
توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
دانلود پاورپوینت رضامرادی غیاث آبادی اخترباستانشناس با word دارای 35 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل پاور پوینت دانلود پاورپوینت رضامرادی غیاث آبادی اخترباستانشناس با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید
دانلوددانلود پاورپوینت رضامرادی غیاث آبادی اخترباستانشناس با word
توجه فرمایید.1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه
دانلوددانلود پاورپوینت رضامرادی غیاث آبادی اخترباستانشناس با word
قرار داده شده است
2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد
4-در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است
بخشی از متن دانلود پاورپوینت رضامرادی غیاث آبادی اخترباستانشناس با word :
اسلاید 1 :
- استاد رضا مرادی غیاث آبادی ، درسال1345در تهران به دنیاآمد.
- استاد درس خوانده ی رشته ی شرق شناسی – گرایش اختر شناسی – و دوره ی دکتری باستان شناسی – گرایش اخترباستان شناسی – است
- وی مولّف مستقل 30 عنوان کتاب و 150 مقاله است؛ ک تابهای اثرگذار و بدیعی چون: اوستای کهن و فرضیه هایی پیرامون نجوم شناسی بخش های کهن اوستا ، مهاجرت آریاییان و چگونگی آب و هوا و دریاهای باستانی ایران، کتیبه ی داریوش در بیستون، سالنامه کورش و نبونید،
اسلاید 2 :
کارهای استاد رضا غیاث آبادی
- راهنمایی های زمان جشنهای ملی ایران باستان، بناهای قدیمی و نجومی ایران و تاثیر باورداشت های کیهانی بر نگاره های باستانی گوی بالدار و ; همچنین ایشان واضع نظریه ی کاربری تقویمی بناهای باستانی درایران نظیر: چارطاقی نیاسر و سکوهای 3گانه ی مجاور زیگورات چغار زنبیل، که حاصل سالها مطالعات میدانی و حدود 10 ها هزارکیلومتر سفر در ایران بوده است، می باشند.
اسلاید 3 :
چارتاقی نیاسر
- چارتاقی نیاسر، بنایی باستانی از اواخر عصر اشکانی و یا اوایل عصر ساسانی است. این بنا جزو کهنترین و بزرگترین نمونههای چارتاقی ایران و سالمترین آنها است
- بنا با قاعدهای مربعشکل، اما درواقع ذوزنقهای با اضلاع تقریبی 12 متر است که برای ساخت آن تنها از سنگهای آهکی رسوبی و ملات گچ استفاده شده است. سبکی سنگهای متخلخل و سختی اندک و انعطافپذیری ملات آن، موجب تحمل زمینلرزهها و پایداری بنا در عمر نزدیک به دوهزار سال آن شده است. چهار سوی این بنا همانند دیگر چارتاقیها کاملاً باز بوده و هیچگونه در یا پنجره و بازدارندههای دیگری برای ورود به آن، وجود نداشته است
اسلاید 4 :
- تا مدتها بر پایه روایتهای داستانگونه کتاب (قمنامه) احتمال داده میشد که این بنا آتشکدهای از زمان اردشیر ساسانی باشد؛ اما تاکنون شواهد باستانشناختی و منابع مکتوب آنرا تائید نکرده است
- از این بنا نخستین بار توسط هوتوم شیندلر گزارشی مختصر منتشر شد و سپس آندره پ. هاردی بررسی کوتاه مدتی پیرامون آن انجام داد که در مجموعه “آثار ایران” توسط آندره گدار منتشر شد. گدار در توضیح گزارش شیندلر، کارکرد آتشگاهی این بنا را رد میکند. در سال 1380 کاربرد این بنا و نیز دیگر چارتاقیهای ایران، بهعنوان یک تقویم آفتابی یا شاخص اندازهگیری زمان با استفاده از تغییرات میل خورشید، توسط رضا مرادی غیاثآبادی شناسایی شد.
اسلاید 5 :
کارکرد چارتاقی نیاسر
- در چارتاقی نیاسر کاشان سازوکاری اندیشیده و ساخته شده است که چند هنگام سالیانه را بتوان با دیدار طلوع خورشید از میان روزنههای تشکیل شده در میان اضلاع داخلی پایههای بنا تشخیص داد. این چارتاقی، تنها نمونه سالم باقیمانده از میان دهها چارتاقی ایران است که پس از حدود دو هزار سال، همچنان کاربری تقویمی و رصدی خود را تا به امروز حفظ کرده است و میتوان از جمله در آغاز زمستان و آغاز تابستان به مشاهده طلوع خورشید از میان روزنههای ویژه آن پرداخت.
اسلاید 6 :
- در بسیاری از تقویمهای آفتابی دیگر که این نگارنده آنها را معرفی کرده است، این امکان تنها با دیدار سایههای خورشید بامدادی فرا دست میآید؛ اما در چارتاقی نیاسر علاوه بر سنجش دقیق زمان از طریق سایههای ایجاد شده در میان پایههای چندگانه داخلی بنا که در حکم یک آفتابسنج دقیق هستند؛ میتوان قرص خورشید را نیز از روزنه ویژهای که رو به سوی محل طلوع خورشید در انقلاب زمستانی و انقلاب تابستانی دارد، تماشا کرد.
- در نزدیکی چارتاقی نیاسر، نمونهای از یک ساعت آفتابی کهن نیز وجود داشته است که متأسفانه در سالیان اخیر منهدم شده است. این ساعت همراه با چارتاقی، مجموعهای کامل از ابزارهای زمانسنجی را فراهم کرده بودهاند
اسلاید 7 :
رصد خورشید در چارتاقی
- در چارتاقی نیاسر، محور و ساختار بنا و نسبت اندازه طول پایهها به فاصله میان آنها و زاویههای منتج شده از آن به گونهای است که در هنگامهای گوناگونی از سال، پرتوهای خورشید به هنگام طلوع و غروب در راستاهای سنجیده شدهای از بنا میتابند. این پرتوها سایههایی را بر نقاط خاصی در درون بنا ایجاد میکند و برخی از آنها که زمانهای مهم و شاخصی را نشان میدهد
اسلاید 8 :
رصدخانه مجاور زیگورات چغازنبیل
- زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار میرود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت 11000 متر مربع و در 5 طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب 50 متر و سطح زیربنای آن به 25000 متر مربع میرسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.
اسلاید 9 :
- در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایرهای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است.
اسلاید 10 :
- در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد.


دانلود تحقیق شهریار با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق شهریار با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق شهریار با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود تحقیق شهریار با word :
زندگی
شهریار به سال درتبریز متولد شد.دوران طفولیت خود را در روستای مادری قایش قورشاق و روستای پدری خشکناب در بخش قرهچمن آذربایجان ایران سپری نمود. پدرش حاج میر آقا خشکنابی نام داشت که در تبریز وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز در سال برای ادامه تحصیل از تبریز به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون (تا ) و پس از آن در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری «به علل عشقی و ناراحتی خیال و پیشآمدهای دیگر» ترک تحصیل کرد (زاهدی ، ص ). پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در اداره ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. در سال و زمانی که شهریار در خراسان بود پدرش حاج میرآقا خشکنابی فوت میکند. و به سال در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. بعدها دانشگاه تبریز وی را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان استاد افتخاری دانشکده ادبیات تبریز را نیز به وی اعطا نمود
در سالهای تا اثر مشهور خود حیدر بابایه سلام را میسراید. گفته میشود گه منظومه حیدرباباً در شوروی به درصد زبانهای جمهوریهای آن ترجمه و منتشر شدهاست.
در تیر ماه مادرش درمیگذرد. در مرداد ماه به تبریز آمده و با یکی از بستگان خود به نام خانم عزیزه عمید خالقی ازدواج میکند که حاصل این ازدواج سه فرزند، دو دختر به نامهای شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی هستند.
