
دانلود مقاله درآمدی بر شاخصهای عدالت سیاسی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله درآمدی بر شاخصهای عدالت سیاسی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله درآمدی بر شاخصهای عدالت سیاسی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با word
چکیده
مقدمه
الف) مفهومشناسی عدالت
تعریف لغوی
تعریف اصطلاحی
ب) رابطه عدالت و پیشرفت
عدالت و پیشرفت در نگرش غربی
لیبرالیسم و عدالت
سوسیالیسم و عدالت
ارزیابی نظریههای غربی درباره عدالت و پیشرفت
ج) پیشرفت سیاسی عدالتمحور
شاخصهای عدالتمحوری
شاخصهای عدالت بینشی
شاخصهای عدالت گرایشی
شاخصهای عدالت کنش شهروندی
شاخصهای عدالت کنش ساختاری
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله درآمدی بر شاخصهای عدالت سیاسی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با word
نهجالبلاغه(1379)، ترجمه محمد دشتى، قم، مشهور
ارسطو (1385)، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، طرح نو
بلوم، ویلیام تی (1373)، نظریه های نظام سیاسی، ترجمه احمد تدین، تهران، آران
پورعزت، علیاصغر (1387)، مختصات حکومت حقمدار در پرتو نهجالبلاغه امام علی(ع)، تهران، علمی و فرهنگی
تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد (1366)، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى
جعفری، محمدتقی (1373)، حکمت اصول سیاسی اسلام، تهران، بنیاد نهجالبلاغه
جوادی آملی، عبدالله (1381)، فلسفه حقوق بشر، قم، اسراء
حقیقت، صادق، «اصول عدالت سیاسی» (1376)، نقد و نظر، ش 10و11، ص 368 – 389
خامنهای، سیدعلی (27/2/1390)، بیانات در دومین نشست اندیشههاى راهبردى با موضوع عدالت، www.Leader.ir
راغب اصفهانى، حسینبن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داود, بیروت، دارالعلم الدار الشامیه
رالز، جان (1387)، نظریه عدالت، ترجمه سیدمحمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
سن، آمارتیا (1379)، برابری و آزادی، ترجمه حسن فشارکی، تهران، شیرازه
طریحى، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، تهران، کتابفروشى مرتضوى
قرشى، سیدعلىاکبر (1371)، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه
لاریجانی، محمدجواد (1377)، تدین، حکومت و توسعه، تهران، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر
مجلسی، محمدباقر (1404ق)، مرآه العقول، تصحیح سیدهاشم رسولى، تهران، دارالکتب الاسلامیه
مصباح، محمدتقی (1368)، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی
مطهری، مرتضی (1380)، تعلیم و تربیت در اسلام
مفید، محمدبن نعمان (1413ق)، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید
نراقی، احمد (1375)، عواید الایام، قم، مرکز الابحاث و الدراسات الاسلامیه
هنته، بژورن (1381)، تئوری توسعه و سه جهان، ترجمه احمد موثقی، تهران، قومس
چکیده
تحقق پیشرفت مستمر و پایدار مستلزم ارائه یک الگوی کامل مبتنی بر مبانی دینی است. مهمترین اصلی که در منابع دینی به آن اشاره شده، بحث عدالت است. عدالت از مهمترین اصول اسلامی است که در تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نظام فکری اسلام جریان داشته به عنوان یک اصل عام شناخته میشود. در نظام سیاسی اسلام، نیز این اصل به عنوان اصل محوری شناخته شده که لازم است در تمامی اجزاء نظام سیاسی محوریت داشته باشد. بر این اساس دستیابی به یک نظام سیاسی پیشرفته زمانی امکانپذیر است که عدالت در تمام اجزاء آن حضور محوری داشته باشد. بنابراین شاخصهای عدالتمحوری به معنای شاخصهایی است که نشاندهنده میزان حضور عدالت در این ساختارهاست؛ و ارزیابی آنها بر اساس میزان حضور و التزام عملی به عدالت در حوزه بینش، گرایش، کنش رفتاری و کنش ساختاری میباشد
کلیدواژهها: عدالت، فلسفه سیاسی، فلسفه سیاسی اسلام، نظام سیاسی عدالتمحور، پیشرفت سیاسی عدالتمحور؛
مقدمه
عدالت یکی از مهمترین مباحث فلسفه سیاسی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان این حوزه قرار داشته است. از منظر فلسفه سیاسی اسلامی، عدالت رکن اصلی نظام سیاسی بهشمار میآید. افزون بر این، بر اساس سنت الهی، علت اصلی اضمحلال امتها و جوامع پیشین، ظلم آنها بوده است. آنچه را در روایات با مضمون «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» (مجلسی، 1404ق، ص304)، (حکومت با کفر باقی میماند، ولی با ظلم باقی نمیماند) آمده است، میتوان بهمنزله یک قاعده عام سیاسی بررسی کرد. این قاعده، بر یک اصل کلی جامعهشناختی مبتنی است و آن اینکه، جوامع همواره در حال حرکت و تحولاند. پس موضوع مهم، تشخیص مسیر و جهت حرکت جوامع به سمت تعالی و پیشرفت یا سقوط و اضمحلال و یا انحطاط است. ملاک و شاخص تشخیص حرکت یک جامعه به سمت تعالی و پیشرفت را باید در بحث عدالت جستوجو کرد. در نتیجه، بر اساس مفهوم مخالف، میتوان چنین استنباط کرد که عدالت ضامن پایداری و بقای جامعه است
اما موضوع اصلی، شناخت شاخصهای عدالت در یک نظام سیاسی است. در این فرایند، نخست باید مفهوم عدالت از منظر فلسفه سیاسی و فقه سیاسی بازشناسی شود. از نظر مفهومی، بحث اختلاف تعریف عدالت در فلسفه سیاسی، کلام و فقه، از مهمترین مباحثی است که باید بدانها پرداخت و پس از آن وجه مشترکی بین آنها یافت؛ اما مسئله اصلی این نوشتار، رابطه بین عدالت و پیشرفت از منظر اسلامی، و شاخصهای پیشرفت عدالتمحور است. با توجه به اینکه هر نظام سیاسی در یک جامعه سیاسی شکل میگیرد و جامعه سیاسی نیز متشکل از انسانهاست، در نتیجه باید بحث عدالت از انسان شروع شود؛ یعنی نخست باید به عدالت فردی، و سپس به عدالت اجتماعی پرداخته شود. عدالت فردی شامل عدالت در افراد جامعه، نخبگان، مسئولان و حاکمان است. در بخش عدالت اجتماعی و ساختار سیاسی، مهمترین موضوع، تحقق عدالت در ساختارهای اساسی نظام سیاسی، مانند بخش تقنین، اجرا و نظارت است که در مدیریت و نظارت حاکم و امام عادل نقش ایفا میکنند
الف) مفهومشناسی عدالت
تعریف لغوی
عدل در معانی مختلف و گاه متضادی بهکار میرود؛ مانند برابری و مساوات، مثل و عوض، قوام و پایداری، کیفر، امر میانه (بین افراط و تفریط) و; . راغب در مفردات، عدالت را بهمعنای مساوات تعریف کرده است (راغب اصفهانى، 1412ق، ماده عدل). در قاموس قرآن، عدل بهمعنای برابری آمده است (قرشی، 1371، ص 301). سایر کتب لغت نیز معانی مشابهی از عدالت را بیان کردهاند؛ اما برخی از این معانی، مدلولهای التزامی کلمهاند. معنای لغوی کلمه عدل از «ع»، «د» و «ل»، بهمعنای تعادل و برابری دو سوی یک یا دو چیز است؛ مانند دو سوی بار شتر که در دو طرف حیوان قرار میگرفته است؛ یا عدل شیء بهمعنای آن چیزی که در مقابل شیء قرار میگیرد، از جمله قیمت شیء یا مثل شیء، یا شریک آن چیز، چنانکه مشرکان برای خدا شریک قائل بودند و قرآن برای بیان آن، از ماده عدل استفاده میکند: «ثم الذین کفروا بربهم یعدلون» (انعام: 1) یعنی برای خداوند معادل و برابر قرار داده بودند. بنابراین، ماده عدل بهمعنای برابری و تساوی است
