
دانلود تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با word دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با word
مقدمه
تعریف رشد
مفاهیم اخلاقی
دیدگاههای مختلف
پرورش اخلاقی دانش آموزان
تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان
نقش آموزش و پرورش در تقویت ارزشهای اخلاقی دانش آموزان
روشهای رشد ارزشهای اخلاقی از راه پرورش اجتماعی
آموزش ارزشهای اخلاقی در دانش آموز و معرفی «میزان »به او
معلمان و نقش آنها در تربیت
روابط انسانی در مدارس
جدیدترین تکنیک برای رشد ارزش های اخلاقی دانش آموزان
پیشبرد رشد اخلاقی در دانش آموزان
مدرسه و ارتقای سلامت روان
طرح حجاب در آموزش و پرورش
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق روشهای تقویت ارزشهای اخلاقی در دانش آموزان با word
1 ـ اسمایلز ،سموئیل ـ اخلاق ـ مترجم ، محمد سعیدی ،انتشارات صفیعلی شاه ، 1342
2 ـ اسمایلز ،سموئیل ـ وظیفه .مترجم ، مهرداد مهرین. ناشر ، کانون معرفت
3 ـ افجه ای ، علی اکبر ـ اهمیت گروه در تأمین نیازهای فردی ، فصلنامه مدیریت ، شماره ی 17 ،
4 ـ الوانی ، مهدی ، خویشتن شناسی مدیران ، تهران :نشرنی ، 1373 ،
5 ـ بازرگان ، زهرا .1376 .یازده قدم در رشد اخلاقی کودکان .پیوند . شماره
6 ـ باهنر ، ناصر . 1378 .آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد . تهران :سازمان چاپ و نشر بین الملل
7 ـ بلاسی ، 1983 ، به نقل از کدیور ،
8 ـ پارسا ، محمد . 1375 .روانشناسی رشد . چاپ دهم ، تهران : انتشارات بعثت
9 ـ جریس ، بروس .1373 .الگوهای تدریس ،ترجمه محمدرضا بهرنگی
10 ـ طوسی ، محمد علی ، مفهوم تازه ای از آموزش و پرورش در روزگار کنونی .فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش ، شماره ی 14 ، 1375 ،
11 ـ علی اشرف جودت ، تقی ، 1370 .نقش عادت در تربیت ، ماهنامه ی تربیت
مقدمه
ارزشهای اخلاقی و اخلاقیات با ملاکها و مقیاسهای مادی قابل سنجش و اندازهگیری نیستند.ارزشها اخلاقی مانند: مسئولیتپذیری،احترام به حقوق دیگران،همکاری،صداقت، شجاعت،مهارتهای ارتباطی و باید در خانه و مدرسه برنامهریزی شده و بهطور مستقیم آموزش داده شوند.ارزشهای اخلاقی ذاتی نیستند و در طی فرایند رشد به تدریج در خانه و سپس در مدرسه آموخته شده و درونی میشوند.اهمیت ارزشهای اخلاقی سبب شده که آموزش آن در برنامههای مدرسه و برنامههای خارج از مدرسه دنبال گردد و به محیط خانه و اجتماع متصل شود.معرفت دینی و اخلاقی دانشآموزان آنان را در تقویت و تحکیم ارزشهای اخلاقی یاری مینماید.بر این اساس،در این مقاله با توجه به اهمیت خانواده در تبیین ارزشهای اخلاقی دانشآموزان،به نقش خانواده در تبیین این ارزشها پرداخته شده است و سعی بر آن است تا رویکرد جامعاندیشی و قابلیت یادگیری ارزشهای اخلاقی در موقعیتهای متعدد زندگی خانوادگی ارائه گردد
تعریف رشد :
دانشمندان ،تغییروتداوم درزندگی را رشد می نامند .به نظر آنها ،رشد یعنی تغییراتی که به طور مستمردرطول زندگی ارگانیسم،از لحظه ی انعقاد نطفه تا لحظه ی مرگ به وجود می آید
تعریف رشد از دیدگاه روانشناسان رشد :
از این دیدگاه تعریف رشد عبارت است از تغییر درساخت بدنی ،عصبی ، رفتار و نشانه های ویژه ی شخص که همه به ترتیب بروز می کنند و در حد معقولی باثباتند
چند گونگی رشد :
به طور کلی رشد بر دو گونه است :یکی رشد طبیعی و دیگری رشد محیطی
چند گونگی رشد از جهتی مربوط به وحدت شخصیت است
کودک به عنوان یک کل یا واحدی که جنبه های گوناگون دارد ،درمعرض رشد و دگرگونی تدریجی واقع می شود .بنابراین ارتباط هرجنبه از شخصیت کودک را باید با کل شخصیت و جنبه های دیگر او در نظر گرفت
رشد طبیعی به غدد جسمی و عصبی کودک سر و کار دارد
رشد محیطی به نوبه ی خود دارای جنبه های گوناگون است و به صورت رشد عقلی ، هیجانی یا عاطفی ،اخلاقی ،اجتماعی ، دینی و هنری نمایان است
در این پروژه بیشتر مبحث رشد اخلاقی مورد نظر می باشد
رشد اخلاقی :
رشد اخلاقی ،تحت تاثیر میزان علاقه ی کودک به معیارها و ارزشهای معمول ، ارتباط بسیاری با رشد و تکامل اجتماعی دارد
از سوی دیگر به رشد دینی و میزان علاقه وی به آداب و رسوم و واکنشهای او در مقابل خیرو شر وابسته است
مفاهیم اخلاقی :
مفهوم اخلاق در روانشناسی به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی می باشد .این مفهوم به یک سلسله ارزشها و باورهای درونی اطلاق می شود که به عنوان یکی از عوامل مهار کننده عمل می کند .به این ترتیب وجدان از یک قضاوت ساده نسبت به درست و نادرست فراتر می رود و به مقام تشخیص و به کار بستن اصول ، تکالیف و قوانین اخلاقی می رسد
مفاهیم اخلاقی در جوامع و محیط های مختلف ارزشهای متفاوت دارد و حتی در یک اجتماع نیز مفاهیم اخلاقی در بین طبقات مختلف ارزشهای متفاوتی دارد. جنسیت نیزدراین مورد مؤثراست ،به طوری که ارزشهای اخلاقی میان دو جنس زن و مرد متفاوت است
کودک در آغاز ارزشهای اخلاقی را در خانواده می آموزد و پس از ورود به اجتماع و قرار گرفتن در گروههای مختلف با ارزشهای گوناگون مواجه می شود و همین امر اغلب او را دچار تضاد و دو دلی می کند .درنتیجه گاهی اوقات ارزشهای اخلاقی قبلی را تغییر می دهد .مثلاً مفهومی را کودک در خانواده آموخته است و آن را خوب می داند ،درحالی که همین مفهوم در گروه همسالان و در محیط آموزشگاه ارزش دیگری دارد


دانلود تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی با word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی با word
چکیده
مقدمه
دیدگاههای نظری درباره سببشناسی حالتهای روان
سازوکار تغییر سازمانیافتگیهای روانی براساس نظریه خودتحققدهی دینی
رکن اول: شکلگیری برخی واحدهایایمانی( باورهای پایه)
رکن دوم: عمل کردن به مقتضای هر باور پایه یا واحد ایمانی
ضرورت عمل به واحدهای ایمانی(باورهای پایه) در دین اسلام
رمز پیوند ایمان و عمل
رکن سوم: انکار(کفرورزی) باورهای پایهای که با باورهای پایه سلامتبخش به نحوی مخالف است
رکن چهارم : اجتناب کردن از امر نادرست
تقسیم باورها در نظریه خودتحققدهی دینی
ابعاد آشکار و پنهان یک واحد ایمانی
نتیجههای نهایی نظریه
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی با word
ـ نهج البلاغه، ترجمه علامه محمدتقی جعفری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379
ـ جس فیست، گریگوری جی. فیست، نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، 1384
ـ سبحانی، جعفر. اصالت روح از نظر قرآن، قم، توحید، 1377
ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1363، ج 20
ـ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1974، ج 20
ـ طبرسی، فضلبن حسن، مجمعالبیان، تهران، ناصر خسرو، 1380
ـ کارور و شییر، شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375
ـ کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی فی احادیث الشیعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362
ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب السلامیه، 1362
ـ مصباح، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ج 2
ـ مصباح، محمدتقی، معارف قرآن؛ خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1376
ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1381، ج 27
ـ واعظی، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1377
ـ ویل و ویلسون، وسواس و درمان آن، ترجمه سیاوش جمالفر، تهران، ارسباران، 1385
ـ یزدی، محمد، اسس الایمان فیالقرآن، قم، نداء المهدی، 1376
-Lawrence A.Pervin & Oliver P.John, Handbook of Personality:Theory and Research, New York, Tthe Guilfuilford Press,
-Davison Gerald C & Neale John M, Abnormal Psychology (eighthn edition); New York, John Wiley & Sons, Inc, ed8 2001, P. 7-
-Seligman. Martin E.P. and David Rosenhan, Abnormality, New York, W. W. Norton & Company, 1998. P
-Abramowitz Jonathan S, McKay Dean & Taylor Steven, Obsessive- Compulsive Disorder (subtypes and spectrum conditions). New York, Elsevier,