شهریار پس از انقلاب ، شعرهایی در مدح نظام جمهوری اسلامی و مسئولین آن، از جمله روح الله خمینی و سید علی خامنهای و نیز اکبر هاشمی رفسنجانی (انتشار پس از مرگ شهریار)سرود.
شهریار در روزهای آخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از مرگ در ، بنا به وصیت خود در مقبره الشعرا در تبریز دفن شد.
عشق و شعر
گفته میشود، شهریار سال آخر رشته پزشکی بود که عاشق دختری شد.[نیازمند منبع] پس از مدتی خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا میشود. گویا خانواده دختر با توجه به وضع مالی محمدحسین تصمیم میگیرند که دختر خود را به خواستگار مرفهتر بدهند. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با این که فقط یک سال به پایان دوره ساله رشته پزشکی مانده بود ترک تحصیل کرد. غم عشق حتی باعث مریضی و بستری شدن وی در بیمارستان میشود. ماجرای بیماری شهریار به گوش دختر میرسد و همراه شوهرش به عیادت محمد در بیمارستان میرود. شهریار پس از این دیدار در بیمارستان شعری را که دو بیت آن در زیر آمدهاست، در بستر میسراید. این شعر بعدها با صدای غلامحسین بنان به صورت آواز خوانده شد.
• آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
• بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا...
• نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
• دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
شهریار بعد از این شکست عشقی که منجر به ترک تحصیل وی میشود به صورت جدی به شعر روی میآورد و منظومههای زیادی را میسراید. وی اولین دفتر شعر خود را در سال با مقدمه ملکالشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری منتشر کرد. بسیاری از اشعار او به فارسی و ترکی آذربایجانی، جز آثار ماندگار این زبانهاست. منظومه حیدربابایه سلام، سروده شده به سال ، از مهمترین آثار ادبی ترکی آذربایجانی شناخته میشود.
شعرها و کتابها
• حیدر بابایه سلام، شعر آذری
• کلیات محمد حسین شهریار، مجموعه اشعار به زبان فارسی
بـیو گـرافـی استاد شهـریار
به قـلم جـناب آقای زاهـدی دوست استاد
اصولاً شرح حال و خاطرات زندگی شهـریار در خلال اشعـارش خوانده می شود و هـر نوع تـفسیر و تعـبـیـری کـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگی او نزدیک است و حقـیـقـتاً حیف است که آن خاطرات از پـرده رؤیا و افسانه خارج شود.
گو اینکه اگـر شأن نزول و عـلت پـیـدایش هـر یک از اشعـار شهـریار نوشـته شود در نظر خیلی از مردم ارزش هـر قـطعـه شاید ده برابر بالا برود، ولی با وجود این دلالت شعـر را نـباید محـدود کرد.
شهـریار یک عشق اولی آتـشین دارد که خود آن را عشق مجاز نامیده. در این کوره است که شهـریار گـداخـته و تصـویه می شود. غالـب غـزلهـای سوزناک او، که به ذائـقـه عـمـوم خوش آیـنـد است، یادگـار این دوره است. این عـشـق مـجاز اسـت کـه در قـصـیـده ( زفاف شاعر ) کـه شب عـروسی معـشوقه هـم هـست، با یک قوس صعـودی اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفانی و الهـی تـبدیل می شود. ولی به قـول خودش مـدتی این عـشق مجاز به حال سکـرات بوده و حسن طبـیـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولی برای او تجـلی کرده و شهـریار هـم با زبان اولی با او صحـبت کرده است.
بعـد از عـشق اولی، شهـریار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشین به تمام مظاهـر طبـیعـت عـشق می ورزیده و می توان گـفت که در این مراحل مثـل مولانا، که شمس تـبریزی و صلاح الدین و حسام الدین را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان با ذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق می بازد. بـیـشتر هـمین دوستان هـستـند که مخاطب شعـر و انگـیزهًَ احساسات او واقع می شوند. از دوستان شهـریار می تـوان مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه و نگـارنده و چـند نـفر دیگـر را اسم بـرد.


دانلود مقاله آشنایی با برینگها با word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله آشنایی با برینگها با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله آشنایی با برینگها با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله آشنایی با برینگها با word :
آشنایی با برینگها
فهرست:
ضرورت توسعه آموزشهای فنی در زمینه برینگ
هزینه های توقف تولید در صنایع
آشنایی با سازندگان انواع برینگ ها
عناوین برخی از دوره های آموزش عمومی
آشنایی با چند ماشین مجهز به سیستمهای برینگ
منابع:
WWW.OMZMINING.COM
WWW.MACHIN.COM
ضرورت توسعه آموزشهای فنی در زمینه برینگ
برینگ (Bearing ) را میتوان به مثابه قلب ماشینآلات در تمام صنایع در نظر گرفت. نقش اصلی برینگ در ماشینآلات ایجاد بستر مناسب حرکت و تحمل بار است. لذا کوچکترین خلل در کارکرد برینگها ، ماشین آلات را از حرکت یا کار مؤثر باز میدارد. از آنجا که اصطکاک و سایش در اجزاء مکانیکی غیر قابل اجتناب است، برینگ ها نیز به مرور دچار فرسایش شده و عمرمفید آنها به سر آمده و می بایست تعویض گردند. از اینرو برینگ ها جزو قطعات مصرفی به حساب می آیند و همواره جزو سبد خرید کارخانجات قرار دارند.
برطبق تجارب وبررسیهای بعمل آمده، مصرف برینگ در صنایع ایران بیش از حد متعارف در صنایع کشورهای در حال توسعه یا پیشرفته است و بنظر میرسد رقم آن حداقل دو برابر باشد. این مقدار مصرف اضافی هزینه ای بسیار گزاف به کشور تحمیل میکند. از اینرو بهینه کردن وکاهش میزان مصرف برینگ می بایست جزو دغدغه مدیران صنعت قرار گیرد چرا که:
1 قریب به تمام برینگ های مصرفی در صنایع از خارج کشور تأمین و وارد گشته و در مقابل میلیونها دلار ارز سالیانه از کشور خارج میگردد.
2 در دنیای تولید رقابتی ، لازمه افزایش کمّی و کیفی تولید وبه طبع آن افزایش در آمد وسود ، در گرو افزایش زمان و کیفیت کارکرد ماشین آلات است. به عبارتی دیگر در گرو کاهش توقفات دستگاهها ناشی از تعمیرات و تعویضات و همچنین بهبود وضعیت کار ماشین آلات است. این دو مهم نیز با افزایش طول عمر برینگ ها محقق میشوند.
هزینه های توقف تولید در صنایع
صنعت هزینه
فولادسازی 10 میلیون ریال در ساعت
کاغذسازی 10 میلیون ریال در ساعت
نیروگاه (MW600) 15 میلیون ریال در ساعت
خودروسازی (خط رنگ) 100 میلیون ریال در ساعت
پتروشیمی میلیونها ریال (یک توقف = 3 تا 4 روز)
سیمان
غذایی 5 میلیون ریال در ساعت
3 در اثر خرابی پیش از موعد (زودرس) برینگ ها و نیاز به تعویض آنها، اجزاء جانبی ماشین نیز دچار آسیب و فرسایش گردیده وخرابی به بقیه قسمتهای ماشین سرایت میکند.
4 لازم است از حجم و فشار کار روی پرسنل واحد نگهداری وتعمیرات کاسته شده تا برکیفیت کار آنها افزوده شود.
