
دانلود مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی با word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی با word
چکیده
مقدمه
روان درمانی یکپارچه
درمان یکپارچه توحیدی
ویژگیهای درمان یکپارچه توحیدی
مؤلفههای معنوی و دینی درمان یکپارچه توحیدی
1 ایجاد فضای حمایتی
2 آیینها و نمادها
3 دعا و مناجات
4 اعتراف و توبه
5 تقوا و خودمهارگری
6 مراقبه و هشیارافزایی
7 ذکر و احساس حضور
اهداف درمان یکپارچه توحیدی 1 اهداف معنوی و دینی
2 اهداف روانشناختی درمان یکپارچه توحیدی
ویژگیهای درمانگر یکپارچه توحیدی
الف. نگرش درمانگر
ب. رویکرد درمانگر
روش تحقیق
مراحل درمان
1پذیرش
2 مشاهده بالینی
3 آموزش مهارتهای زندگی
4 گروه درمانی
5پیگیری درمان
تجزیه و تحلیل نتایج
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی با word
ـ قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، 1376
ـ افروز، غلامعلی، بیجه چرا جانی شد؟، تهران، راه تربیت، 1384
ـ جلالی تهرانی، محمدحسین، «توحید درمانی»، نقد و نظر، سال نهم، ش 3 و 4، 1383، ص 46ـ48
ـ حسینی کلاته، سیدرضا، استاندارد ساختن پرسشنامه تحلیل بالینی کتل (CAQ) در بین زندانیان کل کشور، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و امنیتی کشور، 1383
ـ دادستان، پریرخ، روانشناسی جنایی، تهران، سمت، 1382
ـ شریفینیا،محمدحسین، ارزیابی تأثیر روش درمان یکپارچه توحیدی در کاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر زندانیان زندان مرکزی قم، قم،سازمان زندانها واقدامات تأمینی وامنیتی کشور،1386
ـ شریفینیا، محمدحسین، مقایسه اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی و شناخت درمانی در کاهش رفتارهای مجرمانه و سوء مصرف مواد در زندانیان معتاد زندان قم، پایاننامه دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، 1387
ـ عبدی، عباس، آسیبشناسی اجتماعی: تأثیر زندانها بر زندانیان، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، 1371
ـ هیئت تحریریه رواندرمانی زندان مرکزی قم، مروری بر درمان یکپارچه توحیدی، قم، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و امنیتی کشور، 1386
ـ مطهری، مرتضی، انسان کامل، تهران، صدرا، 1364
ـ علی اسماعیلی و اسماعیل بیابانگرد، آمار وروش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران، سنجش تهران، 1382
ـ هیئت تحریریه ماهنامه اصلاح و تربیت شهریور، 1376
Arkowitz, H, “Integrative theories of therapy”, In P. L. Wachtel, & S. B. Messer (Eds.), Theories of Psychotherapy of Psychotherapy: Origins and evolution, Washington, DC: American Psycholgical Association,
Corsini, R. J, Handbook of Innovative Therapies, New York, Wiley.chapter30,
Goldfried, M. R., & Costanguay, L. G, “The future of psychotherapy integration”. Psychotherapy, 29, 4-10,
Griffith, E. E., English, T., & May, F. V, “Possession, prayer and testimony: Theraputic aspects of the wednesday night meeting in a black church”. Psychiatry, 43,
Griffith, E. E., Young, J. L., & Smith, D. L, “Therapeutic elements in a black church service”, Hospital and Community Psychiatry, 35,
Kazdin, A. E, “Treatment of antisocial behavior in children: Current status and future directions”,Psychological Bulletin, 102,
Shapiro, D, Mediation: Self Regulation Strategy and Altered State of Consciousness, Chicago, Aldine,
چکیده
درمان یکپارچه توحیدی، یکی از رویکردهای درمانی است که ضمن اصل قرار دادن معنویت، به دنبال آن است که با یکپارچهسازی شخصیت و وحدت بخشیدن به آن در سایه توحید، زمینه انجام جرم و ارتکاب مجدد آن را از بین ببرد و راهی برای بازگشت سعادتمندانه مجرمان به جامعه فراهم آورد
در این تحقیق، اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت و بالینی مددجویان زندان مرکزی قم بررسی شده است. جامعه آماری، از میان 112 نفری که مراحل درمان را پشت سرگذاشتهاند، 42 نفر به صورت تصادفی برگزیده شدند و نتایج پیشآزمون و پسآزمون حاصل از اجرای پرسشنامه تحلیل بالینی کتل، در این افراد مقایسه شد
در پنج مورد از مؤلفههای شخصیت، یعنی ثبات عاطفی، سازگاری، جسارت، ناایمنی روانی و اضطراب، و همچنین ده مورد از مؤلفههای بالینی یعنی خود بیمارانگاری، افسردگی با افکار خودتخریبی، افسردگی همراه با اضطراب، افسردگی با کمبود انرژی، احساس گناه و رنجش، بیحوصلگی و گوشهگیری، پارانویا، اسکیزوفرنیا، ضعف روانی، و بیکفایتی روانی، این روش درمانی اثربخشی معناداری داشته است
کلیدواژهها: درمان یکپارچه توحیدی، مؤلفههای شخصیت،مؤلفههای بالینی، روان درمانی یکپارچه، توحید، معنویت
مقدمه
جرم1 و بزهکاری، از پدیدههای شوم و ناخوشایند حیات اجتماعی انسانهاست که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشتهاند. در بررسی همهجانبه این پدیده باید به ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن توجه شود، اما بیشک یکی از اصلیترین ابعاد آنها که بر سایر جنبهها نیز تأثیر عمیقی دارد، بُعد روانشناختی است
کنکاش در ویژگیهای شخصیتیـ رفتاری بزهکاران نشان میدهد که فرآیند رشد و تحول در زندگی روانیِ بیشتر آنها با مشکلاتی همراه بوده است. پریشانیهای روانی، محرومیتها، ناکامیهای پی در پی، خودمداری و فزونخواهی، پرخاشگری، خصومت و نفرت انباشته شده، نارساییهای تربیتی و یادگیریهای غلط دوران کودکی، نظام خانوادگی آشفته، کمبود محبت و در یک کلام عقدههای روانی، مهمترین عامل گرایش به رفتارهای تبهکارانه و ضداجتماعی است.2
بررسیهای تاریخی ویلسون3 و هرنستین4 (1985) بیانگر آن است که تقریباً در تمام دورههای تاریخی، عوامل روانی یکی از مهمترین علل گرایش افراد به جرم و جنایت به شمار میآید و جوامع مختلف با روشهای گوناگون سعی در کنترل و درمان آنان داشتهاند.5
یکی از روشهایی که در بسیاری از نقاط جهان برای برخورد با مجرم و جلوگیری از جرم استفاده میشود، زندانی کردن مجرمان است. محرومیت از آزادی که در اواخر قرن هیجدهم در نظام قضایی اروپا تثبیت شد، با این هدف انجام شد که واکنش در برابر اعمال بزهکارانه را منطقیتر و انسانیتر از مجازاتهایی کند که پیشتر اعمال میشد. اما دیری نپایید که در قالب اجرا، زندان از حل تضادهای فردی و اجتماعی جرمزا یا افشاکننده جرم، ناتوان از کار درآمد. از آن پس، نهاد زندان همواره با بحران روبهرو بوده است.6
امروزه این پرسش برای بسیاری از کارشناسان مطرح است که آیا سیستم موجود زندان، در تحقق اهداف اصلی آن یعنی دور نگهداشتن جرم از اجتماع به منظور حفظ نظم، آرامش، امنیت و تسلی بخشیدن جامعه موفق بوده است؟
در پاسخ به این پرسش، بسیاری بر این باورند که نباید این واقعیت را فراموش کرد که اگر نظام موجود (حبس به عنوان مجازات) وجود نداشته باشد، رفتار انحرافی به مراتب توسعه بیشتری خواهد یافت، اما اهداف حبس کردن و محرومیت از آزادی به خوبی تحقق نمییابند.7 نگاهی به آمار زندانهای کشور و روند افزایش شمار زندانیان در سالهای مختلف نشاندهنده بحران قابل توجهی است که کارشناسان را به فکر چارهجویی و بررسی گسترده آن انداخته است.8
از سویی بررسیها نشان دادهاند که زندانی کردن تأثیر منفی بر زندانیان دارد و آنان را به اجبار از کانون خانوادگی، شغل و زندگی اجتماعی طرد میکند و زمینه را برای روی آوردن به جرم و جنایت در زندان بیشتر میکند. بهویژه زندانیان جوان که از متخلفان با تجربه شیوههای مختلف جنایت را میآموزند. از سوی دیگر، برخی از کارشناسان بر این باورند که حبس و زندان، که جامعه برای رویارویی با رفتار بزهکارانه از آن بهره میگیرد، صرفنظر از هر نامی که به آن داده میشود، نوعی تنبیه است و این تنبیه غالبا مفید نیست؛ زیرا معمولاً مدت درازی پس از ارتکاب عمل بزهکارانهای که قرار است به شرط بروز آن به کار گرفته شود، فرد مورد تنبیه قرار میگیرد. ضمن آنکه زندانی کردن یکی از پرخرجترین اشکال تنبیه است. نگاهی به آمار موجود نشان میدهد که هزینه نگهداری یک زندانی گاهی به 200 دلار در روز میرسد.9
بنابراین، ضروری است که در جستوجو و معرفی روشی باشیم که بتواند با اثربخشی همهجانبه بر فرد، افزون بر جلوگیری از آثار منفی حبس و محرومیت از آزادی، با ایجاد تغییرات درونی، زمینههای فردی ارتکاب جرم و بازگشت به زندان را از بین ببرد
پس از استقرار روانشناسی به مثابه یک دانش تجربی و ظهور روشهای نوین رواندرمانی، توجه به اصلاح رفتار مجرمانه ابعاد وسیعی یافت؛ بهگونهای که امروزه در سراسر جهان روانشناسان زیادی تمام توان خود را صرف درک و شناخت پدیده جرم و بزهکاری کردهاند و با بررسی تاریخچه زندگی، استفاده از ابزار و روشهای تشخیص بالینی و اجرای روشهای درمانگری، میکوشند به این گروه از آسیب دیدگان اجتماعی کمک کنند.10