-American Psychiatric Association, Diagnostic and Statistical Manual of Disorders, Washington, APA,
-Kaplan, Harold I & Sadok, Benjamin J, Comprehensive Textbook of Psychiatry, IV; Baltimor; Williams & Wilkins,
-Bankart Peter C, Talking Cures: A History of Western & Eastern Psychotherapies, USA: Brooks / Cole Publishing Company,
-Jenike Michael A. & others, Obsessive–Compulsive Disorders; Practical Management, New York, Mosby Inc,
-Kaplan, Harold I, & Sadok, Benjamin J, Comprehensive Textbook of Psychiatry, IV; Baltimor, Williams & Wilkins,
-Robert G. Meyer and Paul Salmon, Abnormal Psychology, Boston: ALLYN AND BACON, ed2,
-Leahy Robert L, Cognitive Therapy Techiniques: A Practioner’s Guide, New York, The Guilford Press,
-Kellogg , Ronald Thomas, Fundamentals Of Cognitive Psychology, Los Angeles, Sage Publications,
-Wulff, David M, Psychology Of Religion, Classic & Contemporary, New York, John Wiley & Sons, INC
-Frank Joe, Bruno, Psychological Symptoms. New York, John Wiley & Sons,
-Peter Carruthers, The Nature of Mind: an Introduction, London, Routledge,
-Frank Jackson, Philip Pettit, and Michael Smith, Mind, Morality and Explanation: Slected Collaborations, Oxford, Clarendon Press, Oxford University Press,
-Hergenhahn, B. R, An Introduction to the History of Psychology California, Brooks, Cole Publishing
-Mario Agusto Bunge and Ardila, Ruben, Philosophy of psychology, New York, Springer-Verlag,
-Cherie Goodenow O’Boyle, History of Psychology: a Cultural Perspective, London, Lawrence Erlbaum Associates, Publishers,
-Cicovacki, Predrag, Between Truth and Illusion: Kant at the Crossroad of Modernity, New York, Rowman & Littlefield Publishers,
-Lawrence A.Pervin & ,Oliver P.John, Handbook of Personality:Theory and Research, P. 300 New York: THE GUILFORD PRESS, 1999. p
-Davison Gerald C & Neale John M. Abnormal Psychology (eighthn edition); New York: John Wiley & Sons, Inc; (2001) p. 7-
-Bolota, David A. & Marsh, Elizabeth J, Cognitive Psychology, Key readings, New York, Psychology Press,
-Mclennan Gregor, Pluralism, Buckingham: Open University Press,
چکیده
پیشفرض اولیه این پژوهش این است که در منابع دینی، برای تغییر دادن رفتار انسان و دگرگونسازی حالتهای او، روند خاصی دنبال شده است که میتوان از آن به منزله فرایند شکلگیری شخصیت، راهی برای تأمین بهداشت روان و روش درمانی بهره برد. ادیان توحیدی، بهویژه دین اسلام همواره درصدد بودهاند انسانها را از انسانمحوری به خدامحوری، از دنیاگرایی به آخرتگرایی، و از بتپرستی به خداپرستی سوق دهند. برای رسیدن به این هدف، باید گامهای ششگانه ذیل طی شوند
1 آگاهی دادن و شناساندن آنچه درست است و با واقعیت خارجی به مثابه حقیقت انطباق دارد (مقدمه ایمانآوری)؛2 تشویق به ایمانآوری به آنچه درست است به منزله واقعیت و باورهای پایه؛3 تشویق به عمل کردن به باورهای پایه؛4 آگاهی دادن و شناساندن آنچه نادرست است و با واقعیت خارجی به عنوان حقیقت انطباق ندارد؛5 تشویق به کفرورزی و انکار آنچه نادرست است؛6 تشویق به اجتناب و عمل نکردن به آنچه نادرست است
بر اساس این پژوهش، مشابه این گامها در همه حالتهای روانی ـ چه هنجار و چه نابهنجار ـ رخ میدهد. از اینرو، آدمی به چیزی ایمان میآورد؛ به آن عمل میکند؛ به طرف مقابل ایمان آورده خود کفر میرزد و از آن اجتناب میکند. از اینروی، برخی سازمانیافتگیها را در خود به وجود میآورد و برخی سازمانیافتگیها را از بین میبرد
کلیدواژهها: ایمان آوردن، عمل کردن، انکار باورهای پایه، اجتناب
مقدمه
از دیرباز این پرسش مهم برای آدمی مطرح بوده است که چرا انسانها ویژگیهای متفاوتی دارند؟ این ویژگیها چگونه در درون آدمی پدید میآیند و چرا افراد به صورتهای مختلف عمل میکنند و چگونه افراد حالتهای روانی خاصی را در پیش میگیرند و آن را استمرار میبخشند؟ عامل تفاوت ساز روان در افراد متفاوت چیست؟ چگونه روان یک فرد بین پیوستاری از سلامت تا بیماری حرکت میکند؟1 این پرسشها از زمانی ذهن آدمی را بیشتر مشغول کرده است که در کنار خود، در میان خانواده، فامیل و اطرافیان کسانی را مشاهده کرد که از حال عادی خارج شده و به افراد دارای رفتار ناهنجار تبدیل شدهاند. فردی که در گذشته بسیار شاد و با نشاط بود، به فردی غمگین و خمود تبدیل شده است. شخصِ دارای یقینیابی و تردید سازماندار، به تدریج به کسی بدل گشته است که رفتارش را با اندک احتمالی تکرار میکند؛ همه جا را آلوده میداند و فکر میکند بیشتر وقتها درب منزل را باز میگذارد و برای وارسی آن، بارها کار انجام شده را تکرار میکند و باز هم به انجام آن یقین نمییابد. آدمی را چه میشود؟ عادی و غیرعادی یعنی چه؟ منشأ رفتار بهنجار و نابهنجار چیست؟ سنگ بناهای ذات آدمی، اتمها و ملکولهای روان چه چیزهایی هستند؟
تاریخ مدون حکایت از آن دارد که آدمی تقریباً ده قرن قبل از میلاد مسیح بر اثر مواجه شدن با واقعیتهای زندگی خود، این سؤالات ذهنش را مشغول کرده بود و با بیصبری به دنبال جواب آن میگشت. برای جواب، ذهن فرضیهساز او فرضیههایی را ساخت که هر کدام سالیان دراز روش نظری و عملی او گردید.2 به هر حال، آدمی برای این پرسش که افراد انسان چگونه مسیر روانی خود را معین میکنند، آن را استمرار میبخشند و تثبیت میکنند ـ بهویژه مسیرهای نابهنجار ـ دیدگاههایی را ارائه کرد. از منابع دینی، برای شکلگیری شخصیت، تأمین بهداشت روان و درمان اختلالات روانشناختی چهار پایه متعامل، متوازن و در هم تنیده به دست میآید. در آغاز مناسب است این چهار پایه و واژگان مربوط به آن توضیح داده شود
ایمانآوردن (انتخاب باورهای پایه به منزله باورهای صحیح): ایمانآوری در ادیان بهویژه دین اسلام اذعان و تصدیق به چیزی همراه با التزام به لوازم آن میباشد. در قرآن حقیقت ایمان عبارت است از شناخت و آگاهی نسبت به خدا و صفات او و فرستادگانش، و شناخت تمام فرامین و قوانینی که آنان با خود آوردهاند. مراد از ایمانآوردن در این پژوهش، انتخاب باورهای پایه سلامتبخش یا بیماریزا به عنوان باورهای صحیح میباشد؛ مانند اینکه فردی بعد از شرکت کردن در یک کلاس، ناگهان این باور پایه در او شکل میگیرد که « این کلاس به درد من نمیخورد»، یا از مواجهه با این جهان به این نتیجه میرسد که «نیرویی ماورایی، این جهان را اداره میکند»، و یا از بررسی خود به این باور احتمالی میرسد که « شاید من نتوانم در کنکور قبول شوم». در این طرح، هر کدام از اینها یک واحد ایمانی یا باور پایه نامیده میشوند و باور مستقر و ایمان هیچ تفاوتی ندارد، بلکه ماهیت ایندو یکی است
عمل: مراد از عمل، هر کار و فعالیتی است که فرد انجام میدهد. مانند خوابیدن، راه رفتن، نماز خواندن، دست شستن، آبکشی، دستشویی رفتن و خودوارسی کردن. مراد از عمل در این پژوهش، عمل کردن به باورهای پایه سلامتبخش و بیماریزا میباشد که درباره هر کدام در موضوعات مختلف از روان صادر میشوند
کفرورزی (انکار): کفر در لغت به معنای پوشاندن و مخفی کردن چیزی است.3 کفرورزی در این پژوهش به معنای انکار باورهای پایه بیماریزا میباشد که ممکن است درباره هر موضوعی در درون فرد شکل بگیرد
اجتناب: در لغت به معنای کنار چیزی با فاصله قرار گرفتن است. به عبارت دیگر، به معنای دوریگزینی میباشد.4 در این پژوهش، مراد از اجتناب عمل نکردن به باورهای پایه بیماریزا در فضای واقعی است
خودتحققدهی:5 در لغت به معنای به شکوفایی رساندن و به فعلیت رساندن استعدادها میباشد. در این پژوهش، مراد از خود تحققدهی، تفهیم و درک این واقعیت است که هر کس خودش زمینههای باورهای پایه را به وجود میآورد؛ آنها را انتخاب میکند و به آنها عمل میکند و بدینوسیله «سازمانیافتگیهای روانی خاص» را ایجاد میکند. برای مثال، فرد خودش با انتخاب باورهای پایه پدیدآورنده وسواس ـ ناخودداری در هر موضوع و عمل کردن به آنها وسواسـ ناخودداری را در خود سازماندهی میکند
