سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زن همه‏اش بدى است و بدتر چیز او اینکه از او چاره نیست . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:16 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word

چکیده  
چیستى بهداشت روانى  
ارزیابى  
رأى مختار  
شاخصه‌هاى بهداشت روانى  
پرستش و تجربه‌هاى معنوى  
عشق‌ورزى و حُسن روابط اجتماعى  
دغدغه سعادت بشر  
انطباق، به رغم تسلیم‌ناپذیرى فرهنگى  
فهرست منابع  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word

الف) فارسى

1 قرآن کریم

2 آبراهام مزلو، انگیزش و شخصیت، ترجمه: احمد رضوانى، مشهد، آستان قدس رضوى، 1372 ه . ش

3 بهروز میلانى‌فر، بهداشت روانى، تهران، نشر قومس، 1374 ه . ش

4 حمزه گنجى، بهداشت روانى، تهران، نشر ارسباران، 1376 ه . ش

5 دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1376 ه . ش

6 ــــــــــــــــــــــــ ، مکتب‌هاى روان‌شناسى و نقد آن، ج 2، تهران، سمت، 1372 ه .ش

7 لارنس، ای. پروین، روان‌شناسى شخصیت، ترجمه: پروین کدیور و محمدجواد جوادی. تهران، نشر رسا، 1372 ه . ش

8 محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، لبنان، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه . ق

9 محمدبن یعقوب الکلینى، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، الطبعه الرابعه

10 محمد محمدى‌رى‌شهرى، میزان الحکمه، قم، مکتبه الاعلام الاسلامى، 1363 ه . ش

11 محمود رجبى، انسان‌شناسى، قم، مکتبه الاعلام الاسلامى، 1363 ه . ش

12 مرتضى مطهرى، اسلام و متقضیات زمان، ج 1، تهران، صدرا

13 هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، خلاصه روان پزشکى، علوم رفتارى و روان‌شناسى بالینى، ترجمه: نصراللّه‌ پورافکارى، تهران، نشر آزاده، 1373 ه .ش

ب) لاتین

14 Sells, S.B., (Ed), The Definition and Measurement of Mental Health, (1968), us, Public Health Service

15. Vicki Coppock and Hopton, Critical Perspectives on Mental Health, (2000), Routledge, London and New York

چکیده

نوشتار پیش روى، با هدف بیان ساز و کارهاى تأمین بهداشت روانى در دین به نگارش در آمده است. بدین منظور، نخست گذارى گذرا بر چیستى بهداشت روانى در مکتب‌هاى گوناگون روان‌شناسى و نیز در اسلام دارد؛ آن‌گاه به مؤلفه‌هایى از بهداشت روان مى‌پردازد که پژوهشگران غربى نیز بدان‌ها اذعان دارند و سپس نقش دین را در تحقق آنها بررسى مى‌کند. در این نوشتار، مفهوم بهداشت روانى، با مرورى بر تعریف‌هاى اندیشمندان مختلف مانند گلدشتاین، جاهودا، ونتیز، آلپورت، چاهن و مکتب‌هاى گوناگون زیستى‌نگرى، روان‌تحلیل‌گرى، رفتارگرایى و انسان‌گرایى ارزیابى مى‌شود و آن گاه ساز و کار دین در تحقق مؤلفه‌هاى آن (پرستش و تجربه‌هاى معنوى و . . . ) بیان مى‌گردد

کلید واژه‌ها: دین، بهداشت روان، تجربه‌هاى معنوى، پرستش، سلامت

 

چیستى بهداشت روانى

«بهداشت روانی» یا «سلامت روان» که روان‌شناسان و روان‌پزشکان به کار مى‌برند، واژه‌هاى «health well-being» یا «Mentalhealth»، در زبان انگلیسى است. تاکنون تعریف‌هاى گوناگونى براى این واژه‌ها ارائه شده و پژوهش‌هاى گسترده‌اى در این زمینه صورت گرفته است. المر گاردنر با تأکید بر تلاش‌هاى بى‌شمار براى تعریف سلامت و بیمارى روانى، به نمونه‌هایى چون دیدگاه ایتو، انگل، جاهودا، جانزئ کودى، منینگر، ریدیچ و اسکوت2 اشاره مى‌کند

بهداشت یا سلامت روان، گاه به سلامت و بهنجارى ذهن، روان و رفتار تعریف مى‌شود. امروزه، ذهن و روان در روان‌شناسى تقریبا به یک معنا به کار مى‌روند

گلدشتاین،4 سلامت روانى را تعادل میان اعضا و محیط در رسیدن به خودشکوفاییمى‌داند.5 جاهودا به هشت تعریف در این زمینه اشاره مى‌کند

1 نبود بیمارى روانی؛

2 قدرت تأمل درباره خود (توانایى خودنگری) و آگاهى از اینکه چه مى‌کنیم و چرا مى‌کنیم؛

3 نمو، رشد و خودشکوفایی؛

4 یک‌پارچگى همه فرایندها و صفات فرد؛

5 توانایى کنار آمدن با فشار روانی؛

6 خودفرمان‌روایى و خودفرمان‌بری؛

7 دیدن جهان چنان‌که در واقع هست؛

8 تسلط بر محیط، به معناى توانایى مهر ورزیدن و قدرت انطباق و سازگاری

در سال 1948م. کمیسیون مقدماتى سومین کنگره جهانى بهداشت روانى، تعریفى دو بخشى از بهداشت روانى ارائه داد که چنین است

بهداشت روانى حالتى است که از نظر جسمى، روانى و عاطفى با بهداشت روانى دیگران سازگار باشد و مطلوب‌ترین رشد را براى فرد ممکن سازد

جامعه خوب جامعه‌اى است که براى اعضایش چنین رشدى را فراهم مى‌آورد، و با این حال، رشد خود را تضمین مى‌کند و در قبال دیگر جوامع نیز بردبارى نشان مى‌دهد

در سال‌هاى اخیر، انجمن کانادایى بهداشت روانى، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف کرده است

بخش اول: نگرش‌هاى ناظر به خود؛ مانند تسلط بر هیجان‌هاى خود، آگاهى از ضعف‌هاى خود و رضایت از خوشى‌هاى ساده؛

بخش دوم: نگرش‌هاى ناظر به دیگران (راحت بودن با دیگران)؛ مانند علاقه به دوستى‌هاى طولانى و صمیمى، احساس وابستگى به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانى و مادی؛

بخش سوم: نگرش‌هاى ناظر به زندگى (رویارویى با الزام‌هاى زندگی)؛ مانند پذیرش مسئولیت‌ها، ذوق گسترش امکانات و دل‌بستگى‌هاى خود، توانایى گرفتن تصمیم‌هاى شخصى و ذوق خوب کار کردن

به باور این انجمن، بهداشت روانى خوب، شرایطى دارد: روبه‌رو شدن با واقعیت؛ سازگار شدن با دگرگونى‌ها؛ گنجایش داشتن براى اضطراب‌ها؛ کم‌توقع بودن؛ احترام قائل شدن براى دیگران؛ دشمنى نکردن با دیگران؛ و کمک رساندن به مردم

ونتیز9 سلامت روان را به هفت ملاک وابسته مى‌داند که عبارتند از: 1 رفتار اجتماعیمناسب؛ 2 رهایى از نگرانى و گناه؛ 3 نبود بیمارى روانی؛ 4 کفایت فردى و خودمهارگری؛ 5 خویشتن‌پذیرى و خودشکوفایی؛ 6 توحیدیافتگى و سازماندهى شخصیت؛ 7گشاده‌نگرى و انعطاف‌پذیری

آلپورت،10 سازمان شخصیت و نیاز به وحدت بخشیدن به اصول در زندگى، و فروید،11رهایى از اضطراب، نگرانى و گناه را شاخص‌هاى مهم سلامت روان مى‌دانند.12 چاهن، فرد واجد سلامت روان را با پنج ویژگى و الگوى رفتارى زیر گره مى‌زند

1 حس مسئولیت‌پذیری: او درباره نیازهاى دیگران حساس است و در جهت برآوردن خواسته‌ها و آسایش‌بخشى به آنان مى‌کوشد

2 حس اعتماد به خود: او به خود و توانایى‌هایش اعتماد دارد و دشوارى‌ها را، رویدادهاى زودگذر و حل شدنى مى‌انگارد. از این رو، رویارویى با موانع، به روحیه او آسیبى نمى‌زند

3 هدف‌مداری: او دریافت روشنى از آرمان‌هاى زندگى دارد. از همین‌رو، توان و خلاقیت خویش را یک‌سره در جهت راه‌یابى به این مقصد هدایت مى‌کند

4 ارزش‌هاى شخصی: او در زندگى خود، فلسفه‌اى خاص مبتنى بر باورها و هدف‌هایش دارد که نتیجه آن، خوش‌بختى و شادکامى خود یا اطرافیان اوست و همواره خواهان افزایش مشارکت اجتماعى است

