سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر خداوند از نافرمانى خود بیم نمى‏داد ، واجب بود بشکرانه نعمت‏هایش نافرمانى نشود . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:42 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله زندگی نامه سهراب سپهری با word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله زندگی نامه سهراب سپهری با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله زندگی نامه سهراب سپهری با word

چکیده

مقدمه

تولد سهراب

کودکی سهراب

سرگرمی های سهراب

علاقه سهراب به نقاشی و شعر

تحولات زندگی سهراب

اولین کتاب

اتاق آبی

خاطرات سهراب

خط

معلم نقاشی

بدیع سپهری

زبان سپهری

صور خیال سپهری

تلمیح در شعر سهراب

انواع تلمیح در شعر سهراب

صدای پای آب

منابع و ماخذ

چکیده

سهراب سپهری شاعری است توانا که درست حدود سی سال کار و تجربه در زمینه شعر، مجموعه نسبتا عظیمی از خود به یادگار گذاشته که در نوع خود از بهترین نمونه های شعر معاصر ایران به شمار می رود

 برای شناخت جهان سهراب ابتدا باید با دیدگاهها و جهان بینی وی آشنا شد و سپس با دید او به جهان نگریست. دغدغه سپهری شناخت جهان و حق و حقیقت و رسیدن به کنه حادثه ها و رخدادهای جهان هستی است. جهانی که در آن همه چیز زیبا و دوست داشتنی است

اضطراب بنیادی سهراب همان تلاش برای رسیدن به راز هستی است و در این اندیشه ی مرتب به راز هستی است، که شاعر خود، هستی و زندگی پیرامون را به کلی از یاد می برد

  مقدمه

سهراب سپهری را مردم ما با دو مشخصه شعر و هنر می شناسند. شاعری که هنرمندانه می سراید و هنرمندی که شاعرانه احساسات و عواطف لطیف را در طرح های شگفت می ریزد و در مجموع آثاری ماندنی از خود بر جا می گذارد

انس سهراب را با قرآن در تبلور اندیشه او در جریان سیال شعری به خوبی می توان یافت. شعر سهراب القا کننده پیامهای اصیل است و از همه ساده تر و البته پر اهمیت تر نزدیک بودن خدا به وجود آدمی

   (( و خدایی که در این نزدیکی است ))

 سهراب که می داند حافظ فرموده است

   قلندران حقیقت به نیم جو نخرند                         قبای اطلس آنکس که از هنر عاری است

 هنر نقاشی را در بازجویی حقیقت به خدمت می گیرد و برای نیل به هدف با مردم با صفا و ساده دل ساعتها به گفت و گو می پردازد

در این مختصر به هنر آفرینی بزرگ پرداخته شده که به انسانها عشق می ورزید. تواضع او زبانزد خاص و عام بود. همه را پاک و درست و بی شائبه می انگاشت. شخصیتی آرام و محبوب

سهراب عاشق زلال، لطافت و پاکی آب و باران بود و این دو کلمه در شعرش جایگاهی بس رفیع دارند

تولد سهراب

سهراب در روزی آفتابی و پاییزی 15 مهر ماه سال 1307 حوالی ظهر دیده به جهان گشود کودکی را در کاشان در باغ اجدادی که بسیار بزرگ و پر از درختان میوه و گل وسبزه بود و در محله دروازه عطا قرار داشت گذراند

کودکی سهراب

پریدخت سپهری خواهر سهراب در کتاب سهراب مرغ مهاجر در خصوص کودکی سهراب می نویسد : زیر درختان تنومند کنار جوی اب پر لز گل های داودی شب بو زنبق و اطلسی بود که عطر دلپذیرشان خواب شب های کودکی مان را معطر می کرد لابلای گلها محل مناسبی برای بازی با عروسک ها به شمار می رفت سهراب هم همراه ما ساعت ها به این کار می پرداخت عروسک سهراب مردی بود که الاغهایی با خورجین داشت تمام این مجموعه پارچه ای را مادر با ذوق و سلیقه خاصی دوخته و پیدا بود که ساخت و پرداخت آن وقت و حوصله زیادی می طلبد

 سهراب پس از پایان دوره ابتدایی هنگام ورود به دبیرستان عروسک بازی را کنار گذاشت و تمام عروسکهایش را به من بخشید شب های تابستان در امتداد جوی اب زیر درختان تنومند عرعر و تبریزی که باد با همهمه وهم انگیزی در آنها می پیچید پشه بندها به پشت بام نقل مکان می کرد

پریدخت سپهری در ادامه شرح کودکی سهراب می نویسد :سهراب خود می انگاشت که دوران کودکی بسیار خوبی داشته است به رغم کسالت پدر که حالش روز به روز به دلیل نشناختن بیماریش بدتر می شد و این به وضوح غمی عمیق در چهره های ما بچه ها که شاهد ماجرا بودیم می نشاند

 سهراب و منوچهر با پسر عموهایشان به نامهای اسفندیار و تیمور همبازی بودند و گروه پسرهارا تشکیل می دادند  : که همگی با هم همراهی و موافقت داشتند و هر نوع بازی و شیطنتی را با هم اغاز می کردند گاه خانه شاگرد منزل این گروه را کاملتر می ساخت سهراب کوچکترین و در ضمن شیطان ترین واز نظر هیکل لاغرترین فرد گروه بود در مقابل در ورزش هایی چون ژیمناستیک پارالل ، بالانس و شنا بسیار ورزیده می نمود بارها شاهد بالانس زدن و به اصطلاح کاشانی ها عقرب برداشتن او روی لبه پشت بام بودم این امر اغلب با اعتراض مادر که از ترس چشمهایش را می بست روبرو می شد. سهراب تنها بچه ای بود که می توانست از ستونهای گچی حوضخانه و تمام درختان تنومند باغ فرز و چابک درچشم برهم زدنی بالا رود هروقت روی درخت های توت شمیرانی می رفت مارا که قادر به بالارفتن نبودیم وا می داشت با چنین جمله ای از او بخواهیم تا شاخه ای را بتکاند : آقای سهراب خان سپهری اگر شاخه تکاندنی هست تکان بفرمایید او بلا فاصله لگدی به شاخه می زد و می گفت ممنونم میل بفرمایید

شور و هیجانی که نزدیک شدن عید نوروز در بچه ها به وجود می آورد به هیچ رو قابل وصف نیست سهراب از گل های سنبوسه که لابلای گندم ها می رویید برای رنگ آمیزی روی تخم مرغ های سفره هفت سین بهره می گرفت

شب عیدی را به یاد می اورم که من و سهراب در حالی که بقچه های لباس عیدمان بالای بالشمان بود از شور و هیجان تا صبح نتوانستیم بخوابیم در تاریک روشن بامدادی آهسته درجا لباسهایمان را پوشیدیم ودررختخواب نشستیم تا بقیه بیدار شوند و ما بتوانیم حضور عید را که با آنقدر اشتیاق منتظرش بودیم با همه وجود لمس کنیم

 از نظر انجام تکلیف های مدرسه در تعطیلات نوروزی نگرانی نداشتیم چون تمام آنها را که حجم زیادی داشتند شب عید تمام می کردیم هر چند این کار تا نیمه های شب به درازا می کشید و توان مارا تحلیل میبرد ولی ارزشش را داشت زیرا دغدغه و تشویش درس و مشق که در سهراب زیادتر بود در طول تعطیلات راحت می شدیم

 مدیر دبستان سهراب شخصی معمم و مهربان بود که دوست خانوادگی هم به شمار می رفت سهراب بهترین شاگرد ش محسوب میشد چون همیشه نمره هایش بیست و شاگرد اول کلاس بود حتی در دفتر مدرسه که اخر هر هفته از نمره های بچه ها معدل می گرفتند اسم سهراب هرگز به عنوان نفر دوم نمی امد مدیر و معلمان خیلی دوستش داشتند و همیشه او را به عنوان نمونه معرفی میکردند با این حال سهراب از مدرسه و بخصوص اقای مدیر خیلی می ترسید

مدرسه ای که سهراب شش سال ابتدایی را در ان گذراند خیام نام داشت و به دبستان مدرس هم معروف بود چوب و فلک از برنامه های اجتناب ناپذیر انجا به حساب می امد روزی نبود که درزنگ تفریح چند بچه شیطان و خلافکار جلوی چشم دیگران پاهایشان به فلک بسته نشود . اما شخصیت خجول و ترسان سهراب دور از خانه و استعداد درخشان و نمرات عالیش هرگز پایش را به چوب و فلک نکشید ، ولی ترس از مدرسه و مدیر هیچگاه رهایش نکرد. همیشه با بی صبری منتظر رسیدن روز جمعه و روزهای تعطیل بود

درست برعکس مدرسه، سهراب در خانه بچه ای شیطان، زورگو و سرکش به حساب می آمد. در کتاب اتاق آبی در قسمت (معلم نقاشی ما) خودش به این نکته اشاره می کند

(( در مدرسه سر به زیر بودم، در خانه سرکش. در مدرسه می ترسیدم، در خانه می ترساندم.))

