سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تیز فهمی و پرخوری گرد هم نیایند . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:46 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی با word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی با word

چکیده  
مقدمه  
مفهوم حکومت دینی  
اهداف حکومت  
1نظریات سعادت‌گرای کلاسیک  
أ) دیدگاه افلاطون  
ب) دیدگاه ارسطو  
ج) فارابی  
2 دیدگاه فیلسوفان مدرن و معاصر غرب  
أ) دیدگاه ماکیاول  
ب) دیدگاه هابز  
ج) لیبرال دموکراسی  
د) دیدگاه جان رالز  
3 اهداف حکومت در نظام سیاسی اسلام  
رویکرد بحث  
تعیین‌ اهداف حکومت به لحاظ برون دینی  
اهداف حکومت دینی به لحاظ درون دینی  
1امنیت  
2 عدالت  
3 آزادی  
4 آبادانی و مبارزه با فقر  
5شکوفایی علمی  
6تربیت و هدایت جامعه به سوی کمال  
7اجرای حدود و احکام الهی  
امر به معروف و نهی از منکر  
8حمایت از محرومان  
نتیجه  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اهداف و وظایف حکومت دینی با word

نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج20، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، 1404 ق

ـــــ ، ترجمه محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین(ع)، بی‌تا

ـــــ ، ترجمه علینقی فیض الاسلام، تهران، فقیه، 1367

ابن سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات،‌ با شرح نصیرالدین طوسی، ج3، تصحیح کریم فیضی،‌ قم، مطبوعات دینی، 1384

اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج2، تبریز: مکتبه بنی هاشمی، 1381ه. ق

امیر، ایرج، رابطه دین وسیاست، تهران، نی،‌ 1380

جزیری، عبدالحمن، الفقه علی مذاهب الاربعه، ج 5، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406 ق

جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت دینی، قم، بوستان کتاب، چ4، 1384

جونز،‌ و ویلیام توماس، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین و محمد جواد شیخ الاسلامی، تهران، امیر کبیر، 1361

خدادادی، محمد اسماعیل، مبانی علم سیاست، قم، یاقوت،‌ 1381

امام خمینی(ره)، کتاب البیع، ‌قم، اسماعیلیان، 1366

خوانساری، جمال‌الدین، محمد، شرح غرر و درر الحکم، ج2، با مقدمه و تصحیح و تعلیق میر جلال الدین حسینی ارموی، چاپ3، انتشارات دانشگاه تهران،

سبحانی، جعفر، الالهیات، ج4، قم: مرکزجهانی علوم اسلامی، چ3، 1412ه. ق

عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه غرب‌از آغاز تاپایان، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1376

عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج15، تصحیح عبد الرحیم الشیرازی و محمد رازی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1376

عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: خوارزمی، 1365

فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، بی‌جا،[ایران]، مکتبه الزهرا، چ1، 1405ه. ق

قزوینی، محمدکاظم، شرح نهج البلاغه، ج1، نجف: مطبعه النعمان، 1378 ه. ق

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال‌الدین مجتبوی، تهران، اعلمی و فرهنگی و انتشارات سروش، 1380

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر جلال‌الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، 1370

کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی تهران، مکتبه الصدوق، 1381ه. ق

ماوردی، علی بن محمد، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه،‌ قم، دفتر تلبغات اسلامی، بی‌تا

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه،

موسوی، سیدصادق، تمام نهج البلاغه، تصحیح فرید السید، تهران، 1417 ق

موسوی، سیدعباس علی، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار الرسول و دار المحجه البیضاء، 1418ق

نوروزی، محمدجواد،‌ نظام سیاسی اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1379

نوروزی، محمدجواد، درآمدی بر نظام سیاسی اسلام، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1381،

واعظی، احمد،«اسلام و لیبرالیسم»، علوم سیاسی، سال ششم، ش 22،‌تابستان 1382،‌ ص32

واعظی، احمد، حکومت اسلامی، قم، سامیر، 1380

هابز، توماس، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی، ‌1385

هاشمی خویی، میرزا حیب‌الله، منهاج البراعه، با تصحیح سیدابراهیم میانجی، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1386

همپتن، جین، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، طرح نو، 1385

چکیده

بحث اهداف حکومت از مباحث مهم فلسفه سیاسی است. در این نوشتار، پس از تعیین مفهوم حکومت دینی، به مهمترین دیدگاه‌ها در باب اهداف حکومت، اشاره شده است. برخلاف نظریه فیلسوفان مدرن، که وظیفه حکومت را ایجاد نظم و حد اکثر تأمین رفاه مادی مردم می‌دانند، فیلسوفان کلاسیک معتقدند که حکومت علاوه بر تأمین امنیت و عدالت، وظیفه تربیت مردم و هدایت آنان به سوی خیر و سعادت و زمینه‌سازی برای اکتساب فضایل انسانی را نیز به عهده دارند. تفاوت مهم حکومت دینی با حکومت‌های غیر دینی آن است که حکومت دینی، افزون بر تأمین نیازهای مادی، بر توزیع عادلانه امکانات تأکید می‌ورزد و به لحاظ توجه به فطرت و حقیقت انسان ارزش‌مدار است. از این رو، عدالت خواهی، هدایت و تربیت جامعه برای نیل به سعادت و خیر حقیقی و ملاحظه مصالح اخروی، از شاخصه‌های اصلی حکومت دینی است.

کلید واژه‌ها: دین، حکومت، حکومت دینی، اهداف و وظایف.

 

مقدمه

در فلسفه سیاسی بحث از ضرورت و مبنای مشروعیت و ماهیت حکومت، انواع نظام‌های سیاسی، مزایا و معایب هر یک، اهداف و ظایف آن از جمله مباحث بسیار مهم است. در این میان، بحث اهداف و وظایف حکومت از مباحث کاربردی است. تعیین موضع در این بحث، خود مبتنی بر مباحث پیشین است. در این نوشتار، اهداف و وظایف حکومت دینی را بررسی می‌کنیم

 

مفهوم حکومت دینی

رفتار و سلوک حاکمان متأثر از دریافتی است که از مفهوم حکومت دارند. اگر ذهنیت آنان از حکومت، تسلط بر مردم و استخدام آنان در جهت اهداف و منافع حاکم باشد، طبعاً رفتار شان متناسب با آن خواهد بود. اما اگر مراد حاکم از حکومت، خدمت به مردم و هدایت و مدیریت آنان باشد. همان اهداف را دنبال خواهد نمود و رفتارش به سوی خدمت، هدایت و مدیریت جهت‌گیری خواهد داشت. از این‌رو، لازم است مفهوم حکومت دینی روشن شود

عبارت «حکومت اسلامی» متضمن این معنا است که اسلام چارچوب و خطوط کلی حکومت را و یا دست‌کم مبانی و اهداف حکومت را مشخص نموده است. ورود به بحث مفهوم و ماهیت حکومت اسلامی، به صورت مبسوط خارج از هدف این نوشتار است. از این‌رو، به اختصار، در تعیین مقصود از حکومت اسلامی می‌توان گفت: «حکومت اسلامی اشاره به وجود سازمانی دارد که تمامی ارکان آن نشأت گرفته از اسلام باشد».0 به عبارت دیگر، «حکومت دینی حکومتی است که مرجعیت همه جانبه دین خاصی را در عرصه سیاست و اداره جامعه پذیرفته است؛ یعنی دولت و نهادهای مختلف آن، خود را در برابر آموزه‌ها و تعالیم دین و مذهب خاصی متعهد می‌دانند».1 بنابراین، مراد از حکومت دینی این نیست که مردم یا حاکمان متدین باشند. بلکه دینی بودن حکومت به معنای تعیین مبانی و اهداف آن از سوی دین است

اهداف حکومت

در عصر حاضر، حکومت‌ها امکانات وسیعی برای اعمال سلطه دارند. از این‌رو، در زمینه‌های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تربیتی می‌توانند نقشی مؤثر ایفا کنند. حکومت‌ها می‌توانند در اندیشه‌ها، گرایش‌ها، ارزش‌ها و شیوه زندگی و نوع نگرش انسان به خود، جامعه و جهان تأثیرگذار باشند. معمولاً، قدرت‌های سیاسی حاکم، در زمینه‌های مختلف اجتماعی، مانند تعیین ساختار اقتصادی، طراحی و ترویج الگو‌های تربیتی، به دست گرفتن جریان اطلاعات، الگوسازی در ساختار خانواده، ترویج سرگرمی‌های معین، بها دادن به هنرهای خاص، نقش عمیق و بنیادین دارند. با این حال، مسئله مهم این است که هدف از تشکیل حکومت چیست و حکومت چه وظایفی را به عهده دارد؟ از سوی دیگر، تعیین اهداف و وظایف حکومت، مشخص می‌سازد که محدوده مشروع و مجاز دخالت دولت تا کجا است

در اینجا لازم است روشن شود که اصولاً به متقضای نگرش عقلانی اهداف حکومت چیست: آیا عقلاً هدف حکومت تنها حفظ نظم، امنیت و تأمین رفاه مادی مردم است یا اینکه حکومت‌ها به عنوان قدرت برتر و نیروی مسلط وظیفه هدایت و محافظت از ارزش‌ها را نیز به عهده دارند. و از این‌رو، دخالت نهادهای حکومتی در تقویت ارزش‌های مورد قبول، معقول و موجه است. فرضیه مخالف این است که موضع حکومت در برابر مقوله‌های اررزشی و تعیین خیر و سعادت باید بی طرفی کامل باشد

پاسخ به این پرسش مبتنی بر اتخاذ موضع جهان‌شناختی، انسان‌شناختی، معرفت‌شناختی و ارزش‌شناختی معین از سوی نظریه پرداز سیاسی است. عالمان و نظریه‌پردازان فلسفه سیاسی، براساس مبانی نظری خود در محورهای یاد شده، دیدگاه‌‌های مختلفی ابراز نموده‌اند. دیدگاه‌های عمده در این بابت عبارتند از

1نظریات سعادت‌گرای کلاسیک

به اعتقاد فلاسفه کلاسیک مانند افلاطون، ارسطو و فارابی، غایت حکومت تحقق خیر و فضیلت و رستگاری انسان است. به نظر آنان، حکومت موظف است افزون بر استقرار نظم و امنیت و صیانت از حقوق افراد، شهروندان را در نیل به فضایل انسانی یاری نماید. حکومت باید سعادتمندی انسان را از طریق ایجاد جامعه‌ای که افراد در آن زیست سعادت‌مندانه دارند، تأمین نماید. آنان تلاش دارند که حقیقت و حدود خیر و سعادت را شناسایی و مصادیق آن را تعیین نمایند

