سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! اگر مرا به زنجیر کشی و عطای خود را در میان شاهدان از من بازداری، ... امیدم را ازتو نخواهم بُرید و چهره امیدوار به گذشتت را از تو نخواهم گرداند و محبّتت از قلبم بیرون نخواهد رفت . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
 
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:27 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word

پیشگفتار

چکیده تحقیق

فصل اول

مقدمه

بیان مسئله

تعریف موضوع تحقیق

اهداف تحقیق

سؤالات تحقیق

فرضیه‌های تحقیق

اهمیت موضوع تحقیق

روش انجام تحقیق

محدودیتهای تحقیق

فصل دوم

نگرش مزلو به شخصیت

انگیزش شخصیت سالم

سلسله مراتب نیازهای پنجگانه روایی از دیدگاه مزلو

خلاصه‌ای از اهم تحقیقات انجام شده با ذکر جزئیات لازم

فصل سوم

نوع تحقیق

روش آماری

متغیرهای تحقیق

جامعه هدف و حجم نمونه

ابزار سنجش

شیوه نمره‌گذاری

اعتبار و روایی پرسشنامه

روش نمونه گیری

ویژگی نمونه

روش جمع‌آوری اطلاعات

فصل چهارم

تحلیل آماری – سؤال شماره یک

فصل پنجم

نتیجه‌گیری

محدودیتهای تحقیق

پیشنهادات برای تحقیق بعدی

فهرست منابع

پرسشنامه

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی و مقایسه سطح نیازهای اساسی مازلو بین دانشجویان شاهد و عادی با word

1-  آدامز. ج. روانشناسی کودکان محروم از پدر ترجمه باقری و عطاران(1369) انتشارات دانشگاه تهران

2- شیولسون. ریچارد. استدلال آماری در علوم رفتاری جلد 2 ترجمه دکتر کیامنش(1366) انتشارات جهاددانشگاهی

3-  شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری(1364). انتشارات امیرکبیر

4-  مزلو. ابراهام. اچ. روانشناسی شخصیت سالم ترجمه رویگریان(1367) انتشارات هدف

5-  مزلو. ابراهام. اچ. انگیزش و شخصیت ترجمه رضوانی(1367) انتشارات آستان قدس رضوی

6-  نادری عزت الله، سیف نراقی، مریم، روشهای تحقیق(1368) انتشارات بدر

7-  هادفیلد.ج.آ. روش شناسی کودک و بالغ ترجمه مشفق همدانی(1364) انتشارات صفی‌‌علیشاه

8-  میلانی فرد ، بهروز. روانشناسی کودک و نوجوان استثنایی(1370) انتشارات قومس

9-  ثنایی، باقر، روان درمانی و مشاهده گروهی(1379) انتشارات چهر

10-  آزاد، حسین ، روانشناسی مرضی کودک(1368) انتشارات رضوی

11- شولستن. دون. روانشناسی کمال ترجمه گیتی‌خوشدل(1369) انتشارات نشر نو

12-   مهران. محمدرضا. بررسی و مقایسه افسردگی دانشجویان یتیم و دانشجویان عادی(1371) استاد راهنما دکترآزاد. حسین. دانشگاه علامه طباطبایی

13-  علیپور. احمد. بیابانگرد اسماعیل. بررسی میزان افسردگی دانش‌آموزان سال سوم در مدارس شاهد و مدارس راهنمایی غیر شاهد و مقایسه این دو با هم درتهران استاد راهنما دکتر آزاد حسین. دانشگاه علامه طباطبایی

14-   مرادی عبادالله بررسی میزان افسردگی و عزت نفس در دانش آموزان داغدیده(1370) استاد راهنما دکتر ساعتچی- محمود- دانشگاه علامه طباطبایی

پایه‌های علمی و نظریه‌های مربوط به مساله طرح شده

ابراهام مزلو1چند روز پس از حمله ژاپن په پرل‌هاربردر سال 1941 بعد از پایان کار تدریس در دانشکده بروکلین به خانه برمی‌گشت که عبور گروهی تظاهر کننده اتومبیل او را متوقف ساخت. تظاهرات رقت‌انگیزی بود. از مردم طبقات پایین- پیشاهنگان و سالمندان که لباسهای متحدالشکل قدیمی به تن داشتند پرچم آمریکا بر فراز ستونی در اهتزاز بود و فلوتی سرودهای میهنی را بی‌باکانه خارج از نت می‌نواخت. مزلو که مردی بسیار دلرحم بوده از تماشای تظاهرکنندگان گل‌آلود که از برابر اتومبیل او می‌گذشتند به گریه افتاد.او می‌گوید:» به پهنای صورتم اشک می‌ریختم. ان لحظه سراسر زندگیم را دگرگون ساخت و آنچه را تاکنون انجام داده‌ام تعیین کرد«

مزلو برآن شد زندگیش را وقف تلاش در راه ابداع گونه‌ای» روانشناسی برای برقراری» صلح و آشتی« کند. نوعی روانشناسی که با بهترین و عالیترین آرمانها و استعدادها‌یی که در توان انسانهاست سر و کار داشته‌باشد

  نگرش مزلو به شخصیت

هدف اصلی مزلو دانستن این بود که انسان برای رشد کامل انساننی و شکوفایی تا چه اندازه‌ای توانایی دارد. به‌ اعتقاد او برای بررسی سلامت روان، فقط باید انسان به غایت سالم را مورد مطالعه قرار داد. او با فروید و سایر نظریه‌پردازان شخصیت که می‌کوشیدند ماهیت شخصیت انسان را تنها با مطالعه روان نژندها و افرادی که به شدت دچار اختلال روانی بودند بشناسند با نظر انتقادی می‌نگریست. مازلو یادآوری می‌کند که چنانچه تنها اشخاص درمانده نابالغ و ناسالم را بررسی کنیم. فقط جنبه بیمار نهاد آدمی را خواهیم‌دید. یعنی انسان را در بدترین و نه در بهترین حالت خود بنابراین به نظرمزلو باید با آنکه دریافت شمار اندکی از افراد جامعه ما به تحقیق خود دست می‌یابند با این‌حال خوشبینی خود را در این باره که‌ مردم بیشتری می‌توانند به وضع مطلوب انسانی برسند حفظ کرد.مزلو تأکید می‌کرد که هر چند تجربه‌های تأسف انگیزدوران کودکی می‌تواندبر شخص تأثیر بگذارد اما آدمی قربانی درمان ناپذیر این تجربه‌ها نیست. می‌توان دگرگون شد. کمال یافت و به سطوح عالی سلامت روان رسید. دراین نگرش انسانگرا استعداد بالقوه انسانها بیش از آن است که خود می‌پندارد. به نظر مزلو اگر می‌توانستم این استعداد بالقوه را آزاد کنیم همه می‌توانستیم به حالت آرمانی هستی که او در موضوع‌های آزمون خواستار تحقق یافته‌ بود دست یابیم!

 انگیزش شخصیت سالم

به نظر مزلو در همه انسانها تلاش یا گرایش فطری برای تحقق خود هست. گو اینکه نظریه او درباره انگیزش انسان مفصل است.انگیزه آدمی نیازهای مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومند‌ترین تا ضعیف‌ترین نیاز قرار می‌گیرد. می‌توان سلسله مراتب نیازهای مزلو را چون نردبانی پنداشت که باید پیش از رفتن به پله دوم پای خود را روی پله اول، و پیش پاز پله سوم روی پله دوم گذاشت.و الی آخر. از این رو پایین‌ترین و نیز نیرومندترین نیاز باید پیش از بروز نیاز طبقه دوم برآورده شده باشد و سلسله مراتب به همین ترتیب پیش برود.تا پنجمین یا نیرومندترین نیاز یعنی تحقق خود پدیدار شود. بدین ترتیب شرط اولیه دست یافتن به تحقق خود ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایین‌تر این سلسله مراتب قرار گرفته‌اند

و عبارتنداز: 1- نیازهای فیزیولوژیک   2- نیازهای ایمنی          3- نیاز به تعلق و وابستگی       4- نیاز به احترام            5- نیاز به تحقق خویشتن

از این رو پیش از آنکه نیاز تحقق خود پدیدار شود دست کم باید این چهار نیاز به ترتیبی که آمده است بعضاَ برآورده شده باشند. هر پنج نیاز به طور همزمان ما را برنمی‌انگیزند. در هر لحظه فقط یک نیاز چیره است و بسته به این است که کدامیک از نیازها برآورده شده باشند

 سلسله مراتب نیازهای پنجگانه روایی از دیدگاه مزلو 

نیازهای فیزیولوژیک: نیازهایی که معمولاَ برای نظریه انگیزش نقطه آغازی تلقی می‌شوند. در اصطلاح سایقهای فیزیولوژیک نامیده می‌شوند. دو شعبه تحقیقاتی اخیر این ضرورت را ایجاب می‌کند که در تصورات متعارف خودمان درباره این نیازها تجدید نظر کنیم

اول: گسترش مفهوم تعادل حیاتی

دوم: کشف این حقیقت که اشتها(انتخاب اصلح از بین غذاها) نشانه‌ای کافی از نیازها یا کمبودهای حقیقی در بدن است