با توجه به اینکه مفهوم برابری بیشتر برای مفاهیم کمی بهکار میرود، و از طرفی عدالت منحصر در مفاهیم کمی نیست، و بیشتر کاربرد کیفی دارد، استفاده از مفهوم «تناسب» میتواند نقص مفهوم برابری را جبران کند. بدینترتیب، عدالت در معنای مساوات، بدینمعناست که برای همه حق برابر قائل شویم. عدالت در کیفر بدینمعناست که به هر کس متناسب با کار خوب یا بدی که انجام داده است، پاداش یا کیفر دهیم (طریحی، 1375، ص420). در این صورت، مفهوم برابری کارساز نیست؛ زیرا اعطای جزای برابر با میزان عمل، همواره نمیتواند بهمعنای جزای واقعی برای آن عمل باشد. بسیاری از کارها نتایج کیفی دارند؛ یعنی چهبسا یک عمل از جهت کمّی با بسیاری از کارهای مشابه یکسان باشد، اما از نظر کیفی، آثار عمیق و سرنوشتساز داشته باشد؛ برای مثال، اجر و منزلتی را که خداوند برای عمل امیرالمؤمنین(ع) در روز خندق قرار داد – پاداش یک ضربه به اندازه عبادت ثقلین – از این نوع است. این اجر و منزلت برابر با آن کار نیست؛ اما بهدلیل تأثیری که این عمل دارد، آن پاداش با این عمل متناسب است
عدالت بهمعنای استقامت و پایداری نیز بهکار رفته است؛ بدینمعنا که متناسب با کاری که میخواهیم انجام دهیم، مقاومت و قدرت داشته باشیم. به عبارت دیگر، بر اساس محل کاربرد، کلمه معانی متناسب با آن جایگاه را به خود میگیرد. با این بیان، معنای استقامت و پایداری، از آنرو که مفهومی کیفی است، به مفهوم تناسب بازمیگردد. بنابراین، عدالت از نظر لغوی بهمعنای برابری و تناسب است
تعریف اصطلاحی
برداشت از مفاهیم، همواره مساوی و مطابق با معانی لغوی آنها نیست؛ بلکه صرف تلازم و هماهنگی کافی است؛ زیرا چهبسا از یک مفهوم، برداشتهای متفاوتی صورت گیرد. به عبارت دیگر، ممکن است برخی برداشتها، بر اساس دلالت التزامی یا تضمنی یک کلمه باشد. این برداشتهای متفاوت میتواند به دلیل نوع نگاه به مفهوم خاص باشد. در مورد تعاریف عدالت در علوم مختلف، میتوان وجوه مشترکی یافت. همچنین میتوان تعاریف اصطلاحی عدالت را که در علوم مختلف ارائه شده است، بهمعنای لغوی آن بازگرداند
از نظر اصطلاحی، میتوان از زوایای مختلفی به موضوع عدالت پرداخت. از منظر «حقمدارانه»، تعریف عدل «اعطاء کل ذی حق حقه» است؛ با رویکرد فلسفی و «هستیشناسانه» به عدالت، میتوان آن را به «وضع الشیء فی موضعه» تعریف کرد. این تعاریف بهمعنای رفع ظلم و جور و در برابر آنها بهکار میرود. این مفهوم قابل بازگشت بهمعنای اصلی عدالت، و بهمعنای حفظ برابری و مساوات در ارتباطات اجتماعی است؛ یعنی حفظ تعادل و برابری در امور. از این نظر، ظلم و جور بهمعنای خارج کردن هر شیء از موضع خودش و یا خروج هر امری از حالت تعادل است
در فقه، یعنی در رویکرد «تکلیفمدارانه» به عدالت، دو تعریف ارائه شده است؛ تعریف نخست در حوزه عدالت فردی است. در این بخش از فقه، عدالت بهمعنای ترک معصیت آمده است. البته این تعریف مراتبی دارد و در برخی سطوح به عدالت ظاهری بسنده شده است. برای نمونه، درباره امام جماعت گفته شده است، ندیدن ارتکاب گناه از او، برای حکم به عدالتش کفایت میکند. کاربرد دیگر عدالت در فقه، در بعد اجتماعی است. در این بخش، کاربرد عدالت در بحث حقوقی بیشتر مطرح است و بهمعنای برابری و مساوات بهکار میرود. مراتب عدالت اجتماعی در فقه سیاسی عبارتاند از: عدول مؤمنان، عدالت والی و حاکم، عدالت مرجع تقلید، و عدالت معصومان(ع) و عدالت خداوند
همچنین در حوزه اخلاق با نگرش«فضیلتگرایانه» به عدالت، تعریف دیگری ارائه شده است؛ ارسطو عدالت را بهمثابه ملکه و سیرت تعریف کرده است که بهواسطه آن، انسان به سمت کارهای نیک گرایش پیدا میکند: «مراد همه از عدالت، ملکهای است که سبب میشود آدمی استعداد بجا آوردن اعمال عادلانه را داشته باشد و عمل عادلانه انجام دهد و خواهان دادگری باشد، و بیدادگری سیرتی تلقی میشود که آدمی را وادار میکند در برابر همنوعان خود عمل خلاف عدالت بجا آورد و خواستار بیعدالتی باشد» (ارسطو، 1385، ص163). در این تعریف، ارسطو برای ملکه عدالت سه ویژگی بیان میکند: استعداد انجام کارهای عادلانه، انجام کار عادلانه و گرایش به کارهای عادلانه
با این بیان، روشن میشود که عدالت یک مفهوم مشترک معنوی است؛ یعنی ما عدالتهای مختلف نداریم که هر کدام برای معانی معینی وضع شده، و هر لفظ از عدالت معنای خاصی داشته باشد؛ بلکه آنچه بهمنزله عدل شناخته میشود، یک عدل است که کاربردهای مختلف دارد و از منظرهای گوناگون بدان نگریسته میشود
عدل اگرچه مفهوم ارزشی است، در بستر هستی جریان دارد; . عدل، مشترک معنوی، و در همه اقسام آن، به یک معناست؛ گرچه مصادیق متفاوتی دارد (جوادی آملی، 1381، ص 200)
از منظر سیاسی نیز، عدالت معانی مختلفی دارد. به عبارت دیگر، برآنیم تا با بررسی عدالت سیاسی، به یک مدل پیشرفت سیاسی دست یابیم. بدینمنظور، یک رویکرد، جنبه حقوقی است؛ زیرا بین حقوق و سیاست رابطهای تنگاتنگ برقرار است. همچنین یکی از مهمترین مسائل در حوزه عدالت، موضوع حقوق متقابل شهروند و حاکمیت یا حقوق اساسی است. در این نگاه، عدالت بدینمعناست که حاکمیت و شهروندان حقوق متقابل یکدیگر را رعایت کنند؛ یعنی شهروندان از حاکمیت اطاعت کنند و در مقابل، حاکمیت نیز به وظیفه خود در قبال مردم، یعنی حفظ حقوق و منافع آنها، تأمین امنیت و; ملتزم باشد
رویکرد دیگر، نگاه فلسفی است. در این منظر که از زاویه فلسفه سیاسی به عدالت نگریسته میشود، عدالت بهمعنای «وضع الشیء فی موضعه» است؛ یعنی نظام سیاسی عدالتمحور، نظامی است که در آن به جایگاه مناسب افراد به صورت عادلانه توجه شده است و شهروند و حاکم در موقعیتهای خود نقش ایفا کنند. در این معنا، هرگاه اعضای جامعه سیاسی، اعم از حاکم و شهروند، در جایگاه معینی قرار گیرند و هیچکدام به حریم دیگری تعرض نکنند، در این جامعه عدالت برقرار خواهد شد. از این منظر، شهروند عادل کسی است که از قوانین بهخوبی اطاعت کند و تکالیف سیاسی خود را بهطور صحیح انجام دهد. همچنین حاکم عادل نیز کسی است که در وضع قوانین و اجرای آن در جامعه، حق و عدل را رعایت کند و به حقوق فردی و حریم خصوصی افراد وارد نشود
از منظر فقهی، شرط اصلی تصدی امور مسلمانان که از آن به «ولایت» تعبیر میشود، عدالت است. عدالت در این بحث، بهمعنای عدالت فردی است؛ یعنی ولیفقیه باید در امور فردی، نسبت به واجبات و تکالیف خود کوتاهی نکند، اهل دنیا و دنیاپرستی نباشد و دیگر وظایفی که در فقه برایش معین شده است، رعایت کند. همچنین درباره شهروندان نیز، عدالت بهمعنای انجام ندادن معاصی و تأثیر آن در حفظ امنیت و شفافیت فضای سیاسی جامعه خواهد بود. همه این مسائل در فضای سیاسی جامعه تأثیرگذار خواهد بود
با توجه به اینکه مفهوم فقهی عدالت سیاسی به دو معنای حقوقی و فلسفی عدالت بازمیگردد، میتوان چنین نتیجه گرفت که در بررسی شاخصهای عدالت سیاسی در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، عدالت بهمعنای «اعطاء کل ذی حق حقه» و «وضع الشیء فی موضعه» است
ب) رابطه عدالت و پیشرفت


دانلود مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با word دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با word
مقدمه
وظایف انجمن اولیا و مربیان
نقش مشارکت اولیا در امور مدرسه
اهمیت و ضرورت تعامل بین خانه و مدرسه
آشنایی اولیای خانه و مدرسه با نقش ها و مسئولیت ها
رشد و تقویت جامعه پذیری
جلوگیری از افت تحصیلی
کارکردهای خانواده
ویژگیهای خانواده موفق
همسویی والدین دانش آموزان و اولیای آموزشی
آثارتربیتی ارتباط خانه و مدرسه
اثرات آموزشی – تربیتی تعامل خانه و مدرسه
رابطه بین والدین و محیط آموزشی
مسئولیت اولیاء در امور مدرسه
