
دانلود مقاله بررسى قضایاى پارادوکسیکال و راهحلهاى ممکن با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسى قضایاى پارادوکسیکال و راهحلهاى ممکن با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسى قضایاى پارادوکسیکال و راهحلهاى ممکن با word
چکیده
مقدّمه
راهحلهاى منطقى قضایاى پارادوکسیکال
1 قضایاى محصوره ذهنى
2 قضایاى شخصیه و طبیعیه
3 قضایاى هلیّه
4 کلّیت کبرا در قیاسات
5 وحدت خبر و مخبر عنه
6 محدوده کاربردِ قضیه
7 نظریه «مجموعه مجموعهها»
ب. راهحلهاى فلسفى
1 تفکیک حمل اوّلى از حمل شایع
2 جدا کردنِ مفهوم از وجود خارجى
3 وجود ذهنى و وجود خارجى
4 نفسالامر
5 لحاظ معلومیت و عدم معلومیت، و معلومیتِ لحاظ
6 تقسیم قضایا به حملىِ بتّى و حملىِ غیربتّى
7 تحلیل معناشناختىِ محمولِ قضایا
ج. راهحلهاى فرامنطقى و فرافلسفى
1 اراده گوینده
2 فهم عرف
3 ملاحظه مقامات گفتهها
4 تفکیک زبان صورى از زبان محاورهاى
5 بررسى و تحلیل خاستگاه مشکل پارادوکس
6 نظریه «فازى»
پی نوشت
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسى قضایاى پارادوکسیکال و راهحلهاى ممکن با word
ـ آشتیانى، میرزا مهدى، تعلیقه على شرحالمنظومه (قسم المنطق)، چ سوم، (قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1376)؛
ـ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات (شرح الاشارات للخواجه)، (قم، انتشارات اسلامى، بىتا)، ج 1؛
ـ ـــــ، الهیات من کتابالشفاء، (قم، دفتر تبلیغات اسلامى، بىتا)؛
ـ احمدى، علىاکبر، نظریه صدق تارسکى، (تبریز، دانشگاه تبریز، 1382)؛
ـ اصفهانى، شیخ محمّدتقى، هدایهالمسترشدین فى شرح معالمالدین، چ رحلى ـ سنگى قدیمى (قم، آلالبیت، بىتا)؛
ـ انصارى شوشترى (تسترى)، مرتضى، حاشیه الاستصحاب، (قم، باقرى، 1415 ق)؛
ـ بروجردى، سید حسین، لمحات الاصول، تقریر سید روحالله خمینى، (قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینى1، 1421 ق)؛
ـ خمینى، سید روحالله، تهذیب الاصول، (تهران، اسماعیلیان، 1382 ق)، ج 1؛
ـ ـــــ، مناهجالوصول الى علمالاصول، چ دوم، (قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى1، 1415 ق)، ج 1؛
ـ خوانسارى، محمّد، منطق صورى (دو جلدى)، (تهران، آگاه، 1383)؛
ـ راسل، برتراند، اصول ریاضیات، چ دوم، (بىجا، بىنا، 1937 م)؛
ـ سبزوارى، حکیم، شرح المنظومه، تصحیح علّامه حسنزاده آملى و تحقیق مسعود طالبى، چ اول (تهران، ناب، 1416 ق)، ج 2؛
ـ شیرازى، قطبالدین، درّهالتاج، تصحیح سیدمحمّد مشکاه، (تهران، چاپخانه مجلس، 1317 و 1320)؛
ـ صدر، سید محمّدباقر، بحوث فى علمالاصول، (قم، مؤسسه دائرهالمعارف فقه اسلامى، 1417 ق)، ج 4؛
ـ طباطبائى، سید محمّدحسین، نهایه الحکمه، چ چهاردهم، (قم، نشر اسلامى، 1417 ق)؛
ـ کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهى، چ هشتم، (تهران، سروش / علمى و فرهنگى، بىتا)؛
