
دانلود مقاله اختلال یادگیری در نوشتن با word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله اختلال یادگیری در نوشتن با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اختلال یادگیری در نوشتن با word
مقدمه
تعریف اختلال یادگیری
درصد شیوع
علل
تعریف نوشتن :
عوامل دخیل در نوشتن
مهارت های مرتبط با نوشتن
دیس گرافی (اختلال دستخط ) :
عوامل مهم نارسا نویسی :
دستخط :
مشکلات مربوط به روان نویسی :
کاستی های دستخط
خطاهای متداول دستخط :
اختلال کنترل حرکتی :
اختلال ادراک بصری :
نقص درک بینایی:
ناتوانی های بینایی – حرکتی :
اختلال حافظه بصری :
چپ دستی :
دانشآموزان چه مشکلاتی در دستخط دارند؟
دیسگرافیا :
ارزیابی و تشخیص :
معیار تشخیص:
معیار تشخیص :
ترمیم ناتوانائیهای نوشتن :
مهارت های بصری حرکتی :
مهارت دست خط پیوسته :
تقویت مهارت های حرکتی بصری
ساخت حروف :
روش هایی که تعلیم و تربیت در آمریکا را دگرگون ساخته است :
برنامه ریزی برای آموزش دستخط :
نتیجه گیری و پیشنهادات
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله اختلال یادگیری در نوشتن با word
- پوشنه و صمدی.(1382)،«تاثیر سبک های قلم گرفتن برمیزان خوانایی ، دقت و سرعت نوشتن دانش آموزان ابتدایی»تازه های علوم شناختی شماره 4 ،
- پیتر کله لور ناچان ، روش ها و راهبردها در تعلیم و تربیت استثنایی ،ترجمه فرهاد ماهر (1386)انتشارات جیحون
- تبریزی، مصطفی .(1384)،«درمان اختلات دیکته نویسی» انتشارات فراروان
- دانیل دی.ارنهایم-ویلیامزرای،سینکلر.حرکت درمانی ترجمه حمید علیزاده(1375)تهران انتشارات رشد
- راغب ،حجت اله.(1384) راهنمای آموزش پیشرفت نوشتن در پایه اول پژوهشکده استثنایی
- ژانت لرنر ، ناتوانایی های یادگیری . ترجمه عصمت دانش (1384) انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
- ساموئل کرک و جیمز چالفانت ، اختلالات یادگیری تحولی و تحصیلی (ترجمه سیمین رونقی ، خانجانی ،وثوقی)1377 سازمان آموزش و پرورش استثنایی
- سلیمی،مسعود.اختلال درنوشتن (1387).شماره80و81تعلیم وتربیت استثنایی
- شهیم سیماوهارون رشیدی همایون.مقایسه عملکردکودکان دارای اختلال یادگیری کلامی وغیرکلامی درمقیاس تجدیدنظرشده وکسلر،آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت ومقیاس ریاضی ایران کی مت(1386).دانش وپژوهش درروان شناسی کاربردی تابستان 1386
- کاپلان و سادوک ، خلاصه روان پزشکی ترجمه فرزین رضاعی( 1388) ارجمند
- مارک سلیکو تیز ، نارسا خوانی و سایر مشکلات یادگیری ترجمه عصمت فاضلی (1383) سیطرون
- ماریان فراستیک ، آزمون پیشرفته ادراکی – بینایی ترجمه مصطفی تبریزی و معصومه موسوی (1384) تهران فراروان
- ماندنی، بتول و فرهبد، مژگان.(1387)، «ارزیابی سن بینایی حرکتی در دانش آموزان با نارسایی ویژه ی یادگیری » پژوهش در حیطه کودکان استثنایی سال نهم
- نادری ، سیف نراقی.(1382) ، اختلالات یادگیری تهران امیرکبیر
- ناصر حوایی ، ماندانا رضایی ، اکرم آزاد. (1389)، (ارتباط عملکرد حسی حرکتی دست با مهارت دست نویسی در دانش آموزان با اختلال نوشتن رشدی) مجله پزشکی ارومیه دوره 21 ، شماره دوم ص 254ت259 تابستان
- وثوقی، اکرم .( 1385) ، «مقایسه و تحلیل خطاهای دیکته در دانش آموزان دختر و پسر دارای عملکرد تحصیلی بالا – عادی –دارای مشکلات بیان نوشتاری »دانشگاه آزاد
- هالاهان و کافمن ، اختلال های یادگیری ، ترجمه حمید علیزاده ، قربان همتی ، صدیقه رضایی و ستاره شجاعی (1390) ارسباران
- Azad A,havayee N,Rafie SH,keyhani M.R(comparison of han sensory – motor skills between normal and dysgraphia children in 9 – 11 ages) , this research was supported by Iran University of Mediacal Sciences (TUMS)
- Dawn P.Flanagan, Vincent C Alfonso (Essentiols of Specific Learning Disability Identification (2011) WILEY
- JamesLehmann (2011) ,The Effectiveness of Program ‘ Handwriting Without Tears ‘With Students having Special
مقدمه
بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی، قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است، هوش کم و بیش عادی دارند، به خوبی حرف می زنند و مانند سایر کودکان بازی می کنند، مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند، در خانه نیز خود یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنها می سپارند، به خوبی انجام می دهند، و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند، لیکن زمانی که به مدرسه میروند و می خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی میشوند، این کودکان به تدریج درمی یابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی بهتر از آنها هستند و احساس حقارت را تجربه می کنند و کم کم بیزاری از درس و مدرسه در آنها به وجود می آید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی یادگیری آنها بی خبر هستند، مشکل را بیشتر می کنند و با فشارهایی که به کودک وارد می آورند، دشواری را چند برابر می کنند (احدی ، 1382)
بدیهی است این کودکان در مراجعه به هر متخصصی، مشکلی تازه در خود می یابند. هر متخصص مشکل آنها را از دریچه چشم خود نگریسته و تنها بعدی از ابعاد پیچیده آن را زیر ذره بین تخصص خویش قرار می دهد. گفتنی است که در این میان، امر اساسی توجه به این نکته است که در این گونه موارد، ضرورتاً باید به جای تشخیص های انفرادی، از شیوه نظام چند رشته یی سود جست که در آن معمولاً مجموعه ای از تجربیات و تخصص ها توأمان مورد استفاده قرار می گیرد. بدین معنی که با همگام شدن عده ای از متخصصان و یک سو و یک جهت شدن تلاش های مختلفی که از طرف صاحبان فن و تجربه صورت می گیرد، راهی برای تحلیل، تشخیص و درمان اساس مسائل یادگیری گشوده می شود (فریار ، 1379)
تعریف اختلال یادگیری
به کودکانی که دارای هوش طبیعی یا بالاتر از آن هستند را ،ولی در مهارت های پایه ، درک و فهم ، گوش کردن ، حساب کردن و خواندن و نوشتن و ریاضیات مشکل دارند و در نهایت در یک یا دو درس ( ریاضی ـ خواندن ـ دیکته اشکال دارند و تفاوت آشکاری بین هوش و عملکرد تحصیلی آن ها وجود دارد
اختلال یادگیری را دولت فدرال امریکا در سال 1977 چنین تعریف کرد : اختلال یادگیری ویژه به معنای آن است که در یک یا چند فرایند روانی و فکری اساسی فرد اختلالی رخ می دهد ، به طوری که بر فهم و استفاده از زبان شفاهی و کتبی تاثیر بگذارد و در توانایی گوش دادن ، فکرکردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، هجی کردن و یا محاسبات ریاضی اختلال رخ دهد و این اختلال معلول شرایط نقص بینایی ، شنوایی و نقایص حرکتی و ذهنی و عاطفی نیست (گاتز ، گلدشتاین ،پرس 2002)
درصد شیوع
در ایران گاهی تا 12 درصد و بیشتر اعمال شده است . ولی طبق DSMIV ، حدود 5 درصد کودکان مدرسه رو ، چهار پنجم خواندن ، یک پنجم ریاضیات ، 4 درصد اختلال بیان نوشتاری ( دیکته ـ انشا ـ دستخط ) گاهی 2 تا اختلال با هم است
اختلال نوشتن در پسرها بیشتر است ، 3 برابر دخترها ، اختلال خواندن هم . ولی به نظر می رسد اختلال ریاضیات در دخترها بیشتر باشد ، البته به نظر می رسد (آماری در دست نیست)