5 فردیت و یگانگی: او شناختى مستقل از خود دارد که او را از دیگران جدا مى‌کند و در گسترش واکنش‌ها و الگوهاى رفتارى خویش مى‌کوشد؛ به‌گونه‌اى که نه تابع کورکورانه امیال دیگران است و نه از سوى آنان طرد مى‌شود

افزون بر این تعریف‌ها، هر کدام از مکتب‌هاى مختلف روان‌شناسى نیز، تعریف خاصى در باب سلامت و بیمارى روانى و شخصیت بهنجار و نابهنجار ارائه کرده‌اند که برخاسته از نوع نگرش آنها به انسان و ساختار وجودى اوست. در ادامه، برخى از این تعریف‌ها را برمى‌شماریم

یک ـ مکتب زیستى‌نگرى که مبناى روان‌پزشکى است، بهداشت روانى را زمانى محقق مى‌داند که بافت‌ها و اندام‌هاى بدن، به طور سالم و بى‌نقص به وظایف خود عمل کنند و هیچ نوع اختلالى در دستگاه عصبى و در فرایندهاى شیمیایى ـ روانى بدن پدید نیاید

دو ـ مکتب روان‌تحلیل‌گرى بر آن است که سلامت روان به معناى کنش متقابل و متعادل میان سه پایگاه بنیادین شخصیت (نهاد، من و من برتر) است و سلامت روانى، زمانى محقق مى‌شود که «من» بتواند میان تعارض‌هاى «نهاد» و «من برتر» تعادلى ایجاد کند. فروید انسان ایدئال را کسى مى‌دانست که تثبیت‌ها و تعارض‌هاى پیش تناسلى را به خوبى تحلیل کرده باشد تا آنجا که براى رسیدن به سطح کارکرد تناسلى و حفظ آن توانا باشد. به باور وى، شخصیت تناسلى، بهنجار و ایدئال است. نوفرویدى‌ها (فروم و اریکسون)، هدف غایى پیشرفت انسان را ایجاد اجتماعى مى‌دانند که به همگان اجازه دهد تا خلاقیت خود را براى انجام دادن کارهاى نیک برآورده سازند

سه ـ مکتب رفتار گرایى که بر مشاهده رفتار و تعامل آن با محیط (محرک ـ ارگانیسم ـ پاسخ) تأکید دارد، سلامت روانى را به سازش‌یافتگى فرد با محیط تعریف مى‌کند. در این مکتب، تمام رفتارها، اعم از بهنجار و نابهنجار، سازش‌یافته و نایافته، با تقویت کردن، آموخته مى‌شود. بدین ترتیب، بهداشت روانى شامل رفتارهاى سازش‌یافته‌اى است که آموخته مى‌شوند. به سخن واتسون، مؤسس مکتب رفتارگرایى، «رفتار عادى در صورتى نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگارى او با محیط و در نتیجه، رفع نیازهاى اصلى و ضرورى او مى‌شود»

چهار ـ مکتب بوم‌شناسى که مطالعه محیط‌هاى زندگى موجودات زنده و روابط میان این موجودات با یکدیگر و با محیط را برعهده دارد، بر آن است که عوامل موجود در محیط فیزیکى، مانند سروصدا، آلودگى هوا، زیادى جمعیت، کوچکى محل سکونت و به خطر افتادن حریم، مى‌توانند بهداشت روانى فرد را به خطر افکنند

پنج ـ مکتب انسان‌گرایى، سلامت روانى را به ارضاى نیازهاى اساسى و رسیدن به خودشکوفایى تعریف مى‌کند. یکى از چهره‌هاى این مکتب، مزلو است. به نظر وى، کسانى به خودشکوفایى دست مى‌یابند که عالى‌ترین مراتب نیازهاى خود را برآورده سازند. وى ویژگى‌ها و مؤلفه‌هاى زیر را براى چنین انسان‌هایى برمى‌شمارد

1 درک مناسب و کارآمدى از عالم واقع دارند و پدیده‌هاى ناشناخته را نادیده نمى‌گیرند؛ منکر آن نمى‌شوند و از آن نمى‌گریزند و در شرایط لازم عدم قطعیت را تحمل مى‌کنند

2 خود، دیگران و طبیعت را همان‌گونه که هستند، مى‌پذیرند

3 سادگى، خودانگیختگى، فطرى بودن و حفظ حالت طبیعى در رفتارها، اندیشه‌ها و تکانش‌هاى آنان مشهود است

4 بیش از آنکه خودمحور باشند، مسئله‌محورند. آنان توجه زیادى به خود ندارند، بلکه مسئله و رسالتى خارج از خود دارند که بسیارى از نیروهاى آنها را به خود اختصاص مى‌دهند

5 احساس نیاز شدیدى به خلوت و حریم خصوصى دارند. از این رو، تنهایى را بسیار بیش از افراد معمولى دوست دارند

6 از محیط طبیعى و اجتماعى استقلال نسبى دارند. از همین رو، در هم‌رنگ شدن با دیگران و فرهنگ‌ها مقاومت مى‌ورزند و در برابر فشارها، ضربه‌ها، محرومیت‌ها، ناکامى‌ها و مانند آن، استوارى نسبى دارند. آنان درصددند تشخیص خود را فداى دیگران نسازند

7 توانایى شگفت‌آورى دارند در اینکه همواره خوبى‌هاى اساسى زندگى را با احترام، لذت، شگفتى و حتى با شور و اشتیاق تحسین کنند. این گونه تجربه‌ها، هرچند براى دیگران بى‌رنگ شده باشد، براى آنان تازگى دارد

8 از تجربه‌هاى عرفانى (تجربه اوج16) برخوردارند؛ یعنى احساس شدید وجد و حیرتو هیبت، گشوده شدن افق‌هاى نامحدودى وراى زمان و مکان، و سرانجام اعتقاد به اینکه امرى بسیار مهم و ارزشمند روى داده است

9 احساس هم‌سانى، هم‌دردى و عطوفت عمیقى به انسان‌ها دارند و کاملاً مردم‌گرا هستند

10 دغدغه بهروزى همه انسان‌ها را دارند

11 در روابط میانْ فردى، توان هم‌جوشى، دوستى و عشق‌ورزى به دیگران دارند

12 با تمام توان، به اخلاق پاى‌بندند و معیارهاى اخلاقى را رعایت مى‌کنند

13 بسیار شوخ‌طبع هستند

14 بسیار اهل خلاقیت و نوآورى‌اند

آنچه بیان شد دیدگاه‌هاى متفاوت درباره سلامت روان بود. در زمینه درمان یا منشأ بیمارى‌هاى روانى نیز، به تبعِ نگرش‌هاى فکرى، مکتب‌هاى گوناگونى وجود دارد. برخى ریشه سلامت و بیمارى را در اصلاح یا تحریف و خطاى اندیشه و شناخت‌هاى آدمى مى‌دانند. برخى دیگر، همچون مکتب‌هاى رفتارگرا و روان‌شناسى اجتماعى و یادگیرى، الگوهاى رفتارى و روابط فردى و اجتماعى را منشأ تخریب یا سلامت مى‌شمارند. مکتب‌هاى انسان‌گرا نیز، آنچه آدمى را در ارضاى نیازهاى سطوح پایین محدود سازد و از خودشکوفایى بازدارد، منشأ ایجاد اختلال رفتارى مى‌شمارند. برخى از اندیشمندان غربى، با نگاهى انتقادى به تعریف‌ها و تحلیل‌هاى موجود درباره بهداشت روانى، به نقش تاریخ، ایدئولوژى و نظام‌هاى فلسفى و ساختار سیاسى ـ اجتماعى در آنها اشاره کرده‌اند

ارزیابى

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:16 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت با word

چکیده  
مقدمه  
تعریف امنیت  
تقسیم‌بندی‌های امنیت  
تحولات تاریخی مفهوم امنیت  
امنیت در اسلام  
جایگاه امنیت در اسلام  
مفاهیم اساسی مرتبط با نظریه امنیت در اسلام  
1 دنیا  
2 زیاده‌خواهی انسان  
3 ایمان به خدا  
4 ارزش انسانی و سعات همگانی  
5 شریعت  
6 ولایت  
الف. توجه اسلام به ویژگی‌ها و صفات حاکم  
ب. توجه اسلام به حقوق متقابل مردم ـ رهبر  
7 آخرت  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله درآمدی بر مفاهیم مرتبط با نظریه اسلامی امنیت با word

آقا بخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374

ابن شعبه الحرانی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، مؤسسه النشر الاسلامی‌لجماعه المدرسین، 1363؛

افتخاری، اصغر، ‌مرز‌های گفتمانی نظریه اسلامی‌ امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، ش 25، پاییز 1383، ص425-451

الترکی، عبدالله بن عبدالحسن،الامن فی الاسلام، المملکه السعودیه، وزاره الشؤون الاسلامیه و الاوقاف، بی تا؛

