
دانلود مقاله هویتشناسی یقین با word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله هویتشناسی یقین با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله هویتشناسی یقین با word
چکیده
مقدمه
کاوشی در مفهوم یقین
الف. کاربرد یقین در لغت
ب. کاربرد یقین در منطق
ج. کاربرد یقین در فلسفه
د. کاربرد یقین در کلام
ه. کاربرد یقین در عرفان
مقایسه کاربردهای یقین با یکدیگر
وجوه اشتراک و تمایز کاربردهای یقین
حقیقت یقین در فلسفه (و منطق)
نکاتی دیگر درباره یقین
امکان یقین
منابع
پینوشتها
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله هویتشناسی یقین با word
ـ ابونصر محمد فارابی: المنطقیات للفارابی, تحقیق محمدتقی دانشپژوه, ج1, کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی, چ اول, قم, 1410ق؛
ـ اساس الاقتباس؛
ـ اسماعیل بن محمد ریزی: حیات النفوس (فلسفه اشراق به زبان فارسی)، به کوشش محمدتقی دانش پژوه, چ اول, تهران, 1369؛
ـ اصول فلسفه و روش رئالیسم, ج1, ص144؛
ـ التحصیل؛
ـ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 13و14؛
ـ التعریفات, عالم الکتب, بیروت؛
ـ السید محمدباقر الصدر: المجموعه الکامله لمؤلفات السید محمدباقر الصدر, ج1، (الاسس المنطقیه للاستقراء)؛
ـ المجموعه الکامله لمؤلفات محمدباقر الصدر, ج1؛
ـ المصباح المنیر
ـ المنجد فی اللغه؛
ـ المنطقیات للفارابی, ج1؛
ـ بهمنیار بن المرزبان: التحصیل, با تصحیح مرتضی مطهری, مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران, چ دوم, تهران, 1375ش؛
ـ ترجمه و شرح برهان شفاء، ج1؛
ـ حاج ملاهادی سبزواری: شرحالمنظومه, نشر ناب, ج1, با تعلیقه حسن حسنزاده آملی, چ اول, 1422ق, قم؛
ـ حاشیه سیالکوتی؛ میر سید شریف جرجانی؛
ـ حسن بن یوسف الحلی, انتشارات بیدار, چ اول, قم, 1363ش؛
ـ حسین بن عبدالله ابن سینا: الإشارات و التنبیهات (و شرح آن)، نصیر الدین طوسی, ج 1, نشر البلاغه, چ اول, قم، 1409ق؛
ـ حسین بن عبدالله ابن سینا: الشفاء (البرهان), تحقیق دکتر ابوالعلاء عفیفی, انتشارات کتابخانه آیهالله مرعشی نجفی, قم, 1404ق؛
ـ حسین بن عبدالله ابن سینا: الشفاء (الهیات), تحقیق الأب قنواتی و سعید زاید, انتشارات ناصر خسرو, چ اول, تهران, 1363، فصل هشتم از مقاله اولی؛
ـ حسین بن عبدالله ابن سینا: منطق النجاه، با ویرایش محمدتقی دانش پژوه، انتشارات دانشگاه تهران، 1364؛
ـ خواجه عبدالله انصاری: منازل السائرین، انتشارات دارالعلم، اول، قم، 1417ق؛
ـ روح المعانی, ج 1
ـ روحالله خمینی, شرح حدیث جنود عقل و جهل, مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی, چ سوم, 1378؛
ـ سعدالدین التفازانی: شرح المقاصد، ج1, چ اول, استانبول, 1305ق؛
ـ سید حیدر آملی: نص النصوص, با تصحیح هانری کربن, تهران, 1353ش؛
ـ شروحالشمسیه، ج 2، بیروت؛
ـ شفاء (المنطق)؛
ـ شهاب الدین یحیی سهروردی: مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج 4, پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, سوم, تهران, 1380؛
ـ صائنالدین علی بن محمد الترکه: تمهید القواعد, با مقدمه و تصحیح سید جلالالدین آشتیانی, انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران, چ دوم, تهران, 1360ش؛