کودکان LD در مهارت های پردازش ، آواشناختی وبازشناختی و بازشناسی و مفهوم کلمه مشکل دارند و نمی توانند واج ها ( بخش ها ) را به کار ببرند و یا بشناسند
موفقیت در تحصیل عذاب آور است و منجر به دلسردی و عزت نفس پایین ، سرخوردگی و روابطضعیف با همسالان و اختلال افسردگی می شود و با اختلالات ADHD و اختلال ارتباط و اختلال سلوک و اختلال افسردگی همراه است ، در نوجوانی ترک تحصیل می کنند و بزرگسالان مشکلات اشتغال و سازگاری اجتماعی دارند (کاپلان و سادوک ترجمه فرزین رضاعی . 1388)
علل
استعداد ژنتیکی ،ضایعه پریناتال ، اختلال عصبی و اختلالات طبی (خلاصه روان پزشکی،ترجمه فرزین رضاعی). تدریس ضعیف ( محیطی و قابل توجه می باشد گاهی معلمان درس بالایی را ارجاع می دهند کلاسی که از 30 نفر 10 نفر را به مرکز LD ارجاع می دهد جای بحث است و تدریس ضعیف و روش نامناسب زمینه ساز است.برخلاف گستره ی عظیم اطلاعاتی که درباره ی زبان شفاهی واختلالات خواندن دردست است معلومات درباره ی علت شناسی اختلالات زبان نوشتاری بسیار اندک است.باوجود این می توان به طیف وسیعی ازعلت های زیستی،ژنتیکی وروانی- اجتماعی و محیطی نسبت داد . کرک ، 1991 ) انواع نارسایی های آواشناختی زبان بازیابی لغات را در اختلال زبان نوشتاری موثر دانست.همان طورکه بی مهارتی های دیداری-فضایی درایجاداختلال نوشتاری مؤثراست (به نقل از اکرم وثوقی،1385)


دانلود مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم با word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم با word
چکیده
مقدمه
1 دولت اسلامی در سپهر نظری
نظریهها
1 نظریه دولت استعلایی
2 نظریه دولت مشروطه
نقد نظریههای دولت
3 مدلول مشروطه دینی
نظریه نصب
پذیرش اکثریت
2 دولت اسلامی در سپهر سازمانی
1 همگرایی
الف. همگرایی ناشی از التزام به ارزشهای بنیادین واحد
ب. همگرایی ناشی از تعریف اهداف واحد
ج. همگرایی ناشی از ولایت
د. همگنی
الف. اصلاح نظریه تفکیک قوا
ب. اولویت اخلاق دولت بر قانون دولت
ج. «مسئولیت» در مقابل «قدرت»
3 دولت اسلامی در سپهر عملی
الف. تربیت دینی و دولت اسلامی مقتدر
1 ایمان
2 تهذیب
3 تعلیم
ب. افتخار ملی و دولت اسلامی مقتدر
1 جهانشمولی
2 تکلیفگرایی
3 قدرتمندی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم با word
ـ احمد، منیرالدین، نهاد آموزش اسلامی، محمدحسین ساکت، تهران، نگاه معاصر، 1384
ـ افتخاری، اصغر و کمالی، علیاکبر، رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1377
ـ افتخاری، اصغر و همکاران، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1387 ـ ب
ـ افتخاری، اصغر و همکاران، قدرت نرم، فرهنگ و امنیت، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1387- الف
ـ افتخاری، اصغر، «شرعیسازی در مقابل عرفیسازی»، در: علی اکبر کمالی (به اهتمام) بررسی و نقد مبانی سکولاریسم، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1386
ـ افتخاری، اصغر، اقتدار ملی: جامعهشناسی سیاسی قدرت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تهران، عقیدتیـ سیاسی نیروی انتظامی، 1380
ـ افتخاری، اصغر، مصلحت و سیاست: رویکردی اسلامی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1384
ـ البوطی، محمدسعید رمضان، مصلحت و شریعت، اصغر افتخاری، تهران، گام نو، 1384
ـ العروی، عبدالله، مفهوم الدوله، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 2001
ـ امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1361
ـ امام خمینی(ره)، ولایت فقیه و جهاد اکبر، تهران، الست فقیه، بیتا
ـ برجی، یعقوبعلی، ولایت فقیه در اندیشه فقیهان، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1385
ـ بیضون، ابراهیم، الحجاز و الدوله الاسلامیه، بیروت، المؤسسه الجامعیه للدراسات و النشر و التوزیع، 1983
ـ جهانبزرگی، احمد، درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1381
ـ حسینی شیرازی، محمد، اول حکومه اسلامیه فی المدینه المنوره، بیروت، مرکز الرسول الاعظم للتحقیق و النشر، 1998
ـ دشتی، محمد و سیدکاظم محمدی، المعجم المفهرس نهج البلاغه، قم، مشهور، 1380
ـ ژیلسون، اتین، روح فلسفه قرون وسطی، ع. داوودی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366
ـ شرابی، هشام و دیگران، سیاست، نظریه و جهان عرب: نگاه انتقادی، مرتضی بحرانی و دیگران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1386
ـ عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، اسلامی، 1384
ـ عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بیتا
ـ گر، تدرابرت، چرا انسانها شورش میکنند، علی مرشدی زاد، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1377
ـ مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، تهران، صدرا، 1370 ـ ب
ـ مطهری، مرتضی، ولاءها و ولایتها، تهران، صدرا، 1370 ـ الف
ـ مهدوی کنی، محمدرضا، البدایه فی الاخلاق العملیه، بیروت، دار الهادی، 2002
ـ مهدوی کنی، محمدرضا، بیست گفتار، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380
ـ میلر، دیوید، ملیت، داوود غرایاق زندی، تهران، مؤسسه مطالعات ملی، 1383
ـ نهجالبلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، 1371
ـ هملین، آلن، اخلاق و اقتصاد، افشین خاکباز و دیگران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1386
ـ هولاب، رابرت، یورگن هابرماس: نقد در حوزه عمومی، حسین بشیریه، تهران، نی، 1375
ـ وینسنت، اندرو، نظریههای دولت، حسین بشیریه، تهران، نی، 1371
Barry, Norman, An Introduction to Modern Political Theory. London: Mac Millan Press,
Brooker, Paul, Non-Democratic Regimes. London: St. Martin,
Frey, R.G.& Christopher Morris-Edis-, Value, Welfare & Morality. Cambridge: C.U.P,
Habermas, Jurgen, Legitimation Crisis. Trans by: Thomas McCarthy, Cambridge: Polity Press,
Offe, K, Contradictions in the Welfare State. London: Heinemann,
چکیده
دولت از مبانی تدبیر سیاسی در جوامع انسانی است که علاوه بر ساختار ویژهاش، به اشکال گوناگون در جماعتهای انسانی از قبیل، امپراتوری، کشور، ملت ـ دولت و; حضور داشته است. از اینرو، ادیان از آن جهت که به مقوله مهم تدبیر سیاسی میپردازند، به موضوع «دولت» نیز توجه داشتهاند.
این مقاله با روش تحلیل نظری و اسنادی و با هدف بیان معنا و منزلت دولت در قرآن کریم با این پرسش آغاز میشود که مقتضای دینی بودن دولت در گفتمان اسلامی چیست؟ به عبارت دیگر، «اسلامی شدن» دولت در یک جامعه، چه تحول معناشناختی و کارکردی برای دولت در پیخواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسش، طرح و نقد نظریههای دولت، انتخاب «نظریه دولت مشروطه» به عنوان نظریه مبنا، بر اساس جهانبینی اسلامی و بازخوانی کارویژههای دولت اسلامی مستند به گفتمان سیاسی اسلامی و معرفی الگوی «دولت اسلامی» حاصل مقاله پیشروی شماست.
کلیدواژهها: دولت، اسلام، قدرت، مسئولیت سیاسی، ملتـ دولت، حقوق شهروندی.