از نظر روانشناسان، هدف اصلی درمانگری روانشناختی، تغییر زمینه فردی تکرار اعمال بزهکارانه است و تغییر رفتار مجرمانه هدف غیرمستقیم این نوع درمانگریهاست.11 به بیان دیگر، در الگوی رواندرمانی سعی میشود کل شخصیت مجرم را متحول سازند تا بدین ترتیب زمینههای درونفردی ارتکاب مجدد جرم از بین برود
در سالهای اخیر، برای دستیابی به چنین هدفی در زندانهای ایران، از درمانگری یک پارچه توحیدی بهره میبرند. در این روش درمانی، اعتقاد بر این است که اگر آموزههای الهی و معنوی بهویژه مؤلفه اساسی توحید و ارتباط عمیق و صمیمانه با خداوند متعال با یافتههای روان درمانی ادغام گردد، کارآمدی و پایداری درمان به صورت چشمگیری افزایش مییابد؛ زیرا عنصر توحید بیش از هر عامل دیگری توان انسجامبخشی و یکپارچهسازی شخصیت را دارا میباشد.12
در صد سال اخیر، روانشناسان روشهای اصلاحی و درمانی فراوان و متنوعی را پیشنهاد دادهاند. بهطوری که به گفته کازدین13 (1987) تا آن زمان بیش از 400 روش درمانگری متفاوت پیشنهاد شده بود.14
بهرغم تأثیرهای درمانی غیرقابلانکار این فنون درمانیـ چون اغلب آنها تحت تأثیر یکی از مکاتب روانشناختی معاصر بودهاند و براساس پارادایم جزنگری، به یک یا چند بخش از ابعاد وجودی انسان توجه کردهاندـ در حل معضلات گسترده و فراگیر شخصیتی بزهکاران که همه ابعاد وجودی آنان از فلسفه، هدف و معنای زندگی گرفته تا روابط اجتماعی، ارتباطات میانفردی و الگوهای رفتاریشان را در برمیگیرد، توفیق چندانی نداشتهاند.15
یکی از مهمترین دلایل توفیق نداشتن شیوههای تکمکتبی در درمان کامل و پایدار اختلالات روانی، ناتوانی آنها در توجه هماهنگ و یکپارچه به ابعاد چندگانه زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی انسان در مواجهه با مشکلات روانی و نابهنجاریهای رفتاری است.16 اما از آنجا که انسان یک کل واحد و غیرقابل تجزیه است، سلامت روانی کامل وی هنگامی تحقق مییابد که وحدت و انسجام این سیستم حفظ، و اجزای آن با یکدیگر هماهنگ عمل کنند.17
عدم توجه رواندرمانی سنتی به عنصر معنویت و ارزشهای دینی در فرایند درمان، ناپایداری تغییرهای رفتاری ایجاد شده در دراز مدت و درصد بالای بازگشت به رفتارهای نابهنجار را به دنبال داشته است. توجه روزافزون روانشناسان و درمانگران به این حقیقت موجب شده است تا در دهههای اخیر، درمانگران به روشهای درمان یکپارچه توجه جدی داشته باشد. اکنون آنان در جستوجوی روشهای نوینی هستند که بتوانند با تأثیرگذاری یکپارچه و هماهنگ، کل وجود فرد را تحت تأثیر قرار داده و همه شناختها، عواطف و هیجانات و رفتارهای وی را به صورت منسجم و هماهنگ تغییر دهند تا سلامت روانی فرد تأمین شود. به همین دلیل، به گفته گارفیلد18 و برجین19 (1994) امروزه بیشتر روان درمانگران استفاده از روشهای التقاطی20 و یکپارچه21 را ترجیح میدهند
یکی از این روشهای کلنگر و تلفیقی، روش درمان یکپارچه توحیدی است.22 این روش که تلفیقی از آخرین یافتههای رواندرمانی در حوزههای مختلف، بهویژه فنون انسانینگر و وجودی از یک سو، و آموزههای توحیدی و عرفانی اسلام از سوی دیگر میباشد، با عنوان «روش توحید درمانی»23 در سال 2001 توسط دکتر محمدمحسن جلالیتهرانی در کتابنامه روان درمانیهای نوین24 به ویراستاری ریموند کرسینی معرفی گردید. این روش با تأکید بر ارتقای رشد و تحول انسانی، به فرد امکان میدهد تا با جستوجوی معنای متعالی برای زندگی و تلاش برای درک خویشتن خویش، به توسعه روشی برای زندگی خود بپردازد که منجر به دستیابی مراحل بالاتر رشد و کمال گردد
به گفته کرسینی، توحیددرمانی که از ادغام و یکپارچهسازی نگرش اسلام نسبت به سرشت انسان و نظریه و روش درمان انسانگرا به وجود آمده، برای اولین بار اسلام را به منزله یک شیوه درمانی مطرح کرده است.25 این شیوه درمانی پس از معرفی و به کارگیری در دانشگاه فردوسی مشهدـ در مرکز تربیت و اصلاح زندان مشهدـ نتایج قابلقبولی را به دنبال داشت. به خاطر موفقیتهای به دست آمده، این سبک درمانی به زندانهای سراسر کشور گسترش یافت و اکنون متخصصان در زندانهای همه مراکز استانها، با بهرهگیری از این شیوه در پی اصلاح رفتار مجرمان و جلوگیری از بازگشت مجدد آنها به سوی رفتارهای مجرمانه برآمدهاند.26
براساس این روش، درمان پنج مرحله دارد: پذیرش، مشاهده بالینی، آموزش مهارتهای زندگی، گروهدرمانی، پیگیری درمان. در هر یک از این مراحل، با مداخلات و اقدامات درمانی تلاش میشود که فرد دارای معیارهایی از پیشرفت در درمان شده، و از یک مرحله به مرحله بعد انتقال یابد.27
این پژوهش، برای بررسی تأثیرهای این روش شکل گرفته است. بر اساس این پژوهش، مداخلههای درمانی به سبک یکپارچه توحیدی احتمالاً میتواند بر رگههای شخصیتی افرادی که به خاطر مسائل و نابهنجاریهای رفتاری در زندان هستند، اثربخش باشد. همچنین بررسی میشود که آیا درمانگری یکپارچه توحیدی بر مؤلفههای شخصیت مثل ثبات عاطفی، خودتنظیمی، سوءظن و;، بر مؤلفههای بالینی مثل خودبیماریانگاری، ضعف روانی و; اثربخشی دارد؟ بررسی این موضوع با اخذ پیشآزمون و پسآزمون تست تحلیل بالینی کتل موسوم به CAQ مورد کاوش قرار میگیرد
تاکنون در حوزه روانشناسی مکتب جدیدی با رویکرد اسلامی ظهور نیافته یا به اثبات نرسیده و یا مطرح نگردیده است؛ تنها در دهه اخیر چنین ادعایی مبنی بر وجود یک رویکرد درمانی در حوزه مداخلات و خدمات روانشناختی با عنوان توحید درمانی یا درمان یکپارچه توحیدی پا به عرصه گذاشته است؛ از اینروی، محقق بر آن شد تا این هدف مهم را در نظر بگیرد که اولاً آیا مداخلات درمانی این شیوه، متناسب با رویکرد ادعایی آن میباشد؟! و ثانیاً آیا اثربخشی آن با توجه به اینکه یک رویکرد معنوی و الهی است، میتواند مانند نتایج سایر رویکردها مورد توجه قرار گیرد؟! از اینروی، پژوهش حاضر درصدد است که یافتههای پژوهشی یک درمان و نظریه جدید درمانی که مبتنی بر مبانی اسلامی و توحیدی است را بیازماید و ضمن رسیدن به پرسشهای پژوهشی خود، به دنبال بررسی فرضیههای زیر است
فرضیه اول: درمان یکپارچه توحیدی، بر مؤلفههای شخصیتی مددجویان اثربخشی دارد
فرضیه دوم: درمان یکپارچه توحیدی بر مولفههای بالینی مددجویان اثربخشی دارد
روان درمانی یکپارچه


دانلود مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک با word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک با word
چکیده
مقدمه
مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت
1 ماهیت خیر
2 ماهیت سعادت
3ماهیت فضیلت
رابطه فضیلت و وظیفهشناسی
4 نسبت سعادت و فضیلت
خصائص نظریههای اخلاق فضیلت
الف. غایتگرایی 45
ب. تأکید بر حسن فاعلی بیش از حسن فعلی
ج: ارزشمداری مبتنی بر ارزشهای ذاتی
د: جایگاه ممتاز نیّت و انگیزه در فعل اخلاقی
ه : برتری فضیلت حکمت نسبت به قواعد الزامی
و: تقدم الگوها و اسوههای اخلاقی
6 اصناف نظریههای اخلاق فضیلت
الف. از منظر تاریخی
ب. از منظر غایتگروی
ج. از منظر وحدتانگاری و تکثرگرایی
د. از منظر دینی و سکولار
نتیجهگیری
پینوشتها:
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تبیین اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک با word
ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت، چ سوم، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1358
ـــــ، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسین لطفی، تهران، طرح نو، 1378
ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، دانشگاه تهران، 1368
افلاطون، مجموعه آثار، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، خوارزمی، 1374
اُلسون، رابرت جی، فلسفه اخلاق، پل ادواردز، ترجمه انشاء الله رحمتی، تهران، تبیان، 1378
حسن سرور، ابراهیم، المعجم الشامل للمصلحات العلمیه والدینیه، الجزء الثانی، بیروت، دارالهادی، 1429
دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه امیرحسین آریانپور، تهران، انقلاب اسلامی، 1365
راولز، جان، نظریه عدالت، ترجمه محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1387
فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، تهران، طه، 1376
فروغی محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، تصحیح امیر جلالالدین اعلم، تهران، البرز، 1375
کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه (از ولف تا کانت)، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، چ سوم، تهران، علمی و فرهنگی (سروش)، 1380
کاسیرر، ارنست، فلسفه و فرهنگ، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، 1360
کسنوفون، خاطرات سقراطی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 1373