اغلب با خواهر بزرگش که زیر بار زورگویی او نمی رفت، کارشان به دعوا می کشید و ماجرا به پرتاب کتاب های یکدیگر به وسط حیاط ختم می شد

یک طرف سفره یا کرسی که او می نشست، کسی جرات نشستن نداشت. گاهی من، که ضمناً مطیع او هم بودم ، اجازه داشتم گوشه ای از کنار کرسی را در سمتی که او می نشیند اشغال کنم

پدر در تربیت بچه ها شخصی مستبد و با انضباط بود. هیچکدام از ما در حضور او اجازه نداشتیم طوری که حالت لمیدن داشته باشد ، تکیه بدهیم. اگر اینطور می شد، بلافاصله با لحن آمرانه ای می گفت : ((درست بنشین)). و ما فوری راست مینشستیم

از سوی دیگر ، جرات نمی کردیم با دست نشسته سر سفره حاضر شویم. تخطی عمدی از قوانین حاکم بر خانواده، معمولا تنبیه شدید را در پی داشت. سهراب در کتاب آبی از این موضوع سخن میگوید

(( قوس و قزح کودکی من در بی رحمی فضای خانه ما آب می شد.))

هنوز به درستی نتوانسته ام بفهم مکه پدر با آن همه خشونت چطور در مورد بعضی رفتارها و زورگویی های سهراب کوتاه می آمد و به او میدان می داد. شاید به این دلیل که انجام آرزوهایش را در آینده این پسر حساس، تیزهوش و با استعداد می دید.حتی عموها هم لطف مخصوص به او داشتند. بین خواهر زاده ها و اقوام دور و نزدیک نیز از محبوبیتی خاص برخوردار بود

سرگرمی های سهراب

یکی از بازی های تابستانی سهراب گل بازی بود. خاک کاشان خاک رس و چسبنده است و بازی با آن لطف خاصی دارد. سهراب با گل ماسک های گوناگون می ساخت. به این طریق که ابتدا صورتکی گرته می زد و بعد از خشک شدن گل روی آن را آنقدر کاغذ می چسباند تا به ضخامتی قابل قبول برسد آنگاه ماسک را به صورت های مختلف در می آورد. بچه ها از این ماسک ها در بازی هایشان بهره می گرفتند

با گل ماشین هم می ساخت. به این ترتیب که چرخهای گلی را پس از سوراخ کردن به وسیله ترکه ای چوبی به بدنه ساخته شده می پیوست و در جلوی آن جای شمع قرار می داد. تعدادی از این ماشین ها با نخ به هم اتصال می یافتند

در جاده پشت منزل و در فاصله ای نه چندان دور،کاروانهای شتر می گذشتند. سپیده دمان ، صدای زنگ کاروان ها با آوای خوش ساربانها که اغلب شعری از حافظ زمزمه می کردند، موسیقی دلنشینی به وجود می آورد که با خواب نوشین سهراب درمی آمیخت و او با این نواها از بستر بر می خواست

سهراب به موسیقی علاقه داشت . از سنتورخوشش می آمد و نواختن آن را توسط گروه ورزنده ، که گاه به میهمانی های ما می آمدند، از نزدیک دیده بود. از این رو سنتور مشقی کوچکی خرید و پیش خود به تمرین آهنگ های مختلف پرداخت. با نواختن نی نیز به همین طریق آشنا شد

 گاهی هم تمرین آواز می کرد. بدین شکل با دستگاهها و گوشه های موسیقی سنتی آشنایی یافت. از بچگی به آهنگهایی که گاه و بیگاه از گرامافون شیپوری عمویم در فضای خانه طنین می افکند، گوش می داد. صفحاتی از بدیع زاده، قمروتاج اصفهانی ; آهنگ هایی که این اواخر زمزمه می کرد ، ساقی نامه حافظ و ترانه های مستانه و زهره از داریوش رفیعی بود

گهگاه از درون اتاقش، صدایش را که این قطعه رامی خواند ، می شنیدیم

 این دخمه ای که به اسم ما نسارد( = اتاق زیر شیروانی) ، در آن مسکن گرفته ایم ، گذشته از اینکه مثل گور سرد و تاریک است ، در آن گرسنه و برهنه هم هستیم. چه میتوان کرد؟

اینجا پاریس است. پاریس بزرگ و بی حرکت. پاریسی که چون مادر بر روی پنج میلیون سکنه اش بال و پر گسترده است

امیل زولا در جوانی، آنگاه که غلیان احساسات قلب های ر شور را به هیجان در می آورد، دست های متشنج خود را روی شانه دوست نقاش و فقیرش گذاشت و گفت : سزان، تو تابلوی پاریس را نقاشی کن و من آهنگ آن را خواهم سرود))

یا قطعه یک قطره اشک اثر لامارتین را زمزمه می کرد: (( فرو ریزید ای اک های سوزانم ، با آرامش همیشگی خود فرو ریزید و در اینکار اندکی تعللنورزید. روزی مسکن شما قلبی پرشور و سینه ای پر هیجان بود. لیک افسوس که اینک ریزشگاهتان به غیر گونه ای زردو چهرهای پژمرده نیست))

یا قطعه ای از نظام وفا را می خواند

(( او که به ترانه های قلب من عادت کرده است، به هیچ نغمه دیگر مشغول نمی شود. قلب من چون سازی است که نوازندگان آن جمال و عشق اند و تا صدای آن به گوش می رسد ، من زنده هستم. کسی که عشق ، هدف و آرزویی ندارد، زنده نیست وزندگی را بدنام کرده است.))

من همواره عشق داشته امو در روزهای سرد پیری بیشتر بدان محتاج خواهم بود. ای شعله حیات و ای کانون عشق من ، بر من بتاب.شعاع زندگی من از توست. تو از من دوری ولی نور محبت ، فاصله های دور را به هم نزدیک می کند. من توانگر و ثروتمند نیستم، ولی قلب پاک و روشنم از هر جواهری گران قیمت تر است. من برقه محبتی را که آزرم و حجب روپوش آن بوده اند ، در چشم تو دیده ام . من در قلب تو، کلمه پاکدامنی را که روی خطوط درهم آرزوها نوشته شده است، خواندم

عشق تو ، به نوشته های من روح داده و نوشته های من از روح تو عبور کرده اند. دیوان من به نام تو تدوین شدهونام تو به دیوان من زنده خواهد بود. ))

مستمر خواندن این قطعات ادبی به بانگ بلند باعث شده که من هم آنها را در تنهایی خود زمزمه کنم و تا امروز در خاطرم بمانند. سهراب در این دوران بیشتر کتاب های رمانتیک از نویسندگان و شعرایی چون لامارتین ، گوته، امیل زولا، شاتوبریان، هوگو و ;  می خواند

 علاقه سهراب به نقاشی و شعر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:41 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی با word دارای 87 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی با word

چکیده                        
مقدمه                        1
پیشینه تاریخی قزوین                3
انگیزه های انتقال پایتخت                5
وجه تسمیه                    6
نژاد و زبان مردم استان قزوین             6
دین                        8
مفاخر                        9
بناها و یادمانهای تاریخی                9
موقیت جغرافیایی استان قزوین              11
جغرافیای انسانی استان قزوین            12
کشاورزی و دامپروری                13
صنایع و اشتغال صنعتی در استان          14
هنرهای دستی¬وصنایع محلی استان         14
قالیبافی در ادوار پیشین                  15
قالیبافی در قزوین                 16
طبقه بندی فرشهای موجود در قزوین:         17
فرش شهری باف قزوین            17
فرش روستایی باف قزوین         19
طبقه بندی شهرستانها بر اساس نوع بافت:     20
1 _ بوئین زهرا                  20
2 _ اوج                  28
3 _ طارم سفلی              36
4 _ الموت                 43
پیوست                     47
فهرست جداول              81
فهرست منابع                 82

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله فرش روستایی قزوین با تاکید بر سبک شناسی با word

1-آمیر،پل؛خداوند الموت؛ترجمه منصوری،ذبیح الله؛انتشارات جاویدان؛ تهران

2-آصف زاده،محمد باقر؛قزوین در گذر گاه هنر؛ چاپ اول؛ انتشارات بحرالعلوم؛ پائیز

3-ادواردز،سیسیل؛قالی ایران؛ترجمه صبا؛مهیندخت؛انتشارات فرهنگسرا؛

4- بیات،عزیزالله؛کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران؛ انتشارات امیر کبیر؛تهران؛

5- حصوری،علی؛سیمای قالی ایران؛مجموعه منتشر نشده

6- قدیانی،عباس؛تاثیر فرهنگ و تمدن ایران در جهان؛چاپ اول؛انتشارات فرهنگ مکتوب؛تهران؛

7- گلریز،محمد؛مینودر؛جلد اول؛انتشارات طه

8- دانشگر،احمد؛فرهنگ جامع فرش یادواره دانشنامه ایران؛چاپ اول؛مؤسسه چاپ و انتشارات یادواره اسدی؛بهار

9- نصیری،محمد جواد؛سیری در هنر قالیبافی ایران؛زمستان

10- نور محمدی،مهدی؛سر اغاز عکاسی در قزوین؛چاپ اول؛حدیث امروز؛

11- حضرتی،محمد علی؛قزوین آئینه تاریخ و طبیعت ایران؛سازمان ایرانگردی و جهانگردی استان قزوین؛

12- صحرائی،منیژه؛بررسی طرح و رنگ در دستبافته های منطقه قزوین؛سازمان میراث فرهنگی کشور؛

13- پرهام،سیروس؛دستبافهای عشایری و روستایی فارس؛جلد اول؛تهران؛امیر کبیر؛

14- مجابی،سید علی؛مقدمه ای بر تاریخ فرش دستباف ایران:از ظهور تا پایان قرن نوزدهم؛تهران؛مؤسسه فرهنگی هنری شقایق روستا؛

مقـدمــه

 هنر ودیعه ای است الهی در نزد بشر و قالی بافی جلوه ای است از هنری اصیل و ماندگار که حافظ اصالتها و فرهنگهای مردمان خالق خویش است