أ) دیدگاه افلاطون

کاپلستون نظریه افلاطون در باره غایت حکومت را این‌گونه تبیین می‌کند

کشور صرفاً برای این وجود ندارد که حاجات اقتصادی آدمیان برآورد؛ زیرا انسان صرفاً«انسان اقتصادی» نیست، بلکه[ کشور] برای سعادت آنان و برای پروردن آنها در زندگی خوب برطبق اصل عدالت وجود دارد. این مطلب تعلیم و تربیت را ضروری می‌گرداند؛ زیرا اعضای کشور موجودات عقلانی اند؛ اما هر نوع تعلیم و تربیتی کافی نیست، بلکه تنها تعلیم و تربیت حقیقی و متضمن خیر مورد نیاز است. کسانی که زندگی کشور را تنظیم و اداره می‌کنند، کسانی که اصول تعلیم و تربیت را معین می‌کنند و کارها و مشاغل مختلف موجود در کشور را به اعضای مختلف آن تخصیص می‌دهند، باید به آن چه حقیقی و خیر است معرفت داشته باشند، به عبارت دیگر، باید فیلسوف باشند

دیدگاه افلاطون در این زمینه با توجه به نکات ذیل تبیین می‌گردد

1 از دیدگاه افلاطون، انسان موجود عقلانی و فرامادی است

2 خیر و سعادت انسان متناسب با هستی او است، پس خیر و سعادت انسان امری فرامادی است

3 شناخت خیر و سعادت حقیقی برای برخی انسان‌ها مقدور است

4تنها فیلسوفان توانایی شناخت خیر حقیقی را دارند

5 وظیفه حکومت رساندن افراد به خیر و سعادت حقیقی است

بنابراین، وظیفه حکومت از دیدگاه افلاطون به تأمین نیازمندی‌های مادی جامعه منحصر نمی‌شود، بلکه تربیت درست و رسانیدن افراد به خیر و سعادت از وظایف اصلی حکومت است. این کار تنها از عهده حکیمان بر می‌آید. از این‌رو، تنها حکیمان شایسته به عهده گرفتن حکومت هستند

ب) دیدگاه ارسطو

از نظر ارسطو نیز دولت وظیفه دارد علاوه بر تأمین نیازهای مادی شهروندان، بستر رشد اخلاقی و معنوی آنان را فراهم سازد، بلکه دست یابی به خیر اخلاقی هدف و غایت اصلی تشکیل مدینه و دولت شهر است. به نظر ارسطو، سه نوع نیک بختی و سعادتمندی برای انسان متصور است

1 خوبی‌های خارجی که عبارت است از یاران، خانواده و رفاه مادی و برخورداری از امکانات مورد نیاز زندگی همراه با آسایش

2 خوبی‌های جسمی، یعنی سلامتی و کامیابی‌های جسمانی

3 خوبی‌های روح و فضایل اخلاقی

از این سه نوع سعادتمندی و خوبی، فضایل اخلاقی مهمتر است؛ زیرا دو نوع اول زمانی مفید و ثمر بخش‌اند که بستر خوبی‌ها و فضایل روحی فراهم گردیده باشد

همچنین در تاریخ فلسفه کاپلستون، نظریه ارسطو در باره غایت حکومت این گونه تقریر شده است: «مدینه، [دولت شهر یونانی]، مانند هر اجتماع دیگری برای غایتی وجود دارد. این غایت در مورد مدینه خیراعلای انسانی، یعنی زندگی اخلاقی و زندگی عقلانی است

بنابراین، بهترین دولت از نظر ارسطو، دولتی است که شهروندان را در رسیدن به زندگی خوب مدد رساند. این هدف به نظر وی از طریق تربیت، تغییر عادات و تقویت نیروی استدلال و توانایی عقلی آنان، قابل تحقق است.5 گرچه نظریه سیاسی افلاطون و ارسطو تفاوت‌هایی دارند که مجال بیان آن نیست، اما به نظر هردو اساساً، دولت نهاد تربیتی است و باید تربیت و هدایت جوانان را به عهده بگیرد.6 به اعتقاد آنان، گرچه مدینه برای غایات ساده زندگی (عمدتاً نیازهای اقتصادی) به وجود می‌آید، اما بقای آن برای تأمین زندگی نیک، یعنی زندگی همراه با فضیلت و مقرون به سعادت است.7 از نظر آنان، اساساً دولت نهاد تربیتی است

لازم به یادآوری این است که توجه و تأکید فیلسوفان یونان بیشتر بر سعادت و فضیلت دنیوی است و در باره حقیقت سعادت اخروی، راه رسیدن به آن و وظیفه دولت در قبال آن دیدگاه روشن و صریحی ارائه نکرده‌اند

ج) فارابی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:46 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان با word دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان با word

چکیده  
مقدمه  
فرضیه‌ تحقیق  
سوال‌های تحقیق  
روش  
نمونه و روش نمونه‌گیری  
ابزارهای اندازه‌گیری  
روش آماری تجزیه و تحلیل داده‌ها  
یافته‌ها  
بحث و نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان با word

اعظم آزاده،منصوره، توکلی،عاطفه، «فردگرایی، جمع گرایی و دینداری»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ش 9، 1386، ص 125-101

جوادی یگانه،محمدرضا، هاشمی، سیدضیا، «بررسی تاثیر دینداری بر رفتارهای جمع گرایانه از منظر انتخاب عقلانی»، مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ش 1، 1384، ص 230-207

زارع، مهدی، «مقایسه رابطه حمایت اجتماعی و سخت رویی با فرسودگی شغلی رانندگان اتوبوس‌های شرکت واحد اتوبوسرانی و رانندگان شرکت تاکسیرانی شهر تهران»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، 1382

عناینی، میرصلاح الدین و همکاران، «مقایسه سلامت عمومی، عزت نفس و حمایت اجتماعی در بیماران خودسوز و غیرخودسوز بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی چرومی گنادوه»، ارمغان دانش، ش 41 (11)، 1385، ص 92-83

سراج زاده، سیدحسین، پویافر، محمدرضا، «دین و نظم اجتماعی:بررسی رابطه دین‌داری با احساس آنومی و کجروی اجتماعی در میان نمونه ای از دانشجویان»، فصلنامه مسایل اجتماعی ایران، ش 63، 1387، ص 105-71

فقیهی، علی نقی و همکاران، «بررسی الگوی دینداری از منظر قرآن و سنت»، فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز، ش 19، 1387، ص 70–41

قمری، محمد، «بررسی رابطه دین‌داری و میزان شادمانی در بین دانشجویان به تفکیک جنسیت و وضیعت تاهل»، فصلنامه روانشناسی و دین، ش11، 1389، ص 91-75

گلزاری، محمود، «مقیاس عمل به باروهای دینی»، خلاصه مقاله همایش دین و بهداشت روان، 1379، ص 122-121

میرشاه جعفری، ابراهیم، عابدی، محمدرضا، دریکوندی، هدایت الله، «شادمانی و عوامل موثر بر آن»، فصلنامه تازه‌های علوم شناختی، ش 3(4)، 1381، ص 58-50

Atchley, R. C., Social Forces and Aging: An Introduction to Social Gerotology (9 thed), Beaumont, CA: Wadsworth,

Butler, M. H. et al., “Prayer as a conflict resolution ritual: clinical implication of religious couple’s report of relationship softening, healing, perspective, and change responsibility”, Journal of Family Therapy, v 30(1), 2004, p 19-

Chan, C. et al., Religiousness and Psychological Distress of Women After Hurricane Katrina, University of Massachusetts, Boston,

George, L., Ellison, C. G., Larson, D. B.,”Explaining the relationship between religious involvement and health” Psychological Inquiry, v 13, 2000, p 19-

Halman, L., Heunk. F., DeMoor, R., “A study into the values of the Dutch in a European context”,Personality and Individual Differences, v 25, 1987, p 91-

Kim, Y. M. et al., “Spirituality and affect: A function of changes in religious affiliation”, Journal of family Psychology, v 3(3), 2004, p 861-

Koeing, H. G., McCullough, M. E., Larson. D. B., Handbook of Religion & Health, Oxford, England: Oxford university press ,

Lee, B., Alcohol- Induced Stress and Social Support as Influences of the Adult Substance Abuser’s Health and Well- Being, University of Pittsburgh, school of social work ,

Lu, L., “social support, reciprocity and well- being”, Journal of Social Psychology, v 131, 1997, p 618-

Lyons, J. A., General Strain Theory and Social Support: A Study of African Americans, Louisiana state university, the department of sociology,

Mason, W., Windle, M., “Delinquency risk as a function of number of early onest of problem behavior”, Offender Therapy & Comparative Criminology,v 45, 2001, p 436-

Mccullough, M. E., Laurenceau, J. P., “Religiousness and the trajectory of self- rating health across adulthood”, Personality and Social Psychology Bulletin, v 31(3), 2005, p 1-

Mccullough, M. E., Willoughby, B. L., “Religion, self-Regulation, and self-control: Associations, Explanation, and implications”, Psychological Bulletin, v 135(1), 2009, p 69-

Meyers, D. G., Diener, E., “Who is happy”, Psychological Science, v 6, 1995, p 10-

Miller, W. R., Thoresen, C. E., “Spirituality and health an emerging research field”, American Psychologist, v 58, 2003, p 24-

Myers, D. G., “The friends and faith of happy people”, American Psychologist, v 55, 2000, p 56-

Smith, B. W. et al., “Noah revisited: Relioious coping by church members and the impact of 1993 Midwest flood”, Journal of Community Psychology, v 28, 2000, p 169-

Smith, T. B., Mccullough, M. E., Poll, J., “Religiousness and depression: Evidence for a main affect and the moderation influence of stressful life events”, Psychological Bulletin, v 129, 2003, p 614-

چکیده

هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در بین دانشجویان بوده است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. برای انجام تحقیق، هشتصد نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، انتخاب شده‌اند. برای اندازه‌گیری متغیر‌های تحقیق، از پرسش‌نامه‌های معبد گلزاری و حمایت اجتماعی واکس و همکارانش استفاده شده است. برای تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون Z و T استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که بین دین‌داری و حمایت اجتماعی، رابطه معناداری وجود دارد. رابطه دین‌داری و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر و پسر متفاوت نیست. دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر دین‌دار هستند، اما تفاوت معناداری در حمایت اجتماعی آنان وجود ندارد. برخورداری از حمایت اجتماعی یکی از مؤلفه‌های بسیار مهم در بهداشت روانی افراد است. بنابراین با توجه به نتیجه تحقیق حاضر، تقویت روحیه دین‌داری دانشجویان و آشنایی کامل با آموزه‌های دینی می‌تواند در فراهم کردن حمایت اجتماعی برای آنها مؤثر باشد.

