سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسادت و تملّق روا نیست، جز درجستجوی دانش . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:13 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران با word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران با word

چکیده  
مقدّمه  
بررسی مفاهیم  
الف. حاکمیت دینی  
ب. جمهوری اسلامی ایران  
ج. مدرنیته  
گذار تاریخی  
چالش‌های مدرنیته و حکومت اسلامی  
1 فلسفی ـ کلامی  
2 جامعه‌شناختی  
3 فقهی ـ حقوقی  
حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران  
الف. ساختار سیاسی  
ب. رفتار سیاسی  
ج. باور سیاسی  
دستاوردها و تجربه‌ها  
ریزش‌ها و رویش‌ها  
ب. بدعت  
ج. ظلم و ستم عملی  
د. اشرافی‌گری  
ه‍ . حسادت  
چ. ساده‌لوحی و ساده‌اندیشی  
و. نفوذ اندیشه‌های بیگانه  
ح. کوتاه آمدن در برابر فشارها  
شکاف میان رهبران و شهروندان  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران با word

ابوالنصر، فیضل، رویارویی غرب گرایی و اسلام گرایی، ترجمه حجت الله جودکی، تهران، دفتر مطالعات وزارت خارجه، 1378

اپتر، دیوید و اندی پین، چالرز، اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی، ترجمه محمدرضا سعید آبادی، تهران، پژوهشگاه مطالعات راهبردی، 1380

ال.برگر، پیتر، موج نوین سکولار زدایی، ترجمه افشار امیری، فصلنامه راهبرد، ش 20

امام خمینی، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1379

اینگلهارت، رونالد و نوریس، پیپا، مقدس و عرفی “دین و سیاست در جهان”، تهران، کویر 1387

پوپر، کارل، درس‌های این قرن، ترجمه علی پایا، تهران، طرح نو، 1367

سیسمیک، تیموتی، اسلام و دموکراسی، ترجمه شعبانعلی بهرامپور و حسن محدثی، تهران، نی، 1379

شریعت پناهی، ابوالفضل، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، تهران، میزان، 1383

شفیعی، عباس، سبک رهبری امام خمینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،1387

طباطبایی، محمد حسین، تفسیرالمیزان، قم، دارالعلم، 1363

علیخانی، اسماعیل، صف بندی سیاسی در قرآن، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1387

فیلالی انصاری، عبدو، اسلام و لایسیته، ترجمه امیر رضایی، تهران، قصیده‌سرا، 1380

مجتهد شبستری، محمد، نقدى بر قرائت رسمى از دین، تهران، نشر طرح نو، 1379

مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قران، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1368

مهدوى‏زادگان، داود، بحران سکولاریسم در جهان اسلام”، مجله علوم سیاسی، ش

میرسلیم، مصطفی، جریان شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1384

چکیده

چالش فکری و عملی میان اسلام و غرب، به عنوان دو نظام فکری اصلی در جهان معاصر، همواره در عرصه نظام‌‌سازی سیاسی و طرح نظریات مربوط به آن، خود را نشان می‌دهد، به ‌گونه‌ای‌که این دو نظام فکری در چارچوب‌های گوناگون فلسفی، فقهی و جامعه‌شناختی، سعی در نقد و به چالش کشیدن یکدیگر دارند. در عصر حاضر، نظام سیاسی اسلام مبتنی بر اصل «ولایت فقیه» مورد نقد جدی مدرنیته غربی و در رأس آن، اندیشه لیبرال ـ دموکراسی در اداره جامعه قرار گرفته است. تبیین سکولاریستی نظام سیاسی اسلام، نقد ساختارها، و تبیین عرفی رفتار نخبگان و گروه‌های جامعه در نظام سیاسی اسلام، مهم‌ترین این چالش‌هاست

کلیدواژه‌ها: اسلام، مدرنیته، ولایت فقیه، لیبرال، دموکراسی، عرفی‌گرایی

 

مقدّمه

در تاریخ معاصر، چالش مدرنیته با اندیشه اسلامی در نهایت، شکل‌گیری حاکمیت دینی در ایران را به دنبال داشت. طرح و اعمال الگوی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریه «ولایت فقیه»، با واکنش جدّی مدرنیته در ساحت نظر و عمل مواجه گردید. در حالی که مدرنیته با تأکید بر نظریه «لیبرال ـ دموکراسی» سعی در بازتفسیر حاکمیت دینی در ایران داشت، نظریه «مردم‌سالاری» دینی با شاخص‌هایی همچون مشروعیت الهی ـ مقبولیت مردمی، آزادی، برابری، خدمت‌مداری، و عدالت‌محوری، الگوی بدیعی عرضه کرد که در ساختار حقوقی جهان نداشت

مدرنیته ضمن خدشه در الگوی جمهوری اسلامی ایران، ساختار سیاسی، حقوقی و فرهنگی و الگوهای رفتاری جمهوری اسلامی ایران، به بازتولید الگوی لیبرال ـ دموکراسی پرداخت. با توجه به آنچه گفته شد، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است: پس از شکل‌گیری حاکمیت دینی در ایران، چالش مدرنیته با اسلام در چه ساحت‌ها و قالب‌هایی مطرح شده و چه پیامدهایی در ساحت حاکمیت دینی به دنبال داشته است؟ انگاره این پژوهش عبارت است از اینکه نظام جمهورى اسلامى ایران به مثابه رژیمى حقوقى ـ سیاسى، بر پایه نظریه «ولایت فقیه»، با طرح نگاهى جدید، اندیشه و رفتار حاکم بر غرب را با چالش مواجه کرد و در مقابل، مدرنیته آن را در سه حوزه فلسفى ـ کلامى، فقهى ـ حقوقى و جامعه‏شناختى مورد نقد قرار داده است. مدرنیته در حوزه فلسفه ـ کلامی، باور و مبانی فکری جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیده و کوشیده است از مبانی و فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ایران تبیینی سکولاریستی ارائه کند. در ساحت فقهی ـ حقوقی، ساختارها و نهادها را به نقد کشیده و در سطح جامعه‌شناختی، در سه محور کوشیده است رفتار نخبگان، گروه‌ها (احزاب سیاسی) و شهروندان جمهوری اسلامی ایران را از عرفی‌گرایی متأثر سازد

 

بررسی مفاهیم

الف. حاکمیت دینی

حاکمیت نشانگر قدرت تصمیم‏ گیری، وضع قوانین و اجرای تصمیمات از سوی حکومت در یک کشور است.1 از محورهای مهم تمایز اندیشه سیاسی اسلامی و سکولار، مقوله حاکمیت است. در حکومت‏های غیرالهی، منشأ قدرت و حاکمیت انسان است که در چارچوب حکومت فردی و یا حکومت‏های گروهی یا عامّه مردم (اکثریت) تبلور می‏یابد. در اسلام، حاکمیت نشأت گرفته از خداوند است. حق حاکمیت تنها به خداوند اختصاص دارد: «ان الحکم الاّ لله» (انعام: 75)2

از منظر قرآن کریم، تمایز واقعی حکومت‌ها بر حسب جهان‌بینى است که یا الهى و یا طاغوتى است. بر این اساس، امام خمینی(ره) هر حاکمیتی را در عصر غیبت که بر پایه ولایت فقیه نباشد طاغوتی قلمداد می‌کردند: «اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است؛ یا خدا یا طاغوت; اگر به امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتى غیر مشروع شد طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است.»

حکومت اسلامی سازوکار اجرایی تحقق حاکمیت الهی است که در آن دین مرجعیت دارد؛ بدان معنا که قانون آن برگرفته از اسلام و کارگزار آن نیز بر اساس اسلام شناسایی می‌شود و در مقام اجرا نیز اسلام مبنا قرار می‌گیرد.4 در مقابل، حکومت غیر دینی مبنای هویّتش خواسته‌های بشری است

ب. جمهوری اسلامی ایران

حکومت جمهورى در مقابل حکومت سلطنتى، بیانگر شکلی از حکومت است که رهبران جامعه، اعم از رهبرى، ریاست جمهورى و نمایندگان مجلس، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، با رأی مردم انتخاب می‌شوند؛ یعنى اداره کشور بر آراى عمومى متکى است. اسلام دینی است که از سوی خداوند بر پیامبر خاتم، حضرت محمد(ص)، نازل شده و دربر دارنده سه بخش اساسی عقاید و باورها، احکام و دستورات شرعی، و اخلاقیات است. بدین‌روی، جمهوری اسلامی ایران، که ترجمان حاکمیتی در مرزهای جغرافیایی ایران است، دارای دو ویژگی است: اولاً، مبتنی بر خواست و اراده مردم است. ثانیاً، اعمال این اراده در طول اراده و حاکمیت الهی، یعنی بر اساس آموزه‌‌های دین اسلام است

بنابراین، جمهورى اسلامى رژیمى است متّکى بر آراى عمومى، و قانون اساسى‏اش قانون اسلام است و باید منطبق بر آن باشد

امام خمینی(ره) بر این عقیده بودند که اسلام دربر دارنده بسیاری از شاخصه‌های دموکراتیک همچون آزادی، برابری و استقلال است. از این‌رو، پیشنهاد برخی گروه‌های سیاسی مبنی بر «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را نپذیرفتند و بر «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد تأکید داشتند و در مصاحبه‌ای این موضوع را این‌چنین توجیه کردند: «برای اینکه این اهانت به اسلام است؛ مثل اینکه بگویید: جمهوری اسلامی عدالتی. این توهین به اسلام است؛ برای اینکه عدالت متن اسلام است.»