همانطور که می دانیم پیشینه قا لیبافی درایران به بیش از 2500 سال قبل میرسد و قدیمی ترین فرش به دست امده از میان یخهای سیبری پازیریک نام دارد که کارشناسان ان را متعلق به ایران دوران هخامنشی می دانند

قالی ایران در شناسایی تاریخ و فرهنگ  وهنر این کشور نامدار نقش جدی و معتبری ایفا نموده است

قالی بافی در ایران نخست در میان ایلات گله دار و روستاییان صاحب حشم شکل کرفت و به تدریج با لیده ورواج یافت

ابتدا این هنر محصول فکر عشایر ویکی از صنایع دستی کوچ نیشنان وروستاییان بود.قالی بافی برای انان نخست جنبه ی شخصی ونیازخصوصی داشته، به تدریج جنبه ی اقتصادی و بازرگانی پیدا کرده  و تبدیل به کالای انبوه بازاری شده است

فرش به عنوان نمودی ازفکرو اندیشه بشری با تغییر شرایط اقلیمی و جغرافیایی ، فرهنگی و اقتصادی و مذهبی با طرحها وسبکهای متفاوتی نمایان می شود. با توجه به این تنوع فراوان در بافت و سبکهای فرش می خواهیم آن را در استان قزوین ودر مورد فرش های روستایی این استان مورد بررسی قرار دهیم

در استان قزوین نیز مانند اغلب نقاط کشورمان هنر فرش بافی متاثراز تفاوتهای فرهنگی واداب ورسوم دیرینه همان منطقه است که این تفاوتها در مناطقی از این استان بسیار معنی دار و قابل مشاهده است

استان قزوین در محدوده استان‌های تهران، گیلان، زنجان و همدان قرار گرفته است. این استان جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ششصد هزار نفر را در خود جای داده است. آب و هوای معتدل این استان باعث مهاجرت اقوام ساکن شمال کشور به این استان شده است. مشاغل صنعتی در این استان رو به افزایش است مخصوصاً احداث شهرک‌های صنعتی در حومه استان موجب جذب نیروی کار شده است

این تحقیق برای اولین بار انجام می‌شود و می‌تواند کمکی باشد به تقویت و توسعه صنعت فرش‌بافی دارای شناسنامه مشخص و همچنین حفظ اصالت‌ها و از بین نرفتن فرهنگ‌ها و ثبت شدن آنها

محدودیت‌های بسیاری در این تحقیق وجود داشت. نبود هیچگونه  منابع مکتوب و کتابخانه‌ای، اضمحلال بافندگی در اغلب روستاها به دلیل گرانی مواد اولیه و نداشتن بازار مناسب برای فروش، کهن‌سال بودن بافندگان که هم ترک زبان بودند و هم حافظه ایشان را در یادآوری طرح‌ها و نقش‌ها یاری نمی‌داد، صعب العبور بودن راههاودور بودن بعضی روستاها و نبود وسیله نقلیه، عدم اعتماد روستائیان به محققان و کمک نکردن درپیشبرد مراحل تحقیق و حتی جلوگیری از روند تحقیق از اهم مشکلات بود

پیشینیه تاریخی قزوین

بر اساس نتایج بدست آمده از حفاری‌های باستان‌شناسی در محوطه‌های پیش از تاریخ استان قزوین خصوصاً تپه‌های تاریخی دشت قزوین (قره تپه، تپه زاغه، تپه قبرستان) واقع در جنوب شرقی شهرستان بوئین زهرا، نشان می‌دهد که این منطقه در هزاره 5 و 6 قبل از میلاد، زیستگاه جماعت‌های انسانی بوده است1یافته ها نشانگر مرحله یکجانشینی و کشاورزی در هزاره 7قبل از میلاد و برخورداری ساکنان ان از صنایع اولیه و نظام اجتماعی است .2

اردشیر بابکان معروف به شادشاپور بنای اولیه شهر قزوین را پایه‌گذاری کرد. وی قزوین را برای جلوگیری از تهاجمات دیالمه که ساکن نواحی شمالی قزوین بودند بنا نهاد. این پایگاه نظامی به مرور زمان توسعه یافت و هست اصلی شهر قزوین را به وجود آورد. موقعیت این شهر به عنوان گذرگاه مهم طبرستان (مازندران) و دریای خزر اهمیت فراوان داشته است. 3

از آنجا که قزوین بر سر چهار راه ارتباطی مهم کشور قرار گرفته است ،در طول تاریخ رویدادهای بسیاری دیده و نشیب و فرازهای فراوانی را طی کرده است

به طور مثال در حمله اعراب در سال 24 هـ . ق، این شهر ویران شد و رونق خود را از دست داد و مجدداً در دوران خلافت عثمان و هارون‌الرشید و دیگر فرمانروایان عرب آبادانی خود را باز یافت.

در نیمه اول قرن 5 حسن صباح در الموت قلعه‌ای بنا نهاد و فرقه اسماعیلیان را به وجود آورد و از این قلعه به عنوان پایگاه حکومت اسماعیلیان و ترویج عقاید اسماعیلیه بهره برد. در تاریخ آغاز حکومت اسماعیلیان را 559 هـ . ق بیان می کنند که با تسخیر  دژ تاریخی الموت در سال 654 هـ . ق، توسط هلاکوخان مغول به حکومت اسماعیلیان پایان داده شد[1]

تا زمان حمله هلاکوخان به الموت، سرزمین قزوین همواره شاهد نبردهای طولانی میان سپاه حکومتی و اسماعیلیان بوده است

پس از طی فراز و نشیب های بسیار سر انجام قزوین در زمان شاه تهماسب اول به عنوان پایتخت سلسله صفویان برگزیده شد

قزوین به مدت 82 سال پایتخت ایران بود[2]و در این دوران شاهد رونق و رواج انواع هنر در

این خطه هستیم. سرانجام در سال 999 هـ . ق شاه‌عباس اول پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد

  انگیزه‌های انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان

یکی از دلایل انتقال پایتخت ،داشتن عقیده‌ای خرافاتی است که وقتی سال‌های هجری قمری به 1000 برسد آخر زمان می‌شود و صور اصرافیل خواهد دمید و مردگان از گورها خارج خواهند شد و در پیشگاه خداوند حضور بهم خواهند رسانید[3]

بر اساس همین عقیده شاه‌عباس جوان به گمان اینکه با تغییر پایتخت می تواند خطر سال هزار را دفع کند از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد. وی این تغییر را همچون خاتمه یافتن یک عصر و آغاز یک عصر دیگرمی‌دانست. اما دلیل دیگری هم وجود داشت. شاه‌عباس از آب و هوای اصفهان لذت برده بود. به قول خودش: «در اصفهان فصل سال منظم است و هیچ فصل وارد فصل دیگری نمی‌شود.»

و سرانجام شاه‌عباس به اصفهان تغییر حاکمیت داد و تا 13 صفر هم صبر کرد تا احتمال هر گونه نحوست از میان برود و آن گاه دست به کشور داری زد[4]

وجه تسمیه

زبان‌شناسان نام قزوین را مؤخوذ از واژه «کاسپین Caspian» می‌دانند. این واژه نام دیگر دریاچه خزر است. بنا بر گفته استرابون، اقوامی  که در کنار این دریاچه بزرگ می‌زیسته‌اند، کاسپی «Caspi» خوانده می‌شدند. برخی از مورخین هم لفظ قزوین را از عبارت: «این کش وین» یعنی «بدان کنج بنگر» گرفته‌اند[5].استاد دکتر دبیر سیاقی وجه تسمیه ای را از علی اکبر دهخدا نقل می کند به نظر علمی تر و به حقیقت نزدیکتر می رسد . قزوین مرکب از «کزو» به معنای پسته کوهی و «ین» نسبت است یعنی سرزمین پسته. [6]

 نژاد و زبان مردم استان

مردم قزوین از نژاد آریایی، از خاندان دیلم و زبان آنها دیلمی بوده است. یعنی همچون مردم شهرستان رودبار و الموت کنونی  [7]

به این زبان تاتی هم گفته می شود و زبان‌شناسان این زبان را از خانواده مادی باستان به شمار می‌آورند. پس از استیلای اتراک سلجوقی و مغولان بر این استان، زبان محلی کم‌کم از بین رفته و به حکم ضرورت و اجبار به ترکی تبدیل شد. امروزه زبان مردم این استان بیشتر فارسی است اما به زبان ترکی و تاتی هم تکلم می‌کنند

 در این استان گروه‌های قومی خاصی زندگی می کنند که به لحاظ موقعیت سیاسی و جغرافیایی خاص این منطقه، به این ناحیه مهاجرت کرده اند. این گروها که شامل طایفه‌های متعددی نیز هستند عبارتند از

 1- کردها ولرها:

گروهی کوچ این طایفه‌ها را در زمان صفویه می‌دانند و گروهی معتقدند در زمان قاجار به این منطقه کوچ کرده‌اند. این طایفه‌ها در گذشته کوچ‌رو بوده‌اند

از مهمترین آنها می‌توان: چگینی، غیاثوند، کاکاوند را نام برد

 2- شاهسون:

در زمان حکومت نادرشاه افشار حدود12000خانوار شاهسون به رهبری دو برادر و به منظور حفاظت از مرزهای غربی به دشت مغان عزیمت کردند، در زمان زندیه این عده به شیراز کوچانده شده و سپس آقامحمدخان قاجار آنان را به حوالی قزوین و همدان و ساوه کوچ داد و لیکن امروزه یکجانشین شده‌اند و به کار دامداری و کشاورزی اشتغال دارند