مهمترین عامل مصرف غیرمتعارف برینگ در صنعت ایران ناشی از فقر آموزشها و آموخته های علمی و صحیح پرسنل واحدهای صنعتی مسئول در قسمتهایی همچون طراحی، فنی، تعمیرات، PM ، و تولید است. برخی اشتباهات و خطاهایی که این افراد در ارتباط با برینگ انجام میدهند را چنین میتوان برشمرد:
o انتخاب نادرست برینگ و ملزومات آن در طراحی ماشین
o عدم انتخاب و جایگزینی برینگ های جدید برای ماشین آلات قدیمی درحال کار
o عدم کنترل وضعیت محل نشیمن برینگ (محور و هوزینگ) و مقدار انطباقات ابعادی
o نصب برینگ در محیط بسیار آلوده و کثیف
o نصب برینگ با وسایل و روشهای ابتدایی و مرسوخ که موجب آسیب رسیدن جدّی به برینگ و محور در حین نصب میشود.
o عدم رعایت تلرانسهای بعد از نصب برینگ
o مصرف گریسهای متفرقه و فاقدکیفیت برای روانکاری برینگ
o گریسکاری و اعمال گریس بیش از مقدار لازم و مناسب
o عدم مراقبت از وضعیت برینگ در حال کار (کنترل دما، ارتعاش، دور و سروصدا)
o عدم بررسی علل خرابی زودرس برینگ و تلاش در رفع آن
عامل مهم دیگر در مصرف بیش از حّد برینگ، خرید و استفاده از برینگ های فاقد کیفیت یا تقلّبی است که به یک معضل اساسی برای تمام صنایع کشور تبدیل شده است. بنظر نگارنده، ریشه این معضل را نیز میتوان در فقر اطلاعات فنی و آموزشهای اصولی جستجو کرد. وقتی کارخانجات به دنبال خرید ارزانقیمت ترین برینگ های فاقدکیفیت رشد قارچ گونه یافته و صنعت و سرمایه های ملی را دچار هزینه های گزاف میکنند.
اما چگونه می توان در جهت کاهش مصرف بیرنگ وهمچنین مصرف بهینه آن گام برداشت یقیناً پاسخ این سؤال چیزی جز توجه ویژه به آموزشهای اصولی مرتبط با برینگ وگسترش آنها نیست. برای درک بهتر این مهّم لازم است وضعیت کنونی صنعت چه در رابطه با نحوه کار با برینگ و چه در رابطه با آموزشهای ذیربط مورد بررسی اجمالی قرار گیرد:
پر واضح است که واحد نگهداری وتعمیرات در هر کارخانه ای مسئول مراقبت، سرویس وتعمیر ماشین آلات وبرین گهای آنهاست. امّا بینش و رفتار غالب در اکثر واحدهای نگهداری وتعمیرات صنایع کشوربسیار سنّتی است بدین معنی که عموماً پرسنل این واحدها در پایینترین سطح تحصیلی وبدون آموزشهای فنی جذب می گردند وکارها را به روش سعی وخطا از همکاران رده جلوتر خود فرا می گیرند وعموماً در اثر فقر دانش و مهارتهای فنی اصولی، برداشتها و شیوه های غلط بعنوان روش کار شکل گرفته ، بکار برده شده و منتقل میشوند.
از سوی دیگر مدیران واحدهای نگهداری وتعمیرات نیز که عموماً از طیف مهندسین برگزیده میشوند اکثراً فاقد کیفیت و تجارب عملی و مفید در صنعت هستند و همچنین آموزشها ومهارتهای فنی لازم را لزوماً طی ننموده اند. این افراد بیشتر گرداننده هستند و با وجود آنها بینشها و روشهای نادرست یا پر اشتباه همچنان به مسیر حرکت رو به جلوی خود ادامه میدهند.
در ضمن این را باید اذغان نمود علیرغم اینکه گذراندن پاره ای کلاسهای آموزشی برای کلیه افراد در کارخانجات منجمله پرسنل فنی ونگهداری وتعمیرات سالیانی است که الزامی شده است ولیکن متأسفانه اکثر برنامه های آموزشی نیز حول موضوعاتی یا بسیار ابتدایی و یا بسیار سطح بالا تدوین واجرا میشود. پرسنل نیز بیش از آنکه واقعاً بدنبال ارتقاء سطح مهارتهای خود باشند با انگیزه گرفتن امتیازات وارتقاء شغلی از کلاسهای آموزشی استقبال می کنند.
نتیجه و برآیند مواردی که به آنها اشاره شد و موارد دیگری که از موضوع این مقاله خارج است، به زعم نگارنده چیزی جز رخوت وسکون وعقب ماندگی برای واحدهای نگهداری وتعمیرات صنایع کشور در پی نداشته است. برای مثال هنوز هم چکش وقلم ولوله جزو وسایل اصلی جازدن برینگها است. هنوز هم گریسکاری ماشینآلات و برینگ ها بصورت غلط انجام میشود (گریس فاقد کیفیت ومتفرقه، بصورت آلوده وبیش از اندازه نیاز به برینگها اعمال میشود).
در اینجا لازم است اشارهای نیز به امکانات آموزشی پیرامون برینگ داشته باشیم. دروس علمی وعملی در رابطه با برینگ در دانشگاهها جز مختصرآشنایی با بارگذاری وانتخاب برینگ وطول عمر آن در درس طراحی اجزاء رشته مهندسی مکانیک که در واقع هیچ است، وجود ندارد. بنابراین فارغ التحصیلان مهندسی دانشگاهها فاقد شناخت ودرک واقعی و کاربردی از برینگها هستند.
افراد و مؤسساتی نیز که بدنبال برگزاری دوره های آموزش فنی- کاربردی کوتاهمدت برای صنایع هستند نیز بعضاً یک عنوان عمومی با موضوع برینگ را مطرح وتدریس میکنند و مدّرسین نیز یا آموخته های سنّتی و تجربی دارند و یا عنوان استاد دانشگاه که در هر دو صورت با موضوع برینگ بصورت کاملاً تخصصی وکاربردی فاصله زیاد دارند.
به هر حال سعی شد با بیان مختصری از وضعیت حاکم ، توجه شما به کاستی های موجود در این خصوص جلب و اهمیت و ضرورت توسعه آموزشهای تخصصی در زمینه برینگ خاطرنشان گردد.
آشنایی با سازندگان انواع برینگ ها
به نظر شما متولّی باصلاحیت برای اشاعه و ترویج آموزشهای واقعی در زمینه برینگ چه کسی و با چه خصوصیاتی میتواند باشد . بدون تردید می بایست سراغ سازندگان حرفه ای وصاحب نام برینگ در دنیا را گرفت. نامهایی چون SKF و FAG که هر دو نیز در صنعت کشور نامآور و مطرح می باشند.
شرکتSKF با یک قرن فعالیت حرفه ای در موضوع برینگ هنوز پیشتاز عرصه صنعت و برینگ است. این شرکت علاوه بر داشتن بیشترین تنوع وتیراژ ساخت برینگ، با دارا بودن بیشترین مراکز تحقیق وتوسعه وبالاترین سطح دانش فنی، بعنوان منبع علمی طراز اول در دنیای برینگ مطرح است. همچنین SKF سالیان متمادی است که دوره های آموزشی علمی کاربردی در موضوعات برینگ و نگهداری وتعمیرات و ارنعاشات را تدوین واز طریق دفاتر ونمایندگیهای خود در تمام کشورهای جهان برای صنایع برگزار می نماید.
عناوین برخی از دوره های آموزش عمومی بدین قرار است :
1 اصول نگهداری برینگ
2 مبانی تکنولوژی برینگ
3 نگهداری وسرویس برینگ
4 آنالیز خرابی برینگ
5 روانکاری برینگ
6 انتخاب برینگ برای


دانلود مقاله کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته با word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته با word :
کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته
هدف کاهش مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته
کاربرد سنسور اکسیژن در موتور انژکتوری
از این سنسور در کنترل و پایین نگه داشتن میزان مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته میتوان استفاده کرد
سنسور اکسیژن (که با نامهای دیگر مانند سنسور O2 ، لامبدا سنسور و یا سنسور EGO معرفی میشود) یکی از مهمترین سنسورها در موتور انژکتوری است. شکل آن شبیه یک شمع است و در منیفولد اگزوز بین توربو و مبدل کاتالیست قرار میگیرد. (مطابق شکل 1).