مقدمه
«وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّه یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ کَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ»(سجده:24)
این واقعیت که تدبیر سیاسی از لوازم و مقتضیات اولیه هر اجتماعی است، ما را بدانجا رهنمون میکند تا این فرضیه را قرین صحت بدانیم که، تمامی جوامع، اعم از ابتدایی تا فرامدرن امروزی، به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در خصوص قواعد و ساختار سازمان ادارهکننده امور سیاسی، یا همان دولتها، اصول و مبانیای را در دستور کار داشته باشند. تصریح خدای متعال دلالت بر آن دارد که، «پیشوایی» خلق، گام نخست و ضرورت اولیه تشکیل یک جامعه است. این واقعیتی است که تجربه بشری مؤید آن میباشد.[0] تعبیر امام علی(ع) در این خصوص، راهگشاست؛ آنجا که در پاسخ به خوارج، آیه «لا حکم الا لله» را میخواندند و نفی حکومت در عمل سیاسی میکردند، فرمودند
سخنی است حق که بدان باطلی را خواهند. آری حکم، جز از آنِ خدا نیست، لیکن اینان گویند فرمانروایی را، جز خدا روا نیست. حالی که مردم را حاکمی باید نیکوکردار یا تبهکار، تا در حکومت او مرد باایمان کار خویش کند و کافر بهره خود برد، تا آنگاه که وعده حق سر رسد و مدت هر دو در رسد. در سایه حکومت مال دیوانی را فراهم آورند و با دشمنان پیکار کنند و راهها را ایمن سازند؛ و;».[1]
چنانکه از پاسخ امام(ع) بر میآید، «فرمانروایی» با «حُکم» متفاوت است؛ بدین صورت که، «حُکم» از شئون الهی است و «فرمانروایی» از شئون آدمیان. از اینرو، «دولتها» به عنوان مصداق عینی فرمانروایی ضرورتی اجرایی هستند که وجود بدشان، حتی بر نبود خوبشان ترجیح دارد. آنچه حضرت(ع) در ادامه خطبه از ذکر وظایف فرمانروایان بیان میکنند، مؤید این دیدگاه است که معنای مورد نظر مطابق با دولت و رسالتهای آن در زمان حاضر میباشد
در نوشتار حاضر نگارنده با طرح این پرسش که «معنا و مقام دولت در گفتمان اسلامی، چیست؟»، در نظر دارد سه موضوع اصلی در بحث از دولت را به بررسی گذارد
1 درک معنای دولت در گفتمان اسلامی؛
2 تبیین ساختار اصلی و اصول و قواعد دولت؛
3 تشریح کارویژه دولت در جوامع اسلامی
بدین منظور، ابتدا چارچوب نظری بحث ارایه و نظریه «دولت با مسئولیت دوگانه» به عنوان نظریه پیشنهادی مؤلف ارایه میگردد و در ادامه معنا، ساختار و کار ویژه دولت اسلامی درون این نظریه تحلیل میگردد
1 دولت اسلامی در سپهر نظری
تفسیر نظری هیچگاه خنثا یا بیطرف نیست، بلکه همواره با چشماندازههای نظری و روششناختی خاص پیوند دارد. ; مدعای من این است که نظریه و روش; اغلب ریشه در اقناعات، اولویتها و منافعی دارند که در سبکها و اشکال پارادایمی متنوع شکل میگیرند.[2]
این واقعیت که نظریهها بنیاد هویتی، پدیدههای سیاسی ـ اجتماعی را شکل میدهند، ما را به این مهم رهنمون میکند که برای دولت قایل به هویتی هنجاری شده و ایده امکان تأسیس دولتهای فارغ از هنجار را امری غیرواقعی ارزیابی کنیم. از همین منظر میتوان به گونهشناسی نظریههای دولت و ارایه «نظریه دولت اسلامی» اقدام کرد
نظریهها
با عنایت به جوهره هنجاری دولت یا همان ایده «دولت»[3] میتوان گونههای اصلی دولت را به شکل زیر از یکدیگر تمییز داد:[4]
1 نظریه دولت استعلایی
در این گونه از دولتها، ماهیتی مستقل برای سازمان رسمی قدرت تعریف شده که به آن این امکان را میدهد تا در خصوص مصالح و منافع شهروندان تصمیم گرفته و عمل نماید. بر این اساس، دولت مبنای شناخت منفعت عموم بوده است. از اینرو، وظیفه جامعه حمایت از دولت با هدف تأمین منافعی است که در صورت برآورده شدن، منافع ملت نیز تأمین میشود
دولتهای استعلایی تاکنون به الگوهای متفاوتی تجلی یافتهاند که مهمترین آنها عبارتاند از
دولت تمامیتخواه و استبدادی: مبنای این دولت را تعریف و تلاش برای تحصیل منافع مادیی شکل میدهد که قدرت سیاسی، هرچند با هزینه کردن ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و یا دینی، تأمین آنها را در دستور کار دارد
دولت دیکتاتوری مصلح: در این گونه دولتها، اگرچه «مصلحت عمومی» مورد توجه است، اما برای مردم نقش محوری و مؤثری در تصمیمسازی و تصمیمگیری سیاسی تعریف نشده است
دولت کلیسایی: تجربه کلیسا در قرون وسطا معرّف الگویی بود که در آن قدرت سیاسی، به نمایندگی از یک کانون آسمانی زمام امور را به طور کامل عهدهدار بود و مردم هیچگونه حق یا حضوری در این الگوی تدبیر سیاسی جز پذیرش و تبعیت محض نداشتند. مبانی این بحث به فلسفه قرون وسطا باز میگردد که در آن جهانبینی و الگوی شناختی متمایزی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است. اتین ژیلسون (Etience Henri Gilson) در بررسی تحلیلیای که از روح فلسفه در قرون وسطا به عمل آورده، به این نکته اشاره دارد و معتقد است که، عالمان قرون وسطا اصل اولیه اختیار انسان را، که در مسیحیت وجود داشت، متحول ساختند. «ایشان در این باب به قدری الفاظ را جابهجا کردند که نظیر آن به ندرت در سایر موارد دیده میشود».[5] نتیجه این اقدام در حوزه سیاست، ابتنای اختیار فردی بر انتخاب و تأیید خواست نمایندگان خدا بر روی زمین بود که، شاخصه بارز فلسفه سیاسی مسیحی در قرون وسطا به شمار میآید.[6]
2 نظریه دولت مشروطه
نقد نظریه و عملکرد دولتهای استعلایی، زمینه تکوین و خیزش نظریههای بدیلی را فراهم ساخت که از آن به نظریه «مشروطه» یاد میشود. در قالب این نظریه نیز الگوهای متفاوتی از دولت، اعم از دینی یا عرفی، پدیدار گشته است که عمدهترین آنها عبارتاند از:
دولت سلطنتی محدود: در این الگو، قانون اساسی به منزله میراث جنبشهای طرفدار حقوق مردم با الگوی دولتهای بسته و استبدادی ترکیب شده، نوع تازهای از سلطنت را پدید میآورد که از آن به، سلطنت مشروطه یا محدود تعبیر میشود. در این الگو، تمرکز قدرت و اصل وراثت حفظ میشود، اما گستره اختیارات متناسب با نوع قانون تعدیل میشود. این الگو، در عالیترین سطح خود نوعی جمهوری را بنیاد میگذارد
دولت دموکراتیک: در این دولتها، مرجع قدرت بر رأی اکثریت استوار است و از این جهت، از سایر الگوها متمایز میشود. البته، این مرجعیت در عمل میتواند این الگو را غیراخلاقی نموده و به الگوهای پیشین نزدیک سازد. اما آنچه به عنوان وجه تمایز به آن اشاره میشود، وجه لیبرالی آن است
دولت دینی: وجه عمومی الگوهای دینی از دولت را میتوان در زیرمجموعه نظریه مشروطه به حساب آورد؛ چراکه قدرت را مشروط به اصول دینی میدانند. این تلقی، برداشتی کلان از دولت دینی است که میتواند نحوه مواجهه با نظریه دولت اسلامی را مشخص سازد. چنانکه امام خمینی(ره) در نخستین معرفیهای بعمل آمده از ماهیت حکومت اسلامی، فرمودهاند
حکومت اسلامی هیچ یک از طرز حکومتهای موجود نیست. مثلاً استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد و خودرأی باشد; حکومت اسلامی نه استبدادی و نه مطلقه، بلکه مشروطه است. البته نه مشروطه به معنی متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد. مشروطه از این جهت که حکومتکنندگان در اجرا و اداره، مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم(ص) معین گشته است.[7]
نقد نظریههای دولت


دانلود تحقیق رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهتگیری دینی با word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهتگیری دینی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهتگیری دینی با word
چکیده
مقدمه
آیا هیچ دلیل تجربی در حمایت از این مواضع وجود دارد؟
نارسیسیزم
فرضیههای پژوهش
روش
ابزارهای پژوهش
پرسشنامه شخصیت پنج عاملی (گلدبرگ، 1992)
پرسشنامه جهت گیریهای دینی درونی و بیرونی
مقیاس جهتگیری دینی جستجو (بتسون، 1993)
مقیاس جهتگیری دینی مسلمانان ـ مسیحیان32
مقیاس نارسیسیزم (توماس و مارگولیس،1980)
نتایج
گزارش کلی
یافتههای پژوهش بررسی فرضیهها بر اساس یافتههای پژوهش
اجتماعی شدن دینی
بازگشت به الگوی کلونینگر
تحلیل یافتههای پژوهش در خصوص نارسیسیزم
تبیین ارتباط عامل ثبات هیجانی با جهتگیری جستجو
تبیین ارتباط عوامل شخصیت و جهتگیری بیرونی
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق رابطه عوامل شخصیت و خودشیفتگی بیمارگون با جهتگیری دینی با word
ـ قربانی، نیما و واتسن، پل جی، «بررسی خودشیفتگی ناسالم در نمونهای از دانشجویان ایرانی و آمریکایی»، روانشناسی معاصر، ش 1، 1385، ص 20-28
ـ قربانی، نیما، سبکها و مهارتهای ارتباطی، تهران، نشر تبلور، 1384