ـ کاسکو، بارت، تفکر فازى، ترجمه على غفّارى، عادل مقصودپور، علیرضا پورممتاز، جمشید قسیمى، چ اول، (تهران، دانشگاه صنعتى خواجه نصیرالدین طوسى، 1377)؛
ـ لاریجانى، محمّدجواد، دو رساله سقراط حکیم و اندیشه انسان، آشنایى اجمالى با منطق ریاضى، چ اول، (تهران، مرکز تحقیقات فیزیک نظر و ریاضیات، 1374)؛
ـ ملّاصدرا، الاسفارالاربعه، (نه جلدى)، (قم، مصطفوى، بىتا)، ج 1، 2، 6، 8، 9؛
ـ هاوارد ماونس، درآمدى بر رساله ویتگنشتاین، ترجمه سهراب علوىنیا، (تهران، طرح نو، 1379)؛
- Routlodge Encyclopedia of Philosophy, Version 1/0, In phrases: Fazzylagic, Ambiguity, Concepts, Discovery؛ logicol, paradoxes of set and property, prehace paradox, Paradoxes epistemic, and self – cultivation in chinese philosophy, Semanticparadoxes and theories of truth, tarski¨s definition of truth, theory of types؛ and wittgenstein
چکیده
مسئله «ناسازگارى درونى گزارهها» از روزگار باستان، مورد توجه اندیشمندان و دانشمندان بوده است. برخى آن را شبهه و مغالطه، برخى ناسازگارى بنیادى علم و ریاضى، برخى مسئله زبانشناسى و برخى به عنوان مسئلهاى وجودى و عینى تلقّى کردهاند و هر کدام براى حل و تبیین آن، تلاشهایى به انجام رساندهاند. نوشتار حاضر به بررسى و نقد اجمالى این تلاشها مىپردازد. در این بررسى، سه دسته از راهحلهاى ارائه شده مطرح مىشود: 1 راهحلهاى فلسفى؛ 2 راهحلهاى منطقى؛ 3 راهحلهاى فرافلسفى و فرامنطقى. در ذیل هر یک از این راهحلها، نظراتى مورد بررسى واقع شده است
کلید واژهها
قضایاى پارادوکسیکال، گزاره خودشکن، نماد ریاضى و منطقى، عینیت نفس الامرى، فهم عرف، مسئله زبان، نگرش فازى
مقدّمه
توجه به بنبستهاى تناقضآمیز و محتمل الوجهین (صدق و کذبِ همزمان) در برخى گزارهها، از زمانهاى بسیار کهن بوده است. از هند و ایرانِ باستان تا یونان و غرب و دوره اسلامى، چنین گزارههایى مورد بررسى قرار گرفته و بسیارى از دانشمندان در صددِ رفع تناقض آنها بوده و تلاشهاى فراوانى به انجام رساندهاند. با بررسىِ این تلاشها، پاسخها و راهحلهاى ارائه شده را در سه حوزه طبقهبندى مىکنیم: الف. راهحلهاى منطقى؛ ب. راهحلهاى فلسفى؛ ج. راهحلهاى فرامنطقى و فرافلسفى
پیش از بررسى این سه طبقه، توجه به مثالها و نمونههاى قضایاى «پارادوکسیکال» مسئله را بیشتر روشن مىسازد: کسى را در نظر بگیرید که اهل شهرى مثل یزد باشد و به شما بگوید: «همه اهل یزد دروغگو هستند.» بنابه گزارشِ منطقى، که بر اساس منطقِ دو ارزشىِ ارسطو مىتوان از این گزاره ارائه کرد، از صدقِ (تصدیقِ) آن کذب، و از کذب (تکذیبِ) آن صدقِ آن لازم مىآید (باید توجه داشت که صدقِ حاصل از کذب به صورت موجبه جزئیه است)، بدین گونه که اگر این گفته درست باشد خودِ او هم دروغگوست و در نتیجه، این سخن هم دروغ است. و اگر این گفته نادرست و دروغ باشد پس گفتهاش درست است؛ زیرا خودِ او یزدى است و دروغ مىگوید. بنابراین، علىرغمِ دروغ بودنِ گفته، درست است. این ناسازگارى در نهادِ چنین گزارههایى نهفته است