دیدگاههای نظری درباره سببشناسی حالتهای روان
الف) دیوشناسی آغازین: توجه آدمی به رفتارهای نابهنجار خود همچون اضطراب، وسواس، افسردگی و اسکیزوفرنی، از دیرباز مورد توجه بوده است. با اینحال، شروع علتشناسی بیماریهای روانی تا دورههای بعد به تأخیر افتاد.6 ورود موجودی خبیث مانند شیطان (دیو) به درون فرد و کنترل روان و بدن او، اولین فرضیه در علتشناسی رفتار نابهنجار بوده است. به همین دلیل، جنگیری درمان رایج اختلالات رفتاری و روانشناختی بود. جنگیری عبارت بود از بیرونرانی ارواح خبیثه به کمک مراسم و تشریفات وردخوانی یا شکنجه بیمار
ب) اعتقاد به وجود ریشههای بدنی8 و حالتهای روان: بقراط9 حکیم که تقریباً بین سالهای 470 تا 377 قبل از میلاد زندگی میکرد، با اصرار تمام اعلام کرد که بیماریهای روانی، علل طبیعی دارند و باید همانند بیماریهای شایع و سهلدرمانی نظیر سرماخوردگی و یبوست10 درمان شوند. او مغز را مرکز هشیاری، زندگی عقلی و هیجانها به حساب آورد. بنابراین، او بر این باور بود که فکر و رفتار نابهنجار نشان میدهد که درون مغز آسیبی به وجود آمده است. بقراط معمولاً از اولین کسانی شناخته میشود که در سبب شناسی بر اختلالات بدنی بهویژه اختلالات مغزی تأکید کرد.11 به طور طبیعی، این نظریه کارکردهای عادی مغز را ریشه حالتها و رفتار عادی و بهنجار فرد به حساب میآورد. نظریه مزاجهای12 بقراط و ریختهای بدنی13 کرچمر14 و شلدون15 در همین راستا قرار دارد
ج) نظریه روانتحلیلگری: از نظر فروید، بنیانگذار روانتحلیلگری، شخصیت آدمی را سه نیرو به نام نهاد،16 من17 و فرامن18 شکل میدهند. این سه نیرو فرایندهای پویا و متعاملی هستند که هر کدام خاستگاه و نقشهای ویژه خود را دارند. تمام شخصیت و رفتار آدمی از نحوه تعامل این نیروها با هم ساخته میشود.19 برای نمونه، نظریه روان تحلیلگری، نشانگان وسواس ناخودداری را واپسروی دفاعی سازمان روان به مرحله پیش ادیپی و خود آزارگری ـ مقعدی میداند که در آن شیوه عملکرد اولیه نهاد، من و فرامن نمودار میشود. این عوامل، به همراه مکانیزمهای دفاعی ویژه من یعنی جداسازی، خنثیسازی و جابهجایی دست به دست هم میدهند و نشانگان بالینی وسواسهای فکری، اجبارها و اعمال اجباری را پدید میآورند
د) نظریه یادگیری (رفتاری): این نظریه در دهه 1920 به عرصه روانشناسی پا نهاد. رفتارگرایان، تمام موجودات زنده از جمله انسان را ساخته و پرداخته محیط میدانند. به نظر رفتارگرایان، افراد به کمک تداعیهای خود از گذشته، درباره آینده میآموزند. این تداعیها نیز از آنجا ناشی میشوند که برخی رفتارها پاداش دریافت میکنند و برخی نیز تنبیه میشوند.21 در زمینه رفتارهای مرضی، نظر روانشناسان یادگیری در ابتدا به ترسهای مرضی معطوف شد. نقش سازوکارهای جابهجاسازی و اجتناب در این رویدادها سبب شد نظریهپردازان یادگیری آنها را در چارچوب شرطیسازی اجتنابی22 و یادگیری از طریق کاهش سائق23 توجیه کنند.24 برای مثال، رفتارگرایان عملهای وسواسی را رفتارهای آموختهشدهای میدانند که بر اثر کاهش ترس یاد گرفته میشوند.25 عمل دست شستن مکرر در نظریه یادگیری، به منزله واکنش فرار کنشی (عاملی)26 در نظر گرفته میشود که اشتغال ذهنی به آلودگی و میکروبها و ترس از آن را کاهش میدهد. وارسی اجباری نیز به همین صورت میتواند اضطراب پدید آمده را کاهش دهد
ه ) نظریه شناختی: روانشناسان شناختی، باورها، نگرشهای و استدلالهای افراد را در شکلگیری شخصیت دخیل میدانند.28 ویلیام جیمز کل روانشناسی را با عنوان «علم زندگی روانی« تعریف کرد. روانشناسی شناختی بعد از یک قرن به همین تعریف و نقطه نظر جیمز دست یافت. امروزه روانشناسی شناختی تمام حوزههای روانشناسی شامل رشدشناختی، شناخت اجتماعی، علوم عصبیشناختی، شناخت درمانی و مردمشناسی شناختی را در برمیگیرد
بر اساس مدل شناختی، حالتهای تنشزا مانند افسردگی، اضطراب، خشم و همینطور وسواس، بر اثر الگوهای فکری مبالغهآمیز و یا انحرافی (ناهنجار) آغاز میگردند، ادامه مییابند و تشدید میشوند. شناخت درمانی نیز از مجموعهای از مدلهای سابقهدار و ارزشمند در اندیشه انسانی همچون گفتوگوهای سقراطی30 مبتنی بر منطق و شیوه ارسطو31 در جمعآوری و طبقهبندی دادهها درباره جهان واقعی ناشی شده است. الگوی شناختی درمان اختلالات روانی، حاصل انقلاب شناختی است که در دهه 1970 در حوزه روانشناسی در رخ داد. این الگو در نقش محوری شناخت در هیجان و پردازش طرحوارهای به مثابه عامل تعیینکننده در پردازش اطلاعات تأکید میورزد
و) نظریه شناختی رفتاری: روانتحلیلگری در نیمه اول قرن بیستم پا به میدان گذاشت. در تقابل با این مکتب، رفتارگرایی مدت طولانی به عنوان مکتب یکهتاز میدان بود تا در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 مکتب شناختی برای درمان بیماریها ـ بهویژه درمان افسردگی ـ شکل گرفت. پیشرو روش جدید، پروفسور آیرون تی. بک33 بود. به تدریج، مکتب رفتاری با رویکرد شناختی تلفیق شده، رویکرد رفتاری شناختی که دربرگیرنده نظریه و عمل است، به وجود آمد.34 این نظریه در علتشناسی حالتهای روان و درمان اختلالات روانی تلفیقی ازدو نظریه است و بر پایه علت شناسی و تکنیکهای درمانی دو نظریه بنا شده است


دانلود مقاله چالش قهر و مهر در قرآن و روان شناسی با word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله چالش قهر و مهر در قرآن و روان شناسی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله چالش قهر و مهر در قرآن و روان شناسی با word
چکیده
رفتارهاى حمایتى (حمایت اجتماعى)
1 تعریف رفتار حمایتى
2 مراحل بروز رفتار حمایتى
3 تبیینهاى نظرى درباره خوددارى از رفتار حمایتى
4 ویژگى هاى حمایت کنندگان
5 مؤلفههاى پنجگانه شخصیت نوعدوست
6 نقش الگوهاى اجتماعى در رفتار حمایتى
7 رفتار حمایتى در قرآن
8 تعریف خشونت[184] و پرخاشگرى
9 دیدگاههاى نظرى درباره پرخاشگرى
10 برانگیزانندههاى پرخاشگرى
11 شیوههاى پیشگیرى و مهار پرخاشگرى
12 پرخاشگرى در قرآن
13 پرخاشگرىهاى کلامى در قرآن
14 پرخاشگرىهاى عملى در قرآن
15 دستورهاى صریح براى پرخاشگرى
16 نتیجهگیرى نهایى
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله چالش قهر و مهر در قرآن و روان شناسی با word
منابع فارسى
* قرآن مجید (با ترجمه محمدمهدى فولادوند)
1 ارونسون، روانشناسى اجتماعى، ترجمه: حسین شکرکن، تهران، رشد، 1366
2 برکویتس، لئونارد، روانشناسى اجتماعى، ترجمه: محمدحسین فرجاد، تهران، اساطیر، 1372
3 رحمتى، محمدصادق، روانشناسى اجتماعى معاصر، قم، سینا، 1371
4 کریمى، یوسف، روانشناسى اجتماعى، تهران، 1373
5 کلاین برگ، روانشناسى اجتماعى، ترجمه: علىمحمد کاردان، تهران، اندیشه، 1346
6 گاردنر، لیندزى و دیگران، مبانى روانشناسى اجتماعى، ترجمه: جواد طهوریان و محمدتقى منشى طوسى، مشهد، آستان قدس، 1376
7 مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 1، 1370
منابع لاتین
8 Aronson, Elliot, The Social Animal 6th, Newyork, (1991)
9. Arthur& Reber, Dictionary of Psychology, (1985)
10. Baron, R.P & Byrne, Social Psychology, Boston, (1997)
11. Donelson R. Forsyth, Our Social Workd, 4th, (1994)
12. Forsyth. Donelson R, Our Social World, Albany, (1994)
13. Hewstone, Miles etal, Blackwell Reader in Social Psychology. oxford, (1997)
14. Sabini.John, Social Psychology, 2th, Newyork, (1994)
15. Malim, Tony, Socal Psychology, 2th, Houndmills, Macmillan perss, (1997)
16. Semin, Gun r.etal, Applide Social Psychology, London, (1996)
17. Smith R. etal, Social Psychology, Newyork, (1995)
چکیده
در این پژوهش، دو مفهوم از روانشناسى اجتماعى، یعنى رفتار حمایتى و پرخاشگرى را به اختصار معرفى کرده و سپس به ارزشیابى آنها از دیدگاه قرآن پرداختهایم. نتایج این پژوهشِ موضوع محور عبارت است از
الف) اصل اولیه بر رفتار حمایتى است و پرخاشگرى به هنگام ضرورت، انجام مىشود؛