کلید واژه‌ها: دین‌داری، حمایت اجتماعی، دانشجویان.

 

مقدمه

دین، نیروی اجتماعی قدرتمندی دارد. تاریخ، توانایی دین برای تمرکز و هماهنگ کردن تلاش انسان، ایجاد شکوه و ترس، ایجاد جنگ و صلح، متحد کردن گروه‌های اجتماعی، برانگیختن آنها علیه یکدیگر را تأیید می‌کند. با این حال، دین علاوه بر بهره‌مندی از قدرت اجتماعی، نیروی روانی نیز دارد که می‌تواند نتایج زندگی افراد بشر را تحت تأثیر قرار دهد. در حقیقت، دامنه پیامدهای مربوط به سلامت رفتاری و اجتماعی که مذهب با آنها در ارتباط است هم بحث بر انگیز و هم گیج کننده است1 دین، جامعه را متحد، همبستگی اجتماعی را تقویت و انسجام اجتماعی را حفظ می‌کند. همچنین دین به نظم اجتماعی، رسمیت و اعتبار می‌بخشد و در نتیجه، مبنایی برای کنترل اجتماعی فراهم می‌کند

دین از نظر روان‌شناختی، پیچیده و شامل مجموعه‌ای از مقوله‌های روان‌شناختی، از جمله هیجانات، باورها، ارزش‌ها، رفتارها و محیط اجتماعی است. از دیدگاه پترسون و همکارانش3 به طور کلی، دین مجموعه‌ای از اعتقادات، احساسات و اعمال فردی یا جمعی است که حول مفهوم حقیقت غایی یا امر مقدس سازمان یافته است. این حقیقت غایی را می‌توان برحسب تفاوت ادیان با یکدیگر، واحد یا متکثر، مشخص یا نامشخص، الوهی یا غیر الوهی و نظیر آن تلقی کرد. جیمز و پرات، دین را شناخت، عاطفه و رفتاری که بر اساس آگاهی یا تعامل ادراک شده با هستی ماوراءالطبیعه صورت می‌گیرد و فرض می‌شود که در امور انسان، نقش مهمی بازی می‌کند، تعریف می‌کنند.4 مناسک دینی به افراد، انضباط شخصی و زهدگرایی که از ضروریات زندگی اجتماعی است، می‌آموزند و به این ترتیب، آنان را برای زندگی اجتماعی آماده می‌کنند. مراسم دینی مردم را گرد هم جمع می‌کند و از این رو پیوندهای مشترک آنها را تثبیت و انسجام اجتماعی را تقویت می‌نماید. اعضای جامعه از طریق مراسم دینی، از میراث اجتماعی خود عمیقاً آگاه می‌شوند و اصلی‌ترین عناصر وجدان جمعی زنده می‌ماند. سرانجام اینکه دین در پیروانش احساس خوشِ سعادت و خوشبختی اجتماعی به وجود می‌آورد و در نتیجه، احساس ناکامی، بی‌ایمانی و تردید را از دل آنها می‌زداید

ابعاد دین‌داری از دیدگاه گلاک و استارک عبارت‌اند از: بعد اعتقادی؛ باورهایی است که پیروان هر دین بدان پایبندند. بعد مناسکی یا اعمال دینی؛ اعمال دینی مشخصی که انتظار می‌رود پیروان هر دین آنها را به جا آورند. بعد تجربی یا عواطف دینی؛ در عواطف، تصورات و احساسات مربوط به واقعیت غایی یا اقتدار متعالی ظاهر می‌شود. بعد فکری یا دانش دینی؛ اطلاعات و دانش اساسی در مورد اصول عقاید دینی و کتاب‌های مقدس است که انتظار می‌رود پیروان دین آن را بدانند. بعد پیامد یا آثار دینی؛ شامل پیامدهای باور، عمل، تجربه و دانش دینی در زندگی روزمره فرد معتقد و روابط او با سایرین است.6 با توجه به بعد آخر دین‌داری، از جمله پیامدهای آن را می‌توان بهره‌مندی از حمایت اجتماعی دانست

حمایت اجتماعی، طبق نظر موس(1973م)7 «احساس ذهنی از تعلق داشتن، پذیرفته شدن، دوست داشته شدن، و مورد نیاز بودن، به خاطر خود فرد و به خاطر آنچه می‌تواند انجام دهد»، است. بیرچ حمایت اجتماعی را نشان دادن مراقبت یا همدردی با شخص دیگر یا گوش دادن به شخص یا بودن در آنجا هنگامی که او به یک دوست نیاز دارد، تعریف می‌کند. لو8 معتقد است که حمایت اجتماعی آثار رویدادهای استرس‌زا را تعدیل می‌کند و به تجربه عواطف مثبت می‌انجامد و با شادکامی و سلامت روانی، رابطه مثبت دارد. طبق نظر آتچلی9 حمایت اجتماعی مرکب از مردمی است که می‌توانیم برای فراهم‌کردن حمایت اجتماعی، تصدیق (تأیید)، اطلاعات و کمک، به‌ویژه در زمان‌های بحران، روی آنها حساب کنیم. مفهوم حمایت اجتماعی، درک در دسترس بودن حمایت، رفتاری که در مدت حمایت رخ می‌دهد، حمایتی که واقعاً ارائه می‌شود و اینکه آیا حمایت، مفید بوده یا نه، را در بر می‌گیرد. علاوه بر این، حمایت می‌تواند یکی از سه نوع مختلف باشد: ابزاری، هیجانی و اطلاعاتی

حمایت هیجانی به فراهم سازی مراقبت، همدلی، عشق و اعتماد گفته شده است. حمایت عملی نیز به فراهم‌کردن یک شیء یا کمک عینی مانند ارائه کمک مالی یا انجام دادن کار تعیین شده برای دیگران، گفته می‌شود. حمایت اطلاعاتی نیز فراهم کردن اطلاعات برای شخص دیگر در زمان فشار روانی، تعریف شده است. منابع حمایت اجتماعی، شامل خانواده / خویشاوندان، دوستان، حمایت اجتماعی در محیط کار (کارفرما / همکار) و حمایت اجتماعی مذهبی است. چون مؤسسات مذهبی فرصت‌های جامعه‌پذیری را در میان اعضای معتقدان ارتقا می‌دهد، آنها می‌توانند پایه‌ای قوی برای حمایت اجتماعی فراهم کنند.11بسیاری از روان درمانگران، حمایت اجتماعی را عامل مهمی در امر درمان بیماران روانی می‌دانند. برای مثال، مازلو معتقد است که فراهم نمودن حمایت اجتماعی برای بیماران روان نژند باعث بالا رفتن عزت نفس آنها و رویارویی مؤثرتر با مشکلات و تعارض‌های فردی و اجتماعی بسیار گوناگون می‌شود و محیط خانواده به عنوان محل کسب اولین تجارب حمایت اجتماعی، و منابع دیگری از قبیل دوستان، خویشاوندان، همسایگان، همکلاسی‌ها و ; در این طیف گسترده قرار می‌گیرند. برخی از این منابع، مثل دوستان و همسایگان به طور غیر رسمی و عامیانه، و برخی دیگر، مثل مؤسسه‌های مشاوره و بهداشت روان به شکل رسمی و تخصصی حمایت خود را عرضه می‌نمایند. طبعاً هر چه تعداد این منابع حمایتی و میزان کمک‌هایی که به فرد ارائه می‌شود بیشتر باشد و همچنین هر چه ذهن فرد در مورد مساعدت‌های بالقوه روشن‌تر و مطمئن‌تر باشد، توانایی وی در سازگاری با مشکلاتش بیشتر خواهد بود. حتی حمایت اجتماعی در درمان اختلالات جسمانی نیز می‌تواند نقش تسهیل کننده‌ای بازی کند

نگارنده با مرور گسترده‌ای که بر ادبیات تحقیق انجام داده، پژوهشی که مستقیماً رابطه دین‌داری را با حمایت اجتماعی، مطالعه کرده باشد، پیدا نکرد، با این‌حال، ادبیات غنی در مورد ارتباط دین‌داری با بسیاری ازپیامدهای مثبت وجود دارد که در این قسمت به برخی از آنها اشاره می‌شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:45 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تفکرات انطباق‌ناپذیر و رفتارهای منفی با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تفکرات انطباق‌ناپذیر و رفتارهای منفی با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تفکرات انطباق‌ناپذیر و رفتارهای منفی با word

چکیده  
مقدمه  
تفکرهای انطباق‏ ناپذیر  
تفکر بسته  
تفکر خرافی  
تفکر منفی  
ذهنیت‌های منفی  
1 وابستگی  
2 مقهور‌سازی  
3 آسیب‏ پذیری از حوادث و بیماری‏ها  
4 ترس از دست دادن کنترل  
5 محرومیت عاطفی  
6 ترس از تنهایی  
7 بدگمانی  
8 احساس بیگانگی  
9 پذیرفته نشدن  
10 فقدان مطلوبیت اجتماعی  
11 فقدان صلاحیت  
12 احساس گناه  
13 شرمساری  
14 انتظارات با معیارهای سخت  
15 خودمحوری  
راه شناسایی موفقیت در مقابله با طرحواره‌های انحرافی  
راه‌های مقابله با تفکرات منفی  
تخریب یا مبارزه با عقاید و باورهای غلط  
مقایسه باورهای معقول و نامعقول، و انتخاب باورهای معقول  
مقایسه‏های خوش‌بینانه و پرهیز از مقایسه‏های بدبینانه  
توجه به حکمت نعمت‌های الهی  
تمرکز بر نقاط قوت  
توجه به آثار مثبت  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تفکرات انطباق‌ناپذیر و رفتارهای منفی با word

نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، پرهیزکار، 1379

قمی علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه دار الکتاب، 1404 ق

ابن طاووس علی بن موسی، جمال الأسبوع، قم، رضی، بی تا

ابنا بسطام عبد الله و حسین، طب الأئمه، قم، رضی،

آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، 1366

تمیمی نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، مصر، دار المعارف، 1385 ق

حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ق

حرانی حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق

شیخ بهایی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح، دار الاضواء، بیروت، 1405 ق