اصول برقراری رابطه با اولیا دانش آموزان
شیوه های جذب اولیای دانشآموزان
پیشنهادهایی برای خانوادهها
پیشنهادهایی برای مدرسه ووالدین
راهکارهای ایجاد ارتباط بین خانه و مدرسه
تاریخچه انجمن در ایران و جهان
وظایف خانواده ها دروضعیت تحصیلی فرزندان
برنامهریزى براى امور آموزشى فرزندان در منزل
فراهمکردن شرایط مناسب و فضاى امن خانوادگى
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله وظایف و نقش های انجمن اولیا و مربیان پیرامون تعلیم و تربیت دانش آموزان با word
1- بیابانگرد، اسماعیل(1386) راهنمای والدین و معلمان در تربیت و آموزش کودکان، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی
2- کریمی ، عبدالعظیم (1385) اثرات پنهان ترییت آسیب زا، تهران :انتشارات رشد
3- باهنر،محمد جواد(1373) گفتارهای تربیتی،تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی
4- میرکمالی، سید محمد(1379) روابط انسانی درآموزشگاه،تهران : نشر یسطرون
5- ا فروز، غلامعلی (1383) روان شناسی رابطه ها ، تهران : انتشارات دانشگاه تهران
6- تاجیک اسماعیلی، عزیزاله(1383) نگاهی به نقش های تربیتی خانه و مدرسه ، تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان
7- صافی ، احمد(1376) خانواده متعادل، تهران : انتشارات انجمن اولیا و مربیان
8- ملکی ، حسن (1389)ارتباط خانه ومدرسه در دوره ابتدائی ، تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان
مقدمه
انجمن اولیا و مربیان، در هر مدرسه هیأت منتخبی است از اولیای دانشآموزان و مربیان همان مدرسه که با تفاهم و صمیمیت به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان بهمنظور کمک به ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش، و گسترش ارتباط خانه و مدرسه، بر پایه مقررات و ضوابط انجام وظیفه مینماید
جلسات اولیا و مربیان، کنفرانس کوتاهی میان اولیا و مربیان است که یکبار در هر ترم صورت میگیرد. این جلسات، فرصتی برای پدرمادرهاست تا با آموزگاران فرزندانشان دیدار کنند و موضوعات مرتبط با عملکرد دانشآموزان را بررسی کنند. دیدارها معمولاً از پنج تا پانزده دقیقه طول میکشند. این نوع جلسات در کشورهای غربی مانند استرالیا، انگلستان، کانادا و آمریکا رواج دارد
پس از انقلاب فرانسه در حالی که کارگاهها و کارخانهها زیادتر میشدند، رفتهرفته مدرسهها و مکتبخانهها از رونق بیشتری برخوردار شدند. به دلیل اشتغال فوقالعاده و همینطور اشتغال مادران به کار در بیرون از خانه، و در نهایت دور ماندن فرزندان از والدین، زمینه آلودگی و بزهکاری و خلاف در بعضی دانشآموزان به وجود آمد. بنابراین اندیشمندان وقت پیشنهاد تشکیل انجمن اولیا و مربیان را برای نخستین بار در فرانسه دادند که به عنوان یکی از شروط ثبتنام دانشآموز، شرکت حداقل دوساعت در هفته توسط اولیای دانشآموز در آن الزامی بود. اولیا در این جلسات، چگونگی نظارت و کنترل در تربیت فرزندان را میآموختند که این طرح نتیجه موفقی هم داشت
در ایران
با گذشت پنجاه سال از تاسیس انجمن اولیا و مربیان در فرانسه و با الگوگیری از آن، انجمن خانه و مدرسه در سال 1326 خورشیدی در ایران به وجود آمد. بعدها در مهرماه 1346 انجمن خانه و مدرسه به نام «انجمن ملی اولیا و مربیان» تغییر نام پیدا کرد و امروزه عنوان «انجمن اولیا و مربیان» را به خود گرفتهاست. پس از پیروزی انقلاب 1357 و در سال 1358 با تصویب یک ماده واحده توسط شورای انقلاب (که در آن زمان جایگزین مجلس شورای اسلامی بود)، کارکنان انجمن ملی اولیا و مربیان مشمول قانون استخدام کشوری شدند و سازمان انجمن اولیا و مربیان به طور مستقل و به سرپرستی قائم مقام وزیر آموزش و پرورش پایهریزی شد. اساسنامه انجمن در سال 1367 مورد تصویب شورای عالی آموزشوپرورش قرار گرفت. در همین راستا هفته پیوند اولیا و مربیان هر ساله در ایران از تاریخ 24 تا 30 مهرماه برگزار میشود که هیئتی منتخب از پدران و مادران، دانشآموزان و مربیان، با هدف همکاری در راه پیشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان گرد هم میآیند
وظایف انجمن اولیا و مربیان
بیتردید انجمن های اولیا و مربیان به عنوان قدیمی ترین و مردمی ترین نهاد مشارکتی در آموزش و پرورش میباشند که «به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان برای کمک به ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزشی و پرورشی و گسترش ارتباط در کانون مقدس خانه و مدرسه، تلاش می نماید»؛ وانگهی تعلیم و تربیت در نظام جمهوری اسلامی از جمله مهم ترین و اساسی ترین نهادهای کشور است که جایگاه اعتقادی و آرمانی آن، اهمیت آن را مضاعف می سازد. و برای تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت، علاوه بر دستگاه آموزش و پرورش، پدران و مادران ( اولیا ) نیز مسوولیت مشترک دارند
سازمان یونسکو توصیه می کند : «باید راهبردهایی به وجود آید که بتوان خانوادهها را در امر آموزش فرزندان خود مشارکت داد». و در فصل سوم قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش، ذیل عنوان اصول و مبانی و خط مشی کلی آموزش و پرورش ماده هفتم آمده است که «به منظور تعمیم و توسعه آموزش و پرورش در کشور، زمینههای جلب مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش از هر طریق ممکن فراهم آید». به این تربیت، زمینههای لازم و مناسب برای همکاری هر چه بیشتر بین اولیا و آموزش و پرورش مهیا گردیده است، و حتی با توجه به اهمیت و حساسیت فوقالعاده موضوع، یکی از وظایف آموزش و پرورش استمداد از اولیا در تعلیم و تربیت تعیین گردیده است، به نحوی که در ماده 26 قانون فوق به این امر مهم عنایت شده است
«ارتباط مستمر با اولیای دانشآموزان و استمداد از آنها در تعلیم و تربیت با توجه به نقش عظیم خانواده در این امر خطیر». اما از آنجا که برابر مقررات مدیران مدارس موظف به تشکیل انجمن اولیا و مربیان میباشند و در این راستا میتوانند نقش کلیدی را ایفا نمایند لذا تقریر اهم وظایف مدیران نسبت به انجمن اولیا و مربیان در ذیل جهت تنویر اذهان اولیا و نیز تاکید این مهم برای مسوولین آموزشگاهها حایز اهمیت است
1-برگزاری انتخابات انجمن حداکثر تا پایان مهرماه هر سال (در موارد استثنایی آخرین مهلت 15 آبان ماه است)
2-هر دو هفته و یا حداقل ماهی یکبار از اعضای انجمن برای تشکیل جلسه دعوت به عمل آید
3-دعوت برای جلسات عادی و فوقالعاده به عهده مدیر مدرسه است و در صورت ضرورت، رییس انجمن نیز میتواند از اعضا برای شرکت در جلسات دعوت کند
4-مدیر مدرسه موظف است اطلاعیه ها، بخش نامه ها و دستورالعمل های سازمان مرکزی، اداره کل استان، منطقه یا شهرستان را که به منظور اطلاع و یا اقدام برای انجمن مدرسه ارسال می شود، پس از دریافت در اولین جلسه به اطلاع اعضای انجمن برساند و مراتب را در صورت جلسه ثبت کند
5-مدیر مدرسه موظف است انجمن اولیا و مربیان، شورای مدرسه، شورای معلمان و شورای دانشآموزان را در مدرسه تشکیل دهد و بر چگونگی ثبت و نگهداری سوابق و صورت جلسات مربوط نظارت کند
6-مدیر مدرسه موظف است ظرف مدت 5 روز پس از انجام هر یک از مراحل زیر یک نسخه از صورت جلسه مربوط را به اداره آموزش و پرورش منطقه ارسال کند
الف- انجام انتخابات انجمن در ابتدای هر سال تحصیلی