الکراچکی، معدن الجواهر و ریاضه الخواطر،قم، مهر استوار، 1394 (ه ق)؛

اللیثی الواسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، بی‌جا، مؤسسه النشر الاسلامی، 1405 (ه ق)؛

بوزان، باری، مردم دولت‌ها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران انتشارات مطالعات راهبردی، 1378؛

حکیمی، سید میر اکبر، پایان نامه کاشناسی ارشد: امنیت در نظام اسلامی، قم، مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، ‌1384؛

خلیلی، رضا، تحول تاریخی،گفتمانی مفهوم امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی، ش 23، بهار1383، ص 7-29

سید رضی، نهج البلاغه، مترجم: دشتی،‌محمد، قم،‌ دفتر نشر الهادی، 1379 ؛

صدوق، الف) الخصال، قم، جماعه المدرسین للحوزه العلمیه، بی تا

صدوق، ب) کمال الدین و تمام النعمه، بی‌جا، مؤسسه النشر الاسلامی، 1405 (ه ق)؛

طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تعلیق: الخرسان، سید محمد باقر، نجف، دارالنعمان،1386(ه ج)

عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، ابن سینا، 1361؛

عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، تهران، امیرکبیر، 1373؛

کلینی، الکافی، بی جا، دارالکتب الاسلامیه، 1365

نویدنیا، منیژه، درآمدی بر امنیت اجتماعی، فصلنامه مطالعات راهبردی،بهار 1382، ش19؛

مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 7 و 24 و45 و 65 و 70، لبنان، بیروت، الوفاء،1403؛

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1353 ـ 1366

چکیده

«امنیت» از جمله موضوعاتی است که به اقتضای واقعیت‌های عینی و نظری جهان مدرن، تعاریف و ابعاد جدیدی پیدا کرده است. طرح گسترده ابعاد نظری و مفهومی امنیت، در چند دهه اخیر در محافل علمی از یک سو، و استقرار حاکمیت دینی در ایران از سوی دیگر، که از لوازم آن توجه به ابعاد نظری، دینی و عملی امنیت است، پرداختن به این بحث را از منظر دینی ضروری می‌سازد. این مقاله، تلاش می‌کند به کمک روش نقلی و عقلی و تاحدی ناظر به برخی واقعیت‌های عینی امنیت، برخی مفاهیم دینی مرتبط با مقوله امنیت را تبیین کند. به همین منظور، نوع نگاه اسلام به ایمان، انسان، دنیا و آخرت و همچنین سازوکارهایی که در چارچوب شریعت ولایت برای زندگی عرضه می‌کند و سازنده فهم و راهکارهای معینی در مقوله امنیت است، مورد بحث قرار گرفته است

کلیدواژه‌ها: امنیت،‌ ایمان، انسان، دنیا، شریعت، ولایت، آخرت

 

مقدمه

آیا صنعتی که امروزه بشر در اختیار دارد، از گذشته پیشرفته‌تر است؟ آیا انسان‌ها نسبت به گذشته، از وضع اقتصادی بهتری برخوردارند؟ آیا وسایل ارتباطی در مقایسه با قرن پیش، رشد بیشتری داشته است؟ شاید پاسخ مثبت به این دست سؤالات، بدیهی به نظر آید. اما در پاسخ به اینکه آیا بشر امروز از امنیت بیشتری برخوردار است؟ می‌توان گفت: احتمالاً به آسانی پاسخ به سؤالات پیشین نخواهد بود. انرژی هسته‌ای در کنار مزایایش، جهان را مملو از سلاح‌های هسته‌ای ساخته‌ است. هر لحظه ممکن است با فشردن چند دکمه، هیچ اثری از موجودی زنده بر کره خاکی باقی نماند! آلودگی محیط زیست، زندگی بشر را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. سرعت تغییر و تحولات در عرصه‌های گوناگون، با وجود مزایایی که برای بشر دارد، زندگی بهنجار، باثبات و همراه با آرامش را از انسان سلب کرده است. شبکه ارتباطی جهانی، اگرچه می‌تواند ما را به همه جای دنیا ‌ببرد و از بسیاری امور مطلع سازد و خدمات بسیاری را به ما ارائه دهد؛ اما با آن می‌توانند ما را کنترل کرده و امنیت ما را سلب کنند و یا با ایجاد یک اختلال در شبکه، ممکن است امنیت اقتصادی میلیون‌ها انسان به خطر افتد و یا پرواز صدها هواپیما با مشکل مواجه شود. علاوه بر این، صدها مثال دیگر می‌توان زد که به نوعی امنیت روانی، فردی، اجتماعی، ملی و بین‌المللی افراد را تهدید می‌کند. البته بسیاری از اینها، ناشی از رشد علمی، صنعتی و; بشر بوده‌ است

«امنیت» با وجود آنکه یک مقوله انسانی است و همواره امنیت از جمله مسائل مهم بشر بوده است، اما در جهان امروز به دلیل برخی پیشرفت‌های مادی و برخی تحولات به‌وجود آمده در باورها، گرایش‌ها و رفتارهای انسانی، امنیت، اهمیت و پیچیدگی بیشتری یافته است. از این رو، با توجه به طرح جدی‌تر این مقوله در محافل علمی و اهمیت فزون‌تر آن در جهان امروز، که البته جوامع اسلامی و جهان اسلام نیز از آن مستثنی نیستند، گام نهادن در مسیر ارائه نظریه دینی امنیت، از طریق مشخص ساختن مفاهیم دینی مرتبط با امنیت و بیان ارتباط میان آنها و در نهایت، مشخص ساختن ارتباط آنها با زندگی واقعی بشر، از جمله ضرورت‌های کار علمی است که باید بدان پرداخت. ازاین‌رو، این مقاله به بیان برخی مفاهیم مهم اسلامی مرتبط با مقوله امنیت می‌پردازد و تلاش‌ می‌کند افق‌هایی از مسئله را حتی‌المقدور روشن سازد. اما پیش از هر چیز، به اجمال توضیحاتی در خصوص مفهوم «امنیت» ارائه می‌گردد

تعریف امنیت

«امنیت»، به معنای تضمین ایمنی و مصونیت از تعرض، تصرف اجباری و بدون رضایت و دور ماندن از مخاطرات و تعدیات به حقوق و آزادی‌های مشروع می‌باشد.1 فرهنگ عمید آن را در امان بودن، ایمن و بی‌ترسی و «امن» را بی‌ترسی، اطمینان، آسایش و آرامش قلب معنا می‌کند

اگر «امنیت» به معنای مصونیت از تعرض و تصرف عدوانی تعریف کنیم، به طوری که افراد بتوانند از حقوق طبیعی خود، بدون هراس و مانعی خارجی استفاده کنند، در این صورت امنیت از طبیعت حقوق بشر ناشی می‌شود. در واقع، لازمه حقوق و آزادی‌‌های مشروع، مصونیت آنها از تعرض و دور ماندن آنها از مخاطرات و تعدیّات است

مولار امنیت را در سه سطح انسانی، ‌اجتماعی و ملی مطرح می‌کند و در هر سطح، در پی ارائه پاسخ به این دو سؤال اساسی که الف. امنیت برای چه کسی است؟ ب. چه چیزی مورد تهدید است؟ طبیعی است که پاسخ به هر یک از این دو سؤال، در هر یک از سطوح مذکور متفاوت خواهد بود

در پاسخ به این پرسش که امنیت برای چه کسی است، باید گفت: این نوع امنیت برای فرد مطرح است و در پاسخ به اینکه چه چیزی تهدید می‌شود، باید گفت بقا و حیات انسان در معرض تهدید است. این امنیت، «امنیت انسانی» خواهد بود

در «امنیت اجتماعی»، امنیت برای گروه‌های اجتماعی مورد نظر است؛ گروه‌هایی که به جهت اشتراک اعضای آن در اندیشه، احساس و أعمال، کلیت یکپارچه‌ای را تشکیل می‌دهند که از آن به عنوان «هویت» یاد می‌شود. اگر جامعه‌ای هویت خود را از دست بدهد، دیگر قادر نخواهد بود به‌طور مستقل به حیات خود ادامه دهد. در اینجا، هویت تهدید می‌شود

اما در «امنیت ملی»، امنیت برای دولت مطرح است و حاکمیت و قلمرو دولت مورد تهدید قرار می‌گیرد. معنای روشن امنیت ملی، حفظ مردم یک کشور و سرزمین در مقابل حمله فیزیکی است. در معنای وسیع‌‌تر، بر حفظ منافع حیاتی، سیاسی، اقتصادی و فقدان تهدید نسبت به ارزش‌های اساسی و حیاتی یک دولت اطلاق می‌شود

در تعریفی دیگر، امنیت اجتماعی به قابلیت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، مذهب، هویت و عرف ملی با شرایط قابل قبولی از تحول معرفی شده است