ب) رفتار حمایتى به سه شکل مالى، عاطفى و رفتارى صورت مىگیرد؛ ج) تنها هنگامى از رفتار حمایتى نهى مىشود که اولاً، سبب تقویت دشمنان و دشمنى آنها با اسلام بشود؛ ثانیا، به تقویت صفات منفى مانند تنبلى و احساس ذلت بینجامد؛
د) پرخاشگرى، نه قابل نفى مطلق و نه قابل دفاع مطلق است؛ ه) همواره در طول زندگى بشر، پرخاشگرى وجود داشته است؛ و) هدف از پرخاشگرى، باید معقول و در جهت اصلاح فرد و جامعه باشد؛
ز) نوع پرخاشگرى باید با هدف مورد نظر سازگار باشد؛
ح) قرآن، به شیوههاى گوناگون پرخاشگرى (عملى و کلامى) پرداخته است
کلید واژه: روانشناسى اجتماعى، پرخاشگرى، رفتار حمایتى، قرآن کریم
رفتارهاى حمایتى (حمایت اجتماعى)
1 تعریف رفتار حمایتى
رفتار حمایتى، رفتارى است که به قصد سود رساندن به دیگران انجام مىشود، ولى براى عامل، سود آشکارى دربرندارد. روانشناسان اجتماعى، عوامل ایجاد یا منع رفتار امدادگرانه را بررسى کرده و از آن، با عنوانهایى مانند رفتار حمایت اجتماعى،[132] امداد،[133]نوعدوستى،[134] یا رفتار خیرخواهانه[135] یاد کردهاند. بیشتر پژوهشها در این زمینه، بهموقعیتهاى اضطرارى مربوط است. (دونلسون و دیگران، 1994)
این پژوهشها در دهه 1960م. شروع شد. نقطه شروع، حادثه تأسفبارى بود که براى خانم کاترین کِنُووس[136] در خیابان رخ داد. او مورد حمله مردى کارد به دست قرارگرفت و زخمى شد. او پیوسته کمک مىخواست و فریاد مىکشید. با روشن شدن چراغهاى آپارتمانهاى اطراف، مهاجم اندکى عقبنشینى کرد، ولى دوباره برگشت. این کشمکش 45 دقیقه ادامه یافت و با اینکه بعدها معلوم شد 38 نفر نظارهگر این ماجرا بودهاند، ولى نهتنها هیچ کس به کمک آن زن نیامد، بلکه هیچ کس حتى زحمت زنگ زدن به پلیس را نیز به خود نداد و سرانجام، زن با ضربات کارد آن مرد کشته شد
از این رو، این پرسش مطرح شد که چرا هیچ کس به کمک آن زن نیامد. آیا به خاطر بىعاطفگى یا بىتفاوتى نسبت به مشکلات دیگران بوده است یا به دلیل بیمارى اجتماع و نظام اجتماعى؟ دو پژوهشگر به نامهاى دارلى[137] و لاتانه[138] (1972م.)به این موضوع پرداختند
2 مراحل بروز رفتار حمایتى
براى اینکه بیننده یک صحنه اضطرارى بتواند تصمیم بگیرد، باید مراحل زیر را طى کند (دونلسون و دیگران، 1994)
مرحله اول ـ توجه به موقعیت اضطرارى؛ در بسیارى از موارد، ما به دلیل توجه به امور شخصى، گویا اساسا چشم و گوش خود را بر روى امور مربوط به دیگران، هرچند در موقعیتهاى اضطرارى مىبندیم. لاتانه و دارلى (1972م) در این زمینه، آزمایشى انجام دادند. آنان تعدادى دانشجو را براى سخنرانى درباره نیکوکارى دعوت کردند. سپس آنها را به سه صورت از برنامه آگاه کردند؛ به برخى گفتند مقدارى وقت دارید. برخى دیگر گفتند: اگر هماکنون حرکت کنید، سروقت مىرسید. به گروه سوم نیز گفتند اندکى دیر شده است و کمى با تأخیر مىرسید. آنگاه در مسیر آنها یک موقعیت اضطرارى ساختگى را قرار دادند؛ کسى خود را به زمین انداخته بود و آه و ناله مىکرد. نتیجه این شد که از گروه اول 63 %، از گروه دوم 45% و از گروه سوم، تنها 15% به کمک آن فرد شتافتند. نمودار شماره (6) نتایج را به خوبى نشان مىدهد
مرحله دوم ـ اطمینان به اضطرارى بودن موقعیت؛ ما معمولاً دوست داریم رفتار دیگران را به آسانترین و محتملترین وجه برداشت کنیم. درباره کسى که به سرعت مىدود، مىگوییم شاید عجله دارد تا به اتوبوس برسد، یا ورزش مىکند، ولى احتمال تعقیب دزدى که کیف او را ربوده است، آخرین احتمالى است که به ذهن مىآید. شاید افراد به اطلاعاتى، بیشتر اهمیت مىدهند که بر اساس آن، لازم نباشد کارى انجام دهند
مرحله سوم ـ احساس مسئولیت در مورد امدادگرى؛ در بسیارى از موارد، همانند آتشسوزى یا تصادف، مسئولیتها تقسیم کار شده است، ولى گاهى چنین نیست. در اینجا معمولاً کسى را مسئول مىدانیم که رهبرى کار را به عهده گرفته است. براى مثال، اگر در کلاس درس باشد، معلم و اگر در اتوبوس باشد، راننده و اگر در مهدکودک باشد، مربیان را مسئول مىدانیم
مرحله چهارم ـ داشتن مهارت و توانایى کافى در انجام دادن امداد؛ بعضى موقعیتها، کارى ساده است و هر کس مىتواند به انجام رساند؛ مانند عبور دادن یک پیرمرد از خیابان و; ولى اگر کسى را در حال غرق شدن ببینیم، تنها زمانى اقدام مىکنیم که شنا بلد باشیم و توان نجات او را نیز داشته باشیم
مرحله پنجم ـ تصمیمگیرى نهایى براى امداد؛ مراحل گذشته کافى نیست؛ زیرا چه بسا موانعى در کار باشد؛ براى مثال، فرد بترسد اگر شخص آسیبدیدهاى از تصادف را به بیمارستان برساند، خودش را مسئول تصادف بدانند. (دونلسون و دیگران، 1994)
3 تبیینهاى نظرى درباره خوددارى از رفتار حمایتى
الف) نظریه ماهیت شهرنشینى: چرا در ماجراى خانم کاترین کنوویس، هیچ کس کمک نکرد؟ برخى این بىتفاوتى را به زندگى شهرنشینى نسبت مىدهند و به پژوهشهایى نیز استناد مىکنند؛ براى مثال، میلگرام[139] (1970م.) معتقد است رفتار امدادگرى براىدیگران، در روستاها بیشتر از شهرهاست. آماتو[140](1983م.) نیز با 180 دانشجو از پنجکشور مختلف درباره تفاوت رفتار حمایتى در شهرهاى کوچک و بزرگ مصاحبه کرد و معلوم شد که همه آنان، احتمال رفتار حمایتى در شهرهاى کوچک را بیشتر از شهرهاى بزرگ مىدانند، ولى پژوهشهاى لاتانه و دارلى (1970م.) این مطلب را تأیید نکرد، بلکه آنان علتهاى دیگرى را مطرح کردند؛ براى مثال، نخست فرد، دقت مىکند ببیند شخص زمین خورده، مست است یا معتاد، یا ناتوانى و معلولیت جسمانى دارد و سپس به کمک کردن یا نکردن تصمیم مىگیرد
ب) نظریه پخش مسئولیت: افزون بر این، لاتانه و دارلى (1970م.) نظریه «پخش مسئولیت»[141] را نیز مطرح مىکنند. اگر براى مثال، n نفر ناظر یک موقعیت اضطرارىباشند، هر کدام از آنها مسئولیت خود را تنها در حد n1 مىداند. از این رو، هرچه تعداد ناظران افزایش یابد، رفتار حمایتى کاهش مىیابد
البته در جامعه اسلامى اگر فرهنگ اصیل اسلامى جارى باشد، نظریه پخش مسئولیت مصداق پیدا نمىکند؛ چون در اسلام، هر کار ضرورى مادامى که انجام نشده است بر دوش همه سنگینى مىکند، همه مسئولیت دارند و به عبارت فقهى «واجب کفایى» است، یعنى هرگاه یک نفر انجام داد از عهده بقیه هم ساقط مىشود، اما تا انجام نشده است همه مؤظف به انجام آن هستند
سنیکر[142] و هندریک[143] (1983) در آزمونى، از آزمودنىها خواستند که از طریق شبکهمداربسته صوتى با دانشجویان دیگر گفتوگو کنند. بعضى خیال مىکردند مخاطبانشان چند نفرند و بعضى گمان مىکردند یک نفر است. ناگهان، آزمودنى در هنگام صحبت، آه و نالهاى مىشنید و کلام از آن طرف قطع مىشد. آزمودنىهایى که مخاطب خود را تنها مىپنداشتند، به زودى خود را به مخاطب مىرساندند تا به او کمک کنند، ولى آنها که مخاطبان را چند نفر مىپنداشتند، لازم نمىدیدند که به کمک بشتابند. (به نقل از: برکوتیز، 1372ه . ش)
ج) نظریه غفلت جمعى: نظریه پخش مسئولیت به موقعیت بدون ابهام مربوط بود، ولى پژوهشگران براى موقعیت مبهم، نظریه «غفلت جمعى»[144] را مطرح کردهاند. این نظریه به ارزیابىفرد از موقعیت و فرد نیازمند و استحقاق او براى دریافت کمک مربوط مىشود. سالخوردگان، زنان، بیماران، بیش از دیگران کمک دریافت مىکنند، ولى کسانى مانند معتادان و مستها که به خاطر کوتاهى خود نیازمند کمک شدهاند، کمتر مورد توجه واقع مىشوند
4 ویژگىهاى حمایت کنندگان
تفاوتهاى فردى کمککنندگان نیز تأثیرگذار است. میزان «همدلى»[145] افراد متفاوتاست. برخى، از ناراحتى دیگران به شدت ناراحت مىشوند و آن را ناراحتى خود مىدانند و برخى هرگز اندوهگین نمىشوند. نگران شدن از ناراحتى دیگران، حالتى عاطفى است که در کودکان 12 ماهه (بارون و بایرن به نقل از: برادرز،[146] 1990م.) و حتىدر میمونها و بوزینهها (آنگرر[147] و همکاران) نیز یافت مىشود
افراد همدلى کننده، سه ویژگى دارند: 1 نگران نیاز دیگران هستند؛ 2 با دیگران اشتراک نظر دارند و مىتوانند خود را به جاى دیگران بگذارند؛ 3 احساسات همدلانه خود را از طریق رفتارهایى مانند گریه درموقعیتهاى غمانگیز بروز مىدهند. (مالیم، به نقل از: آیزنبرگ و همکاران، 1991م.) زنان، همدلى بیشترى با دیگران دارند. (فلدمن و دیگران، 1985م.)
