
دانلود بررسی ابیات مثنوی از دیدگاه صاحب نظران با word دارای 162 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود بررسی ابیات مثنوی از دیدگاه صاحب نظران با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
فهرست مطالب
مقدّمه 3
زندگی نامه مولانا 7
آثارمولانا 15
تاثیرمثنوی مولانا درادبیات 23
جهان ومیان دانشمندان
بررسی ابیات 25
تعلیقات 422
مآخذ 230
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدّمه
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
میخواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آنچنان زیبا درذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد.حکایتهایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع میشود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.
دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقهای از لطف الهیاست که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطهور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.
در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسانها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقهای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.
چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک میکنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.
ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندروی به سان دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گرگشت نقل
«مولوی»
نمونههایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.
الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.
ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.
ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.
د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسانهای خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.
مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشه دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند.
وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم
می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای ما خاکیان که بسته ظواهر این دنیاییم غیر ممکن است خود مولانا هم که باطن انسانها را می شناسد و می داند که ما نوشنده این مطالب نیستیم چنین میفرماید:
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
«مولوی»
سخن درباره مولانا زیاد است و باید گفت هر بیتی از ابیات او دریایی است که هر که به این دریا رود غرق شود و به عمق آن نرسد و شاهد براین ادعای من شرحهای مختلفی است که در مورد مثنوی نوشته شده است.
از آن جایی که جایی ندیدم که به مقایسه ابیات از دیدگاه صاحبنظران بپردازد بر آن شدم که هر چند ناقص به این امر مهم بپردازم هر چند که قبول دارم در این مورد ناتوانم.
برای نمونه ابیات 3100-2900 دفتر سوم را برگزیدم که به این صورت مورد بررسی قرار گرفته است؛ نخست بیتی از مثنوی با تصحیح نیکلسون آوردهام سپس به دیدگاههای صاحب نظرانی چون زمانی – استعلامی – جعفری و شهیدی پرداختهام. در مورد هر بیتی نسخه بدل آن هم مورد دقت واقع شده است و در پایان نتیجه گیری از دیدگاهها بیان شده است.
همین جا باید گفت (زمانی) در مورد معنای کلمه تمام معانی آن را آورده است و این ما هستیم که معنی صحیح را باید برگزینیم (جعفری) به مسائل حاشیهای پرداخته است و (شهیدی) نیز تنها به معنای ظاهری کلمه توجه نموده است.
بنابراین باید نظر (استعلامی) را صحیح تر و دقیق تر قبول کنیم.
در پایان باید گفت کاری که انجام شده هر چند کاری ناقص به نظر می رسد ولی امیدواریم که روزنهای برای ورود به اندیشه های مولانا باز شده باشد که نکات مورد نظر مولانا از آن گرفته شود و این کار الگویی برای آیندگان باشد.
زندگی نامه مولانا
نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین، کار آسانی نیست مردی که مریدان و دوستدارانش به او یک سیمای فوق انسانی می دهند.
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری مطابق با سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد.
پدرش واعظ سرشناس شهر بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود. در منابعی که پس از مولانا نوشته شده بهاء ولد را فقیه بزرگ، صاحب فتوی، از مشایخ فرقه کبروی (پیروان شیخ نجم الدین کبری) و دارای لقب سلطان العلماء می بینم.
از خود بهاء ولد نقل شده که لقب سلطان العلما را پیامبر در خواب به او عطا کردهاست.
(زرینکوب : سرنی – 71)
آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد با لقب جلال الدین ؛ دوست داران و یاران او، از او به لفظ مولانا یاد کردهاند، و افلاکی در مناقب العارفین از قاضی نجم الدین طشتی نقل می کند که پیش از مولانا، نام مثنوی و لقب مولانا به صورت عام به کار می رفته اما چون به حضرت مولانا ، منصوب شد، خاص گشت ، چون نام مثنوی گویند، مثنوی مولانا و چون نام مولانا گویند، حضرت او مفهوم می شود.
( افلاکی مناقب العارفین . ص 597)
به دلیل شخصیت ممتاز، مولانا را خداوندگار نیز خطاب می کردند و افلاکی میگوید که این خطاب را نخست پدر برای او به زبان آورده است.
شرح احوال مولانا استاد فروزان فر 3
در آن روزگار لقب، خداوندگار مانند خواجه برای کسانی به کار می رفت که حرمت معنوی و اجتماعی داشتند.
افلاکی در مناقب العارفین، مولانا را سرالله الاعظم نیز گفته است.
نگ:همان جا 4
تخلص مولانا را دو مطلب می دانند یک خاموش و دیگری شمس که وجود تخلص خاموش با توجه به تکرار در پایان بسیاری از غزلیات دیوان شمس می باشد که نمی تواند صحیح باشد.
از مولانا، با عنوان رومی و مولانای رومی هم یاد می شود زیرا که او در روم در آسیای صغیر قدیم و ترکیه امروز میزیسته و آرامگاه پدر و خود و خاندانش نیز در شهر قونیه است، اما در مغرب زمین همه او را به نام (رومی) می شناسند. از میان تمام این نام ها مشهورترین همان مولاناست.
روایاتی که جای تردید دارد آن است که نسبت بهاء الد را از سوی پدر به ابوبکر صدیق، نخستین خلیفه پیامبر، و از سوی مادر به خانهان خوازمشاهان منسوب میدارد.
در این مسأله تردیدی وجود ندارد که به دلیل حمایت محمد خوارزمشاه از فقها و تحریکاتی که در مجلس بهاء ولد بر ضد او انجام می گیرد بهاء ولد از بلخ مهاجرت می نماید که آغاز مسافرت طولانی بهاء ولد و مولانا باید در سال 616 یا 617 همزمان با گسترش یورش مغولان باشد. در راهِ خود، پدر و پسر به نیشابور میرسند در حالی که پسر نوجوانی سیزده ساله است. در این شهر پیر بازار عطاران شیفته مولانا گشته و اسرار نامه خود را به او هدیه می کند و میگوید: فرزندش به زودی آتش در سوختگان عالم میزند .
نگ : همان جا 17
پدر و پسر سپس از نیشابور به عزم کعبه حرکت کرده و سه روز در بغداد میمانند از آن جا به حجاز و شام رهسپار میشوند.
مادر مولانا مومنه خاتون در لارنده که هفت سال مولانا در این شهر زندگی کرده در گذشته و قبر او در آن جاست و مولانا در همان شهر با گوهر خاتون که مادر سلطان ولد بوده، پیوند همسری یافته است.
«زرینکوب - سرنی – 90»
به هر حال از جزئیات سفر اطلاعی نداریم فقط باید گفت مولانا و پدرش پس از طی راهی طولانی از خراسان و بغداد و حجاز و شام سراز قونیه در آورده اند.
در آن سالهای دشوار، در آسیای صغیر مردی فرهنگ دوست از خاندان سلجوقی به نام علاء الدین کیقباد فرمانروایی میکند که عارفان را گرامی می دارد و بهاء ولد هم یکی از فرزانگان آواره است امیر او را پناه داده و برای او و یارانش مقرری و انعام فرستاده است احتمالاً ورودی بهاء ولد به قونیه سال 626 هـ.ق برابر با 1229 میلادی می باشد در این شهر بهاء ولد روز هژدهم ربیع الثانی سال 628 هـ. ق معادل با 1231 میلادی چشم از جهان فرو می بندد و مریدان فرزند شایسته او را که بارها پدر خداوندگار جلال الدین محمد می گفته به عنوان پیر خود بر میگزینند در پشت این سیمای فقیهانه آتش عشق شعله وری پنهان است تا این که برهان الدین محقق ترمذی این آتش را فروزان می سازد.
سید برهان الدین محقق از سادات شهر ترمذ خراسان در بلخ شاگرد بهاء الدین ولد بود قبل از مهاجرت بهاء ولد گوشه انزوارا برگزیده ولی به شوق مراد خود بی درنگ رهسپار سفر روم شد اما یک سال پس از درگذشت بهاء ولد به قونیه رسید.
مآخذ
1-امثال حکم علی اکبر دهخدا ، امیر کبیر ، سال 1341 هـ . ش
2- بحار الانوار محمد باقر مجلسی – مؤسسه الوفاء – بیروت ، لبنان – 1983 م- سال 1304 هـ . ق
3- پلّه پلّه تا ملاقات خُدا دکتر عبدالحسین زرّین کوب – تهران – انتشارات علمی – چاپ نهم - تابستان 1375
4- تذکره الاولیا شیخ ابی حامد محمد بن ابی بکر ابراهیم فرید الدین عطار نیشابوری . با مقدمه میرزا محمد خان قزوینی – چاپ پنجم
5- تفسیر مجمع البیان شیخ ابو علی فضل بن حسن طبرسی ، با تصحیح سید هاشم رسولی و سید فضل الله طباطبایی یزدی ، شرکه المعارف الاسلامیه ، سال 1379 هـ. ق 1339 هـ . ش
6- تفسیر ابوالفتوح رازی شیخ جمال الدین ابوالفتوح حسین بن علی بن محمد بن احمد بن حسین بن احمد خزاعی رازی . به تصحیح و حواشی محمد الهی قمشهای ،کتاب فروشی و چاپخانه محمد حسن علمی . سال 1334
7- تفسیر الکشاف امام جار الله محمود بن عمر زمخشری – نشر ادب الحوزه
8- التفسیر الکبیرامام فخر رازی – دار الکتب العلمیه ،طهران
9- جواهر الاسرار و زواهر الانوار کمال الدین حسین خوارزمی – لکهنو – چاپ سنگی
10- الجامع الصغیرسیوطی به کوشش محمد محی الدین عبد الحمید . قاهره . 1325 ق
11- حدیقه الحقیقه ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی – با تصحیح و تحشیه مدرس رضوی – دانشگاه تهران – سال 1359 ش
12- خفی علایی سید اسماعیل جرجانی ، به تصحیح علی اکبر ولایتی و محمود نجم آبادی
13- دستور زبان فارسی دکتر وحیدیان کامیار
14- سفرنامه ناصرخسرو دکتر محمد دبیر سیاقی ، زوار ، تهران
15- سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغهای – انتشارات سپیده - تهران
16- سرنی (2 جلد) عبدالحسین زرین کوب . چاپ اول . انتشارات علمی – سال 1364 ش
17- شرح منازل السائرین عبد الرزاق کاشانی کتابخانه حامدی
18- شرح مثنوی ولی محمد اکبر آبادی . لکهنو ، چاپ سنگی
19- شرح کبیر انقروی اسماعیل انقرودی . ترجمه دکتر عصمت ستارزاده .انتشارات کتابفروشی دهخدا
20- شرح مثنوی زمانی – استعلامی – جعفری و شهیدی
21- غیاث اللغات محمد بن جلال الدین رامپوری – به کوشش محمد دبیر سیاقی کانون معرفت
22- فیه ما فیه مولانا جلال الدین محمد بلخی – با تصحیح و حواشی بدیع الزمان فروزانفر، امیر کبیر ، سال 1348ش
23- قصص الانبیا ابراهیم خلف نیشابوری – به کوشش حبیب یغمایی – تهران
24- قصص قرآن در ادب فارسی ( 3 ) – پیامبر از آب برگرفته " موسی " دکتر رضا انزابی نژاد – مقاله – مشهد – نشریه دانشکده ادبیات
25- کلیات شمس یا دیوان کبیرمولانا جلال الدین محمد مولوی . با تصحیحات و حواشی بدیع الزمان فروزان فر ، امیر کبیر ، چاپ دوم ، سال 1355 ش
26- کشاف اصطلاحات الفنون محمد علی الفاروق التهانوی – کلکته . سال 1862 . م
27- کشف المحجوب علی بن عثمان هجویری ، به تصحیح و النتین ژوکوفکسی ، لنینگراد 1926{افست ، تهران ، امیر کبیر 1336}
28- گلستان سعدی تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی – انتشارات خوارزمی
29- لغت نامه علی اکبر دهخدا ، زیر نظر دکتر محمد معین ، دکتر سید جعفر شهیدی
30- لیلی و مجنون نظامی . به تصحیح وحید دستگردی ، مؤسسه مطبوعاتی علمی
31- المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی به اهتمام و تنظیم عدهای از خاور شناسان ، کتابخانه بریل لندن سال 1936م
32- معجم مفردات الفاظ القرآن راغب اصفهانی – با تحقیق ندیم مرعش لی ، مطبعه التقدم العربی
33- منهج الصادقین
34- مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی بدیع الزمان فروزان فر . امیر کبیر . چاپ سوم . سال 1362 ش
35- مختصر صحیح مسلم حافظ المنذری – با تحقیق محمد ناصر الدین الالبانی . احیاء التراث الاسلامی – الدار الکویتیه – للطباعه و النشر . سال 1969 م
36-مناقب العارفین شمس الدین افلاکی-به کوشش تحسین یازیجی – دنیای کتاب


دانلود مقاله درمورد تاریخچه گاو آهن با word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله درمورد تاریخچه گاو آهن با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله درمورد تاریخچه گاو آهن با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله درمورد تاریخچه گاو آهن با word :
تاریخچه گاو آهن
حدود هزاران سال پیش از میلاد، نوعی از گاو آهن به کار می رفت، الیشا 900 سال قبل از میلاد موفق شد، زمین را با دوازده گاو نر، شخم کند. همچنین در سال 1950 شخم به وسیله پنج گاو نر، در مشرق ترکیه مشاهده شده است.
گاو آهن چوبی ، با خیش آهنی ، که قرنها پیش به کار می رفته، هنوز در برخی نقاط جهان ، مورد استعمال دارد.
داچ در انگلستان به سال 1730 گاو آهن فرنگی را، رایج ساخت. گاو آهن«اسه گس» با برگردان فلزی، حدود سال 1756 اختراع گردید، گاو آهن نورفولک با سوک و برگردان فلزی، در سال 1721 به عنوان نمونه ساخته شد. جیمز اسمال نویسنده کتاب شخم در سال 1784 گاو آهن روترهام را عرضه داشت. در اواخر قرن هیجدهم، انگلیسیها، تمام گاو آهنهای خود را فلزی کردند.
توماس جفرسون، دانیل وبستر ، آغازگر اصلاح گاو آهن در آمریکا هستند.
دانیل وبستر و کارلس نیوبلد از برلینگتن نخستین گاو آهن چدنی را، تهیه کردند. در آن زمان، کشاورزان عقیده داشتند که چدن خاک را مسموم می کند، لذا از استعمال گاو آهن مزبور، خودداری می کردند.
جتروود در سال 1814 گاو آهنی ساخت که می توانست هنگام شخم، خاک را برگردان نمایدو در سال 1833 آهنگری به نام جان دیر، برای اولین بار از فولاد اره دستی، گاو آهنی فولادی سه لایه را ساخت. وی در سال 1868 soft senter steel را، برای ساخت برگردان، بدست آورد. امروز نیز، با این ماده خاک برگردان، ساخته میشود.
در سال 1837 جان دیر، در گراند دتور ایلینوی یک نوع گاو آهن فولادی را، ابداع کرد که سوک و برگردان آن یکپارچه بود. وی بعد ها واحد بزرگی را، برای تولید گاو آهن و ماشینهای کشاورزی، بوجود آورد.
در سال 1868 جیمزاولیور، امتیاز چدن سخت را، که همان بچه آهن است، به نام خود ثبت نمود.
در سال 1864 اف. اس داونپورت امتیاز گاو آهن دو خیش اسبی را کسب کرد. در آنزمان برای کشیدن یک گاو آهن سه تا چهار خیشه، ده تا دوازده است، مورد نیاز بود.
در سال 1890 گاو آهن ده خیش، بوسیله تراکتور های بخاری کشیده می شد.
بطور کلی، گاو آهنها تا حدود سال 1940 کششی بود. در این سال گاو آهن هیدرولیکی اختراع شد و گاوآهنهای فرگوسن یک خیشه و دوخیشه هیدرولیکی به بازار آمد.
گاو آهن بشقابی، در سالهای 1890 و 1895 توسط دی.اچ.لین و ام.تی.هانکوک و جی.ک.آندره وود در ایلی نویز، ابداع شده و به ثبت رسید.