گادامر، هانس گئورگ، مثال خیر در فلسفه افلاطونی-ارسطویی، ترجمه حسن فتحی، تهران، حکمت، 1382
محمدرضایی، محمد، تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379
مصباح، محمدتقی، نقدو بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384
مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، مجموعه آثار، چ هشتم، تهران، صدرا، 1378
موسوی خمینی، سیدروحاله، چهل حدیث، چ دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371
نقیب زاده، میر عبدالحسین، فلسفه کانت، بیداری از خواب دگماتیسم، چ سوم، تهران، آگاه، 1374
چکیده
اخلاق فضیلت در فلسفه سیاسی کلاسیک، از سنخ اخلاق غایتگرا و هنجاری است و با مفاهیم اخلاقی چون فضیلت و رذیلت، خیر و خوبی، بایستی اخلاقی، فعل ارادی، فاعل ارادی، سعادت و کمال در ارتباط است. نظریههای اخلاقی فضیلتمحور، از ویژگی غایتگرا بودن، تأکید بر عامل درستکار به جای صرف عمل، ابتنای ارزشها بر ارزشهای ذاتی عقلی، ممتاز بودن جایگاه نیّت و انگیزههای فاعل در آن، برتری حکمت بر قواعد الزامی و تقدم الگوها و اسوههای اخلاقی برخوردارند. همچنین اخلاق فضیلت را میتوان از چهار منظر تاریخی، غایتگروی، وحدت یا کثرتگروی، دینی یا سکولار مورد بررسی قرار داد
کلیدواژهها: اخلاق، فضیلت، خیر، غایت، سعادت، سیاست، فلسفه سیاسی کلاسیک
مقدمه
«فلسفه اخلاق»1 کاوشی فلسفی و عقلانی در باب مسائل و احکام اخلاقی است که بهطور سنتی، دو قسم اخلاق هنجاری2و «فرا اخلاق»3 را در بر میگیرد. اخلاق هنجاری، بر دو دسته اخلاق «غایتگرا» و «وظیفهگرا» تقسیم میشود. نظریههای غایتگرا، به نوبه خود، شامل دو نوع اخلاق «فضیلتمدار» و «سودگروی اخلاقی»4 است. بر این اساس، اخلاق فضیلت، که نظریه اخلاقی فیلسوفان اسلامی از جمله نظریه اخلاقی امام خمینی(ره) بر آن مبتنی است، نوعی اخلاق غایتگرا و زیرمجموعه اخلاق هنجاری است. در نظریههای وظیفهگرا برخی افعال فینفسه، بدون لحاظ غایات خوب و بد، صواب یا خطا محسوب میشوند و اخلاقی بودن فعل، به ماهیت ذاتی آن فعل یا تطابق آن با یک قاعده یا اصل، و انگیزه اطاعت از قانون وابسته است. در نظریههای غایتگرا، اخلاقی بودن فعل یعنی «صواب و خطا» یا «خوب و بد بودن» افعال بر حسب غایات افعال رقم میخورد. به دلیل اختلاف در تعیین ماهیت غایت و نتایج مربوط به فعل و تفسیر «خیر» یا «خوبی»، غایتگرایان به گروههای متعددی از جمله قدرتگرایی، لذتگرایی، معرفتگرایی، کمالگروی و; تقسیم میشوند. با این حال، درج همه این انواع تحت عنوان «غایتگرایی» صحیح نیست؛ زیرا برای مثال، بدیهی است که «غایتگرایی» به یکسان در باب اخلاق فضیلت و سودگروی اخلاقی به کار برده نمیشود. اگرچه برخی، سودگروی را، که ناظر به پیامد و نتیجه فعل است، در زمره اخلاق غایتگرا برشمردهاند، اما سودگروی اخلاقی، در همه اشکال به ظاهر متفاوتش (عملنگر، قاعدهنگر و عام)، غایت فعل را حصول بیشترین سود برای بیشترین افراد جامعه میداند. در حالی که، در اخلاق فضیلت، غایت یا سعادت به عنوان خیر نهایی بشر شمرده میشود و سعادت فاعل، به معنای کمال نفسانی، و یا فعالیت مطابق با فضایل بر حسب دیدگاه ارسطو، مورد نظر میباشد. ذاتی بودن فضیلت و یا ابزاری بودن آن، در دو نظریه اخلاق فضیلت و سودگروی، شاهد دیگری بر تمایز میان آنها است. بر پایه این تمایز، فلاسفه قرن بیستم از نظریه سودگروی با عنوان «پیامدگرا» و از اخلاق فضیلت ارسطویی با عنوان «غایتگرا» یاد میکنند. در نتیجه، آنها پیامدگرایی، اخلاق فضیلت و وظیفهگرایی را از انواع نظریههای هنجاری برمیشمارند
از آنجا که فضیلت یک خصلت شخصیتی قابل تحسین یا مطلوب است، میتوان گفت: اخلاق فضیلت شکلی از تأمل و تفکر است که برای این قبیل خصایل شخصیتی مرتبه و موقعیتی اساسی قایل است. اغلب اخلاق فضیلت، فینفسه در مقابل آن رویکرد به فلسفه قرار دارد که بر قواعد، تکالیف یا یک الزام کلی نیکوکاری تأکید میورزد. هرچند که رابطه واقعی میان برداشتهای گوناگون، خود یک موضوع قابل بحث است
مفاهیم مرتبط با اخلاق فضیلت
1 ماهیت خیر
«خیر»5 یا «خوبی»، هرچند مفهومی بدیهی است و تعریف آن چیزی جز شرحاللفظ نمیباشد، اما در عامترین معنا، مساوی با مطلوبیت یا ارزش مثبت6 است. بسیاری از فلاسفه، به تبع ارسطو، خیر را بر دو قسم ذاتی و غیرذاتی تقسیم کردهاند. خیر ذاتی،7 چیزی است که بهنفسه و در حد خود، با ارزش است. برای مثال، «سلامت» خیری ذاتی است. در مقابل، خیر غیرذاتی8 چیزی است که به اعتبار ارتباطش با یک خیر ذاتی باارزش است. مثلاً، «ورزش» در قبال «سلامت» خیری غیرذاتی است. برخی از خیرهای غیرذاتی، که همانند وسیلهای باارزش برای دستیابی به یک خیر ذاتی بهکار میروند، اغلب خیر ابزاری9 نامیده شدهاند. در این صورت، «طب» و «جراحی» خیری ابزاری خواهد بود. خیر ذاتی متعدد است، اما «خیر اصیل»10 از یک منظر، خیرهایی هستند که حاکی از تجارب موجودات حساس و آگاه میباشند. ممکن است در مقیاس ارزشی، برخی از خیرهای ذاتی، بر برخی دیگر برتری داشته باشند که به آنها «خیر عالی»11 یا «ممتاز» گفته میشود. در نهایت، آن قسم از خیر ذاتی که در بالاترین مرتبه ارزشها قرار دارد، «خیر غایی»12 یا «خیر اعلا»13 نامیده میشود. اغلب سعادت و کمال، که خود دارای ارزش ذاتی است، خیر غایی معرفی میشود. از اینرو، به آن «برترین خیر»14 یا «خیر کامل»15 اطلاق میشود
خیر اخلاقی، اگر چه در ارتباط با واژه «اختیار» است، اما به نظر میرسد که واژه «خیر» مقدم بر اختیار است؛ زیرا خیر وقتی بیان میشود که بپرسیم آنچه انسان اختیار میکند، چیست؟ در پاسخ، مسئله خیر و خوب مطرح میشود. ازاینرو ابتدا باید حقیقت خیر روشن گردد
در برخورد با اصناف خیر، دو رویکرد عمده وجود دارد
1 عینگرایی:16 طبق این رویکرد، خیر یا خوبی، واقعیتی است که میتوان بر برخی فعالیتهای انسانی یا وضعیتهای عینی مستقل از هر گرایشی حمل کرد. بر این اساس، میتوان افلاطون را به جهت اعتقاد به وجود خیر در عالم مثال، و نیز وظیفهگرایان را به دلیل اعتقاد به امکان اثبات خوبی انواع معینی از رفتار اخلاقی صرفنظر از پیامدهای آن، «عینگرا» نامید
2 ذهنگرایی:17 در این رویکرد، هیچ فعالیت انسانی یا وضعیت عینی را نمیتوان خوب تلقی کرد، مگر آنکه تمایلی به انگیختن یک حالت ذهنی مطلوب در موجودات آگاه داشته باشد. به عبارت دیگر، ذهنگرا را میتوان کسی تعریف کرد که معتقد است که «خیر» یا «خوبی» اولاً و بالذات، قابل حمل بر حالات ذهنی است و ثانیاً و بالعرض، قابل حمل بر دیگر چیزها است
به نظر ارسطو، «مثال خیر» افلاطون، که در حوزه معرفت هستی «موجود بما هو موجود» به کار گرفته میشود، ربطی به خیر در حوزه معرفت عملی ندارد و خیر مثالی فاقد فایده عملی است؛ زیرا خیر در حوزه عمل، به اوضاع و احوال عمل انسانی محدود میشود.19 به عبارت دیگر، «خیر در هستیهای نامتحرک، چیزی است کاملاً متفاوت از خیر در آنچه «انجام دادنی» است و عقلانیت عملی انسان معطوف به آن است.20برای خیر عملی، باید امر واقع را دریافت و بحث را از خیر مورد توافق آغاز کرد: «ما باید با خود عملمان آغاز کنیم و با آگاهی زندهای که در آن عمل، از آنچه به عنوان «خیر مورد توافق» است، در اختیار داریم.»21 اعتدال یا حد وسط، همان خیر عملی مورد توافق است که شناخت دو طرف آن، تا حدی روشن است. اما نیازمند درک پویا از شرایط و موقعیتهای واقعی است
از منظر فیلسوفان اسلامی، خیر اخلاقی، که در مباحث فلسفه اخلاق مورد توجه است، از یکسو، خیری است برآمده از عواطف اخلاقی و منطبق با انسانیت و وجدان انسانی22 و از سوی دیگر، معطوف به خیر مطلق؛ یعنی ذات اقدس خداوند است
2 ماهیت سعادت
آیا میتوان از خیر اصیل و بالذاتی نام برد که همه خیرهای ذاتی یا اصیل به اعتبار آن خیر باشند؟ هرچند در اغلب موارد، به این پرسش پاسخ مثبت داده شده است،23 و این مسئله مورد توافق قرار گرفته است که خیرهای اصیل، باید مؤدی به سعادت باشند، اما هیچیک از پاسخها در باب چیستی سعادت و سنخ خیرهایی که مؤدی به سعادت میشوند، مورد موافقت همگانی قرار نگرفته است
«سعادت» عبارت از: رضایت تام نفس در حین وصول به خیر یا غایتی است که هر انسانی مشتاق و در تلاش برای تحصیل آن است.24 ارسطو و پیروان او سعادت (ائودایمونیا) را عبارت از «فعالیت مطابق با طبیعت بشری» تلقی میکردند. اما دو پدیده در تغییر این نگرش تأثیر بسزایی داشت: یکی ظهور داروینیسم25 یا شکست آموزه انواع ثابت؛ و دیگر، مشخص شدن تأثیر خلق و خو و فرهنگ و شرایط تاریخی در شکلگیری شخصیت فرد
فایدهگرایان، همچون اپیکوریان (لذتگرایان باستان)، سعادت را همچون زندگی توأم با لذت فراوان و آلام اندک تفسیر کردهاند. به نظر آنان، وجه مشترک همه خیرهای ذاتی اصیل، لذت است. با این حال، لذتگرایان یا باید معنای لذت را وسعت بخشند تا حس موفقیت و عزّت نفس و انجام فعل بر حسب تکلیف را هم شامل شود که در این صورت، فرق میان لذت و خیر، تفاوت در لفظ خواهد بود، یا آنکه باید لذت را در معنای اصطلاحی آن استعمال کنند که در این صورت، تبیین آنان ناقص خواهد بود؛ زیرا توجیهگر موارد فوق نمیتواند باشد