ـ کیومرثی، محمدرضا، رابطه جهتگیری مذهبی با عوامل شخصیت، پایاننامه کارشناسی ارشد، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی€، 1382
ـ امام خمینی، شرح چهل حدیث، تهران. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی€، 1371
ـ ولف، دیوید ام، روانشناسی دین، ترجمه محمد دهقانی، تهران، رشد، 1386
Argyle, M., & Hills, p. (2000). Religious experience and their relationship with happiness and personality. International Journal for the Psychology of Religion, 10, 157-
Batson, C. D., and Burris, C. T. (1994). Personal Religion. The Psychology of Prejudice. P. 149-
Costa, P. T., & McCrae, R. R. (1995). Primary traits of Eysenck’s P-E-N system: Three and five factor solutions. Journal of personality and Social Psychology, 69, 308-
Donahue, M. J. (1985). Intrinsic and extrinsic religiousness. Journal Of Personality and Social Psychology, 48, 400-
Eysenck, H. J. (1954). The psychology of politics. London: Routledge & Keegan Paul
Eysenck, H. J., & Eysenck, S. B. G. (1964). Manual for the Eysenck Personality inventory. San Diego, CA: Educational and Industrial Testing Service
Eysenck, M. W. (1998). Personality and the psychology of religion. Mental Health, Religion and Culture, 1, 11-
Francis, L. J. (1992). Is Psychoticism really a dimension of personality fundemental to religiosityPersonality and Individual Differences, 13, 645-
Francis, L. J., Lewis, J. M., Brown, L. B., & Philipchalk, R. (1995). Pertsonality and religion among undergraduate students. Journal of Psychology and Christianity, 14, 250-
Goldberg, L. R., Johnson, J. A., Eber, H. W., Hogan, R., Ashton, M. C., Cloninger, C. R., & Gough, H. G. (2006). The international personality item pool and the future of public-domain personality measures.Journal of Research in Personality, 40, 84-
Ghorbani, N., Watson, P. J., Gharamaleki, A. F., Morris, R. J., Hood, R. W. (2002). Muslim-Chritian Religious Orientation Scales: Distinctions, Correlations, and Cross- Cultural Analysis in Iran and the United States. The International Journal for The Psychology of Religion, 12(2), 69-
Gorsuch, R. L. (1984). Measurement: the Boon and Bane of Investigating Religion. American Psychologist, 39, 228-
Hills, P., & Argyle, M. (1998). Positive moods derived from leisure and their relationship to happiness and personality. Personality and Individual Differences, 25, 523-535
Hills, P., Francis, L. J., Argyle, M., & Jackson, C. J. (2004). Primary Personality trait correlates of religious practice and orientation. Personality and Individual differences, 36, 61-
Hood, R. W., Jr., and Morris, R. J. (1985). Conceptualization of Quest. Review of Religious Research, 26, 391-
Kirkpatrick, L. A.& Hood, R. W. (1990). Intrinsic-Extrinsic Religious Orientation. Journal for the Scientific Study of Religion, 29, 442-
Lewis, C. A. (1999). Is the relationship between religiosity and personality …. Mental Health, Religion and Culture, 2, 105-
Maltby, J. (1999). Religious orientation and Eysenk’s personality dimentions. Personality and Individual Differences, 26, 79-
Pargament, K. I. (1997). The psychology of Religion and Coping. Newyork: Guilford Press
Paloutzian, R. F., & Park, C. L. (2005). Handbook of The psychology of religion and spirituality. New York: Guilford Press
Pfeifer, S., & Waelty, U. (1995). Psychopathology and religious commitment. Psychopathology, 28, 70-
Roman, R. E., & Lester, D. (1999). Religiosity and mental health. Psychological Report, 85,
Saroglou, V. (2002). Religion and the five factors of personality: a meta-analytic review. Personality and Individual Differences, 32, 15-
Siegman, A. W. (1963). A Cross-cultural investigation of the relationship bet. Introversion-extroversion, social attitudes and anti-social behaviour. British Journal of Social and Clinical Psychology, 2, 196-
Spilka, B., Hood, R. W., Hunsberger, B., & Gorsuch, R. (2003). The psychology of Religion: An Empirical Approach (3rd ed.). New York: Guilford Press
Spilka, B., Kojetin, B., and McIntash, D. (1985). Forms and Measures of Personal Faith. Journal Scientific study of Religion, 24, 437-
Taylor, A., & McDonald, D. A. (1999). Religion and the five factor model of personality. Personality and Individual Differences, 27, 1243-
Watson, P. J., (1994). Complexity of self-consciousness subscales. Journal of Social Behavior and personality, 9, 761-
Watson, P. J., Ghorbani, N., Davison, H. K., Bing, M. N., Hood, R. W., & Gharamaleki, A. F. (2002). Negatively Reinforcing Personal Extrinsic Motivations: Religious Orientation, Inner Awareness, and Mental Health in Iran and the United States. The International Journal for The Psychology of Religion, 12 (4), 255-
Wulff, D. M. (1997). Psychology of Religion: Classic and Contemporary (2nd ed.). New York: Wiley
چکیده
در این پژوهش، رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و نارسیسیزم پاتولوژیک، به عنوان یک ساختار شخصیتی ناسالم با جهتگیری دینی دانشپژوهان مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی قم بررسی شده است. گروه نمونه، شامل 104 دانشپژوه مرد و 48 نفر زن بود. دانشجویان به پرسشنامههای 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ، جهتگیری دینی درونی/ بیرونی آلپورت و راس، جهتگیری دینی جستجوی بتسون، جهتگیری دینی مسلمانان- مسیحیان، نارسیسیزم ناسالم مارگولیس پاسخ دادند. فرضیه اصلی این پژوهش مبنی بر ارتباط ویژگیهای شخصیتی و جهتگیری دینی تأیید شد، اما قدرت پیش بینی دینداری از سوی عوامل شخصیت، برخلاف انتظار، چشمگیر نبود. از میان عوامل شخصیت، بیش از همه عامل پایداری هیجانی، نوع جهتگیری دینی را پیشبینی میکرد. عامل پایداری هیجانی، به طور مثبت پیش بینی کننده جهتگیری درونی، و به صورت منفی پیش بینی کننده برخی ابعاد جهتگیری بیرونی و جهتگیری جستجو بود. عامل وظیفهشناسی نیز جهتگیری دینی فرهنگی را پیشبینی کرد. اما شواهدی دال بر تأیید نقش عوامل توافق و گشودگی به تجربه در پیشبینی جهتگیری دینی به دست نیامد. نارسیسیزم پاتولوژیک با جهتگیری درونی ارتباط منفی، و با برخی ابعاد جهتگیری بیرونی از جمله جهتگیری آخرتی منفی ارتباط مثبت داشت
کلیدواژهها: عوامل شخصیتی، جهتگیری دینی، نارسیسیزم، شخصیت، خودشیفتگی، بیمارگون
مقدمه
شیوههای دینداری افراد متفاوت است. این امر را میتوان با مشاهده افراد مذهبی، حتی در یک آئین و کیش، نیز تأیید نمود. محققان نیز تلاش کردهاند تا سبکهای مختلف دینداری را از یکدیگر تفکیک نمایند، در این جهت، سنخشناسیهای متعددی از سوی فلاسفه و روانشناسان ارائه شده است. سنخشناسیهای اولیه از تعاریف دقیق و تمایز کمتری برخوردارند، ولی به تدریج سنخشناسیهای پیچیده تر و دقیق تری ارائه شده است.1 یکی از سؤالات اساسی حوزه روانشناسی دین این است که، تفاوت دینداری افراد از چه چیزی ناشی میشود. آیا این تنوع ناشی از تفاوتهای فرهنگی است؟ یا محصول جریان تحول است؟ آیا نقش خانواده و همسالان در این میان اهمیت خاصی دارد، و یا رّدپای صفات و ابعاد شخصیتی را میتوان در نوع دینداری افراد جستجو کرد
تعیین این موضوع، که دینداری چگونه با ابعاد اصلی شخصیت انسان ارتباط مییابد، نقطه شروع مهمی در شکوفایی پیوند میان روانشناسی شخصیت و بررسی علمی دین بوده است. در دهه اخیر، بسیاری از محققان در مورد این موضوع تحقیق کردهاند که، آیا تفاوتهای فردی در دینداری با تفاوتهای فردی در صفات شخصیتی سه عامل بزرگ شخصیت، یا طبقه بندی P-E-N؛ یعنی، روان گسیخته خویی، برونگرایی، روان رنجورخویی، و پنج عامل بزرگ شخصیت، یا Big Five؛ یعنی گشودگی به تجربه، وظیفهشناسی، برونگرایی، توافق، و روانرنجورخویی ارتباط دارند یا خیر؟