ج. مدرنیته

«مدرنیته» یا تجدّد حاکی از یک برهه زمانی است که از عصر نوزایی آغاز گردید. مهم‌ترین تمایز مدرنیته مختصات فکری و شاخص‌هایی است که آن را از مقاطع قبل و بعد آن متمایز می‌‌کند. مدرنیته دارای سه مشخصه اومانیسم، سکولاریسم، و لیبرالیسم است. این ویژگی‌ها در چالش اساسی با الگوی اندیشه اسلامی قرار دارد و این امر موجب هجمه مدرنیته به کشورهای اسلامی شده است

گذار تاریخی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:13 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله بررسی و تبیین روایت «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ» با word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله بررسی و تبیین روایت «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ» با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی و تبیین روایت «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ» با word

چکیده  
مقدّمه  
متن روایت  
بررسی سندی روایات  
بررسی سندی از طریق عام  
بررسی سندی از طریق خاص  
بررسی دلالی روایت  
وجوه محتمل از معنای روایت  
ارزیابی محتملات دلالی  
نقد و بررسی برداشت اول از روایت  
1 مشروعیت به معنای جواز، یعنی اباحه(مشروعیت اباحی).  
2 مشروعیت به معنای استحباب (مشروعیت استحبابی).  
3 مشروعیت به معنای وجوب (مشروعیت وجوبی).24  
نقد و بررسی برداشت دوم از روایت  
اشکالات وارده بر تفسیر دوم از روایت  
ارزیابی روایت منقول از قصص الانبیاء  
نقد و بررسی برداشت سوم از روایت  
اثبات برداشت چهارم از روایت  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسی و تبیین روایت «لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ» با word

نهج البلاغه، نسخه صبحى صالح‏، قم‏: انتشارات دارالهجره، بی تا

ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، بیروت: دارصادر، چ سوم،1414ق

ابی الحدیدمعتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت ا;مرعشی،1404ق

طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین،تحقیقِ سید احمد حسینی،تهران، کتابفروشی مرتضوی، چ سوم،1420ق

حسینی، سید عبد الزهرا، مصادر نهج‏البلاغه و أسانیده، بیروت، دارالزهراء، چ چهارم، 1367ش

حرعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه،قم، موسسه ال البیت،1409ق

حلی، حسن بن یوسف،رجال العلامه(خلاصه الحلی)،قم، دارالذخائر،1411ق

جزائری، سید نعمت الله، قصص الانبیاء، قم، کتابخانه آیت الله مرعشى، 1404 ه ق

صدر، محمد باقر، بحوث فی شرح عور الوثقی، قم، مجمع الشهید، چ دوم، 1408ق

ـــــ، دروس فی علم الاصول(الحلق الثانیه)، بی­جا، دارالمنتظر، 1405ق

صدوق، محمّد بن على بن بابویه،علل‏الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، بی‌تا

صفار، محمد بن حسن بن فروخ، بصائرالدرجات، قم، کتابخان آیت الله مرعشی،1404ه ق

العاملی، سید جعفر مرتضی، ولای الفقیه فی مقبول عمربن حنظله، بیروت، دارالسیره، چ دوم، 1421ق

کلینی،محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چ چهارم،1407ق

فراهیدى، خلیل بن احمد‌، کتاب العین، مصحح: مهدى مخزومى و  ابراهیم سامرائى‌، قم، نشرهجرت،چ دوم،1410‌

القفاری، ناصر بن عبد الله بن علی، أصول مذهب الشیعه الإمامیه الإثنی عشریه – عرض ونقد -، بیجا، بی نا، 1414ق، ج2،ص794

مجلسی،محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، بی تا

مروج، سید محمدجعفر، منتهى‏الدرای، بی جا، دارالکتب جزائری،1415ق

مفید(محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرف حجج الله علی العباد، ترجمه رسولى محلاتى، قم، کنگر شیخ مفید،1413ق

نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهرالکلام،تحقیقِ عباس قوچانی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی،چ هفتم، بی تا

یزدى، سید محمد کاظم طباطبایى‌، حاشی المکاسب، قم، مؤسسه اسماعیلیان‌، چ اول،1410 ه‍ ق‌

چکیده

زندگى اجتماعی انسان‌ها، در درون نظام سیاسى و حکومت شکل مى‌گیرد و عملاً تصور زندگى بدون حکومت مشکل است. به همین جهت، اندیشمندان همواره حکومت را به عنوان یک ضرورت اجتماعى تلقی نموده‌اند؛ این یک ضرورت حکم عقلی است و آنچه از روایات شریفه در این زمینه وارد شده، ارشاد و مؤید همین حکم عقلی است. از جمله روایات در باب ضرورت حکومت، بیان امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه است که در مقابل خوارج افراطى، که شعار «‌لاحکم الا لله؛ جز حکم خدا، حکمى نیست» سر مى‌دادند و بر نفى وجود هر نوع حکومت در جامعه اسلامى تاکید داشتند، فرمود: «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ;؛ مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار.» از آنجا که در این بیان، حاکم عادل و فاجر در عرض یکدیگر قرار گرفته­اند، تفاسیر متعددی از آن ارائه شده است. این مقاله، با رویکرد نظرى و روش تحلیلى، این روایت را مورد ارزیابی قرار داده، تساوی عادل و فاجر در تصدی حکومت را صرفاً تأکیدی بر اصل ضرورت حکومت در جامعه می‌داند

کلیدواژه‌ها: حکومت، روایت موثوق ­الصدور، حاکم عادل، حاکم فاجر

 

مقدّمه

انسان از یک‌ سو براساس فطرتش1 خداجو و عبودیت و بندگی خدا را می­پذیرد و از سوی دیگر، براساس طبیعتش2 مستخدم دیگران است. و از آنجایی که از بدو خلقت، خود را بی‌نیاز از سایر هم نوعان نمی­داند، به سمت زندگی جمعی و تشکیل جامعه سوق می­یابد. روشن است که اگر زندگی جمعی، دارای نظم و قانونی درست نباشد، تزاحم، درگیری و هرج، مرج و فساد، آن‌ را نابود خواهد ساخت. بنابراین، باید نظمی حاکم باشد تا هیچ‌کس خود را بر دیگری تحمیل نکند. برقراری نظم در جامع انسانی، ناگزیر از دو چیز است

الف. قانونی که براساس آن، افراد انسانی بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. بر اساس اندیش صحیح اسلامی، چنین قانونی جز خاستگاهی الهی نمی­تواند داشته باشد

ب. وجود ناظم و مجری قانون که به اصطلاح به آن «حاکم»، و ساختار مسئول این امر را «حکومت» ­گویند

همواره در قرون متمادی بحث از نیاز به قانون و حکومت، نوع، و منشأ آن دو، مورد توجه اندیشمندان بوده است. البته این نوع مباحث، نظریات متعددی را نیز به دنبال داشته است. در این میان، بحث از اصل نیاز به حکومت تقریباً مورد اتفاق تمام اندیشمندان می­باشد. اما سئوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا «ضرورت حکومت»، می­تواند توجیه­گر نوع حکومت و شخص حاکم باشد. به بیان دیگر، آیا می­توان گفت: چون جامع بشری نیازمند حکومت است، آنچه مهم و اساسی است، وجود حکومت است؛ فارغ از اینکه حاکم چه کسی و یا حکومت چه شکلی باشد؟

ممکن است با استناد به روایت معروف امیرالمؤمنین(ع) «; لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ;»،3 پاسخ به این پرسش مثبت تلقی باشد. و چون چنین برداشتی در نگرش اسلامی مردود است، اصل روایت نیز به جهت مخالفت و تعارض با مسلّمات شیعه، کنار گذاشته شود. از این‌رو، لازم است وجوه محتمل از این روایت، مورد بررسی و تبیین قرار گرفته، معنا و مقصود صحیح از آن استخراج شود. بدین منظور، لازم است ابتدا از لحاظ سندی این روایت بررسی و سپس، به محتملات دلالی آن پرداخته شده، معنای صحیح آن روشن شود

متن روایت

این روایت، به سه صورت از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است. ابتدا لازم است هر سه نقل، که تفاوت­هایی با یکدیگر دارند، بیان شده و از لحاظ سندی و دلالی مورد ارزیابی قرار گیرند