هنگامیکه در دمای عملکرد قرار میگیرد، مثل یک باتری کوچک عمل میکند که ولتاژ تولیدی آن ناشی از اختلاف غلظت اکسیژن موجود در اگزوز و اکسیژن موجود در محیط اطراف است. با این روش آن مقدار از اکسیژن بخار شده موجود در خروجی را اندازهگیری کرده و به ECM اجازه میدهد تا احتراق را متناسب با گریدهای مختلف سوخت مصرفی، تغییرات ارتفاعی (ناشی از حرکت خودرو در مسیر خود)، میزان مصرف سوخت و; کنترل کند. همچنین از این سنسور میتوان در کنترل و پایین نگه داشتن میزان مونوکسید کربن، اکسید نیتروژن و هیدروکربنهای نسوخته استفاده کرد.
شکل 1
معرفی سنسور اکسیژن
سنسور اکسیژن شامل بدنه سرامیکی با سره پلاتینیوم است. سره سنسور توسط غلاف فلزی محافظت شده است. محدوده خارجی این سرامیک پوشش داده شده در معرض اکسیژن موجود در اگزوز قرار دارد. قسمت داخلی آن به اکسیژن موجود در اتمسفر مرتبط است(شکل شماره 2). اختلاف بین این دو نقطه باعث تولید ولتاژ در سنسور میشود.
قبل از اینکه سنسور عمل کند باید در حدود 300 درجه سلسیوس گرم شود (در حدود 600 درجه فارنهایت) و بهترین عملکرد را در حدود دمای 1400 درجه فارنهایت دارا است. لذا محل قرارگیری آن را اگزوز در نظر گرفتهاند.
تا قبل از اینکه دمای سنسور به دمای نامی عملکرد برسد، واحد کنترل الکترونیکی خودرو به صورت Open Loop عمل کرده بطوریکه ECU بدون اینکه فیدبکی داشته باشد، فقط اطلاعات را از سنسور اکسیژن گرفته و مقادیر قابل کنترل را برای تنظیم نسبت هوا به سوخت اصلاح میکند. در هنگام شروع که موتور سرد است، میزان نسبت هوا به سوخت کمی در حالت غلیظ کار میکند.
از آنجاییکه سنسور اکسیژن برای انجام عملکرد صحیح باید پیشگرم شود، برخی واحدهای جدیدتر شامل یک هیتر دوازده ولتی بوده تا سنسور را هرچه سریعتر به دمای عملکرد برسانند زیرا در غیر اینصورت همانطوریکه قبلا توضیح داده شد تا زمانیکه سنسور به دمای عملکرد نرسد، موتور به صورت Open Loop کار میکند که از نظر مصرف سوخت مقرون به صرفه نیست. این سنسورها میتوانند با تعداد سیمهایی که از این واحد خارج میشوند، شناسایی شوند اگر سنسوری یک سیم داشته باشد، این سنسور فاقد هیتر است.
اگر دارای سه سیم باشد، یکی از آنها برای سیگنال بوده و دو سیم دیگر برای هیتر استفاده شده است. برخی دیگر دارای چهار سیم بوده که یکی از آنها برای سیگنالهای محیط اطراف (جلوگیری از اثرات نویز و افزایش دقت اندازهگیری) و دوتای دیگر برای هیتر است. در این حالت سیم سیگنال در مقابل اثرات جانبی محافظت شده و شکل ظاهری آن شبیه آنتن تلویزیون به صورت تو درتو و هم محور، کشویی است.
بیشتر موتورها با توربو، از سنسورهایی با هیتر استفاده میکنند زیرا توربو به مقدار زیادی از انرژی فوق گرم جهت پمپ کردن هوای اضافی به سیستم، استفاده میکند. بدون هیتر سنسور دارای عملکرد خوبی نبوده و عددی که ارایه میدهد قابل قبول نیست. مخصوصا در هنگام شروع به کار توربو، این موضوع مشهودتر است.
سنسور اکسیژن به ECM کمک میکند تا مقدار سوخت مصرفی لازم را براساس مقدار اکسیژن عبوری از اگزوز مشخص کند. در سطح دریا میزان نسبت سوخت به هوا جهت احتراق کامل (نسبت سوخت استوکیومتری) 14/7 است. این نسبت عددی 14/7 به 1 معادل عدد لامبدای 1 است و به این دلیل Bosch سنسورهایش را سنسورهای لامبدا نامیده است. در عدد لامبدای 1/3 و بالاتر، میزان سوخت آنقدر زیاد میشود که جرقه صورت نخواهد گرفت.
در هنگام سرد بودن موتور قبل از استارت، ولتاژ تولیدی سنسور صفر است به محض اینکه استارت زده میشود عدد ولتاژ 0/04 ولت را نشان میدهد بتدریج به سمت عدد 0/5 شروع به زیاد شدن میکند و این روند ادامه دارد. تا زمانیکه موتور هنوز کاملا گرم نشده است
ولتاژ در حدود اعداد 0/6 تا 0/8 ولت تغییر میکند زیرا هنوز موتور به صورت Open Loop کار میکند و این بدان معنی است که هیچ فیدبکی از طرف سنسور برای کنترل میزان نسبت هوا و سوخت صادر نمیشود و موتور همچنان در حالت سوخت غلیظ کار میکند.
اطلاعات مربوط به نسبت سوخت و هوا بعد از پردازش در واحد کنترل الکترونیکیECU ، میزان سوخت لازم را تعیین و از تلفات و مصرف غیر ضروری جلوگیری میکند .(Close Loop) .در سیستم کنترل مدار بسته هدف، اندازهگیری ولتاژ سنسور اکسیژن بوده که
تعیین کننده غلیظ یا رقیق بودن مخلوط است. با این کار میزان آنرا براساس تنظیم زمان تزریق جبران میکند ECU .
در تنظیم سوخت دقت بیشتری اعمال کرده بطوریکه بعد از تنظیم نسبت سوخت و هوا ممکن است مجددا مقدار دیگری سوخت تزریق کند که این موضوع سبب ایجاد نوساناتی در تنظیم میزان نسبت سوخت و هوا حول نقطه استوکیومتری میشود که این نیز باعث بهبود و کاهش آلودگی خروجی آلایندهها از مبدل کاتالیست میشود.
سنسور اکسیژن در خودرو
همانطور که قبلا اشاره شد سنسور اکسیژن میزان نسبت هوا به سوخت A/F استوکیومتری که عدد 14/7 است را همواره کنترل کرده و به محض اینکه سوخت اضافی تزریق شود، قدرت موتور بالا رفته و مقادیر H2 و Co باقی مانده در اگزوز نیز زیاد میشود این ناحیه را سوخت غلیظ گویند. زمانیکه سوخت کاهش مییابد قدرت موتور کاهش یافته که میزان اکسیژن موجود در اگزوز زیاد میشود این ناحیه را ناحیه سوخت رقیق گویند.
بیشتر موتورها حول نقطه استوکیومتری کار میکنند. برای کاهش بهتر و موثرتر میزان آلودگی خروجی اگزوز بهتر است از مبدل کاتالیست سه راهه استفاده کنیم. بطوریکه H2 و Co با اکسیژن باقی مانده واکنش میدهد و با احیای Co2 Nox و H2o وN2 تولید میشود. سنسور اکسیژن که برای کنترل و تنظیم موتور در نقطه استوکیومتری به کار میرود، میزان ولتاژ خروجی آن در حالت سوخت غلیظ 1 و یا سوخت رقیق صفر است. این عدد در این نقطه دارای نوسانات ناگهانی بوده که کنترل آن در نقطه استوکیومتری وظیفه سنسور لامبدا است.
موتورهای جدید که اخیرا ساخته شدهاند، طوری طراحی شدهاند که در حالت حداقل سوخت کارکرده تا سوخت را بیشتر ذخیره کنند.
این موتورها عموما در نسبت A/F بین 20 تا 25 کار میکنند. کنترل موتور در این حالت توسط سنسور لامبدا، به علت حساس نبودن سنسور میسر نیست.