فلاسفه تحلیلی بر اساس کاربرد عرفِ زبان معتقدند که «خوب» را نمیتوان بر وفق هیچ خصیصه طبیعی واحد یا متکثری تعریف کرد. ازاینرو، تلاش برای یافتن خیر غایی مشترک میان همه تجارب خوب، محکوم به شکست است؛ زیرا «خوب» در ساحتها و بافتهای گوناگون، با موضوعات و خصائص متفاوت استعمال میشوند. به نظر میرسد، در فرض مزبور مفهوم «خوب» باید مشترک لفظی باشد. در حالی که، چنین نیست؛ یعنی ما از واژه «خوب» معانی متعدد دریافت نمیکنیم، بلکه «خوب» یک معنا بیشتر ندارد و آن عبارت است از: تلائم میان دو شئ، خواه این دو «ذات و صفات» باشند، خواه «فعل و غایت»، خواه «فاعل و فعل»
نفی خیر غایی مشترک در فلسفه تحلیلی، گاه با واژه «مطلوبیتهای متمایز» بیان میشود. برخی فلاسفه تحلیلی، همچون دیویی با پذیرش نسبیت فرهنگی، بر این باورند که «مطلوبیت» در بافتهای گوناگون فرهنگی و تاریخی «متمایز» است؛ چیزی که در یک تاریخ و فرهنگ مطلوب است، ممکن است در فرهنگ یا تاریخ دیگر نامطلوب باشد. از اینرو، مفهوم خیر غایی یعنی سعادت، برساختهای است که میتواند برای غنای شخصیتی انسان در حوزه فردی و پیشرفت اجتماعی، مانع راه باشد؛ زیرا بهطور ضمنی شکلپذیری طبیعت بشری را انکار میکند. دیویی حتی تمایز میان خیر ذاتی و خیر غیرذاتی را انکار میکند
به نظر میرسد، فهم معنای مطلوبیت و عدم مطلوبیت، غیر از تشخیص مصادیق آن دو میباشد. مطلوبیت ارزش و خیر، نسبی نیست، بلکه از تلائم یا رابطه واقعی میان دو شیء حکایت دارد. اما اینکه این دو شیء، چه چیزی باید باشند، ممکن است توافق جمعی بر آن حاصل نشود. با این حال، بیتردید هر شیء با غایت خود، دارای رابطهای واقعی است. اما نسبت به سایر غایات، دارای رابطهای امکانی است؛ یعنی فرض تطابق یا عدم تطابق دارد. از اینرو، مطلوب دانستن چیزی، با نظر به غایت مخصوص خویش، هیچ تنافی با نامطلوب خواندن آن چیز، در قیاس با غایتی دیگر ندارد
سعادت یا خیر اعلا از نظر فیلسوفان سیاسی کلاسیک، اهمیت بسزایی برای ارزیابی انواع خیرها و اولویتبندی آن داشت؛ زیرا آنان برای انسان، طبیعتی واحد، مشترک و معطوف به غایتی خاص قائل بودند. این در حالی است که، انکار طبیعت واحد انسانی، نفی وجود غایت مشترک و نیز تبیین سعادت به عنوان انتخاب شخصی، از سوی فیلسوفان دوران مدرن و معاصر، قدرت ارزیابی و اولویتبندی انواع خیرها را از آنان سلب نموده است؛ زیرا با چنین مفروضاتی، انتخاب میان انواع خیرهای ناسازگار کاملاً خودسرانه بوده و هیچ معیاری برای ترجیحات و انتخابات وجود نخواهد داشت. معیارهای فایدهگرایانه جرمی بنتهام؛ یعنی «لذات بیشینه برای بیشترین افراد» نیز به جهت کمّی بودن از یکسو، و مقایسهناپذیری بسیاری از لذات از سوی دیگر، فاقد اعتبارند. شاید تعبیر جان استوارت میل در اینباره، تعبیری جالب باشد. وی میگوید: که «تنها به موجب معیارهای بنتهام، یک انسان پست فطرت خرسند، احتمالاً بهتر از یک سقراط ناخرسند است.»
«سعادت» از منظر اخلاق، فضیلتِ دینی اعم از سعادت دنیوی و اخروی است. در این نوع اخلاق، فاعل از طریق عمل به فضایل اخلاقی، علاوه بر سعادت دنیوی، به سعادت اخروی نیز دست مییابد. هرچند در تأمین سعادت اخروی، نیّت و انگیزه الهی عامل از اهمیت ویژهای برخوردار است
3ماهیت فضیلت


دانلود مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبشهای سال 2011 در جهان اسلام با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبشهای سال 2011 در جهان اسلام با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبشهای سال 2011 در جهان اسلام با word
چکیده
مقدمه
1ـ نظریه بهار عربی
الف. خاستگاه نظریه بهار عربی
ب. ارزیابی
2 نظریه لیبرال دموکراسی
الف. خاستگاه نظریه لیبرال دموکراسی
ب. ارزیابی
1 مفهوم دموکراسی
2 اسلام و دموکراسی
نسبت مؤلفه های دموکراسی با اسلام
3 نظریه سلفی گرایی
الف. ویژگی های سلفی گری
ب. ارزیابی
4 نظریه بیداری اسلامی
الف. خاستگاه نظریه بیداری اسلامی
ب. ارزیابی
جمع بندی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله بررسی نظریات مطرح پیرامون جنبشهای سال 2011 در جهان اسلام با word
ابوطالبی، مهدی، 1388، تبیین ناکارآمدی علم سیاسیت غربی در تبیین نهضت امام خمینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
ارسطو، 1378، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفى، تهران، طرحنو
افتخاری، بهرام، 1389، بهار 13 روزه بوداپست،
آربلاستر، آنتونى، 1379، دموکراسى، ترجمه حسن مرتضوى، تهران، آشیان
پورفرد، مسعود، 1386، جهان اسلام و رادیکالیزم افراطی، پگاه حوزه، ش 204، ص 14ـ18
حقیقت، سیدصادق، 1383، مسئلهشناسى مطالعات سیاسى اسلامى، قم، دفتر تبلیغات اسلامى
حیدری، محمد شریف، 1389، سلفی گری نوین، طلوع، ش 27، ص 85ـ166
دال، رابرت، 1378، درباره دموکراسى، ترجمه حسن فشارکى، تهران، شیرازه
سیدنژاد، سیدباقر، 1389، موج جدید سلفی گری و تأثیر آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مطالعات راهبردی، ش 47، ص 95 – 122
صادقی، محمد، 1389، روایت دست اول از بهار پراگ: آخرین پیشنهاد: خاطرات الکساندر دوبچک، شرق، ش 1173، 10 بهمن 89
عبید الجحمی، سعید علی،1377، تنظیم القاعده: النشاه، الخلفیه الفکریه ـ الامتدادیه، القدس العربی، ارقام 12/13/14/18/2/
فراستخواه، مقصود، 1377، سرآغاز نواندیشی معاصر، تهران، شرکت سهامی انتشار
قدیری، نیلوفر، 1388، چین بعد از تیان آنمن،
قربانی، مهدی، 1390، تحلیل مفهوم دموکراسی غربی و مردم سالاری دینی، معرفت، ش 168، ص 103 ـ 122
کریک، برنارد، 1378، دفاع از سیاست، ترجمه فرهاد مشتاقصفت، تهران، روز
مارش، دیوید و استوکر، جری، 1388، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمد حاج یوسفی، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی
مصباح، محمدتقى و محمدجواد نوروزى، 1387، مردمسالارى دینى و نظریه ولایت فقیه، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره
ـــــ، 1384، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره
مطهّرى، مرتضى، 1371، پیرامون انقلاب اسلامى، تهران، صدرا
موسوی بجنوردی، کاظم، 1367، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی
هلد، دیوید، 1384، مدلهاى دموکراسى، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران و مطالعات زنان
ی. سو ،آلوین، 1378، تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی، ترجمه محمود حبیبی مظاهری، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی
Fukuyama, Francis,1992,The End of History and the Last Man, Avon Books
Heywood, Andrew, 1994, Political IdisAnd Concepts, London, Macmilan Press
چکیده
تحولات سال 2011 در جهان اسلام، که چندین کشور را دربر گرفت، بار دیگر تحلیلگران و اندیشمندان را واداشت تا به بررسی و تحلیل ماهیت این تحولات بپردازند. پیرامون این تحولات، طیف وسیعی از نظریات ارائه شده است. در یکسو، تجددخواهی است که در قالب بهار عربی و لیبرال دموکراسی مطرح شدهاند. از سوی دیگر، افراطگرایی است که در قالب سلفیگرایی مطرح شده است. در این میان، مقام معظم رهبری این تحولات را در قالب «بیداری اسلامی» و بازگشت به هویت اسلامی که متأثر از انقلاب اسلامی است، تحلیل میکنند. تحقیق حاضر، به دنبال این است تا با استفاده از روش توصیفیـ تحلیلی، به ارزیابی نظریات مطرح پیرامون این تحولات بپردازد. یافتههای علمی این تحقیق، حکایت از این دارد که نظریه بیداری اسلامی تنها نظریهای است که میتواند واقعیت این تحولات از حیث اعتقادی، رفتاری و ساختاری تبیین نماید و اهداف واقعی این جنبشها را تحلیل کند
کلیدواژهها: لیبرال دموکراسی، بهار عربی، سلفیگرایی، بیداری اسلامی
مقدمه