1 روایت اول

و من کلام له(ع) فی الخوارج، لما سمع قولهم «لاحکم إلا لله» قَالَ علیه السلام: کَلِمَهُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ نَعَمْ إِنَّهُ لَاحُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَکِنَّ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ لَا إِمْرَهَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَابُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْأَجَلَ وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْ‏ءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّى یَسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ

سخن حقّى است که از آن باطلى اراده شده. آرى، حکم جز از آن خدا نیست، ولى اینان مى‌گویند که امارت و حکومت ویژه خداوند است و بس، و حال آنکه، چاره‌ای برای مردم از وجود فرمانروا و امیر نیست، خواه (این امیر) نیکوکار5 و خواه بدکار باشد.(فرمانروایی)که در حکومت آن فرمانروا، شخص با ایمان، اعمال(صالح)خود را انجام می‌دهد و شخص کافر از دنیایش بهره‌‌مند می­گردد و خداوند (به وسیل برقراری امنیت اجتماعی)، عمرها را طولانی می­گرداند، غنائم جمع گردیده، با دشمنان جهاد می‌شود، راهها امن گردیده وحق ضعیف از قوی گرفته می‌شود، تا اینکه حاکم نیکوکار از ناخوشی‌های دنیا آسوده گردد و اهل دنیا از فاجر آسوده گردند»

2 روایت دوم

در نقل دیگر چنین آمده است؛ لَمَّا سَمِعَ تَحْکِیمَهُمْ قَالَ: حُکْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِیکُمْ وَ قَالَ أَمَّا الْإِمْرَهُ الْبَرَّهُ فَیَعْمَلُ فِیهَا التَّقِیُّ وَ أَمَّا الْإِمْرَهُ الْفَاجِرَهُ فَیَتَمَتَّعُ فِیهَا الشَّقِیُّ إِلَى أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ وَ تُدْرِکَهُ مَنِیَّتُهُ

چون سخن ایشان را در باب حکمیت شنید، فرمودند: حکم خدا را درباره شما انتظار مى­کشم. در حکومتى که نیکان بر سر کار باشند، پرهیزگار به طاعت حق مشغول است و در حکومت امیر ظالم، بدکردار از زندگى بهره‌مند می‌شود. تا زمان هر یک به پایان آید و مرگش فرا رسد

3 روایت سوم

وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ عَلِیٌّ(ع): لَاأَرَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ إِلَّا ظَاهِرِینَ عَلَیْکُمْ بِتَفَرُّقِکُمْ عَنِ حَقِّکُمْ، واجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ، فَإِذَا کَانَ عَلَیْکُمْ إِمَامٌ یَعْدِلُ فِی الرَّعِیَّهِ، وَ یَقْسِمُ بِالسَّوِیَّهِ، فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا فَإِنَّ النَّاسَ لَایُصْلِحُهُمْ إِلَّا إِمَامٌ بَرُّ أَوْ فَاجِرٌ. فَإِنْ کَانَ بَرّاً فَلِلرَّاعِی وَ الرَّعِیَّهِ، وَ إِنْ کَانَ فَاجِراً عَبَدَ الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ فِیهَا، وَ عَمِلَ فِیهَا الْفَاجِرُ إِلَى أَجَلِهِ

عبدالله بن حارث سلیمان از پدرش نقل می­کند که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: معتقدم، به خاطر همین ناهماهنگی و سستی شما در حق، بر شما غلبه خواهند کرد. این پیروزی به خاطر همبستگی و همدلی آنها بر باطل است. پس چون در میان شما امامی است که به عدالت با مردم برخورد می­کند و در تقسیم منابع تساوی را رعایت می­کند، به حرفش گوش دهید و از او اطاعت نمایید؛ زیرا امور مردم اصلاح نمی­شود، مگر به واسط یک امام و رهبر، اعم از اینکه عادل باشد و یا فاجر. پس اگر نیکوکار بود، هم به نفع رهبر است و هم به نفع مردم. و اگر بد کردار بود، مؤمن در (سای امنیت به وجود آمده)، بندگی خدا را می­کند و فاجر نیز تا هنگامی که حکومتش زائل شود، به کار خود ادامه خواهد داد

بررسی سندی روایات

روایت اول و دوم

در باره روایت اول و دوم باید گفت: با توجه به اینکه این حدیث شریف در نهج البلاغه آمده است و مرحوم سید رضی آن‌ را به صورت مرسل بیان نموده­اند، لازم است ابتدا شبهه عدم سندیت، و به بیان دیگر، ضعف سندی آن بررسی شود. در این رابطه، باید به دو طریق عام (بحث سندی کل نهج البلاغه)، و خاص (بحث سندی خاص این روایت)، بحث کرد؛

بررسی سندی از طریق عام

در این روش، با اثبات صحت استناد کل نهج البلاغه به امیرالمؤمنین(ع)، روایت مورد بحث نیز به عنوان یکی از مصادیق نهج­البلاغه قابل استدلال می­گردد

در این زمینه باید گفت

1 با توجه به جلالت شأن و وثاقت مرحوم سید رضی، این احتمال که ایشان ترواشات ذهنی خود را به عنوان کلام امیرالمؤمنین(ع)، بیان کرده باشند، به هیچ وجه درست نیست.8 از این‌رو، این ادعا، که عبارات نهج البلاغه بیان شخص سید رضی باشد، بی‌وجه است. علاوه بر اینکه، سند بسیاری از بیانات نهج البلاغه، به پیش از زمان مرحوم سید رضی باز می‌گردد و از شهرت روایی برخوردار است

2 اکثر مطالب نهج البلاغه، بیانگر حکم تعبدی نیست تا لزوم اتصال سندی را اقتضاء نماید. غالب خطبه‌ها و نامه‌ها و کلمات قصار نهج‌البلاغه، بلکه اکثر قریب به اتفاق آن، مطالبى مستدل و یا در خور استدلال‌هاى منطقى است. بنابراین، نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبّدى ندارد؛ زیرا بخش عظیمى از آن درباره معارف اعتقادى، مبدأ و معاد، صفات خداوند، دلایل عظمت قرآن و پیامبر اسلام(ص) و مانند آن است

بخش دیگرى از آن، درباره مواعظ و نصایح و درس‌هاى عبرت در زندگى امّت‌هاى پیشین و آیین کشوردارى، زندگى اجتماعى، آداب جهاد و امثال آن است. اینها هم عموماً مطالبى منطقى و مستدل یا قابل استدلال است. به نظر می‌رسد، روایت مورد بحث نیز در این دسته از بیانات امیرالمؤمنین(ع) جای می‌گیرد

3 بیانات منسوب به امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه، آن قدر در نهایت اعجاز، فصاحت و بلاغت بیان شده است که احتمال صدور آن از غیر معصوم(ع) در نهایت بُعد بوده و تا به حال نیز نظیر آن نیامده است تا سندی بر قوت این احتمال باشد

بررسی سندی از طریق خاص

با توجه به آنچه گذشت، استدلال به روایت مزبور بلامانع است، اما برای اطمینان و وثاقت بیشتر به صحت صدور این روایت از طریق خاص نیز صحت صدور آن را مورد ارزیابی قرار می­دهیم

لازم به یادآوری است، هر چند روایت مورد بحث، به طرق مختلف قبل از مرحوم سید رضی نقل شده است،11 اما با این وجود نمی‌توان از طریق وثاقت روایان، صحت سندی آن را اثبات نمود. بنابراین، در این زمینه بررسی روایات دیگری، که با همین مضمون از معصومینƒ(ع) وارد شده، ضروری است تا از این جهت ضعف سندی آن جبران شود

توضیح آنکه، در اثبات حجیت یک روایت، دو مبنا وجود دارد

الف، دلیل بر حجیت خبر واحد و یا یک روایت، آی نبأ می­باشد. در این صورت، برای حجیت یک روایت و صحت استناد به آن، باید عدالت تمامی روایان روایت احراز شود

ب دلیل بر حجیت روایت و یا خبر واحد، سیره و بناء عقلاست. در این صورت، برای صحت استناد به یک روایت و یا خبر واحد، هرچند عدالت روات حدیث برای ما احراز نشود، کافی است اطمینان به صدور روایت برای ما حاصل شود.12 اگر نتوان برای یک روایت از لحاظ سندی، سند محکمی ارائه کرد، اما به نظر می‌رسد اگر بتوان، قرائنی اقامه کرد که دال بر موثوق الصدور بودن روایتی باشد، استدلال به آن کافی است. در نتیجه، آن روایت حجت خواهد بود

سه روایت زیر، از جمله روایاتی هستند که از لحاظ سندی تام، و از حیث مضمون مشابه روایت مورد بحث می‌باشند

1 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: لَایَصْلُحُ النَّاسُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ لَاتَصْلُحُ الْأَرْضُ إِلَّا بِذَلِک. به سند صحیح،13 از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «امور مردم اصلاح نمی­شود، مگر به واسطه پیشوا و رهبری و جز به وسیل او زمین به سمت آبادانی پیش نمی­رود.»