یانگ عملکرد اشتها با توجه به نیازهای جسمی را بطور خلاصه بیان کرده است. اگر بدن فاقد برخی مواد شیمیایی باشد، فرد تمایل خواهد داشت که به طریق ناقص اشتهایی خاص یا گرسنگی جزئی برای آن عنصر غذایی مفقود بوجود آورد. بدین ترتیب تهیه فهرستی از نیازهای اساسی فیزیولوژیک امری ناممکن3 و بی‌فایده به نظر می‌رسد. زیرا اینها را می‌توانیم بسته به میزان ویژگی توصیف، تقریباَ هر به تعدادی که بخواهیم برآورده کنیم. ما نمی‌توانیم همه نیازهای فیزیولوژیک را متعادل تصور کنیم. اینکه تمایل جنسی، خواب‌آلودگی، فعالیت و تحرک محض، رفتار مادرانه در حیوانات متعادل باشد. هنوز اثبات نشده است. بعلاوه این فهرست، لذات حسی گوناگون(طمعها، رایحه‌ها، تحریک پوست، نوازش) را که احتمالاَ‌ فیزیولوژیک هستند و ممکن است به صورت اهدافی برای رفتار برانگیخته درآیند شامل نمی‌شوند، و این را هم نمی‌دانیم که با این حقیقت که ارگانیزم بطور همزمان به سوی سکون، تنبلی و تلاش کمتر و همین طور نیاز به فعالیت، تحریک و تهییج گرایش دارد چه کنیم. بار دیگر باید خاطر نشان کنیم که هر یک از نیازهای فیزیولوژیک و رفتار مکمل مربوط به آن، به مثابه مجرایی برای همه نوع نیازهای دیگر نیز عمل می‌کند. یعنی شخصی که فکر می‌کند گرسنه است ممکن است در واقع بیشتر در جستجوی راحتی یا وابستگی باشد تا ویتامین یا پروتئین. برعکس ممکن است بتوان نیاز گرسنگی را تا حدودی از طریق فعالیتهای دیگر مانند نوشیدن آب، یا کشیدن سیگار ارضاء کرد. به عبارت دیگر این نیازهای فیزیولوژیک هر چند بطور نسبی قابل تفکیک هستند. اما کاملاَ که چنین نیستند. بدون تردید قدرت غلبه این نیازهای فیزیولوژیک از همه نیازها بیشتر است. منظور از این بیان بویژه این است که فردی که همه چیزش را در زندگی کاملاَ از دست داده به احتمال قوی انگیزش اصلی در وی می‌بایست نیازهای فیزیولوژیک باشد و نه هیچ چیز دیگر. شخصی که فاقد غذا، ایمنی، محبت و احترام است بطور قطع اشتیاق او نسبت به غذا قوی‌تر از هر اشتیاق دیگری است. اگر همه نیازها برآورده نشده باشد و آنگاه نیازهای فیزیولوژیک بر ارگانیزم تسلط یابند. همه نیازهای دیگر ممکن است به سادگی موجودیت خود را از دست بدهد. یا به عقب رانده شوند. به این ترتیب بی‌مناسبت نیست. اگر با این که صرفاَ کل ارگانیزم گرسنه است، آن را توصیف کنیم زیرا گرسنگی تقریباَ بطور کامل بر ضمیر خود آکاه مستولی شده است. پس این کاملاَ حقیقت دارد که انسان هنگامیکه نان وجود ندارد تنها با نان می‌تواند به زندگی‌اش ادامه دهد. اما هنگامی که نان به حد و مرز وجود داشته باشد و فرد همواره سیر باشد، چه بر سر تمایلات او خواهد آمد. بی‌درنگ نیازهای دیگر والاتری پدیدار می‌شوند و همین‌ها به جای گرسنگی‌های فیزیولوژیک بر ارگانیزم حکمفرما می‌گردند. و هنگامیکه اینها نیز به نوبه خود ارضا شدند، نیازهای تازه و باز هم والاتری پدید می‌آیند و همین طور الی آخر. و منظور ما از بیان اینکه نیازهای اساسی انسان به شکل سلسله مراتبی از غلبه نسبی سازمان می‌یابد، همین نکته است اسنتباط عمده از این تعبیر این است که در نظریه انگیزش مفهوم رضامندی به اندازه محرومیت اهمیت پیدا می‌کند. زیرا ارگانیزم را از زیر سلطه نیازی که نسبتاَ جنبه فیزیولوژیک بیشتری داشته باشد، بیرون می‌آورد. و بدین ترتیب وسیله به اهدافی که جنبه اجتماعی قویتر داشته باشند مجال ملهور می‌دهد. هنگامیکه نیازهای فیززیولوژیک و اهداف جانبی این نیازه به طور مدوام ارضا شوند. موجودیت خود را به عنوان عوامل تعیین کننده فعال یا سازمان دهندگان رفتار از دست می‌دهند. آنها اکنون فقط به صورت بالقوه وجود دارند. به این مفهوم که اگر به آنها رسیدگی نشود ممکن است بار دیگر برای تسلط یافتن بر ارگانیزم ظاهر شوند. اما خواستی که ارضا شده باشد، دیگر خواست به شمار نمی‌آید. تنها نیازهای ارضاء نشده بر ارگانیزم مسلط می‌شوند. . رفتار آن را سازمان‌بندی می‌کنند. گرسنگی اگر ارضا شود اهمیت خود را در پویایی جاری فرد از دست می‌دهد

هنگامیکه نیازهای فیزیولوژیک برآورده شد نیازهای والاتر پدیدار می‌شوند، که یکی از این نیازها ، نیاز به ایمنی می‌باشد

1- نیاز به ایمنی و امنیت، اگر این نیازهای فیزیولوژیک خوب ارضا شوند. آنگاه مجموعه جدیدی از نیازها پدید می‌آیند، که می‌توانیم آنها را بطور کلی جزء نیازهای ایمنی طبقه‌بندی کنیم.(امنیت، ثبات، وابستگی، حمایت، رهایی از ترس و نگرانی و آشفتگی، نیاز به سازمان، نظم، قانون، محدودیت، داشتن حامی مقتدر). همه آنچه درباره نیازهای فیزیولوژیک گفته شده است بطور مساوی گرچه به درجه کمتر در مورد این نیازها صدق می‌کند. آنها می‌توانند ارگانیزم را تا همان حد به تمام در تسلط خود بگیرند. و به عنوان سازمان‌دهندگان تقریباَ انحصاری رفتار با به خدمت گرفتن همه استعدادهای ارگانیزم عمل کنند و ما بدین ترتیب می‌توانیم به وضوح تماس ارگانیزم را به عنوان مکانیزم جویای ایمنی توصیف کنیم. گرچه بطور عمده نیازهای افراد بزرگسال مورد توجه است. اما شاید با مشاهده اطفال و کودکان که نیازهای ایمنی در آنها بسیار ساده‌تر و مشهودتر است، بتوانیم به طور کارآمدتری به درک این گونه نیازها در افراد بزرگسال دست یابیم. یکی از دلایل ظهور آشکارتر واکنش در کودکان در برابر تهدید و خطر این است که آنان به هیچ وجه مانع از این واکنش نمی‌شوند، در حالی که به بزرگسالان جامعه ما آموخته شده است که به هر قیمتی مانع از آن شوند. بنابراین حتی زمانیکه بزرگسالان احساس می‌کنند ایمنی‌شان در معرض تهدید قرار دارد. این احساس را نمی‌توانیم در ظاهر آنها ببینیم. اطفال اگر به طور ناگهانی برآشفته شوند یا از جایی سقوط کنند، یا از هیاهیوی زیاد نور شدید، بار دیگر تحریکات حسی غیر معمول مانند تکانهای شدید، از دست دادن ناگهانی آغوش مادر و یا حمایت نا کافی به وحشت بیفتد، با شیوه‌ای چنان کلی واکنش نشان خواهد داد که گوئی در معرض خطر قرار گرفته‌اند. در اطفال همچنین می‌توانیم واکنشهای بسیار مستقیم‌تر نسبت به انواع گوناگون بیماریهای حسی مشاهده کنیم. به نظر می‌رسد گاهی این بیماریها به گونه‌ای بی‌واسطه و به خودی‌خود تهدید کننده باشند و باعث شوند که کودک احساس ناامنی کند. مثلاَ دردهای شدید ظاهراَ کودک را وادار می‌کند که دنیا را به گونه‌ای دیگر ببیند. در چنین لحظه‌ای درد‌آور می‌توان فرض کرد که تمام دنیا در نظر کودک از روشنی و درخشندگی، به تیره‌‌گی می‌گراید. و به محلی تبدیل می‌شود که در آن هر واقعه‌ای ممکن است روی دهد. و در آن همه آن چیزهایی که ثابت و استوار بودند، ناگهان بی‌ثبات شوند. به این ترتیب کودک که با خوردن غذای نامناسب بیمار شده است ممکن است به مدت یک یا دو روز، چنان دچار ترس، کابوس شود و چنان نیاز به قوت قلب و حمایت پیدا کند که هرگز قبل از بیماریش در او دیده نشده است

نشانه دیگر نیاز کودک به ایمنی این است که او آن نوع فعالیتهای عادی و یا یکنواختی را ترجیح می‌دهد که آرامش او را بر هم ترند. به نظر می‌آید او خواستار دنیایی باشد قابل پیش‌بینی و قانونمند و منظم. مثلاَ بی‌عدالتی و بی‌انصافی و ناسازگاری در والدین باعث می‌شود کودک احساس نگرانی و ناامنی کند. این نگرش ممکن است نه آنقدرها معمول صرفاَ بی‌عدالتی یا تحمل دردهایی خاص، بلکه به این علت باشد که این طرز رفتار تهدید به شمار می‌آید. که باعث می‌شود دنیا غیرقابل اعتماد، ناامن یا غیرقابل پیش‌بینی به نظر آید

چنین به نظر می‌رسد که کودکان تحت رفتاری که حداقل دارای طرح منسجمی از سخت‌گیری باشد و در آن نوعی برنامه‌ریزی نوعی جریان عادی، و چیزی که بتوان از آن حساب برده وجود داشته باشد پیشرفت بهتری، نه تنها در زمان حال، بلکه در آینده دور نیز خواهد داشت

روانشناسان کودک، معلمان و درمانگران روانی دریافته‌اند که کودکان نه تنها آسانگیری محدود را به آسانگیری نامحدود ترجیح می‌دهند بلکه نیازمند آن نیز هستند. شاید بتوان این مطلب را با این جمله دقیقتر بیان کرد که کودک نیازمند دنیایی است سازمان یافته، منتظم، نه دنیایی نابسامان و نامنتظم. نقش محوری والدین و اوضاع بهنجار خانوادگی امری است مسلم و غیرقابل بحث، مشاجره، نزاع، جدایی، طلاق یا مرگ یکی از اعضای خانواده می‌تواند به گونه‌ای خاص وحشت‌آور باشد. همچنین خشم ناگهانی یا تهدید والدین مبنی بر تنبیه کودک، ناسزاگویی و پرخاشگری نسبت به او، بدرفتاری با او و یا عملاًَ تنبیه بدنی گاهی چنان باعث اضطراب و وحشت می‌شود که باید به عنوان یک واقعیت قبول کنیم که پیامدهای آن بیش از دردهای جسمانی است. در عین حال که در برخی کودکان این وحشت می‌تواند در واقع نشانگر ترس از فقدان محبت والدین باشد. چنین وحشتی می‌تواند برای کودکانی اتفاق افتد که کاملاَ مطرود هستند و به نظر می‌رسد که وابستگی آنها به والدین، کینه‌توزیشان، بیشتر به خاطر ایمنی و حمایت صرف باشد تا به خاطر امید و محبت

روبرو کردن کودک معمولی با موقعیت‌ها یا محرکهای عجیب، ناآشنا و جدیدی که نتواند بر آنها فائق آید اکثر اوقات موجب واکنش احساس خطر یا وحشت می‌شود. درست مانند این که مثلاَ برای مدتی کوتاه گم شده یا حتی از والدینش جدا شده باشد. و یا با چهره‌های جدید، موقعیتها یا وظایف جدید اشیاء عجیب، ناآشنا، یا غیرقابل کنترل، بیماری و یا مرگ مواجه شده باشد. در چنین مواقع بویژه وابستگی شدید عاطفی کودک به والدینش گواه صادقی است. بر نقش آنها به عنوان حامی این مشاهدات و نظایر آن را می‌توانیم تعمیم دهیم و اظهار داریم که کودک معمولی و به وضوح کمتری بزرگسال معمولی در جامعه ما عمومآ دنیایی امن، منظم، قابل پیش‌بینی‌، قانونمند وسازمان یافته را ترجیح می‌دهد که بتواند روی آن حساب کند. و در آن وقایع غیر منتظره، غیرقابل کنترل، گیج‌کننده یا وقایع خطرناک دیگر رخ ندهد. و در آن در هر حال والدین یا حامیان نیرومندی داشته باشد که او را در مقابل آسیب‌ها محافظت کنند. اینکه این واکنشها را می‌توان به آسانی در کودکان مشاهده کرد به طریقی گواه بر این است که کودکان در جامعه ما بیش از حد احساس ناامنی می‌کنند. کودکانی که در یک خانواده پر محبت و دور از هر تهدید رشد می‌یابند در حالت عادی آنطور که توصیف کرده‌ایم از خود واکنش نشان نمی دهند. در چنین کودکانی واکنشهای احساسی خطر، اکثراَ نسبت به موقعیتها و اشیایی بروز می‌کند که بزرگسالان نیز آنها را خطرناک می‌دانند