آیسنک (1954)، بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی و اینکه درونگراها نسبت به برونگراها با سهولت بیشتری اجتماعی میشوند، اظهار داشت که، درونگراها نسبت به باورهای اخلاقی و دینی همدلی بیشتری دارند.2 تلاشهای اولیه برای نشان دادن ارتباط منفی بین برونگرایی و دینداری نتایج متعارضی به دست داده است. سیگمن3 (1963) دریافت که درون گراییـ برونگرایی یک منبع مهم واریانس در رفتار دینی شرکت کنندگان است. اما جهت ارتباط به واسطه جنسیت، و تعلق دینی بین شرکت کنندگان یهودی و پروتستان متفاوت است.4 یک بررسی در لهستان نشان داد که، در میان ساکنان یک شهر، مردان و زنان درگیر در فعالیتهای مذهبی «کاملاً درون گرا» بودند. همچنین، برای نمونهای از دانشجویان انجمن مسیحی کمبریج، اعمال دینی با نمرات پایین تر برونگرایی در میان مردان، و نه در میان زنان، ارتباط داشت. در نقطه مقابل، تحقیقات ناوس5 نشان داد که، روحانیان و کارآموزان روحانی به برونگرایی تمایل دارند. اما سایر بررسیها نتوانست هیچ ارتباط معناداری با برونگرایی نشان دهد.6
دیدگاههای نظری متفاوتی در خصوص روان آزرده خویی وجود دارد. همان طور که بیان شد، فروید مدعی بود که افراد مذهبی، یا حداقل افرادی که در مناسک دینی شرکت میکنند، به یک نوروز وسواس مبتلا هستند. این ادعا به این پیش بینی منجر میشود، که افراد مذهبی نسبت به افراد غیرمذهبی در بعد روان رنجورخویی نمره بالاتری میگیرند. دیدگاه جیمز درخصوص شیوع ناراحتی روانی در میان افراد به شدت مذهبی، تأثیر مشابهی را نشان میدهد. اما یونگمدعی است که یک چشم انداز دینی، سلامتی بخش و منشأ بهزیستی روانی است، و پرات ادعا میکند که تجارب دینی خفیف با آشفتگی روانی ارتباط ندارند و یک منبع شادکامی فزاینده به حساب میآیند.7
آیا هیچ دلیل تجربی در حمایت از این مواضع وجود دارد؟
هیلز و آرگیل (1998) نمرات روان رنجورخویی پائین تری را در میان اعضای کلیسا نسبت به دیگران پیدا کردند. همچنین، تیلور و مک دونالد8 (1999)، در کار بر روی یک نمونه 110 دانشجوی کانادایی، گزارش دادند که نمرات روان رنجور خویی مقیاس پنج عاملی برای افراد فاقد تعلق مذهبی بزرگتر بود، و این تأثیر به خصوص در میان زنان چشمگیر مینمود. سینگ و گوپتا (1996) در یک بررسی در هند نشان دادند که، روان رنجورخویی با ارزشهای دینی ارتباط مثبت دارد. یک فراتحلیل جدید نشان داده است که، دینداری بیرونی با سطوح بالای روان رنجور خویی ارتباط دارد، در حالی که «دینداری و معنویت گشوده و رشدیافته» منعکس کننده ثبات هیجانی است. اما بررسیهای متعدد نتوانستهاند ارتباطی میان میزان رفتار مذهبی و روان رنجورخویی کشف کنند.9
یک اجماع قوی تر در مورد ارتباط معکوس بین روان گسسته خویی و رفتار مذهبی وجود دارد. فرنسیس10 (1992) از یک بررسی بر روی بیش از 1300 جوان بریتانیایی نتیجه گرفت که، روان گسسته خویی جنبهای از شخصیت است که برای تفاوتهای فردی در خصوص دینداری بنیادی است، و این یافته با دو بررسی جدید آرگیل (2000) و آیسنک(1998) و یک فراتحلیل ساراگلو(2002) تأیید شد. بررسی اعضای کلیسای ارتدوکس یونان و مسلمانان توس ویلد و جوزف (1997) نشان داد که، نتیجهگیری فرانسیس ممکن است در سایر فرهنگها نیز تکرار شود. آیسنک (1998) نشان داد که، ارتباط بین روان گسسته خویی و دینداری، ممکن است تحت تأثیر مقبولیت اجتماعی، آن گونه که توسط مقیاس لی ارزیابی شده است، قرار داشته باشد
روان گسسته خویی پائین و دینداری بالا هر دو از لحاظ اجتماعی مطلوب تلقی میشوند، لذا ادعا شده است افرادی که در مقبولیت اجتماعی نمره بالایی دارند، در روان گسسته خویی نمره پایین و در دینداری نمره بالا کسب میکنند.11
اما چندین بررسی نشان داده است که، ارتباط روان گسستگی و دینداری، پس از اینکه سهم نمرات مقیاس لی یا سایر مقیاسهای مقبولیت اجتماعی کنار گذاشته شود نیز معنادار است.12
تیلور و مک دونالد (1999)، با استفاده از یک نمونه وسیع (1100> N ) از دانشجویان کانادایی، هیچ ارتباطی میان برونگرایی و مقیاسهای رفتار دینی، از جمله دینداری بیرونی و درونی، نیافتند. فایفر و والتی (1995) به هیچ ارتباطی بین روان رنجورخویی و دینداری درونی پی نبردند. مالتبی13 (1999) گزارش کرد که دینداری بیرونی و دینداری درونی هیچ ارتباط معناداری با برونگرایی یا درون گرایی ندارد. برعکس، چائو، جانسون، باورز، دارویل، و دانکو (1990) گزارش کردند، روان رنجورخویی با جهتگیری بیرونی ارتباط منفی و با دینداری درونی ارتباط مثبت دارد. در حالی که، یک فرابررسی توسط ساراگلو،14 یک ارتباط مثبت بین دینداری بیرونی و روان رنجورخویی را نشان داد. این نتایج متعارض، احتمالاً ناشی از تأثیر متغیرهای واسطه باشد. هاچینسون، پاتوک پکهام، چئونگ، و ناگوشی15 (1998) دریافتند، دینداری درونی پیش بینی کننده صفات شخصیت وسواسی- اجباری (روان آزردگی) در میان مسیحیان کاتولیک است. رابینسون(1990) به روابط کوچک اما مثبت میان جهتگیری بیرونی و روان گسسته خویی پی برد. در حالی که، مالتبی (1999) به این نتیجهگیری رسید که، روان گسسته خویی تنها با جهتگیری درونی ارتباط دارد.16
ساراگولو (2002) یک فراتحلیل از روابط بین الگوی پنج عاملی ( FFM) و مقیاس های دینداری،17 پختگی معنوی،18 بنیادگرایی دینی، و دین بیرونی اجرا کرد. وی اظهار کرد که دینداری، یعنی، شرکت در فعالیتهای دینی، مثل نیایش، با ابعاد توافق و وظیفهشناسی ارتباط دارد. پختگی معنوی با تمام پنج بعد شخصیت مرتبط است، در حالی که، دین بیرونی با روان رنجورخویی همبستگی بالا دارد. بنیادگرایی دینی با تمام ابعاد به استثنای وظیفهشناسی ارتباط دارد.19
در ایران به خصوص درباره رابطه عوامل شخصیت و دین و مسائل ارزشی پژوهشهایی انجام گرفته است. تحلیل رگرسیونی نتایج برخی تحقیقات، مثل تحقیق دلخموش و احمدی، بیانگر تأثیر عوامل شخصیت بر دینداری است.20
همانطور که با مرور پیشینه پژوهشی این حوزه مشخص میشود، نتایج تحقیقات متفاوت و بعضاً متناقضند. این مسئله ضرورت گسترش تحقیقات در این زمینه و بررسی نقش میانجیهای دینداری را روشن میسازد. بررسی نحوه تأثیر صفات شخصیتی بر دینداری نیز اهمیت فراوانی دارد، که طرح آن مجال دیگری میطلبد
نارسیسیزم
نارسیسیزم یا خوددوستداری ناسالم، یک ساختار شخصیتی با مؤلفههایی همچون حسادت، تکبر، بهره کشی، احساس محق بودن، ناتوانی در همدلی با دیگران و ; است. بر اساس طبقه بندی اختلالات روانی، نارسیسیزم وقتی در شکل افراطی خود در قالب اختلال شخصیت ظاهر میشود، یک الگوی فراگیر خودبزرگ بینی در خیال یا عمل، نیاز به تحسین، و فقدان قدرت همدلی است که از اوایل بزرگسالی شروع شده و نشانههای آن به شرح زیر است
احساس خودبزرگ بینی و مهم بودن؛ خیالپردازی در زمینه قدرت، موفقیت، استعداد، زیبایی و عشق؛ پندار استثنایی بودن و این که فقط افراد خاصی میتوانند او را بفهمند و با او ارتباط برقرار کنند؛ نیاز به تحسین افراطی؛ احساس محق بودن، انتظار این که دیگران باید با تمام نیازها و توقعات وی موافقت کنند؛ بهره کشی از دیگران، استفاده از دیگران برای مقاصد خود و گروه؛ فقدان قدرت همدلی، نسبت به درک و ملاحظه احساسات دیگران؛ حسادت نسبت به دیگران، و یا اعتقاد به این که دیگران به او حسد میبرند؛ نمایش نگرشها یا اعمال خودخواهانه و پرنخوت.21
گذشته از حالتهای افراطی نارسیسیزم، که در قالب یک اختلال شخصیت ظاهر میشود، همه انسانها کم و بیش درجاتی از نارسیسیزم را نشان میدهند. هر اندازه آدمها از پختگی و سلامت بیشتری برخوردار باشند، کمتر دچار حالتهای خودشیفتگیاند، اما بسیار به ندرت پیش میآید نارسیسیزم کاملاً از وجود انسانها رخت بربندد.22
یافتههای پژوهشی در جمعیتهای بهنجار نشان میدهد که، نارسیسیزم یک ساختار پیچیده چندوجهی شخصیتی است و با سلامت روان به شکلی پیچیده مرتبط است. مؤلفههای نارسیسیزم به عنوان یک ساختار یا ویژگی شخصیتی عبارتند از: بهره کشیـ احساس محقبودن،23 رهبریـ اقتدار،24 برتری طلبیـ نخوت،25 و خودتحسین گری- خودفرورفتگی26.27
الگوهای ارتباطی پرخاشگری و سلطه گری از همبستههای اساسی نارسیسیزم است. بر اساس الگوی پنج عاملی شخصیت، نارسیسیزم برابر است با برونگرایی بالا، توافق پائین، پایداری هیجانی پائین. در میان عاملهای استخراجی از مقیاس خودشیفتگی، بهره کشیـ احساس محق بودن، پیش بینی کننده مشکلات روانی مثل افسردگی و اضطراب است. در حالی که، رهبریـ اقتدار، برتری طلبیـ نخوت، و خودتحسین گری- خودفرورفتگی ابعاد سالمی همچون ارزش خود را به صورت ضعیف پیش بینی میکنند و با سازش نایافتگیهایی همچون اضطراب و افسردگی بی ارتباطند.28