ابداع دیسک و هرس و تکامل آن
بطور کلی دیسکها تا سال 1880 در آهنگریها ساخته می شد و پس از آن بود که کمپانی اهرس ایلینویزکیستن و سایر شرکتها به ساختن آن در کارخانه پرداختند.
هرس دندانه ای در سال 1790 و هرس فنری در سال 1878 توسط دو کارخانه دیگر ساخته شد. هرس دوار، از سال 1940 به بازار عرضه شد.
اختراع ماشینهای کاشت و تکامل آنها
چینیها صد ها سال قبل از میلاد، موفق به اختراع نوعی ماشین بذر پاش شده اند. با این حال تا حدود 150 سال پیش، کلیه بذر کاریها را با دست، انجام می دادند.
بذرکاری با ماشینهای ساده ردیفکاری، از سال 1850 در اروپای مرکزی و بخصوص فرانسه ، متداول گردید.
نخستین ماشین بذر کار ساده، در قرن شانزده توسط اسپانیولها ،ساخته شد، سپس یکنفر انگلیسی ، اختراع مزبور را تکمیل کرد.
ساخت رسمی ماشینهای بذر پاش و تکمیل آنها، توسط اتباع آمریکا و انگلیس و فرانسه، به نیمه دوم قرن هیجدهم، مربوط می گردد.
الیاکم در سال 1799 و ویلیام تی. پنوک آمریکایی در سال 1840 اولین نفراتی هستند که هر کدام، جداگانه، موفق به اختراع بذرکار گندم ، گردیده اند. 53 درصد از مزارع گندم آمریکا، در سال 1879 توسط بذر کار کاشته شده بود.
اولین بذر کار ردیفی، جعبه ای چوبی، به شکل استوانه ای افقی بود که سوراخهایی، روی آن تعبیه شده بود. با گردش استوانه ، حول محور، بذر ها، از سوراخهای مرکزی، روی ردیفها، پاشیده می شد.
در سال 1831 دی. اس راکول اختراع ماشین ذرت کار را، به ثبت رسانید. در سال 1892 برادران دولی بذر افشان تک دانه ای را ساختند.
در سال 1857 روبن سین سیناتی اهل اوهایو، بذر کار کپه کار را، ساخت.
در سال 1870 دو-لاو پنبه کار ردیفی را اختراع کرد و در 1880 نوع کاملتر آن، به بازار وارد شد.
نیاز به سرعت عمل ، استحکام ماشین و دقت در بذر کاری ، به منظور کاهش هزینه های کارگری و بذر اصلاح شده گران قیمت ، مخصوصا در بذرهای مونوژرم، چغندر قند و تخمهای ناصاف یا بذور دارای ابعاد مختلف، موجب اختراع بذر پاشهای پیشرفته تری چون بذرکار های سانتریفوژ و پنوماتیک شد. البته بذر پاشهای سانتریفوژ، دقت عمل لازم را، ندارند.
تاریخچه کولتیواتور
در قدیم که بذرکاری با دست و بطور درهم انجام می شد، ماشین «هو» تنها وسیله ای بود که توسط آن ، سطح بین بوته های درهم را ، نرم می کردند و پای بوته ها را خاک می دادند و علفهای هزر را نیز از بین می بردند. هنوز هم این وسیله استفاده میشود.
پیشرفت کولتیواتور ، زمانی آغاز گردید که کشت ردیفی، رواج یافت. شاسی و دندانه کولتیوارهای اولیه، غالبا از چوب سخت، ساخته شده بود و عملیات با دست انجام می گرفت.
در اوایل قرن هیجدهم «ستروتول» اولین ماشین هواسبی را ابداع نمود. جورج استرلی آمریکایی در سال 1856 کولتیواتور دو اسبی، با جای نشستن یک نفر را اختراع کرد. حدود سال 1900 کولتیواتور دو ردیفه اسبی بوجود آمد. سرانجام در سال 1918 کمپانی ب. اف آوری آمریکایی کولتیواتوری اختراع کرد که در جلو تراکتو، سوار می شد. از آن پس کولتیوارهایی که اغلبشان بوسیله تراکتور، کشیده می شد، روبه تکامل رفت و کمپانی انترناسیونال هاروست تولید بخش اعظمی از آن را، به عهده داشت.
پابه پای آمریکا، در کشورهای انلگستان، فرانسه، آلمان این وسیله مدرنتر گردید. تا بالاخره از سال 1932 به بعد، کولتیوار هیدرولیک، بوجود آمد.
تاریخچه وسایل سمپاشی
در سال 1850 و 1860 جان بین در کالیفرنیا، سمپاش دستی را ساخت.
در سال 1880 اولین محلول پاش به بازار آمد.
ابتدا به خاطر مبارزه با امراض قارچی گیاهان، بویژه بیماری قارچی مو در شهر «برود» فرانسه، موضوع سمسازی و سمپاشی ، مطرح و آغاز گردید.
«بی اسمیت» در سال 1900 در نیویورک موفق به اختراع سمپاش موتوری شد. سمپاش تراکتوری، بعد از توسعه ردیفکاری، حدود سال 1935 وبالاخره سمپاشی با هواپیما حدود سال 1940 شروع گردید. ولی در منبع شماره 156 تاریخ نخستین سمپاشی هوایی را، سال 1921 در اوهایو ذکر نموده است.
در حدود سال 1945 هلیکوپتر برای سمپاشی و پخش کود، بکار گرفته شد.
تکامل ماشینهای برداشت غله
ساختن ماشین برداشت غله ابتدا از برش و بعد دسته بندی ساقه ها، شروع شد و سپس ، با ابداع وسیله جدا کردن مکانیکی دانه ها، از خوشه کاملتر گردید.
دسته بندی غلات در اواسط قرن 18 معمول گشت که بدنبال اسب، کشیده می شد.
از سال 1829 به بعد، نوعی از ماشین های برداشت در آمریکا و اروپا ساخته شد که نیروی لازم را، از چرخ ماشینهایی که بوسیله دام کشیده می شد، کسب می کرد تا اینکه در سال 1919 استفاده از موتور، به جای اسب به منظور تامین نیروی مورد نیاز ماشین فراهم شد.
نخستین کمباینهای کششی با تراکتور بخاری در مقیاس وسیع در سال 1916 در آمریکا معمول شد. از آن پس ، ماشین برداشت گندم و جو، بسرعت، رو به تکامل رفت، و کمباین امروزی که کلیه عملیات برش، کوبیدن، و بوجاری و کیسه گیری غله را یکجا انجام می دهد، بوجود آمد.
«پیرروسو» در تاریخچه صنایع و اختراعات جزئیات بیشتری از اختراع و تکامل ماشینهای برداشت غله را ارائه داده است که به نقل مستقیم آن می پردازیم:
« گلوآها، یعنی ساکنین قدرم کشور فرانسه نوعی ماشین برداشت برای درو کردن غلات ساخته بودند و آن ارابه ای بود که با گاو حرکت می کرد و در زیر آ« دندانه هایی کار گذاشته بودند که خوشه های غلات را می گرفت و از جا در می آورد. اما این اختراع ، در کار خود توفیق کامل نیافت و مورد توجه واقع نشد و زود آن را به فراموشی سپردند. علت این عدم توفیق، بخصوص از آن لحاظ است که بکار بردن ماشین کشاورزی فقط در مواردی مفید است که بواقع، دچار کمبود کارگر باشند. چنانکه می دانیم رومیان از این لحاظ دچار مضیقه نبودند و فقط اواخر قرن هیجدهم بود که براستی، این احتیاج را حس کردند.
خوب است به خاطر آوریم که در این اوقات، مخصوصا بواسطه انقلاب صنعتی در انگلستان، قراء و دهات این کشور از سکنه ، خالی ماند. مالکین بزرگ، که غالبا صاحب صدها هکتار زمین، برای کشاورزی بودند، به فکر افتادند که از روش پر زحمت قدیم، دست بردارند و فنون جدید را که بازده بسیار دارند جانشین آن کنند. مالکین کوچک غالبا مجبور بودند که اراضی خود را به ثروتمندان بزرگ بفروشند و راه شهرها را در پیش گیرند و به کار پردازند. اما کمبود کارگر خطر بزرگی شده بود که تمام نقشه های مالکین بزرگ و ثروتمند را بهم می زد . بنابراین به خود گفتند آیا روشی وجود ندارد که به کمک آن بتوانند با وسایل مکانیکی گندم را درو کنند ؟ درسال1780جامعه پادشاهی انگلستان موضوع را به مسابقه گذاشت و مسلما جوابهای بیشمار دریافت داشت که غالب آنها بیش و کم جنبه شوخی و مزاح داشت و در مقام عمل مورد استفاده نبود .
در تمام ربع اول قرن نوزدهم مخترعین در کوشش و تکاپو بودند. و بالاخره این کوششها در سال 1828 منجر به اختراع دستگاه درو کنی پاتریک بل شد و اساس آن این بودکه تیغه فلزی تیزی که حرکت رفت و آمدی داشت، خوشه های گندم را می برید و سپس این خوشه ها را به دو سو پرتاب می کرد.
در همین هنگام مسئله مکانیکی کردن کشاورزی در آمریکا، مطرح شد. در آن مملکت، کمبود کارگر، ایجاد زحمت نمی کرد، بلکه وسعت زراعت آنقدر زیاد بود که کشاورزان قادر به کار نبودند. کشورهای متحد آمریکا، مرتبا وسعت می یافت و در اواخر، ایالت لوئیزیان و چندین ایالت دیگر، بر آن افزوده شده بود. این ایالات سرزمینهای وسیعی بودند که پیشقدمان احیای این سرزمینها املاک وسیعی را که غالبا وسعت آنها بیش از تمام کشور بلژیک بود، به قیمت دو تا سه دلار برای هر هکتار، به تصرف خویش درآوردند.
برده فروشان، مرتبا کشتیهای خود را پر از چوب آبنوس {منظور غلامان سیاه است} می کردند و به آمریکا می آوردند و با این حال، کارگران، در این سرزمینهای عظیم که بهیچوجه، تناسب با قدرت کار عده محدودی نداشت گم می شدند. از این رو، می توان خوب حدس زد که لزوم مکانیکی کردن فن کشاورزی با چه شدت و حدتی در این مملکت مورد توجه واقع شد. این مسئله در سال 1833 بوسیله پسر جوان یکی از مالکین بزرگ ایالت ویرجینی به نام سیروس ماک کورمیک حل شد. وی ماشین عجیبی در مزارع خود بکار انداخت که بوسیله دو اسب کشیده می شد.
در این ماشین، چرخها با کمک تسمه ای، اره خاصی را به حرکت متناوب ، در می آورد و این اره خوشه های گندم و غلات دیگر را می برید و سپس آنها را بلند می کرد و در محل خاصی، می ریخت. به این تدبیر، مزرعه با چنان دقت و سرعتی درو می شد که موجب حیرت حضار می گردید.
ماک کورمیک، شروع به بهره برداری صنعتی از این اختراع کرد و از سال 1839 ماشینهای خود را به معرض فروش گذاشت. نمایشگاه لندن به سال 1851 شاهد پیروزی بزرگ کشاورزی مکانیکی بود. چندین نوع دروگر معروف به معرض نمایش گذاشته شد که اختراع ماک کورمیک بوضع محسوسی بر همه آنها برتری داشت. گذشته از آن انواع خرمنکوب و دانه پاش مکانیکی، به معرض نمایش گذاشته شد و نیز گاو آهنهایی که دارای چندین تیغه بودند دیده می شد .
در سال 1868 برای اولین بار اختراع دانشمند کشاورزی ورس آندریی ولاسنکو واردمیدان عمل شدوآن ماشینی بود که در عین حال کار خرمنکوبی و هم عمل دروگری را انجام می دادونیز در همین اوقات بود که اولین ماشینهای خرمنکوبی که با نیروی بخار کار می کردند ظهور نمود.
اختراع و تکامل ماشین برداشت پنبه
اولین کسی که جواز دوک پنبه ریسی را بدست آورد « آگوست کمپل» در شانزدهم جولای 1985 بود. این وسیله در حقیقت پایه و اصول ماشین پنبه چینی امروز می باشد.
اوایل سال 1920 شرکت ماشینهای درو، امتیاز کمپل را کسب نمود و مدت 20 سال بر روی آن تحقیق کرد تا سرانجام در سال 1942 موفق به اختراع ماشینی شد که می توانست عملا در صحرا، بکار بپردازد.
افراد زیر روی ماشینهای پنبه پاک کنی و پنبه چینی بررسی به عمل آورده اند:
جان هاگز در سال 1871 اهل نیوبرن کارولینای شمالی، سیمو اهل بنهام تگزاس حدود سال 1872 و «ه.ب.ویک» اهل ریچموند ایندیانا در سال 1874
تحول حقیقی ماشین برداشت پنبه، از زمانی آغاز گردید که کشت خطی رواج یافت و تراکتور و موتورهای دیزلی، تکامل پیدا کردند. به این ترتیب عملا، بعد از جنگ جهانی دوم بود که از ماشینهای اتوموژیس پنبه چینی به مزارع بزرگ پنبه، راه یافت.
تاریخچه ماشینهای برداشت علوفه
برداشت علوفه، تا پیش از سال 1830 توسط داس، انجام می شد. در این سال، نخستین درو کن علوفه که با نیروی دام، کار می کرد در انگلستان ساخته شد.
در حدود سال 1910 نیروی تراکتور، برای کشش درو کن آبی بکار گرفته شد و در سال 1920 علف بر تراکتوری بوجود آمد. بالاخره با اختراع دستگاه هیدرولیک و استفاده از شافت تراکتور تکنولوژی برداشت علوفه بسرعت روبه تکامل رفت. بطوری که امروز علفبر و علف خورد کن و ماشینهای بسته بندی علوفه، با مارکهای متنوع در مزارع مشاهده می گردد.
ابداع و تکامل ماشینهای برداشت چغندر
اولین وسیله برداشت بسیار ساده در سال 1898 ابداع گردید، سپس در سال 1930 ماشین برداشت جداگانه به بازار آمد و سرانجام، بعد از جنگ جهانی دوم این وسیله متحول گردید. بطوری که امروز در مزارع مدرن، کندن سرزدن تمیز کردن، و بار کردن چغندر قند، کاملا بصورت مکانیزه انجام می شود.
تاریخچه اختراع و تکامل تراکتور
66 سال بعد از اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات، اولین ماشین بخار ( لکومتیو) بعنوان منبع قدرت ثابت، که به کمک کابل برای اجرای شخم بکار می رفت در سال 1835 توسط یکنفر مکانیسین انگلیسی ساخته شد. جابجا کردن لکومتیو شخم زده شد. در سال 1846 در فرانسه، با نوع لکومتیو شخم زده شد. در سال 1878 اتومبیلی که شخم می زد بوجود آمد. آنگاه در سال 1890 در آمریکا، نخستین تراکتور به اسم اول ساخته شد.
در اوایل قرن بیستم تراکتورهای به وزن بیست تن و بیست و دو تا چهل و پنج قوه اسب بخار، ایجاد گردید.
تا سال 1917 طرحهایی برای تولید انبوه تراکتور سبکتر و کارآمدتر، تهیه شد. P.T.O ( شکافت تولید نیروی مکانیکی چرخان درعقب تراکتور) در سالهای پس از 1917 بکار رفت.
تراکتورهای سه چرخ در 1924 معمول گردید. و از آن پس این وسیله به تدریج از بنزینی به نفتی و از نفتی به گازوئیلی تبدیل گشت.
در اواسط دهه 1930 استفاده از موتورهای دیزلی در تراکتورهای زراعی با بهره زیاد و صرفه جویی در سوخت متداول شد.
کارخانجات فورد در سال 1917 و انترنشنال در سال 1923 شروع به تولید تراکتور کردند.
پیش از سال 1930 تراکتورها چرخ آهنی داشتند و از تاریخ مزبور به بعد طایر لاستیکی جایگزین آن گردید. در همین دوره کارخانجات فرگوسن با اختراع دیسک به تکمیل تراکتور پرداخت.