2- نیاز به عشق و تعلق و وابستگی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:27 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی با word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی با word

کلیات
خصوصیات و اهمیت قوانین حمورابی
بافت اجتماعی بابل
طبقات سه گانه مردم بابل
الف _ بردگان
ب _ طبقه عملو
ج _ طبقه مسکینو
اصول حقوق کیفری عمومی
الف _ تساوی افراد در مقابل مجازاتها
ب _ شخصی بودن مجازاتها
ج _ اصل قانونی بودن جرم و مجازات
د _ انواع مجازاتها
هـ _ کیفیات مشدده
و _ اقدامات تامینی
ز _ اصل مسئولیت دولت
اقسام جرائم
الف _ جرائم علیه اموال
مسئولیت امین: امین در صورت تعدی و تفریط مسئول است
ب _ جرائم علیه اشخاص
ج _ جرائم علیه حیثیت افراد
د _ اعمال خلاف مصالح خانواده
هـ _ جرائم عفافی
و _ توقیف غیر قانونی
ز _ جرائم علیه مصالح عمومی
1 _ توطئه علیه پادشاه
آئین دادرسی کیفری
الف _ منع انتقام خصوصی
ب _ اصل برائت
ج _ ادله اثبات دعوی
د _ قضاوت الهی یا اوردالی (ordalie)
هـ _ اعتبار قضیه بها
و _ جرائم قابل گذشت
منابع

 

کلیات

تا اواخر قرن نوزدهم علماء حقوق را عقیده بر آن بود که قوانین یونان ورم : قوانین زالوکس, (1) دراکن (2), سلن(3), الواح دوازده گانه(4) و قوانین ژوستینین(5), قدیمی ترین مجموعه های قوانین مدونی هستند که بدست بشر رسیده و تحول و تکامل مقرات حقوقی بویژه در مغرب زمین بر مبنای اصول و قواعد قوانین مذکور صورت گرفته است

ضمن کاوشهای بایتانشناسی در شوش, بین سالهای 1899و 1902, گروه DO Morgan فرانسوی موفق به کشف یکی از پرارزشترین منابع تاریخ حقوق که عبارت از مجموعه قوانین حمورابی یا حموربی و یا عموربی (به معنای عمومی بزرگ) است گردید . سنگ نوشته ای که بدینطریق بدست آمد به طول دو و نیم و به عرض یک و نیم متر میباشد که برفراز آن تصویری از مردی در حال خضوع, مشغول دریافت لوحی از خداوند آفتاب و عدالت (شاماش), دیده میشود, تصویر مذکور از آن حمورابی و آنچه که براین تخته سنگ منقوش است قدیمی ترین و کاملترین قوانین مربوط به حدود 4000 سال پیش است که ماکت آن در موزه ایران باستان موجود است واصل آن به موزه لوورپاریس منتقل گردیده است(1)

خصوصیات و اهمیت قوانین حمورابی

در مشرق زمین تمدن بشری از منطقه سومر در بین النهرین و دره نیل در مصر آغاز گردیده است دره دجله و فرات که یونانیان آنرا مزوپتامی (2) مینامیدند مهد دولتهائی بوده که در زمره قدیمی ترین دول جهان محسوب میگردند. به استناد مدارک تاریخی, نخستین دولتی که در هزاره چهارم قبل از میلاد در بین النهرین تشکیل گردیده دولت سومر بوده است. این دولت در هزاره سوم پیش از میلاد مغلوب آکدیها گردید. سومر مغلوب, پس از سه قرن مجدداً برآکد تسلط یافت, تسلطی که تا سالهای 2700 و به قولی 2500 قبل از میلاد بطول انجامید تا آنکه شخصی بنام ساروکین مجدداً دولت سومر را مغلوب و شهرهای آنرا تصرف کرد. متصرفات ساروکین با مرگ وی از هم پاشید و سرانجام در حدود دو هزار سال پیش از میلاد قومی بنام آموریتها یا آموریها (1) بابل, شهر بزرگ افسانه ای که سومریها آنرا بنا کرده بودند را بتصرف درآورده و ماردوک خدای بابل را بخداوندی تمامی شهرهای سومروآکد برگزید. حمورابی ششمین پادشاه از این خانواده است که مجموعاً متشکل از پانزده پادشاه یافرمانروا بوده است (2)

در خصوص سالهای دقیق سلطنت حمورابی اختلاف است. این امر ناشی از آنست که مورخین در مورد تاریخ تهاجم آموریها یا آموریتها اتفاق نظر نداشته و نسبت به وقوع تهاجم مذکور در دو هزار سال قبل از میلاد توافق ندارند. بهمین جهت برخی از آنان تاریخ سلطنت حمورابی را بین سالهای 2123 تا 2080 و برخی دیگر بین سالهای 2067 تا 2025 قبل از میلاد ذکر کرده اند. مرحوم دهخدا سلطنت حمورابی را بین سالهای 2003 تا 1961 دانسته(1) ولیکن نظر غالب بر آنست که وی بین سالهای 1704 تا 1662 پیش از میلاد سلطنت نموده است

در اینجا, بحث پیرامون تاریخ دقیق سلطنت حمورابی چندان مثمر ثمر نبوده و آنچه که مورد قبول اکثریت مورخین و باستان شناسان واقع شده این است که وی, همانطوریکه اشاره شد, قبل از قرن هفدهم پیش از میلاد میزیسته و لذا تخته سنگی که قوانین وی بر آن منقوش است, و بعنوان غنیمت جنگی, حدود نه قرن بعد از مرگ وی توسط یکی از پادشاهان عیلامی به شهر شوش پایتخت عیلام برده شده, نزدیک به چهار هزار سال قدمت دارد

مجموعه قوانین حمورابی مشتمل بر 282 ماده است که 35 ماده آن محو گردیده و از آنها جز اطلاعاتی ناقص در دست نیست. ظاهراً این امر بدست پادشاه عیلام و پس از انتقال تخته سنگ مذکور به شوش بمنظور حکم مواد جدید به جای مواد محذوف صورت گرفته است اگر چه مواد موجود به نعبیر امروزی مشتمل بر مقررات مدنی, تجاری و کیفری است و از روابط بین زن و شوهر و حقوق زن(2) گرفته تا شرایط فرزند خواندگی (3) و اجاره اشیاء (4) و اشخاص(5) و غیره را تنظیم میکند, معهذا, بخش مهمی از این مواد قانونی واجد جنبه کیفری واجد جنبه کیفری است که نه تنها به تعیین مجازات برای بسیاری از اعمالی که امروزه نیز جرم شناخته میشوند پرداخته, بلکه بعنوان پاسدار و پامن اجرای کیفری بسیاری از اعمالی که در روزگار ما مجاز و یا فقط از ضمانت اجرای حقوقی برخوردارند مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است

کثرت مداخلات کیفری و وجود مجازاتهای بسیار شدید (بویژه اعدام) برای برخی از اعمالی که ظاهراً اهمیت زیادی ندارند را چگونه میتوان در قانون حمورابی توجیه کرد؟ در بادی امر شاید بنظر رسد که با توجه به این ضرب المثل مکتب کلاسیک که ترس از مجازات مقدمه شرافتمندی است بتوان وجود بیش از سی مورد مجازات اعدام در موارد موجود را توجیه نمود. مع الوصف, بنظر نگارنده وجود مجازاتهای شدید معلول امر دیگریست و آن عبارت از غیر الهی و غیر مذهبی بودن منبع مستقیم قوانین مذکور است: وقتیکه مقنن قوانین خود را بر مبنای وحی و مستند به دستورات خداوند ندانسته, خود را مبتکر قوانین خویش معرفی مینماید احتمال سر پیچی از مقررات آن از جانب افراد به مراتب بیشتر وجود داشته و طبیعی بنظر میرسد که با توجه به سطح فرهنگ مردم آن زمان تنها مجازاتهای سنگین, برای جرائمی هر چند کم اهمیت, میتوانسته موجبات ارعاب کسانی که بالقوه مستعد ارتکاب جرم بوده اند را فراهم ساخته و نظم جامعه را تضمین نماید

در خصوص غیر الهی بودن قوانین حمورابی یاد آور شویم که نقش شاماش یا شمس خداوند عدالت و آفتاب, بطوریکه از مقدمه قانون حمورابی بر میاید, محدود به این امر بوده که وجود حمورابی را بنور عدالت روشن ساخته است(1) و علی القاعده و صرف نظر از برخی موارد استثنائی (2) جرائم پیش بینی شده در قانون حمورابی از آنجهت که به حقوق خداوند متعددی که مورد پرستش مردم آن روزگار بوده و با به مقدسات مذهبی آسیب وارد میکرده مورد توجه قرار نگرفته است, لذا , از دیدگاه حمورابی جرم فعل و یا ترک فعلی است که به ضرر اجتماع , فرد یا افراد آن بوده و نظم جامعه را مختل سازد. بطوریکه ملاحظه میشود این همان تعریفی است که امروزه از جرم در بسیاری از کشورهای جهان ارائه میگردد

در تائید مطلب اخیرالذکر شاید بهتر باشد به سخنان خود او درباره منشاء قوانینش توجه کنیم: حمورابی پادشاه احسان _ آن کسیکه آفتاب به وی قانون حقیقت را بخشیده من هستم, کلمات من در خور توجه است, اعمال من بی نظیر است; شادمانی حمورابی در مقابل قوانینی که از خود به یادگار گذاشته ظاهرا بیش از دلبستگی ناپلئون بنا پارت(3) به قوانین و کدهائی بوده که به دستور وی در آغاز قرن نوزدهم در فرانسه تدوین گردیده است. قوانین حورابی نه تنها باید تصویری از عدالت این پادشاه عدالت کمتر را به آیندگان ارائه دهد: بگذارید هر ستمدیده و مظلومی بخاطر هر نوع گرفتاری که دارد در مقابل تصویر من بنام یک پادشاه عادل و دادگر قرار گیرد, بگذارید این سنگ نوشته را که یادگار من است بخوانند; بلکه باید موجبات رضای مردوک خدای بزرگ بابل را نیز فراهم ساخته و او را خشنود سازد: اوست (حمورابی) که قلب ماردوک خداوند خود را شادمان ساخته و اوست که سعادت و خوشبختی را برای همیشه به مردم ارزانی داشته است;.(1)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:26 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اثبات جرائم منافی عفت با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اثبات جرائم منافی عفت با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اثبات جرائم منافی عفت با word

مقدمه
اشـاره
جرائم منافی عفت
1)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد
الف)ـ زنا
ب)- لواط
ج)- مساحقه
د)- قوادی
هـ)- قذف
2)ـ جرائم مستلزم تعزیر و مجازات‌های بازدارنده
فهرست جرائم منافی عفت در قانون مجازات اسلامی
ادله اثبات دعوی جزائی
1)- دوره باستان
2)- دوره دلایل مذهبی
3)- دوره دلایل قانونی
4)- دوره دلایل معنوی
5)- دوره دلایل علمی
تلفیق دلایل قانونی، معنوی، علمی
ادله خاص اثبات جرائم منافی عفت
1)- ادله اثبات جرائم حدی
- زنا
- لواط
- مساحقه
- قوادی
- قذف
نقد و بررسی دلایل اثبات جرائم
الف)- اقرار
ب)- شهادت
ج)- علم قاضی
2)- جرائم مستلزم مجازات تعزیری و بازدارنده
گذری بر رویه‌های قضایی
نتیجه
فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اثبات جرائم منافی عفت با word