به اعتقاد «هانری فیلد» مؤلف کتاب مردم‌شناسی ایران، قبایل شاهسون از نژاد ترک هستند که در اواخر قرن 18 م به این ناحیه کوچ کرده‌اند

از مهمترین طایفه‌ها می‌توان: اینانلو، رشوند، مافی و بغدادی را نام برد

 3- مراغی‌ها (کله‌بزی‌ها)

در حدود 1200 سال پیش از منطقه مراغه به این ناحیه کوچ کرده‌اند و در چند روستای بخش رودبار الموت و رودبار شهرستان زندگی می کنند. نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالب توجه و در خور توجه ویژه‌ است

 4- تات‌ها

این نژاد که تحقیقات جامعی بر روی آنها صورت نگرفته است ظاهراً جزو اولین گروه‌های مهاجر به این منطقه هستند

 دین

پیش از ورود اسلام  به این سرزمین دین مردم این منطقه زرتشتی بود. تا جایی که گفته می‌شود بناهای اولیه مسجدهای شهر قزوین بر روی آتش کده‌ها ساخته شده است

بعد از اسلام تا زمان صفویه تسنن و آغاز دوران صفویه تشیع، در قزوین به سرعت رو به گسترش نهاد. در حال حاضر 6/99% ساکنان استان مسلمانند و 4% به ادیان دیگر اعتقاد دارند

در گذشته تعداد مسیحیان بیشتر بود و دارای 3 کلیسا در قزوین بودند

 مفاخر

تاکنون رجال و مشاهیر بزرگ و نام‌آوری در زمینه‌های مختلف علمی، هنری، سیاسی و . . . از این سرزمین کهن برخاسته و هر یک توانسته‌اند با خلق آثار و اقدامات ارزشمند، تاثیری به سزا در پیشبرد فرهنگ ملی داشته باشند. شخصیت‌هایی چون: عمادالدین زکریا قزوینی جغرافیدان وصاحب کتاب عجایب‌المخلوقات، حمدا; ‌مستوفی مورخ و شاعر، عبید زاکانی شاعر طنزپرداز، شهید ثالث میرعماد استاد بزرگ خوشنویسی، سیدعبدا; شیخ‌الاسلامی (امجدالوزرا) اولین عکاس شناخته شده قزوین در دوره قاجار، ملاخلیل بن غازی قزوینی (ملاخلیل) فقیه و مفسر دوره صفویه، عمادالکتاب خوشنویس چیره‌دست، سیداشراف‌الدین حسینی(نسیم شمال) طنزپرداز آزادیخواه، عارف قزوینی آزادیخواه و شاعر ملی، علامه دهخدا گردآورنده فرهنگ سترگ دهخدا، به علاوه محمد قزوینی محقق و مصحح متون متون ادبی، علامه سیدابوالحسن رفیعی استاد حکمت و فلسفه، ابوالحسن اقبال آذر (اقبال السلطان) خواننده چیره‌دست آواز ایران، لامع قزوینی شاعر معاصر، محمدعلی رجایی رئیس جمهور شهید و

بناها و یادمان‌های تاریخی

1- مسجد جامع:

این بنا از آثار دوره ملک‌شاه سلجوقی و متعلق به قرن 6 هـ . ق است. گفته می شود این مسجد را بر روی اتشکده ای بنا کرده اند. این بنا از سبک‌های معماری سلجوقیان و صفویان است و دارای تزئینات گچ‌بری بسیار زیبا و خطوط مختلف کوفی، رقاع، ریاحی و ثلث می‌باشد

 2- عمارت چهلستون و عالی‌قاپو:

عمارت سلطنتی چهلستون از آثار دوره شاه ‌تهماسب صفوی است. این عمارت بنایی است دو طبقه که در وسط باغی واقع شده است. (تصویر 1)

بنای عالی‌قاپو از آثار دوره صفوی است. ناگفته نماند که بنای هشت بهشت اصفهان الگویی از عالی‌قاپوی قزوین است

 3- حسینه امینی‌ها:

حسینه امینی‌ها نمونه بارزی است از شاهکارهای هنر معماری، مشبک، گره‌سازی، گچ‌بری، آینه‌کاری، شیشه‌کاری و نقاشی هنرمندان قزوینی که  شکوه تحسین بر انگیزی دارد. ساختمان این حسینه در سال 1275هجری (دوره قاجار) به انجام رسیده و بانی آن حاج محمدرضا امینی است. (تصویر2)

از دیگر بناهای تاریخی این استان می توان به شاهزاده حسین (دوره صفویه)(تصویر 3)،دروازه تهران قدیم،دروازه درب کوشک،برجهای خرقان(دوره سلجوقی)،مقبره حمد الله مستوفی(دوره مغول)،کلیسای وانگ(دوره صفویه)،مسجد النبی(دوره قاجار)،مقبره پیر تاکستان(دوره سلجوقی)،و; اشاره کرد

 موقعیت جغرافیایی استان قزوین

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:41 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله فلج مغزی با word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله فلج مغزی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله فلج مغزی با word

چکیده
مقدمه
تعریف فلج مغزی
علل فلج مغزی
انواع فلج مغزی
عوارض فلج مغزی
درمان فلج مغزی
منابع

 

چکیده

فلج مغزی حالتی است که با خصوصیاتی نظیر فلج ، ضعف ، عدم هماهنگی و یادگیری نابهنجاری های حرکتی همراه است . این علایم به علت صدمات وارده بر مغز کودک قبل از این که به رشد کافی برسد به وجود می آید

عوامل بوجود آورنده ی فلج مغزی در سه دوره ی قبل از تولد ، هنگام تولد و بعد از تولد دسته بندی شده اند که عامل ضربه یا فشار بر مغز در هر سه مرحله تاثیر بیشتری نسبت به سایر عوامل داشته است

مشهورترین طبقه بندی کودکان فلج مغزی نظریه دنهوف می باشدکه عبارتند از : همی پلژی (احساس احساس درد در یک طرف بدن )

دی پلژی (فلج دو طرفه )

کوادری پلژی ( فلج دو دست و دو پا )

پارا یلژی ( فلج نیمه تحتانی بدن یا فلج هر دو پا )

آمار نشان می دهد از هر 1000 کودک در حدود 5/ 1 مورد آن به فلج مغزی دچارند و تعداد مبتلایان در بین مردان بیش از زنان و در بین سفید پوستان بیش از سیاه پوستان است

فلج مغزی در آمریکا پیش از 500000 نفر را تحت تاثیر قرار داده بیشتر به عنوان صدمات مغزی که قبل یا حین تولد رخ می دهد

مقدمه

فلج مغزی یک اصطلاح چتر مانند است برای توصیف یک گروه بیماریهای مزمن که در سالهای اول تولد ظاهر می شود و ناشی از نقص و تنزل حرکات که در طول زمان بهتر نمی گردد بکار می رود . این بیماریها با نقص رشد ویا تخریب حرکات برای کنترل حرکت در مغز همراه است

فلج مغزی به معنای معمولی کلمه یک بیماری به حساب نمیاید. فلج مغزی واگیر نیست، پیشرفت نمی کند و درمانی غیر از توانبخشی نیز ندارد. با وجود این که اغلب تصور می شودکه این یک شکل حرکتی است که بر اثر آسیبهای مغزی زمان تولد ناشی می شود، اما واقع امر این است که مکانیسم آن خیلی پیچیده تر می باشد. به منظور استفاده های عملی، میتوان فلج مغزی را سندرمی دانست که دارای علایمی از قبیل

ناهنجاریهای حرکتی

ناهنجاریهای روانی

تشنج

اختلالهای رفتاری

ناشی از آسیب مغزی می باشد، دانست. این علائم ممکن است آن قدر خفیف باشد که تشخیصشان با اشکال صورت گیرد و یا آن قدر عمیق باشد که فرد بطور کامل زمین گیر شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:41 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش با word دارای 156 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله طراحی روشهای عملی آشناسازی دانش‌آموزان با پژوهش با word