شیخ صدوق محمدبن علی، معانی‏الأخبار، قم، جامعه مدرسین، 1361،ص

صدوق محمدبن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، 1398 ق

صدوق محمدبن علی، عیون اخبار الرضا، ؟تهران، انتشارات جان، 1378 ق

صدوق محمدبن علی، معانی‏الأخبار، قم، جامعه مدرسین، 1361

صدوق محمدبن علی، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1413 ق

صدوق، محمد بن علی، امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، 1364

طبرسی ابوا الفضل علی بن حسن، مشکاه الأنوار، نجف، کتابخانه حیدریه، 1385 ق

طبرسی احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، مرتضی، 1403 ق

قمی علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسه دار الکتاب، 1404 ق

کریس. ال.کلینکه، مهارت‏های زندگی، ترجمه شهرام محمدخانی، تهران، اسپند هنر،

کفعمی ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، قم، رضی، 1405

کلینک کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن آوری، ترجمه علی‏محمد گودرزی، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1382

کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش

کنت، دیویس، خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، ترجمه فرشاد بهاری، تهران، تزکیه، 1382

گلدارددیوید، مفاهیم بنیادی و مباحث تخصصی در مشاوره، ترجمه سیمین حسینیان، تهران، دیدار، 1374

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق

مستغفری ابوا العباس، طب النبی، قم، رضی، 1362

مصطفوی جواد، بهشت خانواده، قم، دار الفکر، بی تا

مفید، محمدبن نعمان، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق

نوری، حسین، مستدرک الوسایل، قم، مؤسسه آل‌البیت، 1408 ق

چکیده

تفکر به منزله زیربنای رفتار انسان جایگاه ویژه‌ای دارد و برای تقویت، اصلاح و آسیب‌شناسی رفتار، لازم است تفکرات را شناسایی کرد. با توجه به اینکه تفکر، محوری سازنده، ضروری و مفید دانسته شده است، مسئله ‌مطرح در این پژوهش این است که آیا هر اندیشه‌ای را می‌توان مفید و سازنده ارزیابی کرد یا تفکرات ویرانگر و زیانبار نیز وجود دارد که باید آنها را شناسایی و مزاحمتشان را در فرایند تفکر، مهار کرد؟ هدف این پژوهش این است که به تفکرات آسیب‌زا و مضر، همچون تفکر بسته، تفکر خرافی و تفکر و ذهنیت‌های منفی که از آنها با عنوان تفکرات انطباق‌ناپذیر یاد می‌شود، بپردازد و حد و مرز، انواع و راه‌های مقابله با آن را تبیین کند. روشی که در این پژوهش به کار رفته است، روشی تحلیلی، توصیفی و متکی به متون دینی و روان‌شناسی است و یافته این پژوهش نشان می‌دهد که تفکرات انطباق‌ناپذیر، انسان را از حقیقتی که در عالم روی می‌دهد، دور می‌کند و بیراهه‌ها را راه نشان می‌دهد و سرابی می‌شود که انسان را به خطر می‌اندازد. بنابراین، باید با ظهور و بقای چنین تفکراتی مقابله کرد. راهکارهای مقابله با تفکر مزاحم، به نوع تفکر و مقایسه باورهای معقول و نامعقول ارتباط دارد که انسان‌ها می‌توانند باتمرکز بر نقاط قوت، به حذف یا کنترل آن اقدام کنند

کلید واژه‌ها:تفکر، تفکر بسته، تفکر منفی، تفکر خرافی، انطباق‌ناپذیری

 

مقدمه

آنچه بحث و گفت‌وگو درباره تفکرات انطباق‌ناپذیر را ضروری می‌سازد، این است که گرچه رفتارها ـ یعنی چیزی که با یکی از حواس پنجگانه قابل دریافت است ـ در محدوده توجه و نگاه انسان‌ها قرار می‌گیرند و ایشان در‌باره آن ارزش‌گذاری و داوری می‌کنند، این نکته دارای اهمیت است که این رفتارها خود برخاسته از برخی تفکرات است که مبنای این رفتارها به شمار می‌آیند. بی‌شک، توجه به رفتار بدون در نظر گرفتن مبنای فکری آن، ما را در تحلیل و داوری به اشتباه دچار می‌سازد. برای بررسی و تحلیل هر رفتاری، مناسب است به جای تمرکز بر پدیده رفتار، به عمق آن نفوذ کنیم و در لایه‌های زیرین، به فلسفه پدید آمدن آن و تفکری که مبنای پیدایش آن است، بیاندیشیم. این به ما کمک می‌کند که ارزیابی دقیق‌تر و جامع‌تری درباره رفتار داشته باشیم. از آنجا که همه روابط انسانی بر اساس تحلیل و قضاوت انسان شکل می‌گیرد و این جز در سایه فهم درست مبنای رفتار امکان‌پذیر نیست، شناخت مبانی رفتار، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. برای نمونه، ناسازگاری در رفتار قطعاً برخاسته از تفکری است که منشأ آن است. برای اصلاح رفتار، ما باید به اصلاح مبنای فکری آن رفتار بیاندیشیم و تا زمانی که تفکرات انسان تغییر نیابد، رفتار او تغییر نمی‌کند. پرسش‌های اصلی این است که ما چند گونه تفکر داریم و چه ویژگی‌هایی این تفکرات را از یکدیگر متمایز می‌سازد؟ هر یک از این تفکرات، چه آثاری به همراه دارد تا شیوه داوری و ارزش‌گذاری ما با واقعیت منطبق باشد؟ پرسش‌های فرعی عبارت است از اینکه بی‌سوادی و کم‌سوادی در پدید آمدن تفکرات انطباق‌ناپذیر چه نقشی دارد؟ منحصر کردن علم به علم تجربی، در ایجاد این تفکرات چه نقشی دارند؟ ذهنیت‌های منفی کدام است و راه‌های مقابله با آن چیست؟

از بهترین تفکر، تفکر مثبت است که در روایات از آن به تفکر لطیف، سودمند، عمیق، باطن‌گرا و عاقبت‌اندیش یاد شده است. امام صادق می‌فرماید: «الطفوا الفکر و انتفعوا بالعبر و ;»؛ فکر خود را لطیف قرار دهید و از عبرت‌ها پند بگیرید. آن‌گاه حضرت در توضیح فکر لطیف می‌فرمایند: فکری لطیف است که به باطن بیاندیشد، در حالی که دیگران به ظاهر می‌اندیشند؛ به آخر و عاقبت کار فکر کند، در حالی که دیگران به اول آن می‌اندیشند. پس حلاوت آخر کار را فدای شیرینی اول آن نکند؛ همان گونه که مرارت آخر کار را به دلیل شیرینی اول آن نادیده نگیرد. این تفکر، مبتنی بر حقایق عالم و منطبق با آن است. در برابر، می‌توان از تفکرات انطباق‌ناپذیر یاد کرد که با واقعیت‌های عالم سازگاری و انطباق ندارد. این تفکرات زمینه پیدایش و بقای رفتارهای منفی است که نمونه‌های روشن آن را می‌توان در تفکر بسته، تفکر خرافی و تفکر منفی جست‌وجو کرد. در تفکر بسته، انسان برای تصمیم‌گیری با گزینه‌های فراوانی روبه‌رو نیست و نمی‌تواند بهترین راه را برگزیند. در تفکر خرافی، انسان احساس می‌کند اصلاً توان تصمیم‌گیری ندارد و نمی‌تواند حوادث را کنترل کند، مگر اینکه از علوم غریبه آگاه باشد. تصویرهای ذهنی در این تفکر، پشتوانه منطقی ندارد و برای دیگران نیز تحلیل‌پذیر نیست. در تفکر منفی، بدبینی بر خوش‌بینی غالب و حاکم است و نخستین تصویرهای ذهنی فرد تصویرهای سیاه است

در این زمینه، پژوهشی‌هایی انجام شده است که به بخشی از آنها اشاره می‌کنیم

رویارویی با چالش‌های زندگی از کریس کلینک که در بخشی از آن به سبک‌های تفکر انطباق‌ناپذیر اشاره شده است. تفکر زاید از محمدجعفر مصفا که به بخشی از تفکرات انطباق‌ناپذیر پرداخته است. تفکر فلسفی غرب از منظر مرتضی مطهری، تفکر مذهبی از محمدباقر نجفی و مهارت در اندیشیدن از ادوارد بونو. آنچه در این پژوهش کاری نو به‌شمار می‌آید، عبارت است از بررسی و تطبیق تفکرات انطباق‌ناپذیر بر نمونه‌ها و مصادیقی که در متون دینی بحث شده‌اند؛ همچنین، بررسی شاخص‌هایی که تفکرات ما را از انواع تفکر‌های انطباق‌ناپذیر متمایز می‌سازد

ما در این پژوهش برآنیم تا ویژگی‌های انواع تفکرات انطباق‌ناپذیر و کارکردهای آن را بررسی کرده، بر پایه آیات و روایات، نمونه‌های آنها را شناسایی کنیم. آن‌گاه با استفاده از راه‌کارهایی روان‌شناسانه، به رویارویی با این تفکرات و کنترل آنها بپردازیم. بر اساس این پژوهش، ما می‌توانیم تفکرات را از یکدیگر متمایز ساخته، و کارکردها و آثار هر یک را با هم مقایسه کنیم

تفکرهای انطباق‏ناپذیر

در میان انواع تفکر، سه سبک تفکر انطباق‏ناپذیر و ناسازگارانه وجود دارند که عبارت‌اند از: تفکر بسته، تفکر خرافی و تفکر منفی که این سبک‌های تفکر عموماً مشکل‏سازند و پیامدهای منفی فراوانی دارند

تفکر بسته

این تفکر، مرزبندی‏های شدیدی دارد؛ انعطاف در آن بسیار ضعیف است؛ دایره احتمالات بسیار محدود است؛ و انسان در انتخاب وتصمیم‏گیری، با گزینه‏های فراوانی روبه‏رو نیست. افرادی که دارای این تفکرند، معتقدند

* مردم یا با ما هستند یا بر ما، و قسم سومی وجود ندارد

* همسرم یا عاشق من است یا از من متنفر است

* دوستان من یا با من صددرصد موافق‌اند یا صد در صد مخالف

* من یا تصمیم نمی‏گیرم یا اگر تصمیم بگیرم به هیچ روی از تصمیم خود برنمی‌گردم

* اگر همسرم با من بد رفتاری کند، من نیز همان گونه رفتار می‏کنم و راه دیگری وجود ندارد