2 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «لَایَصْلُحُ النَّاسَ إِلَّا إِمَامٌ عَادِلٌ وَ إِمَامٌ فَاجِرٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ قَالَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّهً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ؛15 به سند موثق،16 امام صادق(ع) فرمودند: امور مردم را اصلاح نمی­کند، مگر پیشوای عادل و یا پیشوای بدکار، خدواند می­فرماید: (برخی از) آنان را پیشوایانی قرار دادیم که در سای فرامین ما، مردم را هدایت می­کنند و (برخی دیگر) را امامانی قراردادیم که در سای تبعیت از امیال خویش، مردم را به سوی دوزخ سوق می­دهند.»

از تمثیل امام(ع) به کلام خداوند متعال، چنین به دست می­آید که مراد از «اصلاح» در این بیان، اصلاح امور مادی است. تنها حصول اصلاح معنوی، در سای رهبری امامی، که عادل نیست، غیر ممکن می­نماید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:13 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی با word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی با word

چکیده  
مقدّمه  
عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی  
1 نژادپرستی  
2 سودگرایی  
3 فریب  
4 خشونت  
نتیجه‌گیری  
پی‌نوشت‌ها:  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی با word

الهی، حسین، (مترجم و مؤلف) تاریخ آفریقا، تهران، چابخش، ‎

الهی، همایون، شناخت ماهیت و عملکرد امپریالیسم، تهران، قومس،

آرنیل، باربارا، «جان لاک و دفاع اقتصادی از استعمار»، ترجمه علی‏ شهبازی؛ اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 115 و 116، فروردین و اردیبهشت 1376، ص 214- 221

آلکسی دو توکویل، تحلیل دموکراسی در آمریکا، ترجمه رحمت‌اله مقدم مراغه‌ای، تهران، زوار، 1347

برمن، ادوارد، کنترل فرهنگ: نقش بنیادهای کارنکی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا، ترجمه حمید الیاسی، تهران، نی، ‎

چامسکی، نوام، دولت‌های سرکش، حکومت زور در جهان، ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،

ـــــ، مثلث سرنوشت ساز: فلسطین، آمریکا و اسرائیل، ترجمه عزت الله شهیدا، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ‎

ـــــ، کشورهای فرومانده، ترجمه اکرم پدرام‌نیا، تهران، افق، ‎

چمنی، فراز، سیاست حقوق بشر کارتر و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ‎

حائری، عبدالهادی، نخستین رویاروی‌های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران، امیر کبیر، 1378

دیکسون، بروس، «آنچه آمریکا بر سر آفریقا می‌آورد»، سیاحت غرب، شماره 75، 1388، ص 65- 66

دیویدسن، زیل، آفریقا: تاریخ یک قاره، ترجمه هرمز ریاحی و فرشته مولوی، تهران، امیرکبیر، ‎

رایزن، جیمز، دولت جنگ: روایتی سری از عملکرد سیا و دولت بوش، ترجمه محمدمهدی احمدی معین و مهدی ذوالفقاری، تهران، اندیشه سازان نور، ‎

زعتیر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ترجمه علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ‎

سالیوان، آیلین، «مبادی ارزشی و ایدئولوژیک لیبرالیسم»، ترجمه سعید زیباکلام، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش 133، مهر و آبان 1377، ص94-105

ساموئل پی، هانتینگتون، برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمدعلی رفیعی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1378

ضیاء‌الدین سردار و مریل وین دیویس، چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ ترجمه عظیم فضلی پور، تهران، اطلاعات، 1383

فاستر، مایکل، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه جواد شیخ الاسلامی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1377

فوگل، اشپیل، تمدن مغرب زمین،ترجمه محمدحسین آریا، تهران، امیر کبیر، 1380

کلینتون، دیوید، دو رویه منفعت ملی، ترجمه اصغر افتخاری، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1379

کینزر، استفن، براندازی: روایت یک قرن عملیات تغییر رژیم توسط امریکا از هاوایی تا عراق، ترجمه محمدحسین آهویی، تهران، ثالث، ‎

گارودی، روژه، آمریکا پیشتار انحطاط، ترجمه قاسم صبوری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376

گارودی، روژه، آمریکاستیزی چرا؟، ترجمه جعفر یاره، تهران، کانون اندیشه جوان، 1381

گارودی، روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیسم سیاسی، ترجمه نسرین حکمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ‎

گارودی، روژه، محاکمه صهیونیسم اسرائیل، ترجمه جعفر یاره و دیگران، مجید خلیل‌زاده، تهران، کیهان، ‎

لوون، حیمز دبلیو، دروغ‌هایی که معلمم به من آموخت، ترجمه اسماعیل امینی و امیر مسعول شهرام‌نیا، تهران، صفحه سفید، 1388

مگداف، هاری و تام گمپ، امپریالیسم، ترجمه هوشنگ امیر احمدی، تهران، کویر، 1378

مگداف، هاری، جهانی شدن و جهانی سازی: پیشینه و چشم‌انداز، ترجمه علی امینی، تهران، نشر دیگر بی‌تا

منتسکیو، شارل لوئی دوسکوندا، روح القوانین، ترجمه و نگارش علی‌اکبر مهتدی، تهران، امیرکبیر، ‎

مورتون ه. هالپرین ودیگران، دولت بی قانون: جنایت‌های سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده، ترجمه رضا سندگل، تهران، محراب قلم، ‎

میل، جان استوارت، تأملاتی در حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نی، ‎

ــــ، زندگینامه خودنوشت، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، مازیار، ‎

نصیر صاحب خلق، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، تهران، هلال، 1384

نوریس، جان و ویل فولر، جنگ نوین (ش. م. ه): جنگ‌های شیمیایی، بیولوژیک و هسته‌ای، ترجمه محمدابراهیم مینایی، تهران، دانشگاه امام حسین (ع)، موسسه چاپ و انتشارات، ‎

نهرو، جواهر لعل، کشف هند، ترجمه محمود تفضلی، تهران، امیرکبیر، ‎

نیکسون، ریچارد، فرصت را دریابیم، وظیفه آمریکا در جهانی با یک ابرقدرت، ترجمه حسین وفسی‌نژاد، تهران، طرح نو، 1371

نیکولو ماکیاولی، شهریار، ترجمه داریوش آشوری، تهران، کتاب پرواز، ‎

وب، مارکوس، ایالات متحده آمریکا، ترجمه فاطمه شاداب، تهران، ققنوس، 1383

ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر: اسراری از سقوط شاه و نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب ایران، ترجمه محمود طلوعی، تهران، نشر علم، ‎

ویلیام، بلوم، دولت خودسر، ترجمه جمعی از مترجمان، قم، موسسه امام خمینی (ره)، 1382

وین گلاسر، اندیشه‏های لیبرالیستی لاک و مشارکت وی در برده‏داری، ترجمه عبد الرّحیم گواهی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 119 و 120، مرداد و شهریور 1376

همیلتون جردن، بحران آخرین سال ریاست جمهوری کارتر، ترجمه محمود مینا، تهران، نشر نو، ‎

هیوم، دیوید، جستاری در باب اصول اخلاق، ترجمه مجید داودی، تهران، مرکز، 1388

Daniel Bell, The end of ideology, (London: HARVARD UNIVERSITY PRESS, 1988)

David Boucher, The Limits of Ethics in International Relations, Oxford: Oxfors University Press,

Edwin Cannan, ed.. Adam Smith, An Inquiry Into the Natue and Causes of the Wealth of Nations, New York,

Francis Fukuyama, The end of history and the last man, (New York: AVON BOOKS,

Gorge Kennan, Morality and Foreign Policy, ” Foreign Affairs 64 (winter 1985)

Hans J. Morgenthau, Politics Among Nations: The Struggle for Power and Pece, New York: Alfred A. Knopf, 1978, p

Harry Magdoff, Imperialism without Colonism, (Monthly Review press, March, 2003)

Jermy Bentham, Principles of International Law, The Works of Jermy Bentham II, ed. John Bowring, New York,

Mark D Gismondi, Ethics, Liberalism and Realism in International Relation, London: Rutledge,