والتر لیمپن درباره امنیت ملی می‌گوید: «هر ملتی تا جایی دارای امنیت است که در صورت عدم توسل به جنگ، مجبور به رها نمودن ارزش‌های محوری خود نباشد و چنانکه در معرض چالش قرار گیرد، بتواند با پیروزی در جنگ آنها را حفظ کند».6 در امنیت ملی، دولت نقش محوری دارد، اما دولت، که قدرت مشروع خود را با هدف اعمال امنیت به دست می‌آورد، به دلیل یافتن هویتی مستقل از جامعه و تبدیل شدن برخی امور به منافع دولت در قبال منافع ملت، در سطح جامعه به رقیب مردم و در نتیجه، به ناقض امنیت مردم تبدیل می‌شود

مردم دولت‌ها را به این دلیل می‌پذیرند، چون حافظ امنیت آنها است، اما همراه با افزایش قدرت دولت، خود دولت به منبع تهدید علیه فرد تبدیل می‌شود. البته مردم تهدیدات حاصل از بی‌دولتی را کمتر از تهدیدات ناشی از خود دولت می‌دانند.7 اما در سطح بین‌الملل اتفاق دیگری رخ می‌دهد «تلا‌ش دولت‌ها برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های امنیتی خویش، صرف نظر از قصد و نیت آنها‌،‌ منجر به بی‌ثباتی دیگران می‌شود؛ زیرا هریک از آنها اقدامات خود را تدابیر دفاعی تلقی کرده و کارهای دیگران را بالقوه تهدیدآمیز می‌دانند»8 جان هرتز، این وضعیت تناقض‌آمیز را «معمای امنیتی» می‌خواند. در بحث از امنیت در اسلام، به نقش دولت در امنیت توجه خواهیم کرد

تقسیم‌بندی‌های امنیت

امنیت مثل هوا است؛ به چشم نمی‌آید؛ ولی لازم است همه‌جا باشد. امنیت لازمه بقای انسانی است؛ اگر نباشد، انسان زنده نمی‌ماند. امنیت در زندگی نقشی بسیار برجسته‌ دارد؛ زیرا وجود آن، نه فقط برای اصل زندگی، بلکه برای نحوه زندگی هم مهم است. ممکن است کسی امنیت جانی شما را به خطر نیندازد، ولی امنیت منزلتی، دینی، سیاسی و; شما را با خطر مواجه سازد. مقوله امنیت قابلیت طرح در عرصه‌های گوناگون را داراست؛ در هر عرصه‌ای که انسان وارد می‌شود، امنیت هم به نوعی حاضر است و معنا می‌یابد. بر همین اساس، در هر عرصه‌ای از جامعه، می‌توان به بررسی امنیت پرداخت؛ امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و;

در یک تقسیم‌بندی دیگر می‌توان امنیت را در سطوح گوناگون دنبال کرد. همچون سطوح فردی، اجتماعی، ملی، بین‌المللی و جهانی

گاهی به امنیت، به گونه‌ای دیگر هم می‌توان نگریست: یک نگاه ما، به احساس و فهم درونی است که فرد از امنیت خود دارد؛ صرف نظر از اینکه عوامل خارجی مؤثر بر امنیت، در چه سطح و میزانی قرار دارد. این نوع امنیت را، امنیت ذهنی و روانی می‌گویند. اما گاهی به سراغ آن دسته از عوامل خارجی می‌رویم که امنیت‌ساز یا امنیت‌‌سوز هستند. در این صورت، به امنیت عینی پرداخته‌ایم. در کنار تقسیم امنیت به ذهنی و عینی، می‌توان آن را به امنیت مادی و معنوی هم تقسیم نمود. این دو دسته‌بندی اخیر، تفاوت‌هایی با هم دارند. برای مثال، در امنیت روانی، به صرف یک احساس حتی ‌اگر توهم هم باشد، توجه می‌‌شود. اما امنیت معنوی، جزئی از امنیت عینی محسوب می‌شود. اگر گستره حیات انسان را به زندگی در دنیا خلاصه نکنیم، بحث از امنیت انسان در جهان دیگر هم مطرح می‌شود. در نتیجه، در یک تقسیم دیگر، باید امنیت را به دنیوی و اخروی تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی در نگاه دینی قابل فهم و پیگیری خواهد بود

تحولات تاریخی مفهوم امنیت

در یک تقسم‌بندی، بشر از آغاز تاریخ تاکنون، با توجه به نوع زندگی و دغدغه‌هایش، با چهار نوع امنیت مواجه بوده است

الف. جامعه بدوی، با حاکمیت گفتمان سنتی: در این دوران، امنیت به معنای حفظ بقا و موجودیت و منشأ تهدید آن، در این دوره طبیعت است

ب. جامعه شبانی و کشاورزی، با حاکمیت گفتمان کلاسیک: در این دوران با اهمیت یافتن سرزمین، ‌شکل‌گیری مقدمات به وجود آمدن حکومت‌ها، تعریف امنیت به فقدان تهدید، و حفظ موجودیت، به عنوان هدف امنیت تبدیل شد. در این دوره، منشأ اصلی تهدید جنگ بود

ج. جامعه ملی با حاکمیت گفتمان مدرن: با تضعیف نظام فئودالی و به وجود آمدن شهرهای جدید، دولت‌های مدرن شکل می‌گیرند. امنیت در این دولت‌ها، به معنای کسب قدرت و توانایی تعریف می‌‌شود و فقدان تهدید زمانی معنی‌دار می‌شود که قدرت وجود داشته باشد. این قدرت، که ناشی از حاکمیت دولت و حق استفاده انحصاری از زور است، از یک سو به توانمندی داخلی و از سوی دیگر، به توانمندی بین‌المللی دولت مدرن اشاره دارد. منشأ اصلی تهدید در این دوران همان قدرت‌طلبی دولت‌ها است

د. جامعه جهانی با حاکمیت گفتمان فرامدرن: این دوره، با کاهش اهمیت حاکمیت ملی و افزایش وابستگی متقابل بین‌المللی و افزایش کشمکش‌های پراکنده و بدون نظم همراه است. در این دوره، امنیت به «همکاری و همگرایی بین‌المللی» (انترناسیونالیست‌ها) و «همکاری جهانی بر اساس آرمان‌های مشترک بشری» (ایده‌آلیست‌ها) تعریف می‌شود. با قدرت گرفتن دولت‌ها، که برای ایجاد امنیت آمده بودند، نزاع و کشمکش‌ها در صحنه بین‌الملل به وجود آمد. عده‌ای برای مقابله با آن، طرح نهادهای بین‌المللی را با محوریت دولت‌ها مطرح کردند، گروهی دیگر (ایده‌آلیست‌ها)، مشکل را در خود دولت می‌دیدند و می‌گفتند باید در مرزهای مصنوعی و حاکمیت در چارچوب مرزهای ملی تجدید نظر کرد. در این حالت، مرکز ثقل از دولت به انسان و از ملی به جهانی تغییر کرد. اگر دولت، عامل ناامنی است، اما توجه به فرد نیز خود باعث هرج و مرج می‌گردد

امنیت در اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق مراحل تحول محتوا و انگیزه‌های دعا در کودکان و نوجوانان با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق مراحل تحول محتوا و انگیزه‌های دعا در کودکان و نوجوانان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق مراحل تحول محتوا و انگیزه‌های دعا در کودکان و نوجوانان با word

چکیده  
مقدمه  
مفهوم، محتوا و انگیزه دعا از دیدگاه اسلام  
انگیزه‌های دعا  
درخواست‌های مادّی و دنیایی  
در خواست‌های معنوی  
تحوّل محتوا و انگیزه دعا از دیدگاه روان‌شناسان  
روش پژوهش  
نمره‌گزاری و اعتباریابی مصاحبه  
روش تحلیل داده‌ها  
الف) روش کمی  
الف) روش کیفی  
یافته‌ها  
الف) تحلیل کمی  
تعیین مراحل انگیزه دعا بر اساس میانگین نمره‌ها  
تعیین مراحل انگیزه دعا بر اساس فراوانی نمره‌ها  
رابطه نوع آموزش با تحوّل محتوا و انگیزه دعا  
ب) تحلیل کیفی  
مرحله‌بندی پیشنهادی در این پژوهش  
بحث و نتیجه‌گیری  
پیشنهادهای پژوهشی  
پیشنهادهای کاربردی  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق مراحل تحول محتوا و انگیزه‌های دعا در کودکان و نوجوانان با word

قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم: دارالقرآن الکریم، 1378

نهج البلاغه، مترجم: سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1373

ابن‌منظور، جمال‌الدین محمد، لسان العرب، بیروت، دارالحیاه، ج 14، ص 258

چاری، حسین، نصیرزاده، راضیه، «تفاوت‌های جنس و سن و وضعیت اقتصادی – اجتماعی در باورهای مذهبی کودکان»، فصلنامه روان‌شناسان ایرانی، ش 13، ص 68-52

حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، بیروت، درالاحیاء التراث العربی، بی‌تا

حسن‌زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، قم، تشیع، 1373

صافی گلپایگانی، لطف‌الله، نیایش در عرفات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1371

