
دانلود مقاله واژهشناسى «جسمانیت» در نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس با word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله واژهشناسى «جسمانیت» در نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله واژهشناسى «جسمانیت» در نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس با word
چکیده
مقدّمه
طرح مسئله
آشنایى اجمالى با واژه «جسمانى»
1) معناى لغوى «جسمانى»
2) «جسمانى» در فرهنگهاى اصطلاحات
«جسمانى» در مکتب صدرایى
الف. معناى اول
ب. معناى دوم
نقد و بررسى نظریه دوم
داورى درباره معناى واژه «جسمانى»
دفع توهّم
تفسیر شواهد معناى دوم
نتیجهگیرى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله واژهشناسى «جسمانیت» در نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس با word
ـ آملى، محمّدتقى، دررالفوائد: تعلیقه بر شرح منظومه، قم، مؤسسه دارالتفسیر، چ سوم، 1374
ـ ابنسینا، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوى، بیروت، مکتبه الاعلام الاسلامى، 1404ق
ـ ـــــ ، النفس من کتاب الشفاء، تحقیق و تصحیح حسن حسنزاده آملى، قم، بوستان کتاب، چ دوم، 1385
ـ ابنمنظور، لسانالعرب، قم، ادبالحوزه، 1363
ـ انصارى شیرازى، یحیى، دروس شرح منظومه، قم، بوستان کتاب، 1387
ـ تهانوى، محمّدعلى، کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، 1996م
ـ جرجانى، سید شریف علىبن محمّد، شرح المواقف، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1998م
ـ جهامى، جیرار، موسوعه مصطلحات الفلسفه عندالعرب، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، 1998م
ـ حسنزاده آملى، حسن، سرحالعیون فى شرحالعیون، قم، بوستان کتاب، چ سوم، 1387
ـ سبزوارى، ملّاهادى، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق حسن حسنزاده آملى و تحقیق و تقدیم مسعود طالبى، تهران، ناب، 1379ـ1369
ـ سهروردى، شهابالدین، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تصحیح و مقدّمه هانرى کربن و سیدحسین نصر و نجفقلى حبیبى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چ دوم، 1375
ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، نهایه الحکمه، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، چ شانزدهم، 1422ق
ـ طوسى، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، مطبوعات دینى، 1383
ـ عبودیت، عبدالرسول، درآمدى بر نظام حکمت صدرایى، تهران، سمت، 1385
ـ فراهیدى، خلیلبن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، چ دوم، 1409ق
ـ کاشانى، افضلالدین، مجموعه مصنّفات (رساله مدارجالکمال)، تهران، خوارزمى، چ دوم، 1366
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازى)، الشواهد الربوبیه فى المناهج السلوکیه، تحقیق مصطفى محقّق داماد، تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، 1382
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، چ چهارم، 1990م
ـ ـــــ ، کتاب العرشیه، ترجمه غلامحسین آهنى، اصفهان، مهدوى، بىتا
ـ ـــــ ، کتاب المشاعر (به همراه کتاب عمادالحکمه: ترجمه مشاعر)، ترجمه میرزا عمادالدوله، اصفهان، مهدوى، بىتا
ـ ـــــ ، مجموعه الرسائل التسعه، تهران، بىنا، 1302ق
ـ ـــــ ، مفاتیحالغیب، مقدّمه و تصحیح محمّد خواجوى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1363
ـ موسوى، هادى، بررسى تطبیقى نظریه «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا» بودن نفس نزد صدرالمتألّهین شیرازى و افضلالدین کاشانى، پایاننامه کارشناسى ارشد، قم، دانشکده تربیت مدرّس دانشگاه قم، 1388