5 مؤلفههاى پنجگانه شخصیت نوعدوست
یک ـ همدلى بخش مهمى از خودپنداره این نوع افراد است. آنان خود را مسئول مىدانند و خودکنترلى[148] نیرومندى دارند؛
دو ـ بیشترشان معتقدند پاداش کار خوب در دنیا داده مىشود و از دید آنها نظام جهان، عادلانه و قابل پیشبینى است؛
سه ـ خود را داراى مسئولیت اجتماعى معرفى مىکنند؛
چهار ـ خود را داراى «منبع مهار درونى»[149] و متفاوت با بعضى افراد دیگر مىدانند؛
پنج ـ کمتر خودمحور و کمتر رقابتجو هستند
این پنج متغیر، همانهایى است که در دهه 40 در اروپاییان یافت مىشد و سبب مىگردید تا افرادى را از آزار نازىها نجات دهند. (اولینز[150] و اولینر[151] 1988، به نقل از: دونلسون)
6 نقش الگوهاى اجتماعى در رفتار حمایتى
رفتار افراد در موقعیتهاى امدادى، داراى یک سرى هنجارهاى اجتماعى است. بِریَن[152]و تست[153] (1967م.) در این باره یک آزمایش میدانى انجام دادند. در یک جاده، مردىایستاده و در حال کمک کردن به زنى است که خودرواش پنچر شده است با فاصله نهچندان زیاد، زنى با خودرو پنچر شدهاش ایستاده و کمک مىخواهد، کسانى که صحنه قبل را دیدهاند، این هنجار اجتماعى در آنها تقویت شده و براى کمک به زن دوم، بیشتر از کسانى که این صحنه را ندیدهاند اقدام مىکنند
گاهى با نمایشهاى تلویزیونى این هنجارها را تقویت کرده و در نتیجه، باعث بیشتر شدن رفتارهاى حمایتى شدهاند. فورگ[154] و فمیستر[155] (1987م.) به دو دسته کودک 6ساله، دو فیلم نمایش دادند. در یکى، الگوى رفتار حمایتى و در دیگرى الگوى عدم رفتار حمایتى به نمایش گذاشته شد. سپس هر دو گروه مشغول بازى و نوعى مسابقه شدند. در بین بازى، تولهسگهایى را به میان آنها فرستادند که احتیاج به کمک داشتند. کودکان دسته اول کمک کردند و کودکان دسته دوم کمک نکردند. (نقل از: بارون و بایرن)
7 رفتار حمایتى در قرآن


دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word
چکیده
ثبات شخصیت
خودشکوفایى
هماهنگى میان بینش، گرایش و کنش
آرامش روان و رفع اضطراب
رفع کاستى شناختى
خداباورى
خردپرورى
تغییر تدریجى جهانبینى الهى
خوشبین سازى
فطرت و احیاى آن
اضطراب زایى در مقابل اخلاق و وجدان
خردستیزى و وجدانگریزى
دین و وجدان گرایى
ساز و کار تقویت وجدان در دین
مهار و هدایت گرایش و کنش
فهرست منابع
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دین و بهداشت روان با word
فـارسى
* قرآن
* نهج البلاغه
1حر العاملى، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، بىتا
2دیوان امام على علیهالسلام، قم، انتشارات پیام اسلام، چاپ دوم، بىتا
3رجبى، محمود، انسانشناسى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1380، روزنامه همشهرى
4 شعارىنژاد، علىاکبر، فرهنگ علوم رفتارى، تهران، امیرکبیر، 1364
5کاسیرر، ارنست، فلسفه و فرهنگ، ترجمه: بزرگ نادرزاده، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1360
6الکلینى الرازى، محمد بن یعقوب، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، بىتا
7مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، لبنان، بیروت، مؤسسه الوفا، 1404 ق
8مزلو، آبراهام، انگیزش و شخصیت، ترجمه: احمد رضوانى، مشهد، آستان قدس رضوى، 1372
9 مطهرى، جمشید، “به سوى سلامت روان”، معرفت، ش 46
لاتـین
10 Sells, S. B., (Ed.) The Definition and Measurement of Mental Health, US, Public Health Service,
11. Vicki Coppock and John Hopton, Critical Perspectives on Mental Health, Routledge, London and New York,
چکیده
این نوشتار، بخش دوم سخنى است که با هدف تبیین ساز و کارهاى تأمین بهداشت روانى در دین نوشته شده است. در شماره پیشین، چیستى بهداشت روانى در مکتبهاى گوناگون روانشناسى و نیز اسلام بررسى شد. سپس برخى از مؤلفههاى بهداشت روان را که مورد توجه پژوهشگران غربى است، ارائه شد
در این شماره، از میان دیگر مؤلفههاى بهداشت روان که در دین فراهم مىآید، به چهار مورد مىپردازیم: ثبات شخصیت؛ خودشکوفایى؛ هماهنگى در سهگانه بینش، گرایش و کنش و رفع اضطراب. راهکارهاى اسلام براى رسیدن به خودشکوفایى عبارتند از: تقویت روحیه تعهدپذیرى آدمى و جلوگیرى از آزادى افسارگسیخته؛ ضعف دلبستگىهاى مادى؛ ایجاد انگیزه قوى؛ جهتدهى انگیزهها؛ تحقق هدفهاى تعلیم و تربیت دینى و خودشناسى. براى هماهنگى در سهگانه بینش، گرایش و کنش، اسلام به هدایت در هر سه جنبه مىپردازد. بسترهاى لازم را براى حفظ در مسیر و بازگشت خطاکار فراهم مىسازد و در نتیجه، بسترساز بهداشت روانى است. این دین خاتم، براى اضطرابزدایى و رساندن به آرامش روان، ساز و کارهاى متفاوتى در عرصههاى مختلف ذهن، دل و رفتار دارد که برخى از راهکارهاى ذهنى و بینشى آن عبارتند از: ارتقاى معرفت و جلوگیرى از آشفتگى بینش؛ رفع کاستى شناختى؛ خداباورى؛ ایجاد، حفظ و رشد تدریجى جهانبینى الهى و خوشبینسازى. آخرین راهکار آرامشزا که در این نوشتار بدان مىپردازیم، موضوع فطرت و احیاى آن است. در این بخش، از اضطرابزایى پایمالى اخلاق و وجدان و ساز و کار تقویت وجدان در دین سخن به میان مىآید
کلید واژه: ثبات شخصیت، خودشکوفایى، آرامش روان، سهگانه بینش، گرایش و کنش، خوشبینسازى، وجدان گرایى و وجدانستیزى
ثبات شخصیت
به گفته ونتیز و آلپورت، از جمله نشانگان سلامت روان، ثبات شخصیت2 است و معناىآن نبود دگرگونىهاى هیجانى افراطى است. افراد فاقد این صفت، دمدمىمزاج و بسیار احساساتى هستند؛3 همان گونه که تزلزل شخصیت، آینه تمامنماى نابهنجارى روان وضعف توان است. یکى از ریشههاى این مشکل، نبود الگوى ثابت، کامل، مطمئن و محبوب است. در چنین شرایطى، فرد هر روز از کسى الگو مىگیرد و پیرو الگوهاى متفاوت، دچار تزلزل شخصیت مىشود. آدمى بهویژه نوجوان و جوان، زندگى خویش را با کاوش از الگوهاى برتر مىآغازد. اگر آنها را در آبهاى زلال نیابد، در منجلابهاى آلوده مىکاود و تا رفع این نیاز، هرگز نمىآساید و ناخودآگاه از الگوها تأثیر مىپذیرد. حتى جوانان در دوره استقلالطلبىشان نیز، در واقع در مقام استقلال از خانواده و گزینش آزاد الگو هستند؛ نه اینکه کاملاً از الگوگیرى دورى گزینند. اگر در چنین دورانى، فرد در الگوگیرى دچار بحران شود، شخصیت ناپایدارى در او شکل مىگیرد. از همین رو، یکى از عوامل ناپایدارى شخصیت بهویژه در کودکى و نوجوانى، تنشها و تعارضهاى عملى و نظرى خانوادگى است. اگر والدین داراى شخصیت و مزاج رنگارنگ و افرادى احساساتى و بىمنطق باشند که از عوامل مختلف تأثیر مىپذیرند و روان باثباتى ندارند، چه بسا فرزندان نیز بدین سو گرایند؛ زیرا نخستین الگوى همانندسازى آنان والدین هستند. پیشگیرى از این بحران، در گرو اصلاح رفتار والدین و ارائه الگوهاى مطلوب است
اسلام، مددرسانى نیکو براى جلوگیرى از چنین بحرانى است. از یک سو همگان، از جمله والدین را به پرهیز از تشتتگرایى نظرى و رفتارى و پیروى از الگوهاى برتر الهى فرامىخواند که فراهم کننده فضاى گرم و صمیمى است و از سوى دیگر، تربیت نیکوى فرزند، بسترسازى مناسب براى این امر و قرار دادن وى در شرایط شایسته تربیت را حق فرزندان بر والدین و وظیفه آنان مىشمارد.4 بىتردید یکى از ضرورىترین راهکارهاى تحقق تربیت، بسترسازى براى همانندسازى فرزندان با الگوهاى سالم و برتر انسانى است. پاىبندى به آموزههاى دینى با جهتدهى گرایشها در دوران کودکى و جوانى و عرضه الگوى کامل، مطمئن و محبوب، شخصیت پایدارى در فرد مىنهد و به شیوههاى گوناگون راه را بر اثرپذیرى از الگوهاى سست مىبندد. وحدت شخصیت، بستر مناسبى براى شکوفایى فراهم مىآورد و آدمى را براى آشنایى با مراحل عالىتر هوشیارى توانا مىسازد
قرآن با توجه به الگوگیرى در زندگى مىفرماید
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً؛5 براى شما در زندگى، رسول خدا سرمشق نیکویى بود. براى آنها که امید به رحمت خدا و روز قیامت دارند و خدا را زیاد یاد مىکنند
قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ؛6 شما الگوى خوبى در ابراهیم و پیروان او دارید
قرآن پیامبر خود را به یادآورى الگوها فرامىخواند