طباطبایی، محمدحسین، المیزان، مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 1، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، 1374

قرشی، علی‌اکبر، قاموس القرآن، تهران، دارالکتاب الاسلامی، 1361

مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403

مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، تهران، امیر کبیر، 1376

مطهری، مرتضی، طهارت روح، تهران، ستاد اقامه نماز جمعه، 1381

نهاد رهبری، همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، قم: نشر معارف، 1382

نیک‌زاده، الیاس، سر مرتبط، مشهد، انتشارات رستگار،

EL kind, D., Studies in Cognitive Development, Essays in Honor of Piaget, New York: Oxford,

Goldman, R. G., Religious Thinking from Childhood to Adolescence, London: Rutledge and Kegan Paul,

_____, “Religious Thinking from Childhood to Adolescence”, American Journal of Sociology, v 50, 1964, p 112-

Long, D. et al., “The Childs Conception of Prayer”, Journal for the Scientific Study of Religion, v 6, 1967, p 101-

Piaget, J., The Child’s conception of the World, London, Rutledge,

Tamminen, K , Religious Ddevelopment in Cchildhood and Youth: An Empirical Sstudy, Helsinki, SuomalainenTiedeakatemia,

Tatala M., “Development of Prayer in Adolescence and Youth”, Journal of Psychology and Counseling, v 1(7), 2009, p 113-

Woolley, J. D., Phelps, K. E., “The development of children’s beliefs about prayer”, Journal of Cognition and Culture, v 1, 2001, p 139-

چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی تحوّل محتوا و انگیزه دعا در کودکان و نوجوانان ایرانی، با رویکرد تحول شناختی و با روش مقطعی انجام شده است. 157 دانش‌آموز دختر و پسر 6 تا 17 ساله شهر قم به صورت خوشه‌ای انتخاب شده‌اند. داده‌های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه‌ساخت‌یافته گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره‌گذاری شده است. پس از محاسبه ضرایب اعتبار درجه‌بندی داوران از طریق روش همبستگی درون طبقه‌ای و بررسی روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی، داده‌ها با روش تحلیل واریانس یک و چند راهه و تحلیل فراوانی بررسی شده است. نتایج نشان می‌دهد که با افزایش سن، سطح محتوا و انگیزه دعا نیز افزایش و دگرگونی می‌یابد. و نیز روند تحول محتوا و انگیزه دعا در کودکان دارای مراحل ذیل است: دعاهای فردی مادی سطح پایین، دعاهای مادی-اجتماعی محدود و اخلاقی-معنوی فردی، دعاهای اجتماعی گسترده برخاسته از اعتقاد به خداوند، دعاهای کمال‌جویانه دنیوی و روانی و دعاهای کمال­جویانه معنوی و اخروی.

کلیدواژه‌ها: تحول، مرحله، دعا، انگیزه دعا، کودکی و نوجوانی

 

مقدمه

تمایلات مذهبی یکی از جنبه‌های مهم زندگی معنوی انسان‌ها از گذشته‌های دور تا کنون بوده است. ارتباط با خداوند، به ویژه در قالب دعا نیز یکی از مهم‌ترین نیازها و از جمله عوامل رشد و تکامل انسان تلقی می‌شود،1 از این‌رو، دانشمندان در حوزه‌های گوناگون، به‌ویژه روان‌شناسی به موضوع دعا توجه کرده و آن را از جنبه‌های مختلفی، مانند ارتباط با سلامت تن و روان، ایجاد آرامش در افراد و نیز چگونگی و روند تحوّل فهم آن، مطالعه و بررسی کرده‌اند.2یکی از زمینه‌های پژوهش در حوزه دعا، روند تحول محتوا و انگیزه آن در کودکان و نوجوانان بوده است

پ‍‍ژوهشگرانی، همچون گلدمن،3 لانگ و همکاران،4 وولی5 و چاری و نصیرزاده6 بخشی از پژوهش خود را به انگیزه دعا اختصاص داده و با استفاده از روش‌های بالینی و مصاحبه، دریافته‌اند که فهم کودکان و نوجوانان از دعا، به موازات تحوّل شناختی آنها، از الگوی مرحله‌ای‌ پیاژه پیروی می‌کند

از سوی دیگر، با آنکه در بسیاری از پژوهش‌ها بر ماهیت تحوّلی مفاهیم دینی و درک کودکان و نوجوانان تأکید شده است، پژوهشگرانی مانند وولی و فلپس معتقدند که عوامل و پدیده‌های مرتبط با فرهنگ، خرده فرهنگ‌ها و نیز آموزش، با تحوّل فهم دعا ارتباط دارد، به گونه‌ای که تحوّل مفهوم دعا در کودکان خانواده‌های مذهبی، سریع‌تر و عمیق‌تر است. 7 بر این اساس، هر چه آموزش‌های دینی، شفافیت بیشتر و ابهام کمتری داشته باشند، مفاهیم و هویت دینی نیز استحکام و انسجام بیشتری دارند

بی‌تردید، شرایط و آموزه‌‌های دینی اسلام تا حد زیادی با سایر ادیان از لحاظ محتوا و شکل متفاوت است و این تفاوت می‌تواند به تبیینی متفاوت از مراحل تحوّل محتوا و انگیزه دعا و سایر مفاهیم دینی و نیز گستره سنی هر مرحله منجر شود

وابستگی تحوّل مفاهیم دینی، به‌ویژه فهم دعا به ویژگی‌ها و ساختارهای فرهنگی و دینی، مبتنی بودن یافته‌های مربوط به تحوّل مفاهیم مذهبی و دعا در کودکان و نوجوانان بر پژوهش‌های انجام شده در جوامع غربی و سکولار، متأثر بودن آنها از مفاهیم مسیحیت و سرانجام نیاز به توجّه به خصوصیات آموزه­های دینی و نوع آموزش­هایی که در جامعه اسلامی وجود دارد، این مسئله اساسی را ایجاد می‌کند که تحوّل فهم دعا در کودکان مسلمان ایران به عنوان یک فرهنگ متمایز از نظر نوع باورهای دینی، چه مراحلی دارد. به سخن دیگر، مسئله این پژوهش، کشف مراحل تحوّل فهم کودکان و نوجوانان مسلمان ایرانی از دعا و نیز مقایسه آن با مراحل فهم دعا در سایر فرهنگ‌ها و ادیان با تأکید بر آموزه­های اسلامی است

از سوی دیگر، به نظر بعضی از نویسندگان آموزش مفاهیم دینی، قرار گرفتن کودکان و نوجوانان در معرض فرهنگ دینی یا شیوه‌های تربیتی مبتنی بر آنها می‌تواند بر فهم کودکان و نوجوانان از این مفاهیم سرعت ببخشد و آن را عمیق‌تر سازد.8 به هر حال، در پژوهش حاضر تلاش می‌شود تا به منظور بررسی و تأیید رابطه بین آموزش و محیط آموزشی از یک سو، و محتوا و انگیزه دعا از سوی دیگر، و روشن شدن تفاوت­ها یا شباهت­های احتمالی میان گروه‌های مختلف، به مقایسه فرایند تحوّل در مدارس عمومی (که آموزش در آنها به صورت معمولی انجام می­شود) با مدارسی که به تربیت دینی دانش‌آموزان خود اهتمام بیشتری می‌ورزند، پرداخته شود

 

مفهوم، محتوا و انگیزه دعا از دیدگاه اسلام

دعا از ریشه «دَعَوَ» به معنای خواندن، دعوت کردن، عرض حاجت و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است.9 ابن‌منظور برای واژه دعا معانی و مصادیق ذیل را آورده است: «دعا به معنای استغاثه، عبادت، خواندن خداوند (ثناء و حمد الهی، طلب کردن رحمت و مغفرت و درخواست لذّات مادّی دنیوی) و رغبت به سوی خداوند است

در تبیین حقیقت دعا در المیزان چنین آمده است: «دعا آن است که از قلب برخیزد و زبان فطرت، آن را طلب کند، نه اینکه زبان هر طور خواست حرکت کند».11 بنابراین، گرچه دعا در ظاهر درخواست رفع نیازهای مادّی و معنوی است، ولی در واقع، اعتراف به بندگی، فقر و عجز انسان در برابر خداوند است. دعا باید با خواست جدّی قلبی همراه باشد، از این‌رو، است که دعا «مخ» تمام عبادات است و اظهار بندگی در برابر مالکیت مطلق الاهی است

با توجّه به مطالبی که گفته شد، منظور از دعا در این نوشتار، این است

«ارتباطی آگاهانه و خاضعانه با خداوند که با نوعی از تمجید یا سپاس و یا درخواست (نیازی مادّی فردی و اجتماعی تا نیازی معنوی و فطری) ‌همراه است، چه با زبان سر و چه با زبان دل»

انگیزه‌های دعا

نوع درخواست یا محتوای دعا از مهم‌ترین عوامل ایجاد انگیزه در دعا کننده است که می­تواند به دو دسته تقسیم شود: درخواست برای کارهای دنیایی و این جهانی و درخواست برای کارهای معنوی و آن جهانی