روشن است که در این سبک تفکر، انسان‌ها در زندگی از سازگاری بسیار کمی برخوردارند

از آنجا که در تفکر بسته هر فردی به طور طبیعی منافع خود را محور قرار می‏دهد، خودپسند و خودرأی می‏شود و با خود‌رأیی، عوامل هلاکت خود را فراهم می‏آورد. به همین دلیل، خودرأیی سرسلسله نادانی و حماقت قلمداد شده است. در زندگی افراد، چنین تفکری فاصله میان انسان‌ها را در یک جامعه را زیاد می‏کند و در حالی که انتظار آنها نزدیکی و انس بیشتر است، زمینه وحشت در آنان زیاد می‏شود و تنش،عصبانیت و تنفر در میان آنان افزایش می‏یابد. احساس رضایتمندی؛ اززندگی چنین کسانی محو می‏شود؛ زیرا آن گونه که خودشان در‌باره تفکراتشان قضاوت می‏کند، دیگران قضاوت نمی‏کنند. اینان خود را بزرگ می‏بینند و از دیگران انتظاراتی دارند که با فکرشان همخوان نیست. این افراد تنها می‏مانند و از رسیدن به خواسته‏های خویش ناتوان می‏شوند و برخلاف انتظار، از فزونی وکمال باز می‏مانند. به همین دلیل، اگر انسان اشتباه کند، اما متوجه شده، از کرده خویش ناراحت شود، بهتر است از اینکه فکر خوبی داشته باشد، اما خودرأی و مغرور شود

کسانی به عزت و بلندمرتبگی می‌رسند که خود را بزرگ نبینند. اینان دیگر با هیچ امر ناپسندی از جانب دیگران رو‌به‌رو نمی‏شوند

حال برای اینکه از این تفکر نامناسب دور بمانیم، ضروری است که راهکاری بیاندیشیم و بهترین راهکار این است که هرگاه چنین تفکراتی به سراغ ما آمد و خود را بزرگ دیدیم و به خودرأیی روی آوردیم، خود را با خداوند متعال مقایسه کنیم و به ناچیزی خود توجه کرده، ابهّت و بزرگی خدا را در نظر بگیریم. از این راه می‏توانیم بزرگی خود را در سایه عظمت حقیقی حضرت حق ببینیم و از پندارهای دروغین خودبزرگ‌بینی مصون بمانیم. چنین نگاهی ما را از تفکرات نادرستی که زمینه ناسازگاری را فراهم می‌آورد، دور می‌سازد و سازگاری بیشتری ایجاد می‌کند

تفکر خرافی

در این سبک تفکر، فرد حس می‏کند که وامانده است؛ توان تصمیم‏گیری برای ساختن سرنوشت خود را ندارد؛ و نمی‏تواند حوادث را کنترل کند، مگر اینکه از علوم غریبه برخوردار باشد و به طور غیرطبیعی و با سحر و جادو در برابر حوادث بایستد

چنین افرادی به باورهایی روی می‏آورند که با هیچ منطقی قابل دفاع نیست. اینها اعتقادات ویژه‌ای دارند؛ از جمله اینکه

* همه چیز به شانس ما مربوط است

* برای اینکه بدانیم امروز روز خوبی خواهد بود یا نه، باید فال بگیریم

* امروز برای من روز نحسی است؛ چون وقتی از خانه بیرون آمدم، جنازه یکی از همسایه‏ها را تشییع می‏کردند

* سفر خوبی نخواهیم داشت؛ چون مجموع روزهای سفر ما سیزده روز است

* با احمد دوست نمی‏شوم؛ زیرا چشمانش آبی است

این تفکر، فرد را بسیار محدود می‏سازد؛ آن هم محدودیتی که بر اساس عواملی غیراختیاری و بی‌مبناست و هیچ منطق درستی آن را تأیید نمی‌کند. چنین فردی هیچ راهی برای تغییر مسیر ندارد و با این تفکر، کمتر می‏توان راهی برای زندگی سازگارانه در جامعه برگزید

پس از بررسی تفکراتی همچون شانس، نحس بودن روز، شخص یا حادثه، فال بد، سحر و جادو از نگاه دینی، به این نتیجه می‏رسیم که بخشی از این امور اصلاً واقعیت ندارند و اعتقاد به وجود آنها کاملاً خرافی است. بخشی از آنها نیز بیانگر اموری است که به طور طبیعی وجود دارند و به رفتارهای اختیاری انسان مربوط است. این بخش، گرچه می‏تواند آثار شومی را در پی داشته باشد، نه غیرطبیعی و نه غیراختیاری است. بخش سومی از پدیده‏های شوم نیز هستند که ممکن است در حدوث و پیدایش، خارج از اختیار انسان باشند؛ اما برای کنترل و دفع آن، راه‏هایی برای انسان وجود دارد

حال به بررسی این سه بخش می‏پردازیم. حضرت علی‌ می‏فرماید: چشم زخم، فال نیک، قرعه و سحر حقیقت و واقعیت دارد؛ اما شوم دانستن برخی از حوادث یا روزها که در اختیار انسان نیست و به طور معمول و عادی رخ می‏دهد،حقیقت ندارد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:45 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با word

چکیده  
مقدمه  
چارچوب مفهومی  
روش تحقیق  
یافته های تحقیق  
الف. سیمای آماری پاسخ گویان  
ب. ارزیابی طلاب از رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی  
ج. ارزیابی طلاب از حضور روحانیت و حوزه علمیه در عرصه سیاست  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق حوزه علمیه، نظام اسلامی و حضور روحانیت در عرصه سیاست با word

دفتر مقام معظم رهبری، 1375، حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی

فلاح، محمدرضا، 1388، نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست، پگاه حوزه، ش61

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره، 1374، روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی ره، آثار موضوعی، تهران، تبیان

مجتبی زاده، علی، 1391، رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، قم، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

معصومی، علی، 1390، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، معرفت سیاسی، ش1، ص35ـ 64

ـــــ ، 1392، درآمدی بر مناسبات روحانیت و دولت اسلامی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی، قم، المصطفی

موسوی خمینی، سیدروح الله، 1379، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره

چکیده

رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز ورود روحانیت به سیاست از موضوعات مهمی است که دیدگاه های گوناگونی را برانگیخته است. هدف این مقاله ارائه تصویری واقع نگر از ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم درخصوص این دو موضوع مهم است. این تحقیق با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه در بین نمونه آماری 650 نفری از طلاب (خواهر و برادر) سطح دو و بالاتر اجرا شده است. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 96 درصد پاسخ گویان قایل به پیوند وثیق سرنوشت نظام اسلامی و حوزه های علمیه اند و بیش از 80 درصد نسبت نظام اسلامی و روحانیت را نسبت حمایت و نصیحت ارزیابی کرده اند. 1/97 درصد پاسخ گویان با ضرورت حضور روحانیت در متن تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه موافق و کاملاً موافق بوده اند. 2/93 درصد بی تفاوتی روحانیت در قبال مسائل سیاسی جامعه را موجب آسیب رسیدن به دین و تنها 6/18 درصد ورود حوزه علمیه در مسائل سیاسی را موجب دین گریزی مردم دانسته اند. همچنین بررسی رابطه متغیرهای زمینه ای با متغیرهای مزبور نشان می دهد طلاب به رغم تفاوت در ویژگی های زمینه ای، همه در نحوه ارزیابی از رابطه حوزه های علمیه با نظام اسلامی دیدگاه یکسانی ابراز کرده اند

کلیدواژه ها: حوزه، نظام، اسلام، روحانیت، دین، سیاست

 

مقدمه

حوزه علمیه تشیع به عنوان یک نهاد اجتماعی برآمده از متن فرهنگ دینی جامعه اسلامی، در طول حیات دیرپا و پرثمر خود، در تعامل پویا و اثربخش با اقشار گوناگون مردم، همواره افزون بر پاسخ گویی به نیازها و مسائل دینی، گره گشای مشکلات و مسائل اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی آنان نیز بوده است. در نتیجه این تعامل پویا و پشتیبانی همراه با اعتماد مردم، نهاد روحانیت و به ویژه علما و بزرگان دین، همواره نقش مهم و تأثیرگذاری در حدوث و پیش برد تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی ایفا کرده اند. این نقش، در دوران معاصر و در جریان وقوع رخ دادهایی همچون جنبش مشروطیت، نهضت تنباکو، مقابله با دخالت بیگانگان و مانند آن برجسته تر شده و با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیان مبارز و به ویژه برقراری حکومت دینی با محوریت ولایت فقیه، تبلور و اهمیت فزاینده ای یافته است. متناسب با جایگاه رفیع روحانیت و نقش تعیین کننده آن در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه کنونی (به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری حکومت دینی)، به رغم ابراز برخی تردیدها در باب کارآمدی و توانمندی روحانیت و حتی دین در اداره حکومت و تدبیر زندگی اجتماعی، انتظارات از روحانیت به نحو چشم گیری افزایش یافته است، به گونه ای که رهبران انقلاب در مناسبت های گوناگون، درباره سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، وظایف نظام اسلامی در قبال حوزه علمیه، سازوکار حفظ استقلال حوزه علمیه، و مانند آن سخنان صریح و روشنگرانه ای بیان کرده اند. روشن است که برقراری مناسبات مطلوب میان حوزه علمیه و نظام اسلامی، بیش و پیش از همه، در گرو تلقی روشن بدنه حوزه های علمیه از رابطه حوزه و نظام اسلامی و نیز ارزیابی همدلانه آنان از ضرورت حضور روحانیت در عرصه سیاست است. در این میان، نحوه نگرش طلاب به روابط حوزه علمیه و نظام اسلامی و نیز نوع رویکرد آنان نسبت به ورود روحانیت به ساحت سیاست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اینکه ارزیابی طلاب به عنوان بدنه اصلی حوزه، از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟ آنان چه سازوکاری برای تعامل نظام اسلامی و حوزه علمیه قایلند؟ ایشان چه رویکردی در قبال ورود حوزه علمیه و روحانیان به عرصه سیاست دارند؟ و تأثیر بی تفاوتی یا احساس مسئولیت روحانیت در باب مسائل سیاسی را در دین داری یا دین گریزی مردم چگونه ارزیابی می کنند؟ سؤالات مهمی هستند که پاسخ گویی علمی و روشمند به آنها، می تواند ضمن ترسیم تصویری روشن از واقعیات موجود مسئولان را در سیاست گذاری و برنامه ریزی واقع نگرانه در این باره نیز یاری رساند