همچنین دانشمندِ معرفتشناسى (یا فیلسوفِ شکّاکى مثل برخى فلاسفه پست مدرنیسم) را در نظر آورید که ادعا دارد: «هر علمى خطاپذیر است»، یا «هیچ یقینى نیست که دستخوش تردید و شک نگردد»، و یا «هیچ حرفى مطلق نیست.» این گزارهها خودشکن و خودناسازه هستند؛ به این معنا که محتواى گزاره خودش را نیز دربرمىگیرد
اگر در جریانِ ماجرایى کسى به شما گفت: «به من اعتماد نکن»، شما در اعتماد یا عدم اعتماد به او دچار سردرگمى خواهید شد؛ زیرا مخاطب این گزاره در صورتى بنابه محتواى گزاره، به گوینده اعتماد نخواهد کرد که به او اعتماد کرده باشد و این سخنش را قبول نماید. بنابراین، اعتماد نکردن به او، خود مصداق اعتماد خواهد بود (یعنى در عمل نوعى ناسازگارى و تضاد پدید مىآید). البته باید توجه داشت که علىرغم انشائى بودنِ چنین گزارههایى، علاوه بر ارجاع آنها به گزارههاى اخبارى، به صورت انشائى نیز خودشکن هستند و این خودشکنى به مقام عمل و تحقق مربوط است
به هر حال، گزارههایى از این قبیل، یا در ساختارِ منطقى و یا در عرصه عمل، نوعى ناسازگارى به همراه دارند که به پارادوکسیکال، خودشکن، ناسازه درونى، و خود متناقض معروفند
هر یک از دانشمندان و اندیشمندان به گونهاى در رفع ناسازگارى از چنین گزارههایى کوشیده تا در مسیر علمى و فلسفى به نتایجى دست یابد. حتى بعضى از متفکران از وجود چنین ویژگىِ بارزى در برخى گزارهها، براى اثبات مدعاها و یا ردّ ادعاهاى دیگران بهره جستهاند که بررسى اجمالى رویکردهاى متفاوت آنها در سه طبقه مزبور، نکات پر اهمیتى را روشن مىسازد
راهحلهاى منطقى قضایاى پارادوکسیکال
1 قضایاى محصوره ذهنى
برخى از منطقدانان اسلامى مثل قطبالدین شیرازى، صاحب کتاب درّه التاج، حلّ قضایاى پارادوکسیکال همچون «اجتماع النقیضین محال» یا «المعدومُ المطلق لایخبر عنه» را بر اساسِ قضایاى محصوره ذهنى قابل حل دانستهاند. روشن است که قضایاى محصوره ذهنى به قضایایى اطلاق مىشود که موضوع آنها تنها داراى افراد ذهنى باشد. در این صورت، موضوعِ چنین گزارههاى خودناسازگار، فقط تحققِ ذهنى خواهد داشت و در نتیجه، خودِ موضوع و یا خود قضیه را دربر نخواهد گرفت؛9 زیرا عقل، موضوع را تصور کرده، محمول را بر آن حمل مىکند و تحققِ موضوع فقط در جهانِ ذهنى است و اعتبار عقلى به شمار مىرود و به هیچ روى، حاکى از امور عینى و خارجى نیست تا خودِ این گزارهها را، که وجود لفظى و عینى دارند، شامل شود و ناسازگارىِ درونى در قضیه ایجاد کند؛ بدین توضیح که محتواى قضیه اساساً ناظر به ذهن است، نه جهانِ خارج از آن مثلا، اینکه کسى گفته است: «همه حرفهایم دروغ است» حکایت از موضوعى ذهنى دارد و آن موضوع ذهنى مورد حملِ دروغ بودن واقع شده، نه موضوعِ خارجى که همین گفته را نیز شامل شود