لذا سنسوری جدید که قادر به آشکارسازی مقدار دقیق نسبت A/F است، مورد نیاز بوده تا اینکه فیدبک لازم را نیز ارایه دهد. این سنسور با نام سنسور نسبت هوا به سوخت با رنج گسترده مورد استفاده قرار میگیرد که آنرا UEGO سنسور گویند(Universal . air to fuel ratio Exhaust Gas Oxygen)
این سنسورها در حالت سوخت غنی نیز مورد استفاده قرار میگیرند که در حال حاضر چند گروه تحقیقاتی روی این موضوع کار میکنند.
ساختمان ساده و شماتیک یک سنسور لامبدا در شکل فوق نمایش داده شده است. بدنه اصلی آن از لولههای الکترولیت زیر کونیا تشکیل شده است.
زیرکونیا دارای خاصیت شناخته شده خوبی در خصوص هدایت یون اکسیژن در دمای بالا است. الکترودهای pt در دو طرف لوله زیر کونیا قرار دارد. الکترود داخلی با هوای اتمسفر و در طرف خارجی با گاز اگزوز مرتبط است. در واقع این یک پیل الکترولیت بوده و میتوان آنرا مطابق فرایند زیر بیان کرد:
O2 (exhaust) pt | solid electrolyte (zirconia) | Pt,O2(air)
محاسبه نیروی محرک الکتریکی این سلولها به شرح زیر است:
EMF = (RT/4F)log {(Po2 (exhaust)/ Po2(air)}
فشار جزیی اکسیژن در هوا Po2 (air) و مقدار EMF به فشار اکسیژن گاز اگزوز وابسته است. در حالت سوخت رقیق فشار اکسیژن اگزوز به فشار اکسیژن هوا نزدیک بوده و در نتیجه EMF اغلب به صفر نزدیک میشود. در حالت سوخت غنی فشار اکسیژن اگزوز با اکسیژن محیط دارای اختلاف بوده که در نتیجه مقدار EMF در حدود 1 ولت است.
سنسور UEGO میتواند رنج گستردهای از نسبت A/F را آشکار کند لذا امکان کنترل موتور را در گستره وسیعی از ترکیب سوخت و هوا میتوان بهوجود میآورد.
سنسور UEGO به صورت آمپرومتریک کارکرده حال آنکه سنسور لامبدا براساس اختلاف پتانسیل کار میکند. این سنسور جریانی که متناسب با فشار جزیی Co و H2 و هیدروکربنهای CmHn در سوخت غلیظ را اندازهگیری کرده تا اطلاعات لازم جهت تنظیم نسبت A/F بهدست بیاید.
همینکه میزان نسبت A/F در سوخت زیاد شود اکسیژن اضافی در اگزوز ظاهر شده و به محض کاهش این نسبت، در سوخت غلیظ فشار جزیی Co و H2 و CmHn در اگزوز بخاطر کمبود اکسیژن افزایش مییابد. لازم به ذکر است که در نقطه استوکیومتری مقادیر این گازها اغلب ناچیز و در حد صفر بوده و در خروجی اگزوز بخار H2o و Co2 مشاهده میشود.
این امکان وجود دارد که اکسیژن با اعمال یک ولتاژ مناسب بین دو الکترود چاپ شده روی صفحه زیرکونیم گسیل داده شود. الکترونها را از کاتد گرفته و تبدیل به یونهای اکسیژن میکند. یونهای اکسیژن به سمت آنود حرکت کرده تا الکترون خود را از دست داده و به گاز اکسیژن تبدیل شود.
این فرایند را پمپاژ اکسیژن نامند که آن گاز اکسیژن از کاتد به سمت آند گسیل داده میشود که مقدار پمپ اکسیژن را میتوان با اندازهگیری جریان را در الکترولیت بدست آورد. فرایند پمپاژ را میتوان با قرار دادن مانعی برسرراه نفوذ گاز به الکترود محدود کرد.
در سوخت رقیق جریان توسط مقدار اکسیژن به الکترود کنترل شده که این متناسب با فشار جزیی اکسیژن در اگزوز است. نسبت هوا به سوخت را میتوان با اندازهگیری محدوده جریان تعریف کرد.
اما در حالت سوخت غلیظ اکسیژن کمی در اگزوز وجود دارد، لذا برای اندازهگیری فشار جزیی Co و H2 و CmHn باید جهت جریان برگردانده شود تا دیفیوژن گاز محدود شود.
اکسیژن از تجزیه Co2 در الکترود بهدست میآید. برای جریان برگشتی اکسیژن گسیل داده شده به وسیله مانع محدود نمیشود.


دانلود مقاله کوهنوردى و خطر با word دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله کوهنوردى و خطر با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله کوهنوردى و خطر با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله کوهنوردى و خطر با word :
• کوهنوردى و خطر
ورزش کوهنوردى، با خطر همراه است، معمولاً بخشى از هر کتاب آموزش کوهنوردى، اختصاص به شناخت خطرهاى کوهستان و راه هاى مقابله با آن دارد. همچنین، در بیشتر شماره هاى هر مجله کوهنوردى، اخبارى از حادثه هاى مرگبار یا دردناک به چشم مى خورد. و در صفحه شناسنامه بسیارى از نشریات کوهنوردى، (و برگه هاى درخواست عضویت باشگاه هاى کوهنوردى و بروشورهاى همراه وسایل کوهنوردى) به «خطرهاى ذاتى» این فعالیت به صراحت اشاره شده و از خواننده خواسته شده که مسئولیت عواقب ناشى از حادثه هاى کوهستان را شخصاً بپذیرد.
سازمانهاى جهانى که فعالیتشان مرتبط با کوهپیمایى است، به این ویژگى اشاره دارند، براى مثال در مجموعه رهنمودهایى که اتحادیه جهانى حفاظت (IUCN) در زمینه نگهدارى و استفاده از مناطق کوهستانى ارائه داده است، در چند مورد به خطرهاى محیط هاى کوهستانى اشاره شده است: «رهنمود 142- مخاطرات به طور سرشتى بخشى از تجربه کوهستان به شمار مى روند، باید آن را پذیرفت و به رسمیت شناخت. نباید هراس داشت، اما به وسیله احتیاط مستمر و درونى شده مى توان هراس را دست آموز و مهار کرد، مخاطرات را پشت سر گذاشت یا با آن روبه رو نشد و از کوهستان لذت برد.
کوهستان هیچگونه بى احتیاطى را بر نمى تابد. » لازم به یادآورى است که آن درجه از «احتیاط مستمر» که بتوان با آن به کلى از خطر کوهستان دور شد، عملاً دست نیافتنى است و با کوهنوردى هاى نوآورانه و دشوار، قابل جمع نیست. بیان واقع بینانه خطرهاى کوهنوردى را مى توان در یکى از بندهاى «بیانیه تیرول» دید که توسط کریس بانینگتون، کوهنورد پرسابقه در کنگره آینده ورزش هاى کوهستانى در اینسبروگ اتریش (8 سپتامبر 2002) خطاب به کوهنوردان خوانده شد، و مورد قبول بیش از یک صد کارشناس و کوهنورد و سنگ نورد برجسته جهان قرار گرفت: «مسئولیت خطر کردن ها (risks) را بپذیرید.»
بررسى هاى آمارى بسیارى در زمینه خطرهاى کوهنوردى انجام شده است. فقط براى ارائه یک نمونه، مى توان یادآور شد که از میان 212 نفر کوهنورد که از ایران در قالب تیم هاى اعزامى فدراسیون از1352 تا 1382 به کوه هاى بلند جهان (هیمالایا، قراقوروم، تیان شان، پامیر) رفته اند، پنج نفر در کوه کشته شده اند (مرحومان عبدالله عزیزى، حسین حراستى، جلال فروزان در برنامه هایى به جز برنامه هاى فدراسیون،
محمد داودى در یک برنامه فدراسیون در داخل کشور، محمد اوراز در یک برنامه برون مرزى فدراسیون). این میزان خطر (نزدیک به 5/2 درصد)، نشان دهنده میزان ریسکى است که کوهنوردان جدى و پرکار، کم و بیش با آن مواجه اند. البته کوهنوردى عمومى، نسبت به کوهنوردى در کوه هاى بلند جهان، خطر بسیار کمترى دارد، به طورى که شاید بتوان گفت خطر آن از خطر رانندگى حرفه اى و حتى غیرحرفه اى در ایران کمتر است.