با وجود اهمیت سؤالات مزبور و ضرورت پاسخ دهی روشمند به آنها، بررسی پژوهش های موجود نشانگر فقدان تحقیقاتی است که با روش میدانی و مطالعه نظرات واقعی طلاب، درصدد پاسخ گویی به این سؤالات برآمده باشند. با وجود این، برخی پژوهش ها و منابع وجود دارند که به ابعادی از موضوع این مقاله پرداخته اند که از جمله می توان به این نمونه ها اشاره کرد: کتاب رابطه روحانیت و نظام اسلامی از منظر امام و رهبری، کتاب روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی، کتاب حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، مقاله تعامل روحانیت و دولت اسلامی، مقاله نگاهی به روش شناسی امام در باب ورود روحانی به عرصه سیاست. این پژوهش ها جملگی از سنخ پژوهش های اسنادی بوده و یافته های هیچ یک مبتنی بر داده های میدانی حاصل از روش پیمایش نیست. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری مقتضی از محتوای منابع مزبور، کوشیده است تا با گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش پیمایش و تحلیل آماری داده ها، تصویری روشن از نگرش طلاب حوزه علمیه قم درباره ورود روحانیت به امور سیاسی و نیز رابطه حوزه علمیه با نظام اسلامی ترسیم کند. روشن است که با توجه به مطالعه چگونگی ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از موضوعات مزبور، یافته های این مقاله می تواند مسئولان امر را نسبت به نوع قضاوت بدنه حوزه در ارتباط با آنها آگاه سازد

به اختصار، این مقاله درصدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل است

1 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه چیست؟

2 ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم از ورود روحانیت و حوزه علمیه به عرصه سیاست چیست؟

چارچوب مفهومی

مکتب اسلام مبتنی بر سه اصل مبدأ، معاد و رهبری الهی برای همه ابعاد مادی و معنوی بشر به مقتضای جامعیت، و در هر عصری به مقتضای خاتمیت و جاودانگی آن، برنامه و دستورالعمل دارد. در این میان، رهبری الهی به عنوان موهبتی الهی و پیونددهنده دو اصل دیگر، هیچ گاه از انسان دریغ نشده است. روحانیت به عنوان جریان تداوم بخش رهبری الهی و نظام اسلامی، به عنوان یکی از لوازم حیات اجتماعی، دو نهاد اسلامی دیرپا و متلائم هستند (معصومی، 1392)

در باب سازوکار تعامل نهاد روحانیت و دولت اسلامی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد که می توان برحسب نوع تلقی از مفهوم روحانیت و دولت اسلامی، رابطه بین دین و جامعه، اسلام و حکومت، اسلام و روحانیت، و روحانیت و جامعه را به چهار رویکرد کلان تقسیم کرد

رویکرد نخست روحانیت را تابع دولت اسلامی و در خدمت آن دانسته و بر آن است که به سبب اسلامی بودن دولت، به حکم وظیفه دینی، همه، از جمله روحانیت و حوزه های علمیه باید از دولت اسلامی اطاعت کنند

رویکرد دوم با حاکم دانستن روحانیت بر دولت اسلامی، دولت را مجرای اجرای حدود الهی و روحانیت را عامل اجرای آن می داند. بنابراین، دولت اسلامی آنگاه محقق می شود که روحانیت به عنوان رهبر دینی در رأس آن باشد

رویکرد سوم با جداانگاشتن دین و سیاست، عرصه حضور و مأموریت روحانیت و دولت را متفاوت و متمایز می داند

سرانجام رویکرد چهارم به رغم پذیرش پیوند دین و سیاست، قایل به دولت اسلامی منهای روحانیت است (معصومی، 1390). روشن است که هر یک از رویکردهای مزبور ارزیابی متفاوتی از رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به عرصه سیاست دارند

با عنایت به تنوع رویکردهای موجود و عدم امکان تلفیق آنها و نیز ضرورت اتخاذ رویکرد واحد و منسجم در بررسی علمی، در تدوین چارچوب مفهومی این تحقیق، رهیافت امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای مبنا قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر با ابتنا بر رهیافت امام و رهبری در باب رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست، بر آن است تا با بهره گیری از روش پیمایش، ضمن شناسایی روشمند نحوه ارزیابی طلاب حوزه علمیه قم نسبت به این دو مقوله مهم، میزان تلائم نگرش آنان با اندیشه امام خمینی ره و آیت الله خامنه ای در این خصوص را نیز بررسی نماید

آیت الله خامنه ای در پیام ها و سخنرانی های گوناگون، به ویژه در دیدار با حوزویان، فهرستی از مهم ترین موضوعات مرتبط با حوزه های علمیه را به تفصیل بیان کرده است. از زمره مهم ترین این موضوعات، می توان به مناسبات حوزه علمیه و نظام اسلامی و ورود روحانیت به سیاست اشاره کرد. در ادامه، با استناد به متن سخنرانی ایشان در دیدار با طلاب و استادان حوزه علمیه در تاریخ 29 مهر 1389، دیدگاه رهبری واکاوی و بخشی از چارچوب مفهومی مناسب برای طراحی سؤالات پرسش نامه ارائه شده است

آیت الله خامنه ای در تبیین سازوکار تعامل حوزه علمیه و نظام اسلامی، معتقدند: نسبت روحانیت و حوزه هاى علمیه با نظام اسلامى، نسبت حمایت و نصیحت است. حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح (حسینی خامنه ای، سخنرانی مورخ 29 مهر 1389)

ایشان با بیان این نکته که طرح بحث استقلال حوزه نباید زمینه را برای بروز مغالطه ضرورت فاصله گیری حوزه از نظام اسلامی و عدم حمایت از آن ایجاد کند، می فرمایند

در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطه دیگرى به وجود نیاید؛ استقلال حوزه ها به معناى عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقى نشود ; بعضى ها می خواهند به عنوان استقلال و به نام استقلال، رابطه حوزه را با نظام قطع کنند.

ایشان با مقابل قرار دادن وابستگی و استقلال، اظهار می دارند: وابستگى غیر از حمایت است، غیر از همکارى است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزه ها کمک کند (همان)

آیت الله خامنه ای با جداسازی هزینه های معیشت طلاب از سایر هزینه های مراکز حوزوی، ضمن تأکید بر ضرورت استقلال معیشت طلاب از حکومت اظهار می دارند

معیشت طلاب به صورت سنت، معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز، باید به وسیله مردم اداره شود. مردم بیایند وجوهات شرعى شان را بدهند ; اما مسائل حوزه ها فقط مسئله معیشت نیست. در حوزه ها، هزینه هایى وجود دارد که جز با کمک بیت المال مسلمین و کمک دولت ها امکان ندارد آن هزینه ها تحقق پیدا کند. دولت ها موظفند این هزینه ها را بدهند؛ دخالتى هم نباید بکنند (همان)

افزون بر موضوع رابطه نظام اسلامی و حوزه علمیه، موضوع ورود روحانیت به سیاست نیز همواره محل توجه محافل درون و برون حوزوی بوده و هر کدام به فراخور و تناسب دیدگاه و منافع خویش، به رد یا تأیید آن پرداخته اند. هم در میان حوزویان و هم غیرحوزویان، افراد و جریاناتی هستند که با ورود روحانی به عرصه سیاست مخالفت می کنند. به رغم وجود نظرات موافق و مخالف، به نظر می رسد امروزه فضای غالب در میان طلاب و روحانیان فضای ورود به عالم سیاست و تعامل با آن است (فلاح، 1388)

امام خمینی ره به رغم مخالفت اولیه با حضور روحانیت در مناصب اجرایی، به صراحت،
اظهار داشتند

من از اول ; در مصاحبه هایی که کردم، ; این کلمه را گفته ام که روحانیون شغلشان یک شغل بالاتر از این مسائل اجرایی است و چنانچه اسلام پیروز بشود، روحانیون می روند سراغ شغل های خودشان. لکن وقتی که ما آمدیم و وارد در معرکه شدیم، دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مسجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می رود (موسوی خمینی، 1379، ج 16، ص 349-350).

بنابراین، امام راحل در مواضع بعدی، ضمن تأکید بر پیوند دین و سیاست، به صراحت، با تکلیف دانستن حضور روحانیت در عرصه های گوناگون سیاسی، آنها را با این سخنان، به ورود در این عرصه فرامی خواندند

روحانیون و علما و طلاب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیاز قایل شوند که در حوزه ننشسته اند، بلکه برای اجرای حکم خدا، راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسلامی شده اند. ; ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بی سابقه مردم از روحانیت را نادیده بگیریم، هرگز فرصت و شرایط بهتر از این نخواهیم داشت (همان، ج 1، ص 292).

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
چهارشنبه 95 خرداد 12 , ساعت 4:45 صبح

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل با word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل با word

چکیده  
مقدمه  
تأکید بر صلح پایدار  
ب: تأمین امنیت فراگیر  
ج: قاطعیت در برابر خشونت‌های ضد بشری و زمینه‌های آن  
د: ترویج گفتمان عدالت‌طلبی  
مبارزه با نظام سرمایه‌داری (جنگ فقر و غنا)  
ترویج دانایی‌محوری  
تأکید بر اخلاص در انگیزه متولیان حقوق بشر  
گسترش معنویت  
شرک‌ستیزی  
ترویج اصل وفای به عهد  
نتیجه‌گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تدابیر اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در محیط بین‌الملل با word

ابن‌‌اثیر (1374)، تاریخ کامل، ترجمه محمدحسین روحانی، تهران، اساطیر

ابن‌بابویه، محمد‌بن‌ علی (1366)، کمال ‌الدین و تمام النعمه، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی

ابن‌طاووس، علی‌بن ‌موسی (1375)، کشف المحجه لثمره المهجه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی

ابن‌هشام (1413ق)، السیره النبویه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی

احمدی میانجی، علی (بی‌تا)، مکاتیب الرسول، بیروت، دارالمهاجر

آربلاستر، آنتونی (1377)، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز

آکسفورد، باری (1378)، نظام جهانی؛ سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی

اکهرست، مایکل (1373)، حقوق بین‌الملل نوین، ترجمه مهرداد سیدی، تهران، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران

آل‌نجف، عبدالکریم، «آثار منفی جنبش ملی‌گرایی»، ترجمه مصطفی فضائلی، (زمستان 1377)، حکومت اسلامی، ش10، ص65-86

ایران‌زاده، سلیمان (1380)، جهانی‌‌شدن و تحولات استراتژیک در مدیریت و سازمان، تهران، مرکز آموزش دولتی

باقرزاده، محمدرضا (1382)، ضمانت اجراهای صلح و امنیت بین‌المللی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