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا؛7 در این کتاب، ابراهیم را یاد کن که وى بسیار راستگو و پیامآور الهى بود
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى إِنَّهُ کانَ مُخْلَصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا؛8 در این کتاب، موسى را یاد کن که وى مخلص و فرستادهاى پیامآور بود
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا؛9 در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامآورى راستکردار بود
بدین جهت، دین با ارائه الگوهاى انسانى برتر، کام تشنگان را با زمزم گواراى خویش سیراب مىسازد و با هدایت فرد در این مسیر، از پراکندگى شخصیت باز مىدارد
یکى از ویژگىهاى روش الگویى اسلام در رساندن بشر به ثبات شخصیت، نفى برداشت فراانسانى از الگوهاى دینى است. قرآن چنین رویکردى را مردود مىشمارد و بر بشرى بودن پیامبر و رفتارهاى او تأکید مىورزد
قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللّهَ یَمُنُّ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُومِنُونَ؛10 پیامبران بدانها مىگفتند ما کسى جز بشرى مانند شما نیستیم، ولى خداوند بر بندگانى که بخواهد منت مىنهد (و مورد لطف ویژه قرار مىدهد)
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ؛11 بگو من بشرى مانند شما هستم که به من وحى مىشود
لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؛12 بىگمان رسولى از میان خودتان به سوى شما آمد
حکمت این سخن حکیمانه، توجه دادن آدمیان به انسانهایى است که بهرغم بشر بودن، توان عروج یافتهاند و توانایىهاى نهفته خویش را به ظهور رساندهاند. مطالعه زندگى چنین اسوههایى به زمینیان مىفهماند که مقصد آسمانى براى همگان، دستیافتنى است
قرآن حتى براى نوجوانان نیز اسوه معرفى مىکند و معرفت و ایمان اسماعیل علیهالسلام را مىستاید و داستان آن را براى آدمیان نقل مىکند.13 در داستان طالوت و جالوت که رهبران حق و باطل بودند و حامیان حق، بسیار اندک بود، قرآن از شهامت نوجوانى به نام داوود علیهالسلام یاد مىکند؛ زیرا از میان مردم برخاست و با تکیه بر قدرت ایمان با سردمدار کفر عصر مبارزه کرد
وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَهَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا یَشاءُ؛14 داوود جالوت را بکشت و خدایش پادشاهى و فرزانگى بداد و آنچه مىخواست به او بیاموخت
خودشکوفایى
یکى از مؤلفههاى بهداشت روانى رشد و خودشکوفایى16 است. به گفته آبراهام مزلو،این ویژگى سطح نهایى رشد روانى است و زمانى مىآید که تمام نیازهاى دانى و عالى برآورده شده و همه استعدادهاى شخصیتى به فعلیت رسیده باشد.17 این مؤلفه چنانجایگاهى دارد که روانشناسان انسانگرا، مانند کارل راجرز و مزلو که دو روانشناس امریکایى و معروفترین چهره این رویکرد هستند، بهداشت روانى را به خودشکوفایى تعریف مىکنند و سالمترین انسان را کسى مىدانند که به این مرحله دست یابد.18 بىگمان اسلام آدمى را در رسیدن به این مقصد در هر دو بعد نظرى و عملى یارى مىکند. در مقام نظر، خود حقیقى را به او مىشناساند و راهکارهاى شکوفایى آن را به وى مىنمایاند. در مقام عمل نیز او را براى نیل به مقصود دستگیرى مىکند. عمل به آموزههاى فردى، آن وضعیت روانى آدمى را مستعد شکوفایى مىسازد. اهداف اجتماعى آن نیز که تحقق جامعه نمونه و خدامحور است، بستر اجتماعى و خانوادگى مناسبى براى رسیدن به این مقصود فراهم مىسازد. مؤلفههاى فراوانى که در این نوشتار براى بهداشت و سلامت روان ارائه شد، به ویژه اعتماد به نفس، تقویت اراده و وجدان، مهار نفس، تقویت توان عشقورزى، ارائه عشق برتر، هماهنگسازى بینش، گرایش و کنش، آرامشبخشى به روان، هر کدام به گونهاى بستر خودشکوفایى را فراهم مىسازند. اسلام براى تحقق هر یک ساز و کارهاى ویژهاى ارائه مىدهد که پیشتر بیان شد. افزون بر این، اسلام با توجه به عناصر زیر نیز در پیدایش این مهم اهتمامى تام دارد
1 تقویت روحیه تعهدپذیرى آدمى و جلوگیرى از آزادى افسارگسیخته: خودشکوفایى در پرتو تعهدپذیرى دست مىدهد و آزادى بىمهار مانع اساسى در این مسیر است. تعهد، انسانساز و رهایى از آن انسانسوز است. مسئولیتپذیرى خودجوش و درونى هم به عملى شدن خودشکوفایى مدد مىرساند و هم خود یکى از شاخصههاى بهداشت روان شمرده مىشود. آدمى توانایىهاى شگفتآورى دارد. فعلیت یافتن آنها در گرو تعهدپذیرى است. براى مثال، نوجوان استعداد شکوفایى علمى دارد، ولى اگر رها شود غریزههاى وى او را به افراط در تفریح، بازى و وقت گذرانى مىکشاند. قرار دادن وى در یک برنامهریزى آموزشى مناسب و تقویت روحیه تعهدپذیرى در حسن اجراى برنامه، مىتواند توان دانشاندوزى و نوآورى علمى او را به ظهور رساند. اسلام نیز با قرار دادن آدمى در یک نظام فکرى و عملى، او را از یلگى رها و به خودشکوفایى، وفادار مىسازد. نخستین گام در این راستا، عبثزدایى از زندگى و نفى اندیشه مالکیت رها بر امکانات درون و برون است. قرآن، حیات را هدفمند و وجود را یکسره نعمتهایى مىشمارد که انسان در قبال آنها پاسخگو است
أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ؛19 آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و بازگشت شما به سوى ما نیست!
تلاوت نیکوى آیات آسمانى، احساس تعهد درونى را در فرد تقویت مىکند و به او مىآموزد که تنها موجودى که مؤاخذه نمىشود و مدیون کسى نیست خداست. آنچه او در حق بندگان مىکند لطف است و دیگران یکسره وامدار اویند. او تنها وجود کامل و مطلق است و هر کس ادعاى بىمسئولیتى کند، مدعى ربوبیت شده است
لا یُسْئَلُ عَمّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ؛20 خدا از آنچه مىکند بازخواست نمىشود، ولى آنان بازخواست خواهند شد
این صحیفه الهى همه را، اعم از امام و امت، رسول و غیر او، مسئول مىشمارد
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ؛21 بىگمان از کسانى که پیامبران را به سوى آنها فرستادیم بازخواست مىکنیم و از پیامبران (نیز) سول مىکنیم
قرآن آدمى را یادآور تعهد خویش مىسازد
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ؛22 آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است؟
وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ؛23 و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم همین است؟
وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثِیراً أَ فَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ؛24 او افراد زیادى از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟
آیات 60 و 61 سوره یس بر تعهد تکوینى آدمى در برابر خداوند تأکید دارد. آیه 62 نیز نقش گمراه کننده شیطان را درباره کسانى که به این تعهد توجه نکردهاند، آشکار مىسازد. امیر مؤمنان على علیهالسلام با توجه به این حقیقت، خطاب به مردم مىفرماید
اى بندگان خدا! از این دشمن خدا برحذر باشید، مبادا شما را به بیمارى خویش (کبر و غرور) مبتلا سازد و با نداى خود شما را به حرکت درآورد
آن امام همام، براى مسئولیتپذیرى و ایجاد تعهد در افراد، نوعى هماهنگى میان عالم تشریع و تکوین ایجاد کرده است و با اشاره به تعهد تکوینى، مسئولیت ما را در مقابله با شیطان و کنترل نفس اماره برجسته ساخته است
آموزههایى چون نماز، ادعیه و تلاوت قرآن، هر یک به گونهاى، تعهد آدمى را به وى یادآور مىشوند. براى مثال، توجه مناسب در نماز، بذر تعهد آغازین مؤمن را در دل وى شکوفا مىسازد. نمازگزار بارها یادآور نعمتهاى الهى مىشود (الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ) و بر تعهد خویش و لزوم پاسخگویى در محضر ربوبى پاى مىفشرد (مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ). او چنان سراپا به برترین بهرهورى از نعمتهاى الهى براى کمال خویش و تقرب نفس ناسوتى به عرش لاهوتى مصمم است که از سر خضوع از پروردگارش براى رسیدن به این مقصود یارى مىجوید: (إِیّاکَ نَسْتَعِینُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ). آن گاه ذهن و ضمیر خود را از سوءفهم در مقصدشناسى باز مىدارد: (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضّالِّینَ)