جهان اسلام در طول تاریخ، بخصوص پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، که عنوان اسلامی را اساس مشروعیت خود قرار داده بود، همواره مورد طمع غرب بوده است. درواقع، منابع طبیعی سرشار جهان اسلام، بخصوص خاورمیانه و موقعیت استراتژیکی آن، پای دنیای غرب را به جهان اسلام باز کرد. غربی ها از ابتدا با شیوه های گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، سعی در تحمیل اقتدار نظامی ، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود و تحقیر اصول، ارزش ها، باورها و در یک کلام، تغییر هویت اسلامی جهان اسلام را داشتند. به موازات این تحقیرشدگی، عده ای از اندیشمندان و نخبگان در جهان اسلام مبارزه خود علیه غرب را آغاز کردند و پایه گذار جنبش هایی در جهان اسلام شدند. به طور کلی، می توان این جنبش ها را به دو دسته تقسیم کرد: دسته ای از این جنبش ها، از سوی کسانی شکل گرفت که عامل عقب ماندگی را اسلام می دانستند. آنها معتقد بودند: باید برای پیاده کردن ارزش ها و مدل های غربی (در همه زمینه ها) کوشید. این جنبش ها را در اصطلاح، جنبش های تجددخواه یا غرب گرا می نامند. در مقابل این جنبش ها، جنبش های دیگری در جهان اسلام شکل گرفت که تنها راه مبارزه علیه غرب را بازگشت به اسلام و احیای هویت اسلامی می دانستند. آنها برخلاف جنبش های غرب گرا، که برگرفته از افکار لیبرالیستی، مارکسیستی و ناسیونالیستی، غرب بودند، دوری از هویت اصیل اسلامی را عامل این تحقیرشدگی می دانستند. این جنبش ها را در اصطلاح جنبش های اسلام گرا می نامند. انقلاب اسلامی ایران، نمونه ای از جنبش های اسلام گراست. البته در بین اسلام گرایان، برخی گروه های افراطی، عمدتاً در جهان اهل سنت نیز شکل گرفتند که آنها را سلفی و بنیادگرا می دانند
سال 2011 برای جهان اسلام، توأم با سونامی ای بود که بخش زیادی از کشورهای اسلامی از جمله تونس، مصر، لیبی، بحرین و یمن را دربرگرفت. این حرکت زمانی اهمیتی دوچندان می یابد که بدانیم براساس فرهنگ سیاسی اهل سنت قیام، انقلاب و هرگونه اعتراضی علیه حاکم وقت، حرام و غیرجایز است. با توجه به این مسئله، بسیاری از متفکران و نظریه پردازان براساس اصول، مبانی و اهداف خود به ارائه نظریه و تحلیل پیرامون این وقایع پرداختند. عده ای از نظریه پردازان، این تحولات را در راستای جنبش های غرب گرا و در قالب نظریات لیبرال دموکراسی، و یا بهار عربی، معرفی می کنند. برخی دیگر، این تحولات را در راستای جنبش های اسلام گرا بیداری اسلامی و یا سلفی گری قلمداد می کنند. اما به راستی کدامیک از این نظریات، توان بیان تمام واقعیت این جنبش ها را دارند؟ خاستگاه هریک از این نظریات چیست؟ چه ارزیابی ای از این نظریات می توان ارایه کرد؟ واقع نمایی هریک از این نظریات، نسبت به این تحولات، به چه میزان است؟ اینها سؤالاتی هستند که در این تحقیق نگارنده در پی پاسخ به آنهاست. با توجه به اهمیت این تحولات، ضروری است تا با ارزیابی تمام نظریات مطرح، با توجه به واقع نمایی این نظریات، به نظریه صحیح پیرامون این تحولات دست یابیم
1ـ نظریه بهار عربی
یکی از مهم ترین نظریاتی که بیشتر از سوی رسانه های عربی و غربی، پیرامون جنبش های اخیر جهان اسلام مطرح می شود بهار عربی است. برای نمونه، در ویکی پدیای انگلیسی، در صفحه ای با نام بهار عربی، در فرآیند تعریف و تبیین تحولات اخیر منطقه مجموعاً هفتاد بار از کلمات و واژگانی همچون دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و اصلاحات بهره گرفته است. در حالی که از میان تقریباً بیست هزار واژه ای که در این صفحه نگاشته شده است، تنها شش بار از کلمه اسلام و دین استفاده شده است که دو مورد آن مربوط به سیف الاسلام قذافی است. سایر موارد هیچ ارتباطی به موضوع ماهیت اسلامی این انقلاب ها ندارد. همچنین در این صفحه به صراحت خاستگاه و انگیزه اصلی بروز قیام مردمی در این کشورها، به اموری چون دولت های استبدادی، فقر شدید، فساد اداری و دولتی، نقض حقوق بشر، تورم، فرقه گرایی، و بیکاری منحصر گشته و اهداف حقیقی این انقلاب ها نیز به مواردی همچون تغییر رژیم حاکم، انتخابات آزاد و عادلانه، رعایت حقوق بشر، و در نهایت، دموکراسی تقلیل یافته است. روشن است که در این نگاه، هیچ بازتابی از تأثیر آموزه های دینی و شور اسلام خواهی در تحقق تحولات اخیر به چشم نمی خورد (ویکی پدیا انگلیسی، 2011)
درواقع، مهم ترین تأکید این نظریه بر مشکلات اقتصادی و فقر و بیکاری در جهان اسلام است. اما خاستگاه این نظریه چیست؟ و مابه ازای خارجی آن در گذشته چه بوده و چه سرنوشتی را در پی داشته است؟
الف. خاستگاه نظریه بهار عربی
در رابطه با خاستگاه این نظریه، ریشه در جنبش های ملی گرا یا همان پان عربیسم دارد. به بیان دیگر، این نظریه معتقد است: علت خیزش های اخیر در جهان اسلام، نه اعتقادات مذهبی بلکه احساسات ملی و عربی است. مردم به دنبال آزادی های ملی و رفع مشکلات اقتصادی و سیاسی خود هستند. البته به کار گیری واژه بهار در مورد جنبش های مردمی، بخصوص از سوی غربی ها سابقه دارد که سرنوشت همه آنها، با خیانت و عدم مداخله غربی ها با شکست روبه رو شد و انسان های بی گناهی در این ماجرا ها کشته شدند. برای نمونه: 1 بهار بوداپست (بهرام افتخاری، 1382)؛ 2 بهار پراک (صادقی، 1389)؛ 3 بهار پکن (قدیری، 1388). در این وقایع، غرب علی رغم حمایت های رسانه ای از انقلابیون و نامیدن این تظاهرات به بهار، زمانی که منافع خود را در خطر دید و احساس کرد که حکومت های کمونیست شوروی و چین، برای سرکوب انقلاب های مردمی عزم و اراده ای جدی دارند، حمایت خود را از انقلابیون رها و آنها را تنها گذاشت تا کاملاً سرکوب شوند
ب. ارزیابی
برای ارزیابی دقیق این نظریه، یادآوری چند نکته ضروری است
1 اینکه بسیاری براساس یک پندار اشتباه، تصور می کنند که دغدغه اقتصادی یا سیاسی، لزوماً دلالت بر غیردینی بودن آن چیز می کند. به عبارت دیگر، برخی از نظریه پردازان غربی، در یک تصور غلط دین را تنها، عامل رفع نیازهای معنوی و اخروی می پندارند. ازاین رو، تصور می کنند که دین و مذهب نمی تواند عامل جنبش و تحرک و قیام شود و یا نمی تواند پاسخ گوی نیازهای سیاسی و اقتصادی بشر باشد. ازاین رو، اگر قیامی با دغدغه مبارزه با استبداد و فساد اقتصادی، فرهنگی و رفع مشکلات معیشتی شکل گرفت، لزوماً قیامی غیردینی است و باید عناوین دیگری را برای آن تعیین کرد
2 اینکه بسیاری از کسانی که قایل به بهار عربی هستند، فقط به مشکلات معیشتی، اقتصادی و بعضاً سیاسی مردم عنایت و توجه ویژه ای دارند؛ هیچ توجهی به بسیاری از مشکلات فرهنگی جوامع اسلامی ندارند. به بیان دیگر، مشکل این نظریه این است که انعکاس دهنده تمام واقعیت نیست و از نوعی تقلیل گرایی رنج می برد. برای نمونه، نظریاتی که از سوی نظریه پردازان غربی پیرامون انقلاب اسلامی صادر شده است، شاهدی است بر این مدعا. مثلاً، برخی انقلاب اسلامی را تنها معلول مشکلات اقتصادی، فقدان آزادی های سیاسی، جنگ طبقاتی، فشارهای بین المللی و یا غیره می دانند (ابوطالبی، 1388). ازاین رو، از حیث ارزش علمی، به هیچ وجه، نمی توان به نظریه ای که تنها بیانگر بخشی از واقعیت بیرونی یک پدیده است، تمسک کرد
هر نظریه پردازی برای اینکه بتواند نظریه خود را از جهت تئوریک استحکام بخشد، آن نظریه را بر یک کلان نظریه یا نظریه مادر مبتنی می کند. ازاین رو، تکیه اصلی این نظریه، بر ناسیونالیسم عربی و ملی گرایی است. اما تجربه تاریخی نشان می دهد که جنبش های ملی گرا به هیچ وجه نتوانستند جهان عرب را به مجد و عظمت گذشته سوق دهند؛ زیرا علی رغم دستاوردهای ابتدایی و ظاهری، مانند ملی شدن صنعت نفت در ایران و یا ملی شدن کانال سوئز در مصر، به دلایل مختلف زیر با شکست مواجه شدند
الف. خیانت های رهبران ملی گرا به اهداف این جنبش ها: برای نمونه، در مصر برخلاف اهداف اولیه، انورسادات پیمان کمپ دیوید را امضا و رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت
ب. ملی گرایی مهم ترین عامل تفرقه بین مسلمانان؛ زیرا در بین کشورهای منطقه سه کشور ایران، ترکیه و مصر از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. مهم ترین هدف استعمار جدایی این سه کشور از یکدیگر می باشد. ازاین رو، تنها عامل پیوند دهنده بین این سه کشور، یعنی اسلام را از صحنه خارج کرده، و با طرح شعارهایی ملی گرایانه در قالب پان ترکیسم در ترکیه، پان عربیسم در مصر و پان ایرانیسم در ایران، به ایجاد تفرقه بین ملل مسلمان پرداختند
ج. شکست پی در پی از اسراییل: ملی گرایان در ابتدا مدعی بودند که برای بازگرداندن فلسطین به دامان خلق عرب تلاش خواهند کرد. ازاین رو، با شعارهای ملی گرایانه سعی در تهییج اعراب علیه اسراییل داشتند. اما شکست های تحقیرآمیزی از سوی اسراییل به اعراب تحمیل شد که مهم ترین آن، در سال 1967 یعنی جنگ شش روزه بود. در این جنگ، اسراییل توانست ارتش های عرب را به راحتی شکست دهد و بخش های زیادی از بلندی های جولان در سوریه، صحرای سینا در مصر، جنوب لبنان و کرانه باختری رود اردن را در تصرف درآورد. این نبردها به حدی برای اعراب تحقیرآمیز بود که در نظر بسیاری از اعراب، اسراییل به اسطوره شکست ناپذیر تبدیل شد
د. حمله صدام حسین به کویت: صدام حسین خود را سردار قادسیه در جنگ با انقلاب اسلامی معرفی کرد و توانست اتحاد همه اعراب به جز سوریه را برای جنگ علیه ایران با خود همراه کند، اما تکیه رزمندگان ایرانی بر اسلام ناب موجب شکست صدام و تحقیر او شد. صدام نیز برای احیای اقتدار خود، علی رغم تأکید بر اتحاد ملی عربی، به کویت حمله کرد. ازاین رو، با توجه به اینکه، شعارها و جنبش های ملی گرایانه نتوانستند، عظمت و مجد گذشته جهان اسلام را برگردانند و در مقابل، جنبش های اسلام گرا مانند انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان، با اتکا بر اصول و شعارهای اسلام ناب، توانستند برای اولین بار شکستی سخت را به اسراییل تحمیل کنند و افسانه شکست ناپذیری اسراییل به واقعیت تبدیل شد و اسرائیل شکست سختی متحمل شد