1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی

منابع فصل اول 

2- نگاهی تاریخی  

1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی  

1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی  

3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش   

1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

4-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی  

1-4-2- روش تدریس قالبی  

2-4-2- تعلیم و تربیت نقلی  

3-4-2- تعلیم و تربیت بانکی  

4-4-2- فقدان روح پرسشگری  

5-4-2- مطرح نشدن مجهولات

6-4-2- روش تدریس معلم محوری  

7-4-2- فقدان آموزش روشهای تحقیق در مدارس  

8-4-2- وضع نامطلوب کتابخانه‌های مدارس  

9-4-2- فقدان روحیه تحقیق در بین معلمان 

10-4-2- فقدان نشریات علمی و تحقیقی به زبان دانش‌آموزی

5-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی  

1-5-2- ترویج روحیه اکتشاف و مشاهده‌گری

2-5-2- روش تعلیمی حل مسأله

3-5-2- هماهنگی روش تعلیمی حل مسأله با چگونگی شکل‌گیری رشته‌های علمی  

4-5-2- انتخاب الگوی تدریس متناسب با شرایط رشد دانش‌آموزان 

5-5-2- دادن کار پروژه‌ای به دانش‌آموزان

6-5-2- توسعه و تجهیز کتابخانه‌ها و آزمایشگاه‌ها

7-5-2- اجتناب از مطالعه بی‌هدف  

8-5-2- مدرسه و نماد هویت پژوهشی  

جمع بندی و تلفیق آثار و نظرات موجود 

منابع فصل دوم 

1-3- نظریه گشتالت  

2-3- نظریه میدانی  

3-3- نظریه یادگیری اجتماعی  

4-3- نظریه انتقادی و دیالکتیکی  

5-3- نظریه سیستمها

6-3- نظریه زیست بوم خلاقیت و پژوهش   

7-3- نظریات انگیزشی روحیه تحقیق و پژوهش   

8-3- چارچوب نظری  

منابع فصل سوم 

فصل چهارم 

روش تحقیق 

1-4- روش تحقیق

2-4- تعریف واژه ها و مفاهیم

3-4- نحوه اندازه گیری متغیرها

4-4- جامعه مورد مطالعه

5-4- حجم نمونه

6-4- روش نمونه گیری

7-4- روش گردآوری اطلاعات

8-4- اعتبار ابزار گردآوری اطلاعات

8-4- روایی ابزار گردآوری اطلاعات

9-4- شیوه های تحزیه و تحلیل داده ها

فصل پنجم 

یافته های تحقیق 

فصل ششم 

خلاصه ، نتیجه گیری و ارائه راهکارها

2- نگاهی تاریخی

رشد و ترقی روحیه تحقیق و پژوهش در افراد جامعه نیاز به بسترهای مساعد اجتماعی، مذهبی و سیاسی دارد، اگر از منظر تاریخی به این موضوع بنگریم، بعضی از اقدامات و تصمیمات فضای جامعه را راکد و بسته می‌کند، جلوی هر نوع خلاقیت و نوآوری را گرفته و تا مدتها جامعه در وضع ثابت و یکنواخت باقی می‌ماند، نمونه مشهور در این مورد وضعیت اروپا در قرون وسطی است

هربرت جورج ولز (H.W.Wells) مؤلف مشهور کتاب ”کلیات تاریخ“ درباره عدم بردباری کشیشان قرون وسطی با اندیشه‌های نوین علمی می‌نویسد. ”کشیشان و اسقفان مردمی خشک و جزمی و پیرو مقررات کلیسا بودند و تا هنگامی که به پگاه کاردینالی می‌رسیدند. چنان برای رسیدن به هدف‌های نزدیک خو گرفته بودند که هرگز چشمشان به افقهای دورتر و فکرشان به اندیشه‌های پهناور جهانی نمی‌رسید و برای چیرگی نیروی کلیسا که همانا نیروی آنان شمرده می‌شد بر آدمیان می‌کوشیدند

این نابردباری و پرخاشگری کلیسا تنها وابسته به امور دینی نبود، گروهی پیران خودکامه و سختگیر و ریاکار و نادان و بدخواه که در شورای کلیسا اکثریت داشتند بر هر دانشی جزء دانش خویش با بدگمانی می ‌نگریستند و هر نوع فکر و اندیشه‌ای را می‌خواستند اصلاح کنند و گرنه مردود بود. آنان علم را محدود می‌خواستند و بر آن رشک  می‌بردند، هر نوع کوشش فکری جزء در حوزه آنان تنفر ایشان را بر می‌انگیخت.[1]

اصحاب کلیسا آشکار ابراز می‌کردند که انسان باید از تجسس و تحقیق دست بکشد و به حقارت و ضعف خویش در مقابل ایمان و عقیده و در بر الهامات و معجرات اعتراف نماید و به آئین مسیح چشم بسته ایمان بیاورد، کلیسا می‌کوشید که عقل و علم را در خدمت ایمان و مسیحیت در آورد، روحانیون برای تحکیم موقعیت خود و جلوگیری از افشای حقایق کسانی را که از طریق تتبع و تحقیق به کشف مسائل مجهول توفیق می‌یافتند یا با استدلالی محکم، ‌بطلان نظریات پیشینیان را ثابت می‌کردند، با حربه تفکیر و حبس کیفر می‌دادند و چه بساء منادیان حق و حقیقت را به دستور رهبران به وضعی فجیع محکوم به مرگ می‌ساختند.[2]

به عقیده  شریعتی متد در قرون وسطی کلی، ذهنی و قیاسی بود، متد ذهنی یعنی روش کشف قواینن و نوامیس طبیعت یاجامعه و تاریخ بشر به طریق عقلی، منطقی و ذهنی، یعنی همین قدر که مجهولی به بدیهیات اولیه برگردانده می‌شد معلوم بود و احتیاج به بررسی و تحقیق نداشت، متفکری که این متد را دارد، احتیاج به تجربه. و مطالعه در جزئیات و شناخت طبیعت و آزمایشگاه ندارد، می‌نشیند و راجع به هستی فکر می‌کند و قوانینی که در منطق انسان و در تعقل مجرد وجود دارد، کشف می‌کند و بر طبق آن قوانین دنیا را مطالعه می‌کند، بدون اینکه خودش در طبیعت نزدیک شود و یا در طبیعت مطالعه کند.[3]

در قدیم برای تحقیق روی زمین، روی درخت، روی انسان، روی جانور، روی آسمان احتیاج به نگاه کردن مستقیماً در معرض دید قرار دادن، تجربه کردن و مشاهده کردن نبود، بلکه گوشه خانه می‌رفتند، کتاب‌ها را دور خودشان جمع می‌کردند، پرده‌ها را می‌کشیدند و در تنهاییی به اندیشیدن خالی می‌پرداختند و این می‌شد کتاب طبیعیات درباره جانوارن، بدون اینکه جانور را دیده باشند، درباره سیارات بدون اینکه سیارات را نگاه کرده باشند درباره خلقت زمین، بدون اینکه کوچکترین تجربه‌ای در این مورد داشته باشند.[4] ; متد منطقی غیر تجربی، غیر مشاهده‌ای که همه متفکرین گذشته با این متد می‌اندیشیدند راه به جایی نمی‌برد، برای اینکه متد تحقیق منطقی درون گرایانه است ; این متدولوژی، این جور اندیشیدن به کلیات و ذهنیات، فقط منطق خالی و پرداختن به مسائل از طریق تعقل صرف، بدون توجه به جزئیات مانع پیشرفت علم بوده است.[5]

بعد از پایان قرون وسطی و با اصلاحاتی که در مذهب مسیحیت به عمل آمد. بویژه گرایش پروتستانیسم در مقابل علم، گرایش کاملاً مساعد و مناسب و فعال و پذیرا داشته است، همچنانکه ماکس وبر[6] نشان داده است در نظر پروتستانها علم خداوند  و مشیت‌های وی را نمی‌توان درک کرد، مگر با آگاهی بر کارها خداوند، علمی که مورد توجه پروتستانها قرار گرفت، در ابتدا فیزیک و سپس سایر علوم طبیعی و خصوصاً ریاضیات بود ; روبرت مرتون نیز با توجه به تجزیه و تحلیل‌های ماکس وبر در تأیید آن عقیده دارد که در قرن هفدهم، هیجدهم و نوزدهم پوریتانیها، به نحو کاملاً چشمگیر در پیشرفت علمی انگلستان، آلمان و ایالات متحده سهیم بوده‌اند، یوریتانها، همچنین در غنی کردن برنامه‌های علمی مدارس پیشر قدم بوده‌اند.[7]

زهد اخلاقی در مذهب پروتستاتیسم  کالون متضمن سه وظیفه بود

1-    کار : مبارزه با تنبلی، بیکارگی و مشارکت مثبت در تجلی عظمت و جلال خداوند

2-    داشتن زندگی سخت و دشوار : دوری از رفاه و لذت، دوری از زندگی پر تجمل و اسراف

3-    توجه به علم تجربی : آموختن علم تجربی وسیله‌آی برای درک آثار پروردگار است، مطالعه در زمینه علوم طبیعی باعث می‌شود تا بزرگی و فرزانگی خداوند بر مؤمن آشکار گردد. [8]

روحیه‌ای که در فوق تشریح شد، توسط نیرومندترین عنصر فرهنگی یعنی مذهب نتایج مهمی را در بر داشت، طرد هر گونه تفکر جادویی و خرافاتی، تکیه بر کنترل نفس، توجه و گرایش به آگاهی‌های علمی و تجربی، روحیه تحقیق و پژوهش را نهادینه کرد وتوسعه علمی و صنعتی را در اروپا و آمریکا به ارمغان آورد

در دنیای  اسلام هر چند در ابتدای گسترش آن، مسلمین به فکر مسائل نظامی، لشکرکشی  و تثبیت حاکمیت خود بودند ; اما تحولات بعدی که در مرکز امپراطوری اسلام پیش آمد، بغداد قرن نهم (بویژه با شروع خلافت بنی عباس) در درون خود ملیت‌های مختلف همچون ایرانیان، اعراب، سریانیان و ترکان را در خود جای داده بود و مهمتر اینکه اندیشه‌ها، متفکرین مختلف و دانشمندانی از چهار گوشه امپراطوری گسترده اسلام در آن جمع شده بودند، عالمانی که بعضاً یهودی، مسیحی، زرتشتی و حتی دهری (ماتریالیست) بودند