چکیده

لیبرالیسم پرنفوذترین مکتبی است که امروزه جمع زیادی از حکومت‌ها، به ویژه حکومت‌های غربی، از آن تبعیت می‌کنند. لیبرالیسم بر اساس جهان‌بینی و انسان‌شناسی اعتقادی خودش، معرّف غایات و همچنین معرّف بایدها و نبایدها و روش عملی است که به صورت آشکاری در جهت‌دهی به عمل فرد و حکومت تأثیر بارزی دارد. در این مقاله، تلاش شده است با نگاه اجمالی به انسان‌شناسی، غایت‌شناسی و روش‌شناسی لیبرالی، جایگاه اخلاق انسانی در سیاست خارجی لیبرالی شناسایی شود. برای این منظور، عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی معرفی شده است. این عناصر عبارت است از: نژاد پرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. به دلیل آنکه عقلانیت لیبرالی در عرصه سیاست خارجی از این عناصر تشکیل شده، لازم است برای دست یازیدن به هرگونه تحلیل درست و واقع‌بینانه از اقدام‌ها و فعالیت‌های دولت‌های لیبرال در عرصه روابط بین‌الملل، استلزامات عناصر یاد شده را مدّ نظر داشته باشیم. در غیر این صورت، با توجه به تصویر اخلاقی و مثبتی که لیبرالیسم از خود نشان داده، رسیدن به یک تحلیل واقعی، دور از انتظار است

کلیدواژه‌ها: لیبرالیسم، سیاست، اخلاق، نژادپرستی، سودگرایی

 

مقدّمه

لیبرالیسم از بدو پیدایش، داعیه‌های اخلاقی فراوانی داشته است. حمایت از آزادی‌های فردی، تساهل و تسامح در برابر مخالفان، نفی استبداد، دموکراسی‌خواهی و دفاع از حقوق بشر از جمله مهم‌ترین ادعاهای اخلاقی لیبرالیسم به شمار می‌رود. پس از فروپاشی بلوک شرق، برخی از لیبرال‌ها این شکست را به ضعف اخلاقی سوسیالیسم و قوّت اخلاقی لیبرالیسم ارجاع دادند و به این نتیجه رسیدند که لیبرالیسم اوج و قلّه اندیشه بشری، و در واقع، تمام ‌تلاش‌های بشری برای رسیدن به سعادت، در گرو پیمودن مسیری است که لیبرالیسم طی کرده.1 این ادعا هرچند بزرگ و بسیار هوادارانه در شرایط احساس پیروزی از دشمن قدرتمندی همچون بلوک شرق مطرح شد و عملاً پس از مدت کوتاهی مسکوت گذاشته شد، ولی سطح رقیق‌تر این مدعا سخنی است که بسیاری از لیبرال‌ها از گذشته تاکنون، به صورت مستمر درباره لیبرالیسم به زبان و قلم جاری می‌کنند

به هر حال، حتی اگر سخن فوکویاما را هم واگذاریم، لیبرالیسم به عنوان یک ایدئولوژی تمام‌عیار و به عنوان دینی زمینی، داعیه‌های بزرگی در ابعاد گوناگون حیات بشری، اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ، حقوق و اخلاق دارد. از میان تمام ادعاهای لیبرالی، موضوع «سیاست لیبرالی»، و در این بحث، «سیاست خارجی لیبرالی»، به عنوان موضوع این نوشتار بررسی می‌شود. مسئله این است که سیاست خارجی لیبرالی چه نسبتی با اخلاق دارد؟ آیا لیبرالیسم در سیاست خارجی علی‌رغم ادعاهای اخلاقی فراوانی که دارد، حاضر است حریم اخلاق را پاس بدارد یا خیر؟ اساساً آیا عقلانیت لیبرالی به چنین پاسداشتی می‌انجامد یا خیر؟ اهمیت این بحث از آن نظر است که لیبرالیسم خود را بزرگ‌منادی اخلاق در عرصه سیاست از طریق حمایت از حقوق‌ بشر، آزادی، دموکراسی و نفی استبداد می‌خواند. روشن است که چنین ادعای بزرگی بدون اینکه اخلاق جایگاه برجسته‌ای در سامان‌دهی به رفتارهای سیاسی داشته باشد، زمینه ظهور پیدا نخواهد کرد

اخلاقی عمل کردن پیروان یک مکتب مستلزم وجود سه عنصر در هر مکتب است

1 مکتب باید به صورت پرقدرت و مستدل، تصویری اخلاقی از انسان به دست دهد و نگاه ابزاری به انسان را به طور کلی منتفی بداند

2 غایاتی که از سوی مکتب پیش روی عامل قرار می‌گیرد باید غایات اخلاقی باشد. اگر غایات ترسیم شده ماهیت صرفاً مادی داشته‌ باشد، انتظار اخلاقی عمل کردن از عاملان، انتظار به جایی نخواهد بود

3 مکتب باید پای‌بندی به اخلاق را در روش‌ها هم مستدل ساخته باشد. اگر مکتبی توسّل به هر روشی را برای رسیدن به اهداف تجویز کند، به طور طبیعی، برای پیروانش بستر تمرّد از اخلاق را فراهم ساخته است

این سه عنصر در ارتباط با همدیگر، عقلانیتی را رقم می‌زند که در فضای آن، اخلاقی عمل کردن منطقی و خردمندانه جلوه خواهد نمود. هرگونه نقصی در هر یک از اضلاع یاد شده، موجب می‌شود اخلاقی عمل کردن خارج از عقلانیت باشد. درباره مسئله مورد بحث، که جایگاه اخلاق در سیاست خارجی لیبرالی را رصد می‌کند، گفته می‌شود: پای‌بندی لیبرالیسم به اخلاق، در گرو پذیرش سه مسئله است: 1 نگاه اخلاقی به انسان؛ 2 غایات اخلاقی برای سیاست؛ 3 ممنوعیت توسّل به شیوه‌های غیر اخلاقی در نیل به اهداف سیاسی

برای پی بردن به پاسخ مسئله، لازم است عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی را بشناسیم. اگر این عناصر اخلاقی باشند، زود به پاسخ سؤالمان خواهیم رسید و پی خواهیم برد که اقدامات غیر اخلاقی لیبرال‌ها در عرصه بین‌الملل تمرّد از اصول لیبرالیسم است و نباید این اقدامات را به پای لیبرالیسم نوشت. اما اگر عناصر و سازه‌های اصلی سیاست خارجی لیبرالی، خود غیر اخلاقی باشند، به عکس نتیجه فوق خواهیم رسید. آنگاه به خود حق خواهیم داد رفتارهای اخلاقی لیبرال‌ها را در عرصه سیاست خارجی هم دارای ماهیت غیر اخلاقی بدانیم

عناصر سازنده سیاست خارجی لیبرالی

با مطالعه آثار متفکران طراز اول لیبرالی و همچنین رصد رفتار دولت‌های لیبرالی، که معمولاً با تأییدات و همکاری‌های صاحب‌نظران لیبرال همراه بوده است، این نتیجه به دست می‌آید که سیاست خارجی لیبرالی دارای چهار عنصر اساسی و بنیادی است: نژادپرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. عنصر نخست به انسان‌شناسی لیبرالی مربوط است. عنصر دوم با غایت‌شناسی لیبرالی ارتباط دارد. عناصر سوم و چهارم به روش‌شناسی رفتاری لیبرالی ناظر است. در ادامه، جایگاه تک‌تک این عناصر در سیاست خارجی لیبرالی، به اختصار بررسی می‌شود. برایند این بررسی ما را رهنمون خواهد ساخت تا به جایگاه اخلاق انسانی و فطری در سیاست خارجی لیبرالی پی ببریم

1 نژادپرستی

«خودبرتربینی»، یکی از خصلت‌هایی است که از دوران باستان، در فکر و اندیشه ساکنان مغرب‌زمین وجود داشته است. این خصلت، که با کم‌بینی دیگر جوامع و نژادها همراه است، در جهت‌دهی به سیاست خارجی جوامع غربی نقش بارزی داشته است. استعمار دیگر جوامع از سوی آنان، با استناد به همین موضوع توجیه می‌شود. منتسکیو، نویسنده پرآوازه روح القوانین، که در آن درباره حقوق طبیعی، لزوم آزادی، برابری و برادری، تفکیک قوا، قانون اساسی، حکومت مشروطه و پارلمانی داد سخن ‌داده، آشکارا مخالفتش را با تعمیم این ارزش‌ها به سیاه‌‌پوستان ابراز می‌کند، با این استدلال که سیاه‌پوستان از دایره انسانیت خارجند

این موجودات که یکسره به رنگ سیاه هستند با چنان بینی پهن، کمتر می‌توانند مورد ترحم قرار گیرند. من باور نمی‌کنم خدا با شعوری که دارد، این موجود کریه را با این موهای وزوزی و لب‌های کلفت و بینی پهن، به عنوان انسان خلق کرده باشد; اگر آنان را انسان بدانیم این سوء ظن پدید می‌آید که پس ما دودمان مسیحی نیستیم !