ـ عبدالرحمن الإیجی: شرح المواقف, ج1، منشورات الشریف الرضی, چ اول, ص 67؛ و ج 2؛
ـ عبدالرزاق قاسانی: شرح منازل السائرین، باب العلم، انتشارات بیدار، اول، قم، 1372ش؛
ـ عبدالکریم بن هوازن القشیری النیسابوری: الرساله القشیریه, تحقیق معروف زریق, دارالجیل, چ دوم, بیروت؛
ـ عبدالله بن شهابالدین الحسین الیزدی: الحاشیه علی تهذیب المنطق للتفازانی, انتشارات مؤسسه نشر اسلامی, چ دهم, قم, 1421ق؛
ـ عبدالله جوادی آملی: شناختشناسی در قرآن, ویراست حمید پارسانیا, مرکز مدیریت حوزه علمیه قم؛
ـ عمر بن سهلان الساوی: البصائر النصیریه فی المنطق, با تعلیقات شیخ محمد عبده, منشورات المدرسه الرضویه, قم؛
ـ عین القضات همدانی: زبده الحقایق, تحقیق عفیف عسیران, تهران, دانشگاه تهران؛
ـ فتوحات مکیه, ج1؛
ـ فخرالدین رازی: الإنارات فی شرح الاشارات والتنبیهات، با تصحیح نفیسه نوبخت، دانشگاه قم، 1378ش؛
ـ فخرالدین رازی: المباحث المشرقیه, دارالکتاب العربی, ج1, بیروت, 1418ق؛
ـ فردریک کاپلستون،تاریخ فلسفه، ج 1، ترجمه سید جلالالدین مجتبوی، انتشارات سروش، چ سوّم، تهران، 1375؛
ـ قطب الدین شیرازی: دره التاج لغره الدباج, به کوشش سید محمد مشکوه, بخش نخستین, ج1, چاپخانه مجلس, تهران, 1317؛
ـ لسان العرب؛ القاموس المحیط؛ مجمع البحرین؛ المنجد فی اللغه؛ اقرب الموارد؛
ـ لغت نامه دهخدا
ـ مجمع البیان, ج 1؛
ـ محمد حسینزاده: معرفتشناسی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چ هفتم، قم، 1380؛
ـ محمدتقی مصباح یزدی: ترجمه و شرح برهان شفا، نگارش محسن غرویان، ج1، چ اول، انتشارات امیرکبیر، 1373ش، تهران؛
ـ محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه, ج1, شرکت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی, چ هشتم, 1377؛
ـ محمدتقی مصباح یزدی، تعلیقه علی نهایهالحکمه، انتشارات مؤسسه در راه حق، اول، قم، 1405ق؛
ـ محمدحسین طباطبائی: نهایه الحکمه، به تصحیح عباسعلی زارعی سبزواری، انتشارات جامعه مدرسین، مرحله اولی، فرع هفتم اصالت وجود؛
ـ محمدرضا مظفر: المنطق, ج3, مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان, چ چهارم, 1366ش؛
ـ محیی الدین بن عربی: فتوحات مکیه، دار إحیاء التراث العربی، ج1؛
ـ مرتضی مطهری: مسأله شناخت, انتشارات صدرا, سوم, قم, 1368؛
ـ معجم الفاظ القرآن الکریم, ج 2
ـ مفردات راغب؛
ـ مقداد بن عبدالله السیوری الحلّی: ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین, تحقیق مهدیرجائی, انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی, قم,1405ق؛
ـ منازل السائرین؛
ـ میرمحمدباقر داماد: تقویم الإیمان, با تعلیقات ملا علی نوری, مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران, اول, 1376؛
ـ نصیر الدین الطوسی: الجوهر النضید (شرح تجرید المنطق)؛
ـ نصیرالدین طوسی: أساس الاقتباس, نشر مرکز, ج1، چ اول, تهران, 1375؛
ـ نصیرالدین طوسی: کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد, حسن بن یوسف الحلّی، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات, چ اول, بیروت, 1399ق؛
چکیده
مهمترین یا دستکم یکی از مهمترین پرسشهای معرفتشناسی, امکان یا عدم امکان شناخت یقینی و مطابق با واقع است. این مسئله هم در قلمرو کل معرفت بشری و هم در ساحت معرفتهای دینی قابل طرح است