در این پژوهش، از آن جا که نارسیسیزم یک ساختار شخصیتی ناسالم در نظر گرفته میشود، در جنب بررسی رابطه عوامل شخصیت با نوع جهتگیری دینی، رابطه نارسیسیزم نیز با نوع انگیزههای دینداری بررسی میشود. این بررسی به ما کمک میکند تا سبکهای ناسالم دینداری را مورد توجه قرار دهیم
فرضیههای پژوهش


دانلود مقاله فتوحات خلفا از منظر فقهاى شیعه با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله فتوحات خلفا از منظر فقهاى شیعه با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله فتوحات خلفا از منظر فقهاى شیعه با word
چکیده
مقدمه: جایگاه فتوحات در فقه شیعه
شرط بودن اذن امام
الف) اخبارى که بر اذن و رضایت امام دلالت دارد
ب) سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام)
ج) شاهد حال
نتیجه
کتابنامه
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله فتوحات خلفا از منظر فقهاى شیعه با word
1 آل بحرالعلوم، سید محمد (م 1289ق)، بلغه الفقیه، تحقیق سید محمد تقى آل بحرالعلوم، تهران، مکتبه الصادق، 1362
2 آل بحرالعلوم، سید محمد (م 1289ق)، بلغه الفقیه، شرح و تعلیق سید محمد تقى آل بحرالعلوم، تهران، مکتبه الصادق، 1403ق
3 ابن ابى الحدید، عبدالحمید بن محمد (م 656ق); شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، مکتبه آیه العظمى المرعشى النجفى،]بى تا[
4 ابن ابى جمهور احسائى (م حدود880ق)، عوالى اللئالى العزیزیه فى الاحادیث الدینیه، تحقیق آیت الله مرعشى و شیخ مجتبى عراقى، قم، انتشارات سید الشهداء، 1403ق/1983م
5 ابن اثیر، على بن ابى الکرم (م 630ق)، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، 1399ق
6 ابن ادریس حلى (م 598ق)، السرائر، تحقیقِ گروهى، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1410ق
7 ابن بطریق اسدى حلى (م حدود600ق)، العمده، قم، تحقیق و نشر جامعه مدرسین، 1407ق
8 ابن حمزه طوسى (م 560ق)، الوسیله إلى نیل الفضیله، تحقیق محمد حسون، قم، کتابخانه آیت اللله العظمى مرعشى نجفى، 1408ق
9 ابن حنبل شیبانى، احمد بن محمد (م 241ق)، فضائل الصحابه، تحقیق وصى الله بن محمد عباس، مکه، دار العلم، 1403ق
10 ابن زهره حلبى (م 585ق)، غنیه النزوع إلى علمى الاصول والفروع، تحقیق شیخ ابراهیم بهادرى، قم، مؤسسه الامام الصادق (علیه السلام)، 1417ق
11 ابن شهر اشوب، (م 588ق)، مناقب آل ابى طالب، تحقیقِ گروهى از اساتید نجف اشرف، نجف، مطبعه الحیدریه، 1376
12 ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم (م 376ق)، تاویل مختلف الحدیث، تحقیق اسماعیل اسعردى، بیروت، دار الکتب العلیمه
13 ابن داود حلى، حسن بن على (م حدود 707ق)، رجال ابن داود، نجف، المطبعه الحیدریه، 1392ق
14 ابوصلاح حلبى، تقى الدین بن نجم بن عبیدالله (م 447ق)، تقریب المعارف، تحقیق رضا استادى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1404ق
15 اردبیلى، محمد بن على (م 1101ق)، جامع الرواه و ازاحه الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، قم، مکتبه المحمدى
16 اصفهانى (م 1361ق)، حاشیه المکاسب، تحقیق شیخ عباس محمد آل سباع، ]بى جا[، ناشر محقق، 1418ق
17 امام خمینى، روح الله، (م 1409ق)، کتاب البیع، قم، موسسه اسماعیلیان، 1410ق
18 بروجردى، سید على اصغر (م 1313ق)، طرائف المقال فى معرفه طبقات الرجال، تحقیق سید مهدى رجایى، قم، مکتبه آیه الله العظمى مرعشى، 1410ق
19 بلاذرى، احمد بن یحیى (م 279ق)، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، 1417 ق
20 بیاضى، على بن یونس (م 877ق)، الصراط المستقیم الى مسحقى التقدیم، تحقیق محمد باقر بهبودى، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، 1384
21 تسترى، شیخ اسدالله، کشف القناع عن حجیه الاجماع، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث
22 تسترى، شیخ محمد تقى، قاموس الرجال، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1410ق
23 تفرشى، سید مصطفى بن حسین (م 1015ق)، نقدالرجال، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، 1418ق
24 خوارزمى، موفق بن احمد بن محمد مکى (م 568ق)، المناقب، تحقیق شیخ مالک محمودى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1411ق
25 خوانسارى، سید احمد، جامع المدارک فى شرح المختصر النافع، تحقیق على اکبر غفارى، تهران، مکتبه الصدوق، 1355
26 دینورى، ابوحنیفه، (م 282ق)، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، 1960م
27 روحانى، سید محمد صادق حسینى، فقه الصادق، قم، موسسه دار الکتاب، 1412ق
28 زیعلى، جمال الدین (م 762ق)، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، تحقیق ایمن صالح شعبانى، قاهره، دار الحدیث، 1415 - 1995م
29 سبزوارى، محمد باقر بن محمد مؤمن (م 1090ق)، کفایه الاحکام، اصفهان، مدرسه صدر
30 سید بن طاووس (م 664ق)، الطرائف، قم، انشارات خیام، 1371
31 سید خویى (م 1413ق)، مصباح الفقاهه، ]بى جا[، وجدانى، 1371
32 سید مرتضى، (م 436ق)، الذریعه الى اصول الشریعه، تحقیق ابوالقاسم گرجى، تهران، دانشگاه تهران، ]بى تا[
33 سید خویى، ابوالقاسم (م 1413ق)، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، چاپ پنجم، 1413ق
34 شبسترى، عبدالحسین، الفائق فى رواه و اصحاب الامام الصادق (علیه السلام)، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1418ق
35 شهید اول، محمد بن مکى (م 786ق)، غایه المراد فى شرح نکت الارشاد، تحقیق عباس محمدى و دیگران، قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1418ق
36 شیخ انصارى، مرتضى (م 1281ق)، المکاسب، تحقیقِ گروهى، قم، موسسه الهادى، 1417ق
37 شیخ حر عاملى (م 1104ق)، تفصیل وسائل الشیعه، قم، تحقیق و نشر مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، 1414ق
38 شیخ صدوق، محمد بن على (م 381ق)، الخصال، تحقیق على اکبر غفارى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ]بى تا[
39 شیخ صدوق (م 381ق)، کتاب من لا یحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1404ق
40 شیخ طوسى، محمد بن حسن (م 460ق)، تهذیب الاحکام، تحقیق سید حسن خرسان، تصحیح شیخ محمد آخوندى، ]بى جا[، دارالکتب الاسلامیه، 1365
41 شیخ طوسى، محمد بن حسن (م 460ق)، تلخیص الشافى
42 شیخ طوسى، محمد بن حسن (م 460ق)، المبسوط فى فقه الامامیه، تحقیق، محمد تقى کشفى، تهران، المکتبه المرتضویه، 1387ق
43 شیخ مفید، محمّد بن نعمان (م 413ق)، الاختصاص، تحقیق على اکبر غفارى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ]بى تا[
44 شیخ مفید، محمّد بن نعمان (م 413ق)، الارشاد فى معرفه على حجج الله على العباد، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، 1413ق
45 شیخ طوسى، محمد بن حسن (م 460ق)، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سید حسن موسوى خرسان، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1363
46 شیخ طوسى، محمد بن حسن (م 460ق)، الفهرست، تحقیق شیخ جواد قیومى، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، 1417ق
چکیده
موضوع فتوحات در زمان خلفا و موضع و دیدگاه امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این باره، همیشه یکى از سؤال هاى مطرح در محافل علمى شیعه و از جمله جامعه ما بوده است
آیا آن حضرت با این موضوع موافقت داشت؟ آیا پسران و اصحاب خاص خود را براى شرکت در فتوحات امر کرد یا خیر؟
علماى شیعه از دو منظر فقهى و کلامى ـ تاریخى به این موضوع توجه کرده اند. در این مقاله، دیدگاه هاى فقهاى شیعه که در پى بیان احکام جهاد ابتدایى و زمین هاى فتح شده به صلح یا جنگ به این موضوع پرداخته اند، بررسى شده است. از آن جا که اذن امام در احکام مربوطه دخالت و تأثیر دارد فقها به اذن و رضایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به فتوحات پرداخته و در این باره دو نظریه موافق و مخالف ارائه کرده اند. در این مقاله در مورد هر دو دیدگاه بحث و بررسى صورت گرفته و مؤیدات و مرجحات دیدگاه نخست، طرح و تبیین مى شود
واژگان کلیدى: فتوحات، اراضى مفتوحه عنوه، موضع على(علیه السلام) و اذن امام.