ب- تشکیل اولین جلسه انجمن و انتخاب هیأت رئیسه فهرست اسامی و مشخصات کامل اعضای اصلی و علی البدل با نشانی منزل و محل کار، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، نوع شغل و شماره تلفن آنان در صورت جلسه قید گردد
ج- انجام هر گونه تغییرات مربوط به اعضای اصلی و جایگزینی اعضای علی البدل
د- ارایه گزارش عملکرد و بیان و گزارش فعالیت انجمن
7- همکاری با انجمن مدرسه به منظور دریافت اطلاعات از تخصصها و مهارتهای اولیا و استفاده بهینه از مشارکت اولیا
8- همکاری با انجمن مدرسه برای معرفی اولیا به مراکز مشاوره خانواده
9- همکاری با انجمن مدرسه در جهت برقراری ارتباط دو جانبه با مراکز فرهنگی و دینی و انجمن های مدارس هم جوار
10-همکاری با انجمن مدرسه در جهت تامین امکانات تحصیلی دانش آموزان بی بضاعت
11- هم اندیشی و همکاری با انجمن مدرسه به منظور اجرا برنامههای آموزش خانواده
12- همکاری و هماهنگی با انجمن مدرسه در برنامهریزی و برگزاری گردهمایی اولیا و مربیان به مناسبت اعیاد و تشویق اولیاو مربیان فعال و دانش آموزان کوشا
13- فراهم آوردن امکانات لازم برای تشکیل کلاسهای جبرانی، تقویتی، فرهنگی و ورزشی بهویژه غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان در ایام تابستان با همکاری انجمن اولیا و مربیان
14- فراهم آوردن امکانات لازم برای گردشهای علمی، تربیتی، تفریحی، و زیارتی دانشآموزان
15- نظر به این که در مدرسه باید حداقل دوبار در سال از دانشآموزان معاینه پزشکی به عمل آید، مدیران مدارس باید با کمک انجمن اولیا و مربیان نهایت همکاری را با مسوولان و سازمانهای بهداشتی برای تامین و سلامت دانشآموزان داشته باشند
16- در مناطقی که مربی بهداشت یا مرکز بهداشتی درمانی برای اجرای برنامههای بهداشتی وجود نداشته باشد و انجمن اولیا و مربیان نیز قادر به تامین آن نباشد مدیر مدرسه باید در اسرع وقت با تهیه گزارش لازم مراتب را به اطلاع اداره آموزش و پرورش محل برساند تا اقدامات لازم برای اجرای برنامههای مربوط به مراقبتهای بهداشتی و خدماتی ایمنی صورت گیرد


دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی با word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی با word
چکیده
مقدمه
1 نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی
2 عدالت ساختاری در برابر عدالت توزیعی
3 قلمرو عدالت توزیعی
4 از ستمزدایی تا عدالتگستری
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله عدالت و وظایف دولت دینی با word
ـ نهجالبلاغه، ترجمه و شرح حاج سیدعلینقی فیضالاسلام
ـ باقلانی، ابیبکر محمد بن طیب، تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، تحقیق عمادالدین احمد حیدر، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، چ سوم، 1414 ق
ـ حر عاملی، حسن بن، وسائل الشیعه، بیروت، دارإحیا التراث العربی، بیتا
ـ شعبه حرانی، ابومحمد بن، تحفالعقول، تحقیق، تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چ دوم، 1404 ق
ـ مغربی، قاضی نعمان، دعائم الاسلام، تحقیق آصفبنعلی اصغر فیضی، قاهره، دارالمعارف، 1383 ق
ـ واعظی، احمد، «حکمت متعالیه و تدوین فلسفه سیاسی اسلامی»، علوم سیاسی، ش 43، پاییز، 1387، ص 9ـ22
F.A. Von Hayek, Law, legislation and liberty, Vol 2, Routledge,
Gray John, Hayek on Liberty, Blackwell, Oxford,
Plant Raymond, Modern Political Thought, Blackwell,
Rawls John, A Theory of Tustice, Oxford University Press,
چکیده
این مقاله با رویکرد تحلیلی و با هدف بیان وظایف دولت دینی نگاشته شده است. عدالت هماره به مثابه ارزش فردی و اجتماعی، مورد تقدیس قرار میگیرد و فیلسوف سیاسی نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. پرسش اصلی این مقاله، عبارت است از: بررسی نسبت میان قدرت سیاسی و عدالت. برای پاسخ به این پرسش، دو رویکرد مطرح است؛ بحث نقلی و مستند به آیات و روایات، و رویکردی جامع و همهنگر بر اساس تبیین فلسفی آن. این مقاله با رویکرد دوم کوشش میکند تا:
الف. نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی، مورد کاوش قرار گیرد؛
ب. برپایی عدالت چه الزاماتی را متوجه دولت اسلامی میکند؛
ج. تبیین قلمرو عدالت اجتماعی و اینکه عدالت چه حوزههایی از تعاملات اجتماعی را شامل میشود.
این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف تبیین وظایف دولت دینی نگاشته شده است.
کلید واژهها: عدالت، عدالت اجتماعی، عدالت توزیعی، فلسفه سیاسی، دولت دینی، لیبرالیسم.
مقدمه
اگر با تسامح، مباحث فلسفه سیاسی را به دو دسته اصلی توصیفی و هنجاری[0] تقسیم کنیم،[1] بحث درباره عدالت و جایگاه آن در میان فضایل اجتماعی و شأن آن در نظام سیاسی و نسبت میان دولت و سیاست، از محورهای مهم و اساسی بخش دوم (بُعد هنجاری) مباحث فلسفه سیاسی است؛ زیرا در این گونه مباحث، به جامعه مطلوب سیاسی پرداخته میشود و تحقیق میشود چه باید کرد و سامان دادن حیات اجتماعی و سیاسی را چگونه رقم زنیم تا مطلوبیتهای جامعه سیاسی افزون گردد و فضایل و مزیتهای اجتماعی بسط و توسعه یابد و عمیقتر و ریشهدارتر رخ نماید. همچنین به دلیل اینکه عدالت به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی، هماره تقدیس شده است و فضیلت دانستن آن، به عصر و نسل خاصی اختصاص ندارد، فیلسوف سیاسی ناگزیر است درباره آن بحث کند، حتی اگر به تأمل فردی خویش، استقرار آن را از فضایل جامعه سیاسی نداند. جایگاه رفیع عدالت در نظام ارزشی و فرهنگ عمومی و سیاسی اقوام و ملل به گونهای است که فیلسوف سیاسی هرگز نمیتواند از کنار آن بیتوجه بگذرد و درباره آن بحث ننماید
بحث در اینکه نسبت میان قدرت سیاسی و عدالت چیست و دولت چه رسالت و وظیفهای در قبال تحقق فضیلت عدالت در سطح اجتماع دارد، قطعاً از مباحث مهم فلسفه سیاسی است؛ هرچند پیش از ورود در آن، باید پارهای از مسائل مهمْ درباره عدالت و عدالت اجتماعی کاوش شده باشد؛ به تعبیر دیگر، بحث در نسبت دولت و عدالت را نباید نخستین بحث از سلسله مباحث مربوط به عدالت در حوزه فلسفه سیاسی قلمداد کرد و پیش از آن لازم است، مباحث جدی و مهمی درباره عدالت، چه به لحاظ مفهومی و چه به لحاظ محتوایی، تنقیح و بررسی شده باشد
به لحاظ روششناختی، به دو صورت میتوان به حل مسئله مذکور در عنوان مقاله نزدیک شد؛ در وهله نخست، شاید به نظر رسد راه ساده داوری درباره وظایف دولت دینی نسبت به عدالت، مراجعه به ادله نقلی و لیست کردن وظایف احتمالی دولت در تحقق بخشیدن به عدالت و رفع ستم و بیعدالتی باشد؛ البته پس از آنکه با ذکر آیات و روایاتی، اصل وظیفهمندی دولت دینی نسبت به عدالت را به اثبات رسانده باشیم. اما واقعیت این است که روش نقلی، گرچه وجوهی از بحث حاضر را نمایان میسازد، ولی رویکردی جامع و همهسونگر به این بحث اقتضا میکند، ابعاد تحلیلی و فلسفی آن نیز مورد توجه و دقت قرار گیرد و مراجعه به ادله نقلی باید پس از تعیین تکلیف و ایضاح این ابعاد اتفاق افتد. مقاله حاضر میکوشد ابعاد و زوایای نسبت دولت و عدالت را آشکار نماید و نشان دهد در فلسفه سیاسی اسلامی و فضای تفکر دینی، دولت در تحقق بخشیدن به فضیلت عدالت اجتماعی چه سهمی دارد