درخواست‌های مادّی و دنیایی

دعاهای مادّی خود، مراحلی دارند که با تحوّل شناختی و عاطفی افراد متحوّل می­شوند

و می‌توان آنها را به صورت دعا از امور مادّی کوچک برای خود تا در خواست­های مادّی مهم برای آشنایان و همه مردم دسته‌بندی کرد. دعاهای مادّی و دنیایی از این جهت مطلوب هستند که نشان‌دهنده احساس ضعف بنده و احتیاج او به ارتباط با قادر متعال و مدد گرفتن از اوست که موجب امیدواری به موفقیّت و پیشرفت و در عین حال، جلب عنایات الاهی می‌شود، چون مفهوم آن، اعتراف به عجز و ناتوانی بنده به درگاه خداوند متعال است

در خواست‌های معنوی

در قرآن کریم نزدیک به 110 مرتبه واژه «رَبَّنا» در قالب دعا به کار رفته است که بخش عمده آن، در خواست­های معنوی است، مانند درخواست رهبران صالح،13 برپاداری نماز،14 عدم تمایل به باطل پس از هدایت،15 پذیرفته شدن عمل،16 علم،17 ایستادگی در راه حق،18 سعه صدر،19 و مضامین دیگر. نمونه‌های دیگر دعاهای معنوی عبارت است از: درخواست کمال نفس، تعالی روح، امور معنوی، حصول معرفت، تقرّب به درگاه الاهی، تکامل در عبودیّت و حُسن ارتباط با خدا و چیزهایی که هرچه انسان در آنها ترقی و رشد داشته باشد، ارزش انسانی او افزوده می‏شود و وجهه خدایی و رحمانی او را قوت می‏دهد و به حقیقت انسانیّت نزدیک­تر می­سازد. 20 این ادعیه نیز بسیار مطلوبند و انسان ساز، اما وقتی با دید برتر به دعا نگاه شود، روشن می­شود که بنده در مقام دعا و با حال اخلاص، نباید از خدا چیزی را غیر از خدا درخواست کند. ذات اقدس «الله» امور مادّی و معنوی بندگان را تأمین می‌کند و خود، بنده صالحش را از جهنم می‏رهاند و به بهشت می‏رساند؛ اما شایسته بنده نیست که از خدا چیزی غیر از او را طلب کند

پس دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که بنده از خداوند چیزی بخواهد؛ گاه دعا، یعنی از خدا، خود او را خواستن، و این والاترین و با شکوه‏ترین مرتبه دعاست که بیش از هر جا و در عالی‏ترین شکل خود، در نیایش‏های رسیده از معصومان(ع) یافت می‏شود، چنان که امام سجاد† می­فرمایند: «خدایا، من از تو عشق تو را خواهانم و عشق به دوستدارانت را و اینکه در پی کاری ‏روم که مرا به عشق تو پیوند دهد».21 در این معنا انگیزه دعا انقطاع بنده است به پیشگاه پروردگار از سوای او، و زاری و فروتنی که بزرگ ستایش است. کمال انسان در این است که در مقابل خدا ذوب شود و استقلالی برای خود نبیند و خود را وابسته به او بداند. هر چقدر این نیازمندی و تذلل در پیشگاه حق بیشتر باشد به او نزدیکتر است

تحوّل محتوا و انگیزه دعا از دیدگاه روان‌شناسان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام با word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام با word

چـکیده    
مقدمه    
سه دیدگاه در باب نمازهاى یومیّه    
مستندات دیدگاه نخست    
مستندات دیدگاه دوم    
مستندات دیدگاه سوم    
آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام با word

1 آلوسى، محمود، روح المعانى، تهران، جهان، [بى تا]

2 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مطبعه الحیدریه، نجف، 1376ق

3 ابن طاووس، فلاح السائل، [بى جا، بى نا، بى تا]

4 ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1408ق

5 ابن هشام، السیره النبویه، [بى جا] مکتبه محمد على صبیح و اولاده، 1383ق

6 احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، مؤسسه نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام)، [بى تا]

7 احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، [بى تا]

8 اندلسى، ابن حزم، المحلى با الآثار، بیروت، دارالفکر، [بى تا]

9 انصارى قرطبى، محمد، الجامع لأحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق

10 بخارى، محمد، صحیح البخارى، بیروت، دارالفکر، 1401ق

11 برقى، احمد، المحاسن، [بى جا]، دارالکتب الاسلامیه، [بى تا]

12 تمیمى مغربى، قاضى نعمان، دعائم الاسلام، [بى جا]، دارالمعارف، 1383ق

13 حسینى استرآبادى، على، تأویل الآیات الظاهره فى فضائل العتره الطاهره، قم، تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدى علیه السلام، 1407ق

14 خویى، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، چاپ پنجم: [بى جا، بى نا]، 1413ق

15 رازى، فخر الدین محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)

16 راوندى، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى، [بى تا]

17 سید ابن طاووس حسنى، على، سعد السعود، چاپ اول: نجف، مطبعه الحیدریه، 1369 ق

18 سیوطى، عبدالرحمان، الدر المنثور، چاپ اول:[بى جا]، دارالمعرفه، 1365 ق

19 صدوق، محمد، الأمالى، چاپ اول: قم، مؤسسه البعثه، 1417 ق

20 صدوق، محمد، التوحید، قم، جماعه، المدرسین، [بى تا]

21 صدوق، محمد، علل الشرائع، نجف، مکتبه الحیدریه، 1386 ق

22 صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق

23 طباطبایى، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، [بى تا]

24 طبرسى، فضل، إعلام الورى بأعلام الهدى، چاپ اول: قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1417 ق

25 طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، بیروت، دارالفکر، 1415 ق

26 طبرى، احمد بن عبداللّه، ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى، [بى جا]، مکتبه القدسى، 1356 ق

27 طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، [بى تا]

28 عسقلانى، احمدبن حجر، الإصابه فى تمییز الصحابه، بیروت دارالکتب العلمیه، 1415ق

29 عسقلانى، احمدبن حجر، فتح البارى، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه، [بى تا]

30 علم الهدى (شریف مرتضى)، على، تنزیه الانبیاء، نجف، مطبعه الحیدریه، 1352ق

31 عیاش سلمى سمرقندى، محمد، تفسیر العیاشى، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، [بى تا]

32 قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، چاپ سوم: قم، دارالکتاب، 1404ق

33 کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، چاپ سوم:[بى جا]، دارالکتب الاسلامیه، تحقیق على اکبر غفارى، 1388ق

34 عسقلانى، احمد بن حجر، لسان المیزان، بیروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، 1390ق

35 مامقانى، عبداللّه، تنقیح المقال فى علم الرجال، [بى نا، بى جا، بى تا]

36 مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق

37 مجلسى، محمدباقر، مرآه العقول فى شرح اخبارآل الرسول، چاپ اول: تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1411 ق

38 مرتضى عاملى، سید جعفر، الصحیح من سیره النبى الاعظم، بیروت، دارالهادى، 1415ق

39 مفید، محمد، الإرشاد فى معرفه حجج اللّه على العباد، [بى جا]، دار المفید، [بى تا]

40 نسائى، احمد، چاپ اول: بیروت، سنن النسائى، دارالفکر، 1348ق

41 هیثمى، نور الدین، مجمع الزوائد و منبع الفواید، دارالکتب العلمیه، 1408ق

42 یوسفى غروى، محمد هادى، موسوعه التاریخ الاسلامى، چاپ اول: قم، مجمع الفکر الاسلامى، 1417 ق

چـکیده

در منابع اسلامى گزارش هاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دانند و در برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آمده است. هم چنین از بعضى آیه هایى که در اوایل بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده، نمازگزاردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مى شود. پژوهش حاضر با نگاهى قرآنى و تاریخى به مسئله، بر آن است که اگر چه پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از واقعه معراج نیز نماز ـ واجب یا مستحب ـ مى گزارده اند; اما وجوب نمازهاى یومیّه، هم زمان با معراج بوده است

واژگان کلیدى: نماز، تاریخ تشریع نماز، نماز یومیّه، نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله)،معراج ونماز در شب معراج.