2 قضایاى شخصیه و طبیعیه
ملّاصدرا براى رفع ناسازگارى مزبور، اختلاف حمل و نوعِ اعتبار حمل را مطرح کرده است. البته وى در این باره مسئله حملِ قضایاى شخصیه و طبیعیه را پیش کشیده است. او مىگوید: همه مفاهیم، حتى مفاهیمى که تحققِ آنها در خارج ممتنع است، در جهانِ نفسالامر و مبادىِ عالى تحقق دارند و بر این اساس است که این مفاهیم موضوع در قضایاى شخصیه یا طبیعیه قرار مىگیرد؛ یعنى گزارهاى مثلِ «الجزئى کلّى» یا «الکلّى جزئى» به اعتبار نوع حمل و مندرج شدن در یکى از قضایاى شخصیه و طبیعیه، درست یا نادرست مىگردد؛ زیرا باید چنین گزارههایى از لحاظ نوع حمل، مورد سنجش و دقت قرار بگیرند که از چه نوع قضایایى هستند: از نوع قضایاى شخصیه یا از نوع قضایاى طبیعیه؟ اگر از نوعِ قضایاى طبیعیه باشند، در این صورت، موضوع، کلى و مفهوم است و حمل نیز درست است، و اگر شخصیه فرض شوند، در این صورت، حمل نادرست خواهد بود. بنابراین، ساختار منطقىِ جمله در یک حالت منحصر نیست تا ما را دچار ناسازگارى گرداند، بلکه در حالت یا حالتهاى دیگر، ناسازگارى از میان مىرود
3 قضایاى هلیّه
در میان فلاسفه و متکلّمان از یکسو، و در میان دانشمندان علم اصول فقه از سوى دیگر، اختلاف نظرِ شدید و گستردهاى به وجود آمده است که قضایاى موجبه و سالبه از لحاظ اجزا و ارکانِ قضیه یکسان هستند یا تفاوت دارند؟ و اگر تفاوت دارند، تفاوت آنها در چه مواردى است؟ و اگر یکسان هستند، اجزا و ارکان آنها به طور کلى، چیست؟
با صرفِ نظر از اختلاف آنها، آنچه در رابطه با گزارههاى پارادوکسیکال مثل «معدوم مطلق» در اینجا مهم است، راهحلى است که بر اساس قضایاى «هلّیه بسیطه» و تحلیل قضایاى «هلّیه مرکّبه به قضایاى بسیطه» از سوى فلاسفه اشراق و ملّاصدرا ارائه شده است. ایشان خواستهاند که ساختار منطقىِ چنین گزارههایى را در بستر قضایاى «هلّیه بسیطه» بررسى و تحلیل کرده، ناسازگارى درونى آنها را برطرف سازند
در این رویکرد، قضایایى نظیر «زیدٌ معدوم»، «العدم معدومٌ»، «العدم لایخبر عنه»، به گونهاى تحلیل مىشوند که محمول به طور سلبى حمل نمىشود تا از قضایاى هلّیه مرکّبه ایجابى یا سلبى به شمار آید، بلکه ضرورى است که مراد از سلب، سلبِ بسیط و سلبِ ذات و فى نفسه باشد تا به سالبه هلّیات بسیطه برگردد
در این صورت، تناقضى پیش نخواهد آمد؛ زیرا زمانى تناقض (پارادوکس) پدید مىآید که قضیه به عنوانِ هلّیه مرکّبه (سالبه یا موجبه) تلقّى شود و ذاتى ثبوت یافته براى موضوعى که ذاتاً اقتضاى ثبوت ندارد، فرض شود
البته روشن است که کارایىِ چنین راهحلى فقط به برخى از قضایا محدود مىشود و بسیارى از پارادوکسها را شامل نمىشود و آنها را تصحیح نمىکند