مقدمه: جایگاه فتوحات در فقه شیعه
فقهاى شیعه، این موضوع را در سه باب «جهاد»، «احیاء الموات» و «خمس» و نیز در بحث «خراجیات» مطرح مى کنند و درخراجیات، زمین ها را به دو قسمت عمده تقسیم مى کنند: سرزمین اسلام و مسلمانان و سرزمین کفر. قسمت دوم نیز خود به چهار بخش تقسیم مى شود که عبارت اند از
1 ـ سرزمین کفر که با غلبه شمشیر و جنگ به دست مسلمانان افتاده است که اصطلاحاً به آن «مفتوحه عنوهً» گویند;
2 ـ سرزمین کفر که ساکنان آن به اختیار خود و بدون جنگ، اسلام آورده و مسلمان شده اند;
3 ـ سرزمین کفر که ساکنانش مسلمان نشده، ولى حاضر شده اند با دولت اسلامى مصالحه کرده و جزیه بپردازند;
4 ـ سرزمین کفر که ساکنانش از آن جا کوچیده و آن جا را رها کرده اند یا این که اساساً زمین موات بوده است. به این زمین ها اصطلاحاً «ارض انفال» گویند.2 آن چه مورد بحث ماست بخش نخست این چهار مورد است
درباره مفتوحه عنوهً گفته اند که این زمین ها از آنِ تمام مسلمانان است و این گونه نیست که مخصوص شرکت کنندگان در جنگ باشد. ولى در این باره نیز این سؤال مطرح است که افزون بر تصرف این زمین ها با جنگ و شمشیر، براى تحقق عنوان مفتوحه عنوه، آیا اذن امام نیز شرط است یا خیر؟ و چنان چه اذن امام شرط باشد چگونه مى توان این موضوع را به دست آورد؟ به عبارت دیگر، از کجا به دست آوریم که امام به فتوحات راضى بوده و بدان امر کرده است؟ در این جاست که فقهاى شیعه به موضع گیرى امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره فتوحات در زمان خلفا پرداخته و نظر داده اند
شرط بودن اذن امام
درباره اصل اعتبار اذن امام براى صدق مفتوحه عنوه بودن اراضى فتح شده، باید توجه داشت که مشهور فقها با استناد به روایاتى از اهل بیت(علیهم السلام)این شرط را معتبر دانسته اند.3 از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که هر لشکر و گروهى که بدون اذن امام بجنگند و اراضى کفار را فتح کنند تمام آن زمین ها از آنِ امام خواهد بود و در صورتى که با اذن امام جنگیده باشند تنها خمس آن غنایم از آنِ امام، و باقى براى تمام مسلمانان خواهد بود،4 حتى بر شرطیت اذن امام ادعاى اجماع نیز شده است، گرچه علامه در منتهى المطلب و صاحب مدارک، و نراقى در مستند و برخى دیگر به عدم اعتبار این شرط قائل شده اند.5 ما موضوع را بنا بر فتواى مشهور فقها دنبال مى کنیم که در تحقق مفتوحه عنوه، تصرف با شمشیر و اذن امام را شرط دانسته اند. آن چه در این باره مهم است این است که اذن امام را چگونه مى توان به دست آورد؟ فقها سه راه براى آن مطرح کرده اند
الف) اخبارى که بر اذن و رضایت امام دلالت دارد
1 ـ صحیح محمد بن مسلم که وى از امام باقر(علیه السلام) درباره سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مورد زمین هاى فتح شده پس از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)سؤال کرده است. روایت چنین است: محمد بن على بن محبوب عن محمد بن الحسین عن صفوان عن محمد بن مسلم عن ابى جعفر(علیه السلام) قال
سألته عن سیره الامام فى الأرض التى فتحت بعد رسول الله(صلى الله علیه وآله). فقال (علیه السلام): إنّ امیرالمؤمنین سار فى أهل العراق بسیره و هى امام لسائر الأرضین و قال: ان ارض الجزیه لاترفع عنها الجزیه و انما الجزیه عطاء المجاهدین


دانلود مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با word
چکیده
مقدمه
مفهوم دموکراسی
الزامات اخلاقی دموکراسی
اخلاق انسانی و عقلانیت لیبرالی
پایه های عقلانیت لیبرالی
1 اومانیسم
2 فردگرایی
3 عقل گرایی
4 سودگرایی
نتیجه گیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی با word
احمدی، بابک،1377، معمای مدرنیته، تهران، مرکز
افلاطون، 1379، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی
ـــــ ، 1380، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی
انبشتاین، ویلیام و ادوین فاگلمان، 1366، مکاتب سیاسی معاصر، ترجمه حسینعلی نوروزی، تهران، دادگستر
آربلاستر، آنتونی، 1377، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز
بشیریه، حسین، 1386، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر
بکر، لارنس سی، 1380، فلسفه اخلاق، قم، مؤ سسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
پاتوچکا، یان، 1378، سقراط: آگاهی از جهل، ترجمه محمود عبادیان. تهران، هرمس
پوپر، کارل ریموند، 1364، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی
دو کاسه، پیرو، 1367، فلسفه های بزرگ، ترجمه احمد آرام، تهران، کتاب پرواز
دوبنوا، آلن، 1372، دموکراسی از نظر فیلسوفان قدیم و جدید، ترجمه بزرگ نادرزاده، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 69، 70
راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز
رندال، هرمن، 1376، سیر تکامل عقل نوین، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی
شومپیتر، جی. ا. 1354، کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی، ترجمه حسن منصور، تهران، دانشگاه تهران
شهرام نیا، مسعود، 1385، جهانی شدن و دموکراسی در ایران، تهران، نگاه معاصر
فروند، ژولین،1381، سیاست و اخلاق، در: مجموعه مقالات در باب دموکراسی، تربیت، اخلاق و سیاست، ترجمه بزرگ نادرزاده، تهران، چشمه
کاپلستون، فردریک، 1370(الف)، تاریخ فلسفه (از هابز تا هیوم)، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و سروش
ـــــ ،1370(ب)، تاریخ فلسفه (از بنتام تا راسل)، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، علمی و فرهنگی و سروش
کارلتن کلایمر، رودی و دیگران، 1351، آشنایی با علم سیاست، ترجمه بهرام ملکوتی، تهران، امیرکبیر
کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی
گلشنی، مهدی، 1377، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
لاک، جان، 1380، جستاری در فهم بشر، ترجمه رضازاده شفق، تهران، شفیعی
لسناف، مایکل ایچ، 1387، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، کوچک
لنگستر، لین و، 1376، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، علمی و فرهنگی
مجتهد شبستری، محمد، 1379، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو
میل، جان استوارت، 1369، تأملاتی درباره حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نشر نی
ـــــ ، 1388، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نشر نی
نصر، حسین، 1374، جوان مسلمان و دنیای متجدّد، ترجمه مرتضی اسعدی، چ دوم، تهران، طرح نو
نیچه، فریدریش ویلهلم، 1377، چنین گفت زرتشت، ترجمه مسعود انصاری، تهران، جامی
وحیدی منش، حمزه علی، 1382، مقایسه مبانی مردم سالاری و لیبرال دموکراسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
وینست، اندرو، 1378، ایدئولوژی های سیاسی مدرن، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس
هانتینگتون، سموئل، 1370، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم
هلد، دیوید، 1369، مد ل های دموکراسی، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران
هیوم، دیوید، 1377، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، بی جا، گویا
Barry, Norman, 2000, An in Introduction to Modern Political Philosophy، Fourth Edition, Macmillan Press
Harrison, W, 1948, A Fragment On Government with an Introduction to the Principles of the Morals and Legislation, Oxford
Pennock, Roland, 1979, Democratic Political Theory, Princeton, Princeton University Press
Simon Blackburn, 1994, The Oxford Dictionary of Philosophy, New York, Oxford University Press
Waldron, Jermyn, 1998, “Liberalism”, Edward Craig, ed., Rutledge encyclopedia of Philosophy, v.5, London, Rutledge
چکیده
دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانه «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیه صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّه خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کننده دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانه آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند
مقاله پیش رو مسئله یاد شده را در خصوص لیبرالیسم، به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجه به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهله اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است