• مسئولیت حوادث کوهنوردى
طبق بند 3 ماده 59 قانون مجازات اسلامى «حوادث ناشى از عملیات ورزشى مشروط بر این که سبب آن حوادث، نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم با موازین شرعى مخالفتى نداشته باشد» جرم به شمار نمى رود. در مورد کوهنوردى به جاى «مقررات»، مى توان عرف جامعه کوهنوردى را مدنظر قرار داد، و گفت به شرط آنکه این عرف در مکان ورزش (کوهستان) و در زمان اجراى برنامه رعایت شده باشد،
مسئولیت حوادث کوهنوردى و عواقب آن (تا حد مرگ) بر عهده کسى نیست. چنانچه این مصونیت براى دست اندرکاران ورزش نبود، انجام تمرین ها و اجراى برنامه هاى ورزشى جدى چنان پرمسئولیت مى شد که ممکن بود کسى به سرپرستى یا مدیریت یک فعالیت ورزشى تن ندهد. از سوى دیگر رعایت نکردن مقررات و عرف ورزشى موجب مسئولیت است که به ویژه در مورد سرپرستان و مربیان و افراد کارآزموده همراه ورزشکاران، بسیار بیشتر است.
سرپرست وظیفه دارد تناسب فعالیت ورزشى را که بر عهده ورزشکار گذاشته مى شود، با صلاحیت و آمادگى او در نظر بگیرد؛ بر مناسب بودن وسایل و پوشاک او نظارت کند و به شرایط جوى که فعالیت هاى ورزشى در آن صورت مى گیرد… توجه کند»6، در موقع بروز حادثه به سرعت و به شیوه اى مناسب به کمک آسیب دیده بشتابد و … قصور در این موارد، موجب مسئولیت براى وى خواهد بود.
حادثه و آسیب دیدگى جزیى از هر فعالیت ورزشى است، و در ورزشى مانند کوهنوردى جدى، مى توان گفت که خطرپذیرى یکى از ارکان فعالیت است. اما در برنامه هاى«ملى» باید این خطرپذیرى کمتر از برنامه هایى باشد که چند کوهنورد با سطح تجربه کم و بیش یکسان و به شکل دوستانه اجرا مى کنند. چرا که در شکل دوم، همگى با مسئولیت یکسان به استقبال خطر مى روند و على القاعده پاسخگوى مقام یا جماعتى از مردم نیستند. برعکس، در تیم هاى ملى، ورزشکار جزء سرمایه هاى عمومى به شمار مى رود و از سوى یک سازمان اعزام مى شود، و چون این اعزام با هزینه مردم انجام مى شود، مسئولیت سرپرست سنگین تر است و باید به عموم مردم (اعم از متخصص و کارشناس، یا فرد عادى) پاسخگو باشد.
• بررسى مرگ محمد اوراز
با توجه به گزارش فدراسیون کوهنوردى از حادثه گاشربروم یک 7 و فیلم «از صعود تا صعود» 8 مشخص است که اوراز و مقبل هنرپژوه از حدود ارتفاع 7800 متر به ارتفاع 7200 متر، روى یک شیب برفى- یخى سرخورده و پایین آمده اند. علت این سقوط هر چه بوده (ریزش بهمن، رانش برف و یخ یا سنگ، و یا احتمالا» لغزش پا)، در هر صورت دو نفر نامبرده در زیر برف مدفون نشده اند و پس از پیدا شدن توسط «تیم پشتیبانى»، محمد در قسمت سر آسیب دیدگى ظاهرى نداشته اما ظاهراً دچار اشکال جدى در ناحیه کمر بوده است.
در مرحله انتقال به بارگاه 3، او باز سقوط مى کند (همراه دو نفر دیگر) و این بار دچار آسیب دیدگى و خونریزى شدید در ناحیه سر مى شود. به این ترتیب مى توان حدس زد که اوراز در این مرحله، آسیبى بیشتر از سقوط اول را متحمل شده است. آن طور که از گزارش و فیلم بر مى آید، کمک هاى اولیه مانند تلاش براى تثبیت قسمت هاى مشکوک به شکستگى یا آسیب دیدگى (ستون فقرات، …) پانسمان سر، و یا دیگر کارهاى مشابه، دست کم تا حدود هفت ساعت پس از پیدا شدن اوراز و هنر پژوه صورت نگرفته است. به عبارت دیگر دقایق و ساعت هاى حیاتى از نظر اجراى کمک هاى اولیه، بدون انجام کار قابل توجهى سپرى شده اند.
کشیدن مصدوم بر روى برف و یخ و سنگ بدون برانکار مناسب که داراى کفى محکم و حفاظ براى ستون فقرات و سر باشد، موجب وارد شدن یا تشدید آسیب دیدگى هاى ستون فقرات و جمجمه مى شود، به ویژه که او در مراحل بعدى هم چند بار به داخل شکاف هاى یخى و … سقوط مى کند. نفوذ آب از چادر و زیراندازى که به دور اوراز پیچیده شده (مطابق اظهارات همراهان او، نایلون از بارگاه دوم به پایین، به دور او پیچیده مى شود) باعث اتلاف شدید دماى بدن مى شود.
عامل تشدید کننده این اتلاف دما، تعریق بدن و دفع ادرار و مدفوع در مدت تقریباً پنج شبانه روز و نیز ریزش برف بر سر و صورت بوده است. از دست دادن دما، مى تواند به هیپوترمیا (Hypothermia) یا آسیب دیدگى شش ها و دیگر اندام هاى درونى منجر شود. در گزارش هاى ارائه شده، هیچ اشاره اى به تغذیه اوراز در پنج روز پس از حادثه نشده است. فقط در یک مورد در فیلم اشاره مى شود که در روز اول به علت خونریزى، از دادن آب به او خوددارى مى شود، و در گزارش کتبى چند جا به کمبود یا نبود مواد غذایى و آب (براى همه) اشاره شده است. همچنین از گزارش مشخص است که در دو روز اول سرم هم به او وصل نشده است. کم شدن آب بدن، یکى از عوامل بسیار خطرناک در کوهنوردى است که مى تواند به تشدید عوارضى مانند سرمازدگى، هیپوترمیا، از دست رفتن حس تشخیص و عوارض قلبى- عروقى منجر شود.
نظریه: اجرا نشدن کمک هاى اولیه، ناآشنایى افراد تیم پشتیبانى به اصول حمل مصدوم و نجات در کوهستان، ارائه نشدن رهنمودهاى مناسب از سوى سرپرستى به منظور حمل مصدوم با بهترین شیوه ممکن به کمپ 3 آسیب دیدگى اولیه را در چند ساعت پس از حادثه به میزان زیاد تشدید کرده است.
موارد قصور: تیم پشتیبانى (چهار نفر حاضر در بارگاه 3 در روز صعود به سوى قله) و دیگر افراد گروه، نهایت تلاش خود را براى یافتن و حمل یا هدایت مصدومان به پایین انجام داده اند.