- Encyclopedia of Philosophy, Donald m. Borchert editor in Chief, Thomson Gale,a part of the Thomson Corporation, the United States of America,
چکیده
نظریه جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس، جزء نظریات بدیع صدرالمتألّهین درباره ماهیت نفس است. این نظریه درصدد است اثبات کند که نفس در ابتداى پیدایش، موجودى جسمانى است؛ امّا در طول زندگى، به واسطه حرکت جوهرى، کمال مىیابد و به موجودى روحانى تبدیل مىشود. بسیارى از شارحان این نظریه به بررسى ابعاد گوناگون آن پرداختهاند. با وجود این، به نظر مىرسد از تعیین دقیق معناى واژه «جسمانى» غفلت شده است؛ واژهاى که نقش محورى را در نظریه ملّاصدرا ایفا مىکند
دو تعریف عمده در مورد حقیقت معناى جسمانى به دست داده شده است: یکى «موجودى از سنخ جسم و یا همان جسم» و دیگرى «موجودى شدیدالتعلّق به جسم». مقاله حاضر به دنبال آن است که نشان دهد: مراد ملّاصدرا از «جسمانى» معناى نخست آن واژه مىباشد؛ یعنى نفس، در ابتداى حدوث، جسم است. شواهد و قراین موجود در آثار او همین مدّعا را تأیید و تثبیت مىکنند
کلیدواژهها : حدوث نفس، حدوث جسمانى، روحانیهالبقاء جسمانى، ملّاصدرا
مقدّمه
بر اساس نظریه مشهور صدرالمتألّهین در باب کیفیت حدوث نفس، با نام نظریه «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس»، نفس در ابتداى حدوث خود به منزله موجودى جسمانى است که با توجه به حرکت جوهرىاى که در ذاتش دارد، کمال مىیابد و به موجودى مجرّد تبدیل مىشود. در این نظریه، جنبههاى بسیار مهمى وجود دارد که بررسى هریک از این جنبهها قسمتى از آن نظریه را بر ما آشکار مىسازد. یکى از مهمترین جنبههاى این نظریه، روند اثبات آن در دستگاه فلسفى صدرایى است؛ به این صورت که مبادى و اصول آن نظریه مشخص شود و روند اثبات آن روشن گردد. چنین بحثى قسمت عمدهاى از مباحث مربوط به این نظریه را دربر مىگیرد و مىتواند تصوّر درستى از این نظریه به دست دهد. امّا این تصوّر که بحث از مبادى و اصول نظریه ملّاصدرا، و پیگیرى روند اثبات آن، ما را به سمت نگاهى جامع و کاربردى از این نظریه سوق مىدهد کاملا اشتباه است؛ زیرا نظریات فلسفى دو جنبه کلّى دارند: جنبهاى از آن، که بحث دقیق از جزئیات اینگونه مباحث است، در حیطه کارى فیلسوفان و متعلّمان فلسفه قرار دارد و جنبه دیگر آن، که تاحدّى کاربرد آن را در جامعه علمى غیرفلسفى تضمین مىکند، نمایى است که این نظریه دارد. گفتنى است که در ارائه این نظریه به جامعه غیرفلسفى، شاید تبیین اصول و مبانى آن ـ و نیز روند اثباتى آن ـ چندان ضرورت نداشته باشد؛ با این حال، اگر چنین کارى لازم باشد، باید به زبانى ساده صورت گیرد تا شاخههاى دیگر علم، که با مباحث دقیق فلسفى نامأنوساند، بتوانند از این دست نظریات استفاده کنند. بر این اساس، واژگان این نظریه باید در میان کسانى که قصد استفاده آماده از یک نظریه فلسفى را دارند گویاى محتواى آن باشد. به همین سبب، در کنار بحثهاى کاملا فلسفى از نظریات گوناگون، مباحثى از این دست که واژهشناسى آن نظریات را برعهده دارند نیز ضرورى مىنماید. بدیهى است که چنین پژوهشى، چون کشف معناى فلسفى را عهدهدار است، نمىتواند از طرح بعضى مباحث فلسفى اجتناب ورزد
طرح مسئله