جعفری لنگرودی، محمد جعفر: «مبسوط در ترمینولوژی حقوق»، کتابخانه گنج دانش،
کشاورز صدر، سید محمد علی: «آیین و رویه دادرسی کیفری»، انتشارات مجلس،
آخوندی، محمود: «آیین دادرسی کیفری»، سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی،
گودرزی، فرامرز: «پزشکی قانونی»
گاتون، استفانی، ژرژ لواسور و برنارد بلوک، «آیین دادرسی کیفری»، ترجمه حسن دادبان، انتشارات دانشگاه علامه،
«مجموعه آرای فقهی قضایی در امور کیفری»، مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه، ناشر معاونت آموزش و تحقیقات، قم،
«مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری»، مرکز تحقیقات فقهی قوه قضائیه، قم،
«مجموعه نشست‌های قضایی»، ناشر معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، قم،
«ضابطین دادگستری، تکلیف و مسئولیت‌ها»، ناشر معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، قم،
«مجموعه بخشنامه‌های قوه قضائیه»، تدوین و گردآوری معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، قم،
هدایتی، محمد علی: «آیین دادرسی کیفری»، انتشارات دانشگاه،
متین، احمد: «رویه‎های قضائی»،

 

جرائم منافی عفت

تعریف

مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است 615316148961533 و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرم‌ها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق می‌نامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع می‌باشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی می‌باشد

روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرم‌ها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت

تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازات‌های سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر می‌باشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشت‌های مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی می‌کرد و آنـها را حـصری اعـلام می‌نمود یـا لااقـل ضابطه‌ای ارائـه می‌داد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش می‌توانست بر بـسیاری از ناهـماهنگی‌های مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازات‌ها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است. اعـمالی مـانند «صـنم‌پرستی»61472«مـبدل پـوشی»، «پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف» «حـیوان دوسـتی»، «حیوان‎بازی»، «بچه‌بازی»، «عورت نمایی»، «نظربازی جنسی» یا «چشم‌چرانی»، «خودآزاری جنسی»، «استمنا»، «پیردوستی» و ; از قلمرو کیفری خارج می‌باشند. حتی اعمالی مانند «ازاله بکارت»، «روسپی‌گری»، «اعاشه از عواید فحشا زنان»، «واداشتن افراد و جوانان به شهوت‌رانی» و; عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین می‌کنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمی‌رسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته می‌شود

با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر می‌رسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنت‌ها و عرف‌های اجتماعی است. کمتر جرمی را می‌توان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشه‌های سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود می‌آید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض می‌کند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمی‌کند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده می‌کند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد

باید توجه داشت. که روش مذکور این خطر را دارد که قاضی را در تشخیص مصادیق جرائم منافی عفت و اعمال سلیقه و دیدگاه خاص خود آزاد می‎گذارد که این امر ممکن است اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها را به مخاطره بیاندازد 615316149561533 و از جهت مصادیق «قبح عقاب بلا بیان» باشد

در جامعه اسلامی ایران با الهام از شریعت مقدس اسلام و سنت‌های دیرینه و عفت ذاتی ایرانیان، اعمال منافی عفت درطول تاریخ تحول یافته و مصادیق بیشتری پیدا کرده است که با دیدگاه‌های ملی، محلی، سنتی و مذهبی به خوبی می‌تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در قانون مجازات اسلامی پنج قسم مجازات‌ ذکر شده است

1)- حدود؛ 2)- قصاص؛ 3)- دیات؛ 4)- تعزیرات؛ 5)- مجازات‌های بازدارنده مجازات‌های جرائم منافی عفت در مقررات مربوط به «حدود»، «تعزیرات» و «مجازات‌های بازدارنده» بیان شده است. در باب «قصاص» و «دیات» مجازات این نوع جرم‌ها وجود ندارد. بنابراین جرائم منافی عفت را می‎توان به دو نوع مهم تقسیم نمود

1)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد؛

2)ـ جرائم منافی عفت مستلزم تعزیر و مجازات‌های بازدارنده

هر یک از انواع دوگانه جرائم مذکور مقررات ویژه خود را داشته و با روش‌های متفاوتی قابل اثبات می‌باشد

1)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد

در قانون مجازات اسلامی، تحت عنوان حدود پنج نوع جرم منافی عفت ذکر شده است که عبارتند از

زنا، لواط، مساحقه، قوادی و قذف

هر یک از این جرائم جداگانه و به اختصار مورد بررسی و تحلیل قرار می‎گیرد

الف)ـ زنا

زنا یکی از شنیع‌ترین اعمالی است که انسان مرتکب آن می‎شود. نویسندگان قانون مجازات اسلامی با عنایت به فقه شیعه و توجه به سنت‌های مذهبی موجود فرض‌های مختلف زنا را بیان کرده و شدیدترین مجازات‌ها را برای موارد آن داشته‌اند

زنا عبارت است از: «جماع مرد با زنی که بر او ذاتاً حرام است اگر چه دردبر باشد». زنا در صورتی موجب حد می‌شود که زانی یا زانیه بالغ، عاقل و مختار بوده و به حکم و موضوع آن نیز آگاه باشد

مجازات زنا در موارد ذیل اعدام است و فرقی بین جوان، غیر جوان، محصن و غیرمحصن نیست

- زنا با محارم نسبی؛

- زنا با زن پدر؛

- زنای غیرمسلمان با زن مسلمان؛

- زنا به عنف و اکراه

حد زنا در موارد ذیل رجم است

 - زنای مرد محصن؛

- زنای زن محصنه با مرد بالغ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:26 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تبیین رابطه بین نقش جنسیتی مردانه و زنانه با رشته تحصیلی در دانشجویان پسر با word دارای 131 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تبیین رابطه بین نقش جنسیتی مردانه و زنانه با رشته تحصیلی در دانشجویان پسر با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تبیین رابطه بین نقش جنسیتی مردانه و زنانه با رشته تحصیلی در دانشجویان پسر با word

چکیده

فصل اول

کلیات پژوهش;

مقدمه

بیان مساله

ضرورت و اهمیت پژوهش

هدف پژوهش

سوالات پژوهش

فصل دوم

پیشینه پژوهش;

هویت جنسی

پیدایی هویت جنسی

نظریه طرحواره جنسی

نقش یابی جنسی در اوایل کودکی

تاثیرات ژنتیکی بر نقش یابی جنسی اوایل کودکی

تاثیرات محیطی بر نقش یابی جنسی اوایل کودکی

1-خانواده

2- معلمان

3- همسالان

4- تلویزیون

هویت و رفتار جنسی در اواسط کودکی

تاثیرات فرهنگی بر نقش یابی جنسی در اواسط کودکی

نقش یابی جنسی در نوجوانی

هویت جنسی در میان سالی

کلیشه ها یا تصورات قالبی جنسیتی چیست؟

تصورات قالبی جنسی

عقاید و رفتارهای قالبی مربوط به جنسیت در اوایل کودکی

عقاید جنسیت کلیشه ای در اواسط کودکی

تصورات قالبی و کلیشه در مورد زنان

ویژگی های جنس زن

ویژگی های جنس مرد

دیدگاه های کلیشه ای راجع به مردان

تغییرات نقش های مردان

عوامل موثر در تقویت تفاوت های زن و مرد

تفاوت های زن و مرد از لحاظ خلقی

نحوه برخورد با فشارهای روحی و عصبی

تفاوت های مرد و زن در کمک کردن به دیگران

طرحواره

نظریه طرحواره جنسیتی

سازماندهی طرحواره های جنسیتی

رشد طرحواره جنسیتی

زنان و اقلیت های قومی

حضور کونگ زنان در عرصه های مدیریتی

1- عدم خود باوری زنان

اما برگردیم به داخل خانواده ها

2- مسئولیت های خانه

اما وجود نگاه های سنتی

آیا زنان میتوانند رهبر باشند

زنان، جرم، خلافکاری

شیوه های سنجش مردانگی و زنانگی

مقیاس های نقش جنسیت مردانه (GM) و نقش جنسیت زنانه (GF)

شکل گیری مقیاس;

تفسیر نمره های مقیاس GF, GM;

فصل سوم

روش شناسی پژوهش;

طرح تحقیق

جامعه آماری

نمونه آماری

روش نمونه گیری

ابزارهای پژوهش

مقیاس های نقش جنسیت مردانه (GM) و نقش جنسیت زنانه (GF)

پایایی و اعتبار

فصل چهارم

نتایج

الف: توصیف داده های آماری

ب: تحلیل آماری داده ها

فصل پنجم

بحث در نتایج

محدودیت ها

پیشنهادات

منابع

پیوست

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تبیین رابطه بین نقش جنسیتی مردانه و زنانه با رشته تحصیلی در دانشجویان پسر با word

1- وندر زندن. جیمز ویلفرید. روان شناسی رشد (1و2) ترجمه دکتر حمزه گنجی (1384) نشر ساوالان

2- پاملا آبوت. کلر والاس. جامعه شناسی زنان. ترجمه منیژه نجم عراقی (1380) نشر نی

3- برنارد. جسی شرلی. (1903) دنیای زنان. ترجمه شهرزاد ذوفن (1384) نشر اختران

4- شرفی. محمد رضا. (1380) جوان و بحران هویت. انتشارات سروش

5- برک. لورا ای (2001) روانشناسی رشد (از لقاح تا کودکی) ترجمه یحیی سید محمدی (1381) نشر ارسباران

6- برک. لورا ای. (2001) روانشناسی رشد (ز نوجوانی تا پایان زندگی) ترجمه یحیی سید محمدی (1381) نشر ارسباران

7- گراهام جان. رابرت (1940) راهنمای MMPI-2 ارزیابی شخصیت و آسیب شناسی روانی به پیوست: پرسشنامه ها و تمامی کلید ها. ترجمه حمید یعقوبی. موسی کامی (1379) انتشارات ارجمند

8-گولومبوک. سوزان(1377) رشد جنسیت. ترجمه مهرناز شهر آرای. انتشارات ققنوس

9- بنده زاده. خسرو (1382) هم برابری زن و مرد. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

10- مجد. محمد (1381) انسان در دو جلوه: روانشناسی  زن و مرد. موسسه فرهنگی انتشارات مکیال