ب‍وازار، م‍ارس‍ل (1369)‌، اس‍لام‌ و ج‍ه‍ان‌ ام‍روز، ت‍ه‍ران، ف‍ره‍ن‍گ‌ اس‍لام‍ی‌

بیگ‌زاده، ابراهیم، «سازمان ملل متحد، محاکم کیفری بین‌المللی: تئوری و عمل»، (دی 1374)، تحقیقات حقوقی، ش18، ص39-146

تاملیسون، جان (1381)، جهانی‌‌شدن و فرهنگ، ترجمه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران

جعفری، یعقوب (1371)، مسلمانان در بستر تاریخ، تهران، فرهنگ اسلامی

حاجتی، میراحمدرضا (1381)، عصر امام خمینی(ره)، قم، بوستان کتاب

حکیمی، محمد، «جهانی‌سازی اسلامی، جهانی‌سازی غربی»، (پاییز و زمستان 1381)، کتاب نقد، ش25، ص105-124

دانش‌پژوه، مصطفی و قدرت‌الله خسروشاهی (1385)، فلسفه حقوق، چ دهم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

رجایی، فرهنگ (1380)، پدیده جهانی‌‌شدن؛ وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، آگاه

سبحانی تبریزی، جعفر (1377)، نظام اخلاقی اسلام، قم، بوستان کتاب

شبلنجی، مومن (1405ق)، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، بیروت، الدارالعالمیه

شریفیان، جمشید (1380)، راهبرد جمهوری اسلامی ایران درزمینه حقوق بشر در سازمان ملل متحد، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه

صافی الگلپایگانی، علی (1417ق)، الدلاله الی من له الولایه، قم، معارف اسلامی

صبان، محمد‌بن‌علی (1398ق)، اسعاف الراغبین، بیروت، بی‌نا

طبرسی، فضل‌بن حسن (1392ق)، اعلام الوری، بیروت، دارالمعرفه

ـــــ، (1406ق)، مجمع ‌البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی

طبری، محمد‌بن‌جریر (1368)، تاریخ طبری، تصحیح و تحشیه محمد روشن، تهران، نو

عطاردی، عزیزالله (1376)، مسند الامام الشهید، تهران، عطارد

کاستلز، مانوئل (1380)، عصر اطلاعات، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، تهران، طرح نو

گالبرایت، جان کنت (1370)، کالبدشناسی قدرت، ترجمه احمد شهسا، تهران، نگارش

گیدنز، آنتونی (1379)، جهان رهاشده، ترجمه‌ علی‌اصغر سعیدی و یوسف حاجی‌عبدالوهاب، تهران، علم و ادب،

لوبون، گوستاو (1347)، تمدن اسلام و عرب، ترجمه هاشم حسینی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه

مجلسی، محمدباقر (بی‌تا)، بحار الانوار، بیروت، دارالمعرفه

مشهدی، میرزا‌محمد (بی‌تا)، تفسیر کنز الدقایق، قم، معارف اهل‌بیت(ع)

مطهری، مرتضی (1374الف)، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا

ـــــ، (بی‌تا)، جاذبه و دافعه علی(ع)، قم، صدرا

ـــــ، (1361)، جهاد، قم، اسلامی

ـــــ، (1374ب)، حماسه حسینی، تهران، صدرا

مقتدر، هوشنگ (1372)، حقوق بین‌الملل عمومی، تهران، وزارت امور خارجه

مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (1378)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه

موسوی خمینی، سیدروح‌الله (1379)، صحیفه امام، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)

نادیه محمود، مصطفی (1417ق)، الاصول العامه للعلاقات الدولیه فی الاسلام وقت السلم، قاهره، المعهد العالمی للفکر الاسلامی

نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین، «مسئولیت کیفری بین‌المللی»نامه مفید، ش

نیک‌بین، نصرالله (بی‌تا)، اسلام از دیدگاه اندیشمندان غرب، سیمان و فارسیت، دورود

Encyclopedia of Public International Law Edited by Rodolf Bernhardt, Amsterdam, North ـ Holland Publishing Company, 1981, v.9, p

Pease, Kelly and Forsyth, David, Human Rights, humanitarian International and World Politics HRQ, (May,1993), p

Thomas Robert Malthus an essay on the principle of population: Anthony flew Penguin.190, p

چکیده

امروزه یکی از مهمترین اهداف حقوق بین الملل در تنظیم روابط بین المللی تامین و تضمین رعایت حقوق انسان‌ها است. سوال این است که چگونه می‌توان از رعایت حقوق بشر در جوامع انسانی و نیز محیط بین الملل اطمینان یافت. شاید مدبرانه‌ترین مکانیزم برای این هدف، روش‌های پیشگیرانه است که زمینه‌های عینی حمایت از حقوق بشر را فراهم می‌سازد. اسلام در نظام ضمانت اجرایی اسلام برای مقابله با نقض حقوق بشر در محیط بین الملل تدابیر پیشگیرانه‌ای ارائه کرده است. برخی از این تدابیر عبارتند از: حمایت از صلح پایدار، توجه به امنیت فراگیر، نهادینه سازی گفتمان عدالت خواهی، دانایی‌محوری و علم گستری، مبارزه با فرهنگ سلطه‌گری و استکباری، مقابله  با تفکر سرمایه‌داری، ارائه الگوی حیات طیبه، به‌عنوان مدل تنظیم روابط اجتماعی؛ توصیه به گسترش معنویت به‌مثابه عالی‌ترین پشتوانه حقوق بشر، التزام به وفای به عهد، مقابله با مکاتب و اندیشه‌های ضد ‌بشری همچون ملی‌گرایی و نژاد‌پرستی و اخلاص و معنویت و شرک ستیزی

کلیدواژها: حقوق بشر اسلام، حقوق بشر، روابط بین الملل، پیشگیری از نقض حقوق بشر، ضمانت اجرای حقوق بشر

 

مقدمه

امروزه بحث حقوق بشر از مباحث بسیار مهم و رایج در روابط بین‌المللی است. یکی از رسالت‌های سازمان‌های مهم بین‌المللی مقابله با موارد نقض حقوق بشر در میان جوامع و نیز در حوزه روابط بین‌الملل است. اما نکته مهم این است که در نظام بین‌الملل جایگاه پیشگیری و تقدم آن بر درمان و مقابله انکارناپذیر و بدیل‌ناپذیر است. پرسش این است که اسلام چه توصیه‌های پیشگیرانه‌ای برای مقابله با نقض حقوق بشر به دست می‌دهد؟

در این نوشتار، راه‌هایی که اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر پیشنهاد می‌کند، بررسی اجمالی می‌شود. برنامه‌هایی که نظام حقوقی اسلام را در دفاع از حقوق انسان، توانمند و برخوردار از ضمانت و پشتیبانی عملی ساخته‌اند

اکنون برخی راهکارهای اسلام برای پیشگیری از نقض حقوق بشر بررسی می‌شود

تأکید بر صلح پایدار

از موارد برخورد کینه‌توزانه دشمنان اسلام با دیدگاه بین‌المللی اسلام، اتهام مغایرت آن با صلح و امنیت بین‌المللی و همزیستی مسالمت‌آمیز با دیگر جوامع و ملت‌هاست

در‌حالی‌که اسلام دین صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز میان ملت‌هاست. قرآن مجید به‌صراحت جنگ‌افروزی را مذمت و منشأ آن را فساد و تباهی می‌داند (بقره: 205 و 208)؛ جنگ‌افروزی را از صفات ناشایستی به شمار می‌آورد که خداوند سنتش را بر پایه مقابله با آن بنا می‌کند (مائده: 64). قرآن همه مؤمنان را به صلح و زندگی مسالمت‌آمیز دعوت می‌کند (بقره: 208)؛ ندای اسلام برای صلح میان ملت‌های الهی، همگرایی و همزیستی براساس اصول مشترک الهی آنان است (آل‌عمران: 63)

اساساً تجاوز‌گری که بن‌مایه نقض صلح و امنیت بین‌المللی است، در اسلام به‌شدت نکوهش می‌شود چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وَلَا تَعْتَدُوا اِنَّ للَّهَ لَایحِبُّ لْمُعْتَدِینْ» (بقره: 190؛ مائده: 87)

گرایش به صلح با کفار از سوی اسلام استقبال شده است و مسلمانان مأمور به صلح با کفار غیر‌معاند می‌باشند (نساء: 90)

خداوند سبحان در جای دیگر می‌فرماید: «وَ اِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لهَاَ وَ تَوَکلْ عَلَی للهِ اِنَّهُ هُوَ لسَّمِیعُ لْعَلِیمْ» (انفال: 60) و نیز (بقره: 192-193). قاعده اصلی در اسلام صلح، صفا و صمیمیت میان همه بشر است (نساء: 128)؛ از همین رو، قرآن مجید در موارد متعددی به ایجاد صلح و امنیت، وفاق و دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز فرمان می‌دهد (انفال: 1؛ حجرات: 9-10)

و نیز می‌فرماید: «لَا ینْهَاکمُ للهُ عَنِ لَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی لدِّین وَ لَمْ یخْرِجُوکمْ مِنْ دِیارِکم اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ اِلَیهِمْ اِنَّ اللهَ یحِبُّ لْمُقْسِطِینْ» (ممتحنه: 8)

این تأکید اسلامی ناشی از این حقیقت است که پیامبران بیش از دیگران با تکیه بر معارف و حقایق الـهـی و اخـلاق مـتـعـالی انسانی و خیرخواهی بی‌مانند خود و با بهره‌گیری از زبان گویای عقل و منطق، به محیطی امن و فضایی سالم و ‌دور از جنگ و درگیری، برای دعوت بشر به توحید و نشر معارف و تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان نیاز داشته‌اند

اما از مجموع منابعی که در اسلام بر صلح تأکید کرده است، می‌توان دریافت که صلحِ مطلوب و پایدار از نظر اسلام، آن است که ویژگی‌ها و صفات زیر را داشته باشد