پیش از ورود در بحث، ذکر این نکته نیز لازم است که بحث در نسبت میان دولت و عدالت، از اختصاصات تلقی مدرن از دولت نیست، گرچه «دولت مدرن» اساساً زمینه مساعدتری برای طرح این بحث دارد. توضیح آنکه در تلقی مدرن از دولت، نهاد قدرت سیاسی عهدهدار کارکردها و وظایفی است که معمولاً دولتها در سنت ما قبل مدرن چنین رسالتهایی را احساس نمیکردند، یا دستکم در باور عمومی، چنین انتظاراتی از قدرت سیاسی نهادینه نشده بود. دولت مدرن باید نظمی هماهنگ و واحد را در عرصههای گوناگون و وسیعِ حیات جامعه سیاسی خود برقرار سازد. افزون بر این، ایجاد نظم اجتماعی و حفظ و بقای آن در دوران مدرن، به موضوعی قابل تأمل و مطالعه و در نتیجه، به موضوعی نظاممند و دارای ساختار قابل اصلاح و ترمیم آگاهانه تبدیل میشود. در دولتهای ما قبل مدرن، معمولاً مناسبات اجتماعی بر محور عرف، سنت و عادت پایهریزی میشد، در حالی که در دولت مدرن انتظار میرود، نظام اجتماعی در ابعاد گوناگون آن توسط دولت، نظارت و مدیریت علمی شود، قوانین و نهادهای حقوقی لازم در تحقق این نظم هماهنگ و واحد، ساماندهی و تعریف شوند، وظایف و حدود اختیارات قانونی و حقوقی دولت به دقت ترسیم گردد و شأن و نقش اجرایی و نظارتی دولت در هر ساحت به روشنی تبیین گردد
دولتهای مدرن، گرچه به سبب اهتمام ملت (Nation) و هدف قرار دادن منافع ملی و تأسیس دولت ملی، در صحنه داخلی و بینالمللی، کمتر به مقوله عدالت میاندیشند و حفظ و تقویت منافع ملی و اقتدار دولتـ ملت را هدف سیاسی راهبردی خود قرار دادهاند، با این حال، این واقعیت غیرقابل انکار است که ابزار و سازوکار و شرایط عینی و ذهنی ایجاد نظم اجتماعیعادلانه و تغییر آگاهانه مناسبات اجتماعی، بر محور تلقی خاص از عدالت و اصول آن استوار است. تأکید بر عدم اختصاص بحث از نسبت دولت و عدالت به دولت مدرن، به معنای آن است که در تعالیم اسلامی، عدالتگستری از وظایف اصلی حاکمیت دینی شمرده شده است و صرف نظر از تطورات تاریخیِ مقوله دولت و تغییر تلقیها از ساختار قدرت سیاسی و اهداف و کارکردهای آن، همواره به عنوان یک مطالبه جدی دینی از صاحبان اقتدار در جامعه اسلامی مطرح بوده است؛ هرچند جز در برهههایی اندک از تاریخ جوامع اسلامی، شاهد تلاشی جدی و اصولی از ناحیه دولتهای این جوامع برای تحقق عدالت مورد نظر اسلام نبودهایم
1 نسبت عدالت با سایر فضایل اجتماعی
پیش از تعیین وظایف دولت دینی در مورد تحقق عینی عدالت در سطح جامعه اسلامی، لازم است برخی زوایای مهم بحث عدالت از نظر گذرانده شود. یکی از این مباحث، روشنکردن جایگاه عدالت در میان دیگر فضایل جامعه سیاسی است. پرسش اصلی در این زمینه آن است که آیا عدالت اجتماعی، یگانهفضیلت جامعه مطلوب سیاسی است یا آنکه فضایل دیگری نیز قابل تصور است و عدالت تنها یکی از فضایل اجتماعی است؟ و اگر بپذیریم که عدالت یکی از فضایل اجتماعی است، آن گاه این پرسش مهم مطرح میشود که آیا عدالت در عرض دیگر فضایل است یا آنکه اصلیترین و برترین فضیلت اجتماعی است، به گونهای که دیگر فضایل در طول این فضیلت قرار میگیرند و پس از فراغ از تحقق فضیلت عدالت، میتوان از فضیلت بودن آنان سخن راند
نگاه ارسطویی به مقوله عدالت، به ویژه در حوزه اخلاق و عدالت فردی، این امکان را برای وی فراهم میآورد که عدالت را جامع همه فضایل بداند، اما در حوزه اجتماع و مبحث عدالت اجتماعی، هرگز نمیتوان ادعا کرد عدالت، فضیلتی است که حاوی و دربردارنده کلیه فضایل متصور جامعه سیاسی است و جامعه عادل به معنای جامعهای است که همه فضایل اجتماعی در آن تحقق یافته است. سرّ این نکته آن است که مسلماً «جامعه کامل»، خالی از فضیلت عدالت نیست و اگر عدالت اجتماعی بر شبکه روابط اجتماعی یک جامعه حاکم نباشد، آن جامعه ناقص است و با جامعه مطلوب فاصله دارد، هرچند دیگر فضایل اجتماعی نظیر امنیت، رفاه، کارآمدی، قانونپذیری و مانند آن محقق و مستقر باشد؛ به عبارت دیگر، نمیتوان «جامعه عادلانه» را مترادف با «جامعه مطلوب و کامل» قلمداد کرد
برای روشنشدن مطلب به این مثال اکتفا میکنیم که تحقق بخشیدن به عدالت توزیعی در حوزه اقتصاد، به خودی خود و بدون در نظرگرفتن سایر عوامل و شرایط، به استقرار رفاه منتهی نمیگردد. فرض کنید جامعهای به سبب رکود جهانی، ضعف زیرساختهای صنعتی و تولیدی و صدمات ناشی از خشکسالی و کمبود زمینهای حاصلخیز کشاورزی، از تولید ناخالص ملی اندک و غیرقابل توجه رنج میبرد. اما همین مقدار از درآمد به طور عادلانه در مصارف و نیازهای اساسی جامعه توزیع و هزینه میشود. توزیع عادلانه مواهب اقتصادی در این فرض، نمیتواند مستلزم تحقق رفاه باشد و آن جامعه را به جامعهای مرفه تبدیل کند؛ حتی نمیتواند ضامن حفظ امنیت همهجانبه آحاد جامعه باشد، گرچه نسبت به توزیع ناعادلانه مواهب، رفاه نسبی بیشتر و گستردهتری را به ارمغان میآورد. همچنین وضعیت استقرار عدالت در حوزههای اجتماعی دیگر، نظیر عدالت قضایی، عدالت سیاسی، عدالت آموزشی و مانند آن، که به خودی خود به وجود آورنده سایر فضایل متصور اجتماع نخواهند بود، نیز این گونه است. بنابراین، عدالت اجتماعی یکی از فضایل جامعه سیاسی است، نه آنکه یگانهفضیلت متصور و یا جامع همه فضایل اجتماعی باشد
درباره نسبت فضایل اجتماعی با یکدیگر، دو نظر عمده وجود دارد؛ نگاه نخست آن است که میان فضایل اجتماعی، سلسلهمراتب وجود دارد و چنین نیست، هر آنچه به نام فضیلت اجتماعی خوانده شود، از یک میزان و درجه اعتبار و ارزش برخوردار باشد. جان رالز، فیلسوف سیاسی مشهور اواخر قرن بیستم را باید به این گروه نخست متعلق دانست. وی در کتاب نظریه عدالت به صراحت تأکید میکند: گرچه عدالت تنها فضیلت جامعه سیاسی نیست، اما اصلیترین و مهمترین فضیلت اجتماعی است، به گونهای که شاخص نهایی و اصلی داوری در باب «جامعه خوب سامان یافته»، برخورداری از فضیلت عدالت است. جایگاه فضیلت عدالت در جامعه انسانی، از نظر وی، همسان جایگاه بحث صدق و حقیقت در حوزه قضایا و معارف است؛ همچنانکه معرفت و قضیه را به محک صادق بودن یا نبودن به داوری مینشینند، جوامع را از حیث مطلوب و خوب سامان یافته بودن و نبودن را به شاخص و محک عادلانه بودن یا نبودن میسنجند.[2]
نگاه دوم، رویکرد تکثرگرا به فضایل اجتماعی است؛ یعنی بیآنکه میان فضایل اجتماعی، رتبهبندی و سلسلهمراتب ارزشی قایل باشند، عدالت را یکی از فضایل اجتماعی در عرض سایر فضایل میدانند، که طبعاً جایگاه و اهمیت خاص و ویژهای ندارد و همسو با دیگر فضایل، مناسب است در یک جامعه مطلوب و کامل به فعلیت برسد. بر اساس این نگرش، نمیتوان عدالت را اصلیترین و برترین فضیلت اجتماعی نامید و طبعاً یگانهشاخص تعیین جامعه خوب سامان یافته، نخواهد بود


دانلود مقاله شیوه های موثر در تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان با word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله شیوه های موثر در تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله شیوه های موثر در تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان با word
مقدمه
سازمان دهی منابع و امکانات موجود در کلاس درس
چگونه از منابع محدود کلاسی بهترین بهره برداری را انجام دهیم
برنامه ریزی درسی در تدریس
برقراری آرامش درکلاس درس و ارتباط با دانش آموزان
مشکلات ارتباط کلامی با دانش آموزان
برقراری نظم در کلاس
بایدها و شایدهای روابط کاری در کلاس درس
انواع مساعدت های یک معلم به یک دانش آموز
الف- مساعدتهای درسی
ب- مساعدتهای فکری و معنوی
استفاده از منابع کمک آموزشی در تدریس