از میان واژگانى که ممکن است در نظریه «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس» ابهامآفرین باشد، یکى واژه «جسمانى» است. البته در نظریه یادشده، مشکلات دیگرى نیز به چشم مىخورد؛ امّا مشکل عمده این نظریه همان منظور دقیق صدرالمتألّهین از واژه «جسمانى» است. ملّاصدرا در کتابهاى معروف خود، به تعیین معناى دقیق جسمانى نپرداخته و کوشش چندانى هم در این زمینه به کار نبسته است؛ از اینرو، براى تعیین معناى جسمانى، باید به کلام شارحان وى مراجعه شود. این در حالى است که این قضاوت درباره درستى یا نادرستى تبیین شارحان از این واژه و نیز نوع شواهد آنها در این تفسیر، جاى بررسى بیشترى دارد؛ زیرا آنچنانکه به تفصیل خواهیم گفت، جسمانى مىتواند حاکى از دو معنا باشد: 1) موجودى که از سنخ جسم، و یا همان جسم است؛ 2) موجودى که جسم نیست، ولى تعلّق شدیدى به جسم دارد. بنابراین، اگر بپذیریم که جسمانیت در عبارت «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس» بر معناى اول ـ یعنى جسم بودن ـ دلالت دارد، باید گفت که ماهیت نفس در ابتداى پیدایش، چیزى جز جسم نیست؛ امّا اگر معناى دوم را بپذیریم، باید گفت: نفس موجودى غیرِجسم، یا غیرجسمانى به معناى اول است که تعلّق شدیدى به جسم دارد. بررسى کتابهاى برخى از شارحان نظریه ملّاصدرا، ما را به این دو تفسیر متفاوت از واژه جسمانى رهنمون ساخته است. این اختلاف از آنجا ناشى شده که ملّاصدرا در کتابهاى مشهور فلسفى خود، یا تفسیر درستى از این واژه به دست نداده، یا در برخى موارد کلام خویش را به گونهاى مبهم بیان کرده است؛ حتى گاه شاهد عباراتى از وى هستیم که چنان ماهیتى براى نفسِ حادثشده تعریف مىکند که گویى نفس حادثشده در ابتداى حدوثش جسمانى نیست، بلکه مجرّد است. ملتزم شدن به چنین قولى، لوازمى را در پى دارد که این لوازمْ بر هیچیک از خوانندگان فلسفه پوشیده نیست. شمار این عبارات ابهامآمیز به قدرى است که موجبات تردید برخى از بزرگان ما را نیز در معناى جسمانى فراهم کرده است که خود بررسى دقیقى را مىطلبد. این نوشتار بر آن است تا به آنها نیز بپردازد. انتخاب هریک از دو معناى «جسمانى» ممکن است تفاوتهاى بنیادینى در تفسیر نظریه ملّاصدرا به وجود آورد. بر این اساس، واژهشناسى جسمانى نه تنها در شناخت معناى «جسمانى» نقش تعیینکنندهاى دارد، بلکه در اصل نظریه «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس» نیز مىتواند اثرگذار باشد؛ زیرا ما به دنبال تعیین ماهیت نفس در ابتداى حدوث آن هستیم
آشنایى اجمالى با واژه «جسمانى»
1) معناى لغوى «جسمانى»
واژه «جسمانى» از واژگانى است که مىتوان معانى گوناگونى را بر آن حمل کرد؛ از اینرو، ریشهیابى لغوى و نیز تفسیر این واژه درگرو شناخت بیشتر معناى آن است. امّا هنگامى که به جستوجوى این واژه در فرهنگهاى لغت مىپردازیم، متوجه مىشویم که در فرهنگهاى لغت مشهور عربى، اثرى از واژه «جسمانى» دیده نمىشود. به همین سبب، شاید بتوان گفت: این واژه جزء واژگان عربى نیست، بلکه از لغات ساختگى فارسى شمرده مىشود که از واژه «جسم» در زبان عربى گرفته شده است
2) «جسمانى» در فرهنگهاى اصطلاحات
شاید در کتب اصطلاحشناسى فلسفى، به جز صفاتى معدود از جسمانى، معناى دقیقى براى جسمانى یا الجسمانى یافت نشود. در ذیل مدخل «جسم»، تنها مىتوان اشارهاى به اصطلاح جسمانى را یافت؛ مثلا اینکه جسمانى به امرى مىگویند که منسوب به جسم باشد. همچنین، در توصیف جسمانى، صرفآ به یکى از ویژگىهاى آن (منتقش نشدن به صور متعدّد) اشاره مىشود
إنّ النفس تنطبع فیها صور کثیره من غیر مدافعه بعضها لبعض. و الجسم و الجسمانى لیسا کذلک فإنّ صوره الفرس المنقوشه على الجدار مثلا ما لم تمح لایمکن اثبات صوره أخرى فى محلّها. إنّ النفس تنطبع فیها ماهیتا المتضادین معآ و لاشىء من الجسم و الجسمانى کذلک
در بعضى از کتب نیز به اشتباه، تعریف اصطلاح دیگرى را براى «جسمانى» ذکر کردهاند؛ براى نمونه، در کتابى، تعریف قوّه جسمانى به جاى تعریف جسمانى آمده و در تعریف جسمانى چنین گفته شده است: شیئى که حالّ در جسم است. امّا در منبعى که این کتاب تعریف یادشده را از آن نقل کرده، قوّه جسمانى اینگونه توضیح داده شده است : «قال الحکما: القوّه الجسمانیه اى حاله فى الجسم.»