در همین چارچوب انسان‌شناسی است که برده‌داری از سوی لیبرال‌ها و رهبران فکری آنها به عملی درست و شایسته پی‌گیری تبدیل می‌شود، بدون اینکه تضادی با شعارهای حقوق‌ بشر‌خواهی داشته باشد. منتسکیو به اروپاییان حق می‌دهد مردمان جوامع غیراروپایی را به بردگی بگیرند: «اروپاییان پس از آنکه [بومیان آمریکایی] را ریشه‌کن ساختند، ناچار بودند که آفریقایی‌ها را به بردگی کشند تا بتوانند آن سرزمین پهناور را آماده سازند.»3 در همین فضای فکری، لاک به خود حق می‌دهد همزمان با نظریه‌پردازی درباره آزادی و دموکراسی، از طریق خرید و فروش برده، امرار معاش کند!4 و جان استوارت میل پس از بازنشستگی از «کمپانی هند شرقی»، به نوشتن کتاب درباره آزادی بپردازد

غربی‌ها با همین روحیه نژادپرستی و خودبرتربینی به جوامع جدید و ناشناخته قدم گذاشتند. آنان به هنگام ورود به این جوامع و مواجهه با بومیان، این احساس را داشتند که گویا با یک عده حیوانات بی‌ارزش و مزاحم مواجهند و آنها به عنوان انسان‌های متشخّص، دارای این حق هستند که برای از بین بردن این مزاحم‌ها، به هر جنایتی دست بزنند. آلکسی دو توکویل (1805 ـ 1859) در گزارش جامعی به سال 1835 از وحشی‌گری‌ها، غصب‌ اراضی و قتل‌عام‌های فجیع بومیان آمریکایی از سوی مهاجران اروپایی، گزارش می‌دهد، بدون اینکه هیچ اعتراضی به اقدامات ظالمانه آنها داشته باشد. او با لحنی حق به جانب و تأییدآمیز، می‌نویسد

روزگاری قبایلی که نام برده شد، تا سواحل اقیانوس اطلس گسترش یافته بودند. ولی امروز برای دیدن یک فرد بومی، باید صدها فرسنگ در داخل قاره پیش رفت. این قبایل وحشی را اروپاییان نه‌تنها به عقب راندند، بلکه آنها را در عین حال، مضمحل و منقرض ساختند. به تدریج که این مردم وحشی به عقب می‌روند و می‌میرند ملت‌های جوان دیگری در همان سرزمین می‌رویند و توسعه می‌یابند. هرگز در جهان، جامعه‌هایی مانند کوچ‌نشین‌های اروپایی با چنین سرعتی رشد نکرده‌اند، و هرگز در جهان، جامعه‌هایی مانند جامعه بومیان آمریکایی با چنین سرعت و شدتی نابود نگردیده‌اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:13 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله نظام سیاسى و راهبرد «قدر مقدور» با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله نظام سیاسى و راهبرد «قدر مقدور» با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله نظام سیاسى و راهبرد «قدر مقدور» با word

چکیده  
مقدّمه  
1 تحصیل اذن فقیه براى امور حکومتى و لزوم پیروى عملى از او  
2 تلاش مشروطه‏ خواهان دین‏باور براى محدود کردن اختیارات سلطنتى  
3 تلاش مشروعه‏ خواهان براى تأمین مشروعیت  
جمع‏بندى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله نظام سیاسى و راهبرد «قدر مقدور» با word

اصفهانى الخوانسارى، محمدباقر، روضات‏الجنّات، مکتبه اسماعیلیان، قم، بى‏تا

تبریزى، محمدحسین‏بن على‏اکبر، «کشف‏المراد من المشروطه و الاستبداد»، (مندرج در: غلام‏حسین زرگرى‏نژاد، رسائل مشروطیت)

تبریزى، رساله لالان، (مندرج در آموزه، کتاب سوم، مجموعه مقالات، گروه تاریخ و اندیشه معاصر، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى(ره)، قم، 1382)

جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفویه، قم، انصاریان، 1370

حائرى، عبدالهادى، نخستین رویارویى‏هاى اندیشه‏گران با دو رویه تمدن بورژوازى غرب، امیرکبیر، تهران، 1378

خراسانى ترشیزى، آقا میرزایوسف فاضل، کلمه جامعه شمس کاشمرى، در معناى شورا و مشروطه و مجلس شوراى ملى و توافق مشروطیت با قانون اسلامى، 1329ق

رفیعى علامرودشتى، على، سیرى در زندگى‏نامه سیاسى سیدلارى و هم‏رزمان وى، (مندرج در مجموعه مقالات، کنگره بزرگداشت سیدعبدالحسین لارى)

زرگرى نژاد، غلام‏حسین، رسائل مشروطیت، هجده رساله و لایحه درباره مشروطیت، چ2، تهران، کویر، 1377

قوچانى، آقانجفى، برگى از تاریخ معاصر (حیات‌الاسلام فى احوال آیه‏الملک العلاّم)، پیرامون شخصیت و نقش آخوند ملامحمد کاظم خراسانى در نهضت مشروطیت، به تصحیح: رمضان‏على شاکرى، چ1، تهران، هفت، 1378

کدیور، محسن، حکومت ولایى، چ3، تهران، نى، 1378

کسروى، احمد، تاریخ مشروطه ایران، چ 5، امیرکبیر، تهران، 1340

کشمیرى، میرزا محمدعلى، نجوم‏السماء، بصیرتى، قم، بى‏تا

لارى، عبدالحسین، مجموعه رسائل، چ1، هیئت علمى کنگره بزرگداشت سیدعبدالحسین لارى، بنیاد معارف اسلامى، قم، 1418ق

لارى، عبدالحسین، التعلیقه على المکاسب، ج2، اللجنه العلمیه للمؤمر، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، 1418ق

لمبتون، آن کاترین سواین فورد، نظریه دولت در ایران، گردآورى: چنگیز پهلوان، چ2، گیو، تهران، 1379

نایینى، محمدحسین، تنبیه‏الامه و تنزیه‏المله، مقدمه و توضیح: سیدمحمود طالقانى، تهران، شرکت سهامى انتشار، 1378

نجفى، شیخ محمدحسن، جواهر الکلام، ج22، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1367

نجفى، موسى، اندیشه سیاسى و تاریخ نهضت حاج آقا نوراللّه اصفهانى، چ2، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران، تابستان 1378

نعیمیان، ذبیح اللّه‏، «دولت قدر مقدور؛ بررسى مفهوم قدر مقدور در نظام‏هاى سیاسى»، زمانه، ش 23، مرداد 1383

چکیده

یکى از مهم‏ترین مؤلفه‏ها در تصمیم‏سازى و نظام‏سازى سیاسى، تعیین نسبت میان مقاصد آرمانى با ظرفیت‏هاى موجود و قدر مقدورى است که تحقق آن مى‏تواند خود را بازآفرینى و بازنمایى کند. نوشته حاضر بر آن است تا با بررسى برخى ابعاد نظرى این امر، چشم‏اندازى تطبیقى را از دل نظریه‏پردازى شمارى از اندیشمندان دینى ـ سیاسى معاصر ایران ارائه دهد. کسانی که به امید کسب مقاصد آرمانى خود از پنجره تنگ زمانه خویش به تماشا نشسته‏اند. تحصیل اذن فقیه در امور حکومتی، تلاش برای محدودسازی اختیارات نامشروع سلطنتی، در صورت عدم امکان خلع ید از آن، تلاش برای تأمین مشروعیت راهبردهای مختلف در این زمینه‌اند.

کلید واژه‌ها: مشروعیت، کارآمدى، مقاصد آرمانى، سطوح قدر مقدور، تزاحم، اولویت‏هاى سیاسى، ظرفیت معنایى.

 

مقدّمه

هر منظومه فکرىِ سیاسى که بخواهد بنیانى مستحکم و کارآمد داشته باشد، ناگزیر است از مؤلفه‏هاى گوناگونى مانند مقاصد آرمانى خاصى برخوردار باشد. اما هنگامى که این مقاصد آرمانى براى زمان خاصى در نظر گرفته مى‏شود، به ناچار باید ابعاد و سطوحى را که در آن موقعیت زمانى قابل اجرا و به اصطلاح قدر مقدورند، از سطوحى که در آن شرایط عینیت‏پذیر نیستند، تفکیک کرد

براى دست‏یابى به فهمى درست در این‏باره یادآور مى‏شویم که تعبیر قدر مقدور مى‏تواند درباره امور گوناگون مطرح شود؛ مواردى چون حاکمیت قوانین الهى، توان‏مندى نظام سیاسى در حاکمیت بخشیدن به قوانین الهى و تأمین مشروعیت در حوزه برنامه‏ریزى‏ها و قانون‏نگارى‏ها، مشروعیت درباره تصدى‏ها و تصرف‏ها، خطاگریزى و عصمت افراد و نظام حاکم از مفاسد، و کارآمدى در ایفاى مسئولیت‏هاى دینى و اجتماعى

بر این اساس، براى مفهوم قدر مقدور معانى و کاربردهاى گوناگونى مى‏توان یافت که هر یک از جهت خاصى مى‏توانند در کانون توجه قرار گیرند.0 مفهوم قدر مقدور اغلب در موارد زیر به کار مى‏رود