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله شیوه های موثر در تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان با word
فنون تدریس موثر (راهنمای تدریس موثر)/پدیدآورنده: سالی براون، فیلیپ ریس، کارولین ارلام، کوروش فتحی واجارگاه (مترجم)/ناشر: آییژ – 25 اردیبهشت،
آموزش موثر: روش تدریس کارآمد/پدیدآورنده: دیوید رینولدز، دانیل مویس، محمدعلی بشارت (مترجم)، حمید شمسی پور (مترجم)/ناشر: رشد – /08 اسفند،
مقابله با هراس اجتماعی دانش آموز/پدیدآورنده: شهناز حقایقی نصرتی/ناشر: آهنگ – 23 اسفند، 1388/مدیریت کلاس درس
پدیدآورنده: جرارد دیکسی، نوشین محمدزاده (مترجم)/ناشر: دیباگران تهران – 22 فروردین، 1385/برقراری آرامش در کلاس درس/پدیدآورنده: سو کولی، افسانه محمدی شاهرخ (مترجم)/ناشر: قطره – 21 /دی،
مقدمه
اگر دارای کلاسی منظم و مرتب هستید، احتمال این که دانش آموزان مرتبی داشته باشید بیشتر است. چنانچه امکان دسترسی به منابع را برای دانش آموزان فراهم آورید، به آنها کمک میشود در امر یادگیری و پیشرفت خود مسئولیت پذیر باشند. با برچسب زدن و در منظم کردن وسایل کلاس، هم شما و هم دانش آموزان خواهید دانست که امکانات کلاس در چه حدی است
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله شیوه های موثر در تدریس و برقراری ارتباط با دانش آموزان با word
1- منابع پرمصرف را در کمدهای قابل دسترسی و برچسب زده نگه داری کنید. تا بدین ترتیب دانش آموزان بتوانند خودشان وسایلی را که لازم دارند بردارند و شما وقت خود را صرف کارهای مهمتر بکنید
2- اقلام کوچک مثل مداد، خط کشی و غیره را به صورت مضربی از ده نگه داری کنید، تا بتوانید آنچه را به شما باز میگردانند به راحتی شمارش کنید. به مبصری که کتاب و سایر اقلام را به دانش آموزان میدهد و از آنها پس میگیرد، مسؤولیت مراقبت از بعضی اقلام خاص را بدهید. این عمل از ازدحام و سردرگمی بی مورد جلوگیری میکند
3- مطمئن شوید کاغذ فراوانی برای چرک نویس و پیش نویس در اختیار داشته باشید. برای صرفه جویی در مصرف کاغذ، از کاغذهایی استفاده کنید که از یک طرف آنها استفاده نشده است
4- منابع ارزشمند و آسیب پذیر را درجای امنی نگه دارید. البته، این تصور را در دانش آموزان ایجاد نکنید که نباید به این وسایل دست زد، بلکه کمک کنید به این مسأله پی ببرند که باید از این منابع با دقت استفاده کنند
5- از جعبه، شیشه یا سینی برای نگهداری وسایل ریز استفاده کنید. با استفاده از برچسب میتوانید مجموعه ای از جعبههای، شیشهها و سینیها را به کلکسیونی از منابع قابل دسترس تبدیل کنید
6- بر لزوم مراقبت از منابع، مواد و وسایل و ضرورت رعایت احتیاط در بهکارگیری صحیح و محتاطانه آنها، تأکید کنید. به علت این که دانش آموزان نسبت به این منابع احساس مالکیتی ندارند یا ارزش آنها را نمیدانند، و یا از مشکل جایگزینی بعضی از آنها بی اطلاع هستند، خیلی راحت میتوانند به آنها صدمه وارد کنند
7- مجموعههایی از مواد انگیزه ساز یا مأخذی تهیه و در جعبههای برچسب دار نگه دارید، به طوری که دانش آموزان بتوانند به آسانی آنها را پیدا کرده و مستقلاً از آنها استفاده کنند
8- برای دانش آموزانی که ممکن است زودتر کارشان به اتمام برسد و یا آنهایی که این توانایی رادارند که با انجام تکالیف آزاد در رقابتهای بیشتری شرکت داده شوند، تعدادی تمرین یا تکلیف گرد آوری کرده و در کمدی قابل دسترس نگه داری کنید
9- سعی کنید برای مرتب کردن منابع خود زمان مشخصی را تعیین کنید. یک برنامه ی هفتگی ایده آل است، اگر چه هر نیم سال یک بار نیز میتوان این کار را انجام داد. هر چه این کار بیشتر به تعویق افتد، مرتب کردن آنها وقت بیشتری خواهد برد
10- مسؤولیت منابعی را که استفاده میکنید به دانش آموزان بدهید. اجازه ندهید وسایل را به صورت نامرتبی برگردانند و سر جای خود قرار ندهند. وادار کردن آنها به قبول این مسؤولیت الزاماً بدین معنی است که در انتهای وقت کلاس به آنها زمان کافی بدهید تا قبل از این که خود را به کلاس بعدی برسانند، وسایل را درست و مرتب سر جای خود قرار دهند
چگونه از منابع محدود کلاسی بهترین بهره برداری را انجام دهیم
متأسفانه، در چنین دوره ای که با محدودیت بودجه و صرفه جویی روبه رو هستیم، این جنبه از کار مهمترین جنبه آن است. آموزگاران در پیشبرد اهداف خود با منابع بسیار کم در بسیاری از زمینههای برنامه ی درسی استاد شدهاند. بنابراین خوب است از همان ابتدا بدانید که منابع نامحدود نیستند. وقتی که تخلیه شدند، به سختی جایگزین میشوند!
1- خیلی مواظب منابع و امکانات باشید. همیشه وسایل ریز و کوچک را که به آسانی (و معمولاً بدون منظور) بیرون برده میشوند، قبل و بعد از استفاده بشمارید. مسؤولیت بعضی از وسایل را به یکی از شاگردانی که وظیفه شناس تر از دیگران است بسپارید
2- اقلام مصرفی گران قیمت را برای تدریس دروس خاص یا در زمان حصول نتیجه نهایی یک پروژه استفاده کنید. برای دانش آموزان توضیح دهید جایگزین کردن چنین اقلامی مشکل یا غیر ممکن است و آز آنها بخواهید در مراقبت و نگهداری آنها کمک کنند
3- از مواد دور ریختنی یا بازیافت شده استفاده کنید. استفاده تخیلی و ابتکاری از این گونه وسایل را تشویق کنید. این مطلب را با دروسی که باید از موضوعات و مباحث حفاظت محیط زیستی آموخته شوند مرتبط سازید
4- جزوات کلاسی را خودتان تهیه کنید. این کار میتواند بسیار ارزانتر از دادن مطالب چاپ شده به آنها باشد


دانلود مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بینالمللی در همگرایی جنبش امل و حزبالله با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بینالمللی در همگرایی جنبش امل و حزبالله با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بینالمللی در همگرایی جنبش امل و حزبالله با word
چکیده:
مقدمه
تعریف واژگان
تلاش های مشترک ایران و سوریه برای عادی سازی روابط میان دو طرف
حملات مکرر رژیم صهیونیستی به لبنان و درک ضرورت اهمیت دادن به مقاومت، از سوی طرفین
حوادث یازدهم سپتامبر و پیامدهای آن در خاورمیانه
توطئه منطقه ای و جهانی علیه سوریه به عنوان متحد راهبردی دو طرف (2004-2013م)
نقش سوریه در پشتیبانی نظامی و سیاسی از مقاومت
نگرانی مقاومت از ارتقای نقش منفی جریان های سلفی و تکفیری در سوریه و لبنان
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسی نقش منابع محیط منطقه ای و بینالمللی در همگرایی جنبش امل و حزبالله با word
الأخضر، مصطفی (2008م)، الإنقسام السیاسی-الشیعی بین حرکه أمل و حزب الله، بیروت، معهد علوم اجتماعی
أسبوعیه أمل، فی لقاء قائد الأمه الإسلامیه مع قیاده أمل؛ آیه الله السیدعلی خامنئی: أنتم متصلون معنا بالجلد و الدم و اللحم و العظم (جمعه 28 تموز 1989م)، جریده رسمیه لحرکه أمل، السنه الرابعه عشره، عدد
اسپوزیتو، جان. ال (1382)، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ترجمه محسن مدیر شانه چی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران
اسداللهی، مسعود (2004م)، الإسلامیون فی مجتمع تعدّدی؛ حزب الله فی لبنان نموذجا، ترجمه دلال عباس، بیروت، مرکز الإستشارات و البحوث
جمع من الباحثین، (1998م) الإنتخابات النیابیه 1996 و أزمه الدیمقراطیه فی لبنان، بیروت: المرکز اللبنانی للدراسات