مخترعینی که به تشویق دولت انگلستان، موفقیتهایی در امر استفاده از نیروی موتور در کشاورزی بدست آورده اند عبارتند از کستر در سال 1858 نیو کاستر در سال 1865، ورسستر در سال 1863 ، لیسستر در سال 1868 و ولور در سال 1871
دکتر « دانل آرهانت » نویسنده کتاب مدیریت تراکتور و ماشینهای کشاورزی، تاریخچه تراکتور را نیز در کتاب خویش آورده است. گرچه مطالب وی، در برخی موارد با تاریخچه ای که در فوق آمده مشابهت دارد ولی حاوی نکات تازه ای است که به منظور آگاهی خوانندگان عینا در اینجا نقل می گردد:
امروزه دستگاه مولد قدرت برای کار مزرعه بای کم حجم، سبک و قوی باشد چون یک دستگاه مولد قدرت متحرک می باشد. کارهای مزرعه در گذشته، بوسیله دستگاه قدرت نیمه ثابت انجام می شد. ( بعنوان مثال با کابل برق) اشاره به ماشین بخاری که در بیرون مزرعه می ایستاد و کابلی را به حرکت در می آورد و کابل به نوبه خود گاو آهنی را روی زمین می کشید. و در آینده نیز ممکن است چنین شود. این تقریبا غیر قابل تصور است که روزی به جای اینکه دستگاه قدرت را به مزرعه ببریم، مزرعه را به نزدیک دستگاه قدرت بیاوریم. با این وجود بیشترین بازده قابل حصول، از آن نیروگاههای بزرگ و ثابت می باشد.
سه تغییر اصلی در منابع قدرت مزرعه به وقوع پیوسته است: انسان به حیوان، حیوان به موتورهای احتراق خارجی(بخار) و موتورهای احتراق خارجی به موتورهای احتراق داخلی; امروزه عملا تمام قدرت مزرعه ، از موتورهای احتراق داخلی حاصل می شود و اکثر این ماشینها روی تراکتور سوارند; کاربرد قدرتی سوای قدرت انسان در کشاورزی، از زمانهای دور مورد توجه بوده است. قدرت حیوان در زمان ماقبل تاریخ بعنوان کمک به کار بشر بخوبی بکار میرفت. با ابداع قدرت بخار در اوایل قرن نوزدهم، کوششهایی انجام گرفت تا از نیروی بخار در مزرعه استفاده شود. بعد از جنگهای داخلی آمریکا و تا سال 1920 قدرت بخار عموما برای کار شخم و تسمه مورد استفاده قرار می گرفت. به هر حال دستگاه مولد قدرت بخار حجیم و سنگین بود و گرچه سوخت ارزان و آب معمولا مجانی بود ولی صرف کار زیادی برای کار اندازی و سوخت گیری موتور لازم بود. زمانی که موتور روی ارابه نصب شد و به چرخهای عقب قدرت داده شد، ترکیب منتجه، گرچه نیرومند ولی اسباب زحمت و غیر قابل کاربرد برای اکثر مزارع بود.
اولین ماشین کششی که از موتور احتراق داخلی استفاده می کرد در حدود سال 1890 ظاهر گشت و همان وضعیت نا مناسب موتورهای بخار را داشت. به هر حال، بتدریج که موتور احتراق داخلی بهتر شد، نسبت به بخار وزن آن، از موتور بخار، پیشی گرفت و دوران تراکتور سبک وزن قدرتمند و مناسب فرار رسید.
نام تراکتور یعنی کشنده در حدود سال 1906 بوسیله یک فروشنده ماشین الات، ضرب زده شد.
موتورهای تراکتور اولیه با نفت کار می کرد. زیرا در ثلث اول قرن بیستم نفت هم فراوان بود و هم ارزان . طرح تراکتور در گذشته، تغییرات زیادی یافته و انتظار می رود که در آینده نیز، تغییرات زیادی بنماید.
تراکتورهای اولیه، فقط واحدهای قدرتی خودگردانی بودند که از تسمه فلکه آن، برای خرد کردن و سایر کارهای درجا استفاده می شد.
تراکتورهای اولیه که برای شخم، بکار می رفت کشش زیادی داشتند ولی سرعت حرکت آنها کم و بنابراین بازده قدرتی انها کم بود.
کارخانجات سازنده، متوجه شدند که یک نوع تراکتور که بتواند در همه کارها جانشین اسب شود، مطلوبتر خواهد بود. نتیجتا، چند تراکتور دوچرخی چرخ جلو محرک، تولید شدند که ادوات اسب کش را مستقیما به آن وصل می کردند. کارکردن ب این نوع تراکتور مشکل بود. ولی اگر فرمان هیدرولیکی می بود و ادوات مخصوصی که امروزه ساخته شده اند، وجود می داشت، این نوع تراکتور می توانست ماندگار باشد.
آمادگی بازار در طی جنگ جهانی اول و ارزان شدن در اثر تولید توده ای، جهشی در تعداد و محبوبیت تراکتور بوجود آورد. ترقی روز افزون همچنین تعداد زیادی از کارخانجات کوچک را، به تولید تراکتور رهنمون کرد. تا سال 1920 تقریبا 100 کارخانه سازنده تراکتور وجود داشتند. در این زمان بود که آزمایشات تراکتور نبراسکا، بوجود آمدند. این آزمایشات کوششی در ارزیابی تراکتورهایی بود، که در نبراسکا فروخته می شد. این آزمایشات همراه با رکود در قیمت محصولات کشاورزی در اوایل 1920 تعداد زیادی از کارخانجاتی را که بنیه مالی آنها کم و یا تراکتورهایش ناموثر بودند از صحنه خارج کرد.
فقط شرکتهای با بنیه مالی قوی و آنهایی که تراکتورهایشان در مزرعه خودی نشان داده بودند، توانستند دوام بیاورند. این شرکتها، هسته هشت شرکت مهم سازنده تراکتورهای مزرعه در ممالک متحده آمریکا را بوجود آوردند.


دانلود مقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه با word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه با word :
رژیم قانونی بودن حقوق کیفری عامل موثر دررشد وتوسعه
چکیده
تضمین ورعایت حقوق وآزادیهای اساسی آحاد جامعه ازاصول مسلم حقوقی است که در تحقق نظم وامنیت اجتماعی مهمی راایفا میکند .این اصل ازجانبی مقتضای پایبندی به قرارداد اجتماعی وانجام وظیفه حکومت دربرابرحفظ حقوق ملت است وازجانب دیگر باایجاد رابطه منطقی ومثبت عامل مهم به وجود آورنده علاقه قلبی بین مردم وححکومت به حساب می آید ودرنهایت ضامن نظم وامنیت اجتمائی وعامل مؤثربرای تحقق رشد وتوسعه است .بررسی موضوع مهم حقوق وآزادیها ی فردی وچگونگی تضمین آنها ومحدوده اچرائی آن ازوظایف وموضوعات اساسی است که فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیزبه بیان مصادیق وچار چوب این حقوق پرداخته است .یکی ازمصادیق مهم این حقوق ،لزوم رعایت رژیم قانونی بودن حقوق کیفری است که دراصول مذکور
وسایر اصول قانون اساسی در فصلهای دیگر برآن تأکید شده است ؛به نحوی که می توان گفت قانونگذار مؤسس ؛رعایت رژیم مذکوررا مقدم بر سایر حقوق ومهمتر از آنها مورد توجه قرارداده است ودراصول مختلف قانون اساسی عناصر اصلی حقوق جزا یعنی جرم،مجازات وآئین دادرسی و صلاحیت محاکم رامقید به تجویز و اداره قانونگذار کرده است، پذیرش رژیم مذکور حاکی حاکی ازآن است که فقه اسلامی نیز چنین شیوه ای موردتوجه قرارگرفته است که اساس آن برقاعده قبح عقاب بلابیان استوار است وبه نظرمی رسدمفهوم آن ازمستقلات عقلی است که در همه زمانها ومکانها موردقبول عقلای عالم قرارداشته است. درحال حاضر به رغم سابقه تاریخی رژیم مذکور وقبول آن در فقه اسلامی وقانون اساسی ،بعضی ازقوانین عادی مصوب قوه قانونگذاری با تعرض به محدوده آن ،از سر بی توجهی باآن برخورد کرده اند که به منزله مانع اساسی رشد وتوسعه به حساب می آیند. ازجمله مقررات مغایر با رژیم مذکور می توان به ماده 289 قانون اصلاح آئین دادرسی کیفری مصوب 1361 وماده ق.ت.د.ک مصوب 1361و ماده 2 و 3 و 4 و 8 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1373 اشاره کرد که زمینه ناامنی حقوقی را در روابط اجتماعی فراهم کرده واعتمادمردم رابه رعایت حقوق و آزادیهای خود ،توسط دستگاه غذائی سست کرده
است .دراین مقاله در پی آن هستیم که با تشریح اصول قانون اساسی واثبات لزوم رعایت رژیم قانونی بودن حقوق جز اتبعات عدم رعایت آنرا بیان کنیم و یادآور شویم که به شرطی زمینه های توسعه خصوصا ًدربعد اقتصادی آن فراهم خواهد شد که افراد جامعه نسبت به رعایت حقوق و
آزادیهای اساسی خود اطمینان خاطر داشته باشند والا اگر قرر باشد قضاوت محاکم در صورت فقدان قانون ،رفتار افراد را بر اساس منابع فقهی بافتوای مشهور که اغلب به زبان عربی است ارزیابی کنند باعث الزام افراد به یادگیری زبان عربی می شود که چنین الزامی خلاف اصل 15 قانون اساسی است وتکلیف مالایطاق است وبا قاعده قبح عقاب بلابیانم موافق نیست ونیز بااصول 36 و 37 و269 قانون اساسی مغایر است وزنظر رشد و توسعه اقتصادی کمترکسی حاضربه سوق سرمایه های خود به سمت سرمایه گذاریهای زیربنایی واساسی وسازنده خواهد بود .
مقدمه
در یک جامعه سامان یافته مبتنی براصول حقوقی که به تعبیری جامعه مدنی گفته می شودوجودنظم وامنیت اجتماعی اساسی ترین عامل توسعه و رشد فرهنگی –سیاسی واجتماعی واقتصادی است که بدون رعایت حقوق وآزادیهای فردی تحقق آن امکان پذیرنیست. اگرافرادجامعه نسبت به رعایت حقوق خودمطمئن باشند،نسبت به اجرای تکالیف وتعهدات خوددرمقابل جامعه جدی خواهندبود و در جهت سازندگی و رشد و توسعه جامعه خود قدم برمی دارند. درحالی که اگرحکومت ،حقوق وآزادیهای فردی رامراعات نکندوتعیین حدود آن رادستخوش اختلاف نظرقضات براساس متون نامشخص وشناخته نشده گرداندافرادجامعه نیزمتقابلا ًخودراموظف به رعایت مقررات اجتماعی نمی دانندودرنتیجه نظم وامنیت عمومی مختل می شود و سرمایه های انسانی واقتصادی درمسیری خلاف خواست جامعه به جریان می افتد،بنابراین تضمین حقوق سیاسی واجتماعی افراد، مقتضای پایبندی به اصول همزیستی اجتماعی افرادجامعه متبوع خود است که زمینه ساز رشدوتوسعه همه جانبه می گردد.تعرض طرفین قرارداد اجتماعی به حقوق یکدیگرموجب اختلال درروابط حقوقی آنها می شودوازمهمترین موانع نظم وامنیت اجتماعی که برای رشد و توسعه اجتماعی واقتصادی حیاتی است به حساب می آید.تنظیم این رابطه ازوظایف حقوق اساسی است .قانون اساسی متکفل بیان چارچوب واصول کلی حقوق وتکالیف متقابل حکومت وملت است .تصویب قانون اساسی به وسیله نمایندگان منتخب ملت وتأییدآن به وسیله مردم
ازطریق همه پرسی به منزله انعقادیک قرارداداجتماعی مبتنی بر اراده وآگاهی ،بین ملت وحکومت است وهرگونه اقدامی برخلاف قرارداد مذکورباطل است .براساس قراردادمذکورحکومت موظف است اراده خوددرزمینه حدودآزادیهای فردی واجتماعی و نیز تکالیف مردم وضمانت اجرای آن رابه طور صریح بیان کند.تکلیف حکومت به تضمین حقوق وآزادیهای فردی وحقوق سیاسی و اجتماعی مردم زمینه سازایجادامنیت حقوقی وقضائی وموجب تحکیم مودت بین ملت وحکومت می شودکه
ظهورآن درنظم وامنیت اجتماعی متجلی می گردد.هرگونه تعرضی به امنیت قضائی وحقوقی، مانع رشدوتوسعه بدون توجه به امنیت حقوقی که آن هم مبتنی بر احترام ورعایت آزادیهای فردی وحقوق سیاسی واجتماعی مردم است، بی معنا است .درجه رشدیافتگی هرجامعه به میزان رعایت حقوق وآزادیهای فردی ازطرف حکومت وایجادرابطه منطقی بین طرفین قرارداداجتماعی بستگی دارد.دریک جامعه رشدیافته ،اولین وظیفه حکومت حفظ حقوق وآزادیهای فردی است .توسعه مبتنی بر وجود امنیت اجتماعی است ووجودامنیت اجتماعی وابسته به امنیت حقوقی وقضائی است که اساس آن تأمین حقوق وآزادیهای فردی است .اگررشدفرهنگی یک جامعه که جنبه حقوقی آن نیزمهم است ،زیربنای توسعه آن کشورنباشدوبرآن اساس امنیت اجتماعی تحقق نیابد و یک نظام حقوقی سامان یافته وپایداروجودپیدانکندتاروابط افرادرابراساس اصول وضوابط حقوقی بارعایت اصل عدالت تنظیم نماید، امکان توسعه اقتصادی وسرمایه گذاری جهت شکوفایی اقتصادی
وجودندارد.البته دریک نظام اجتماعی سامان یافته ضمانت اجرای رعایت حقوق وآزادیهای فردی ازطرف حکومت ،احترام متقابل افرادجامعه به هنجارهاومقررات اجتماعی مهمترین زمینه برای ایجاد تزلزل درامنیت ونظم اجتماعی وعامل مهمی درعدم تحقق رشد و توسعه است که دریک نظام حقوقی منسجم امکان وقوع چنین حالتی کم است ویابه طورکلی وجودندارد.لذاازنظرحقوقی برای جلوگیری ازوقوع چنین حالتی بایدروابط طرفین قرارداداجتماعی را منظم و دقیق بیان کردومتخلفین
ازآن راموردمؤاخذه قرارداد.براین اساس که فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی حقوق و آزادیهای ملت رابرشمرده است وفصل دهم قانون مجازات اسلامی برای کسانی که به حریم حقوق فردی وآزادیهای اجتماعی افراد تجاوزکنند، ضمانت اجرای کیفری درنظرگرفته است که تأ کیدبراین معنا است که تخلف ازرژیم قانونی بودن حقوق کیفری که درقانون اساسی پذیرفته شده ، درمقررات عادی واجدضمانت اجرای کیفری است .