شعارهای مطرح در این تحولات، که به عنوان نمادی بر خواسته های واقعی مردم در انقلاب است، به خوبی نشان می دهد که این شعارها، هیچ ارتباطی با شعارهای و نماد های ملی گرایانه ندارد. شعارهایی از قبیل
الف. الشعب یرید اسقاط النظام: با مشاهده و مطالعه این تحولات، به این نتیجه می رسیم که در تمام کشورهای درگیر این حوادث، مهم ترین و فراگیرترین شعار در این تحولات شعار الشعب یرید اسقاط النظام است. تحلیل این شعار به خوبی نشان می دهد، که ملت نظامی را که بر پایه لائیسم، ظلم، فساد، زور، استکبار و اشرافیت بنا نهاده شده است و ثمره آن ذلت و تحقیر از سوی غربی ها بوده است، نمی خواهند. نظامی که با اسراییل و دشمنان اسلام دست دوستی می دهد و حفظ امنیت و منافع اسراییل را در اولویت های کاری خود می داند. ازاین رو، ملت های منطقه به دنبال ساقط کردن این نظام هستند
ب. الاسلام هو الحل: شعار الشعب یرید اسقاط النظام بیشتر حالت سلبی داشت، اما این شعار که در همه کشورهای درگیر تکرار می شد، جنبه ایجابی داشته و اسلام خواهی مردم را نشان می دهد. البته این شعار سابقه تاریخی زیادی دارد. حتی اخوان المسلمین در آرم خود از این شعار استفاده می کند. درواقع، مردم جهان اسلام، کمال و پیشرفت خود را که یکی از مؤلفه های بیداری اسلامی است، در آموزه های اسلامی و عمل به احکام و دستورات آن مشاهد می کنند


دانلود تحقیق نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر با word دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر با word
چکیده
مقدمه
جامعه آماری و گروه نمونه
روش نمونهگیری
ابزار اندازهگیری
پایایی و روایی پرسشنامه خویشتنداری جنسی
تجزیه و تحلیل دادهها
نتیجهگیری
محدودیتها و پیشنهادها
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق نقش عزاداری محرم در خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر با word
احمدی، محمدرضا و همکاران، «بررسی ابعاد روانشناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج»، روانشناسی و دین، ش 4، 1387
جعفری، الهه، «ساخت مقیاس خویشتنداری جنسی و هنجاریابی آن در بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی»، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، 1380
دولتشاهی، بهروز و همکاران، «بررسی نقش زیارت در سلامت روانی افراد»، مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380
سامانی، سیامک؛ لطیفیان، مرتضی، «بررسی تأثیر اعتقاد به ارزشهای مذهبی و جمع گرایی بر خود-کنترلی هیجانی» مقالات اولین همایش بین المللی نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380
سهرابی، نادره، سامانی، سیامک، «بررسی میزان تأثیر نگرش مذهبی بر بهداشت روانی نوجوانان» مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380
صادقی جهانبهان، محمود، «روانپزشکی مذهبی، تأثیر اعتقاد دینی در عملکرد بالینی»، روانشناسی دین، ش 3، تیر 1379
صادقی جهانبهان، محمود، «دینداری و خوب زیستن»، روانشناسی دین، ش 3، تیر 1379
کروین، فیلین رابرت؛ بندا، برنت بی. «تأثیرات تقید مذهبی و حضوردر کلیسا بر استعمال مواد مخدر و بازبینی نقش عوامل نظری و جمعیت شناختی اجتماعی»، ترجمه محمدعلی معتضدیان، نامه علم و دین، بهار و تابستان
گلزاری، محمود، «تهیهی ابزارهایی جهت سنجش عمل به باورهای دینی و انواع حیا و بررسی رابطه دینداری و حیا با ویژگیهای شخصیت و سلامت روانی»، پایان نامه دکتری دانشگاه علامه طباطبایی، 1380
لطفآبادی، حسین، «روانشناسی رشد اخلاقی، ارزشی و دینی در نوجوانی و جوانی»، حوزه و دانشگاه، ش31،
مجد تیموری، میرمحمد ولی، «مراسم مذهبی، عبادات و مکانهای دینی در بهداشت روان» مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380
واعظی، سیداحمد، «بررسی رابطه دعا و اضطراب» در: چکیده مقالات اولین همایش بینالمللی نقش دین در بهداشت روان، تهران»، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380
Beck, S. H., Cole , & Hammond, J. A, Religious heritage and premarital sex: Evidence from a national sample of young adult. Journal for the Scientific Study of Religion, 30(2), p.173 – 180
Childs, G, Psychosocial factors that influence, abstinence and sexual activity among African American adolescent girls. University of South Carolina. Unpublished Thesis,
Doswell, W. et al., The role of spirituality in preventing early sexual behavior. American Journal of Health Studies. 18 (4), 2003, 195 – 202
Fisher, T. D, An exploratory study of parent – child communication about sex and sexual attitudes of early, middle, and late adolescents Journal of Genetic psychology, 147 (4), 1986, 543-
Holder, D. W., et al.,The association between adolescent spiritually and voluntary sexual activity. Journal of Adolescent Health, 26(4), 2000, 295-
Leak, O. K. Relationship between religious orientation and sexual behavior. Journal of Psychology and Theology, 21, 1993,315 –
Moore, K. A., et al, Parental attitude and the occurrence of early Sexual Activity. Journal of Marriage and the Family, 48(4), 1986), p.777-
Newman, J.S., & Pargament,K.I.(1990).The role of religion in the problem- solving process. Review of Religions, 31, 1990, p.390-
Runald, D, The sexually transmitted infections project finding Washington, DC: World Bank,
Rosenau, D. E., & Tan, E. S. N, single and sexual: the churches neglected dilemma. Journal of Psychology and Theology, 30 (3), 2002, p.185 –
Whitbeck, L, B., et al., Early adolescent sexual activity: A developmental study. Journal of Marriage and the Family, 61(4), 1999, 934 – 946
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی نقش عزاداری محرم در افزایش خویشتنداری جنسی دانشجویان پسر دانشگاههای تهران در سال تحصیلی 88-1387 با استفاده از روش نیمهآزمایشی میپردازد. آزمودنیهای این پژوهش را 104 نفر از دانشجویان پسر دانشگاههای تهران در سال 88 – 1387 تشکیل دادند که به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. نیمی(52 نفر) از آزمودنیها افرادی بودند که تصمیم به شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم 1429 را داشتند و این عمل را در دو سال پیاپی نیز انجام داده بودند. در این پژوهش، پرسشنامه خویشتنداری جنسی در دو مرحله به فاصله یک ماه (ده روز قبل از ماه محرم و بیستم محرم) درباره آزمودنیها اجرا شد. به منظور کنترل متغیرهای مداخلهگر، گروه دیگری (52 نفر) که تصمیم جدی برای شرکت در مراسم عزاداری ماه محرم را نداشتند و سالهای گذشته نیز به این مراسم اعتنای خاصی نداشتند، به منزله گروه کنترل انتخاب شدند. دادهها به وسیله آزمون t وابسته و تحلیل واریانس یکراهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند نمره خویشتنداری جنسی گروه آزمایش در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون به طور معناداری بیشتر بود؛ ولی این تفاوت معنادار در گروه کنترل مشاهده نشد
کلیدواژهها: عزاداری، محرم، خویشتنداری جنسی، معنویت، دینداری
مقدمه
از آغاز هبوط انسان در کره زمین تاکنون، انسانها چه برای آرامش در برابر استرسهای محیطی و چه درمان پارهای از بیماریهای جسمی یا روحی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس و ;، به طور انفرادی یا دسته جمعی از منابع الهی، فلسفی، روانشناختی و ; کمک میگرفتند. در بسیاری از موارد در طول تاریخ، گروههایی تشکیل میشد که در مراسم ویژهای و در مکانی خاص، انسانها، توسلهای خود را توسط افراد ویژهای که به نحوی شاخص و برتر بودهاند باواسطه و گاهی بیواسطه نشان میدادند؛ حتی در عصر قبل از سنگ، شواهدی از اینگونه مراسمهای دستهجمعی در تاریخ آمده است. یکی از مهمترین مراسم دستهجمعی مذهبی در میان بسیاری از مسلمانان و حتی غیرمسلمانان، مراسم عزاداری محرم میباشد