هویت جنسی

هر یک از ما بزرگسالان هویت جنسی داریم. تصویری از خودمان به صورت فردی که ویژگی های مردانه یا زنانه دارد. پژوهشگران در اواسط کودکی میتوانند از کودکان بخواهند خودشان را طبق صفات شخصیت، ارزیابی کنند و به این طریق هویت جنسی آنها را تعیین کنند. افراد پاسخ های بسیار متفاوتی میدهند. کودک یا بزرگسالی که هویت مردانه دارد، در مواردی که به طور سنتی مردانه انگاشته میشوند مثل خود بسندگی، جاه طلبی و نیرومندی، نمرات بالایی می گیرند و در مواردی که به طور سنتی زنانه محسوب می‌شوند مانند با عاطفه، صدای لطیف و گشاده رویی، نمره کمتری کسب میکنند. کسی که هویت زنانه دارد، درست بر عکس مورد فوق است. اگر چه اکثر افراد خود را در قالب نقش جنسی در نظر می گیرند، اقلیت هایی هم وجود دارند (مخصوصاً در زنان) که از نوعی هویت جنسی به نام دو جنسیتی برخوردار هستند. آنها هم در ویژگی های مردانه و هم زنانه، نمرات بالایی کسب میکنند. (بم ، 1974؛بولدیزار،1991، به نقل از برک لورا ای ،2001)

هویت جنسی پیش بینی خوبی برای سازگاری روانی است. کودکان و بزرگسالان دارای هویت مردانه و دو جنسیتی، عزت نفس بالاتری دارند، در حالی که افراد دارای هویت زنانه اغلب خود را دست کم می گیرند شاید به این علت که خیلی از صفات زنانه در جامعه ما چندان ارزشمند محسوب نمیشوند. افراد دو جنسیتی از لحاظ رفتاری، سازش پذیرتر هستند. مثلاً بسته به شرایط میتوانند استقلال مردانه یا عطوفت زنانه نشان دهند.(تیلوروهال، 1982،به نقل از برک لوراای ، 2001). پژوهش درباره دو جنسیتی حاکی است که کودکان میتوانند آینده ای از ویژگی های مثبت را که به طور سنتی به هر یک از دو جنس وابسته شده اند، اکتساب کنند- گرایشی که میتواند به آنها کمک کند تا به توانایی خود پی ببرند. (برک لورا ای ، 2001)

 پیدایی هویت جنسی

طبق نظریه یادگیری اجتماعی، رفتار قبل از ادراک خویشتن روی میدهد. کودکان پیش دبستانی ابتدا از طریق سرمشق گیری و تقویت، پاسخ های نقش جنسی را فرا می گیرند و بعد، این پاسخ ها را در عقاید جنسی نسبت به خودشان سازمان میدهند

در مقابل نظریه شناختی- رشدی جهت رشد هویت جنسی را به صورت دیگری در نظر می گیرد. کودکان در سال های پیش دبستانی ابتدا از دائمی بودن جنسیت خود، درک شناختی کسب میکنند. به عبارت دیگر، آنها ثبات جنسیت را پرورش میدهند، بدین معنی که می فهمند حتی اگر لباس، آرایش مو و فعالیت های بازی تغییر کنند، جنسیت ثابت می ماند. بعد این دیدگاه را برای هدایت کردن رفتارشان بکار میبرند و ترجیح دادن فعالیت های مرتبط با جنسیت به دنبال آن پدیدار میشود. (کلبوگ،1996 به نقل از برک اورا ای ،2001)

پژوهش حاکی است که ثبات جنسیت تا پایان سال های پیش دبستانی، در اغلب کودکان وجود ندارد، همان زمانی که کودکان میتوانند تکالیف نگهداری پیاژه ای را انجام دهند.(دیسی و کالاگر،1991،منبع فوق) وقتی که آرایش مو و لباس عروسکی را در مقابل چشمان یک کودک زیر 6 سال تغییر میدهند او اصرار می ورزد که جنسیت عروسک هم تغییر یافته است (مک کوناکی،1996،همان منبع)و زمانی که از دختر بچه ها پرسیدند: وقتی بزرگ شدید میتوانید پدر باشید؟ یا اگر بخواهید می توانید پسر شوید؟ جواب دادند. بله.(اسلابی و فری ، 1975 همان منبع)

با این حال، تا رسیدگی شناخت تنها علت عملکرد ضعیف کودکان پیش دبستانی در تکالیف ثبات جنسیت نیست. این عملکرد ضعیف حاصل تجربه اجتماعی محدود نیز هست. مخصوصاً نداشتن فرصت آموختن درباره تفاوت اندام های تناسلی مرد و زن. در خیلی از خانواده های کشورهای غربی کودکان پیش دبستانی اعضای خانواده جنس مخالف را به صورت برهنه نمی بینند. بنابراین آنها فقط با توجه به اطلاعات محدودی که دارند، مانند نحوه لباس پوشیدن و رفتار کردن هر جنس، مردان و زنان را از یکدیگر تشخیص می دهند. کودکان 3 ساله ای که از تفاوت های تناسلی آگاه هستند، معمولاً به سوال های ثبات جنسیت، پاسخ درست میدهند. (بم، 1989، به نقل از برک لورا ای ، 2001)

در حال حاضر، پژوهشگران درباره اینکه چگونه ثبات جنسیت به شکل گیری نقش جنسی کمک میکند اتفاق نظر ندارند. اما آنها میدانند که وقتی کودکان فکر کردن درباره نقش های جنسی را آغاز میکنند طبقاتی را در مورد جنسیت تشکیل میدهند که خود انگاره و رفتار نقش جنسی را تقویت میکنند

 نظریه طرحواره جنسی

نظریه طرحوارهجنسی یک نوع رویکرد پردازش اطلاعات به نقش یا بی جنسی است که ویژگی های یادگیری اجتماعی و شناختی- رشدی را ترکیب میکند. این رویکرد، تاکید دارد که فشارهای محیطی و شناخت های کودکان با هم به شکل گیری نقش جنسی کمک میکنند.(مارش،1993؛مارتین و هالورسو، 1987 به نقل از منبع فوق) کودکان از همان سنین اولیه. به توصیه های دیگران پاسخ میدهند و ترجیحات و رفتارهای کلیشه ای جنسیت را از آنها می آموزند. آنها در عین حال، تجربیات خود را در طرحوارهجنسی یا طبقات مردانه و زنانه، سازمان میدهند و از آنها برای تعبیر کردن دنیای خود استفاده میکنند. کودکی که می گوید «فقط پسر ها میتوانند دکتر باشند» یا «آشپزی کار دخترهاست» طرحواره های جنسی شکل یافته ای دارد. به محض اینکه کودکان پیش دبستانی بتوانند جنسیت خود را بنامند، طرحوارههای جنسی متناسب با آن را انتخاب میکنند و آنها را در مورد خودشان بکار می برند. در نتیجه ادراک خویشتن آنها نقش جنسیت را جذب میکند و طرحواره جدیدی میشود که آن را برای پردازش اطلاعات و هدایت رفتارشان بکار میبرند

با توجه به مثال شکل ببینیم چگونه این شبکه طرحوارههای جنسی، ترجیحات و رفتارهای کلیشه ای جنسیت را تقویت میکند. ماندی، دختر بچه 3 ساله یاد گرفته است که عروسک ها مال دختر ها و کامیون ها مال پسر هاست. او ضمناً میداند که دختر است. ماندی برای اینکه تصمیم بگیرد چگونه رفتار کند، این اطلاعات را بکار می گیرد. چون طرحوارههای او باعث میشوند نتیجه بگیرد که «عروسک ها مال من هستند» وقتی عروسکی را به او میدهند، به آن نزدیک میشود. آن را کاوش میکند و اطلاعات بیشتری را درباره آن می آموزد. در مقابل، او با دیدن کامیون، با استفاده از طرحوارههای جنسی خود نتیجه می گیرد که «کامیون ها مال من نیستند» پس ازاین اسباب بازی « نا متناسب با جنسیت» دوری می جوید. طرحواره های جنسی به قدری قدرتمند هستند که وقتی کودکان می بینند دیگران به صورت نا هماهنگ با جنسیت رفتار میکنند، اغلب نمیتوانند این اطلاعات را به یاد آورند یا آن را طوری تعریف می کنند تا متناسب با جنسیت شود. (لی بن وزیکنورلا، 1993؛زیکنورلا ولی ین، 1984، به نقل از برک لورا ای ،2001)

 نقش یابی جنسی در اوایل کودکی

فرایند پرورش یافتن نقش های جنسی یا ترجیحات و رفتارهای مربوط به جنسیت که جامعه پسند هستند نقش یابی جنسی نامیده میشود. از همان سال های اولیه پیش دبستانی، نقش یابی جنسی در حال شکل گیری است. در کلاس ها، کودکان گرایش داشتند با همسالان هم جنس خود بازی و روابط دوستانه برقرار کنند. دخترها بیشتر وقت خود را به بازی خانه داری و نقاشی می گذراندند در حالی که پسر ها بیشتر به ساختمان سازی با مکعب های چوبی، نجاری و بازی فعال می پرداختند

طبق نظریه روان کاوی، عقاید و رفتارهای قالبی درباره جنسیت، مانند سایر معیارهای اجتماعی و اختیار میشوند از طریق همانند سازی با والد هم جنس. اما نظریه فروید همان گونه که در زمینه ی اصول اخلاقی مشکل داشت، در توجیه نقش یابی جنسی هم مشکل دارد. پژوهش نشان میدهد که والد هم جنس فقط یکی از عوامل موثر در شکل گیری نقش جنسی است. والد جنس مخالف، همسالان، معلمان، و محیط اجتماعی در کل نیز با اهمیت هستند. نظریه یادگیری اجتماعی با تاکیدی که بر شکل گیری و تقویت دارد و نظریه شناختی- رشدی که بر کودکان به عنوان متفکران دنیای اجتماعی شان تاکید میکند، رویکرد های اصلی به شناخت نقش یابی جنسی هستند ولی هیچ کدام از این دو نظریه به تنهایی رضایت بخش نیستند. در نتیجه، دیدگاه سومی که عناصر هر دو گرایش فوق را ترکیب میکند و نظریه طرحوارهنامیده میشود، محبوبیت کسب کرده است. (برک لورا ای،2001)

تاثیرات ژنتیکی بر نقش یابی جنسی اوایل کودکی

النور مکوبی (1990)معتقد است که تفاوت های هورمونی بین مردان و زنان، برای نقش یابی جنسی، پیامد های مهمی دارد. در آغاز هورمون ها بر سبک های بازی تاثیر می گذارند و موجب حرکات خشن و پر سر و صدا در بین پسر ها و اعمال آرام و لطیف در میان دختر ها میشوند. جداً زمانی که کودکان تعامل با همسالان را آغاز میکنند، هم بازی های هم جنسی را ترجیح میدهند که تمایلات و رفتارهای آنها همانند خودشان باشند. دختر ها در سال های پیش دبستانی به طور روز افزونی دخترهای دیگری را جستجو میکنند و دوست دارند دو نفری بازی کنند زیرا که هر دو فعالیت های آرام را ترجیح میدهند و پسر ها گروه بازی بزرگتر با پسر ها را ترجیح میدهند که دوست دارند مانند آنها بدوند، بالا بروند، کشتی بگیرند و مشت زنی کنند

کودکان در 4 سالگی، سه برابر بیشتر از هم بازی های جنس مخالف، با هم بازی های جنس موافق به سر می برند. در 6 سالگی، این نسبت 11 به 1 میشود.(بنن سون، آپوستولریس، وپارناس؛ مکوبی و ژاکلین، 1987 به نقل از برک لورا ای 2001) با این حال باید مراقب باشیم که بیش از حد روی نقش وراثت در نقش یابی جنسی تاکید نکنیم