بحث و بررسی
1-مفهوم نظم عمومی
نظم درمقابل نثربه معنای کلام موزون ونیز مرواریدبه رشته کشیده ،سامان وپیوستگی وانتظام است ووقتی بانسق همراه می شودبه معنای نظم وترتیب ،آراستگی وپیوستگی ونیزانتظام آمده است .نظام نیزبه معنای رشته مرواریدوهرچیزی که امری بدان قائم باشد،قاعده وترتیب ، روش وسیره وانتظام به معنای راست گردیدن مرواریدودررشته کشیده شدن چیزی به ترتیب نیکو،سامان گرفتن ومنظم شدن آمده است .همان طورکه رسم است برای استفاده جمعی ازدانه های تسبیح آنها رابه وسیله نخ به هم مربوط می کنندواین عمل کنایه ازآن دارد که حفظ دانه های تسبیح وقوام وجودی آنها وامکان استفاده جمعی از آنها به عبوردادن نخ ازمیان آنهاوابسته است ونخ قوام بخش دانه های تسبیح است وتسبیح قائم به نخ مذکوراست .درجامعه انسانی نیزقوام یک ملت به و جود نظام اجتماعی وبه وجود وحدت ووفاق ملی است که لازمه آن تشکیل حکومت براساس آرای عمومی است .درنظام حکومتی اسلام که بذاساس بیعت شکل می گیرد،امام ورهبر جامعه اسلامی حافظ اقتدار ملی ونگهبان حقوق وآزادیهای اجتماعی وفردی است وباید عزت مسلمین کند که اساس آن نظم اجتماعی وتنظیم امور و اصلاح اجتماع است ؛ چنانچه امام رضا (ع)می فرماید : « اناالامام زمان الدین ونظام المسلمین وصلاح الدنیا وعز المؤمنین »امام ورهربر جامعه مانند نخ مروارید باعث استحکام وقوام رابطه بین افرادجامعه می گردد و در نتیجه امکان بهره گیری جمعی ازتوان اجزای تشکیل دهنده جامعه رافراهم می آورد .امام ورهبر زینت بخش امت ووحدت آفرین جمع آنها است وعلاوه بر آراستگی وپیوستنگی جامعه ،توان جمعی را در خدمت رشدوتعالی جامعه به کار می گیرد وموجب ارتقای فرهنگی معنوی انسانها می شود .این وظیفه رهبری که نشانه وتجلی وحدت ملی است خود به منزله یک تأسیس حقوقی به وجود آورنده نوعی نظم اجتماعی است .لذا نظم اجتماعی درهرمکتب مفهومی حقوقی است که به اقتضای زمان ومکان وبراساس تحول رشد فکری جوامع بروز وظهور متفاوت دارد.ازنظر تاریخی اصطلاح نظم عمومی مولود حقوق انقلابی فرانسه است ،اما روح آندرطول تاریخ بشر مورد توجه بوده است ودردوران اولیه مشمول اصطلاح عامتری به نام اخلاق حسنه قرارداشته است .ازقرن دوم قبل ازمیلاددراثرتحول
وتکامل احکام حقوقی ،اصطلاح اخلاق حسنه واردمباحث حقوق رم شدوازآن جا به حقوق قدیم فرانسه نفوذکردومفهوم آن تقریباًبامصلحت عمومی و نفع اجتماعی همراه بودولذااعمال حقوقی مخالف باآن باطل اعلام می شد. امابه تدریج مفهوم نظم عمومی ازاخلاق حسنه جداشده و جایگزین مفهوم مصلحت عمومی ونفع اجتماعی گردیدوبیشترجنبه عینی به خودگرفت ودرکناراخ
لاق حسنه ازتأسیسات حقوقی به حساب آمدوعلاوه برآن باگسترش جوامع ولزوم وجوداصول بنیانی ، نظم عمومی برای حمایت وحراست تأسیسات حقوقی هرکشورکه مصالح ومنافع جامعه مبتنی برموجودیت وبقای آنها ست ،مطرح شد و قاعده وقانونی که ضامن هستی تأسیسات حقوقی تلقی می شدمربوط به نظم عمومی به حساب می آمدوتوافق برخلاف آن ممنوع وباطل اعلام می شد که غالباً باضمانت اجرای کیفری نیز همراه بود.
در تعریف نظم عمومی وحدت نظر نیست .بعضی آن راغیرقابل تعریف وبعضی آن راقابل تعریف می دانند.
موافقین تعریف نظم عمومی دونظریه ارائه نموده اند.براساس نظریه بیرونی (نوعی )که به نظر حقوق طبیعت نزدیک است ،نظم عمومی نتیجه ارتباطات طبیعی اشیاءواعضاءجامعه بوده ،مانندامورتکوینی در جهان مادی است .نظم عمومی مخلوق حقوق نیست بلکه موجدآن است .قوانین ومقررات حقوقی حافظ نظامی هستندکه به طور طبیعی و مستقل درخارج وجوددارد.به این ترتیب نظم عمومی یکی ازاصول حقوق طبیعی وهمان نظم موجوددراجتماع است که مقتضای طبیعت زندگی جمعی است .طرفداران نظریه درونی (شخصی )که بیشتربه مکتب اصالت فردگرایش دارند،معتقدندنظم عمومی نظم مادی و خارجی یا طبیعی که درطبیعت یا جامعه وجوددارد،نیست ؛بلکه نظام اعتباری ناشی ازقواعدومقررات حقوق موضوعه است که وابسته به یک سلسله اصول واحکام راجع به هیأت اجتماعی است ،به نحوی که اگر آن اصول وافکارازبین برود،مصداقی برای نظم عمومی وجد نخواهدداشت .براین اساس نظم عمومی با تحول مقررات حقوقی متحول می شود ، لذااز لحاظ زمان ومکان یک امرنسبی است وبه اعتبار کم وکیف تأسیسات حقوقی هر جامعه ودرهرزمان مصادیق آن متغیر است .به نظر می رسد هر یک ازنظریه های فوق به بیان بخشی از واقعیت اکتفاکرده اند ،باتوجه به رابطه الزامی حقوق واجتماع و تأثیر متقابل آنها برهم ،هیچ گاه نمی توان نظام موجود درجامعه راکه ناشی از نظم طبیعی است انکارکرد.یعنی نظم طبیعی مستقل ازاصول و مقررات حقوقی ،امری واقعی است ؛ همان طور که نظم ناشی ازنظام حقوقی هرجامعه
و تضمین کننده اصولی است که صحت اجرای مقررات مربوط و منافع عمومی رابیان می کند.نظم عمومی مفهومی کلی وقابل انطباق بر امنیت اجتماعی وصیانت حیات وآزادی فردی ،جان ،ناموس ومال افراد جامعه است .درجوامع مختلف برای نظم عمومی شدت وضعف و مصادیق متفاوت قائل هستند.درحال حاضر حتی اموری که درمظان مختل کردن نظام اجتماعی است ولودرضمن عمل
معینی وجود خارجی نگرفته باشد نیز درمفهوم نظم عمومیواردشده است .ازجمله این امور بروز نشانه هایی ازاختلالات دماغی دراشخاص است که بیم ارتکاب جرم از آنها می رود ودراصطلاح جرم شناسی دارای حالت خطر ناک هستند ودرنتیجه شخصیت آنها ممکن است موجب اختلال نظم اجتماعی گردد.بنابراین نظم عمومی به وجود نظام اجتماعی و تفکر فلسفی آن وابسته است .به همین لحاظ مفهوم ازمبانی فکری نظام اجتماعی سرچشمه می گیرد .ازویژگیهای نظم عمومی
درحقوق عرفی ،افتراق آن ازنظام مذهبی واخلاقی است .نظم عمومی درحقوق عرفی مبتنی برتفکر تحققیوپذیرش نظریه اصالت اجتماع است که ازدیدگاه فکری اسلام پذیرفته نیست .
از نظر اسلام ،اصالت ازآن خداوند واحکام الهی است.مصدرواقعی حق واحکام والزامات ،شارع مقدس است .به این ترتیب مبنای نظم عمومی احکام اسلامی است وحقوق واختیارات افراد نیزبه احکام و تجویزات شارع مقید است وهرکس به غیرازآن چه اومی فرماید حکم کند ،کافر(آیه 49 سوره مائده ) وظالم (آیه 50 همان سوره ) و فاسق (آیه51همان سوره )است .نظم عمومی قواعد راجع به حفظ وصیانت نهاد اساسی حقوق اسلامی یعنی حکم شارع است که برای حفظ و تأمین مصالح خمسه (دین ،عقل،نسل ،جان ومال ) ومصالحی که حاکم اسلامی تشخیص می دهد حد ومرز تعیین می کند وتحجاوز به آنها را ممنوع دانسته است .محور اصلی نظام حقوقی اسلام ،احکام شرعی است ومبدأ ومنشاء تمام ارزشها اطاعت از باری تعالی است یکی از ملاکهای تشریع احکام اسلامی تأمین هرچه بیشترمصالح افراد است ؛ در عین حالهرگاه مصلحت افراد با مصلحت جامعه درتعارض قرارگیرد ،مصلحت جامعه مقدم است ؛مگرآن که مصلحت فرد یا افراد ازنظر کیفی اهمیت بیشتر داشته باشد .به این ترتیب نظم عمومی در حقوق اسلامی با اخلاق ودین پیوند عمیق ونزدیک دارد واحکام حقوقی ازاحکام دینی واخلاقی منفک نیستند وهردومکمل یکدیگر و بلکه احکام حقوقی مبتنی براحکام دینی است (اصل 4 قانون اساسی ) قواعد اخلاقی که خودازاحکام دینی است هم موجد قواعدحقوقی است وهم در اجراءوتفسیرآن راهگشاوراهنمای قاضی است .لذانظم عمومی در حقوق اسلامی هم جنبه طبیعی وهم جنبه قراردادی داردکه هردوجنبه آن بر پایه رعایت احکام اسلامی استواراست ودرقانون اساسی ایران شکل خاصی ازآن پذیرفته شده است که مبتنی بروجودقوای سه گانه در لوای رهبری فقیه عادل باتقوی،آگاه به زمان ،شجاع ، مدیر و مدبر است (اصل 5 قانون اساسی )که وظایف هریک ازقواکه به طور مستقل از یکدیگرند (اصل 57 قانون اساسی ) دراصول مختلف قانون اساسی تبیین شده است .
2-مفهوم امنیت اجتماعی وارتباط آن بانظم عمومی
امنیت اجتماعی بخشی ازمفهوم امنیت ملی بیشتردرروابط خارجی مورد توجه قرارمی گیردولذاازموضوعات موردمطالعه درعلوم سیاسی است ،امابه یقین می توان گفت جنبه داخلی وعوامل مؤثرداخلی در تحقق این امرکم اهمیت ترازعوامل بیرونی آن نیست .لذادرتعاریف راجع به امنیت ملی هردوجنبه موردتوجه قرارگرفته است .
(آرنولدوالفرز)امنیت ملی رابه معنای فقدان ترس ازبه خطرافتادن ارزشهای حیاتی می داند.به
نظراوامنیت ازلحاظ عینی نشان دهنده عدم وجود تهدیدنسبت به ارزشهای تحصیل شده است وازلحاظ ذهنی بر عدم ترس نسبت به این که این ارزشها موردهجوم قرارگیرند،دلالت می کند. این تعریف علاوه برحفظ تمامیت ارضی ،نظام اجتماعی و رعایت حقوق وآزادیهای اساسی راهم شامل می شود.لذاامنیت ملی علاوه برقدرت نظامی وتواناییهای استراتژی درروابط بین المللی ، دارای ابعاد سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی داخلی نیز می باشدکه مسائل مهمی مانندثبات سیاسی
،رونق اقتصادی ،حقوق وآزادیهای فردی و یکپارچگی ملی ازموضوعات مهم آن است .امنیت ملی نتیجه وجود نظم عمومی است .امنیت ونظم لازم وملزوم یکدیگرند.جامعهبدون نظم اجتماعی فاقدامنیت است وفقدان امنیت حاکی ازعدم وجودنظام اجتماعی سامان یافته ومقتدرومسلط براوضاع است .فقدان امنیت باعث هدررفتن نیروها ی سازنده یی می شود که بایددرزمینه های مختلف رشد و توسعه فعال باشند.امنیت به رغم آن که یک پدیده اجتماعی و حقوقی است ،یک احساس درونی ازمقوله معرفت است وانسان رابه آینده و شرایطی که برای او به وجودخواهدآمدواستفاده ازآن چه هست برای دسترسی به آینده مطلوب متوجه می کند.جامعه یی توسعه یافته است که باتأمین امنیت فردی واجتماعی ،زمینه ایجادرابطه بین دو افق آینده وگذشته خودرافراهم کندوالارشدوتوسعه واقعی امکان پذیر نیست ودستخوش امیال افرادمی شود.ازنظرسیاسی اگرامنیت اجتماعی وجود نداشته باشد،فعالیتهای سالم سیاسی بی ثبات می شودوفعالیتهای ناسالم وبعضاً مخل مبانی نظام اجتماعی جایگزین آن می شودوتوسعه اقتصادی راهم تحت تأ ثیرقرارمی دهد.درحالی که با وجودامنیت اجتماعی ،فعالیتهای سالم سیاسی زمینه بروزپیدامی کندوافرادمی توانند آزادانه عقایدخودرادرجهت اصلاح امورجاری جامعه ارائه دهند و با درک واقعی مشارکت سیاسی ،تقابل بین طرفین قرارداداجتماعی به تفاهم ووحدت نظرووفاق ملی تبدیل می شودوازنظراقتصادی دارندگان سرمایه نیز علاقمندبه سرمایه گذاری ،درامورزیربنایی و تولیدی می شوند.بنابراین امنیت ونظم اجتماعی علاوه برحفظ وحدت ملی واقتدارسیاسی نظام ،موجب سرمایه گذاری اقتصادی سالم وبهره وری مثبت ازآن می شود؛درحالی که ناامنی وبی نظمی ،سرمایه گذاری رابه سمت دلالی وواسطه گری سوق می دهدوبهره وری سرمایه راکاهش می دهد.به این ترتیب نظم وامنیت اجتماعی که ظهور آن درامنیت سیاسی تجلی می یابد باکلیه پدیده های اجتماعی ازجمله مسائل فرهنگی ،اجتماعی وحقوقی واقتصادی ارتباط تنگاتنگ دارد و به این لحاظ واجداهمیت ویژه است .شکل امنیت اجتماعی براساس نظم عمومی دراصول قانون اساسی تجلی پیدامی کند.اصول مذکور که تجلی اراده ملیومیثاق جمعی است به وجودآورنده بخشی ازنظم عمومی نظام حقوقی است .ازاین نظرمهمترین وظیفه قانونگذار، حمایت و حراست ازاصول مذکوراست وبایدپیش ازسایرنهادهای سیاسی جامعه وبیشترازآنها براجرای اصول مذکور متعهد و معتقد باشد و در تصویب قوانین عادی دقت لازم داشته باشدتاازاصول قانون اساسی تجاوز نشود.عدم رعایت این وظیفه مهم ،مجریان اموررابه عدم پایبندی به قواعد مربوط به نظم عمومی تشویق می کندوباعث تعرض به حقوق وآزادیهای فردی می شودودرنتیجه امنیت ونظم اجتماعی ر
ا به مخاطره می اندازد.ازآن جاکه اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که براساس احکام اسلام تدوین شده است مبنای اصلی واساسی نظم عمومی درحقوق ایران است ،هرگونه مصوبه یی که بامبنای مذکور مغایر باشد،ازنظرحقوقی غیرقابل اجراست که مسئولیت نظارت براین مهم ب
ه عهده شورای نگهبان قانون اساسی است .
این شورانه تنها موظف به نظارت برمصوبات قوه قانونگذاری جهت تطبیق مقررات موضوعه بااحکام شرعی وقانون اساسی است ،بلکه باید در اظهار نظرهای خودنیزبه مبانی نظم عمومی درحقوق ایران توجه کافی مبذول دارد.درحال حاضر قوانینی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است ومتأسفانه موردتأییدشورای مذکورهم قرارگرفته است که بانظم موردنظردرقانون اساسی مغایراست .ازجمله می توان به ماده 289 قانون اصلاح آئین دادرسی کیفری مصوب 1368، ماده 29 قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو و شعب دیوانعالی کشور مصوب 1368 و ماده 8 ق.ت.د.ع. مصوب 1370 اشاره کرد. مقررات مذکور درامورکیفری نیزبه قاضی اجازه داده است درصورت فقدان یا سکوت قانون رفتارافرادراباتوجه به منابع وفتاوی معتبر ارزیابی کند و در واقع جانشین قانونگذارشودوبرای اعمال افرادخلق جرم ومجازات کند .ازطرف دیگرماده 2 وتبصره 3ماده 3وماده 4 قانون اخیرالذکر تعیین صلاحیت ذاتی ومحلی محاکم رابه رئیس قوه قضائیه واگذار کرده است .این روش بااصول مسلم حقوقی ازجمله قاعده قبح عقاب بلا بیان واصل قانونی بودن جرم ومجازات واصل قانونی بودن دادرسی مغایر است .اصول مذکورکه موردقبول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است وبرمقررات شرعی استواراست اجازه اتخاذ چنین روشی رابه مقنن عادی نداده اندوبه نظرمی رسدتائیدآنهابه وسیله شورای نگهبان مبتنی برتسامح بوده است که ما درادامه بحث مبانی نظری استدلال فوق رابیان خواهیم کرد.