2 ضعف دلبستگىهاى مادى: دنیاگرایى و توجه افراطى به امور مادى، آدمى را از توجه به بُعد غیر هوشیار نفس دور مىسازد و همین امر، سبب نقص در شکوفایى و عملى نشدن بهداشت روانى در او مىگردد. افزون بر آنکه اگر انسان تمام نیروى خود به پاى غریزههاى حیوانى قربانى کرد، زمان و توان براى خودشکوفایى وى باقى نمىماند. دین براى رفع این مانع، گامهاى بلندى پیش مىنهد و ساز و کار کارسازى دارد
3 ایجاد انگیزه قوى: خودشکوفایى و فعلیتبخشى به توانایىهاى وجودى، نیرویى مىطلبد که سبب حرکت آدمى به سوى مقصد شود. چه پرشمارند آنان که از نبوغ ذاتى برخوردارند و براى رشد علمى توانایى دارند، ولى صد افسوس که آن را به کار نگرفتهاند و چه بسا مسیر علم را برنگزیدهاند؛ زیرا فاقد انگیزه کافى بودهاند. خودشکوفایى در دیگر جنبهها نیز اگر با نیروى حرکتبخش کافى همراه نباشد، ممکن است به فعلیت نرسد. دین، توان تولید قدرتى پرتوان دارد. محبت الهى نیروى محرکه نیرومندى است که مىتواند مولد نیروى لازم براى خودشکوفایى باشد. اگر عشق الهى در فرد شکفته شود، توانایىهاى وجودى او آشکار مىشود؛ زیرا بخشى از توانایىهاى آدمى تنها در سایه عشق آزاد مىشود. براى مثال، دختر جوانى که صبح به سختى از خواب برمىخیزد، پس از اینکه صاحب فرزند شد، در دل شب با کوچکترین صداى نوزاد از جا برمىخیزد و به او شیر مىدهد یا غذا تهیه مىکند و او را سیر مىسازد. پسر جوان بىحالى که همیشه منتظر مىماند تا همه چیز براى او آماده شود، پس از تشکیل زندگى و فرزنددار شدن، با نیروى زیادى مىکوشد تا امکانات لازم را براى خانوادهاش فراهم سازد. از این رو، عشق قواى خفته را بیدار و نیروهاى بسته و مهار شده را در آدمى رها مىسازد
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
چه بسا شاعران و فیلسوفان و هنرمندانى که مخلوق یک عشق و محبت نیرومندند
4 جهتدهى به انگیزهها: دین با ارائه عشق و زیبایىهاى برتر، نیاز نفس به زیبایىطلبى را که یکى از مؤلفههاى خودشکوفایى است به زیبایى برآورده مىسازد. مؤمن عارف، خدا را زیباترین مىیابد و اطاعت مىکند28 و چون صفات نیکو زیبندهاند، خود را بدانها مىآراید. او زیبایى نیکمنشى، اخلاق کریمانه و بزرگوارانه و زشتى خصلتهاى ناروا را درک مىکند.29 انسان مسلمان زیبایى شکر و حمد خدا و توجه به نعمتهاى الهى و زیبایى برجستگان این وادى را مىستاید. او زیبایى پیوند قلبى با خدا و پیوند آن با زیباسازى زندگى فردى، خانوادگى و اجتماعى را مىیابد. فرد مسلمان با رجوع به تاریخ اسلام نمونههاى بارز ایثار، جوانمردى، آزادمنشى، بلندطبعى، بىعلاقگى به دنیا، گزینش راه خدا در دوراهىهاى سخت، خدمت به مردم، تحمل سختىها در راه خدا و اخلاص در عبادت را در ائمه علیهمالسلام و پارسایان زیبا مىبیند و مقابل این خصلتها را زشت مىشمارد. اسلام زیبایىهاى ملکوتى، معنوى و اخلاقى را بالاترین نوع زیبایىها مىشمارد و فرد را به این سمت مىکشاند و این امر به سلامت روان و خودشکوفایى او کمک مىکند


دانلود مقاله تفکیک دو مقام در اندیشه سیاسی: «اندیشه سیاسی ثابت» و «الگوی سیاسی» با word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله تفکیک دو مقام در اندیشه سیاسی: «اندیشه سیاسی ثابت» و «الگوی سیاسی» با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تفکیک دو مقام در اندیشه سیاسی: «اندیشه سیاسی ثابت» و «الگوی سیاسی» با word
چکیده
مقدمه
1 تبیین سه واژه
اندیشه سیاسی
محیط سیاسی
عمل سیاسی
2 تفکیک میان اندیشه سیاسی ثابت و الگوی سیاسی
3 تطبیق بر چند نمونه تاریخی
4 نکات تکمیلی
5 جمع بندی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله تفکیک دو مقام در اندیشه سیاسی: «اندیشه سیاسی ثابت» و «الگوی سیاسی» با word
آبرکرامبی، نیکلاس و دیگران، 1376، فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، چاپخش
آقابخشی، علی و مینو افشاری راد، 1379، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار
اشتراوس، لئو، 1373، فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی
افلاطون، 1367، دوره کامل آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی
بشیریه، حسین، 1376، تاریخ اندیشه های سیاسی در قرن بیستم، تهران، نشر نی
بیرو، آلن، 1375، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، چ سوم، تهران، کیهان
حبل المتین (کلکته)، 1329ق، سال نوزدهم، ش 9، ص9ـ11
حقیقت، صادق، 1383، گزارش جلسه نقد کتاب اندیشه سیاسی صدرالمتألهین، علوم سیاسی، ش 28، ص293ـ313
خراسانی، محمدکاظم، 1406ق، حاشیه کتاب المکاسب، به کوشش سیدمهدی شمس الدین، تهران، وزارت ارشاد اسلامی
راسخ، کرامت الله، 1391، فرهنگ جامع جامعه شناسی و علوم انسانی، جهرم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم
رجایی، فرهنگ، 1373، مقدمه مترجم، در: لئواشتراوس، فلسفه سیاسی چیست؟، ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، علمی فرهنگی
رِدهِد، برایان، 1373، اندیشه سیاسی از افلاطون تا ناتو، ترجمه مرتضی کاخی و اکبر افسری، تهران، آگاه
زرگری نژاد، غلامحسین، 1377، رسایل مشروطیّت، چ دوم، تهران، کویر
سیدباقری، کاظم، 1388، فقه سیاسی شیعه: سازوکارهای تحول در دوران معاصر، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
عالم، عبدالرحمن، 1390، بنیادهای علم سیاست، چ بیست و دوم، تهران، نشر نی
عنایت، حمید، 1386، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، به اهتمام حمید مصدق، چ پنجم، تهران، زمستان
کدیور، محسن، 1387، نظریه های دولت در فقه شیعه، چ هفتم، تهران، نشر نی
گولد، جولیوس و ویلیام ل.کولب، 1376، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه گروهی از مترجمان، تهران، مازیار
لکزایی، نجف، 1383، سیر تطور تفکر سیاسی امام خمینی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
ماکیاولی، نیکولو، 1374، شهریار، ترجمه داریوش آشوری، چ دوم، تهران، کتاب پرواز
مظفر، محمدرضا، 1405ق، المنطق، چ دوم، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات
موسوی خمینی، سیدروح الله، بی تا، کشف الاسرار، بی جا، بی نا
میراحمدی، منصور، و دیگران، 1389، درس گفتارهایی در فقه سیاسی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
ناظم الاسلام کرمانی، محمد، 1377، تاریخ بیداری ایرانیان (بخش اول)، تهران، پیکان
هیوود، اندرو، 1387، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ترجمه حسن سعید کلاهی و عباس کاردان، تهران، علمی و فرهنگی
چکیده
اندیشه سیاسی از منظَر کلی و دایمی یا ناظر به محیط سیاسی خاص بودن، بر دو قسم تقسیم می شود. نگارنده، این دو قسم را به: اندیشه سیاسی ثابت و الگوی سیاسی نام گذاری کرده است. اندیشه سیاسی ثابت عبارت است از: مجموعه گزاره های انتزاعی، کلی و دایمی در حوزه سیاست که اصالتاً ناظر به محیط سیاسی و زمان و مکان خاص نیست. در مقابل، الگوی سیاسی مجموعه گزاره های عینی در حوزه سیاست است که اصالتاً ناظر به محیط سیاسی خاص می باشد. به عبارت دیگر، الگوی سیاسی بخشی از اندیشه سیاسی است که بر اساس مبانی و اندیشه سیاسی ثابت، اصالتاً در پاسخ به محیط سیاسی ارائه شده، و درباره نوع حکومت، بیانگر الگوی حکومتی مطلوب و قَدر مقدور متناسب با آن عصر است. در نسبت سنجی عمل سیاسی با دو نوع اندیشه مذکور، می توان گفت: برخلاف ارتباط زیادی که میان عمل سیاسی با الگوی سیاسی وجود دارد، اما از عمل سیاسی مشکل می توان به اندیشه سیاسی ثابت پی برد
کلیدواژه ها: اندیشه سیاسی، اندیشه سیاسی ثابت، الگوی سیاسی، محیط سیاسی، عمل سیاسی
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است و لازمه نظم اجتماعی، تشکیل حکومت می باشد. بر این اساس، وجود حکومت در میان بشر، دارای قدمتی دیرین است. از سوی دیگر، تفکر و اندیشیدن ویژگی ذاتی انسان را تشکیل می دهد. بخشی از تفکر، درباره مسائل اجتماعی و از جمله موضوع حکومت است. اندیشه سیاسی در فضای تفکر و تأمل در باب حکومت، معنا و مفهوم می یابد که طبعاً از قدمت زیادی برخوردار است. این نوع اندیشه گستره وسیعی داشته، گرایش ها و گونه های متعدد (فلسفی، فقهی، کلامی، اخلاقی و;) را شامل می شود. از آنچه ذکر شد، می توان سخن متفکر سیاسی معاصر، لئو اشتراوس را دریافت که می نویسد