حسین، خلیل (2006م)، الوعد الصادق؛ هزیمه إسرائیل فی لبنان: وقائع و وثائق (12 تموز- 14 آب 2006)، بیروت، دارالمنهل اللبنانی
حق شناس کمیاب، سیدعلی (1388)، ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل، تهران، سنا
ذبیان، کمال، السفیر الأمریکی أزعجه إئتلاف أمل و حزب الله: تفاؤل جونز بإقصاء القوه الإسلامیه الأصولیه فی الإنتخابات تبخر فی الجنوب و البقاع! (12/9/1996)، الدیار اللبنانیه، السنه التاسعه، عدد 3011
رانستروب، ماغناس (1998م)، حزب الله فی لبنان، ترجمه مروان حمزه، بیروت، مرکز الإستشارات و البحوث
سعد غریب (1385)، امل، دین و سیاست در حزب الله، ترجمه غلامرضا تهامی، تهران، اندیشه سازان نور
سلمان، طلال، إشکال اللحظه الأخیره: 22 قتیلا فی فتح الله (25 شباط 1987)، صحیفه السفیر اللبنانیه، السنه الثالثه عشره، عدد 4575
قوام، سیدعبدالعلی (1384)، روابط بین الملل؛ نظریه ها و رویکردها، تهران، سمت
مرتضی، سیدعلی (بی تا)، حرکه أمل؛ السیره و المسیره، بیروت، داربلال للطباعه و النشر
المرکز العربی للمعلومات (2006م)، حزب الله؛ المقاومه و التحریر، بیروت، ادیتو اینترنشنال
مشیرزاده، حمیرا (1388)، تحول در نظریه های روابط بین الملل، چ چهارم، تهران، سمت
Atkins, Stephen E (2004), encyclopedia of modern worldwide extremists and extremist groups, Westport, Conn: Greenwood Press
Cordesman, Anthony H (2006), Arab-Israeli military forces in an era of asymmetric wars, Westport, Conn: Praeger Security International
Cordesman, Anthony H (2009), Iranian weapons of mass destruction: the birth of a regional nuclear arms race, Westport, CT: Praeger Security International; Washington
Hourani, Guita G (2006), The impact of the summer 2006 war on migration in Lebanon: emigration, remigration, evacuation and return: a preliminary study, Louaize, Lebanon: Notre Dame University, Lebanese Emigration Research Center
Safire, William (2008), Safire’s political dictionary, New York: Random House
Tofan, Claudia (2008), Special Tribunal for Lebanon, The establishment of the Hariri Tribunal, Oisterwijk, The Netherlands: Wolf Legal Pub
Stockholm International Peace Research Institute, SIPRI yearbook 2007: armaments, disarmament, disarmament and international security, Oxford : Oxford University Press,
David Dean Commins (1996), Historical dictionary of Syria, Lanham, Md.: Scarecrow Press
چکیده
جنبش امل و حزبالله لبنان از میانههای دهه1980م تاکنون دو تجربه متفاوت از حیات مشترک را تجربه کردهاند: نخست، در دهه1980م خشونتبارترین شکل مناسبات را تجربه کردند. اما از اوایل دهه1990م به این سو، طرفین به سوی همگرایی گام برداشتهاند. در این میان، عوامل مختلفی همچون عوامل شناختی و محیطی در همگرایی دو طرف نقش داشته است. عوامل برآمده از محیط منطقهای و بینالمللی، از جمله مهمترین دلایل همگرایی ایشان به حساب میآید. مواردی چون تلاشهای مشترک ایران و سوریه، حملات مکرر اسرائیل به لبنان، حوادث یازدهم سپتامبر و لشکرکشی امریکا به منطقه و در نهایت، توطئههای پی در پی از سال 2004م تاکنون، علیه حکومت سوریه بهعنوان متحد راهبردی طرفین، از این دستهاند
کلیدواژگان: جنبش امل، حزبالله، همگرایی، روابط، سوریه، ایران
مقدمه
مناسبات جنبش امل و حزب الله، به عنوان دو جریان اصلی در طایفه شیعه لبنان، از میانه های دهه 1980م تاکنون، از فراز و نشیب های فراوانی برخوردار بوده است. فرایند واگرایی روابط ایشان، که از سال 1985م و با برخوردهای نظامی پراکنده میان طرفین همراه بود، در سال های پایانی این دهه، به خشونت بارترین و خونین ترین شکل خود درآمده و افق تیره ای را فراروی شیعیان لبنانی قرار داد. در نهایت، با میانجی گری ایران و سوریه و با عقد توافق نامه های دمشق1 و2 در سال های 1989 و 1990م، طرفین در مناسبات فیمابین، به سمت همگرایی و سازگاری سوق یافتند
از آن زمان تاکنون، امل و حزب الله در حوزه های مختلف سیاسی و امنیتی، همواره کوشیده اند تا با گفت وگو و مشورت دوسویه و با پرهیز از رویکردهای خشونت آمیز، به حل و فصل مشکلات و چالش های فیمابین پرداخته و در خط مشی گذاری های کلان مرتبط با جامعه شیعه و مقاومت، به صورت یکدلانه ای عمل نمایند
در این میان، طیفی از عوامل گوناگون در شکل دهی به این رویکرد همگرایانه نقش داشته و تأثیر گذارده اند: در حوزه بینشی و شناختی، بازدرک طرفین از یکدیگر و محیط کنشگری خود، از جمله مهم ترین دلایل همگرایی ایشان در سال های پس از دهه 1980م محسوب می شود
از دیگر عوامل پراهمیت همگرایی میان این دو حزب، باید به عوامل محیطی، اعم از عوامل محیط داخلی و منطقه ای و یا بین المللی اشاره نمود. در واقع، این عوامل در کنار عامل شناختی، فرایندی دودهه ای را پدید آورده اند که سطح روابط این دو را از شرایط نبرد خشونت بار نظامی، به اتحاد استراتژیک سیاسی و امنیتی ارتقا بخشیده است
مهم ترین این عوامل در حوزه داخلی لبنان را می توان موفقیت مقاومت در آزادسازی جنوب لبنان از اشغال اسرائیل، ترور رفیق حریری و تلاش های جریان های داخلی با همکاری قدرت های خارجی برای خلع سلاح مقاومت عنوان نمود. در حوزه منطقه ای و بین المللی نیز طیفی از عوامل تهدیدزا و سازنده منجر به پدید آمدن فرایند همگرایی طرفین گردیده است. این نوشتار، عهده دار بحث و بررسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار محیط منطقه ای و بین المللی در شکل دهی به فرایند همگرایی جنبش امل و حزب الله از دهه1990م تاکنون (2014م) می باشد
تعریف واژگان
برای تبیین بهتر و فهم شفاف تر از بحث همگرایی سیاسی و اجتماعی، می باید مراد از واژه اصلی، یعنی همگرایی ، را که به مقطع تاریخی عمده ای در روابط امل و حزب الله اشاره دارد، تبیین نمود. واقعیت این است که این واژه، همانند دیگر قرین خود، یعنی واگرایی در حوزه های مختلفی همچون فیزیک، ریاضیات، پزشکی، روابط بین الملل و حتی هنر عکاسی کاربرد دارد. در نتیجه، برای پیشگیری از اشتراک لفظی و خلط معنایی به صورت پیشینی، اقدام به تبیین مراد از این واژه در این تحقیق می شود
همگرایی نیز همانند اصطلاح واگرایی ، از واژه های پربسامد روابط بین الملل است که از سنت فکری لیبرال ها منتزع شده است. البته این مفهوم در حقیقت به عنوان یک رویکرد و نیز یک دستورالعمل سیاسی برای ایجاد اقتراب و همبستگی میان واحدهای مختلف سیاسی در عرصه بین الملل، و به ویژه دولت ها، با کاستن از اقتدار شخصی خود و تفویض آن به نوعی از اقتدار جمعی و مرکزی، و به منظور ایجاد نوعی از ثبات، آرامش و صلح در عرصه بین المللی و حل اختلافات و منازعات منطقه ای و بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است (قوام، 1384، ص 42-49؛ مشیرزاده، 1388، ص 96). مسئله ای که نمونه آشکار آن در همگرایی کشورهای اروپایی، در قالب اتحادیه ای سیاسی، اقتصادی و نظامی بروز و ظهور کرده است
کتاب آکسفورد دو تعریفِ اقدام یا فرایندِ یکپارچگی و نیز ادغام افرادی که سابقاً از یکدیگر جدا بودند را برای این واژه پیشنهاد کرده است (Oxford Dictionary/ Integration)