تاثیرات محیطی بر نقش یابی جنسی اوایل کودکی

شواهد قابل توجهی نشان میدهند که تاثیرات خانوادگی، ترغیب معلمان و همسالان و الگو های موجود در محیط اجتماعی گسترده تر، با هم ترکیب میشوند تا نقش یابی جنسی را در اوایل کودکی ایجاد کنند. (برک لورا ای،2001)

1-خانواده

در همان آغاز تولد، والدین برداشت های متفاوتی در مورد فرزندان دختر و پسر خود دارند. خیلی از والدین می گویند که دوست دارند فرزندان شان با اسباب بازی های «متناسب با جنسیت» بازی کنند و معتقدند که پسر ها و دخترها را باید به صورت متفاوتی بار آورد. والدین تمایل دارند که پیشرفت، رقابت و کنترل هیجان را برای پسر ها مهم بدانند و رفتار صمیمانه و «خانم مآبانه» و نظارت بر رفتار را برای دخترها با اهمیت بدانند. (بروکس – گان ،1986؛ترنروگراوی،1995 به نقل از منبع فوق)

این اعتقاد در عمل به شیوه های فرزند پروری منتقل میشوند. پدر ها و مادر ها گرایش دارند برای پسر ها تفنگ، ماشین و توپ فوتبال بخرند و برای دختر ها عروسک، سرویس چای خوری و طناب بازی تهیه کنند و این اسباب بازی ها شیوه های بازی متفاوتی را ترغیب میکنند. از این گذشته، والدین خیلی از رفتارهای جنسیتی را به طور فعال تقویت میکنند. برای مثال، زمانی که پسر آنها ماشین بازی میکند یا سعی میکند اسباب بازی های بچه های دیگر را بگیرد، واکنش مثبت نشان میدهند. در مقابل، معمولاً فعالیت های بازی دختران خود را هدایت میکنند، به آنها یاری میدهند و مشارکت در کارهای خانه را ترغیب میکنند.(لیتون ورومنی، 1991 به نقل از برک لورا ای 2001) علاوه بر این والدین با پسر ها و دخترهای پیش دبستانی به صورت متفاوتی گفتگو میکنند. مادر ها، هنگام صحبت کردن با دخترها غالباً هیجان ها را می نامند و از این رو به آنها می آموزند که از احساس های دیگران مطلع باشند. در مقابل آنها معمولاً هیجان ها را برای پسر ها توضیح میدهند و به علت ها و پیامد های هیجان ها اشاره میکنند و به این طریق تاکید میکنند که کنترل کردن ابراز هیجان اهمیت دارد. (سروانستس و کالانان، 1998 به نقل از منبع فوق)این عوامل بر یادگیری نقش جنسی کودکان تاثیر مهمی دارند، زیرا والدینی که آگاهانه از رفتار کردن به این شیوه ها خودداری میکنند، دارای فرزندانی هستند که نقش یابی جنسی را به خوبی پرورش نداده اند سایر اعضای خانواده نیز در نقش یابی جنسی دخالت دارند. برای مثال کودکان پیش دبستانی ای که خواهر و برادر های جنسی مخالف دارند، از فرصت های بیشتری برای مشارکت در بازی با «جنس مخالف» برخوردار هستند. در هر دو صورت، از بین دو جنس، نقش یابی جنسی در پسر ها، آشکار تر است. یک دلیل آن، این است که والدین- مخصوصاً پدرها – بازی با جنس مخالف را در پسر های خود کمتر از دختران شان تحمل میکنند. اگر پسر آنها مثل سوسول رفتار کند بیشتر نگران میشوند تا دخترشان مانند یک پسر آتش پاره. (گروای ،ترنروهایند،1995؛لیتون ورامنی،1991 به نقل از برک لورا ای 2001)

2- معلمان

علاوه بر والدین، معلمان نیز نقش یابی جنسی را در کودکان ترغیب میکنند. دختر ها مانند زمانی که در خانه هستند، در کودکستان نیز بیشتر ترغیب میشوند در فعالیت هایی مشارکت کنند که بزرگتر ها آنها را تسلیم کرده اند. غالباً میتوان آنها را دید که دور معلم جمع شده اند و از رهنمود های او برای مشارکت در یک فعالیت پیروی میکنند. رد مقابل پسر ها غالباً مناطقی از کلاس را انتخاب میکنند که معلمان کمتر در آنجا حضور و دخالت داشته باشند.(کارینتر،1983 به نقل از همان منبع) در نتیجه پسر ها و دختر ها، رفتارهای اجتماعی بسیار متفاوتی را تجربه میکنند. اطاعت و درخواست کمک در موقعیت هایی که بزرگتر ها آنها را تنظیم کرده اند، بیشتر دیده میشود. در حالی که جسارت، رهبری و استفاده خلاق از مواد، در موقعیت های سازمان نیافته بیشتر مشاهده میشود

3- همسالان

 اعضای گروه هم جنس کودکان، عقاید و رفتارهای کلیشه ای جنسیتی را تقویت میکنند. در 3 سالگی کودکان هم جنس با تحسین کردن کودک هم سنی که رفتار متناسب با جنسیت دارد و تقلید کردن از او یا پیوستن به او، یکدیگر را برای بازی مخصوص جنسیت شان، به صورت مثبت، تقویت میکنند. در مقابل، وقتی که کودکان پیش دبستانی به فعالیت های « نا متناسب با جنسیت» می پردازند مثل زمانی که پسر ها با عروسک بازی میکنند یا دختر ها با ابزار نجاری، از جانب همسالان مورد انتقاد قرار می گیرند. پسر ها مخصوصاً نمی توانند بازی با جنس مخالف را در بین همسالان خود تحمل کنند. (فالگوت، 1984 به نقل از همان منبع)ند، حتی زمانی که به فعالیت های مردانه مشغول باشد، توسط سایر پسر ها طرد میشود. کودکان در گروه های هم سالی که از نظر جنسیت جا سازی شده اند، شیوه های نفوذ اجتماعی متفاوتی را پرورش میدهند. پسر ها برای برخورد با همسالان، اغلب به امر و نهی، تهدید، فشار بدنی متوسل میشوند. در حالیکه دختر ها، به درخواست مودبانه، قانع سازی، رضایت تاکید می ورزند. این راهبرد ها در مورد سایر دخترها موثر واقع میشوند نه در مورد پسر ها که به راهبرد های ملایم و با وقار دختران چندان توجهی نمی کنند. (لی پر، 1994، لی پر ، تنن بام،شیفر1999 به نقل از همان منبع).در نتیجه یکی از دلایلی که دخترها از تعامل با پسرها خودداری میکنند این است که ارتباط داشتن با یک شریک اجتماعی بی اعتنا را خیلی تقویت کننده نمی دانند

4- تلویزیون

 تلویزیون منبع قدرتمند دیگری برای کلیشه های جنسیتی است. زنان در برنامه های تلویزیونی کمتر از مردان ظاهر میشوند و فقط یک چهارم تا یک سوم نقش ها را برعهده دارند. این روز ها زنان را بیشتر به صورتی نشان میدهند که در مشاغل گوناگون درگیر هستند،(آلان و کولتران، 1996 به نقل از همان منبع) اما در مجموع، باز هم آنها را به صورت جوان، جذاب، عاطفی و قربانی شده و در موقعیت های رومانتیک و خانوادگی به تصویر می کشند. در مقابل مردان را به صورت مسلط و قدرتمند نمایش میدهند. کلیشه سازی جنسیت، مخصوصاً در برنامه های تفریحی برای کودکان، چشمگیر است. برای مثال، شخصیت های زن، دنباله روهای خوشگل و معصوم اند.(هوستون و همکاران، 1992 به نقل از همان منبع) به طوری که تلویزیون نشان میدهد محیط های روز مره کودکان موارد متعددی از رفتارهای کلیشه شده جنسیت را شامل میشود

هویت و رفتار جنسی در اواسط کودکی

هویت های نقش جنسی پسر ها و دخترها، در اواسط کودکی مسیر های متفاوتی را دنبال میکنند. پسر ها از کلاس سوم تا ششم، همانند سازی خود را با صفات شخصیت مردانه تقویت میکنند، در حالی که همانند سازی دخترها با صفات زنانه کاهش می یابد. گر چه دخترها هنوز هم به سمت زنانگی گرایش دارند خود را به صورت افرادی که برخی از ویژگی های «جنس مخالف» را داراست، توصیف میکنند (سربین، پولیشا و گولکو 1993 به نقل از برک لورا ای 2001). این تفاوت در فعالیت های کودکان نیز مشاهده میشود. گر چه پسر ها معمولاً فعالیت های مردانه را دنبال میکنند و دخترها احساس میکنند آزاد هستند که انتخاب های بیشتری را تجربه کنند. آنها علاوه بر آشپزی، خیاطی و بچه داری به تیم های ورزشی سازمان یافته ملحق میشوند، پروژه های عملی می گیرند و در حیاط خلوت دژ می سازند

والدین برای تبعیت پسر ها از نقش جنسی اهمیت زیادی قائل اند. گروه های همسال نیز به پسر ها فشارمی آورند که از نقش جنسی مردانه تبعیت کنند. دختری که رفتار پسرانه دارد میتواند بدون از دست دادن مرتبه خود در بین همسالان دختر، خود را قاطی فعالیت های پسرها کند، اما پسری که با دختر ها قاطی میشود، مورد تمسخر و طرد قرار می گیرد. سرانجام اینکه شاید دختر های دبستانی پی می برند که جامعه امتیازات بیشتری برای ویژگی های مردانه قایل است. در نتیجه آنها می خواهند برخی از فعالیت ها و رفتار هایی را که با نقش جنسی با ارزشتر ارتباط دارند امتحان کنند. (برک لورا ای ،2001)

 تاثیرات فرهنگی بر نقش یابی جنسی در اواسط کودکی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
دوشنبه 95 فروردین 30 , ساعت 6:26 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان با word دارای 92 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان با word

چکیده

فصل اول

کلیات پژوهش;

مقدمه

طرح مسأله

ضرورت و اهمیت پژوهش;

اهداف پژوهش

پرسش پژوهش

فرضیه‌های پژوهش

متغیرهای پژوهشی

تعاریف پژوهشی

1- شیوه سهل گیر

2- شیوه مقتدرانه

3- شیوه‌ی استبدادی

رشد اجتماعی

فصل دوم

مقدمه

الف )‌رشد اجتماعی

رشد اجتماعی در دوران‌های مختلف

مرحله اول

مرحله دوم

مرحله سوم

رشد اجتماعی در دوره‌ی پیش دبستانی

رشد اجتماعی کودک در دبستان

رشد اجتماعی در دوره نوجوانی

اهداف رشد اجتماعی

نظریه‌های یادگیری اجتماعی « بندورا»

مطالعات عروسک بوبو

تاریخچه فرزند پروری

شیوه‌های فرزند پروری از نظر باوم مریند

شیوه مقتدرانه

شیوه سهل انگاری

شیوه خودکامه

اقتدار منطقی

مردم سالار

دستوردهنده

استبدادی -‌ آمرانه

غیر متعهد

نظریه‌های مربوط به شیوه‌های فرزند پروری

نظریه اریکسون

مرحله اول

اعتماد در برابر عدم اعتماد

مرحله دوم

استقلال عمل در برابر شرم و تردید

مرحله سوم

ابتکار در برابر احساس گناه

مرحله چهارم

تحقق عمل در برابر احساس کهتری

مرحله پنجم

احراز هویت در برابر پراکندگی نقش

مرحله ششم

دیگر آمیزی در برابر مردم گریزی یا انزوا طلبی

مرحله هفتم

پدیدآورندگی در برابر راکد ماندگی

مرحله هشتم

شکستگی و رشد یافتگی در برابر نومیدی

پژوهشهای انجام شده در خارج کشور

فصل سوم

روش پژوهش;

