
دانلود تحقیق آسیب شناسی زنان معتاد با word دارای 132 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق آسیب شناسی زنان معتاد با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق آسیب شناسی زنان معتاد با word
بخش یکم : طرح تحقیق
فصل اول : توجیه علمی موضوع تحقیق
1-1- پیش گفتار
2-1- مقدمه
3-1- تعریف مفاهیم اساسی
4-1- سابقه و ادبیات موضوع (پیشینه تحقیق)
5-1- طرح مقدماتی مسئله (بیان مسئله)
6-1- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
7-1- اهداف تحقیق
8-1- دامنه مطالعاتی تحقیق
9-1- محدودیت های تحقیق
10-1- تعریف اصطلاحات
فصل دوم : مبانی و چهارچوب نظری تحقیق
1-2- مقدمه مبانی چهارچوب نظری تحقیق
2-2- دیدگاه ها و رویکردهای جامعه شناسان
1-2-2- نظریه کنترل اجتماعی
2-2-2- نظریه کارکرد گرایی ساختاری
3-2-2- نظریه کارکردگرایی
4-2-2- نظریه کنش متقابل
5-2-2- نظریه مبادله
6-2-2- ساختار گرایی
7-2-2- نظریات متخصصان درباره اعتیاد
3-2- پرسش های اصلی تحقیق
4-2- فرضیه های تحقیق
عنوان صفحه
فصل سوم : روش تحقیق
1-3- رهیافت تحقیق
2-3- روش تحقیق
3-3- فن و ابزار تحقیق
4-3- طرح تحلیلی روش تحقیق
5-3- طرح اجرایی
بخش دوم : ارائه وتجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم : نتایج و یافته های تحقیق
1-4- مقدمه
2-4- ارائه و تجزیه و تحلیل اطلاعات
3-4- تحلیل فرضیات
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات تحقیق
1-5- نتیجه گیری
2-5- پیشنهادات پژوهش
3-5- کتابنامه فارسی
4-5- کتابنامه انگلیسی
5-5- ضمایم و پیوست ها
3-5- کتابنامه فارسی
1- آسیب شناسی کجروی های اجتماعی. محمدحسین فرجاد. قوه قضاییه. 1383
2- مسائل اجتماعی ایران. انجمن جامعه شناسی ایران. مجموعه مقالات . آگاه. 1383
3- مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی. ریمون آرون .ترجمه باقر پرهام. تهران.1386
4- نظریه جامعه شناسی. غلام عباس توسلی. انتشارات سمت. تهران. 1379
5- فرهنگ علوم اجتماعی . جولیومی گولدوویلام کولب. ترجمه زاهدی. نشر انقلاب. تهران. 1384
6- اعتیاد در دختران و پسران. محمدعلی کریمی نیا. تهران. نشر صبا. 1385
7- پژوهشی نو در مواد مخدر و اعتیاد . علی اصغر قربان حسینی. نشرقم. 1384
8- اعتیاد و شیوه های آن برای درمان. حسین فرجاد و هما بهروش. تهران. 1386
9- اسعدن، خ. 1373 پژوهش نامه ای درباره بحران جهانی مواد مخدر. تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی
10- اکبری ، ژ. نقش NGO در پاک ماندن استان . 1381 (مجموعه مقالات ارائه شده درنخستین همایش شورای فرهنگی پیشگیری از اعتیاد)
11- صارمی،س. 1380 شفاف ماهنامه تخصصی(اجتماعی – فرهنگی) پیشگیری از اعتیاد . سال اول. شماره اول. آبان 1380
12- صالحی، ا. 1371 زنجیرهای اعتیاد . تهران. انتشارات آوای نور
4-5- کتابنامه انگلیسی
Crovvley Thomas, J.(1999, March). Research in Psychiatric Problems and Service Education. International Symposium Heroin Assisted Treatment for Dependent Drug Users. On line . Available. URL
Department of Defese, Washington, D.C (1978). Drug Education Program. COUNTRY OF PUBLICATION: U.S: DISTRIC OF COLUMBIA
Di Matteo, M.R. (1991). The Psychology of Health, Illness and Medical Care. An Individual Perspective: Brooks/ Cole Publishing Company
Lecca, P, Watts, T. (1992). Prescholers and Substace Abuse Strategies for Prevention and Intervention. New York, London, Norwood (Australia)
Lopez, T,S. Starkey, kathryn, T. (1979) A primary Prevention Drug Education Program for School Children. An Attempt at Evaluation. Paperpersented at The Annual Metting of The American Education Research Association (Sanfrancisco) California, April 19-23,