1 سطح حاکمیت قوانین و عینیت‏پذیرى آن؛

2 سطح عینیت‏پذیر مشروعیت در قانون‏نگارى و توان‏سنجى افراد یا نظام براى آن؛

3 سطح عینیت‏پذیر در مشروعیت تصدى؛

4 سطح کارآمدى نظام در ایفاى مسئولیت‏ها؛

5 سطح خطاگریزى و درجه عصمت از مفاسد

تاریخ سیاسى معاصر: راهبردها و زوایاى اعمال قدر مقدور

 

1 تحصیل اذن فقیه براى امور حکومتى و لزوم پیروى عملى از او

پیش از طرح راهبردهاى اِعمال قدر مقدور در تاریخ سیاسى معاصر، نخست به بحثى مى‏پردازیم که پیش‏زمینه آن راهبردها روشن شود

اذن حکومت یا اذن براى امورات سلطنتى که برخى سلاطین از فقهاى دوران خویش تحصیل مى‏کردند، راهبردى عملى بوده است تا فقها برخى از خواسته‏هاى سیاسى دین را دست‏کم در سطوحى خاص برآورده کنند

بعضى از سلاطین که فطرتشان سلیم و طالب ترویج شرع قویم درآمده، در امورات دولتى کلیه از حاکم شرع اذن خواسته، اعمال و افعال خود را به قدر امکان موافق با شرع شریف مى‏نماید؛ مثل خلد آشیان خاقان مغفور فتحعلى‏شاه (تغمده اللّه بغفرانه) که رضوان مکان، شیخ جعفر کبیر(ره) در کتاب کشف‏الغطاء در باب جهاد به اذن و اجازه او در امورات سلطنتى تصریح فرموده که در این حال از زمره ظلام خارج، و در سلک سلاطین عدول منسلک خواهد بود

البته روشن است که فقهاى بزرگوار شیعه، در دادن اذن به سلاطین یا برخى زمام‏داران یا متصدیان پایین‏تر، شرایط فرد را در نظر مى‏گرفتند و به هر کس چنین اجازه‏هایى نمى‏دادند؛ همان‌گونه که با طرح مسئله «اولوا الامرى سلاطین» مخالفت مى‏کردند

ناگفته نماند، نویسنده نجوم‏السماء در اشاره به عقیده رایج شیعه درباره حاکمیت مجتهد و مشروعیت سلطان به اذن مجتهدان در دوره صفوى، اعطاى اذن به سلاطین صفوى را به گونه‏اى فراگیر گزارش مى‏کند؛ هرچند وى از این جهت نگاه سلاطین صفوى را مثبت ارزیابى مى‏کند که آنها با هدف پرهیز و گریز از عدم مشروعیت تصرفات خود، سلطنت خود را به نیابت از فقها مى‏دانستند

و در طریقه حقه امامیه این است که صاحب مُلک، امام زمان را مى‏دانند، و کسى را نمى‏رسد که در مُلکِ امام بى‏اذن او یا نایب او دخل و صرف نماید. پس در این وقت که امام زمان غایب است، مجتهد جامع‏الشرایط عادل هر که باشد، نایب آن حضرت است تا در میان مسلمین حافظ حقوق الهى باشد؛ و چون مُلک‏دارى و سپه‏آرایى از فضلا و مجتهدان این زمان صورت نمى‏گیرد، و لذا هر پادشاهى را مجتهد معظم آن زمان نایب خود کرده، کمر او را بسته، تاج بر سرش گذاشته، بر سریر سلطنت مى‏نشانید، و آن پادشاه خود را نایب او تصور مى‏کرد تا تصرف او در ملک و حکومتش بر خلق به نیابت امام بوده، صورت شرعى داشته باشد

در برابر این نقل که اعطاى اذن به همه سلاطین صفوى را گزارش مى‏کند، مى‏توان گفت این گزارش به رغم آنکه به خودى خود و به صورت حتمى، نمى‏تواند انکار شود و نکته شایان توجهى را مطرح کند، اثبات یقینى عمومیت یاد شده نیز قرائن بیشترى مى‏خواهد. آرى، چنان‏که نمونه‏اى از آن گذشت، این نکته درباره برخى سلاطین، شواهد تاریخى انکارناپذیرى دارد. نمونه دیگر آن شاه طهماسب (931ـ984) است. وى خطاب به محقق کرکى (940ق) تأکید مى‏کند

تو شایسته ‏تر از من به سلطنت هستى؛ زیرا تو نایب امام مى‏باشى و من از کارگزاران تو بوده و به امر و نهى تو عمل مى‏کنم: انت احق بالملک، لانّک النائب عن الامام علیه‏السلام وانما اکون من عُمّالک اقوم باوامرک و نواهیک

شاه طهماسب، همچنین در فرمانى که ظاهرا در محرم سال 936 صادر شده است، بر لزوم متابعت همگانى از مرحوم کرکى تأکید مى‏کند

لایح و واضح است که مخالفت حکم مجتهدان که حافظان شرع سیدالمرسلین‏اند، با شرک در یک درجه است. پس هر که مخالفت حکم خاتم‏المجتهدین، وارث علوم سیدالمرسلین، نایب الائمه المعصومین [محقق کرکى] کند، و در مقام متابعه نباشد، بى‏شائبه ملعون و مطرود; است و به سیاسات عظیمه و تأدیبات بلیغه مؤاخذه خواهد شد

مرحوم میرزاى قمى در نامه‏اى به فتحعلى‌شاه، افزون بر آنکه با طرح اولى‏الامرى شاه مخالفت مى‏کند، حکم پیروى از زمام‏داران را در اوضاع گوناگونى تبیین مى‏کند که بر اساس آن، اطاعت از سلطان در جایگاهى ثانوى مطرح مى‏شود و در غیر وجود شرایط لازم براى پیروى، نمى‏توان از او اطاعت کرد. به سخن او، در دوره غیبت تنها اطاعت از مجتهد عادل مى‏تواند مطرح باشد. وى که با جسارت و شهامت ویژه خود، این سخنان را خطاب به شاه بیان مى‏کند، در واقع در پى برترى دادن شأن ولایى فقها بر شأن سلطنتى شاه است و در حد میسور و قدر مقدور زمان خود، بر این خواسته تأکید مى‏کند

; یک جا مى‏شنوم که مى‏خواهند لقب «اولى‏الامر» بودن به شاه بگذارند که مذهب اهل‏سنت و خلاف مذهب شیعه است، و اهل سنت به آن فخر مى‏کنند که پادشاه شیعه تابع ما باشد; . به اتفاق شیعه مراد از «اولى الامر» ائمه طاهرین(ع) مى‏باشند، و اخبار و احادیثى که در تفسیر آیه وارد شده است، به این مطلب از حد بیرون است، و امر الهى به وجوب اطاعت مطلق سلطان، هرچند ظالم و بى‏معرفت به احکام الهى باشد، قبیح است. پس عقل و نقل معاضدند در اینکه کسى را که خدا اطاعت او را واجب کند باید معصوم و عالم به جمیع علوم باشد، مگر در حال اضطرار و عدم امکان وصول به خدمت معصوم که اطاعت مجتهد عادل مثلاً واجب مى‏شود. اما در صورت انحصار امر در دفع دشمنان دین به سلطان شیعیان، هر کس خواهد که باشد، پس نه از راه وجوب اطاعت او، بلکه از راه وجوب دفع و اعانت در رفع تسلط اعادى، و نسبت بر خود مکلف، گاه است که واجب عینى مى‏شود بر او، گاهى کفایى.5

چنان‏که گذشت، وى در راستاى تأمین سلطه ولایى بر سلطه سلطنتى شاه، در پى آن است تا راهبرد و نظریه «دولت در دولت» را ارتقا بخشیده و به سطح راهبرد «حکومت دولت شریعت بر دولت سلطنت» برساند. از این‏رو، در ارشادنامه، با تأکید بر نیازمندى و وظایف متقابل پادشاهان و علما در قبال یکدیگر و شأن والاى علما در جامعه اسلامى، بر لزوم بهره بردن شاهان از علما پاى مى‏فشارد

حق‏تعالى چنان‏که پادشاهان را از براى محافظت دنیاى مردان و خواست ایشان از شرّ مفسدان قرار داده، پس علما و غیرعلما به آنها محتاج‏اند؛ همچنین علما را هم از براى محافظت دین مردم و اصلاح دنیاى ایشان در رفع دعاوى و مفاسد و اجحاف و تعدى و تجاوز از راه حق که باعث هلاک دنیا و آخرت مى‏باشد، قرار داده و در سلوک این مسلک و یافتن طریقه حقه پادشاه و غیر پادشاه به آنها محتاج‏اند. پس چنان‏که این فرقه; را از درگاه معدلت و خواست آن زمره عالى‏شأن مجال گریز نیست، همچنین آن طبقه رفیع‏مکان را از التفات به این قوم گمنام و نشان و مداوا جستن از انفاس ایشان، راه پرهیز نه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
سه شنبه 95 خرداد 11 , ساعت 4:13 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تجربیات مدون آموزشی علل و عوامل بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه با word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تجربیات مدون آموزشی علل و عوامل بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تجربیات مدون آموزشی علل و عوامل بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه با word