کلیدواژه ها: اخلاق، دموکراسی، عقلانیت لیبرالی و لیبرال دموکراسی
مقدمه
امروزه دموکراسی جاذبه فوق العاده ای پیدا کرده است. عمده مکاتب مطرح دنیا و بسیاری از متفکران و صاحب نظران به نوعی، خود را مجری و مدافع آن می دانند. منزلت دموکراسی چنان فراگیر و عالم گستر شده است که حتی سخت ترین مستبدان از ابراز مخالفت آشکار با آن سر باز می زنند. پیچیدگی مفهوم دموکراسی از یک سو، و مشکل شدن تشخیص مدعیان راستین از مدعیان دروغین دموکراسی از سوی دیگر، محصول چنین وضعیتی است. این پیچیدگی در تقابل میان لیبرال ـ دموکراسی و مردم سالاری دینی به وضوح قابل مشاهده است. درحالی که لیبرالیسم خود را بزرگ منادی و حتی اصل و اساس دموکراسی می خواند، منتقدان لیبرالیسم، از جمله برخی باورمندان به مردم سالاری دینی، چنین ادعایی را نوعی انحصارطلبی و در تضاد با روح دموکراسی تلقی می کنند (ر.ک: وحیدی منش، 1382)
ادعای این نبشتار آن است که دموکراسی برای نشو و نما و ادامه حیات، نیازمندی های زیادی دارد. نیاز به اخلاق از جمله مهم ترین این نیازها به شمار می رود. در واقع، دموکراسی تنها در فضایی امکان ثمردهی می یابد که در آن اخلاق نقش برجسته و تعیین کنند ه ای داشته باشد. در غیاب اخلاق، دموکراسی اگر حیاتی هم بیابد، نمی تواند تداوم داشته باشد؛ به زودی پژمرده و نابود می شود. بدین روی، تلاش شده است این مسئله در نظام فکری لیبرالیسم بررسی گردد. تلاش بر این است که بدانیم آیا لیبرالیسم متناسب با ادعاهای دموکراسی خواهانه اش، عوامل و زمینه های لازم برای حیات، رشد و ثمردهی دموکراسی را به همراه دارد یا خیر؟ برای نیل به این مقصود، لازم است نخست مفهوم نسبتاً روشنی از دموکراسی داشته باشیم و به دنبال آن، از اقتضائات اخلاقی دموکراسی سخن بگوییم و در نهایت، بررسی کنیم که پاسخ لیبرالیسم به نیازهای اخلاقی دموکراسی چیست؟
مفهوم دموکراسی
دموکراسی در طول زندگی بس طولانی اش، معانی بسیاری را تجربه کرده است، مکاتب فکری و حتی به صورت فردی، صاحب نظران عرصه سیاست و حکومت به فراخور پیش زمینه های فکری و نوع نگاهشان به هستی، به تفاسیر متفاوتی از آن روی آورده اند. درک بسیار متمایز و متفاوت از دموکراسی در میان نظامهای اجتماعی و اقتصادی، موجب شده است برای عده ای، همانند الیوت، این سؤال پیش بیاید که آیا دیگر مفهومی برای دموکراسی باقی مانده است؟ (دوبنوا، 1372، ص 24)
تعریف دموکراسی به حکومت مردم بر مردم، در عین شهرت و سادگی، بیشترین ابهام ها را دارد (هلد، 1369، ص 14). شومپیتر تحت تأثیر ماکس وبر، تعریف نخبه گرایانه ای از دموکراسی ارائه داده و با توجه به واقعیاتی که به نام دموکراسی در جوامع غربی در جریان است، انکار می کند که اساساً دموکراسی به معنای حکومت مردم بر مردم باشد. از نظر وی، دموکراسی به این معنا نیست و نمی تواند باشد که بازای هر معنای روشنی که برای اصطلاحات مردم و حکومت کردن قایل شویم، حقیقتاً مردم حکومت می کنند. دموکراسی تنها به این معناست که مردم می توانند کسانی را که بر مقدرات آنان حکومت خواهند کرد، بپذیرند یا رد کنند
(شومپیتر، 1354، ص 359)
او هدف از دموکراسی را به جریان انداختن اراده مردم در حکومت نمی داند، بلکه هدف آن را در این می داند که با سازوکارهایی که دموکراسی در اختیار می نهد، ـ همانند انتخابات، نظارت، مشارکت اجتماعی و تبدیل دوره ای کارگزاران ـ از استبداد جلو گیری شود (هلد، 1369، ص253)
کارل کوهن قریب به این مضمون دموکراسی را حکومت جمعی می دانند که در آن، مردم اجمالاً مشارکت دارند (کوهن، 1373، ص27). برخی برای کاستن از ابهام ها و واقعی کردن معنای دموکراسی، نمایندگی و انتخابات را عناصر اساسی دموکراسی دانسته اند (کارلتن کلایمر، 1351، ص 138). ساموئل هانتینگتون و دیوید هلد بر این باورند که نظام سیاسی زمانی دموکراتیک خواهد بود که در آن، سران حکومت در یک فضای آزاد و رقابتی به صورت دوره ای برگزیده شوند و همه واجدان شرایط حق رأی دادن داشته باشند (هانتینگتون، 1370، ص 7؛ هلد، 1369، ص295). لیپست نیز در کتاب انسان سیاسی به عنصر انتخابات در دموکراسی توجه ویژه نموده و ابراز داشته است
در یک جامعه پیچیده، دموکراسی را می توان به مثابه نظام سیاسی تعریف کرد که فرصت های قانونی منظمی برای تغییر دادن حکومت گران فراهم می آورد و سازوکاری اجتماعی که به گسترده ترین بخش های ممکن جمعیت اجازه می دهد تا با انتخاب مدعیان عرصه سیاست، بر تصمیم گیری های عمده تأثیر بگذارد (آربلاستر، 1377، ص 504)
اگر بخواهیم تعاریف مربوط به دموکراسی را برای سهولت دریافت معنای آن دسته بندی کنیم، باید تعریف های مزبور را از سنخ تعریف های روشی بدانیم. در تمام تعریف های یاد شده، نقش فی الجمله مردم ـ با هر عقیده و مرامی ـ در فرایند مدیریت و هدایت حکومت پذیرفته شده است. در مقابل این معنا، رویکرد دومی وجود دارد که به رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک از دموکراسی معروف است. در تلقی نخست، به دموکراسی صرفاً به مثابه روشی برای اداره و سامان بخشی جامعه و تسهیل در مدیریت جامعه نگاه می شود، بدون اینکه در آن محتوای ایدئولوژیک خاصی لحاظ شده باشد، درحالی که در رویکرد دوم، دموکراسی آشکارا ماهیت ایدئولوژیک دارد و محتوای آن با درون مایه های اومانیستی، سکولاریستی، لیبرالیستی، عمل گرایی، نسبی گرایی، خودمختاری فردی، اصالت قرارداد و حاکمیت مردم اشراب شده است (بشیریه، 1386، ص 273ـ274).[1] طبق دیدگاه مزبور می توان گفت
حکومت دموکراتیک از آن نظر که یک حکومت است، هیچ تفسیری از جهان، انسان، عقیده، و آیینی را برتر از دیگری نمی شناسد و هیچ فلسفه ای را مقدم بر فلسفه دیگر نمی دارد (مجتهد شبستری، 1379، ص 110)
به عبارت دیگر
دموکراسی روشی صرف برای اداره جامعه نیست، بلکه مجموعه ای از باورهای هستی شناسانه، انسان شناسانه و نیز مجموعه ای از رویکردها نسبت به ارزش ها، اهداف و آرمان ها را شامل خواهد شد که جملگی پهنه حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه را تحت تأثیر خود قرار می دهد (شهرام نیا، 1385، ص 128)
به نظر می رسد دموکراسی به مثابه ایدئولوژی، نگرشی استبدادی و تحمیلی است و آشکارا با ذات دموکراسی، که ضدیت با استبداد باشد، در تضاد است. به همین سبب، از این رویکرد فاصله می گیریم و تلقی روشی به دموکراسی را بر دموکراسی ایدئولوژیک ترجیح می دهیم. در نگرش منتخب، دموکراسی از هرگونه تعرض به عقاید و باورهای دینی و ایمانی مردم پرهیز می کند و تمام هدفش را معطوف به فراهم ساختن سازوکارهایی می کند که به واسطه آنها، مردم در مدیریت جامعه صاحب نقش باشند و بتوانند به شکل مطمئنی، برای خود در برابر استبداد مصونیت ایجاد کنند. با این نگاه، دموکراسی وضعیت کاملاً انعطاف پذیری پیدا می کند و عملاً می تواند خود را با انواع ایدئولوژی ها و مکاتب دینی و غیر دینی وفق دهد
ماهیت دموکراسی سیاسی به عنوان مجموعه ای از شیوه ها و رویه ها، آن را قادر می سازد که خود را با بسیاری از نهادهای سیاسی و اقتصادی تطبیق دهد. آن گونه که تجربه نشان داده است، نظام دموکراسی با اشکال حکومتی جمهوری، پادشاهی، نظام های دوحزبی و چندحزبی کم و بیش با سرمایه داری، سوسیالیسم و یا دولت رفاه، با انواع مختلف اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی و با سطح گوناگون پیشرفت های آموزشی و رفاه اقتصادی سازگار است (انبشتاین، 1366، ص 240)
در رویکرد مورد نظر، مشارکت پذیری، قانون گرایی، و نظارت پذیری عناصر سه گانه دموکراسی محسوب می شوند. بر اساس عنصر نخست، مردم فرصت می یابند در فرایند مدیریت جامعه از طریق انتخاب مستقیم و غیرمستقیم کارگزاران حکومت، نقش ایفا کنند و این خود موجب می شود اولاً، منافع جمعی محور عمل حکومت قرار گیرد. ثانیاً، امکان سوء استفاده از قدرت از سوی صاحبان قدرت کاهش یابد. کارکردی که عنصر دوم دارد این است که بر اساس آن، مشارکت مردمی شکل و چارچوب منطقی به خود می گیرد و در اثر آن، احتمال اینکه حکومت به دام استبداد اکثریت و عوام زدگی بیفتد، کاهش پیدا می کند. اما نقشی که در این بین ضلع سوم ایفا می کند، نقش تکمیلی و حفاظتی است. بر اساس عنصر نظارت، حکومت به صورت مستمر به اشکال گوناگون تحت نظر قرار می گیرد و بدین صورت، احتمال تخطی حکومت از وظایف محول شده اش کاهش پیدا می کند
الزامات اخلاقی دموکراسی

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]