مقدمه

نماز، سرآمد عبادت هایى است که بر انبیا و اولیا از آدم ابوالبشر(علیه السلام) تا خاتم انبیا حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله)و عموم بندگان خداى تعالى در هر دوره اى از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون نماز پیامبران و امت هاى پیشین اطلاعى نداریم، اما بر اساس آیات قرآن، عبادتى به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش مى کرده اند.2 در شریعت اسلامى نیز نماز از وظایف روزمرّه هر مسلمان شمرده شده که اهمیت آن بى نیاز از توضیح است

اما نمازهاى یومیّه در اسلام از چه تاریخى و در چه زمانى آغاز شد؟ آیا مى توان تاریخ تشریع نمازهاى واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار مى کرد، چگونه بوده است؟

از آن جا که در برخى آیات مکىِ قرآن نکته هایى در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات معصومان و گزارش هاى تاریخى نیز بدان اشارت رفته است، نگاهى قرآنى ـ تاریخى مى تواند در روشن شدن پاسخ برخى از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامى نیز مرتبط است و به همین دلیل برخى از متکلمان مسلمان به آن اشارتى کرده اند، ولى پژوهش حاضر نگاهى کلامى به مسئله ندارد و فقط بر محور آیات و روایات و گزارش هاى تاریخى به بررسى موضوع مى پردازد

سه دیدگاه در باب نمازهاى یومیّه

در منابع روایى و تاریخى مسلمانان گزارش هاى متعددى در باب اولین نماز یومیّه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و کمیت و کیفیت آن مطرح شده است. این گزارش ها با یکدیگر همسو نیست و نیازمند بحث و بررسى است. در یک نگاه، مى توان گفت سه دیدگاه در این منابع مطرح شده است

1 نخستین بار نمازهاى یومیّه در سفر معراج واجب شد;

2 نماز ظهر روز پس از باز آمدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سفر معراج، نخستین نماز بوده است;

3 پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز بعثت، نمازهایى (واجب یا مستحب) مى خواند، اما نمازهاى پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامى واجب شد

دو دیدگاه نخست، در واقع یکى بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج مى داند، جز آن که یکى اولین نماز را نماز در شب معراج مى داند و دیگرى نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکى، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهى باز مى گوید، در حالى که روایات دیگر به نمازهاى وى پیش از عروج به پیشگاه الهى، در بیت المقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمان هاى مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره کرده اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:15 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسى کاربردهای لقب «امیرالمومنین» در بستر تاریخ اسلام با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسى کاربردهای لقب «امیرالمومنین» در بستر تاریخ اسلام با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسى کاربردهای لقب «امیرالمومنین» در بستر تاریخ اسلام با word

چکیده    
مقدمه    
الف) بررسى واژگانى    
ب) نخستین کاربرد    
1 کاربرد درباره على بن ابى‏طالب علیه‏السلام    
بُعد تاریخى    
2 کاربرد درباره عمر بن خطاب    
ج) گسترش کاربرد    
1 دوران سه خلیفه: عمر، عثمان و على علیه‏السلام    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسى کاربردهای لقب «امیرالمومنین» در بستر تاریخ اسلام با word

1 ابن ابى‏الحدید، شرح نهج‏البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم: [بى‏جا]، دار احیاء الکتب العربیه، 1387ق / 1967م

2 ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن على، اسدالغابه فى معرفه الصحابه، بیروت، دارالفکر، 1409 ق / 1989 م

3 ابن خلدون، عبدالرحمن، العِبَر: تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتى، تهران، چاپ اول موسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1363

4 ، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمدپروین گنابادى، چاپ هفتم: تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1369

5 ابن طاووس (سید)، على بن موسى حسینى، الیقین باختصاص مولانا على علیه‏السلام باِمره المونین ـ التحصین لأسرار مازاد من اخبار کتاب الیقین، تحقیق انصارى، چاپ اول: قم، موسه دارالکتاب (الجزائرى)، 1413 ق

6 ابن طقطقى، محمد بن على بن طباطبا، تاریخ فخرى در آداب ملک‏دارى و دولت‏هاى اسلامى، ترجمه محمدوحید گلپایگانى، چاپ دوم: تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360

7 ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق على شیرى، [بى‏جا]، دارالفکر، 1415ق

8 ابن عقده کوفى، فضائل امیرالمونین علیه‏السلام، گردآورى عبدالرزاق محمد حسین حرزالدین، قم، انتشارات دلیل، 1379 / 1421 ق

9 ابن منظور، محمد بن مکرّم، لسان العرب، تصحیح امین‏محمد عبدالوهاب و محمدصادق عبیدى، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى و موسه التاریخ العربى، 1416 ق / 1995 م

10 ، مختصر تاریخ دمشق لاِبن عساکر، تحقیق مأمون الصاغرجى، چاپ اول: دمشق، دارالفکر، 1409 ق / 1989 م

11 ابن‏هشام، عبدالملک حمیرى، السیره النبویه، تحقیق مصطفى سقا، ابراهیم ابیارى و عبدالحفیظ شلبى، بیروت، دار المعرفه، [بى‏تا]

12 ابونعیم اصفهانى، احمد بن عبداللّه‏، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، چاپ پنجم: بیروت، دارالکتاب العربى ـ قاهره، دارالریان للتراث، 1407ق / 1987 م

13 ابویوسف (قاضى)، یعقوب بن ابراهیم، کتاب الخَراج، تحقیق طه عبدالرّوف سعد و سعد حسن محمد، قاهره، المکتبه الأزهریه للتراث، 1420 ق / 1999 م

14 امینى نجفى، عبدالحسین احمد، الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، چاپ دوم: تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1366

15 بحرانى، میثم بن على، النجاه فى القیامه فى تحقیق امرالامامه، تحقیق محمدهادى یوسفى غروى، چاپ اول: قم، مجمع الفکر الاسلامى، 1417 ق

16 برنجکار، رضا، آشنایى با فرق و مذاهب اسلامى، چاپ چهارم: قم، موسه فرهنگى طه، 1381

17 بلاذرى، احمد بن یحیى، انساب‏الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1417ق / 1996م

18 جبران مسعود، الرائد، فرهنگ الفبایى عربى ـ فارسى، ترجمه رضا انزابى‏نژاد، چاپ دوم: مشهد، موسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، 1376

19 جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، تحقیق احمد بن عبدالغفور عطار، چاپ دوم: بیروت، دارالعلم للملایین، 1399ق / 1979م

20 خواجه نظام‏الملک، سیاست‏نامه (سیرالملوک)، به کوشش جعفر شعار، چاپ سوم: تهران، شرکت سهامى کتاب‏هاى جیبى، 1364

21 زبیر بن بکّار، الاخبار الموفقیّات، تحقیق سامى مکّى العانى، افست، چاپ اول: قم، انتشارات شریف رضى، 1374 / 1416 ق

22 زرکلى، خیرالدین، الأعلام: قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، چاپ دوم: بیروت، دارالعلم للملایین، 1989م

23 سیوطى، جلال الدین عبدالرحمن بن ابى بکر، الجامع الصغیر، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، 1401 ق

24 ، تاریخ الخلفاء، تحقیق محمد محیى‏الدین عبدالحمید، افست، چاپ اول: قم، انتشارات شریف رضى، 1370 / 1411 ق

25 صابى، ابوالحسین هلال بن مُحَسِّن، رسوم دارالخلافه، تحقیق میخائیل عوّاد، چاپ دوم: بیروت، دارالرائد العربى، 1406 ق / 1986 م

26 صدر حاج سید جوادى، احمد (زیر نظر)، دائره‏المعارف تشیع، چاپ چهارم: تهران، نشر شهید سعید محبى، 1380

27 طبرانى، سلیمان بن احمد لخمى، المعجم الکبیر، تحقیق حمدى عبدالمجید سلفى، چاپ دوم: قاهره، مکتبه ابن تیمیه، [بى‏تا]

28 طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبرى)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، روائع التراث العربى، [بى‏تا]

29 طریحى، فخرالدین، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینى، چاپ دوم: [بى‏جا]، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، 1408 ق

30 طوسى، محمد بن حسن، الامالى، چاپ اول: قم، دارالثقافه، 1414 ق

31 ، مصباح المتهجد، چاپ اول: بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، 1411 ق / 1991 م

32 فرّاء، ابویعلى محمد بن الحسین، الاحکام السلطانیه، تصحیح محمد حامد الفقى، [بى‏جا]، مکتب الاعلام الاسلامى، 1406ق

33 قرشى، باقرشریف، نظام حکومتى و ادارى در اسلام، ترجمه عباسعلى سلطانى، چاپ سوم: مشهد، بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، 1379

34 قلقشندى، احمد بن عبداللّه‏، مآثرالاِنافه فى معالم الخلافه، تحقیق عبدالستار احمد فراج، بیروت، عالم الکتب، [بى‏تا]

35 لوئیس، برنارد، زبان سیاسى اسلام، ترجمه غلامرضا بهروز لک، چاپ اول: قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، 1378

36 متقى هندى، کنز العمّال، تحقیق شیخ بکرى حیانى و شیخ صفوه سقا، بیروت، موسه الرساله، [بى‏تا]

37 مسعودى، ابوالحسن على بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق محمد محیى‏الدین عبدالحمید، بیروت، دارالمعرفه، 1368 ق / 1948 م

38 معین، محمد، فرهنگ فارسى، چاپ چهارم: تهران، امیرکبیر، 1360

39 مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فى معرفه حجج‏الله على العباد، تحقیق موسه آل‏البیت علیهم‏السلاملاحیاء التراث، چاپ اول: قم، المومر العالمى لالفیه الشیخ المفید، 1413 ق