علّت ایجاد این اشتباه آن است که در عبارت مزبور، صفت «جسمانى» با توجه به واژه «قوّه» تعریف شده است. قوّه جسمانى قوّهاى است که حالّ در جسم است؛ در حالى که اصطلاح جسمانى به طور مطلق، با قوّه جسمانى تفاوت دارد. بنابراین، نمىتوان واژه قوّه را از ابتداى تعریف مذکور حذف کرد و باقى عبارت را جداگانه در تعریف جسمانى آورد. با توجه به این مورد و دیگر مواردى که ذکر شد، شاید نتوان معناى فلسفى دقیقى از واژه جسمانى را در کتابهاى لغت یا اصطلاحشناسى یافت؛ گرچه اینگونه کتابها در ارائه تصویرى کلّى از جسمانى مفیدند
«جسمانى» در مکتب صدرایى
بعد از ارائه تصویرى اجمالى از معناى جسمانى در کتابهاى لغت و اصطلاحشناسى، به این نتیجه مىرسیم که براى فهم دقیقتر معناى جسمانى، بهترین منبعى که مىتوان به آن مراجعه کرد آثار کسانى است که یا به مثابه شارحان مکتب صدرالمتألّهین شناخته شدهاند و یا نظریه جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس را پذیرفتهاند. از این گذشته، در کشف معانى مختلف واژه «جسمانى» و به دنبال آن، دستیابى به معناى موردنظر ملّاصدرا از این واژه (در نظریه جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس)، چه بسا نوشتههاى خود وى نیز یارىگر باشد؛ گرچه در کتابهاى معروف وى ـ از جمله اسفار و شواهدالربوبیه ـ شاید تعریف دقیقى از جسمانى، یا نفس جسمانى در ابتداى حدوث به دست نیاید
به طور کلّى، دو تعریف از اصطلاح «جسمانى» دیده مىشود؛ به همین جهت، دو تعریف متفاوت از این واژه در نظریه ملّاصدرا قابل ارائه است: در معناى اول، جسمانى به موجودى اطلاق مىشود که از سنخ جسم است؛ به تعبیر دیگر، جسمانى به همان معناى جسم مىباشد و نفس در ابتداى پیدایش در عالم جسم قرار دارد (یا امرى مانند طبع است که درون جسم قرار دارد.) امّا طبق معناى دوم، جسمانى تفاوت آشکارى با جسم دارد؛ زیرا جسمانى به موجودى گفته مىشود که تعلّق شدیدى به جسم دارد، ولى جسم یا طبع نیست. نظر سومى نیز وجود دارد که به واسطه توسّع در معناى جسم، تفسیرى از این جسمانیت ارائه مىکند که این تفسیر مىتواند ادّعاى تفسیر دو نظریه سابق را با خود به همراه داشته باشد. البته، این نظر را مىتوان در معناى دوم گنجاند. بنابراین، اینک با دو رویکرد کلّى درباره واژه «جسمانى» روبهرو هستیم؛ رویکردهایى که هرکدام مىتوانند نظریه ملّاصدرا را به گونهاى متفاوت تفسیر کنند. آنچه در توضیح هریک از این دو رویکرد براى ما اهمیت دارد، تفسیر واژه جسمانى و طبعآ شناخت دو معناى جسمانى است، نه شناسایى طرفداران هریک از این نظریات
الف. معناى اول

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]