مقدمه

جامعه آماری پژوهش

نمونه و روش نمونه‌گیری

ابزار پژوهش

روایی

پایایی

تهیه‌ی نسخه‌ی فارسی

نمره گذاری

پایایی

اعتبار

روش جمع آوری داده‌ها

روش آماری

تحلیل داده ها

فصل چهارم

مقدمه

فصل پنجم

نتایج پژوهش;

بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پیشنهادها

فصل ششم

خلاصه پژوهش

فهرست منابع

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان با word

1-     احدی – حسن ، جمهوری ، فرهاد ( 1380) ، روان شناسی رشد ، نوجوانی بزرگسالی تهران ، انتشارات پردیس

2-     ای برک ، لورا ( 1381) ، روان شناسی رشد ،جلد اول ، مترجم یحیی سید محمدی ، تهران ، نشر ارسباران

3-  اکبری ، بررسی تاثیر سبک های تربیتی مادران بر بزهکاری نوجوانان و نیز شرایط خانوادگی ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد اسلامی ( 1379)

4-     پاشا شریفی ،حسن ( 1384) ، اصول روان سنجی و روان آزمایی ، تهران ، انتشارات رشد

5-     دلاور ، علی ( 1381) ، احتمالات و آمار کاربردی در روان شناسی و علوم تربیتی ، تهران ، انتشارات دسته

6-     شهیدی ، شهریار ، حمیدیه مصطفی ، ( 1382) ، اصول و مبانی بهداشت روانی ، تهران ، انتشارات سمت

7-  شولتر ، دوان ، سیدنی آلن ، شوارتز ( 1385) ، نظریه های شخصیت ، ترجمه یحیی سید محمدی ، تهران ،موسسه نشر ویرایش

8-  صاحب الزمانی ، زهرا ، بررسی رابطه هوش ، وضعیت خانوادگی و رفتار والدین با افت تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی ، شهرستان اراک ، کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد اسلامی ( 75-74)

9-  فرگوسن ، جرج ، تاکانه ، یوشیوتا ( 1380) ، تحلیل آماری در روان شناسی و علوم تربیتی ، ترجمه دکتر علی دلاور ، سیامک نقش بندی ، نشر ارسباران

10- ماسن ، پاول هنری و همکاران ( 1380) رشد و شخصیت ترجمه :مهشید یاسایی ، تهران ، نشر مرکز کتاب ماد

11- میلانی فر ، بهروز ( 1386) ، روان شناسی کودکان و نوجوانان استثنائی ، تهران ،نشر شمس

مقدمه

 در عصر حاضر که همه چیز با شتاب در تغییر و تحول است دامنه‌ی دگرگونی به کانون خانواده نیز نفوذ کرده است و روابط انسانی را در شبکه‌ی ارتباطی خانوادگی به شدت تحت تاثیر قرار داده است ، به گونه‌ای که گاهی پدران و مادران پاسخ روشنی برای مسائل اخلاقی و تربیتی خود و فرزندانشان نمی یابند و مضطربانه از خود می پرسند اکنون چه باید کرد ؟

در خانواده است که کودک نخستین چشم انداز پیرامون خود را به دست می آورد و احساس وجود می‌کند رو در واقع روابط صمیمانه اعضای خانواده است که در تکوین رشد و شخصیت کودک و نوجوان تاثیر میکند .( پارسا ، 1376)

 روان پزشکان معتقدند جبر و زورگویی تار و پود حیات کودک و استعدادهای فطری او را به هم می‌ریزد ، و برعکس عشق و محبت والدین و آموزگاران باعث تعادل رشد دستگاه‌های عصبی مرکزی و در نتیجه در حالت‌های روانی او می‌شود (میلاد فر ، 1370)

والدین خشک و غیر منطقی و بیش از حد سخت‌گیر که از قبول هرگونه دلیل برای رعایت مقررات سرباز می‌زنند و می‌توانند سبب اختلال‌های شخصیت در کودکان گردند

 از طرفی تسلیم شدن والدین نسبت به خواسته‌های کودک نیز می تواند موجب اختلال در شخصیت کودک شود ، نگرش گرم یا سرد والدین می‌تواند باعث سازگاری یا ناسازگاری فرزندان در آینده باشد .( پارسا ، 1376 )

 الف )‌رشد اجتماعی

رشد اجتماعی به معنی تکامل روابط اجتماعی فرد است . رشد اجتماعی مستلزم هماهنگی با گروه اجتماعی و پیروی از هنجارها و سنتهای آن است

برای رسیدن به این مرحله از رشد اجتماعی کودک می‌بایست علایق خود را دگرگون کرده و شیوه‌های جدید رفتار او فراگیرد و دوستان جدیدی را برگزیند( رشد کودک ، احمدی و بنی جمال 1371) اهمیت رشد اجتماعی و اجتماعی شدن در آن است که هر کس در جامعه به دنیا می آید ، در آن نشو و نمو می‌کند و جوانی و بزرگسالی و در واقع زندگی خود را در جامعه می گذراند

به این ترتیب فرایند اجتماعی شدن کودک شبیه به خود را دارا می شود ، کودک علامتی به محیط می‌فرستد در جهت هدف خاص و هنگامی که همسالان یا همبازی‌های این علائم را دریافت کردند پاسخ آنها را ارسال می‌دارند و فرد متوجه می‌شود تا چه حد مقبولیت دارد

 به بیان دیگر واکنش دیگران به او می‌گوید که چگونه است ، البته ناگفته نماند که تفاوتهای فردی در روابط گروهی اثرات قابل ملاحظه‌ای دارد

 در واقع حساسیت کودکان در برابر تاثیرات اجتماعی ، متفاوت است، یعنی گروه در بعضی از کودکان بیشتر از بقیه تاثیر می گذارد

کودک « تنها » یعنی کسی که بیشتر وقت خود را به مطالعه یا اندیشه یا بازی انفرادی می گذراند ، یا در مغازه به پدرش کمک می کند ، در مقایسه با کودکی که رهبر کودک است و بیشتر اوقات خود را با دیگران می‌گذراند تاثیرات اجتماعی بسیار کمتری دریافت خواهد کرد .( شعاری نژاد ، 1364)

 از سوی دیگر تحقیقات نشان می‌دهد که تاثیر کودکان در یکدیگر از تاثیر بزرگسالان در کودکان زیادتر است ، هر چند این تاثیرات کودکان مدت باشد . این تفاوت به تفاوتهای دو دنیای کودکان و بزرگسالان بستگی دارد

 هم چنین دو مقایسه تاثیر معلم یا تاثیر همگنان باز هم گفته می‌شود تاثیر همگنان در واقع تحقیق نشان داده است که اگر بین خواسته‌های معلم و همگنان تعارض به وجود آید ، کودکان در این مواقع تسلیم همگنان می شوند

 هر چند بهتر است گفته شود ، که تاثیر والدین ، معلمان و همگنان مکمل یکدیگر .( راجرز ، عظیمی ، 1373)

 رشد اجتماعی در دوران‌های مختلف

 اولین رفتار اجتماعی کودک با تفاوت گذاری میان شخص و شیء آغاز می شود ، اما به درستی زمان تشخیص این جدایی را نمی‌توان مشخص کرد ، زیرا تنها ملاک قضاوت واکنش‌های آنی کودک است که با مشاهده این واکنشها نمی‌توان مطمئن بود که چندمین واکنش است .( احدی و بنی جمالی ، 1371)

روان شناسی در بیشتر سالهای قرن حاضر بر روابط کودکان با کسانی که مراقبت از آنها را به عهده دارند تاکید کرده‌اند و این واکنشهای متقابل را اساس عمده رشد عاطفی و شناختی قلمداد کرده‌اند

 در زمینه‌ی رشد اجتماعی در دوران کودکی ، روانکاوی انگلیسی به نام « جان بالبی» و اتولوژیست امریکایی به نام « هارلو» تئوری را به نام دلبستگی در سال 1958ارائه نمودند

 هارلو که بر روی میمونها تحقیق می‌کرد به این نتیجه رسیدند که نیاز کودک به حضور ما حتی از نیاز به گرسنگی هم مهمتر است

 بالبی رفتارهای کودکان از قبیل: خندیدن ، دنبال کردن مادر ، مکیدن سینه ، آویزان شدن کودک به مادر را به عنوان رفتارهای دلبستگی نامید

 اهمیت تئوری دلبستگی در این است که ارگانیسم بدن یک سیستم دریافت کننده دارد و یک سیستم عمل کننده که وقتی محرک دریافت می‌شود وادار می شود آن را دریافت کند و سپس از طریق سیستم عمل کننده‌ی رفتارهایی را نشان می‌دهند علاوه بر کارهای بالبی در سال 1970، اینزو ورث [2] ، نظریه بالینی را پذیرفت و تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام داد . وی به این نتیجه رسید که نزدیکی به افراد یک عامل ژنتیکی دارد یعنی او پذیرفت که انسان موجودی اجتماعی است

بعد از چندی اینزو ورث چهار مرحله را در فرایند دلبستگی تشخیص داد

 مرحله اول

 واکنش نامتمایز در برابر انسانها (‌جواب اجتماعی به شیوه‌ای نامتمایز نسبت به افراد) که از تولد تا سه ماهگی می‌باشد . در این مرحله عکس‌العمل نسبت به محرک‌های محیطی غیر انتخابی است

 مرحله دوم

 تمرکز بر روی افراد آشنا یا تشکیل دلبستگی که از سه تا شش ماهگی می باشد

 مرحله سوم

 دلبستگی کامل یا تقرب جویی فعال است که از شش تا بیست و چهار ماهگی ادامه داد ، در این مرحله علاوه بر پنج رفتار دلبستگی یک رفتار دیگر نیز اضافه می شود ، به نام رفتار واکنشی

اینزوورث می‌گوید

بچه‌ها هنگامی که میخواهند محیط را کشف کنند به عنوان پایگاه به مادر نگاه می‌کنند. محیط را می‌گردند .سپس به سوی مادر نگاه می‌کنند تا از وجود او خاطر جمع شوند، دوباره اکتشافات را از سر گرفته و به مادر لبخند می زنند

 به نظر وی اگر مادر به لبخندهای کودک جواب بدهد ،مادر تبدیل می‌شود به یک پایگاه محکم و باعث قوی شدن حس اعتماد به نفس و اکتشافات کودک می شود . در این مرحله انیزو ورث یک صحنه را تصور و به مرحله آزمایش در می‌آورد

 این صحنه که به موقعیت بیگانه معروف است ، دارای هشت مرحله می باشد که در هر مرحله مدت زمان سه دقیقه می‌باشد. این مراحل به ترتیب