3-رژیم قانونی بودن حقوق کیفری
براساس یک اصطلاح لاتینی NallumCrimenNullaPoenasine Lege هیچ رفتاری جرم نیست و هیچ مجازاتی قابل اجرانیست مگرقبل اززمان ارتکاب ، از طرف مقنن به عنوان جرم اعلام وبرای آن مجازات تعیین شده باشد. براساس جرم رفتاری است که دربرابرارتکاب آن ازطرف نظام اجتماعی مجازات تعیین شده است ومجازات واکنشی است که در مقابل مرتکبین جرم ازطرف هیأ ت اجتماع اعمال می گردد.یعنی فقط قانونگذار است که می تواندبه خلق جرم ومجازات بپردازد.اصل مذکور که نتیجه منطقی اصل تفکیک قوااست (اصل 57 قانون اساسی جمهوری اسلامی )پایه واساس حقوق جزابه حساب می آیدودراثرتحول حقوق جزا به کلیه عناصرآن ازجمله آیین دادرسی وصلاحیت محاکم نیز تسری پیداکرده است .یعنی نه تنها فقط قانونگذارصلاحیت خلق جرم و مجازات راداردبلکه تنها اوست که می تواندآیین دادرسی و صلاحیت محاکم ونحوهبرخوردبامجرمین راتعیین کندوتنهامحکمه یی صالح به رسیدگی به جرائم است که قانون تعیین کرده است (اصل 36 و 37 قانون اساسی ) لذاحقوق جزاازشاخه های صرفأ قانونی حقوق است که سایر منابع حقوق خصوصأ عرف ودکترین درتشخیص احکام آن نقشی ندارندوتنها درتشخیص احکام آن نقشی ندارندوتنهادرتشخیص یا تفسیرموضوعات احکام می توانندمؤثرباشند.بنابراین درتعیین عناوین مجرمانه ومیزان ونوع مجازاتهاوصلاحیت محاکم وچگونگی تعقیب و محاکمه مجرمین تنهانظرقانونگذارمطاع است که براساس اصل 57 قانون اساسی زیر نظر ولی فقیه انجام وظیفه می کند ومصوبات آن به تأییدشورای نگهبان می رسد.
براین اساس تازمانی که قانون وجودنداشته باشد،اصل برجوازاست و هیچ محکمه یی صالح به تعقیب مجرمین نیست .قوانین کیفری اصولا عطف به ماسبق نمی شودوهرقانونی پس ازطی مراحل تصویب، تأیید، توشیح ،ابلاغ وانتشارلازم الاجرامی شودواثرآن نسبت به آینده است (ماده 4 قانون مدنی ) و شامل رفتارارتکابی قبل ازلازم الاجراشدن آن نمی گردد. تعیین مرزبین رفتارمش
روع ونامشروع حق بلکه وظیفه مقنن است و قاضی کیفری نمی تواندبدون وجودقانون رفتارافرادراارزیابی کرده و آن راجرم اعلام نمایدیامجازاتی خلاف آن چه قانون گفته است ،تعیین کند.حتی قانونگذارحق ندارداعمال گذشته افرادرامشمول قانون جدیدی که درموردجرم ومجازات تصویب می کندقراردهدوارتکاب هر رفتاری ولوخلاف اخلاق یامضربه نظم عمومی است ،تازمانی
که از طرف قانونگذارمنع نشده است مباح وجایزاست ولذادرصورت فقدان نص یاسکونت قانون ،قاضی مکلف به صدورحکم برائت است . زیراقاضی تنهاسخنگوی قانونگذاراست ووظیفه اوانطباق مصادیق با احکام قانون است .تشخیص مصلحت جامعه واین که چه رفتاری مخالف آن است وبایدمجازات شود،چه نوع مجازاتی برای هر جرمی به مصلحت است وکدام محکمه با چه روشی صالح به رسیدگی به جرم ارتکابی است ،خارج ازحیطه وظیفه قاضی ومتولیان قوه قضائیه است واین امرفی نفسه ازمصادیق اعلای نظم عمومی است واتخاذ هر گونه تصمیمی مغایر با آن ولوبه صورت قانون باشد،بلااثراست .وظیفه قانونگذار درتعیین لیست جرائم ومجازاتها وصلاحیت محاکم ،خاص طبیعی بشر درطول تاریخ بوده است ،بشربه طورفطری خودرامحق می داند که ازمعیارهای رفتارصحیح وممنوع ازنظرجامعه مطلع شود.اگر جامعه به این خاص طبیعی پاسخ مثبت ندهد،افرادجامعه درانجام رفتار صحیح نیزدچاروسواس می شوند وبه لحاظ ترس ازمجازات احتمالی و عدم اطلاع ازحدود صلاحیت وروش محاکمه نوسط محاکم ، از اجرای فعالیتهای سلزنده هم خودداری خواهندکرد.مجازات افرادی که اراده قانونگذاررادرموردممنوعیتها وصلاحیتها نمی دانند،عقاب بلابیان وقبیح است ومصداق سوءاستفاده ازقدرت تفویضی جامعه به متولیان اداره حکومت به حساب می آیدوموجب ایجادروحیه تمرد و عصیان درافرادمی گرددوحس احترام به قانون راتضعیف می کند و مانع بزرگی درتحقق نظم وامنیت اجتماعی وسپری دربرابررشدوتوسعه همه جانبه خصوصأدرزمینه توسعه اقتصادی است .
اتخاذ یک سیاست جنائی مفید ومؤثر درراستای تحقق نظم وامنیت اجتماعی برای رسیدن به رشد وتوسعه همه جانبه مقتضی آن است که افراد جامعه به حدودآزادیها وممنوعیتهای قانونی ومیزان ونحوه اعمال مجازاتها وصلاحیت محاکم ونیروهای انتظامی واقف شوند ودست اندرکاران امر غضا ونیروی انتظامی آموزش لازم دیده باشند .رعایت رژیم قانونی بودن حقوق کیفری علاوه بر تأمین هدف مذکور مانع دسترسی افراد ناسازگار به اهداف ضداجتماعی خود می گردد وازنظر اجتماعی به اجرای عدالت غضائی کمک شایانی میکندوآن راتبیعت از امیال و سلیقه های شخصی خارج
میکند وازحالت عدالت اتفاقی به حالت عدالت عمومی وفراگیر سوق می دهد.رژیم مذکوربه افراد جامعه امکان میدهد حقوق وآزادیهای فردی خود رادر مقابل اختیارات مطلقه حکومت پاسداری کنند .محلود شدن اختیارات هیأت حاکمه درچارچوب اصول وقوانین ،اجرای قرارداداجتماعی راازاعمال سلیقه های شخصی درامان نگه می دارد.قانونی بودن رژیم جرائم و مجازاتها ودادرسی وصلاحیت محاکم که ماازآن به رژیم قانونی بودن حقوق کیفری یاد می کنیم ،سدی برسر راه تجاوز وتعدی قانون وبدون توجه به رژیم به خلق جرم ومجازات مبادرت کند(ماده8 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب )وخودحدود صلاحیت محاکم را تعیین کند (ماده 2وتبصره3ماده3وماده4 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب )علاوه برزیرپانهدن اصل تفکیک قوا، نظام اجتماعی مختل وامنیت عمومی متزلزل می گردد و پس از آن که حقوق وآزادیهای شهر وندان مورد تعرض سلیقه ها و استنباطهای شخصی قضات قرار گرفت ،اطمینان آنها به حکومت سلب می گردد .عدالت اجتماعی ومنطق حقوقی وفطرت انسانی ازلزوم احترام به رژیم قانونی بودن حقوق جزاحمایت می کند .چنانچه سیاست جنائی نظام اجتماعی نیز ازلحاظ ارعاب عمومی وخصوصی ونیز اصلاح مجرمین مقتضی رعایت آن است ودرنهایت رعایت رژیم مذکور موجب رشدوگسترش شعوراجتماعی وتوسعه واعتلای فرهنگی جامعه می شودوزمینه لازم برای توسعه اقتصادی وسوق سرمایه گذاری های سالم درامورزیربنایی رافراهم می کند. اگر تصور شود در یک جامعه منظم ،قاضی می تواندرفتاری راکه قلنون جرم اعلام نکرده ،براساس استنباط شخصی خودازمنابعی که قانونگذار باید از آنهااستفاده کند،جرم بداند؛بایراعتراف کردکه درآن جامعه امنیت قضائی وآزادی فردی وجودخارجی نداردوهیچ کس درجهت سرمایه گذاری مثبت وبنیادی درآن جامعه قدم برنخواهدداشت .ازنظرسیاسی تنها نظامهای استبدادی که رعایت رژیم قانونی بودن حقوق جزارامانع تعقیب ومحاکمه مخالفین خودمی دانندباحاکمیت آن مخالف بوده اند.
4-رویه حقوقی ایران درزمینه رژیم قانونی بودن حقوق کیفری
از نظرتاریخی سابقه این امربه سال 1325ه.ق برمی گرددکه متمم قانون اساسی تصویب شد.اصول نهم تاچهاردهم متمم قانون اساسی مشروطیت هریک به نوعی به مفهوم ونتایج رژیم مذکوراشاره داشتند. قانونگذارنیز باتصویب مواد2و6 قانون مجازات عمومی درسال 1304رژیم مذکور را پذیرفت ودراصطلاحات سال 1352نیزبرآن تأکیدکرد.رویه قضائی محاکم تالی وعالی ونیزدکترین حقوق طی سالهای متمادی مبانی حقوقی این رژیم راتبیین کردند.پس ازپیروزی انقلاب اسلامی وتحول سیستم حقوقی ایران ،به رغم تأکیدروح واصول مختلف قانون اساسی مبنی برقانونی بودن جرم ومجازات ودادرسی وصلاحیت محاکم (اصول فصل سوم قانون اساسی واصل 169وبند4 اصل 156 قانون اساسی )هنگام تصویب ماده 289 قانون اصلاح آئین دادرسی کیفری مصوب 1361وماده 29 ق.ت.د.ک. مصوب 1368 و مواد 2 و 3 و 4 و 8 مصوب 1373رژیم موردقبول قانون اساسی موردبی مهری قرارگرفت وبااین فرض که بابعثت پیامبر(ص)ونزول قرآن ،احکام اسلام ازجمله مقررات راجع به حدود و قصاص ودیات برای مردم بیان شده است ،تصورشدکه لزومی به تدوین قوانین
کیفری وتصویب آنها ازطریق قانونگذاری نیست ،چنین تصور غیرواقعی ،بدون توجه به آثار مثبت رژیم قانونی بودن حقوق کیفری ،مصادیق قانون رابه قرآن ،سنت ،منابع فقهی معتبروفتوایمشهور توسعه دادوقانون رااعم ازمدون وغیرمدون دانست ؛درحالی که از نظر حقوقی ،قانون مصوبه قانونگذاراست که پس از مراحل تصویب و تأیید وابلاغ وانتشارلازم الاجراشود.همان طورکه اصل 4 قانون اساسی تأکید کرده است قرآن وسنت ومنابع فقهی بایدمنبع موردرجوع قانونگذار در تدوین قوانین باشدومنبع
موردرجوع قاضی .آنهادرعرض قانون نیستند، بلکه پایه وزیربنای قانون مدون هستند که صلاحیت مراجعه به آنها در اختیار قانونگذاراست نه قاضی .به عبارت دیگروالی یارهبرجامعه مسلمین است که صلاحیت اجرای حدودوتعزیرات اسلامی رادارد (التغریربیدالوالی)وقضاوت مأذون درحدوداذن او ک
ه ازطریق قوه مقننه اعلام می گردد حق رسیدگی به امور کیفری رادارند .همان طور که درصورت تعدد مراجع ومجتهدین جامع الشرایط ،اولویت باکسی است که متصدی امر حکومت گردیده
ومبسوط الید است که درقانون اساسی ولی فقیه نامیده شده است وبرداشتی غیرازاین موجب دخالت تعداد زیادی ازواجدین شرایط که درحکومت نقش رهبری ندارند ، در امر حکومت میشود که بالزوم تشکیل حکومت اسلامی مغایر است .دخالت افراد مختلف دریک موضوع که مربوط به نظم وامنیت اجتماعی است موجب تشتت وپراکندگی امورگردیده ،استقرار ودوام حکومت رامتزلزل می کند .لذا درشرایط فعلی که به دلیل فقدان قضاوت واجد شرایط احکام اولی،قضاوت ماذون ازجانبولی امر متصدی سمت قضا هستند ،برای تعیین عناوین مجرمانه واجرای مجازاتهای اسلامی وتعیین حدود صلاحیت محاکم وآئین دادرسی ، با وجود ولی امر که متولی امر حکومت است ،نوبت به متولیان قوه قضائیه که منصوب ولی امر هستند نمی رسد وآنها دارای اختیارات مذکور درروایات واقوال فقها (التعزیر بمایراه الحاکم )نیستند.تدوین کنندگان قانون اساسی نیزبه این موضوع توجه داشته اند .ازجمله شهید بهشتی درهنگام بررسی اصل 34 فرموده است :«الان مبنا این است که مجتهد ماذون ازمجتهد بتواند قاضی باشد ; ولی وقتی غیر مجتهد ماذون بود آن وقت او می تواند برحسب حدود اذن محدود باشد. یعنی وقتی حاکم می خواهد به غیر مجتهد اذن قضا بدهد،برحسب صلاحیت وظرفیت آن شخص به او می گوید کهشما دراین محدوده اذن که قضاوکنید».همچنین درهنگام بررسی اصول پیشنهادی قانون اساسی راجع به یک درجه ای بودن احکام نیز آمده است :«قاضی مجتهد کامل است ومجتهد بعد ازآن که مابه تسلط وی به موضوع
حکم اعتماد کرده ایم صحیح نیست حکمش را به دست محکمه یی دیگر بدهیم که آن رانقض کنیم .این هم صورتهای مختلف دارد .آنجا که قاضی باشد ونصبش هم به لحاظ علم وجامعیتش است نقض حکمش هم علاوه بر این که شرعا ًمخالف عدله است عقلا ًهم لقو است وقاضی است وحکمی روی موازینداده است .اما یک جا در همین مصداق کوچک ما بحث می کنیم ،شما این
رابرای دادگستری که چهار هزار نفر مجتهد داشته باشد که نمی دهی .مجتهدینی هستند که در حدود مقررات اظهار نظر می توانندبکنند وبه آن تسلط عمیقی که مجتهد مورد نظر شما درفقه دارد نخواهد رسید .پسآن خطائی که شما دومش را در نظر گرفته اید واستثناء کرده اید منکر نیستندکه مواردی خواهد بودکه قاضی اشتباه کند;اصل این است که اگر مجتهدی باشدجامع الشرایط ،حکم اوبودن ایرادواستیناف قطعی است و این حکمی نیست که شماحالابخواهیدوضع کنید.یعنی درخارج ، قاضی آن موردنظرشمانیست وشمانمی توانیدهمین طوراحکام رایک درجه کنید ودست قضاتی بدهیدکه خودتان می گوییدتسلط کامل ندارد.»


دانلود مقاله منابع صنایع اسلامی با word دارای 130 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله منابع صنایع اسلامی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله منابع صنایع اسلامی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله منابع صنایع اسلامی با word :
منابع صنایع اسلامی
در زمان حضرت محمد (ص) اعراب صنایع و آثار هنری قابل ذکر نداشتند ولی پس از فتح سوریه و عراق و مصر و ایران صنایع راقیه این ممالک را اقتباس کردند. مراجع تاریخی و منابع ادبی نشان می دهد که خلفای اموی (749-661م. 132-41 ه.) برای ساختن مساجد و قصرها و شهرهای جدید بجلب مواد و مصالح و صنعتگران و هنرمندان از کلیه ممالک اسلامی پرداختند. مسجد دمشق بوسیله یک معمار ایرانی طرح ریزی شد و کاش سازان سوریه در تزیین آن کار کردند. هنرمندان مصری در بیت المقدس و دمشق و مکه کار میکردند. در زمان بنی عباس (745-749م./334-132ه) این شیوه ادامه یافت و کارگران و هنرمندان ممالک مختلف در اغلب نقاط عالم اسلام بساختن ابنیه و آثار هنری مشغول بودند. طبری مورخ معروف میگوید که در تأسیس بنای شهر بغداد عباسیان از سوریه و ایران و موصل و کوفه و واسط و بصره کارگر آورند.