با نگاهى به فیلم و تجسم شرایط آب و هواى خراب در ارتفاع 7000 تا 5000 متر، مى توان به دشوارى طاقت فرساى این کار که تا سرحد مایه گذاشتن از جان پیش رفته پى برد. اما، تلاش و فداکارى اگر در وضعیت مناسب صورت نپذیرد و یا با دانش کافى توام نباشد، ممکن است به نتیجه مطلوب منتهى نشود. موارد قصور در ارتباط با حادثه گاشربروم-1 را مى توان به دو دسته تقسیم کرد: موارد کلى که به شیوه مدیریت فدراسیون کوهنوردى مربوط است، و موارد خاص که مربوط به برنامه گاشربروم-1 است:
موارد کلى: فدراسیون کوهنوردى هیچگاه به شکل منطقى و مستدل به مسئله خطرات کوهستان نپرداخته است و به جز یکى دو مورد اشاره ضمنى و گذرا، در هیچ یک از گاهنامه ها و اطلاعیه هاى خود به این نکته اشاره نکرده که کوهنوردى جدى و ممتد در بردارنده ریسک و حادثه است و هرچه روزهایى که شخص در کوه سپرى مى کند، بیشتر شود و این کوهنوردى ها در ارتفاع بالاتر انجام شود، خطر بیشتر مى شود. مسئولان فدراسیون، پس از حادثه مرگ اوراز در مورد پرخطر بودن هیمالیا نوردى زیاد صحبت کرده اند ، اما پیش از این تقریباً هیچ بحثى در این زمینه نداشته اند. به این ترتیب فدراسیون تا حدودى سبب ساز سهل انگارى در میان کوهنوردان (حتى هیمالیا نوردان خود) و زمینه ساز ناآمادگى ذهنى خانواده هاى کوهنوردان شده است.
فدراسیون کوهنوردى، چند بار هم که به موضوع حادثه در کوهستان پرداخته، به این تصور دامن زده است که کوهنوردانى که بیشتر به کوه مى روند (با تجربه ها) یا اشخاصى که دوره هاى رسمى را گذرانده اند(به طور مشخص، مربیان فدراسیون) کمتر در معرض حادثه با این موضوع با داده هاى آمارى و واقعیت هاى جهان کوهنوردى مغایرت دارد. در واقع مربیان کار آزموده یا افراد باتجربه فقط اگر به هدایت اصولى و محتاطانه یک گروه کوهنورد براى اجراى برنامه اى پایین تر از حد نهایى توان خود بپردازند، مى توانند ضریب برخورد با حادثه را کم کنند؛ نوآورى و رکوردشکنى در کوهنوردى با خطر بسیار همراه است. طبق مقررات و عرف ورزش ها، آموزش مناسب شرط اولیه در برنامه ریزى فعالیت هاى ورزشى است. در فدراسیون کوهنوردى، از قابلیت هاى فنى پیشکسوتان، مربیان و دیگر کوهنوردان با تجربه کشور در حد مناسب و کافى استفاده نمى شود.
به طور مشخص، در زمینه هیمالیانوردى، عمده نیروى آموزشى فدراسیون متشکل از کسانى است که فعالیتشان در کوه هاى بلند محدود به کارهایى است که با همین مدیریت کنونى شروع شده است. در واقع فدراسیون از تجربه پیشینیان، و کوهنوردان بیرون از دایره بسته همکاران خود، کمتر استفاده کرده است. همچنین از استخدام مربى خارجى (که پس از چند برنامه اولیه آن در هیمالیا لازم بوده) خوددارى کرده و به توصیه هاى کارشناسان در این زمینه توجه نکرده است.
فدراسیون وظیفه دارد براى تیم هاى ملى، «ورزشکاران نخبه و طراز اول» کشور را شناسایى، گزینش و تقویت کند». در فدراسیون کوهنوردى، این رویه به نحو مناسبى اعمال نمى شود، اگرچه چند نفرى از اعضاى بعضى از تیم هاى ملى کوهنوردى، جزء کوهنوردان برجسته کشور بوده اند. اما ترکیب غالب آنها شامل کوهنوردان کم تجربه و آموزش ندیده بوده است. مى توان گفت فدراسیون کوهنوردى قابلیت جذب و تحمل کوهنوردانى را که بیرون از فدراسیون تجربه اندوزى کرده و آموزش دیده اند، و به همین دلیل در برابر دست اندرکاران فدراسیون جسارت بیان، و«ادعا» دارند، ندارد. در مدت تقریباً هشت سالى که از شروع برنامه هاى هیمالیا نوردى «ملى» فدراسیون مى گذرد، بیشتر چهره هاى پرسابقه، صاحب سبک و داراى قدرت و جسارت با آن که با فدراسیون شروع به همکارى کرده اند، به دلایل گوناگون از آن رانده شده اند. به نظر مى رسد که مدیریت فدراسیون، در انتخاب تیم هاى ملى بیشتر خواهان کوهنوردان متوسط و حرف شنو!! است.
4-1-3) در فعالیت هاى ورزشى، «رعایت اصل سلسله مراتب مهارت ها و حرکات یک اقدام احتیاطى است» و به عبارت دیگر باید از «انجام یا ارجاع حرکتى که ورزشکار حرکت مقدم بر آن را نمى داند، پرهیز کرد. زیرا عدم رعایت این قاعده ممکن است موجب صدمه شود و چون این بى توجهى از نظر علم حقوق تقصیر محسوب مى شود، مربى مسئول پیامدهاى قانونى آن خواهد بود». در کوهنوردى، اعزام شخصى که سابقه ناچیزى در اجراى کارهاى فنى و زمستانى دارد، یا بر اصول کمک هاى اولیه، کار با قطب نما و حمل مصدوم مسلط نیست، به هیمالیا و دیگر رشته کوه هاى بزرگ، قصور به شمار مى رود.
لایه بندی لباسها (Insulation) :: مهمترین یاور و کمکی که ما در این نبرد داریم، عایق بندی بدن خود با پوشاک مناسب است. نقش پوشاک در اینجا کمک به کاهش انتقال حرارت است که به علت شکل اسفنجی و وجود فضاهای خالی بین بافت آنها انجام می شود. در واقع هوا بهترین عایق برای محافظت بدن در برابر سرماست. فضای خالی بین بافت های لباس باعث کاهش شدت انتقال انرژی از سطح پوست به لایه های بالاتر می شود. در مقابل آب و رطوبت عایق ضعیف تری نسبت به هواست. به همطن دلیل است که پوشاک ضد باد (windproof) از پارچه های بدون منفذ تهیه می شوند.
چگونه بدنمان را عایق بندی نماییم :: اگر شما یک خانه بودید در این صورت عایق بندی شما با کمی پشم شیشه و ورق های فایبرگلاس، کار سختی نبود اما اینطور نیست. متاسفانه موجود زنده ای هستید که بدنش دائما در حال تنفس است و تنها از گردش در محیط های معمولی راضی نمی شود بلکه نیاز دارد تا در سردترین محیط ها هم به فعالیت بپردازد.
عایق بندی مناسب به معنی پوشش بیشتر نیست. عامل راحتی را نیز باید در نظر بگیرید. در واقع در اکثر مواقع فقط چند میلی متر ریز اقلیم (Microclimate) مناسب در کنار پوسستان به شما راحتی مورد نظر را می دهد. دقیقا همان کاری که حیوانات در طبیعت در سرمای شدید به کار می برند. بر این اساس باید به این موضوع توجه اساسی داشته باشید که هوای محبوس شده در بافت های پوشاکتان در واقع بهترین عایق حفظ حرارات بدنتان است. همان عاملی که کمپانی های تولید کننده پارچه نیز در تولید پارچه های مناسب از ان استفاده می کنند.
این ریز اقلیم پیرامون بدن به علت جریان هوا (باد) دائما در حال خنک شدن است و به همین دلیل است که پوشاک تولید شده از پارچه های ضد باد مثل Pertex یا Ventile جز ضروری پوشاک کوهنوردان هستند. میزان حراراتی که یک کوهنورد در حین فعالیت تولید می کند برای سنجش میزان ضخامت عایق های وی بسیار مهم است و باید کنترل گردد. یک فرد که فعالیت می کند 1600 درصد از شخصی بدون تحرک انرژی (گرما) تولید می کند. به این دلیل است که می بینیم در اورست کوهنودان می توانند در دمای-15°C هم به کوهنوردی بپردازند. زمانیکه مفهوم عایق بندی را دریافتید نکته مهم دیگریباقی مانند و آن اینست که;;.
