقیایی، منطقی ریاضی جسمی میان فردی و درون فردی می داند. گاردنر وجوه شناختی مختلفی را با عناصر از هوش شناختی یا به گفته خودش شخصیتی ترکیب کرده است. بعد غیر شناختی مورد نظر او مشتمل بر دو مؤلفه کلی است که وی آنها را با عناوین استعدادهای درونی و مهارت های میان فردی معرفی می‌کند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشکل از دو مولفه هوش درون فردی و هوش میان فردی است

طی یافته های کلمن (1998) سالووی و مایر (1990) اولین تعریف رسمی از هوش هیجانی مطرح می شود. در همان سال نیز مایر و سالوی همراه با دی پائولو اولین آزمون توانایی های هوش و هیجانی را به ثبت رساندند یک آزمون توانایی به جای اتکا به گردش دادن شخصی توانایی ها. توانایی های واقعی را می سنجد از آن پس از هر کسی در زمینه تحول مفهوم هیجانی به عنوان هوش حقیقی شناخته شده اند

بار آن هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندی افراد برای کسب موفقیت در زندگی تلقی می کند و آن را با سلامت عاطفه- یعنی وضعیت روانی یعنی و در مجموع سلامت هیجانی- در ارتباط مستقیم می بیند. بار آن برای اولین بار بهره هیجانی (EQ) را در برابر IQ که اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح کرد و از سال 19810 به تدوین پرسشنامه بهره هوش هیجانی EQ و توصیف کمی هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت فرد نیست

هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی دست که نشان می دهد دقت گزارش های هیجانی افراد چقدر متفاوت است و درک دقیق تر هیجان چگونه منجر به حل بهتر مسئله هیجانی در زندگی فرد می شود در واقع هوش هیجانی توانایی درک و ابراز هیجان ذهن و فهم و استدلال هیجان و نظم دادن به هیجان خود و دیگران است (مایر و سالووی 1997)

 هوش هیجانی آگاهی از احساس ها و استفاده از آن برای تماسی تصمیم های مناسب به زندگی و همچنین توانایی تحمل کردن ضربه های روحی و مهار آشفتگی های روحی است و به عبارت دیگر هوش هیجانی نوعی مهارت اجتماعی است یعنی با مردم کنار آمدن مهار احساس ها و رابطه با انسان ها و توانایی ترغیب یا راهنمایی دیگران (به نقل از علی حسین وفایی صفتی 1381-1380) هوشیاری هیجانی غیر مهارت در کنترل هیجانها به طوری که تعادل بین هیجانها و منطق را به نحوی افزایش دهد که فرد به شادکامی دراز مدت دست یابد (همین 1996)

عامل هوش عاطفی نوعی از با هوش بودن است. از دیدگاه روزبرگ (1992) هوش عاطفی از دو مؤلفه بینش فرد و استعداد فطری همدلی تشکیل شده است

مؤلفه اول: بینش فردی در همه موقعیت ها و به طور حتم در تمام مراحل حل مسئله، تصمیم گیری و یا انجام تکلیف یادگیری شایان اهمیت است

مؤلفه دوم: به هنگام انجام وظیفه و یا موقعیتی خاص در رابطه با دیگران ضرورتی  یا به شکلی است که در چنین موقعیتی رابطه ای متقابل میان ما و دیگران وجود دارد. با وجود این احساس همدلی حتی در صورت عدم حضور فیزیکی دیگران می تواند مؤلفه‌ای ضروری و حساس باشد

مثلاً: وقتی برای کسی یا از جانب کسی مطلبی می نویسیم شناخت مخاطب یقیناً بر اساس احساس همدلی نسبی در برقراری ارتباط اثر بخشی عاملی ضروری است. (حسین ئفایی صنعتی 81)

مایر و سالووی هوش هیجانی را متشکل از مؤلفه ای درون فردی می دانند که در پنج حیطه به شرح زیر خلاصه می شود