1 شرافتمندانه بودن صلح: اسـلام خـواهـان صلح شرافتمندانه و همزیستی مسالمت‌آمیز با احترام و رعایت حـقـوق مـتـقابل است. در اسلام، اعتقاد به صلح به معنای پرهیز از جنگ به هر قیمت و تحت هر شرایطی نیست و هرگز نمی‌توان به بهانه صلح‌طلبی، از جنگ بـا دشـمـن متجاوز روی‌گردان شد و ندای صلح‌خواهی او را که درحقیقت پوششی برای تثبیت یا ادامه تجاوز و ارائه چهره‌ای صلح‌طلبانه است، اجابت کرد. تجاوز را بـا سـلاح صـلـح پاسخ گفتن، درواقع تسلیم در برابر ظلم و زیر پا گذاشتن شـرافـت انسانی و از همه مهم‌تر تشویق متجاوز و مشروعیت‌بخشیدن به تجاوز اسـت. صـلح و سازشی که کرامت انسانی مسلمانان را به ننگ، خواری و حقارت آلوده سازد و ظلم و تجاوز را بر مسند مشروعیت بنشاند، به‌هیچ‌وجه تأیید‌شده اسـلام نـیـست (مطهری، 1361، ص16)

ازاین‌رو، قرآن کریم درخواست صلح را در شرایطی که جنگ تنها چاره است، سازشی ذلت‌بار می‌داند و آن را نکوهش و نهی می‌کند (محمد: 35)

در کـتـاب کنز الدقایق در تفسیر عبارت «وتدعوا الی السلم» آمده است: «ولا تدعوا الی الصلح خورا وتذللا» (مشهدی، بی‌تا، ج9، ‌ص522). بنابراین عزت اسلام و امت اسلامی از ملاک‌های اساسی مـشـروعـیت صلح است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت

اگـر مقصود از صلح، حفظ اسلام، تداوم وحدت مـسـلـمـانـان، هویدا ساختن چهره حقیقی متجاوز و مانند آن باشد، صلح برای اسلام و مسلمانان عزت‌آفرین است؛ چنان‌که در صلح حدیبیه، با انعقاد پیمان صلح با مشرکان و پذیرفتن شروط آنان از ‌سوی پیامبر(ص)، برخی مـسـلـمـانـان پنداشتند عزت مسلمانان با این پیمان خدشه‌دار شد؛ اما قرآن آن را «فتح مبین» خواند و در جای دیگر، از آن با عنوان مقدمه «فتح قریب» یاد کرد (طبرسی، 1406ق، ج9ـ10، ص166)

2 صلح واقع بینانه و ریشه‌دار: صـلـح در اسـلام، صوری و ظاهری نیست؛ بلکه از ژرفای رأفت و شفقت دین اسلام به خُلق و حرص و ولع بسیار به سعادت آنان برمی‌خیزد. مارسل بوآزار محقق انستیتوی تحقیقات عالی بین‌المللی در ژنو با تمجید از دیدگاه‌های جهانی اسلام و امتیازات خاص آن، می‌نویسد: «اسلام در‌صدد ساختن جهانی است که همه مردم، حتی آنان که به دین سابق خویش وفادار مانده‌اند، با تفاهم و همکاری و برادری و برابری کامل زندگی کنند;» (بوازار، 1369، ص105؛ دانش‌پژوه و خسروشاهی، 1385، ص119) او فراتر رفته و می‌نویسد: «باید اذعان کنیم که پیغمبر اسلام، بنیان‌گذار حقوق بین‌الملل بوده است» (بوازار، 1369، ص270)

پیشنهاد قرآن کریم در تضمین صلح پایدار این است: «وَاِنْ طائِفَتانِ مِنْ الْمُؤمِنینَ اقْتَتَلُوا فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَاِنْ بَغَتْ اِحْدیِهُما عَلی الْاُخری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتّی تَفىَ ء اِلَی اَمْرِ اللّهِ فَاِنْ فاءَتْ فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ» (حجرات: 9)

بر این اساس، صلح و سازش براساس عدل و داد، یکی از ارزش‌های اخلاقی اسلام است، ولی صلح واقع‌بینانه، صلحی است که در آن، منافع هردو‌طرف متخاصم، به وجه صحیحی تأمین شود؛ صلحی که گروهی از افراد باایمان و خداشناس بر آن نظارت کنند و درصورتی‌که یکی از دوطرف از دایره عدل و داد گامی فراتر نهاد، با همه توان او را بکوبند و نیروهای خود را برای اثبات محکومیت او و جنگ و نبرد با او بسیج کنند تا سرانجام به فرمان حق گردن نهد

برای پایداری چنین صلحى، اسلام شروطی در نظر گرفته است

1 هر نوع پیمان سازش و ترک تعرض و تجاوز، باید براساس عدل و داد استوار باشد. نیرومندی یک طرف، نباید سبب شود که او خواسته‌های خود را بر متخاصم ضعیف و ناتوان تحمیل کند؛ از قدیم‌الایام گفته‌اند که صلح حقیقی میان قوی و ضعیف متصور نیست و این همان حقیقتی است که قرآن آن را با جمله «فَاَصلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا»؛ میان آنان با عدل و داد، صلح و صفا برقرار سازید و در بستن پیمان، عدالت بورزید، بیان کرده است؛

2 افراد باایمان و خداشناسی که هیچ‌گونه منافعی در این درگیری ندارند، بر این صلح نظارت کنند؛

3 هرگاه یکی از دوطرف به فکر توسعه‌طلبی افتاد و برخلاف مواد پیمان صلح گام برداشت، ناظران بی‌طرف صلح، باید با جنگ و نبرد، او را سرجای خود بنشانند، تا افراد ستمگر و متجاوز بدانند که در جامعه اسلامی برای آنان منزلتی وجود ندارد و این دو شرط اساسی را قرآن با جمله زیر بیان کرده است: «فَاِنْ بَغَتْ اِحدیِهُما عَلَی الاُخری فَقاتِلُوا الَّتی تَبغى»؛ هرگاه گروه ناظر بر صلح، ببینند که یکی از متخاصمین به فکر تجاوز افتاده است، باید با متجاوز نبرد کنند؛

4 نبرد با ستمگر نباید جنبه انتقامی داشته باشد، بلکه باید هرگونه نبرد با او، برای این باشد که او به فرمان خدا گردن نهد و اندیشه تجاوز و تعدی به حقوق افراد باایمان را از مغز خود بیرون براند و این مطلب را با جمله «حتّی تَفى ءَ اِلی اَمْرِ اللّه»؛ جنگ تا آنجا ادامه یابد که ستمگر به راه عدل و داد که فرمان الهی است باز گردد، بیان کرده است؛

5 در آخر آیه، نکته‌ای مهم یادآور شده است و آن اینکه افراد باایمان باید در همه حالات برای صلح بکوشند و این جنگ‌ها نباید آنان را از برقراری صلح، ناامید سازد، حتی پس از سرکوبی گروه متجاوز، باید آستین همت بالا بزنند، و از نو، پیمان صلح مجدد را براساس عدل و داد ببندند، چنان‌که خداوند می‌فرماید: «فَاِنْ فاءَتْ فَاَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُوا»؛ هرگاه متجاوز دو مرتبه بر فرمان حق گردن نهاد، بار دیگر کوشش کنید که میان آنان بر اساس عدل و داد صلح و سازش برقرار شود

چنین صلح و سازشی با شروط یاد‌شده، صلح واقع‌بینانه‌ای است که اسلام، آن را برای گروه‌های متخاصم مقرر کرده است و اگر با شروطی که گفته شد، اجرا شود، علاوه بر اینکه می‌تواند منافع هر دو طرف را تأمین کند، می‌تواند به یک زندگی مسالمت‌آمیز که آرزوی بزرگ جهانیان است جامه عمل بپوشاند

این صلحی است که اسلام آن را پیشنهاد و برای پایداری آن شروطی مقرر کرده است

اگر به پیمان‌های صلحی که میان کشورهای بزرگ و کوچک جهان بسته می‌شود، نگاهی بیفکنید، در‌می‌یابید که هیچ‌یک از این صلح‌ها و سازش‌ها، واقع‌بینانه نیست. آیا پیمان صلح همواره میان دو متخاصم، متعادل و برابر است یا اینکه غالباً صلح میان دو جناح قدرتمند و ناتوان مطرح است؟ آیا هیئت نظارت، افرادی بی‌طرف‌اند و در داوری و حل و فصل خصومت، جای پایی برای منافع خود ندارند، یا اینکه همه پیمان‌ها و عهدها و قراردادها پیش از آنکه متخاصمان از مفاد آنها آگاه شوند، به‌وسیله دولت‌های بزرگ جهان تنظیم می‌شود، و امضا و اجرای آن به متخاصمان واگذار می‌شود (سبحانی، 1377، ص51)

3 صلح همه جانبه و جامع: صـلـح در اسـلام، همه‌جانبه است؛ بدین معنا که به گستره روابط بین‌الملل محدود نمی‌شود و فقط به چگونگی ارتباط دنیای اسلام با دنیای خارج نمی‌پردازد؛ بلکه همه شئون زندگی را دربر می‌گیرد. اسلام در آغاز، صلح و آرامش را در نهان انسان با ایجاد سازش میان قوای درونی و ارضـای خواسته‌های طبیعی و زیر فرمان عقل و به دور از هرگونه افراط و تفریط می‌آفریند؛ سپس در محیط خانواده، اعضای آن را به برقراری روابطی صمیمانه تـوصـیـه مـی‌کـنـد (بقره: 83؛ نساء: 36؛ اسراء: 23) آن‌گاه در مـحـیـط اجـتـمـاعـی نیز مؤمنان را برادر یکدیگر می‌خواند و از آنان می‌خـواهـد در میان خود، بذر محبت، آشتی و صلح بیفشانند و یکدیگر را به دوستی دعـوت کـنند و میان خود صلح و سازش برقرار سازند (حجرات: 9-10)؛ سپس امت اسلامی را حول محور اطاعت از رهبر عادل و رعایت قوانین و احـکام اسلام، به وحدت و صلح فرا می‌خواند و در واپسین مرحله، فراتر از دنیای اسلام، پیروان ادیان الهی را به بازگشت به کلمه مشترک با مسلمانان که همانا توحید و پرهیز از شرک و بت‌پرستی است، فرا می‌خواند (آل‌عمران: 64)؛ سپس همه انسان‌ها را بر ملاک انسانیت به همزیستی مسالمت‌آمیز در کنار دیگری دعوت می‌کند

بدین‌سان اسلام با این دعوت همگانی که فطرت همه انسان‌ها بدان پاسخ مثبت می‌دهد، زمینه تحقق صلح حقیقی را میان همه جوامع بشری فـراهـم می‌سازد. درواقع، این سیر منطقی دربردارنده این معناست که پذیرش آگاهانه و داوطلبانه حق، راه استقرار صلح حقیقی و همیشگی است؛ چنین صلحی در پرتو گسترش حقیقت و نفی مبارزه با حکومت‌های غیر‌عادل محقق می‌شود

ب: تأمین امنیت فراگیر

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