در چنین فضایی بود که رنسانس یا عصر طلایی اسلام شروع به تبلور نمود ; علم گرایی و علم پروری مسلمین شهره آفاق گردید و زمینه‌های رشد و گسترش فعالیت‌های علمی در جهان اسلام به سرعت شکل گرفت، و پنج حوزه مختلف مراکز علمی که همگی در شرق بودند به نحوه چشمگیری به اشاعه علم و تحقیق مبادرت می‌کردند، چین، هندوستان، ایران شمال بین النهین (سوریه امروزی) و حوزه اسکندریه (مصر) در هر یک از این حوزه‌ها یک یا چند شعبه از علوم بر دیگری رحجان داشت. در حوزه اسکندریه فلسفه و ریاضیات، در حوزه ایران طب و کشاورزی، در حوزه هندوستان نجوم و ستاره‌شناسی موقعیت برتری داشتند این مراکز به مثابه ستونی بودند که پایه‌های عصر طلایی علمی اسلام بر روی آن استوار گردید، در زمان اغلب خلفای عباسی روحیه تحقیق و پژوهشگری ادامه داشت و در زمان هارون الرشید و مأمون به اوج خود رسید، از مترجمین و محققین قدردانی می‌شد، گاهی در ازای هر کتابی که بعضی از دانشمندان (چنین ابن اسحاق و;) از یونانی ترجمه می‌کردند،  هموزن آن زر می‌دادند، بیت الحکمه اقدام مهم دیگری بود که در آن به عنوان یک مرکز علمی دانشمندان زیادی به امر ترجمه، نسخه‌بردراری از روی کتب و علاوه بر آن مرکزی بود برای بحث و مجادله علمی، بیت الحکمه در عصر خودش معتبرترین و غنی‌ترین منبع علمی دنیا به شمار می‌رفت.[9]

بسیاری از دانشمندانی که در عصر طلایی در بغداد گرد آمده بودند، از مناطق دیگر دنیای آن روز، راهی مرکز امپراطوری اسلام شده بودند. از آنجا که حکومت کمتر درصد مداخله تفتیش و تفحص در خصوص اعتقادات شخصی دانشمندان بر می‌آمد، لذا دانشمندانی که مسلمان نبودند، با اطمینان خاطر می‌توانستند در بغداد به فعالیت بپردازند همچنین حکومت اصرار چندانی برای تحمیل عقاید خاصی (اعم از مذهبی، فلسفی یا سیاسی) به دانشمندان نداشت که این خود عامل مثبت دیگری برای جذب و جلب آنان بود. حضور صدها دانشمند مسیحی، یهودی و زرتشتی در جهان اسلام، بویژه در مرکز آن بغداد، بهترین گواه تأیید این مدعاست.[10] به عقیده نهرو دوران خلافت عباسی مخصوصاً از جهت علاقه و توجهی که به علوم نشان می‌دادند اهمیت خاصی دارد، عرب‌ها روح علمی تحقیق و تکاپو داشتند و به این جهت آنها پدران علوم جدید شمرده می‌شوند.[11]

به عقیده جورج سارتون ”پیش از سده دوازدهم، مسلمانان در شرق و غرب بطور چشمگیری برتر ازدیگران بودند و در پیشاپیش بشریت قرار داشتند، ولی از سده دوازدهم به بعبد بتدریج به دنیای لاتین (غرب) منتقل شد ; پس از پایان قرون وسطی شرقیان در همان جا ماندند و غربیان هر چه سریعتر از طریق کشف به پیش تاختند

1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی

جورج سارتون معتقد است، مردم شرق و غرب در معرض بزرگ آئین مدرسی قرار گرفتند، مردم غرب از آن به در آمدند، ولی شرقیان شکست خوردند ; مردم غرب علاج را یافتند (علاج رهایی از آئین مدرسی)، یگانه علاج، یعنی روش تجربی را، اما مردم شرق از پذیرفتنش غفلت کردند و یا آنرا کاملاً نشناختند.[12]

مهدی فرشاد آئین مدرسی را به عنوان یکی از موانع اصلی روحیه کنجکاوی و پژوهشگری علمی می‌داند، زمانی که هر نوع بحث و محض در مسائل علمی و اصولاً تعلیم و تربیت علوم غیر دینی و فلسفه در مدارس حوزه خلافت از جمله ایران ممنوع شده بود و فقط آموزش مطالب دینی مجاز بود، آنچه که در تاریخ علم بنام آئین مدرسی خوانده می‌شود گرایشی در جهت اعتقاد به اولویت الهیات بر معقولات مشخص بوده است. در آئین مدرسی علم دنیا می‌باید در خدمت الهیات در آید و شناخت پدیدارهای جهان معطوف به شناخت منبع علمی باشد. علوم عقلی در آئین مدرسی مکمل باورهای منقول دینی است و تعقل و اندیشه‌ علمی در مسیر کلی اعتقادات مذهبی جریان پیدا می‌کند. در آئین مدرسی، آنطور که در، ازنای تاریخ تمدن بشر پدید آمده‌اند، تفکر آزاد و پرسش‌های بنیادی در باب مسائل دینی و به سئوال گذاشتن اصولی که مبانی دین را تشکیل می‌دهند مطرود است و فلسفه به عنوان سمبل عقل گرایی و گرایش مستقل و غیر وابسته به اعتقادی خاص مطرود واقع میگردد و در نظر یک معتقد به آئین مدرسی، گمراه کننده شمرده می‌شود. در جهان اسلام، خاصه از سده‌های یازدهم میلادی (پنجم هجری) به بعد آئین مدرسی رونق بیشتری یافت و این رونق بتدریج به اشراف کامل الهیات بر طبیعیات انجامید.[13]

 1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی

در مکتب اسلام اساس فقه بر روی چهار پایه قرآن، سنت، عقل و اجماع قرار دارد، فقهایی که در کاربرد و استفاده از رأی بسیار احتیاط کرده و به تعبیر امروزه با کل مسئله رأی، استنباط، قیاس، عقل واجتهاد برخوردی محافظه کارانه داشتند بنام اصحاب حدیث مشهور شدند، زیرا اتکاء آنان بیشتر و حتی الامکان به حدیث و سنت رسول الله (ص) بود تا اجتهاد و استنباط، در سر دیگر طیف، آندسته از فقها قرار داشتند که محدودیت چندانی برای رأی و نظرشخصی قائل نبودند، این دسته بنام اصحاب الرأی شهرت یافتند. چون برای رأی حساب زیادی باز می‌کردند. در میان این دو قطب، چهار مشرب عمده فقهی در نزد اهل سنت بوجود آمد، اگر از اختلاف کوچکتر و فقهی بگذریم. شاید بتوان گفت که تفاوت زیربنایی چهار مشرب حنفی،مالکی، شافعی، جنبی خلاصه می‌شود در میزان یا درجه استفاده از قیاس و استنباط (عقل) از یکسو و سنت و حدیث از سوی دیگر، به این معنا که در مذهب حنفی در مجموع قیاس، رأی یا استنباط و عقل از اعتبار زیادتری برخوردارند. در حالیکه در منتهی الیه طیف یعنی در مذهب حنبلی تأکید اصلی بر روی سنت و حدیث می‌باشد

هر چه از مذهب حنفی به سمت مذاهب دیگر می‌رویم، عنصر تفکر یا عقل گرایی کم رنگ شده و بجای آن اتکاء به سنت و حدیث افزایش می‌یابد، به لحاظ زمانی هر قدر به شروع عصر خاموشی علم و تحقیق نزدیکتر می‌شویم، از حنفی گری دوره شده و به حنبلی‌گری نزدیکتر می‌شویم.[14]

 از میان خلفای عباسی کسی که بیش از همه در خاموش شدن چراغ علم نقش داشت، المتوکل بود (247-232 ه . ق) (861-847 م) زیرا در دوره این خلیفه اتکائ به سنت و حدیث افزایش یافت، مسعودی مورخ اهل سنت در مروج الذهب می‌آورد که چون خلافت به متوکل رسید، امر به ترک نظر و مباحثه و جدول و ترک اعتقاداتی که در ایام خلفای قبلی (معتضم وواثق) وجود داشت کرد و مردم را به تسلیم و تقلید فرمان داد و شیوخ محدثین (علماء حدیث) را به تحدیث و اظهار سنت و جماعت خواند، او میلی عظیم نسبت به اهل سنت و حدیث داشت و مخالفت با اهل نظر را اغاز کرد، متوکل با عقیدت مأمون و معتصم وواثق مخالفت کرد و جدال و مناظره در آراء را ممنوع ساخت و هر که را بدین کار دست زد مجازات نمود و امر به تقلید داد و روایت و حدیث را آشکار کرد، و بقول مرحوم حائری خلاقیت و کنجکاوی اولیه مسلمین جای خود را به یکسونگری و حاکمیت سفت و سخت سنت داد.[15]

در جهان تشیع نیز دو گرایش اصلی ”اخباریین“ و ”اصولیون“ وجود داشته است، اخباریین حق رجوع مردم عادی را به قرآن ممنوع دانستند و مدعی شدند که تنها پیامبر و امام حق رجوع به قرآن دارند، دیگران باید به سنت یعنی اخبار و احادیث رجوع کنند، این گروه رجوع به اجمال و عقل را نیز جایز ندانستند زیرا مدعی شدند که اجماع ساخته و پرداخته اهل سنت است، عقل هم به دلیل اینکه جایزالخطاست قابل اعتماد نیست، پس تنها منبعی که باید به آن رجوع کرد اخبار و احادیث است و تفسیر به رأی و به تبع آن اجتهاد را منع کردند.[16] در مقابل اصولیون معتقدند که استفاده مسلمین از قرآن به صورت مستقیم است، معنی تفسیر به رأی که نهی شده این نیست که مردم حق ندارند با فکر و نظر خود قرآن را بفهمند، بلکه مقصود این است که قرآن را براساس میل و هوای نفس و مغرضانه نباید تفسیر کرد، اصولیون می‌؛ویند خود قرآن تصریح می‌کند و فرمان می‌دهد که مردم در آن ”تدبر“ کنند و فکر خود را در معانی بلند قرآن به پرواز در آورند، پس مردم حق دارند که مستقیماً معانی آیات قرانیه را در حد توانایی بدست آورند و عمل نمایند.[17]  و به همین دلیل است که علم اصول سر و کارش با محاسبات عقلی و ذهنی است و موشکافی زیادی دارد وعلمی پویا متغیر و متحول است.[18] بنابراین در اعتقادات ”اصولیون“ به عنصر دینی ”اجتهاد“ توجه زیادی می‌شده است