40 ، الفصول المختاره، تحقیق سید میرعلى شریفى، بیروت، دارالمفید، 1414 ق/1993 م

41 منقرى، نصر بن مزاحم، وقعه صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، چاپ دوم: قاهره، الموسه العربیه الحدیثه، 1382 ق

42 نرشخى، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمد بن محمد بن نصر قباوى، تلخیص محمد بن زفر بن عمر، تحقیق محمدتقى مدرس رضوى، چاپ دوم: تهران، توس، 1363

43 نوبختى، حسن بن موسى، فرق‏الشیعه، تصحیح سیدمحمدصادق آل‏بحرالعلوم، نجف، المکتبه الرضویه، 1355ق / 1936م

44 نهج‏البلاغه، به کوشش شریف رضى، تحقیق صبحى صالح، چاپ اول: بیروت، [بى‏نا]، 1387 ق / 1967 م

45 نهج‏البلاغه، به کوشش شریف رضى، ترجمه محمد دشتى، چاپ بیست و ششم: قم، موسه فرهنگى تحقیقاتى امیرالمونین علیه‏السلام، 1384

46 واقدى، محمد بن عمر، المغازى، تحقیق مارسدن جونس، چاپ سوم: بیروت، موسه الأعلمى للمطبوعات، 1409 ق / 1989 م

47 یعقوبى، احمد بن واضح، تاریخ الیعقوبى، بیروت، دارصادر، [بى‏تا]

چکیده

این پژوهش، در بازشناسىِ کاربردهاى لقب امیرالمونین، مشتمل بر سه فصل: «بررسى واژگانى»، «نخستین کاربرد» و «گسترش کاربرد» است، که در دو قسمت، در دو شماره پیاپى از مجله، ارائه خواهد شد. قسمت نخست پژوهش که در این شماره تقدیم مى‏شود، تا بخشى از آخرین فصل (گسترش کاربرد) را دربرمى‏گیرد، و ادامه آن فصل، ان‏شاءاللّه‏ در شماره بعدى تقدیم خواهد شد. همچنین، نتیجه‏گیرى پژوهش، به‏طور یک‏جا، در پایان قسمت دوم، ارائه خواهد شد

واژگان کلیدى: امیرالمونین، خلافت، واژه‏شناسى و تاریخ اسلام.

مقدمه

حکومت و امور مربوط به آن، از جمله مسائلى است که در مطالعه تاریخ و تمدن جوامع گوناگون به آن‏ها توجه مى‏شود. بر این اساس، لقب‏هاى حکومتى و کاربردهاى آن‏ها، کمابیش به دقت، شناسایى و در منابع تاریخى به ثبت رسیده است. در تاریخ اسلام نیز براى حاکمان ـ در رده‏هاى مختلف ـ لقب‏هایى گاه عام و گسترده و گاه خاص و محدود به زمان‏ها و مکان‏هایى معیّن، شناخته شده است

در دنیاى اسلام، نخستین فرمان‏روا، حضرت محمد صل ‏الله‏ علیه‏ و‏آله بود که با لقب رسول‏اللّه‏ بر مسلمانان فرمان راند. جانشینان او (خُلَفا) از لقب‏هایى چند، مانند امیرالمؤمنین بهره جُستند

مسئله در این نوشتار این است که «در تاریخ اسلام، لقب امیرالمؤمنین چه کاربردها و مفاهیمى داشته است؟»

در پژوهش حاضر که رویکردى توصیفى ـ تحلیلى دارد، ضمن پاسخ‏گویى به مسئله یاد شده، کوشش مى‏شود تا چگونگى پیدایش این لقب و نیز تداوم و تحول مفهومى آن در بستر تاریخ اسلام بازشناسى شود

الف) بررسى واژگانى

امیرالمونین (امیر مؤمنان) از اضافه واژه «امیر» به واژه «مونین» ساخته شده است. به جُز ترکیب یاد شده، واژه امیر در ترکیباتى، هم‏چون امیرالحاج، امیرالبَحر (دریاسالار)، امیرالاُمراء،1 امیر لشکر،2 امیر داد،3 امیر مجلس4 و امیرالمُسلمین5 به کار رفته است

به منظور شناخت هرچه دقیق‏تر واژه ترکیبى امیرالمونین، لازم است هر دو بخش این ترکیب (مضاف و مضافٌ الیه) شناسایى شود

1 واژه امیر (مضاف در ترکیب) در اصل، لغتى سامى6 و عربى، از ریشه اَمر، به معناى دستور و فرمان است.7 بر این اساس، به صاحبِ امر، امرکننده و کسى که فرمان او نافذ است، امیر گفته مى‏شود.8 جمع واژه امیر، اُمَرا، موث آن اَمیره، و مصدرش به دو شکلِ اِمره و اِماره (اِمارت) است

در فارسى، واژه امیر معادل با واژه‏هایى، هم‏چون فرمان‏روا، شاه،10 سردار و سپهسالار11 به کار رفته است. همچنین واژه آدمیرال12 در زبان انگلیسى براى مقام نظامى دریاسالار و دریابان به کار مى‏رود که شکل تغییریافته امیرالبحر است.13شایان توجه آنکه در عربى، یکى از واژه‏هاى به کار رفته براى فرمانده نیروى دریایى، «الاَمیرال» است14 که به گمان، عربى شده آدمیرال باشد

در تاریخ اسلام از همان آغاز، واژه امیر واژه‏اى شناخته شده و مورد استفاده بود، چنان‏که مردم جاهلیت (نامسلمانان)، پیامبراکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را به عنوان امیر مکه و امیر حجاز خطاب مى‏کردند

روى هم رفته در تاریخ اسلام واژه امیر در نخستین کاربردها، بر فرمانده نظامى اطلاق مى‏شد، چنان‏که کسانى را که از سوى پیامبراکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله وخلفا به فرماندهى مأموریت‏هاى جنگى منصوب مى‏شدند، امیر مى‏گفتند.16 هم‏زمان، این واژه براى حاکمان مناطق گوناگون نیز کاربرد یافت.17 سپس واژه امیر در نقش لقبى براى حاکمان استان‏ها و مقامات عالىِ نظامى پذیرفته شد، چنان‏که این واژه، در دوره‏هاى متأخرتر، از سوى فرمانروایانِ تعدادى از استان‏هاى آسیاى میانه برگزیده شد

2 واژه مونین (مضافٌ الیه در ترکیب)، جمع واژه مون،19 به معناى ایمان‏آورندگان است. این واژه در اصل، عربى و مصدر آن، کلمه ایمان ـ ضد کفر ـ است.20 ایمان مى‏تواند نسبت به امور گوناگون تحقق یابد، اما در فرهنگ اسلامى، مراد از ایمان، پذیرش آیین و شریعت اسلام و باور قلبى آن است

مؤمنین در نگرش اسلامى، جایگاه بسیار ارزش‏مندى دارند. دین‏داران تنها هنگامى که به دین‏باورى برسند و دین با عبور از زبان، به قلب و جانشان راه یابد، مون به شمار مى‏آیند، وگرنه فقط مسلمان خواهند بود

همچنین بر اساس آموزه‏هاى قرآنى، مونان با یکدیگر برادرند.23 برادرى و اخوّتِ ایمانى، اساسى‏ترین پایه براى تحقق جامعه اسلامى و فراهم کننده زمینه آن است که مونان با تکیه بر احساسى مشترک از پیوند دینىِ موجود در میان خود، فراتر از مرزهاى جغرافیایى، قومى و زبانى، امت واحدى24 را شکل مى‏بخشند

حال با توجه به آنچه درباره هر یک از دو جزء واژه ترکیبىِ امیرالمونین گفته شد، درباره مفهوم‏شناسىِ این ترکیب، به روشنى مى‏توان به این سه نکته دست یافت

نخست، آنکه امیرالمونین، هم‏چون هر امیر دیگرى، جایگاه فرمان‏روایى (امارت) داشت. از این رو، انتظار این بود که از سوى افراد تابعِ خود (مونین)، فرمانبردارى شود.25 بر همین اساس مى‏توان میان پیدایش این واژه و دستور اطاعت از زمام‏داران (اُولُوا الْاَمر)26 در قرآن کریم ارتباط یافت

برخوردارى از چنین مفهومى سبب مى‏شد تا در شرایط خاص، درباره برخى از افرادِ ملقّب به امیرالمونین، بر لقب امیر (به تنهایى) تأکید شود، چنان‏که درباره عثمان بن عَفّان ـ پس از بروز مخالفت‏هاى عمومى ـ چنین گفته شد: «(او) امروز، امیر شماست، حق او بر شما، شنودن و اطاعت است».28 امام على علیه‏السلام نیز در اشاره به ناگزیر شدنِ خود به پذیرش حکمیّت (سال 37 ق) چنین فرمود: «دیروز [پیش از این] من امیر بودم و امروز مأمور [فرمان‏بُردار] شدم;»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