امروزه, شکگرایی نوین, که در گوشه ای از جغرافیای اندیشه غربی ظهور پیدا کرده, فراوردههایی را تولید میکند که نفی شناخت یقینی، عنصر جدا ناشدنی آن است. این تولیدات نرمافزاری, بهویژه در ساحتهایی چون فلسفه دین, فلسفه سیاست, فلسفه اخلاق, کلام جدید, هرمنوتیک و تفسیر متون, و; بروز و ظهور داشته, و از نشانههای آن نسبی بودن و تغییرپذیری است
به هر حال, یکی از تلاشهای لازم برای ارزیابی اساسی این دسته نظریات, رفتن به سراغ ریشهها و پیشفرضهای اصلی آنها است که به نظر میرسد نفی یقین و شناخت مطابق با واقع, یکی از این پیشفرضها ست. مدعیاتی چون: غیرقابل اثبات بودن وجود خدا, شخصی بودن دین, انکار هر گونه گزاره ثابت و مطلق در دین, نسبی بودن و تغییر پذیری ارزشها (اعم از حقوقی و اخلاقی), زمانمند بودن احکام اسلام, پلورالیسم دینی و معرفتی, وجود و رسمیت قرائتهای مختلف از دین, و; از جمله اموری هستند که میتوان عنصر نفی شناخت یقینی را از اصول موضوعه آنها به حساب آورد
در این نوشته تلاش شده با نشان دادن امکان یقین و تبیین راههای نیل به آن، گامی هرچند کوچک در جهت نفی شکگرایی و اثبات بیپایگی آن برداشته شود. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید
کلید واژهها
شناخت یقینی، امکان یقین, شکگرایی نوین، شناخت صادق، شناخت کاذب
مقدمه
درخت اندیشه انسان بسته به اینکه بر ریشه یقین استوار شود و شاخ و برگهایش از آن تغذیه کند, و یا آنکه بر ریشه شک تکیه کرده و موادی شکاکانه در وجود خود به جریان درآورد, میوههایی متفاوت ثمر خواهد داد که از حیث رنگ و طعم و مزه متمایز از یکدیگرند. و صد البته تغذیهکنندگان از این میوهها نیز فراوردهای با اثر یکسان در مغز و جان خود وارد نخواهند کرد و پیرو آن, کردار یکسانی هم از ایشان در ناحیه فکر و عمل نخواهد تراوید
به هر حال, وفق آنچه تاریخ نویسان فلسفه نگاشتهاند, از گذشتههای بسیار دور, یعنی دوره باستان یونان, دو گرایش عمده درباره امکان یا عدم امکان شناخت یقینی وجود داشته است: یکی, گروهی که باورمند به امکان شناخت یقینی بودهاند و دیگری, دستهای که شناخت یقینی را انکار میکردهاند
دسته دوم, که خود به گروههای فرعیتری تقسیم شدهاند, یا امکان هر گونه معرفتی را منکر میشدند(سوفسطیگری) و یا اینکه آن را مورد تردید قرار میدادند(لا ادریگری و شکگرایی)
این گرایشها, به ویژه گرایش شکگرا, چندین بار در طول تاریخ اروپا و گاه به طور محدود در میان برخی شرقیان ظهور و بروز داشتهاند؛ و امروزه نیز شکاکیت به دیدگاهی پذیرفته و معقول نزد طیفهایی از اندیشمندان غربی بدل گردیده است, و موج آن, گاه مرزهای مشرق زمین و حتی کشورهای اسلامی را نیز در نوردیده و در این بین, برای خود طرفدارانی جازم هم پیدا کرده است
به هر حال, مسألهای که این مقاله به آن میپردازد عبارت است از اینکه آیا شناخت یقینی امکان و وقوع دارد یا اساساً چنین شناختی ناممکن و غیر قابل تحقق است؟ میخواهیم ببینیم, اولاً: مفهوم و هویت یقین در دانشهای عقلی, به ویژه منطق وفلسفه, چیست؟ و ثانیاً: آیا یقینی که منطقدانان و فیلسوفان مراد میکنند, قابل دسترسی است؟ و اگر آری, راههای نیل به آن کداماند؟