به عقیده شریعتی اجتهاد بر جسته‌ترین شاخصه روح علمی و بینش اعتقادی اسلام است، و موجب می‌شد که اندیشه اسلامی در قالب‌های ثابت زمان متحجر نشود و فهم مذهبی و قوانین و احکام دینی بصورت سنت‌های راکد و تعبدهای موروثی و اعمال تکراری و عبث و بی‌روح در نیاید ; و همواره نو و مترقی بماند و پیشاپیش زمان همواره در حرکت و کمال باشد و نه تنها از زمان عقب نیفتد، که زمان را نیز با خویش به جلو براند  و از رکود و توقف روح اجتماعی و فکر علمی جامعه اسلامی مانع گردد و هدفش نه تنها تطبیق احکام اسلامی با احتیاجات نوین و هماهنگی با حرکت زندگی جدید، بلکه خلق این احتیاجات و تحریک زندگی باشد و این بود که علمای بزرگ اسلامی خود بزرگترین علمای غیر مذهبی به شمار می‌آمدند و مدارس اسلامی در عین حال کانون‌های علوم طبیعی و علوم انسانی بودند.[19]

اجتهاد دروازه‌ای بود بر مدینه روح و فرهنگ مذهبی که قافله زمان از آن گذر داشت و دری بر دارالعلم اسلامی که همواره هوای تازه به درون می‌آورد، کوشش آزاد و مستقل علمی است در راه شناخت متکامل و مترقی زمان شناس مجتهدان آگاهش ; استخراج و استنباط مدام حقایق نوین بر حسب تکامل اندیشه و علوم بشری ; اجتهاد پا به پای نیازهای اجتماعی پیش می‌آید و با اجتهاد فکری درذهن متحول و متکامل هر عصری تجلی نوینی دارد و بر حسب قدرت فهم‌ها و عمق احساس‌ها و پیشرفت علوم، ابعاد نوتر و بطون پنهانی‌تر آن نمودار می‌شود.[20]

هدف از بررسی این مختصر  نگاه تاریخی این بود، که نشان داده شود، جریان‌های کلان سیاسی، فرهنگی که در سطح جامعه وجود دارند در ایجاد و یا منع روحیه تحقیق و پژوهش در نظامهای آموزشی تأثیر می‌گذارند. تقریباً در تمامی کشورها نظامهای سیاسی ودینی متغیر مستقل بوده اند و نظامهای آموزشی متغیر وابسته، بنابراین جهت‌گیریهای نظام سیاسی و دینی در نظام آموزشی آشکار می‌شده است. همچنانکه در قرون وسطی به علت موضع‌گیریهای کشیشان بر علیه دانشمندان و صاحبان آراء و اندیشه‌ها و غلبه متد قیاسی وذهنی بجای متد تجربه و مشاهده روحیه علم و تحقیق متوقف شده بود و بعدها رویکردهای موجود در مذهب پروتستان (توجه به علوم تجربی برای درک آثار خداوند) آنرا متحول کرده در جهان اسلام نیز آئین مدرسی و اصحاب التحدیث و اخباریگری و اشاعره و منع اجتهاد، تفکر آزاد و پرسش‌های بنیادی در باب مسائل هستی را مطرود می‌دانست، غلبه این گرایش موجب خاموش شدن چراغ علم و تحقیق می‌شد، در هر مقطعی فقه پویا، عنصر اجتهاد و جریان اصولگیری و معتزله و اصحاب الرأی غلبه داشت و با آئین مدرسی مقابله شده است، زمینه برای خلاقیت، کنجکاوی علمی و همراهی با پیشرفت‌های علمی زمان فراهم شده است

این وضعیت در زمان حاضر نیز می‌تواند مصداق داشته باشد، یعنی جهت‌گیری کلان نظام سیاسی و دینی بر نظام آموزشی تأثیر می‌گذارد، حکومت می‌تواند فضای جامعه را برای ابراز نظر و بیان عقیده پیرامون مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و طبیعی باز نگه دارد و معلمان و استادان بتوانند آزادانه ابراز اندیشه کنند، در اینحالت دانش‌آموزان و دانشجویان نیز روح پرسشگری پیدا می‌کنند و روح کنجکاوی در آنها نهادینه می‌شود و بر عکس جهت‌گیریهای حکومت و نظام دینی می‌تواند فضایی را بوجود آورد که معلمان و استادان سرخورده شوند و با خودسانسوری و ترس به ابراز عقیده و نظر بپردازند، در جنین فضایی دانش‌آموزان و دانشجویانی که در این جامعه و نزد این معلمان آموزش می‌بینند روح کنجکاوی و پرسشگری را از دست می‌دهند، آنچه در تاریخ تجربه شده است، می‌تواند جنبه‌های مثبت و منفی آن دوباره تجربه شود، به همین دلیل است که مورخان می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود، یعنی اگر همان شرایط قبلی ایجاد شود، همان آثار و تبعات بر آن مترتب است

 3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش

جامعه‌پذیری فرد در امور مختلف و درونی کردن ارزشها و هنجارها از محیط خانواده شروع می‌شود، خانواده اولین نقش در پرورش روحیه کنجکاوی و جستجوگری کودکان و نوجوانان دارد، اولین ارتباط کودک با محیط اطراف از طریق والدین و دیگر اعضای خانواده است، افکار، ارزشها. نقطه نظرات و دیدگاه‌ها نسبت به انسان و جهان در خانواده پایه‌گذاری می‌شود، غنای فرهنگی حاکم بر خانواده می‌تواند جهان‌بینی و جهان اجتماعی فرد را توسعه دهد و در جهت درک روابط علی و معلولی پدیده‌های اجتماعی و طبیعی گام بردارد و بر عکس فقر فرهنگی محیط خانواده جهان‌بینی و جهان اجتماعی فرد را بسته و محدود نگه می‌دارد و از درک روابط علی و معلولی بین پدیده‌ها در سنین شکل‌گیری شخصیت علمی محروم می‌ماند

 1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

در خانواده‌ای که والدین به نظرات کودکان و نوجوانان بی‌توجه باشند، حقوق و نیازمندیهای کودک را درک نکنند و انتظارات مطابق با رشد جسمی، و عقلی فرزندان نداشته باشند، اموری خارج از توان فرزندان به آنها تحمیل شود، اعتماد به نفس در آنها رشد نکند، به سئوالهای آنها پاسخ داده نشود و به عنوان فضول و پر حرف در محیط خانواده شناخته شوند، زمینه‌های تربیتی این خانواده برای صلاحیت‌های علمی کاهش می‌یابد، در چنین خانواده‌هایی تعامل و گفت و شنود دو جانبه وجود ندارد و نهی کردن و امر کردن دستوری و یک جانبه از بالا به پائین همواره انجام می‌گیرد

بچه‌ها بدون اینکه چرایی امور را درک کنند، باید آنرا انجام دهند، در نتیجه قوه عقل و استدلال و حس کنجکاوی که پیش زمینه‌های رشد علمی و پژوهشی هستند، نه تنها شکوفا نمی‌شود بلکه خشکانده می‌شود

بر زبان راندن کلمات نکن، نرو، نگو، بچه‌ها را مأیوس و افسرده می‌کند و باعث از بین رفتن روحیه اعتماد به نفس می‌شود، چنین افرادی همشه تابع و آماده دستور می‌شوند، بدون اینکه از خود ابتکار و خلاقیتی نشان دهند، دراین خانواده‌ها بایک موجود صاحب فکر و اندیشه مانند اشیاء رفتار شده است و فردی که شیء گونه تربیت شده باشد، همچون اشیاء می‌شود و نمی‌تواند پیرامون مسائل مختلف از محیط پیرامون سئوال کند

خانواده‌آی که فرصت برای مطالعه مجلات، روزنامه‌ها و کتاب‌های غیردرسی در آن فراهم نباشد، کتابخوانی و عضویت در کتابخانه‌ها و انجمن‌های علمی و ادبی مانند عضویت در کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان بصورت فرهنگ در نیامده باشد، زمینه برای روی آوری به علم جویی و پژوهشگری در سنین نوجوانی و جوانی فراهم نمی‌شود

 2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:41 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران با word

پیشگفتار                                     2
آشنایی   با مفاهیم   اولیه  رنگ                          3
آشنایی با هارمونی  رنگ ها                             4
رنگرزی                                     5
نوع  الیاف                                    6
رنگرزی از  لحاظ  عملی                              8
آزمایش  ثبات   رنگ                             10
رنگ بخشیدن  به  اشیاء                              14
آشنایی   با   مواد  رنگ دار گیاهی                          14
مواد   رنگ دار حیوانی                              16
کاربرد  دندانه  در  رنگرزی                              19
ثبات  رنگ  طبیعی                                 20
دلایل   اقتصادی    استفاده  از  رنگ  های  طبیعی                 22
رنگرزی  طبیعی  در  شهرها                             24
نتیجه گیری                                 31
منابع                                     32

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله رنگرزی الیاف طبیعی در ایران با word