در سالهای اخیر، دین به منزله یکی از عمدهترین متغیرهای مؤثر بر رفتار و حالات روانی، مورد توجه بسیاری از متخصصان علوم رفتاری قرار گرفته است؛ تا جایی که برخی دین را عامل اساسی در بهداشت فردی و اجتماعی معرفی کردهاند. بر اساس نتایج تحقیقات متعدد، انواع مراسم معنوی و دینی میتواند به هنگام ناراحتی و بیماری به درمان و شفای دردمندان کمک کند. موریس (1982) در برخی از تحقیقات که به نقش زیارت مذهبی در سلامت روان و کاهش اضطراب و افسردگی پرداخته اند اشاره کردهاست. کوئینگ و همکاران در پژوهشی بر روی 836 فرد مسن با میانگین سنی 4/73 سال، همبستگی مثبتی بین روحیه و سه متغیر مذهبی پیدا کردند که شامل افرادی با فعالیتهای مذهبی «سازمانیافته» یا «سازماننیافته» (دعای مخصوص) و یا «مذهبی درونگرا» بودند. در بین این سه متغیرِ مذهبیبودن، افرادی که جهتگیری مذهبی درونگرا داشتند، از فعالیت مذهبی منظم سازمانیافتهای برخوردار بودند که با متغیر روحیه و کنار آمدن، بالاترین همبستگی را نشان دادند. تحقیقات بسیاری در زمینه نقش دین، معنویت و مراسم مذهبی در کاهش رفتارهای جنسی انجام شده است
بررسیهای علمی نشان میدهد هر چه میزان معنویت و دینداری افراد زیادتر باشد، مصونیت بیشتری در برابر کژ رفتاریها پیدا میکنند. به نظر نیومن و پارگامنت مذهب میتواند در آرامش هیجانی و مهار تکانه مؤثر باشد. لارسن و همکاران در تحقیقی با موضوع «روانپزشکی مذهبی، تأثیر اعتقاد دینی در عملکرد بالینی»، گزارش میکنند که در جنبش روانپزشکی مسیحی، عملکرد درمانی 193 روانپزشک بررسی شد تا اینکه نقش و تأثیر عقاید مذهبی در اقدامات درمانی آنها ارزیابی شود. همه آزمودنیها که از خود روانپزشکان با عقاید قوی مذهبی بودند، گزارش دادند 49% آزمودنیها معتقد بودند. عقاید مذهبی آنان را از همجنسبازی و یا تجارب جنسی پیش از ازدواج باز میدارد و 28% دیگر که مذهبی نبودند، اظهار داشتند که به وسیله دعا و نیایش از این رفتارها دوری گزیدهاند
موسوی (1378) در تحقیق خود با عنوان «بررسی چگونگی و علل انحرافات اجتماعی و زنان جوان (بین سنین 13 تا 28 ساله) در شهر مشهد» به این نتیجه رسید که هر چه میزان پایبندی فرد به شعائر مذهبی بیشتر باشد، احتمال انحراف وی کمتر است. سامانی و لطیفیان (1380) در تحقیق خود با عنوان «بررسی تأثیر اعتقاد به ارزشهای مذهبی و جمعگرایی بر خودکنترلی هیجانی» دریافتند بیشترین میزان خودکنترلی هیجانی در فرزندانِ والدین با سطح اعتقاد مذهبی بالا مشاهده شد. گلزاری (1379) در تحقیق خود با عنوان «تهیه ابزارهایی جهت سنجش عمل به باورهای دینی و انواع حیا و بررسی رابطه دینداری و حیا با ویژگیهای شخصیت و سلامت روانی» به رابطه مثبت بین حیا و خویشتنداری جنسی با دینداری رسیده است. کروین و بندا در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که تقّید مذهبی بر کاهش تخلفات دوران نوجوانی تأثیر ویژهای دارد. همچنین هیرسچی و استارک (1969) نشان دادند تقّید مذهبی، رابطهای منفی با رفتارهای منحرفانهدارد
تورنتون و کامبرن (1989) نشان دادند نوجوانان و جوانانی که تعلّق و وابستگی محکمتری به کلیسا دارند و به طور مستمر در مراسم آن شرکت میکنند، عموماً نگرشی منفی به ارتباط جنسی خارج از ازدواج دارند؛ اطلاعات و تجربه اندکی در این مورد دارند و دوستان خود را نیز از افراد همانند خویش انتخاب میکنند
پژوهشهای زیادی تأیید میکند که افراد مذهبی، اغلب میل جنسی خود را در چارچوب ازدواج قانونی و شرعی ارضا میکنند و در مقایسه با افراد غیرمذهبی، کمتر به روابط «قبل از ازدواج» و تماسها و ارتباطهای «بعد از ازدواج»، «تجاوز»، «زنای با محارم»، «همجنسخواهی»، «جامعهستیزی»، «جرم» و «بزهکاری» روی میآورند
مذهبی بودن با بزهکاری، جرم، اعمال خلاف اخلاق و قانون رابطه منفی دارد. این یافته تقریباً مطابق با تمام پژوهشهایی است که در این زمینه انجام شده است. چادویک و تاپ (1993) با مطالعهای در مورد 2143 نوجوان عضو یک کلیسا، به این نتیجه رسیدند که چون در افراد مذهبی، ارزشهای اخلاقی درونی میشود، آنها کمتر از افراد غیرمذهبی مرتکب بزهکاری و اعمال خلاف قانون میشوند. دوناهیو و بنسن (1995) با تلخیص پژوهش گسترده بنسن(1993) که در 32 ایالت آمریکا، درمورد صدها هزار نوجوان امریکایی انجام شده و به نام «سفر پر دردسر» منتشر شده است، نشان دادند که باورهای مذهبی میتواند نوجوانان را در برابر تجاوز جنسی، سوء مصرف الکل و مواد مخدر، انحرافات، آزار و دزدی، شرارت، قتل و دیگر بزهکاریها و قانونشکنیها مصونیت بخشد. بیت ـ هالاهمی و آرگیل (1997) استارک و بین بریج (1996) و هود و همکارانش (1996) و کینیا(1360) نتایج دهها پژوهش متغیر را در این موضوع در کتابهای خود آوردهاند
پژوهشهای فراوانی ، درباره دو نوع جهتگیری مذهبی یا دو شیوه مذهبی بودن انجام شده که تقریباً در همه آنها ثابت شده است کسانی که دارای شیوه درونسوی مذهبی هستند، در برابر تکانههای غریزی و هوسهای خود مقاومت میکنند و انحرافات جنسی، تجاوز و بزهکاری در آنها کمتر دیدهمیشود. هولدر و همکاران (2000) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که معنویت، یک عامل محافظتکننده نوجوانان برای مقاومت در برابر رفتارهای پرخطر و تسلیم شدن به فشارهای منفی جنس مخالف است. همچنین هولدر و همکاران مطالعهای درباره 141 نوجوان امریکایی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که نوجوانانی که در تعامل با دوستانی دارای ارزشها و باورهای معنوی هستند، به احتمال کمتر درگیر فعالیت جنسی داوطلبانه میشوند
نتایج تحقیق بک و همکاران (1991) نشان میدهد افرادی که باورها و ارزشهای قوی معنوی خود را حفظ کردهاند، دارای قوه تمیز بیشتری در موضوع رفتار جنسی هستند. لیک (1993) معتقد است معنویت، همبستگی مثبتی با خویشتنداری دارد. روزنائو و تان (2002) در تحقیقی خود نشان دادند افرادی که باورها و ارزشهای قوی معنوی دارند، در برابر رفتارهای جنسی پرخطر مقاومترند. فیشر(1986) نشان میدهد نوجوانانی که خودشان را معنوی میپندارند، در مقایسه با نوجوانانی که ارتباط معنوی با خداوند یا موجودات برتر دیگر ندارند، به احتمال کمتر مشغول رفتارهای پرخطر میشوند. داسول و همکاران (2003) به این نتیجه رسیدند تقید مذهبی و خصوصی نوجوان که از طریق دعا و مراقبه ابراز میشود، در مقایسه با از ابراز عمومی مذهب، عامل محافظتکنندهتری در برابر شروع زودهنگام رابطه جنسی به شمار میآید. همچنین آنان نشان دادند که معنویت رابطه مثبتی با کاهش رفتار جنسی نوجوانان امریکایی افریقاییتبار دارد. چایلدز (2007) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که معنویت یکی از مهمترین عوامل مؤثر در خویشتنداری جنسی دختران امریکایی آفریقاییتبار است
جامعه آماری و گروه نمونه


دانلود تجربیات مدون وظایف یک معلم در قبال دانش آموزان با word دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تجربیات مدون وظایف یک معلم در قبال دانش آموزان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تجربیات مدون وظایف یک معلم در قبال دانش آموزان با word
مقدمه
معلم به خوبی می تواند دریابد
لکنت دانشآموز، وظایف معلم
به دانشآموزی که لکنت دارد فرصت بیشتری بدهید
لکنت و اضطراب
نقش والدین
نقش معلم
راههای کم کردن لکنت
طرز برخورد معلم با دانشآموز بیشفعال
بررسی مسایل دوزبانگی تحصیلی دانش آموزان
تعریف و انواع دو زبانگی
روشهای دو زبانه شدن
نظام آموزشی و پیامدهای شناختی، عاطفی دو زبانگی
دو زبانگی و آموزش در کشورهای دیگر
وضعیت تحصیلی دانش آموزان دو زبانه
پیشینه پژوهش
شکوفایی مهارت خواندن در دانشآموزان ابتدایی
خواندن
مراحل به کمال رسیدن در خواندن
نگرانی از مدرسه
نگرانی و اضطراب
فشار روانی در گروههای مختلف سنی ، معنای متفاوتی دارد
راه حل کلی
کنار آمدن با دانشآموزان حساس
40 پیشنهاد برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تجربیات مدون وظایف یک معلم در قبال دانش آموزان با word
1ـ روانشناسی تربیتی، (دکتر محمد پارسا ـ انتشارات سخن ـ جلد اول بهار 1374)
2ـ اردونز، ویکتور (1998). یادگیری برای دانستن، فقیهی قزوینی مترجم مجموعه مقالات آموزش و پرورش برای قرن بیست و یکم در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، تهران: انتشارات پژوهشکده تعلیم و تربیت
3ـ روف، علی، نفیسی. عبدالحسین. فقیهی قزوینی، فاطمه، مهرمحمدی، محمود. کریور، پروین (1378). مترجم مجموعه مقالات آموزش و پرورش برای قرن بیست و یکم در منطقه آسیا و اقیانوس آرام، تهران انتشارات پژوهشکده تعلیم و تربیت
4ـ نظرینژاد، محمدحسین. (1372). مترجم، آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان. چاپ دهم انتشارات آستانه قدس رضوی
5ـ لوی، ارپیه، مبانی برنامهریزی درسی و آموزشی، ترجمه: فریده مشایخ، چاپ سوم، انتشارات آموزش و پرورش، تهران،
مقدمه
معلمی یا کار یک معلم ( بخصوص کار معلمان در مقطع ابتدایی) را میتوان سخت ترین کار ممکن نامید . به عنوان مثال یک معلم ابتدایی باید طریقه برخورد با بسیاری از مشکلات نظیر بیش فعالی کودکان ، اضطراب و استرس کودکان ، لکنت کودکان ، دانش اموزان دو زبانه و دیر اموزی دانش آموزان و صدها مورد دیگر که مجالی برای انها نیست را بداند به واقع باید یک روانشناس باشد . پژوهش حاصل گوشه ای از تجربیات معلمی را به نمایش می گذارد