1-خودآگاهی[1] : به معنای آگاهی از خویشتن خویش، توان خودنگری و تشخیص دادن احساسات خود به همان گونه ای است که وجود دارد

2-اداره هیجانها:[2] به معنای اداره و کنترل هیجانها، کنترل احساسات به روش مطلوب و تشخیص منشأ این احساسات و یافتن راه های اداره و کنترل ترس ها و هیجانها و عصبانیت و … است

3-خودانگیزی:[3] به معنای جهت دادن عواطف و هیجانها به سمت و سوی هدف، هویشتن دار هیجانی و به تأخیر انداختن خواسته ها و بازداری و تلاش هاست

4-هم حسی[4]: به معنای جسمانیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاههای آنان و بها دادن به تفاوت های موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیا و امورات

5-تنظیم روابط:[5] به معنای اداره هیجان های دیگران و برخورداری از کفایت های اجتماعی و مهارت های اجتماعی است به نظر گاردنر، هوش هیجانی از دو مؤلفه تشکیل شده است. هوش درون فردی و هوش میان فردی هوش درون فردی، مبین آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش افکار باورها. احساسات شخصی و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای مورد نظر و در مجموع میزان کنترل شخصی بر هیجانها و احساس ها و خود رهبری است

هوش میان فردی: به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه چیزهایی انسان را بر می انگیزد، چگونه فعالیت می کند و چگونه می توان با آنها همکاری داشت. (جلالی 81)

 نظریه پردازان

با نگاهی به تعاریف متعدد هوش هیجانی دو خط نظری کلی را در این زمینه ی توان یافت. دیدگاه اولیه، هوش هیجانی را نوعی هوش تعریف می کند که هیجان و عاطفه را در بر می گیرد. دیدگاه بعد دیدگاه مختلط است که هوش هیجانی را با سایر توانایی ها و ویژکگی های شخصیت نظیر انگیزش ترکیب می کند

 دیدگاه توانایی (پردازش اطلاعات)

اصطلاح هوش هیجانی اولین بار در سال 1990 از سوی رابرو مایر و سالووی به عنوان شکلی از هوش اجتماعی تعریف شد. الگوی اولیه آنها از هوش هیجانی سه حیطه از توانایی ها را شامل می شود

1-ارزیابی و ابراز هیجان:

ارزیابی و ابراز هیجان خود به دو مؤلفه کلامی و غیر کلامی و ارزیابی و ابراز هیجان دیگران با مؤلفه های فرعی غیر کلامی و همدلی مشخص می شود (مایر و سالووی 1990)

 2-تنظیم هیجان در خود و دیگران

تنظیم هیجان در خود به معنی تجربه فراخورده کنترل و ارزیابی عمل و خلق خویشتن دست تنظیم هیجان در دیگران یعنی تعامل مؤثر با سایر افراد برای مثال آرام کردن هیجانات درمانده کننده در دیگران

 3-بهره برداری از هیجان:

با استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر، عمل و مسئله گشایش است. مایر و سالووی در 1997 مدل اصلاح شده ای از هوش هیجانی که بر مؤلفه های شناختی رشد هوشمندانه و هیجانی تأکید داشت ارائه دادند. این مدل هوش هیجانی را به صورت عملیاتی در دو سیستم شناختی و هیجانی بررسی می کند. سیستم استعداد تشخیص با وارد کردن، اطلاعات، توانایی پردازش اطلاعات را در تمام مدت و دستکاری سریع نمادها و ارجاع آن با دانش تخصصی را دارد. هر دو سیستم تک الگویی و کاملاً سنجیده عمل می کنند. مدل مورد نظر از چهار شاخه تشکیل شده که هر یک طبقه‌ای از توانایی ها را به صورت اساسی سنجیده و سلسله مراتب مرتب شده ای را نشان می‌دهند. (مایر و سالووی 1997)

شاخه اول:

ادراک و ارزیابی و بیان هیجان که شامل

 ادراک هیجان  می باشد

 تنظیم هیجان

فهم هیجان

 کنترل هیجان

در چرخه سیستم شناختی هیجانی این شاخه شامل بازشناسی و وارد کردن اطلاعات است. هوش هیجانی بدون شاخه اول نمی تواند شروع شود. اگر هر زمان احساس ناخوشایندی به سمت شخص آید شخص توجهش را از آن منحرف می سازد چرا که توجه به احساسات و آموخته است. درک هیجانی، توجه به رمزگشایی پیام های هیجانی که در حالات چهرع تن صدا و آثار هنری نهفته است را بیان می کند. برای مثال شخص حالات خنده و چیزهایی زیاد دیگری را در مورد هیجانات و احساسات دیگران درک می کند اما فرد دیگری این هیجانات و حالات را درک نمی کند. این توانایی ها، پایه و مهارت های پردازش اطلاعات مربوط به احساس ها و حالات خلقی هستند. افرادی که با سرعت و دقت هیجاناتشان را ارزیابی و بیان می کنند بهتر می‌توانند به محیط و اطراف خود پاسخ دهند افرادی که مهارت بیشتری در این کار دارند و بهتر می توانند به محیط اجتماعی شان واکنش نشان دهند و می توانند چهارچوب حمایت اجتماعی مناسبی را برای خویشتن بسازند (مایر و سالووی 1997)

 شاخه دوم:

تسهیل هیجانی تفکر که توانایی اولوین دادن و به کار گرفتن تفکر شخصی بر پایه احساسات در ارتباط با اشیاء، وقایع و سایر افراد، توانایی ایجاد یا تقلید هیجانات واضح و فعال جهت تسهیل قضاوت، تشخیص و حافظه مربوط به احساسات، توانایی استفاده از حالات هیجانی برای تسهیل مسئله گشایش و خلاقیت را در بر می گیرد (برای مثال احساس زمینه خلاقیت را تسهیل می کند) ین شاخه با استفاده از هیجان برای تقویت پردازش های شناختی است. هیجان دو سیستم شناختی را تسهیل می کند. احساسات شناخته شده، زمانیکه شخص تصور می کند که من ناراحت هستم و شناخت های متغیر، زمانیکه شخص در حالت ناراحتی فکر می کند که من خوب نیستم. تسهیل هیجانی بر تفکر و چگونگی ورود داده های هیجانی به سیستم شناختی و متغیر شناخت جهت مساعدت تفکر، تمرکز یافته است

فردی که هیجانات و معانی آنها و چگونگی ترکیب و بهبود آن ها را درک می کند،  استعداد درک حقایق بنیادی ماهیت انسان در روابط میان فردی را دارد

حالات هیجانی و اثرات آن می تواند افراد را به سوی هدف متفاوت هدایت کند. برای مثال خلق مثبت با احتمال بیشتری بیاید مثبت را ایجاد می کند در حالی که خلق منفی پیامد منفی را به دنبال دارد. (مایر، گاسکه و براون 1993)

این دو سبک متفاوت پردازش اطلاعات به ترتیب برای دو نوع متفاوت تکلیف مسأله گشایش نتیجه بخش است و این تغییر و تفاوت های سیستم شناختی ما را برای توجه به جهات اطرافمان از چشم اندازهای مختلف وا می دارد

مثلاً تفاوت میان شک و خوش بینی، مزیت چنین تفاوت هایی کاملاً آشکار است بیان شک و خوش بینی فرد را برای دیدن نقاط چندگانه و در نتیجه تصور یک مسئله به صورت عمیق ترغیب می کند. افراد با هوش از لحاظ هیجانی قادر به مهار و هدایت کیفیت های انگیختگی هستتند. دانش آموزی با یادآوری پیامدهای منفی شکست و یا ایجاد حالت ترس خود را برای مطالعه تحریک می کند. و به این ترتیب منجر به تقویت اعتماد به نفس تداوم و پشتکار در انجام تکلیف می شود. (به نقل از خسرو جاوید 1381)

 شاخه سوم:

فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