به هر حال، این تحلیل در چنین رویکردى به قضایاى خود ناسازگار، بیان کننده این مسئله است که مشکل خودشکنى (پارادوکس) تنها زمانى رخ مىدهد که فقط یک روش براى تحلیل و بررسىِ قضایا وجود داشته باشد و در آن روش هم تحلیلِ قضیه به بنبستِ ناسازگارىِ درونى برسد. اما هنگامى که روش یا روشهاى دیگرى براى تحلیل قضایا و گزارههاى علمى و روزمرّه وجود دارد، بنبستى هم در کار نخواهد بود و مىتوان از مشکل ناسازگارىِ آنها رهایى یافت
4 کلّیت کبرا در قیاسات
برخى از محققانِ برجسته در دانش منطق، براى ترسیمِ شفّافیت و وضوحِ خودشکنىِ قضایاى مزبور، قیاسِ منطقىِ نمونهاى را ترتیب دادهاند تا با تحلیلِ ساختار و اجزاى منطقىِ آن، اشکالِ خودشکنى را برطرف سازند
مثال: کسى مىگوید: «هر آنچه فردا خواهم گفت راست است»، و دیگر هیچ سخنى نگوید. و فردا نیز بگوید: «همه آنچه دیروز گفته بودم دروغ است»، و دیگر هیچ سخنى نگوید
قیاس ناسازگارى این دو گزاره چنین است: «اگر گزاره «گفتارى که فردا خواهم گفت راست است» صادق باشد، گزاره «گفتارى که دیروز گفته بودم دروغ است» صادق خواهد بود؛ و اگر گزاره «گفتارى که دیروز گفتهام دروغ است» صادق باشد، در این صورت، گزاره «گفتارى را که فردا خواهم گفت راست است» کاذب خواهد بود. در نتیجه، اگر گزاره «گفتارى که فردا خواهم گفت راست است» صادق باشد، حتماً کاذب خواهد بود؛ همچنین اگر کاذب باشد حتماً صادق خواهد بود و این چیزى جز اجتماع دو نقیض در یک گزاره نیست
در حل این ناسازگارى، گفته مىشود که این قیاس به دلیل نداشتنِ کلّیت در کبرا، از اعتبار منطقى و صحّت استدلالى ساقط است؛ زیرا کبراى این قیاس جزئى است و قیاس در صورت نداشتن شرطِ کلّیت، نتیجه نخواهد داد. بنابراین، در قیاسِ مزبور، صدق و کذب به صورت توأم در قضیه وجود نخواهد داشت
این توجیه از جهاتى نادرست است؛ زیرا این تحلیل در صورتى صحیح است که هر دو گزاره خود جزئى بوده باشند و در صورتى که گزاره اول «هر آنچه فردا خواهم گفت راست است»، و گزاره دوم «همه آنچه دیروز گفته بودم دروغ است» باشد، کلّیتِ قیاس برقرار است. و البته حتى در صورت جزئیت نیز قیاس برقرار است و مىتوان آن را تصحیح نمود. وانگهى ترتیب دادنِ قیاس براى تبیین و تصویرِ ناسازگارى در چنین گزارههایى، بیهوده به نظر مىرسد؛ زیرا خودِ گزارهها به خودىِ خود به گونهاى هستند که از لحاظ ساختار منطقى یکدیگر قرار مىگیرند، و همین مقدار از تصویرِ ناسازگارى کافى است. از سوى دیگر پارادوکس دروغگو در این مثال منحصر نیست و در مواردى که یک گزاره، مثل «من دروغگو هستم»، «این گزاره دروغ است» و «هیچ حرفِ من راست نیست»، به تنهایى خودشکن است با چنین توجیه و تحلیلى حل مىشود. از اینرو، این راهحل مناسب به نظر نمىرسد
5 وحدت خبر و مخبر عنه

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]