معمولا کودک همراه با نگرانی و تشویش قدم به مدرسه می گذارد. اولین تجربه ای است که خانواده را ترک می گوید و به محیط ناشناخته ای وارد می شود. اشخاصی را پیرامون خود می بیند که گمان می برد آرامش و آسایش را از او خواهند گرفت و ابداً معلوم نیست با او چه رفتاری خواهند داشت. وادراش می کنند در غربتی سنگین تنها بماند و ساعاتی طولانی را بگذارند، که به جای مادری مهربان کسی به نام معلم بر او حاکم است. معلم هر چه خوب و صمیمی باشد در اولین ماههای دبستان برای او بیگانه است. و راستی هم چقدر دشوار است، کودکی که در خانه استقلال داشته و به میل خود روزش را می گذرانده و تحت مراقبت مادرش محیطی امن و آسوده برایش فراهم شده و آنچه دلش می خواسته انجام می داده به یک باره و به سادگی همه ازادی خود را از دست بدهد و مجبورش کنند که در محیط ناشناسی مطیع مقررات خاصی باشد. آنچه گفتند انجام دهد و هر نوع حرکت دلخواه او تحت کنترل باشد و به اموری وادارش سازند که هیچ رغبتی به انجام دادن آنها در خویشتن احساس نمی کند
جدایی از خانواده برای او یک مصیبت است و وحشت او از محیط تازه مشکلی دیگر. کودکانی که قبلا به کودکستان رفته اند آمادگی بیشتری از خود نشان می دهند و به راحتی محیط تازه را می پذیرند و سختی سازش با مدرسه در مورد آنها به حداقل می رسد، گر چه همین ماجراها را هنگام ورود به کودکستان به شکلی دیگر داشته اند. شاید تعداد کودکانی که با رغبت و نشاط روزهای اول کودکستان و دبستان را گذرانده اند بسیار کم باشد، اما پدر و مادر و معلم وظیفه حساس و مهمی در طرز تلقی پذیرش کودک بر عهده دارند
خانواده است که باید مدتها قبل از شروع سال تحصیلی آمادگی و شوق مدرسه رفتن را در کودک به وجود آورد. حس علاقه، اعتماد و کنجکاوی او را نسبت به محیط مدرسه و کلاس برانگیزد و او را مشتاق سازد تا انتظار روزهای ورود به مدرسه را بکشند. بهتر است گاهگاهی او را به مدرسه نزدیکشان ببرند تا موقع تعطیل کلاسها بچه هایی را که با نشاط و فریادهای شوق انگیز از مدرسه خارج می شوند ببیند و این گروه پرخروش شوق بودن در جمع او را در او برانگیزد. از برنامه هایی که در مدرسه تدارک می بینند، از نقاشی و ورزش و سرود خواندن و بازیهای دسته جمعی و خلاصه آنچه نزدیکتر به ذوق کودک است در او زمینه سازی کنند. تصوری که کودک از مدرسه دارد در پذیرش و پیشرفت او به نحو عجیبی تاثیر خواهد گذاشت. اما مصیبت اصلی آنجاست که وقتی وارد مدرسه می شود خلاف انتظار و امیدش را مشاهده کند
در این مرحله است که معلم باید در الگوی تمام عیار آرزوهای یک کودک جلوه کند و محیط کلاس را دلپذیر و جالب سازد. اوست که قادر است شوق به مدرسه آمدن و علاقه به بودن در کلاس و حضور در مدرسه را در کودک به وجود آورد. وظیفه ی حساس بسیار مشکل معلم کلاس اول ایجاب می کند که به هر نحو صلاح می داند و تجربه کرده است حس اعتماد و دوستی کودک را به خویشتن معطوف دارد که کودک خود را در دامان مادر دیگری که هم مهربان و هم دلسوز و صمیمی است احساس کند. معلم کلاس اول باید خوددار، صبرو و پرحوصله باشد و بتواند خونسردی خویشتن را در برابر حرکات کودکانه و شیطنت های خاص آن گروه سنی حفظ کند و عکس العمل نشان ندهد و یا با تدبیر و سیاست کودکان را در مسیر دلخواه خودش بیندازد نه با تندی و جبر. اگر کودک در اولین تجربه اش شکست بخورد و خلاف انتظار و امیدش با سردی، تندی، اجبار، بی توجهی و عصبانیت مواجه شود سرخوردگی و بیزاری از مدرسه را در او به وجود می آورد. فرصتهای بسیار دیگری باید صرف باز گرداندن روحیه و علاقه مند ساختن او به محیط مدرسه بشود و کوشش در جهت تغییر مسیر فکری او. پس از آماده ساختن کودک است که معلم می تواند با روش خاص خود آموزش بدهد
کودک با معیارها و تجربه هایی که از محیط خانواده دارد اکنون دنیای ناآشنای دیگری را احساس می کند. اینجا دومین مرکز قدرتی است که برآینده و سرنوشت کودک تاثیر می گذارد. گر چه تاثیر عمیق خانواده را منکر نمی شویم اما محیط تازه، هم کلاسیها و معلم چیزهایی به کودک می دهند که خانواده از آن عاجز است. بارها دیده ایم که کودک رفتار یا خصوصیاتی پیدا کرده که خانواده نمی تواند در برابر آن بایستد و گاه نیز در بعضی جنبه ها آموخته های خانوادگی آنقدر قوی است که هیچ چیز دیگر نمی تواند جایگزین آن شود. و گاه می بینیم که معلم آنقدر در کودک نفوذ پیدا کرده که جز صحبت و اظهار نظر او چیز دیگری برایش مطرح نیست و همواره از گفته های معلمش حجت می آورد و جز اظهار نظر او بر رأی کسی اعتمادی ندارد و معلم دانا و علاقه مند چه خوب می تواند از این فضای مطمئن و زمینه ی بکر سود جوید
عامل دیگری که در دنیای امروز بر ذهن و شخصیت کودک و حتی بزرگسالان هجوم می آورد تلویزیون است. این پدیده اعجاب آور که به سادگی خود را در اطاق هر خانه جا داده است یکی از عوامل عجیب و بسیار مؤثر شکل بخشیدن و جهت دادن به ذهنیات و خصوصیات اخلاقی و حتی رفتاری جوامع است عوامل اجتماعی دوستان و خلاصه هرچیزی که به نحوی برسر راه کودک قرار می گیرد در او تاثیر می گذارد. کنجکاوی و میل به یادگرفتن کودک را به فراگرفتن و تاثیرپذیری می کشاند. پرداختن به این مسائل را به بحثی دیگر موکول می کنیم
به هرحال دنیای کودک پس از خوگرفتن به مدرسه گسترش می یابد دوستان تازه پیدا می کند، خودش را تطبیق میدهد، کم کم محدودیتها و بستگیهای خودش را با خانواده ضعیف تر می بیند، تلاش و کوششی می کند، عصبانی یا خوشحال می شود. اگرسالهای اوله مدرسه خوشایند و بر مبنا و اصولی درست باشد کودک همیشه توجه و دلگرمی را به کلاس و مدرسه حفظ می کند. و اگر با بی توجهی و یأس و سردی چند سالی به مدرسه رفته باشد همیشه از کلاس گریزان است و دوست دارد هر چه زودتر مدرسه تعطیل شود و او باز به میان خانواده خود باز گردد. در هر دو صورت سایه معلم را بالای سر او می بینم که در او چه احساسی را پرورش داده است
معلم و خانواده باید بدانند که آیا کودک به مدرسه علاقه مند است یا از آن نفرت دارد آیا کاری که می کند مورد علاقه اش است یا مجبور به انجام دادن آن است و از ترس توبیخ و تنبیه به آن کار می پردازد؟ از دوستی با همکلاسانش لذت می برد و یا اصلا بی تفاوت است؟ آیا نحوه رفتارش در خانواده چگونه است و یا تغییری در آن بوجود آمده؟ رفتارش در مدرسه و کلاس چگونه است. باید بپذیریم که اگر کودکی گریز پا می شود و یا نسبت به درس و مدرسه بی علاقه است در درجه ی اول معلم و مدرسه در این امر مقصرند. این معلم است که می تواند جنبه های رفتاری و پیشرفت کودک را تشخیص دهد و بر نحوه ی کار و عکس العملهای او نظارت داشته باشد. و باز این معلم است که باید همه ی نارساییها و ضعفهای کودک را با مدرسه و خانواده در میان بگذارد و از آنها استمداد جوید. کودکانی را می بینیم که فعال نیستند، پیشرفت چندانی ندارند و اصلا در کلاس توجهی به درس و تعلیم ندارند. روحیه ی بشاش و پرتحرک خود را از دست داده اند. در اینجا باز پای معلم به میان می آید که از مشکلات این کودک مطلع بشود. آیا نقص عضوی دارد، گوشش نمی شنود، بیمار است، گرفتاری خانوادگی دارد و از شرایط خانوادگی او اطلاع پیدا کند و با مشورت هم راهی برای نجات کودک بیابند
چه بسیارند کودکانی که خوب نمی شنوند و یا بینایی ضعیفی دارند و ابراز نمی کنند. ترس یا کمرویی موجب می شود که کودک همان شرایط جاری را بپذیرد و حتی روز به روز افت تحصیلی مشهودی داشته باشد، اما از بیان واقعیت واهمه کند و یا اصلا از وضعیت خود اطلاع نداشته باشد. معلم است که اگر متوجه این نقصان در کودک نشود لطمه ی شدیدی به او زده و به تدریح او را از درس و مدرسه بیزار کرده است. نمی توان همیشه این انتظار را از خانواده داشت. بگذارید، خود به عنوان یک خانواده از هر لحاظ به کودکانی که در اختیار داریم توجه کنیم
توجه و مراقبت ماست که از همان آغاز کودک کم کم خود را در مدرسه باز می شناسد و شخصیت واقعی خویش را از همان یافته ها و آموخته ها پرورش می دهد. کمک ماست که به آینده او شکل می بخشد و این معلم است که دنیای تازه را بر او منکشف می سازد. در سایه عنایت اوست که شوق درس خواندن یاد گرفتن و پیشرفت کردن در کودک جان می گیرد. معلم باید دردهای فردی مشکلات و مسائل شخصی کودک را بداند و بشناسد
معلم باید بداند که بچه هایی که در کلاس رو به روی او همه ساکت و آرام نشسته اند هر کدام با چه تصور و روحیه ای خانه را ترک گفته اند و ریزه کاریهای عاطفی آنها را احساس کند. این ارتباط هر چه عمیق تر باشد لذت بخش تر است و پیشرفت کار سریع تر. معلم باید با حوصله و مدارا به کشف کودک بپردازد

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]