گرم شدن بدن دشمن گرم ماندن آن است (‘Getting hot is the worst way to stay warm’):: زمانیکه فعالیت می کنید و یا دمای محیط اطرافتان بیشتر از 37°C یا هردو، دمای بدنتان افزایش می یابد. زمانی دمای پوست بدن به 37°C می رسد بدن شروع به عرق کردن می نماید. عرق کردن تلاش بدن برای از دست انرژی (گرما) و رسیدن به تعادل حراراتی است. همانطور که همه ما می دانیم، زمانیکه بدن عرق میکند و پوست مرطوب می شود، آب شروع تبخیر شدن از سطح پوست می کند و سبب می شود تا پوست شما سرد تر شود.
علت این امر این است که زمانی ک عرق از سطح پوست شما به علت باد جدا می شود امکان تشکیل یک لایه نمدار از هوا در اطراف پوست بدنتان وجود نخواهد داشت وهرچه تعداد مولکول های جدا شده از پوست شما بیشتر مولکول های آب تولید شده توسط پوست باشد شما بیشتر (سریعتر) سردتان می شود. باد بیشتر (تند تر) تنیجه ای جز احساس سرمای بیشتر بر پوست شما برای شما نخواهد داشت. برای جدا شدن یک مولکول آب از سطح آزاد آب مقدار مشخصی انرژی لازم است و این مقدار انرژی با شدت باد رابطه عکس دارد. این همان پدیده معروف اثر باد سرما زایی (WindChill Effect) است. این فرآیند به شدت در کنترل دمای داخلی بدنتان موثر است و شما را سرد می کند (احساس سرمای بیشتری می کنید).
اما ;
مشکل اینجاست که وقتی یک کوهنورد فعالیت می کند و در نتیجه عرق می کند، حفره های خالی موجود در بافت لباس های وی پر ازآب می شود و به این علت هوا خاصیت عایق بودن خود را از دست می دهد. در این شرایط انرژی می تواند از طریق آبی که در این حفره ها وجود دارد سریعتر انتقال پیدا کند. ;.
برای خنک کردن بدن در این شرایط باید دمای هوای محیط کم شود . برای این کار یا باید کاهش سطح تولید انرژی (گرما) توسط عضلات اتفاق بیافتد یا به وسیله تعویض (remove) پوشش های مان اجازه دهیم تبخیر عرق از سطح پوستمان به راحتی اتفاق بیافتد. با آبی که در داخل بافت پارچه ها وجود دارد احساس سرما بسیار شدید تر حاصل می شود. بخصوص اگر پوشش های ضد باد هم وجود نداشته باشند. در واقع مشکل اصلی اینجا خودش را نمایان می کند یعنی اگر شما لخت بودید عرق می کردید و عرق از سطح پوست شما تبخیر میشد اما حالا شما در داخل لباسهایی خیس قرار دارید که شما را سردتر هم می کنند.
در اینشرایط فرض کنید که بدن شما فعالیت مناسبی هم نداشته باشد و انرزی مناسبی برای جایگزینی انرژِی ازهدر رفته تولید نکرده باشد (مثلا شما برای گرفتن عکس یادگاری در قله وقت تلف بکنید) در این شرایط بدنتان در معرض یک موقیت بحرانی قرار گرفته است. این پدیده خنک شدن (Chilling) است و یکی از مهمترین دلایل افت دمای بدن (hypothermia) است. اینکه درونتان طوفانی از سرما احساس کنید نه بیرونتان می تواند کشنده باشد( being the ‘storm within’ not the ‘storm without’ that can kill ).
دقیقا به همین دلیل است که یک لایه خشک و نازک در روی پوست لازم است تا یک ریز اقلیم (Micro Climate) فعال برای خشک نگه داشتن سطح پوست ایجاد کند. اگر این مفاهیم را درک کرده باشید و تجهیزات مناسبی نیز داشته باشید، می توانید تحت شرایط سخت و سرمای شدید نیز از بروز سرما زدگی جلو گیری نمایید.
عرق کردن ممنوع!::
شرکتها و کمپانیهای سازنده محصولات کوهنوردی در شعارهای تبلیغاتی خود ادعا می کنند که با محصولات قابل تنفس و خارق العاده خود، شما را گرم و سطح پوست بدن شما را خشک نگه می دارنند و این کار را تحت هر شرایط آب و هوایی و با هر سطح از فعالیت بدنی شما می توانند انجام دهند. اما مشکل، محصولات تولیدی و کیفیت آنها نیست بلکه مشکل خود شما هستید.
حتی بهترین محصولاتی هم که به عنوان لایه اول تولید شده اند زمانی که عرق کنید، خیس می شوند و کارایی شان کاهش می یابد و زمانی که بیش از حد فعالیت کنید دمای بدنتان بالای 37°C می رود، پس انتظار معجزه از این پارچه های پلی استری و پلی آمیدی نداشته باشد. اولین دفاع در برابر سرمازدگی و کاهش دمای بدن این است که بدانیم چطور از این محصولات بدرستی استفاده کنیم.
وظیفه اول شما این است که با کنترل میزان تعرق و انتخاب ضخامت مناسب برای پوشاک لایه اول خود سطح دمای بدن خود را در 37°C تنظیم کنید. اگر رفتار کوهنوردان حرفه ای را بررسی کنید، خواهید دید که آنها از پوشاک نازک استفاده می کنند و زمانی که به دلیل سرمای شدید محیط مجبورند از پوشاک ضخیم تر و لایه های بیشتری استفاده کنند، آنقدر آهسته حرکت می کنند تا تولید انرژی در بدنشان را، در حد مشخصی محدود سازند. به این وسیله آنها میزان تعرق بدن خود را تنظیم می کنند. در ضمن در این مواقع میزان آمادگی جسمانی نیز بسیارمهم است. یک کوهنورد ورزیده کمتر از یک کوهنورد معمولی تقلا می کند و به همین دلیل کمتر هم عرق می کند. شما حتما کوهنوردان مبتدی را دیده اید که تمام لباسهای خود در حین حرکت پوشیده اند. دقیقا به همین دلیل است که آنها زودتر خسته شده و زود تر سرمازده می شوند. آنها نمی دانند که به محض شروع کوهنوردی چه مقدار انرژی توسط عضلاتشان تولید می شود.
از مزیت های پارچه ها بهره ببرید . :: دومین چیزی که باید به آن وجه داشته باشید استفاده از پوشاک با کیفیت و مناسب است. از پوشاکی استفاده کنید که دو مزیت را همزمان داشته باشند: به قدر کافی شما را گرم نگه دارند و احتمال سرمازدگی شما را کاهش دهند وبخاطر ساختار مناسبشان اگر شما موفق نشدید عرق کردن خود را کنترل کنید و لباستان خیس شد قالبیت خود را تا حدود زیادی حفظ کند. به ایت ترتیب شما هب حد بالایی از کارایی در پوشاکتان می سرسید که به شما این توانایی صعود به ارتفاعات بالا در شرایط سخت و حفظ جانتان را می دهد. پارچه کتان بدترین منسوجی است که می توانید در پوشاک خود در برنامه زمستانی استفاده کنید. چرا که به طور کامل از عرق شما اشباع شده و اصلا توانایی انتقال عرق را به لایه های بعدی ندارد. به این ترتیب شما به راحتی سرما زده خواهید شد.
سه خاصیت مهم که پارچه های مورد استفاده در فعالیتهای زمستانی برای مقابل ه با سرما زدگی باید داشته باشند به این قرار است:
خاصیت فتیله ای داشتن (Wicking):
عرق باید از سطح پوست شما براحتی به لایه های بعدی منتقل شود تا به این ترتیب میزان انتقال حرارت ازبدنتان به کمترین مقدار خود می رسد. این اتفاق به می تواند به اشکال مختلفی صورت بگیرد و بطور معمول بوسیله پارچه های آب دوست (hydrophilic) در پوشاک لایه اول بدست می آید. لباسهای لایه اول به سرعت عرق را جذب کرده و بوسله حرارت دفع شدن بدن آن را به لایه های بالایی منتقل می کنند.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]