بتدریج یک اسلوب اسلامی بوجود آمد که از دو منبع هنری یعنی ساسانی و مسیحیت شرقی یا بیزنطه سرچشمه میگرفت. در بناهای اولیه اسلامی از قبیل کاشی کاری بیتالمقدس (102-69 ه) و جلوخان سنگی قصرالمشتی که بقرن هشتم (دوم هجری) تعلق دارد و نقاشی و تصاویر کاخ قصیر عمره (در حدود 712-م.94 ه) تعبیرات تزیینی و هنری ساسانی و بیزنطه در کنار یکدیگر مشاهده میشود.
آثار مسیحی مصر و سوریه و عراق نمونه های زیادی برای طرحهای تزیینی ابنیه اولیه اسلامی فراهم کرد. صنعت مسیحیان مصری یا قبطی از مجسمه سازی قبطی دارد که شامل سر ستون و طاق و الواح سنگی باندازه های مختلف است که در تزیین کلیساها و دیرها بکار میرفته است. سرستونهائیکه از تل بسطه و واحه های خارجه و اسوآن و سقاره و بویط بدست آمده تکامل این عنصر مهم معماری را از زمان یونان تا اسلوب قبطی قرن ششم میلادی بخوبی نشان می دهد. این آثار نشان میدهد چگونه اصول تزیینی شرقی جایگزین تمایلات طبیعی که خاص صنایع یونان بود گردیده است. این منظور نتیجه تحولاتی بود که در زندگی هنری مصر بوجود آمد و عناصر یونانی جای خود را بعناصر بومی قبطی داد.
یکی از مهمترین تعبیرات و شکل نمایان هنر مسیحی در مصر و سوریه گیاه اگنتس و برگ مو بود. صنعتگران قبطی گچ بری طومار شکل گیاه اکنتس را از سوریه گرفتند و در آنجا این شکل حتی در قرن اول میلادی بمنظور تزیین بکار میرفت.
اغلب برگ این گیاه را با اجزای مختلف آن با اشکال هندسی مشبک و بهم پیچیده ترکیب میکردند و طرحهای جدیدی بوجود می آوردند که فقط ارتباط دوری با هن یونانی داشت. وقتی مسلمانان شکل برگ کنگر را از سوریه و مصر اقتباس کردند, این انحراف و تغییر شکل ادامه یافت.
یکی از بهترین نمونه های سنگتراشی قبطی سرستونی است در موزه متروپوپلین نیویورک که دیر سنت جرمیاس از سقاره آمده و تاریخ آن بین قرن ششم و هفتم میلادی است.
گچ بری طوماری مشبکی که از چند گلدان خارج میشود یک سلسله منطقه ها یا قسمتهائی تشکیل میدهد که سطح سرستون را میپوشاند. یکی دیگر از نموهه های عالی سنگتراشی قبطی طاق سنگی است در موزه متروپوپلین که ظاهراً از شهر بویط آمده است. این اطاق سنگی با دو شکل طوماری تزیین شده که یکی برگ نخل است و دیگری ترکیبی
است از چند تعبیر و اشکال مختلف مانند برگ مو و انار و انجیر که از دو گلدان خارج میشوند. اینگونه ترکیبات تزیینی صرف از گیاهها و موزه های مختلف, در هنر یونانی وجود نداشته و از خصائص صنعت شرقی بشمار می آید که بعدها در تزیینات اسلامی مورد توجه واقع شد. اشکال تزیینی این طاق صفات دیگری را آشکار میسازد که از خصائص صنعت سنگتراشی وحجاری قبطی و سوریه است. این اشکال تزیینی که در یک سطح مستوی قرار دارد تقریباً تمام سطح طاق را میپوشاند و بطور عمودی از زمینه پس رفته امتداد یافته است. در بسیاری از نقوش برجسته انند شکل 1 این طرز حجاری که جایگزین شیوه طبیعی صنعت یونانی شده است, اثر تزیینی تاریک و روشن بوجود می اورد. صنعتگران اسلامی این طریقه را اقتباس کردند و با هنر خود انرا تکمیل نمودند و پیشرفت دادند.
کنده کاری و قلمزنی بر عاج و جواهر هم که در صنایع مسیحی مشرق رواج داشت, در صنایع اسلامی تأثیر کرد. از نمونه های مشهور اسلوب سوریه ورقه های عاج کرسی اسقف ماکسیمیان در راونا است. در بعضی از قسمتهای این کرسی که با شکل طوماری است تقریباً حالت مشبک کاری به آن میدهد. این قسم مشبک کاری در جواهرات و طلا کاری سوریه در قرن پنجم میلادی مرسوم بود و بهترین نمونه آن در جواهرات گنجینه قبرس که در مجموعه مورگان در موزه متروپولیتن نیویورک است دیده میشود. دستبندی که در شکل 2مشاهده میشود با شکل طوماری مشبک کاری شده و یکی از نمونه های عالی صنعت جواهرسازی است که اگرچه در قبرس پیدا شده ولی ساخت سوریه است.
بطور کلی تزیین منسوجات قبطی از لحاظ اسلوب شبیه کارهای سنگی و حجاری است و این مطلب در مجموعه منسوجات قبطی موزه متروپولیتن بخوبی دیده میشود. این مجموعه شامل پرده و پارچه لباس و قطعات خرقه و ردا و البسه مختلف است. تزیین این منسوجات اغلب نقوسی است که از پشم یا کتان بافته شده و گاهی بافندگیهای مختلف در آن ها بکار رفته است. این نقوش که گاهی یکرنگ, برنگ ارغوانی, و گاهی رنگارنگ است باسلوب یونانی و قبطی شرقی و مراحل مختلف میان این دو ساخته شده است.
قدیم ترین منسوجات قبطی متعلق به قرن سوم و چهارم میلادی است و تزیین آنها اشکال هندسی یا انسانی یا نقوش گل و گیاه است. اشکال انسانی و مناظری که بکار رفته از اساطیر یونانی و رومی اقتباس شده و بشیوه طبیعی یونانی ساخته شده است. سایه زدن و بکار بردن نقوش مختلف در منسوجات چند رنگی از نقاشی و کاشی کاری یونانی اقتباس شده است. بافندگان قبطی قرن سوم و چهارم میلادی در بکار بردن طرحهای هندسی و نقوش گل و گیاه مهارت مخصوصی داشتند و انواع طرحهای متقاطع (شکل 3) بوجود آوردند که بعضی از آنها مبدأ تزیینات هندسی صنایع اسلامی قرار گرفت.
در منسوجات قرن پنجم موضوعهای یونانی بتدریج جای خود را بوقایع مسیحی و صور قدیس ها داد که بسلوب تقلیدی و بدون طرح ریزی ساخته میشد و نمونه آن در پرده ای که در موزه متورپولیتن موجود است دیده می شود. منسوجات قرن ششم و هفتم آخرین مراحل تطور سبک قبطی را نشان میدهد. در این منسوجات اشکال انسانی و حیوانی بطور مجمل و غیر دقیق بسبک شرقی ترسیم شده و برنگهای روشن در زمینه قرمز بکار رفته است از صفات برجسته منسوجات قبطی این دوره تعدد و تنوع رنگهای آن است.
حتی پس از تسخیر مصر بوسیله اعراب, صنعت قبطی از میان نرفت, بلکه بتکامل خود ادامه داد و منسوجات زیادی با اشکال و صور و مناطر مسیحی و موضوعهای متشابه از اوائل عصر اسلامی دیده می شود (شکل 4). در بسیاری از این منسوجات قبطی دوره اسلامی تزیینات قبطی و صور مسیحی با خط و کتابت عربی توأم شده است و چند نمونه آن در موزه متروپولیتن یافت می شود. بافندگان قبطی به سبب مهارتی که در کار خود داشتند, در کارگاههای دولتی که طراز نامیده میشد و از طرف خلفا در بعضی از شهرهای مصر تأسیس شده بود, استخدام شده بودند و کار می کردند. کارگاههای خصوصی نیز وجود داشت که برای قبطیان پارچه تهیه می کیرد. از آثار صنعتی که اخیراً در مصر کشف شده است میتوان چندین مجموعه از منسوجات قبطی را باز شناخت که یکی متعلق بع قرن هفتم و هشتم است (شکل 4) و دسته دیگر بقرن هشتم و نهم تعلق دارد و دسته سوم بقرن نهم و دهم که در آن اشکال انسانی با اسلوب هندسی ترسیم شده است. تأثیر قبطی در صنایع اسلامی قرنها ادامه یافت و این تأثیر در صنایع قرن یازدهم و دوازدهم میلادی (پنجم و ششم هجری) نه تنها در منسوجات بلکه در سایر فنون و صنایع مشهود است.
نکته ای که برای همه علاقمندان بمطالعه و تفحص در صنعت قالب بافی شرقی شایان اهمیت است, کشف قطعاتی از قالیهای متعلق به دوره پیش از اسلام در سوریه و مصر است. حفریاتی که در شهر دوره در سوریه و شهر کوم اوشیم در مصر بعمل آمده نشان میدهد که در اوائل عهد مسیحیت در این نواحی قالب بافی وجود داشته است. از مصر یک قطعه قالی پشمی با اشکال برجسته بدست آمده که ظاهراً در شهر شیخ عباده در مصر علیا پیدا شده است (شکل 5), سطح آن از چهار یا شش مستطیل تشکیل یافته که دارای اشکال و طرحهای هندسی است که از موزائیک کاری عصر رومی یا اوائل دوره مسیحیت اقتباس شده است. طرح حاشیه و رنگ آمیزی آن شبیه منسوجات قبطی است.
حاشیه داخلی آن دارای تعبیرات متنوع مانند اشکال مربع و شکل گل و غیره است که با اشکال صلیب قبطی بهم بافته شده است. حاشیه خارجی شامل شکل مو و طوماری است که برگ مو و خوشه انگور بسبک تزیینی پرده های قبطی قرن پنجم در آن بکار رفته است. طرز بافت این قالی که میتوان گفت آنرا در حدود سال 400 میلادی بافته اند, با هر نوع قالی دیگری که تا کنون بدست آمده فرق دارد. در قطعات قالی که در لولان آسیای وسطی متعلق به قرن دوم یا سوم میلادی و در قیزیل نزدیک کوچا متعلق به قرن پنجم یا شمم میلادی بدست آمده, جفت ها مانند قالیهای شرقی جداگانه بهم گره نخورده است. این طرز عمل قالی بافی حقیقی نیست, بلکه بکنوع نساجی و بافندگی است که قبطی ها بوجود آوردند و نمونه ان در موزه متروپولیتن دیده میشود.
صنایع و هنر ایران قبل از اسلام از آثار و ساخته های دوره اشکانی و ساسانی که د موزه وجود دارد نمایان است. اشکانیان از 248 پیش از میلاد تا 226 میلادی بر ایران و عراق و قسمتی از سوریه حکومت کردند و اسلوب هنری که در عهد آنان رواج داشت ترکیبی از اسلوب یونانی و شرقی است. یکی از عالیترین نمونه هنر سنگتراشی عهده اشکانی که در موزه متروپولتین موجود است, قطعه ای از سر در سنگی است که از قلعه دوم میلادی باشد. اگرچه این سنگ سر در از نمونه های رومی اقتباس شده ولی تأثیر اسلوب شرقی در نقوش آن کاملاً هویدا است و این تأثیر در زمان سلسله ساسانی که جانشین اشکانیان شدند قوت گرفت. ترکیب اسلوب هنری شرقی و یونانی در یک قلاب طلایی (شکل 6) که متعلق به زمان اشکانی است بخوبی آشکار است. این قلاب در مجموعه مورگان در موزه متروپولیتن است و لنگه و قرینه آن در موزه بریتانیا است.
روی صفحه این دو قلاب که در نهاوند پیدا شده تصویر عقابی دیده میشود که آهوئی در چنگال دارد. عقاب آن شاید علامت میترا خدای آفتاب است که هما مظهر آب و گیاه را به آسمان می برد. عقاب و آهو بطور برجسته کشیده شده و کلیه اجزای آن در دایره قرار دارد و دور قلاب با سنگهای فیروزه زینت یافته است. استعمال احجار کریمه و میناکاری در تمام ادوار مورد توجه هنرمندان ایرانی بوده و در صنایع و آثار دوره ساسانی و اوائل عصر اسلامی دیده می شود.
اگرچه در گذشته دانشمندان و محققان از تأثیر صنایع ساسانی در تکوین اسلوب صنایع اسلامی آگاهی داشتند, لیکن اهمیت واقعی آن اخیراً به ثبوت رسیده است و این امر مرهون حفریات و اکتشافاتی است که در مراکز هنر ساسانی مانند مداین نزدیک بغداد و کیش در عراق و دامغان در ایران بعمل آمده است و اینکه آثار عمده ای بخصوص از حجاری و گچ بری آن زمان در دست است که سرمشق صنایع تزیینی دوره اولیه اسلامی بشمار می آید.
عصر ساسانی (226 تا 637 میلادی) یکی از درخشانترین ادوار صنایع ایران است. در این دوره تحت حمایت شاهان ساسانی هنر و صنایع باوج کمال رسید. کاملترین تجلی اسلوب ساسانی در سنگتراشی و نقوش بر صخره است که بمنظور تجیل پادشاهان ساسانی و نمایاندن پیروزی آنان بر سلاطین روم بکار رفته است. از مختصات صنایع ساسانی ایجاد سبک و اسلوب جدیدی در تزیین خیالی و گل و گیاه نما است که بر اساس صنایع آشوزی و هخامنشی قرار دارد و اصول عمده آن موزون بودن تکرار و تقارن است. همانطور که در هنر قدیم مشرق مرسوم بود, برگ نخل یکی از تعبیرات عمده آرایش و تزیین ساسانی گردید.
این نوع تزیین بوسیله برگ نخل در مجموعه لوحهای گچ بری که موزه متروپولیتن است مشاهده می شود. ان نمونه ها از حفریاتیکه بوسیله موزه متروپولیتن و موزه دولتی آلمان در مداین بعمل آمده است, اشکال مختلف برگ نخل بصورت تمام و نیمه و بشکل قلب و بریده دیده می شود. در انواع بریده بریده هر بخش بطور عمیق کنده شده است, مانند شکل 7 که از چند برگ نخل دو نیم شده ترکیب یافته و هر دو نیم برگ بهم وصل شده است. در اینجا یکی از خصائص عمده اشکال توریقی صنایع اسلامی یعنی ترکیب و تلفیق نیم برگ نخل و شاخه آن مشاهده می شود. نقوش طوماری برگ نخل و طرحهای مشابه دوره ساسانی سرمشق و نمونه آثار و ابنیه اولیه دوره اسلامی قرار گرفته است که در قصر المشتی و منبر مسجد قیروان و سر ستون مرمر سوریه (شکل 51) مشاهده می شود.
در تطور و تکامل صنعت از دوره ساسانی تا عصر اسلامی پیوستگی وجود دارد. در بعضی موارد هنرمندان مسلمان تزیینات ساسانی را بدون هیچگونه تغییر و تبدیل اقتباس کردند و در موارد دیگر اشکال مجرد جدید بوجود آوردند که بتدریج از آن یک اسلوب اسلامی پدید آمد. از جمله تعبیراتیکه هنرمندان مسلمان از صنایع ساسانی اقتباس کردند, شکل اشجار و برگ نخل است که غالباً پر کار و ترکیبی از تعبیرات متجانس است.(شکل 8)
در تزیینات اولیه دوره اسلامی شکل بال زیاد بکار رفته است. در ایران این شکل بعنوان علامت سلطنت و شاهی بکار میرفت و غالباً مانند گچ بری مداین کتیبه پهلوی بهمراه داشت. گاهی این علامت برای پایه و قاعده مجسمه نیم تنه یا اشکال حیوانات بکار می رفت. شکل بال روی سکه و ظروف نقره نیز دیده می شود و معمولاً بالای تاج بعضی از پادشاهان ساسانی قرار دارد. در صنایع اسلامی این شکل و تعبیر بصورت نقشی در آمد که اغلب هویت آن آشکار نیست و بعنوان شکل تزیینی بکار می رود.