1- مادر و کودک وارد یک اتاق نا آشنا می‌شوند

2- مادر در اتاق نشسته و کودک آزادانه به اکتشاف می‌پردازد

3- فرد بیگانه وارد اتاق می شود

4- مادر از اتاق خارج شده و کودک و فرد بیگانه در اتاق باقی می‌ماند

5- مادر در داخل اتاق شده و فرد بیگانه از اتاق خارج می شود

6- مادر از اتاق خارج شده و کودک در اتاق تنها می‌ماند

7- فرد بیگانه به اتاق آمده و کودک و کودکواردر اتاق می باشند

8-  فرد بیگانه بیرون رفته و مادر به اتاق باز می گردد

اینزوورث در ارزیابی مراحل فوق سه نوع کیفیت دلبستگی امن ( مطمئن ) گروه B که این کودکان در هنگام ورود مادر به اتاق از او استقبال می‌کند و نسبت به او اعتماد داشته و به دنبال تماس بدنی با مادر خود می باشند

 گروه دوم ؛ گروه کودکان اجتناب کننده هستند ، که دلبستگی آنها ناامن می باشد گروه A نام دارند که این کودکان از تماس با مادر و ارتباط با او به هنگام مراجعت به اتاق اجتناب نموده و از او دوری می‌نمایند

 گروه سوم ؛ گروه کودکان مقاوم و مضطرب گروه C هستند

این کودکان حالتی دارند که هم علاقه دارند به مادر نزدیک شوند و هم از او اجتناب می‌کنند و در واقع بین رفتارهای آنان تضاد وجود دارد

 به عقیده انیزوورث ، کیفیت دلبستگی ، بستگی به توانایی و قابلیت مادر در جواب دادن به علائم فرزندانشان دارد

 اهمیت تئوری دلبستگی این است که انسان به طور ژنتیکی انسان اجتماعی است و می‌خواهد با اطرافیانش رابطه برقرار کند .( پاپالیاواولذر[3]، 1992)

رابطه عاطفی بین کودک و اطرافیان- مخصوصاً در اولین سال زندگی در رشد اجتماعی او نقش تعیین کننده‌ای دارد ، و نحوه ارضای نیازهای کودک از جمله گرسنگی و تشنگی زیر بنای نگرش آینده او را نست به دیگران مشخص می‌سازد

 مادر عصبانی و مضطرب ،کودک را به طور مناسبی تغذیه نمی‌کند و با او ارتباط عاطفی مطلوبی برقرار نمی‌سازد . با ادامه این عمل به تدریج تغذیه و نحوه ارتباط برای کودک ناراحت کننده می شود و دردآور می گردد، چون ارگانیسم به طور طبیعی ، از ناراحتی و درد اجتناب می‌کند کودک از مادرش احتراز خواهد کرد و این عمل را به افراد دیگر تعمیم خواهد داد . از این رو طرد کودک توسط والدینش تعامل او را با دیگران مختل می سازد . ( سلیگمن و شافر[4] ، شفیع آبادی، 1991)

رابطه‌ی عاطفی بین کودک و مادر و در دومین سال زندگی ، در رشد روابط اجتماعی کودک اهمیت بسیار دارد ، کودک برای آنکه مورد پذیرش اطرافیان واقع شود به تدریج باید توقعات آنان را برآورده سازد ، قوانین و مقررات را رعایت کند

 آهسته و بی‌سر و صدا غذا بخورد و مدفوع و ادرارش را کنترل کند

 چنانچه توقعات اطرافیان از کودک نامناسب و غیره منتظره باشد ، کودک نگران و ناراحت می‌شود و رشد اجتماعی او مختل می‌گردد .( پاپالیا واولدز )

کودک به واسطه علاقه به والدین ، دختر بچه کفش مادرش را می‌پوشد و پسر بچه وسایل پدرش را تصاحب می‌کند

 کودک زمانی می‌تواند از رفتار والدین تقلید کند که شاهد اعمال آنان باشد ، همچنین کودک از تقلید رفتار والدین ، باید پاسخ مطلوب و خوشایندی دریافت کند تا آن را ادامه دهد هر چه پاداش قوی‌تر باشد ، امکان تقلید افزایش می‌یابد

 کودکان نقاط ضعف والدین را می‌شناسند و از آنها در موارد ضروری خود به خود استفاده می‌کنند

 ارتباط نادرست با کودک ، مشکلاتی را در رشد اجتماعی او باعث می‌گردد، خواه پنداره‌ی کودک که ارزشیابی آگاهانه و ناآگاهانه او از توانائیها و ضعفهایش است ، بر اثر تعامل با اطرافیان حاصل می‌شود که بی‌توجهی به کودک و ارتباط نامناسب والدین با او ممکن است در کودک احساس بی‌کفایتی و طرد شدگی به وجود آورد و کودک خود را فردی ارزشمند تلقی نکند

 رشد اجتماعی در دوره‌ی پیش دبستانی

 کودک به تدریج و کم کم در ارتباط با دیگران ، بر مهارتهای اجتماعی می افزاید ، علیرغم دوره اول کودکی که هم بازی‌هایش نقش چندانی در زندگی کودک ندارد ،در دوره پیش دبستانی در دبستان دوستان و هم بازیها تاثیر به سزائی دررشد کودک دارند

 کودک در رابطه با هم بازیها ، از الگوهای رفتاری آموخته شده در خانواده تبعیت می‌کند بر اثر آمیزش باهمسالان در مهد کودک و کودکستان و در بیرون از خانه کودک به تدریج پی می برد که برخی از آموخته‌های مناسب و مقبول نیستند و باید رفتارهای دیگری جایگزین آن شود .( پاپالیا واولدز1992)

 مادر ، اولین منبع برای فراگیری رفتارهای اجتماعی کودک است . رابطه درست کودک با مادر باعث می‌گردد که کودک در ارتباط با دیگران آنچه را که آموخته مورد استفاده قرار بدهد و اگر رابطه کودک با مادر سرد و محروم کننده باشد کودک با دیگران رابطه نامطلوب خواهد داشت . کودکان در دوره پیش دبستانی بیشتر با هم جنسان خود دوست می‌شوند و در گزینش همبازی ، تشابهات جنسی ، خانوادگی وسنی را مدنظر قرار می‌دهند

 روال انتخاب دوست به تدریج دگرگون می شود ، در آغاز که کودک تعداد زیادی دوست موقت دارد ، به مرور از تعداد دوستان می‌کاهد و رابطه پایدارتر و عمیق‌تری با آنان برقرار می‌سازد و کمتر به مناقشه می‌پردازد ، کنترل پرخاشگری ،یکی از ملاک های رشد اجتماعی در این دوره است

 کودک پرخاشگر ، دیگران را آزار می‌دهد ، آنان را کتک می‌زند ، اموال دیگران را تخریب می‌کند در برابر تقاضای اطرافیان مقاومت می‌کند و به ناسزاگویی می‌پردازد

 کودکانی که به علت ترس از نتیجه پرخاشگری ، خود را پنهان می‌سازند ، در موقعیتهایی نظیر بازی با وسایل و اسباب بازیها ، پرخاشگری خود را ظاهر می‌کند ، به عنوان نمونه کودک ممکن است ناراحتی از مادر را ضمن بازی با عروسکهایش بروز دهد

 معمولاً انتظار می‌رود که پسران بیش از دختران پرخاشگری خود را بروز دهند . شایان ذکراست که ، مهد کودک و کودستانی که امکانات کافی دارد می‌تواند مهارت‌های اجتماعی کودک را افزایش دهد . کودک در این مکان‌ها به یادگیری و تجربه‌ می‌پردازد و روش‌های ارتباط با دیگران را فرا می‌گیرد و به نکات قوت و ضعف خود پی می برد . مهد کودک و پیش دبستانی را باید ابتکار و اعتماد به نفس کودکان را افزایش ، مهارت‌ های اجتماعی آنها را گسترش دهند و رفتارهای مناسب او را اصلاح کنند ( شفیع آبادی ، 1371)

 به غیر از نکات یاد شده ، همانند سازی و بازی نیز در این دوره در رشد اجتماعی کودک اهمیت به سزایی دارند ، برای وقوع همانند سازی خواست کودک و نیز تقویت رفتار توسط اطرافیان ضروری است . کودک از رفتار والدین تقلید می‌کند چون مورد تشویق قرار می‌گیرد ، به تدریج به انجام آن عادت می‌کند

 ارتباط مادر با کودک ، نقش ویژه‌ای در همانند سازی دارد ، اگر کودک مورد معیت مادر قرار نگیرد ، برای تقلید از رفتارهای مادر انگیزه‌ای نخواهد داشت . درمقابل اگر مادر رابطه صمیمی و گرمی با کودک داشته باشد ، کودک از رفتارهای او تقلید خواهد کرد

 ازاین رو هر چه تفاهم و توافق بین کودک و والدین بیشتر باشد ، همانند سازی کودک سریع‌تر انجام می‌گیرد .( ماسن و همکاران ، براهنی 1373)

 بازی نیز وسیله مناسبی است که به توسط آن کودک نیز خود را در جهت مطلوب مصرف برساند . مهارت‌ها فرا گرفته شده را تحکیم بخشد ،‌مشکلات خود را ظاهر بسازد . و نقش افراد مختلف را ایفا نماید . بر طبق اشل ارائه توسط پارتن در سال 1932 ما می‌‌توانیم ، قابلیت ‌های اجتماعی کودک را به هنگام بازی مورد ارزشیابی قرار دهیم

این اشل به نام « اشل بازی‌های اجتماعی » نامیده می‌شود که دارای شش سطح می باشد

1- سطح اول[5]: دراین سطح بچه‌ها بیکار می‌مانند

2- سطح دوم[6] : در این سطح بازیکردن بین کودکان رایج است

3- سطح سوم[7] : در این سطح کودک بازی نمی‌کند بلکه به مشاهده و اظهار عقیده می‌پردازد

4- سطح چهارم[8] : دراین سطح کودک به موازات دیگران بازی می‌کند

5- سطح پنجم[9]: در این سطح بچه‌ها با هم بازی می‌کنند ،‌ولی بازیها قانون‌مند نیست

6- سطح ششم[10] : در این سطح کودکان با داشتن رهبر و طبق قانون باهم بازی و همکاری می‌نمایند

البته در بازی‌های این دوره ،‌نقش رفتارهای اجتماعی و نیز برخورد کودکان با یکدیگر در نحوه قضاوت و چگونگی رشد قابلیت‌های اجتماعی بسیار مهم می‌باشد .( حجازی ، 1380)

 بر طبق مطالعاتی که در مورد رفتار کودکان پیش دبستانی انجام شده است ،آشکار گشته ، پرخاشگرترین ، کودکان اجتماعی‌ترین آنانند ، هم چنین برطبق تحقیق ، فرایند ریچ و استالین در سالهای ( 1973 و 1975) آن دسته از کودکان که پیش از همه با هم همکاری داشتند سخاوتمندترین بودند و هم چنین پر جرأت تر و اجتماعی‌تر .( ماسن و همکاران ، 1973)

 به طور کلی می‌توان گفت ؛ استفاده از مکانیسم‌های دفاعی ، حسادت ، ترس ، پرخاشگری بین کودکان در این دوره رواج دارد و رشد اجتماعی به تدریج رفتار کودک رامطلوب‌تر می‌سازد و همانند سازی او با والدین در جامعه پذیری بعدی وی نقش قالبی دارد . ( شفیع آبادی ، 1380)

 رشد اجتماعی کودک در دبستان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