اندیشه سیاسی تأمل درباره آراء سیاسی یا ارائه تفسیری از آنهاست و منظور از رأی سیاسی، خیال، مفهوم، یا هر امر دیگری است که برای تفکر درباره آن، ذهن به خدمت گرفته شود و با اصول اساسی سیاست نیز مرتبط باشد. بنابراین، هر فلسفه سیاسی اندیشه سیاسی است، اما هر اندیشه سیاسی فلسفه سیاسی نیست; اندیشه سیاسی که فلسفه سیاسی نیست، خود را افزون بر چیزهای دیگر، در قوانین، مقررات، شعر، داستان، یا نشریات و سخنرانی های عمومی بیان می کند. اما شکل مناسب برای ارائه فلسفه سیاسی، رساله است. اندیشه سیاسی به قدمت نژاد بشر است (اشتراوس، 1373، ص 4ـ5)
اما غیر از گستره وسیع اندیشه سیاسی و توجه به گرایش های گوناگون علمی درباره آن، نکته دیگری که در بررسی تفکرات سیاسی اهمیت دارد، توجه به مقام اندیشه پردازی است: اینکه یک متفکر، در چه شرایط، با چه انگیزه و ناظر به چه چیزی، تأمل و اندیشه نموده است؟ آیا اندیشه وی کاملاً انتزاعی و فرازمانی و فرامکانی بوده، یا با انگیزه حل مشکل زمان و مکان خویش و ناظر به محیط سیاسی شکل گرفته است؟ هر یک از این دو اندیشه پردازی دو مقام و رویکرد هستند که به رغم ارتباط با یکدیگر، مستقل و مغایر بوده، اقتضائات متفاوتی دارند
عدم توجه و عنایت به تفکیک میان این دو مقام، اشتباهات و خلط های زیادی را در شناخت و بررسی اندیشه های سیاسی متفکران، به ویژه اندیشه سیاسی فقهای شیعه (که هم دغدغه ارائه اندیشه های انتزاعی داشتند و هم دغدغه ارائه اندیشه های ناظر به عمل) به وجود آورده است. برای نمونه، برخی نویسندگان در گزارش از تاریخ فقه سیاسی شیعه و تبیین اندیشه سیاسی فقهای دوره صفویه و قاجار، نوشته اند: فقهای این مقطع تاریخی به مشروعیت دو قطبی حاکمیت ـ که در یک طرف، فقها قرار داشتند و در قطب دیگر، سلاطین ـ اعتقاد داشتند. از سوی دیگر، در بررسی دیدگاه فقیهانی که از نظام مشروطیت حمایت کردند، گفته شده است: فقهای مشروطه خواه به مشروعیت حضور مردم ـ در کنار فقها و سلاطین ـ معتقد بودند. بر همین اساس، اختلاف علما در مشروطه، بر مبنای تفاوت دیدگاه آنها درباره مشروعیت نقش مردم در حکومت تفسیر شده است؛ چنان که از منظر نویسندگان و تحلیل گران مذکور، بیشتر فقهای معاصرِ دوره های صفویه، قاجار و مشروطه، به عمومیت ولایت فقیه اعتقاد نداشتند (کدیور، 1387، ص58-60، 73-78 و 112-126؛ زرگری نژاد، 1377، ص15-46). همچنین ـ به عنوان نمونه ای دیگر از خلط صورت گرفته درباره دو مقام اندیشه ورزی ـ در تحلیل اندیشه سیاسی امام خمینی ره برخی برآنند که ایشان اندیشه ثابتی نداشت و بنا بر موقعیت ها و اقتضائات متفاوت، اندیشه سیاسی ایشان تغییر می کرد؛ چنان که زمانی حکومت سلطان عادل با انتخاب و نظارت مجلس فقها را پیشنهاد نمود، و در دوره ای، نظام مشروطه سلطنتی را تأیید کرد، و زمانی نظریه ولایت عامه فقیه را بیان نمود، و در دوره ای نیز اندیشه جمهوری اسلامی را مطرح کرد (برای اطلاع از چند نقل در تحلیل تضاد ظاهری اندیشه امام، ر.ک: لکزایی، 1383، ص69-90)
به نظر می رسد در دهه های اخیر، بخش قابل توجهی از خلط صورت گرفته در تفسیر و تحلیل اندیشه متفکران سیاسی عموماً و فقهای شیعه خصوصاً، در سایه استفاده از چارچوب های نظری برخاسته از فضای فکری پست مدرن، از جمله نظریات گفتمان، صورت گرفته و رواج یافته است
نوشتار حاضر گامی در جهت عرضه چارچوبی جدید در تحلیل اندیشه های سیاسی، به ویژه اندیشه فقهای شیعه، به شمار می رود که البته نقد چارچوب های مبتنی بر نسبیت گرایی را نیز درون خود دارد
1 تبیین سه واژه
اندیشه سیاسی
با وجود استعمال و کاربردِ زیاد اصطلاح اندیشه سیاسی (Political Thought)، متفکران سیاسی کمتر به توضیح آن پرداخته اند. در تعاریف ارائه شده نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد (اشترواس، 1373، ص 4ـ5؛ رِدهد، 1373، ص 11؛ بشیریه، 1376، ص 16ـ17)
مفهوم مورد نظر از واژه اندیشه سیاسی تا حدی تعریف عامِ استنباط شده از عبارات لئو اشتراوس است که در سطور قبل ذکر شد؛ همچنان که برخی محققان و نویسندگان مفهوم عام را از عبارات مذکور دریافته اند (رجایی، 1373، ص یک ـ چهار؛ سیدباقری، 1388، ص 25؛ حقیقت، 1383، ص294ـ295)
بر این اساس، اندیشه سیاسی را چنین تعریف می کنیم: مجموعه تأملات انجام شده از سوی یک اندیشمند یا گزاره های ارائه شده از سوی یک مکتب، در عرصه اصول اساسی سیاست
مطابق این تعریف، برای تحقق اندیشه سیاسی، لازم نیست: 1 اندیشه، منسجم (منظم و سازگار) باشد. 2 بر آنها استدلال شده باشد. 3 توسط متفکری که دارای عنوان متفکر سیاسی است، صورت پذیرد. 4 از مرحله تأمل، به قالب بیان و ارائه درآمده باشد. آنچه در صدق اندیشه سیاسی اهمیت دارد سه نکته است: 1 مجموعه تفکر و گزاره باشد، نه تفکر موردی و تک گزاره یا گزاره های بسیار محدود. 2 تفکر و گزاره در عرصه اصول اساسی سیاست باشد، نه آنکه مربوط به حوادث جزئی سیاسی و ارائه تحلیل در این حوزه باشد. 3 اندیشه ورزی ـ نه از سوی یک فرد عادی، بلکه ـ از سوی یک مکتب یا متفکر مصطلح (که درعرف و مقام استعمال، عنوان متفکر و اندیشمند بر او صدق کند)، صورت گیرد
تعریف و تفسیر مختار از اصطلاح اندیشه سیاسی، مطابق ارتکاز ذهنی و استنباط و فهم عمومی است
محیط سیاسی
اگرچه به تعریف روشنی از واژه محیط سیاسی دست نیافتیم، اما در فرهنگ نامه های علوم اجتماعی و سیاسی، درباره واژه محیط (Environment) و نیز محیط اجتماعی (Social Milieu) برخی تعاریف و توضیحات ذکر شده است (گولد و کولب، 1376، ص758؛ بیرو، 1375، ص 366؛ آقابخشی و افشاری راد، 1379، ص 546)
با کمی تغییر و اصلاح در تعاریف ارائه شده، محیط چنین تعریف می شود: شرایط خارجی که یک موجود زنده در آن جای گرفته و موجود زنده را دربر دارد. همچنین محیط اجتماعی ـ با بهره گیری از تعریف آلن بیرو (بیرو، 1375، ص 366) ـ عبارت است از: مجموع شرایط، اوضاع و مقتضیات چارچوب حیات اجتماعی که اعضای یک جامعه یا گروه با آن مواجه می شوند
با توجه به آنچه ذکر شد، می توان محیط سیاسی را ـ که خود جزئی از محیط اجتماعی است ـ چنین تعریف کرد: مجموع شرایط، اوضاع و مقتضیات سیاسی که اعضای یک جامعه یا گروه با آن مواجه می شوند. به عبارت کوتاه تر، محیط سیاسی عبارت است از: وضعیت سیاسی حاکم بر زندگی فرد یا گروه
عمل سیاسی
براساس تحقیق انجام شده، واژه ترکیبی عمل سیاسی در کتاب ها و فرهنگ نامه های مرتبط، کمتر مورد توجه و تفسیر قرار گرفته است (درباره برخی تعاریف، ر.ک: عالم، 1390، ص 28؛ راسخ، 1391، ص 800؛ میراحمدی و دیگران، 1389، ص 99 و 133ـ134)
به رغم تعاریف محدود از عمل سیاسی، اما واژه مشابه فارسی آن، یعنی رفتار سیاسی، بسیار به کار گرفته می شود: رفتار سیاسی (political behavior) اصطلاحی است که وسیعاً مختص علوم سیاسی آمریکایی دانسته شده است و اشاره دارد به فعالیت های سیاسی افراد و پیامدهایی که این فعالیت برای نهادهای سیاسی دربر دارد. بر این اساس، مطالعه رفتار سیاسی، موضوعاتی مانند مشارکت یا عدم مشارکت در سیاست، رفتار رأی دهندگان، تکوین سلوک سیاسی، و شکل گرفتن افکار عمومی را دربر می گیرد (آبرکرامبی و دیگران، 1376، ص 285؛ نیز ر.ک: گولد و کولب، 1376، ص 443؛ هیوود، 1387، ص105ـ106)
مقصود از واژه عمل سیاسی متفاوت از رفتار سیاسی مصطلح است. تعریف نگارنده از عمل سیاسی عبارت است از: موضع و اقدامی که یک فرد یا گروه در فضای محیط سیاسی و ناظر به شرایط زمانی و مکانی خاص انجام می دهد
با استفاده از اصطلاح سنّت در فقه شیعه و اقسامی که برای آن ذکر می شود، می توان عمل سیاسی را دارای اقسام سه گانه ذیل دانست: قول سیاسی (اعم از نوشتار و گفتار)، فعل سیاسی و تقریر سیاسی
2 تفکیک میان اندیشه سیاسی ثابت و الگوی سیاسی

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]