ظروف نقره دوره ساسانی از عالیترین نمونه فلزکاری خاورمیانه است. تزیین مخصوص ظروف نقره ساسانی مناظر شکار و حیوانات و پرندگان است. یک ظرف نقره مطلای عالی در موزه متروپولیتن وجود دارد (شکل 9) که فیروز اول پادشاه ساسانی (457 تا 463 میلادی) را نشان میدهد که با تیر و کمان بشکار بز کوهی مشغول است. پادشاه لباسی فاخر در بر و تاج کنگره دار بر سر دارد و بالای سر او هلال و کره فلکی قرار گرفته که نماینده الوهیت شخص پادشاه است. پادشاه بدین طریق و مطابق رسم شرقی بعنوان صیاد اعظم مورد تجلیل قرار گرفته است. اسلوب این منظره کلیه خصائص ممیزه صنعت ساسانی را مینمایاند و با وجود سعی در واقع پردازی, بعضی خصائص شرقی در آن دیده می شود. از جمله ترسیم منظره بنحوی که در آن واحد از جهات مختلف و متعدد مشاهده شود. در ساختن این ظرف اصول فنی مختلف از قبیل ریخته گری و برجسته کاری و مرصع کاری و قلمزنی و کنده کاری بکار رفته و ترکیب این اصول تأثیر صنعتی خاصی بوجود آورده است.
ایرانیان دوره ساسانی انحصار تجارت ابریشم را بین چین و مغرب زمین در دست داشتند و خود دستگاه های بافندگی پارچه ابریشمی ایجاد کردند که بزودی در تمام خاورمیانه شهرت و رواج یافت. مراکز عمده ابریشم بافی و پارچه حریر در استان خوزستان (شوش سابق) قرار داشت. در شوشتر و شوش و جندی شاپور انواع مختلف حریر و پارچه ابریشمی بافته میشد که هم بمصرف داخلی میرسید و هم بکشورهای دیگر صادر میشد. در زمان شاپور اول (241 تا 272 میلادی) پس از فتح انطاکیه بافندگان آرامی بخوزستان آورده شدند. بعضی از پارچه های ابریشمی که در کلیساهای اروپا باقی مانده بطور قرع متعلق بدوره ساسانی است و این مطلب با مقایسه طرح این پارچه ها و طرح لباسهائکه در نقوش اق بستان نزدیک کرمانشاه دیده می شود و بزمان خسرو دوم (590 تا 629 میلادی) تعلق دارد ثابت می گردد. قطعات متعدد پارچه ابریشمی که دارای مناظر شکار است بدستگاههای بافندگی ایرانی قرن ششم و هفتم نسبت داده شده است.
پارچه ابریشمی ساسانی در قبرستان شیخ عباده و اخمیم در مصر پیدا شده است. تحقیقات اخیر نشان داده است که یکدسته از منسوجات ابریشمی که در شیخ عباده پیدا شده و مدها تصور می رفت ساخت محل باشد, متعلق به دوره ساسانی و قرن سوم تا ششم میلادی است. طرح و تزیین منسوجات اولیه این دسته عبارتست از اشکال لوزی که تعبیرات مختلف هندسی و نباتی در بر دارد. در بعضی منسوجات قدیم ساسانی اشکال طیور و نخل و نقاب انسانی طرحهای کلی را تشکیل می دهد, با اینکه این اشکال در داخل شکل مدور دندانه دار طرح و بردیف قرار داده شده است. در مجموعه موزه متروپولیتن چند قطعه از اینگونه منسوجات که برای تهیه لباس بکار میرفته دیده می شود. پارچه های ابریشمی جدیدتر که شاید بقرن ششم و هفتم تعلق داشته باشد, اسلوب کامل شده ساسانی را نشان می دهد که دارای نقش مدور بزرگ است و در داخل آن اشکال اسب بالدار و اسب دریائی و پرندگان مختلف و تعبیرات گوناگون نباتی دیده می شود. موزه متروپولیتن یک قطعه از این نوع پارچه دارد که در داخل نقش مدور آن اردکی ترسیم شده که گردن بندی بمنقار دارد و این موضوع در نقاشی دیواری قیزیل در ترکستان شرقی و همچنین در نقاشی دیواری در سامره که در قرن نهم کشیده شده اقتباس شده است.
بعضی از پارچه های حریر که در اخمیم مصر پیدا شده غالباً بایران نسبت داده می شود. این پارچه ها فقط در دو رنگ بافت شده که عبارت باشد از زرد روی زمینه سبز یا سیاه یا پرتقالی یا قرمز و یا ارغوانی. طرح این پارچه ها عبارتست از تزیینات و اشکال مختلف گیاه مانند درخت نخل و اشکال لوزی شکل که غالباً از نقوش روی جواهر مه بعد از فتح اسلام شایع بود اقتباس گردیده است (شکل 1689 بعضی دیگر از پارچه های ابریشمی که در اخمیم پیدا شده دارای اشکال و طرحهائیست که بیشتر به پارچه های ساخت سوریه و عراق شباهت دارد تا بایران. منسوجاتی که از دره و پالمیر بدست آمده و شرح آن بوسیله فیستر منتشر شده, حاکی از آنست که سوریه در تاریخ صنعت نساجی و پارچه بافی مقام شامختری دارد.
مجموعه ای از منسوجات ابریشمی دیگر که متعلق به قرن ششم و هفتم میلادی است نیز به صنایع سوریه نسبت داده می شود. این پاچه ها با اشکال انسانی و به رنگهای گوناگون بافته شده است و دکتر فالک آنها را به اسکندریه نسبت می دهد. از مشهورترین قطعات این دسته از پارچه های اسکندریه قطعه ایست در قدس الاقدس در رم که روی آن داستان بشارت و تولد حضرت مسیح دیده می شود. قطعه دیگر که به پارچه دیوسکوری معروف است در کلیسای سنت سرواتیوس در مساتریخت است و قطعه دیگر پارچه ایست که با مناظر شکار تزیین شده است.
نمونه هائی از دو قطعه اخیر در موزه متروپولیتن نیویورک و مجموعه های مختلف دیگر دیده می شود. حریری که مناظر شکار دارد (شکل 10) دارای طرح ترنجی است و در آن دو شکارچی سوار بر اسب دیده می شود که هر کدام با تیز و کمان به شیری نشانه گرفته اند. این پارچه سابقاً به سبب موضوع و زخم تیر بر شیرها بصنایع ساسانی نسبت داده می شد, زیرا این طرح را یکی از علائم سلطنتی ساسانی میدانستند؛ ولی اسلوب و تصاویر و تزیینات این پارچه و سایر پارچه های معروف باسکندریه حاکی از آنست که باحتمال قوی اینگونه پارچه های ابریشمی در سوریه بافته میشده است. تزیینات این پارچه های که از صمایع ساسانی اقتباس شده, بخصوص برای علاقمندان صنایع اسلامی شایان توجه است. درختاهائیکه طرحهای ترنجی مناظر شکار را از هم جدا میکند, دارای تعبیرات مختلف از جمله برگ بزرگ نخل است. چند نوع مختلف از اینگونه نخلها در کاشی کاری گنبد صخره در بیت المقدس دیده می شد که تاریخ آن 72 هجری یا 2-691 میلادی است و احتمال میرود که کار هنرمندان مسیحی سوریه باشد. شاخه درخت همراه گل و میوه که دز تزیین پارچه (شکل 10) دیده می شود شبیه تعبیراتیست که کاشی سازان گنبد صخره از صنایع قبل از اسلام سوریه اقتباس کرده اند.
تطور و تکامل اسلوب اسلامی تا حدی از اثر صنایع دستی قبائل ایرانی و ترک مشرق ایران و آسیای وسطی بهره مند شده است. در اثر تماس با صنایع دستی این قبائل, خصوصیات و طرز عمل و اسلوبهای جدید در صنایع اسلامی پیدا شد که صنایع ساسانی و مسیحی شرق از آن اطلاع نداشت. مثلاً کنده کاری اریب و کج که در پیکر تراشی اوائل دوره عباسی بر سنگ و گچ و چوب دیده می شود, شبیه به تزیینات سیت و سیبری است که بر روی چوب و یا استخوان و یا برنز و یا طلا حک شده است. این اشیاء متعلق بقرون مختلف است و تاریخ بعضی از آنها تا قرن سوم میلادی بما نزدیک است.
مهاجرت قبال ایرانی و ترک اشکال تزیینی جدید در صنایع خاورمیانه وارد کرد, مانند طرحهای طوماری هندسی و برگهای مدور بزرگ که نمونه ای از آن در گچ بری دوره عباسی در سامره دیده می شود. آسیای وسطی و خاور دور موطن اصلی این طرحهای هندسی است و در نقاشی دیواری و اشیاء چوبی قرن هشتم و نهم که در ترکستان چین در شهر خوچو پایتخت قبائل اویغور تک پیدا شده دیده می شود. احتمال دارد که این تزیینات بوسیله اشیاء طلای که افراد قبائل و ایلات مهاجر میاسختند وارد خاوریانه و حتی اروپا یعنی آلبانی و هنگری شده باشد. ذخائر طلائی آلبانی که جزئی از مجموعه مورگان در موز, متروپولیتن است و تاریخ آن در حدود قرن هفتم و هشتم میلادی (اول و دوم هجری) است نمونه های عالی از اینگونه تزیینات هندسی دارد که در تکامل نقش عربی صنایع اسلامی مؤثر بوده است.
نقاشی و مینیاتور
از نقاشی دوره اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست, بجز آثار معدودی که در سوریه و عراق و ایران کشف گردیده است؛ ولی همین آثار کافیست که رونق و ارزش نقاشی و تزیینات بر دیوار را در دورهبنی امیه و اوائل دوره عباسی آشکار سازد. قدیمیترین اثر نقاشی که تا کنون در سوریه پیدا شده, عبارتست از آنچه که بوسیله موزیل در سال 1898 میلادی (1316 ه) در قصیر عمره کشف گردیده است. این محل بنای نسبتاً کوچکی است در صحرا که شامل حمام است و بوسیله ویداول خلیفه اموی در حدود سال 712 میلادی (94 ه) ساخته شده است . سقف و قسمت علیای دیوارهای این کاخ با اشکال و تصاویر مجازی و مناظر زندگی روزانه و اشکال حیوانات و نباتات با اسلوب یونانی ترسیم شده و تعبیرات ایرانی و هندی نیز در آن بکار رفته است.
نمو نفوذ ایران در زمان بنی عباس از نقاشیهای دیوار قصر سامره متعلق به قرن نهم هویدا است. آنچه که جالب توجه مخصوص است, منظره اندرون یا حرم است که در آن تصاویر رقاصه ها و ساززنها و همچنین حیوانات و پرندگان کشیده شده و اشکال طوماری و مدور آنها را احاطه کرده است. صور اشخاص و نباتات در این مناظر از نقاشی دوره ساسانی تقلید شده ولی لوحهای چوبی همان قصر دارای ترسیماتیست که با اسلوب خالص اسلامی کشیده شده و شبیه گچ بریهای سامره است و تزیینات آن عبارت از تعبیرات نباتی است که برنگ سفید و آبی و قرمز و زرد با حاشیه سیاه کشیده شده است.


دانلود مقاله پرورش شتر مرغ با word دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله پرورش شتر مرغ با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله پرورش شتر مرغ با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن دانلود مقاله پرورش شتر مرغ با word :
پرورش شتر مرغ
مقدمه:
با وجود گذشت بیش از یک قرن از پرورش شترمرغ اهلی در مزارع افریقای جنوبی، اطلاعات علمی کمی در خصوص تغذیه شترمرغ وجود دارد و نیازهای غذایی این پرنده به طور دقیق برآورد نشده است. نتها در چندساله اخیر برخی از تحقیقات اولیه در اسرائیل و افریقای جنوبی در این زمینه انجام شده اشت. هنوز جنبه های زیادی مورد تحقیق قرار نگرفته و اطلاعات گردآوری شده در این بخش بیشتر مربوط به تجربیات پرورش دهندگان شترمرغ در افریقای جنوبی است.
شترمرغ بطور کامل علفخوار نبوده و در حیات وحش قسمتی از غذای آنان را حشرات، پستانداران کوچک، مارمولک و گاهی تخم پرندگان تشکیل می دهد. اگرچه شترمرغ ها علف می خورند ولی غذای مورد علاقه آنان را برگ گیاهان دولپه ای و نیز دانه آنها تشکیل می دهد.
شترمرغ بر اساس عادت طبیعی در مراتع فقیر زندگی کرده و می تواند در این شرایط غذای کافی برای خود تهیه نماید، جائیکه گاو و حتی گوسفند قادر به زندگی نیستند.
مانند سایر دامها هزینه غذا یکی از عمده ترین مخارج پرورش شترمرغ را تشکیل می دهد. با استفاده از قابلیت شترمرغ در مصرف غذای فقیر و متنوع می توان تا حد زیادی از هزینه های پرورش کاست.
1- فیزیولوژی گوارش:
مطالعات معدود انجام شده برروی شترمرغها نشان می دهد که آنها قادرند الیاف خام را بهتر از سایر طیور هضم نمایند. در این زمینه فیزیولوژی گوارش شترمرغ را می توان با خرگوش و اسب مقایسه کرد. Angle دریافت که هضم الیاف دیواره سلولی (NDF) که تا میزان 5 تا 6 درصد توسط طیور قابل هضم است، در جیره جوجه های شترمرغ می تواند از سن 3 هفتگی مورد استفاده قرار گیرد. توانایی هضم NDF شامل درصدی از فیبر موجود در غذا (سلولز، همی سلولز و لیگنین) است که پتانسیل هضم شدن را دارد. در شترمرغهای در حال رشد، در خلال 10 هفته اول این توانایی بصورت خطی تا میزان 51 درصد افزایش یافته و در مورد شترمرغهای کاملاً رشد کرده بالغ بر 60 درصد می گردد. چنین قدرت بالای هضم غذاهای فیبری را در گله های حیوانات نشخوارکننده می توان یافت.
غذاهای فیبری توسط شترمرغ از مری به پیش معده (معده غده ای) می رود و عملیات اولیه هضم شیمیایی بوسیله شیره معدی انجام می شود. سپس غذا از یک منفذ بزرگ وارد معده ماهیچه ای بنام سنگدان می شود. دیواره ماهیچه ای ضخیم سنگدان به همراه سنگریزه های خشن موجب تقسیم مکانیکی غذا به قطعات کوچکتر می گردد.
سپس غذا وارد روده کوچک شده و با اضافه شدن ترشحات روده ای بخصوص از لوزالمعده، مواد مغذی جذب می شوند. فعالیتهای تخمیری که توسط باکتریها در روده کور و بزرگ انجام می شود شترمرغ را قادر می نماید که از مقادیر زیاد فیبر در غذا استفاده نماید. احتباس طولانی غذا در حدود 40 ساعت در دستگاه گوارش برای فلور باکتریایی بیهوازی زمان کافی فراهم می آورد تا روز غذا اثر نموده و منجر به شکستن سلولز و همی سلولز گردد. در این فرآیند اسیدهای چرب فرار نظیر اسید استیک، اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک تولید شده که توسط دیواره معده جذب شده و انرژی لازم را برای پرنده مهیا می سازد.
طی آزمایشهای Swart دریافت که شترمرغهای در حال رشد می توانند تا 76 درصد از انرژی متابولیسمی مورد نیاز خود را از شکستن سلولز بدستآورند. باید توجه داشت که افزایش میزان الیاف خام در جیره ممکن است کاهش جذب سایر ترکیبات سهل الهضم جیره شود.