در این مقاله به بررسی مسئله اول خواهیم پرداخت تا ضمن زدودن غبار ابهام از چهره یقین مورد ادعا، زمینه طرح گفتمان دانشوران منطق و فلسفه اسلامی پیرامون دلایل و راههای تحقق شناخت یقینی فراهم آید
کاوشی در مفهوم یقین
در این کاوش, ابتدا به بررسی کاربردهای یقین در لغت و در علوم عقلی میپردازیم, سپس این کاربردها را با هم مقایسه میکنیم
الف. کاربرد یقین در لغت
واژهشناسان و کتابهای لغت «یقین» را قسمی ازآگاهی, با ویژگیهایی خاص, میدانند؛ این ویژگیها پس از انباشتن گفتههای آنها بر روی هم و جدا کردن مهمترین آنها, به قرار زیر است
نابودگر شک و نقیض آن؛
فراهم آورنده آرامش روانی؛
پایدار کننده حکم و تصدیق؛
برآمده ازاندیشه و استدلال؛
برخوردار از ثبات و روشنی,6 و زوال ناپذیری؛
باوری که از پس شک پدید میآید, و همراهی با آن ندارد؛
مطابق با واقع؛
بالاترین حد آگاهی و مؤکدترین آن که جا برای هیچ گونه احتمال ستیزگر باقی نمیگذارد
با عنایت به خصیصههای یادشده, یقین معرفتی است که بالاترین عیار آگاهی را با خود دارد؛ در عین حال, همان گونه که برخی تصریح کردهاند, و به خصوص از ویژگیهای دوّم, چهارم, و ششم به دست میآید, این واژه هرگز وصف علم الهی(جل شأنه) قرار نمیگیرد؛11 زیرا دگرگونی در حالت روانی, یا نیاز بهاندیشیدن, و یا جایگزین شدن یقین به جای شک, همگی ویژگیهایی هستند که ریشه در ناتوانی و ناکاملی شناسنده دارند؛ چیزی که دامن خدای متعال به کل پیراسته از آن است
همچنین ویژگی دوم به دست میدهد که یقین پایگاهی در روان آدمی و حوزه روان شناختی دارد؛ چنان که ویژگیهای دیگر جنبه معرفت شناختی آن را تبیین میکنند. به عبارت دیگر: یقین از یک سو، امری است مرتبط با شناسنده و حالتی است روانی برای او؛ و از سویی دیگر، وصف گزارهای است که حکایتگری از واقع مینماید. بنابراین, در یقین دو جنبه ارتباط با مدرک و ارتباط با جهان خارج گرد هم میآیند
ولی آیا این ارتباط پیوسته و همیشگی است یا تنها گاهی خود را نشان میدهد؟ و اساساً رابطه میان این دو جنبه به چه شکل است؟ چگونه میتوان از یکی به دیگری پل زد؟ یا این پل زدن معیار و ضابطهای دارد؟ و پرسشهایی از این دست که به نوبه خود درنگها و موشکافیهای خاص خود را طلب میکنند
ما در ادامه و ضمن مباحث, به مناسبت به این امور خواهیم پرداخت. در این جا تنها این ادعا را طرح میکنیم که رابطه میان این دو جنبه عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی چنان نیست که هر گاه فاعل شناسا به لحاظ روانی به یقین رسید جهان خارج را هم آن چنان که هست شناخته باشد و بالعکس
این نکته را هم میافزاییم که دلیل, آن گاه که با شرایط و ضوابط همراه باشد, همان پلی است که دو اقلیم یقین را به هم میپیوندد
ب. کاربرد یقین در منطق
منطقدانان مسلمان در چند جای دانش منطق, به ویژه مبحث برهان و مبادی آن, به بحث از یقین پرداختهاند؛ و به دلیل اهمیت فراوانش گاه حتی رسالهای جداگانه پیرامون تعریف و شرایط آن به نگارش درآوردهاند
ابونصر فارابی یقین را این گونه تعریف میکند
( ) الیقین علی الاطلاق هو ان یعتقد فی الشیء انه کذا أو لیس بکذا ( ب ) و یوافق ان یکون مطابقاً غیر مقابل لوجود الشیء من خارج ( ج ) و یعلم انه مطابق له ( د ) و انه غیر ممکن ان لا یکون قد طابقه أو ان یکون قد قابله ( ه ) و لا ایضاً یوجد فی وقت من الأوقات مقابلاً له ( و ) و أن یکون ما حصل من هذا حصل لا بالعرض بل بالذات