به هر حال، مراد از همگرایی در این پژوهش، عبارت از: فرایندی است که بازتاب دهنده گونه ای از رفتار میان دو بازیگر سیاسی است که بیانگر وجود تفاهم و همبستگی، در طیفی از مسائل مهم، اعم از عادی سیاسی تا راهبردها و خط مشی های کلان است. این فرایند، می تواند از صرفِ همسازی و همراهی زبانی در موضوعات مشترک آغاز شده و به راهبردی ترین سطح مناسبات سیاسی، اقتصادی و نظامی منتهی شود
تلاش های مشترک ایران و سوریه برای عادی سازی روابط میان دو طرف
شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که مهم ترین دلیل و ابتدایی ترین عامل همگرایی جنبش امل و حزب الله در اوایل دهه 1990م تلاش های مشترک و رایزنی های دوجانبه ایران و سوریه بود. این دو کشور، که هر یک متحد یکی از بازیگران شیعی لبنانی بودند، نقش ویژه ای در هدایت گری مسائل کلان مرتبط با دو گروه داشته و از این رو، نفوذ بالایی در نظام تصمیم گیری های آن دو داشتند. پس از بروز درگیری های شدید میان دو جریان در سال های 1988 تا 1989م، سوریه و ایران کوشیدند تا میان دو جریان وفاق و همبستگی پدید آورده، منازعات ایشان را مدیریت نمایند. مسئله ای که به عقد توافق نامه دمشق1 در فوریه 1989م میان طرفین انجامید؛ توافق نامه ای که در واقع دو طرف را به رویارویی با اسرائیل و عطف توجه ایشان به سوی دشمن مشترک دعوت می کرد (Stephen & Atkins, 2004, p. 15)
با از سرگیری درگیری ها در نیمه ماه ژوئیه 1990م در منطقه اقلیم التفاح، مجدداً با پیگیری دستگاه های سیاست خارجی ایران و سوریه، کمیته چهارجانبه ای با حضور دکتر علی اکبر ولایتی و فاروق الشرع، وزیران خارجه دو کشور و نبیه بری رئیس امل و شیخ صبحی طفیلی، دبیرکل وقت حزب الله در دمشق تشکیل شده و قرارداد 19 نوامبر 1990م موسوم به توافق نامه دمشق2 به امضای طرفین رسید؛ قراردادی که ضمن دعوت دو گروه به کنارگذاشتن اختلافات، راه را برای مبارزه حزب الله علیه ارتش اشغالگر اسرائیل هموار می ساخت (حق شناس کمیاب، 1388، ص 207)
از زمان عقد توافق نامه اخیر تاکنون، تنش گسترده ای میان طرفین مشاهده نشده است. برخی مشکلات جزیی و برخوردهای احتمالی، به ویژه هواداران دو طرف در روستاهای جنوب نیز از طریق مکانیسم طراحی شده توسط بری و نصرالله، توسط مسئولان محلی پایان یافته و برخی موارد مهم نیز در بیروت توسط رهبران عالی دوطرف مورد مناقشه قرار گرفته و حل شده اند (گفت وگو با ابوحمزه (شیخ وحید)، 20 مرداد 1391)
اما درک چرایی توافق میان سوریه و ایران برای پایان دادن به منازعات مسلحانه میان طرفین، در واقع در چند نکته نهفته است که در اینجا مورد بررسی تفصیلی قرار می گیرند
نخستین عامل همگرایی ایران و سوریه در این خصوص، مخاطراتی است که از جانب گروه های نزدیک به عراق و فرانسه در لبنان، متوجه موجودیت مقاومت و حضور سوریه در لبنان می شد. به گونه ای که سوریه نگران آن بود که در شرایطی که هیچ کدام از طرفین قادر به شکست کامل طرف دیگر نیست، ادامه نزاع ها و درگیری ها تنها به سود جریان های مخالف حضور سوریه و مقاومت در لبنان تمام می شود. از این رو، این کشور کوشید تا با همراهی ایران برای همیشه به منازعات دو جریان پایان دهد
رویکرد حافظ اسد در برقراری پیوند میان طرفین تا آخرین روزهای عمرش برقرار بود. برای نمونه، در سال 1996م، زمانی که حزب الله ارائه یک فهرست انتخاباتی پارلمانی مستقل از امل را دنبال می کرد و در نتیجه، وضعیت به درگیری های کلامی شدید میان طرفین انجامیده بود (جمع من الباحثین، 1998م، ص 371-373)، حافظ اسد به شدت در برابر آن واکنش نشان داده و آن را موجب ضربه زدن به منافع سوریه و مقاومت ارزیابی نمود. در نتیجه، حزب الله را میان ائتلاف با امل، یا دست کشیدن از مقاومت مخیر گذاشت. همین مسئله منجر به ائتلاف دوباره امل و حزب الله شده و پیروزی دو طرف را در برابر جریان غرب گرای رفیق حریری به دنبال داشت؛ ائتلافی که منجر به غضب شدید سفیر امریکا در لبنان و جریان های همسو با غرب گردید (ذبیان، 1996، ص 8)
دومین عامل در خوانش نظری جدید سوریه از حزب الله نهفته بود. واقعیت این است که علی رغم آنکه سوریه در دهه1980م، خود اجازه ورود بیش از هزار پاسدار ایرانی به دره بقاع برای آموزش حزب الله را صادر نمود، اما در واقع، در آن زمان هدف واقعی سوریه، ایجاد نوعی توازن از دست رفته میان اسرائیل و سوریه بوده است. در این میان، در دستگاه سیاست خارجی سوریه، بینش انقلابی ضد اسرائیلی ایران بهترین پشتیبان سوریه در برابر رژیم اسرائیل تلقی می شد (رانستروب، 1998م، ص 117)
ایجاد مشکلات برای پاسداران ایرانی در سال 1983م، یعنی یک سال پس از ورود ایشان به لبنان و در نهایت، تعطیلی پادگان اصلی سپاه در بقاع و تلاش برای مهار قدرت حزب الله در شرایط جدیدی که با عقب نشینی اسرائیل از بخش های مهمی از خاک لبنان و نیز سقوط توافق نامه 17 می 1983م میان دولت مارونی بشیر جمیل و اسرائیل شکل گرفته بود، همگی بیانگر نگاه پراگماتیستی سوریه به مسئله مقاومت بود
تصور سوریه در آن دوره نسبت به حزب الله این بود که حزب، ابزاری برای سیاست خارجی ایران، به منظور نفوذ گسترده این کشور در لبنان و با هدف تحدید نقش و نفوذ سوریه در لبنان است. از این رو، سوریه در دوره های مختلف، متحد سنتی خود یعنی امل را رویاروی حزب الله قرار داده و خود نیز در چند مرحله به صورت خشونت باری با این حزب، برخورد نظامی کرد. ماجرای حمله به پادگان فتح الله در سال 1987م که به شهادت بیش از بیست و هفت عضو حزب الله انجامید و نیز ورود ارتش این کشور به ضاحیه بیروت، برای پیشگیری از قدرت گیری روزافزون حزب الله در ژوئن 1988م، در راستای سیاست سوریه مبنی بر تضعیف مقاومت و کنترل آن ارزیابی می شود (اسپوزیتو، 1382، ص 148)
با پایبندی مخلصانه حزب الله نسبت به اصول بیان شده در پیام سرگشاده خود، که مبتنی بر اولویت مقاومت در برابر اسرائیل بود، که حتی در تقاضای حزب در توافق نامه دمشق 1 و 2 تجلی یافته و حزب خود را بی نیاز از مناصب حکومتی عنوان کرده و قدرت سیاسی را به رقیب خود امل واگذار نمود. سوریه اندک اندک به صداقت حزب الله و حامی ایرانی آن و نیز کارآمدی مقاومت در مبارزه مبتنی بر شهادت طلبی ایمان آورده و نگرانی های خود در خصوص ماهیت و اهداف حزب را بی مبنا یافت. همین مسئله در تغییر رویکرد سوریه نسبت به حزب الله و در نتیجه، زمینه سازی برای بهبود روابط امل با حزب الله بسیار مؤثر افتاد
از سوی دیگر، تغییر رویه یک جانبه گرایانه برخی سیاستمداران ایرانی، که در طی دهه هشتاد میلادی، تنها به حزب الله توجه داشته و نسبت به امل بی تفاوتی زیادی از خود نشان می دادند، نقش بسیار مهمی در تغییر دیدگاه امل نسبت به ایران و حزب الله ایفا نموده، موجبات همسویی و نزدیکی میان طرفین را فراهم آورد. در این میان، به باور جنبش امل برخوردهای آمرانه، تحقیرآمیز و یک جانبه گرایانه حاکی از بی توجهی مسئولان وقت وزارت امور خارجه و نیز سفارت ایران در لبنان و سوریه، جنبش امل را بسیار دلسرد نمود و در نتیجه، حزب اللهِ مورد حمایت ایران را در این فرایند مقصر می دید. از این رو، از دید ایشان کلید رفع منازعات با حزب الله در دستان ایران بود و با تغییر رویه سیاست خارجی ایران، از سال 1990م نسبت به امل، دوره طلایی روابط میان امل و حزب الله آغاز گردید (گفت وگو با ابوجعفر محمد نصرالله، 13 مرداد 1391؛ گفت وگو با طارق ابراهیم، 14 مرداد 1391)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]