پیشگفتار    
فصل اول – طرح تحقیق    
مقدمـه    
ضرورت و اهمیت مسئله    
هدفهای کلی تحقیق    
فرضیه ها    
سؤالات    
متغیرها و تعاریف عملی آنها    
فصل دوم – سابقه موضوع تحقیق    
تاریخچه    
برخی از ملاحظات تاریخی    
نگاهی به امور زمان    
فصل سوم – مسائل مربوط به نوجوانان    
تعریف نوجوانی    
نوجوانی حساسترین دوران زندگی    
انگیزه ی استقلال طلبی    
نوجوانی سنین 12 تا 18 سالگی    
فصل چهارم – اختلالات رفتاری    
تعریف دانش آموزان ناسازگار    
علل و عوامل بی نظمی و شلوغی دانش آموزان در کلاس    
نتیجه و پیشنهادات    
منابع و ماخذ    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تجربیات مدون آموزشی علل و عوامل بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه با word

      1ـ         بیزاری از مدرسه

      2ـ        تعلیم و تربیت و مراحل آن

      3ـ        در مکتب تجربه

      4ـ        راهنمایی استاد محترم

      5ـ        رفتارهای بهنجار و نابهنجار

      6ـ        رفتار کودکان

      7ـ        روشهای تحقیق

      8ـ        روشهای فنون تدریس

      9ـ        روشهای تربیت اسلامی

   10ـ      روانشناسی تربیتی

   11ـ      روانشناسی رشد

   12ـ      روانشناسی رشد

ترجمه حسن سلطانی فرد

دکتر غلامحسین شکوهی

حمید گروگان ـ سازگان

جناب آقای طلایی

دکتر شکوه نوابی نژاد

فرانسیس ایلک، راسمن مترجم اورگان

دکتر عزت اله نادری و دکتر سیف نراقی

مراکز تربیت معلم

مراکز تربیت معلم

دکتر شریعتمداری

جمعی از مؤلفان

دکتر سیروس عظیمی

مقدمـه                                                                                

یک هدف خوب آن است که مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد که چه هنگام بدان نایل خواهیم شد. امروزه یکی از مشکلات مهم تربیتی در بیشتر مراکز تعلیم و تربیت مسائلی هستند که بطور مشابه در بسیاری از کودکان و نوجوانان و جوانان سر می زند و این مسایل   در نوجوانان و کودکان گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت جامعه و افراد جامعه شده است  و روز بروز این مسایل و مشکلات در دامنه های وسیعی در تعلیم و تربیت خودش را آشکارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و کنه و ریشه ی این مسایل پرداخته نشود و راههای بوجود آوردن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد احتمال آن می رود که جامعه علاوه بر آن که پیشرفتی نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بین رفتن ارزشهای والای انسانی خواهد شد. پیشگامان تعلیم و تربیت هرچند درباره ی این مسایل اندیشیده اند و نظرات و راه حلها و پیشنهاد های متعددی داده اند اما با توجه به اینکه ، این علمای تعلیم و تربیت سالها به فکر ریشه کن ساختن این مسایل بوده اند و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است و راه حلهای این علما نیز مؤثر واقع شده است اما با همه این وجود هنوز بسیاری از علل و عوامل و مشکلات و مسایل تربیتی شناخته نشده اند و یا ممکن است   علاوه بر علت هایی که شناخته شده علل تازه و جدیدی افزوده شود و راه حل مناسبی برای این عوامل در نظر گرفته شود

با توجه به اینکه کودکان نیز از نظر اخلاقی چه در جامعه ای که زندگی می کنند و یا در  چه خانواده ای تربیت یافته اند با هم متفاوت هستند . پس اگر افرادی دارای یک نوع مسایل   و مشکلات تربیتی باشند ممکن نیست که با یک روش به حل مسایل آنان پرداخت و در نتیجه باید جنبه های مختلف و گوناگون به کار برد. لذا با توجه به مطالب فوق برآن شدیم که با استفاده از مدیران و دبیران مجرب علتهای بی انضباطی را در شهرستان کرج مورد بررسی قرار دهیم لازم به تذکر است که این شهرستان در سطح شهر دارای  مدارس متعدد می باشد که این مدارس دارای دبیران مجرب و مدیران با سابقه است که هر ساله با توجه  به میزان رشد جمعیت با تعداد فراوانی از دانش آموزان و نوجوانان با رفتارهای بخصوص و متفاوت درگیر هستند و راه حلهای آن را با توجه به تفاوتهای فردی هر دانش آموز به مورد اجرا می گذارند

امیدواریم که بررسیهایی که در این تحقیق انجام خواهیم داد راهگشای حل بسیاری از مسایل مختلف تربیتی در این منطقه باشد

عنوان کامل موضوع تحقیق

-        علل بی انضباطی دانش آموزان

ضرورت و اهمیت مسئله

از آنجا که تعلیم و تربیت سالم در سایه آرامش و امنیت و ایجاد خود نظمی در کودکان و نوجوانان می باشد و این نوع تعلیم و تربیت که شامل کیفیت تربیت در محیط خانه و مدرسه است و اصولاً نگرش خانواده نسبت به تحصیل جزء فرهنگ خانواده است و بها دادن والدین به درس میزان آرامش و امنیت خانواده در یادگیری کودک اثر دارد و شرایط نامناسب و نامطلوب می تواند موجب محرومیت کودک در یک تعلیم و تربیت مناسب و یا عوامل تحریک کننده ذهنی شود. اگر این مشکلات برطرف نگردد و کودکان از شرایط مساعدتر و تعلیم و تربیت غنی تری برخوردار گردند استعدادهای آنان تا حدود تصور ناپذیری تکامل می یابد

موضوع انضباط در بین افراد بخصوص در بین نوباوگان و نوجوانان مطرح می شود که مسیر زندگی خود را تعقیب می کنند و به شخصیت و اخلاق خود شکل می دهند تا بتوانند جاده کمال را بشناسند و در زندگی موفقیت بیشتر و بهتری داشته باشند . معلمان و انسانها به طرقی با این افراد در ارتباط هستند و وظیفه  شرعی و قانونی خود می دانند تا این آینده سازان را در این مسیر پر نشیب و فراز هدایت کنند و ناخدایان موفقی باشند تا این کودکان و نوجوانان را به ساحل خوشبختی برسانند

هدفهای کلی تحقیق :

برای اینکه بتوانیم به علل های مختلف بی انضباطی در این مقطع آشنا شویم از دبیران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت مدارس راهنمایی این  شهرستان کمک گرفته ایم تا بتوانیم با توجه به فرامین ارائه شده و نظر خواهی از آنان در صدد رفع قسمتی از مشکلات برآییم

فرضیه ها

1ـ عدم آشنایی کادر آموزشی و اداری مدرسه به نیازهای روحی و روانی ، اجتماعی موجب بی انضباطی دانش آموزان می گردد . ( برای اثبات این فرضیه سؤالات 1،2،9،13،15،18 در پرسشنامه آمده است)

2 ـ وجود اختلاف در خانواده و عدم ارتباط صحیح خانواده ها با فرزندانشان و درک آنان موجب بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤالات 11 ،12،14 در پرسشنامه قید شده است)

3 ـ عدم وجود مدیران و معلمان متخصص و کار آزموده در مدارس موجب بی انضباطی دانش آموزان می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤالات 7 ،20،21 در پرسشنامه آمده است)

4 ـ عدم انعطاف سیستم آموزشی و مقررات خشک و بی روح موجب بی انضباطی می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤال 17 در پرسشنامه آمده است)

5 ـ عدم ارتباط صحیح مدرسه ، خانواده و جامعه موجب بی انضباطی می شود. (برای اثبات این فرضیه سؤال 22 در پرسشنامه آمده است)

6 ـ مشکلات حاد خانوادگی ناشی از فقر مالی و ضعف جسمانی و عاطفی و اجتماعی دانش آموزان موجب بی انضباطی می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤالات 8 ،10،12 در پرسشنامه آمده است)

7 ـ عدم مطابقت مطالب درسی با نیازهای جسمانی و عاطفی و اجتماعی دانش آموزان موجب بی انضباطی می گردد . (برای اثبات این فرضیه سؤال در پرسشنامه مطرح گردیده است)

8 ـ کمبود فضای آموزشی و آشنا نبودن کادر آموزشی و اداری به مسایل روانشناسی و عدم رعایت عدالت موجب بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤالات 1 ،3،4،5،6 در پرسشنامه آمده است)

9 ـ عدم سلامت روانی کارکنان آموزشی و اداری باعث بی انضباطی می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤال 19 در پرسشنامه آمده است)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