ژوله  ،  تورج ،  کتاب پژوهش  در  فرش   ایران  ،  تهران  1381 ،   نشر  یساولی
صور اسرافیل ،  شیرین  ،  کتاب   رنگ های   ایرانی  ،  1378ف نشر  موسسه  تحقیقات   فرش  دستبافت
آتین  ،  جوهانز ،  کتاب  رنگ ،  ترجمه  محمد حسین  حلیمی ، 1367ف انتشارات   فرهنگ  و ارشاد   اسلامی
اوکتایی  ،  ناصر ،  کتاب  هنر   رنگرزی  با   گیاهان  ،  1363ف  نشر  خود کفائی
یاوری  ،  حسین ،  کتاب  مبانی   شناخت   قالی  ایران  ،  1384 ،  نشر  ماهنامه   قالی  ایران
وزری ،  منصور  ،  کتاب  هنر   و  صنعت  رنگرزی  ،  1355 ،  نشر  رز

پیشگفتار

سخن گفتن   از  ارزش  ها   و  خرده   فرهنگ   های  ملی   در عصر  سلطه   ماهواره  و   اینترنت   و  رباطها   سخت    دشوار    اما  به نظز    میر سد   که دنیا   یک  رنک   آینده    بدون فرهنک ها و  رنگ  ها  ملی  وقومق    دنیای   سخت   اندوه باری   است 

و  این   باری  سخت  بر دوش   ما  به عنوان   یکی   از  مل   کوچک   و  رو  به  رشد   عالم   می  نهد    که ثابت   کنیم    همراه   شدن    با کروان   جهانی  تمدن  لزوما   نباید    از  راه حل  های جهانی   بگذرد   و گاه  حفظ میراث ها   و سرمایه های  ملی   می تواند  به عنوان   را محلی   را  بهتری   باشد .  یکی از این  ارزش  ها  برای ما فرش  دست باف   است اما  مشکل   آن جاست   که ما  باید   ابتدا    خود  باور   کنیم    دفاع  و حفظ  ارزش   به نام  فرش   دست  باف  نه ئتنها   سنت  گرایی    و تعصب   نیست   بلکه  نگرش   عملی   و تحلیلی   (  یعنی  آن جه  متاسفانه   تا  به  این  زمان  فراموش   شده است ) نشان میدهد  که حضور  و بقاء فرش  دست باف   نمی  پرد ازیم   زیر اول  آنکه حضور  و  بقاء فرش  دست  باف  در بازارهای   بین  المللی   و علیرغم   حضور  صدها   نوع تولید مشابه   و ارزان   تر خود   توجیه   گر  ارزش اقتصادی    آن  حداقل  تا  به   این زمان   است  .    دیگر   آن   که  با هر   تحلیل   فرش   دست  باف   ارزش اقتصادی   خویش   است  مدیون   بار هویتی   و ملی یگانه   و استثنایی   خویش  است

  آشنایی با مفاهیم اولیه رنگ

دنیای   اطراف ما  سراسر   رنگ است .  بدون  رنگ همه   چیز  تهی   به نظر می رسد   . آسمان  کوهف دریا  ،  جنگل  و  ;  هر  رنگی   نماد  و   نشانهای    به همراه دارد   .  در  طبیعت  هر کجا   که  زرد  و  سیاه  توامان  به کار رفته   باشند    نشان  دهنده ی   خطر   هستند  . قرمز  نشانه ی   خون و  سبز  نشانه ی  زندگی   ،  سر سبزی و  خرمی 

 رنگ است ز نظر   پزشکی  ،  هنری  ،  فیزیکی  ، شیمیایی   و  صنایع   مورد توجه فراوانی قرار گرفته است . کاربرد  هر رنگی   به تنهای  و یا  ب  همراه با رنگ دیگر ، منظور خاصی   را  به  بیننده  القا می کند  رنگهای پدید ه ی   قابل  تحسینی هستند  خصوصاً  زمانی   که به طلوع  و یا غروب آفتاب  نظیر  کنیم  و یا در مقابل  تابلوی  رنگارنگی  بایستیم . رنگها نقش مهمی در زندگی  عاطفی ئ   معنیوی  مات بازی  میکنند . رنگها پرزرق و برق  ما رادچار  هیجان و با  آشفتهئمی شازد   و  رنگهای ملایم    و هماهنگ   بر  ایمان    خوشایندند

 انسان    در تمام    دو رانها    با  رنگ   سرو کار  داشته    و  به نحو  شایسته ای  از  آن استفاده  نموده است  . مصریها   ،  یونانیان   و ارانیان    رنگ  را  به طرق   مختلف   در زینت   لباسها  و تزئین    ساختمانها    به کار    می بردند    به طور   کای  رنگ ها در تمامی   احوال   و زمانها   توجه انسان  را  جلب  نموده و   می نمایند . انیان   می کوشد    تا اسرار    و رموز    ان  را بشناسد    و در  زندگی    خود   به کار گیرد 

 آشنایی با هارمونی  رنگ ها

 رنگ ها به دو  دسته تقسیم می شودند

1-    رنگ های طبیعی  اعم  از معدنی  ،  گیاهی و حیوانی

2-   رنگ های مصنوعی و شیمیایی

هدف اصلی رنگرزی عبارتست   از  تثبیت    یک  ماده ی  رنگ دار  بر  روی سطح  اتکاء ( زمینه) به طوئری که   این سطح اتکا بتواند  به طور  دایم  بوسیله ی  ماده ی رنگین  پوشیده  شود . یک ماده ی رنگین موقعی  می تواند مورد استفاده قرار گیرد که بصورت  محکمی بر روی سطح اتکاء چسبیدگی پیدا  نماید و  یا داخل   الیاف    نقوذ   برگشت    نا پذیری    ایجاد  کند    هب طوری   کهوحصول    رنگ   شده   بتواند    در برابر  عوامل   مختلف   مثل   ساییدگی   ،  شستشو   ،  عوامل  جوی ،  نور خورشید ،  حرارت   رطوبت ، گردو  خاک  و  مواد   شیمیایی   مقاومت   کند  و  رنگ آن زود از بین  نرود  . 

  رنگرزی

رنگرزی عملی  است که  طی  آن ماده   رنگی [1] در شرایط  معینی از  درجه    حرارت   و  زمان  ب رنگ الیاف    و  یا   کالای   منسوج   از   نوع  معینی    اثر   می کذارد   و آن    را رنگ  می کند .    در صنعت   نساجی   که  رنگرزی   فرش را نیز شامل  میشود    رنگ  به   طور اعم   به کلیه    مواد  طبیع ی    و  یا  شیمیایی   که  قابلیت   رنگرزی  الیاف   و  یا  منسوجات رادارند اطلاق   میشود   . درگذشته   رنگ عمدتاً  به  مواد  طبعی     که این   خاصیت    و کاربرد    داشتند   اطلاق   می شد   .  به  رغم   تفاوتی   که در مقایسه    روش های   سنتی    با روشهای مدرهن   به  علت   کاربرد    برخی   مواد  سنتی   در  رنگرزی   با  رنگ  های    طبیعی    دیده  می شود   ،  ماهیت   عملکرد   و  نتایج   به  دست آمده از  رنگ های  طبیعی  توجیه   علمی دارد   و کاملا   منطبق   با  روش   های  تجربی    رنگرزی    با  رنگ  طبیعی   ،  پایه   گذار   روش های   نوین   علمی    رنگرزی   با  رنگ های   صنعتی   بوده است

 با  توجه   به  این    تعریف  در اینجا   ابتدا   به  بیان    علمی   و پایه  ای    رنگرزی  الیاف    پرداخته  می شود  و سپس   نگاه ویژه ای  به  رنگ های  طبیعی  و گیاهی   که  در  فرش   ایران   جایگاه   باارزشی   دارد  انداخته   خواهد  شد

  نوع  الیاف

 ( به  صورت   خام  و   ریسیده   شده )

الیاف  طبیعی  

  معمولاً   به  الیافی   اطلاق   می  شود   که  در   نساجی   کار برد    دارد   ولی   از  نظر    علمی    به  الیاف   معدنی   و  حیوانی   و گیاهی    تقسیم    می  شود   که 

 الف  -  الیاف   معدنی   :  این   نوع  الیاف    اصطلاحا  پنبه  کوهی  یا  پنبه نسوز   نامیده    شده   و مصرف   صنعتی   دارد  بهترین  مصرف  آن  برای   پارچه های   ضد  حریق   است

ب  -  الیاف  گیاهی  :   که مهمترین   کاربرد    را در  صنایع   نساجی   داشته   و  ساختمان  انها   عمدتاً   سلولزی   است   وبه  گروه های  زیر   تقیم  می شود

_الیاف   دانه ای                 : پنبه

_الیاف ساقه ای                  :  کتان  -  چتایی  – کنف

_الیاف برگی                      :  سیسال  و مانیلا

_الیاف میوه  ای                 : نارگیل

پ – الیاف حیوانی  :  که  ممکن  است  از  حیوان   گرفته   شود   نظیر   پشم  -   مو- کرک   که این  الیاف  آن ها  معمولاً  از  نوع   کوتاه   است  [2]و  یا  به  وسیله  حیوانی  تولید   می شود  مانند  ابریشم   که  دارای   رشته های  بلند    و  مداوم    است [3]

ساختماتن   الیاف حیوانی    معمولاً  پروتئنی   بوده   و  برای  آنکه   در  تولیدات   نساجی   و  یا  فروش    به  کاروند   تبدیل   به  نخ   می شوند 

 الیاف مصنوعی 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