مطابق این گفته, یقین فراورده شش عنصر در کنار هم است
1 باور به این که «چیزی چنان هست یا چنان نیست»؛
2 مطابق بودن گزاره با آنچه خارج از آن است و گزاره از آن حکایت میکند؛
3 آگاه شدن شناسنده از این که باورش مطابق با واقع خارجی است؛
4 آگاهی به ناممکن بودن این که باور یاد شده مطابق با واقع نباشد یا این که نقیض آن واقع شود؛
5 ناممکن بودن این که زمانی مقابل باور یا نقیض گزاره مورد باور اتفاق بیفتد؛
6 همه عناصری که برشمردیم برامده از چیزهایی باشد که حقیقتاً و بالذات چنین هستند
سپس فارابی به توضیح هر یک از مؤلفههای یادشده میپردازد. وی در تبیین عنصر نخست مینویسد: این عنصر جنس یقین, و عناصر بعدی فصلهای آن هستند
ذیل عنصر دوم نیز میآورد: صدق یعنی این که باور فاعل شناسا با خارج, یعنی آنچه موضوع و متعلق باور است, مطابقت داشته باشد؛ و متقابلاً, کذب آن جا است که این باور با خارج مطابق نباشد.15 سپس در ادامه میگوید: عنصر سوم, یعنی آگاهی از این صدق, را افزودیم, زیرا چه بسا شناسنده توجه به این حقیقت نداشته باشد و درست بر خلاف آن بیندیشد
عنصر چهارم همان است که باور را به مرتبه یقین میرساند, و بر وفق آن اعتقاد شناسنده ضرورتاً صادق و مطابق با واقع خواهد بود؛ به گونهای که در هیچ حالتی ضد یا نقیض آن نمیتواند واقع گردد
عنصر پنجم نیز این پیام را دارد که شیء خارجی مورد اعتقاد, گاه به گونهای است که امکان زوال آنچه اکنون دارای آن است, هرگز و در هیچ وقتی وجود ندارد, مانند ضروریات عقلیه. ولی برخی امور مانند محسوسات چنین ویژگی را ندارند؛ هر چند ویژگیهای پیشین را دارا هستند
و بالأخره عنصر ششم, همان مؤلفهای است که با آن تعریف یقین مطلق به اتمام میرسد, و مفادش این است که: همه پنج عنصر پیشین چه بسا بهطور ناخوداگاه، یا از راه استقرا، یا شهرت یک دیدگاه و یا محبوبیت افرادی که باوری را مطرح کردهاند و; به دست آمده باشد، نه از چیزهایی که ذاتاً شأنشان افاده این امور است؛ در این صورت آنچه حاصل شده, نام یقین به خود نمیگیرد و هنوز به این مرتبت بلند بار نیافته است.19 و
فارابی در جای دیگری از کتاب منطقیات یقین را به این شکل معرفی میکند
والیقین هو ان نعتقد فی الصادق الذی حصل التصدیق به انه لا یمکن اصلاً ان یکون وجود ما نعتقده فی ذلک الامر بخلاف ما نعتقده , و نعتقد مع ذلک فی اعتقاده هذا انه لا یمکن غیره, حتی یکون بحیث اذا اخذ اعتقاداً ما فی اعتقاده الاول کان عنده انه لا یمکن غیره
برای تحلیل این تعریف بایسته است نخست کمی درباره برخی مفاهیم به کار رفته در آن توضیحی ارائه شود: نویسنده در تبیین مفهوم «تصدیق» مینویسد: تصدیق به طور خلاصه آن است که انسان باور داشته باشد چیزی که نسبت به آن اسنادی (حکمی) صورت گرفته, در وجود خارجیش همان گونه است که در ذهن تصور شده.22 و صادق آن است که: امر خارج از ذهن درست همان گونه باشد که در ذهن میاندیشیم
سپس میافزاید: بنابراین تصدیق گاه به چیزی تعلق میگیرد که در واقع هم صادق است و گاه به چیزی که در واقع صادق نیست, بلکه کاذب است؛ در صورت دوّم، اساساًًًًًًًًًًًًًًًًًًًً یقینی واقع نمیگردد؛ زیرا یقین تنها در جایی است که تصدیق به چیزی تعلق بگیرد که واقعاًًًًًً هم صادق است

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]