ارتباط رشد با مصرف غذا:
رشد و افزایش وزن زنده شترمرغ بستگی اساسی به نحوه تغذیه و مدیریت دارد. تغذیه شترمرغهای پرواری با غذای کنسانتره باعث رشد بسیار سریع از سن یک تا چهار ماهگی می گردد و لی ممکن است دفرمه شدن پا خصوصاً مفاصل را به دنبال داشته باشد. در اینگونه موارد توسعه استخوانهای پا با افزایش سریع وزن شترمرغ همخوانی ندارد.
نتایج یک مطالعه اخیر در افریقای جنوبی نشانگر آن است که شترمرغ مناطق مختلف، تفاوتهایی را در افزایش وزن نشان می دهد. در این مطالعه شترمرغهای ادشورن افریقای جنوبی، نامیبیا و زیمباوه با یکدیگر مقایسه گردیدند. شترمرغهای ادشورن افریقا دیرتر از بقیه به حداکثر وزن بدن و نیز حداکثر افزایش وزن روزانه رسیدند، ولی هیچگونه تفاوت معنی داری در وزن پرنده بالغ بین شترمرغهای نواحی مختلف وجود نداشت.
غذای مصرفی شترمرغ بستگی به وزن پرنده و میزان انرژی موجود در جیره دارد. معمولاً پرندگان تا زمانیکه از لحاظ انرژی نیازشان رفع نگردد از خوردن دست نمی کشند. در صورت تغذیه آزاد با جیره متراکم (کنسانتره) میزان غذای روزانه دوره رشد 3 تا 4 درصد وزن بدن می باشد و تنها در پایان دوره رشد این مقدار کاهش یافته و به 2 تا 5/2 درصد می رسد. جدول (1) متوسط غذای مصرفی روزانه شترمرغها را در دوران مختلف زندگی نشان می دهد.
ضریب تبدیل غذایی در جوجه ها 4/1 تا 6/1 است و در شترمرغهای جوان 4 تا 6 ماه این نسبت 4 تا 6 و در پایان دوره رشد به 10 افزایش پیدا می کند.
2- میزان احتیاجات به مواد مغذی:
همانند سایر حیوانات شترمرغها هم جهت رشد، نگهداری و تولید مثل نیاز به آب، کربوهیدرات، پروتئین، چربی و ویتامینی ها دارند.
انرژی از شکستن کربوهیدراتهای موجود در غذاهای حاوی مواد قندی، نشاسته، چربی، پروتئین و الیاف خام (سلولز و همی سلولز) بدست می آید. انرژی قابل استفاده حاصل از غذا انرژی قابل سوخت و ساز (ME) نامیده می شود که شامل اختلاف انرژی غذا و انرژی دفع شده از طریق مدفوع و ادرار و گاز بوده و با واحد مگاژول بر کیلوگرم (MJ/Kg) محاسبه می گردد. در گونه های مختلف حیوانات دستگاه گوارش متفاوت بوده و ضریب تبدیل غذایی برای هر ماده غذایی با دیگری فرق می کند. بنابراین میزان ME در هر حیوان و بریا هر غذا متفاوت خواهد بود.
چنین اطلاعاتی هنوز برای شترمرغ در دسترس نیست. لذا از جداول موجود طیور و خوک استفاده می گردد که البته ارزش انرژی متابولیسمی در این جدول بدون احتساب الیاف خامی که شترمرغ می تواند استفاده نماید درنظر گرفته شده است.
پروتئین از اسیدهای آمینه تشکیل شده است. اسیدهای آمینه از ترکیبات اولیه هر سلول بوده و در تعداد زیادی از فرآیندهای متابولیکی بدن شرکت می نماید. لذا پروتئین موجود در غذا یکی از مهمترین عوامل رشد و تولید مثل هر موجود زنده محسوب می گردد. شترمرغ در دروان فیزیولوژیکی مختلف شامل رشد،
نگهداری و تولید مثل نیاز متفاوت به پروتئین در یک جیره غذایی دارد. درصد پروتئین در یک جیره بصورت درصد پروتئین خام مطرح می گردد. در هنگام تغذیه حیوانات با مواد پروتئینی بایستی هم میزان پروتئین جیره و هم ارزش غذایی آن مد نظر قرار گیرد. این امر بستگی به ترکیب اسیدهای آمینه پروتئین دارد.
کیفیت یک پروتئین بوسیله محتویات کلی و نیز میزان اسیدهای آمینه ضروری آن تعیین می شود. پروتئین با منشاء جیوانی فاقد ارزش غذایی زیادی است.
تنها نشخوارکنندگان قادرند که اسیدهای آمینه ضروری را توسط میکروارگانیسم ها در شکمبه بسازند. بدین ترتیب این حیوانات به اسیدهای آمینه ضروری در جیره وابستگی ندارند. این که میکروارگانیسم ها در دستگاه گوارش شترمرغ، تنها در سکوم و روده بزرگ وجود دارند، در این قسمت انتهایی دستگاه گوارش، جذب اسیدهای آمینه حاصل از متابولیسم میکروبی به مدت زیاد میسر نبوده و اسیدهای آمینه به همراه مدفوع دفع می گردند. درنتیجه تأمین اسیدهای آمینه ضروری مانند لیزین، متیونین، سیستین، تریپتوفان، ایزولوسین و آرژینین در جیره شتر مرغ مهم است.
فیبر خام شامل لیگنین، سلولز و همی سلولز موجود در غذاست. این مواد عمدتاً در غشاءهای سلول و قسمتهای چوبی گیاه موجود می باشند. بخصوص غذاهای علوفه ای مانند یونجه سبز، علف و کاه بر میزان فیبر خام غذا میافزایند. همانند پروتئین خام، فیبر خام نیز در جیره بصورت درصد بیان می شود.
جدول 2 احتیاجات انرژی و سایر مواد مغذی شترمرغ را در مراحل مختلف رشد فیزیولوژی نشان می دهد. اجزاء ترکیبات غذایی تجاری شترمرغ در افریقای جنوبی متشکل از این مواد غذایی است. فرمول های مورد استفاده در امریکا بخصوص برای جیره نگهداری و تولید مثل متشکل از مقادیر بیشتری پروتئین و اسدیهای آمینه ضروری مختلف است. باید متذکر شد این درصدها بمقدار زیادی وابسته به میزان انرژی جیره می باشد. افزایش انرژی جیره، کاهش مصرف غذا توسط
حیوان را بدنبال دارد. از آنجائیکه تقریباً تمام جیره های امریکایی از مقادیر بالای انرژی برخوردارند، بنابراین لازم است که درصدهای مربوطه در جیره به منظور رفع نیاز پرنده از نظر پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری افزایش یابد.
جدول 2- مقادیر پیشنهادی انرژی و مواد مغذی برای شترمرغ
مادر جوجه در حال رشد جوجه سن به ماه
تولید نگهداری 14-11 11-6 5-2 2-1 1-0
9 8 9 9 10 11 12 انرژی متابو.لیسمی مگاژول در کیلوگرم
علوفه (مقادیر مربوط به خوراک)
16 30 16 14 12 10 7 حداکثر فیبر خام (درصد)
14 12 12 14 16 18 22 حداقل پروتئین خام (درصد)
7/0 5/0 6/0 6/0 85/0 1 2/1 حداقل لیزین (درصد)
27/0 19/0 22/0 22/0 30/0 36/0 45/0 حداقل متیونین (درصد)
42/0 30/0 39/0 39/0 55/0 65/0 78/0 حداقل متیونین + سیستین (درصد)
42/0 30/0 39/0 39/0 55/0 65/0 92/0 حداقل ترئونین (درصد)
13/0 10/0 13/0 13/0 18/0 21/0 25/0 حداقل تریپتوفان (درصد)
67/0 48/0 52/0 52/0 73/0 86/0 1 حداقل ایزولوسین (درصد)
8/0 57/0 69/0 69/0 98/0 15/1 38/1 حداقل آرژینتین (درصد)
3- میزان احتیاجات به مواد معدنی و ویتامینها:
علاوه بر مواد مغذی همچون کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینها، مواد معدنی و ویتامینها نیز برای ساخت ترکیبات بدن و انجام اعمال مختلف آن ضروری هستند. در مواقعی که میزان مواد معدنی و ویتامین ها در جیره کافی نباشد متابولیسم بدن مختل شده و اثرات زیان آور آن تنها در صورت تداوم و شدت زیاد پس از مدتی قابل رویت می باشد. برای شترمرغ مقدار کافی کلسیم و فسفر جهت شکل گیری و رشد مناسب استخوانها کاملاً اساسی است. جیره شترمرغهای در حال
رشد شامل 4/1 تا 5/2 درصد کلسیم و 7/0 تا 5/1 درصد فسفر است. نگهداری نسبت کلسیم به فسفر بین 1 به 5/0 و 1 به 6/0 بسیار مهم است. در زمان تخمگذاری، پرندگان مولد به مقادیر متنابهی کلسیم برای شکل گرفتن پوسته تخم نیازمندند. جیره غذایی برای این پرندگان بایستی شامل 5/3 درصد کلسیم باشد.
تاکنون استانداردهای کاملاً دقیقی برای احتیاجات شترمرغ به مواد معدنی کمیاب و ویتامینها ارائه نداشه است. درنتیجه از احتیاجات طیور برای این منظور استفاده می شود و اغلب مواد معدنی و ویتامینهای جیره صنعتی بوقلمون و ماکیان برای شترمرغ بکار گرفته می شود. براساس توصیه های انجام شده، جهت تغذیه شترمرغ در افریقای جنوبی مقادیر مواد معدنی و ویتامین جبره (جدول 3) بیش از میزانی است که در جداول طیور بکار رفته است. تجربیات بدست آمده در پرورش جوجه و شترمرغهای جوان نشان میدهد که منگنز نقش بسیار مهمی را در جلوگیری از دفرمه شدن پا و مفاصل شترمرغ ایفا کرده و در جیره بایستی به مقدار زیاد و کافی درنظر گرفته شود.
جدول 3- مواد معدنی مورد نیاز
(در هر کیلوگرم جیره)
مقدار مورد نیاز مواد معدنی
120-750 منگنز
125-80 روی
180-100 آهن
18-8 مس
2-5/0 ید
5/0 کبالت
4/0-2/0 سلنیم
جدول 4- ویتامینهای مورد نیاز (در هر کیلوگرم جیره)
مقدار مورد نیاز ویتامین
22000-10000 واحد بین الملل A
4000-1500 واحد بین الملل D3
50-43 میلی گرم E
4-3 میلی گرم K
6-4 میلی گرم B1
4/14-6/9 میلی گرم B2
9-5 میلی گرم B6
27-19 میلی گرم اسید پانتوتنیک
980/1-430/1 میلی گرم کولین
86-57 میلی گرم نیاسین
2/0 میلی گرم بیوتین
2-5/1 میلی گرم اسید فولیک
3- تغذیه عملی شترمرغ:
مطرح شدن پرورش انبوه شترمرغ در افریقای جنوبی در نیمه دوم قرن نوزدهم بیشتر به علت همزمان شدن با شروع کشت یونجه در آن زمان ممکن گردید. حتی با استانداردهای امروزی هنوز یونجه بهترین غذای پایه برای شترمرغ اهلی محسوب می گردد. مقادیر زیاد پروتئین، کلسیم و کاروتن یونجه، نیاز به شترمرغ و حتی سایر پرندگان را بطور کامل برطرف می کند.
تعدادی از کشاورزان شترمرغهای خود را فقط در مزارع یونجه پرورش داده و هیچگونه غذای دیگری اضافه نمی نمایند. براساس قواعد تجربی و عملی کشت یک هکتار یونجه مرغوب برای تغذیه 8 تا 12 شترمرغ کافی است. چنین تغذیه منحصر به فردی رشد وزنی مناسب را برای پرندگان تأمین نخواهد کرد و دلیل آن کمبود انرژی مورد نیاز رشد شترمرغ در یونجه می باشد. لذا اغلب ذرت کامل یا خردشده برای جبران انرژی استفاده می شود.
کشت یونجه بسته به آب و هوایی و نوع خاک ممکن است در همه جا مقدور نباشد، در این صورت شبدر بعنوان یک جایگزین قابل اعتماد مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات شبدر قرمز یا علف گاوی شباهت زیادی با یونجه دارد. بهرحال شترمرغ از نظر سازگاری با زندگی در مکانها و شرایط تغذیه ای مختلف در دنیا مشهور است. این امکان وجود دارد که جیره را با توجه به شرایط مزرعه و استفاده از محصولات جنبی شاخه های دیگر تولید تنظیم نمود. البته قیمت تمام شده جیره بر اساس موادی که در آن بکار برده می شود بایستی مورد توجه قرار گیرد.
بطور کلی شترمرغ غذاهای تازه و آبدار بخصوص گیاهان پهن برگ مثل چلیپائیان (شلغم، منداب، کلم، خردل و غیره) را ترجیح می دهد. علوفه گرامینه کمتر مورد توجه شترمرغ است ولی در صورت خرد شدن مصرف می گردد.
اطلاعات نادری در خصوص تغذیه شترمرغ توسط سیلوی سبز وجود دارد. سیلوی برگ چغندر امکان یبوست را بخصوص در پرندگان جوان مهیا می سازد، اما هیچگونه منعی در خصوص استفاده از سیلوی ذرت وجود ندارد. بعضی از پرورش دهندگان شترمرغ از سیلوی علوفه گرامینه بطور موفقیت آمیز استفاده کرده اند. اینگونه غذاها بایستی بتدریج به جیره اضافه شده و فقط از سن 4 تا 6 ماهگی به بعد که دستگاه گوارش پرندگان به اندازه کافی تکامل یافته است داده شود
. تجربیات کمی در خصوص مقدار مصرف وجود دارد و هر پرورش دهنده، مقادیری را بر اساس تجربیات شخصی خود انتخاب می نماید. یک پرورش دهنده در هلند بطور موفقیت آمیز از سیلوی ذرت بطور نامحدود در پرندگان مولد و بمیزان 700 تا 1500 گرم برای پرندگان در حال رشد استفاده می نماید.
علی رغم امکان تنوع در استفاده از ترکیبات مختلف در جیره، فاکتورهای زیر بایستی در تنظیم جیره شترمرغ مورد توجه قرار گیرد:
• کلیه مواد مغذی مورد نیاز برای نگهداری و تولید بایستی به مقدار کافی و به نسبت متعادل در جیره وجود داشته باشد.
• با وجود استفاده شترمرغ از غذاهای متنوع، غذا بایستی مطابق ذائقه پرنده باشد. برای اینکه غذا بطور کامل خورده شود بایستی خوش طعم باشد. این امکان وجود دارد که با اضافه کردن تدریجی غذاهایی با خوشمزگی کمتر، پرنده را به این غذاها عادت داد. اضافه کردن علوفه سبز به جیره طعم غذا را خوشایند می کند.
• الیاف خام در جیره باعث تحریک حرکات روده شده و هضم غذا را بهبود می بهشد و به همین دلیل بایستی به مقدار مشخصی در جیره وجود داشته باشد. مقدار الیاف خام برای بالغین بایستی 15 درصد ماده خشک جیره باشد. مقدار ناکافی فیبر خام در جیره باعث می شود که شترمرغ اشیای خارجی بیشتری مثل شن، ماسه و خاشاک را ببلعد.
• جهت بهبود بلع و هضم بهتر است تمام اجزاء به صورت خرد شده در اختیار پرنده قرار گیرد. این مسئله بخصوص برای مواد خشبی مثل یونجه خشک یا علف تازه توصیه می گردد. غذاهایی که خیلی ریز شده باشند در موقع بلع ممکن است ایجاد اشکال نموده و به علت گرد و غبار موجب سرفه شده و یا حتی در جوجه ها باعث بروز آسپرژیلوز شود. بدین منظور غذاهای تجاری برای شترمرغ بصورت پلت تهیه می شود. علاوه بر این در غذای پلت ترکیبات جیره غیرقابل تفکیک بوده و در جیره بطور یکنواخت پخش می شود.

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]