Heyman,R, B, Adger,H. (1997). Office Approach to Drug Abuse Prevention. Pediatr, Clin, North, Am, 1997, Dec, 44 (6): 1447 –
Norman, S, Miller, et al. (1997). The Principles and Practic of Addiction in Psychiatry, by W.B. Saunders Company. Philadelphia
Knapp, Judhth-Ellen and Others. (199!) Variable Associated With Success in an Adolesecent. Journal of Adolesecence, N:26 (102), P.P: 305-
Toste, Vasey, Joanne, L, Barton, Francine. (1991). Gain and School Behaviors: A Family Focused Drug Education Program. San Francisco, CA, August 16-
West, Ph, and others. (1976). Reporton a Need Assessment and Evaution of Drug Education. Los Angeles – Valley, College, Van Nuys calrf
1-1- پیشگفتار
هیچ کس تصمیم نمی گیرد که معتاد شود
غم انگیزترین تراژدی انسان معاصر اعتیاد به مواد مخدر است و متأسفانه جوانان عصر حاضر برای فرار از ناملایمات اجتماعی و فاصله طبقاتی و زندگی ماشینی به مواد مخدر پناه برده اند . اعتیاد بلای خانمان سوز و ناگواری است که در جوامع انسانی دارای اثرات جسمی ، سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی می باشد. اعتیاد بر مواد مخدر زنان فیزیکی از مسائل کشور است. مشکلات اعتیاد به مواد مخدر تنها به خود زن و خانواده وی محدود نمی شود بلکه ضربات سنگین اقتصادی و اجتماعی بر پیکر جامعه تحمیل می نماید
معمولاً سخن گفتن از حضور زنان در عرصه های مرتبط با مواد مخدر اعم از قاچاق یا مصرف در ایران دشوار و کمی حساسیت برانگیز است. حساسیت برانگیز از آن رو که در تضادی جدی با صبغه تاریخی و فرهنگی زنان در جامعه ایرانی به عنوان محور «درون خانه» و تبلیغات رسمی مبنی بر قرارگرفتن زنان در نقش مادری مهربان و همسری دلسوز، نویسنده عملاً در مقابل وضعیت کاذب موجود قرار می گیرد. اما سکوت نیز چندان میسر نیست. رخنه مدرنیسم تغییر شکل یافته در تار و پود جامعه ایرانی، گذشته از نمایان ساختن تضاد تبلیغات بر زن، موجودی به نسبت فردیت یافته و برابر با مرد در عرصه های اجتماعی حاضر و فعال است. نشانمان می دهد که زنان نیز در ایران امروز مانند مردان در معرض آسیب های اجتماعی قرار دارند. در برخی جهات آسیبهای مختص جنسیت مانند روسپیگری و در برخی دیگر مشترک با مردان همانند اعتیاد و قاچاق جالب تر اینکه نمودارهای رشد اعتیاد و قاچاق مواد مخدر برخلاف تصور عمومی نشان می دهد ظرف دو دهه اخیر روند گسترش آسیب های مرتبط با مواد مخدر در زنان نسبت به مردان نه تنها کم نبوده بلکه در برخی جهات پیشی هم گرفته است
بعبارتی زمان آن فرا رسیده که اعتقاد روی آوری کمتر زنان به مواد مخدر را به دور انداخته و در اندیشه در انداختن طرحی نو واقعیت موجود را پذیرا باشیم
محقق در این تحقیق به آسیب شناسی زنان معتاد شهر اراک پرداخته است
امید آن می رود که مورد توجه علاقمندان و مسئولین محترم قرار گیرد و مؤثر افتد و گامی هر چند کوچک اما استوار در مسیر کاهش آسیب ها و حتی مهمتر از آن درجهت پیشگیری برداریم
2-1- مقدمه
حدود نیم قرن است که معضل مواد مخدر در سطح جهان به صورت مشکل اجتماعی فراگیری درآمده و هر روز بر اشاعه آن، به خصوص در جهت جوان گزینی اعتیاد به جای پیرگزینی و گسترش مواد مخدر مصنوعی، افزوده می شود
در سراسر جهان کشوری وجود ندارد که مواد مخدر یکی از مشکلات عمده مردم آن نباشد. تغییرات فرهنگی، اجتماعی سه دهه گذشته تأثیر بسیار مهمی بر سوء مصرف مواد و زنان داشته است. از آغاز دهه 1970، همراه با تغییراتی که در نقش های زنان رخ داده بخشی از محدودیت های سنتی از میان برداشته شد و در نتیجه، زنان توانستند آزادانه مصرف انواع مواد اعتیاد آور و روان گردان را تجربه کنند. استفاده از این مواد، بخش وسیعی از جمعیت زنان را تحت تأثیر قرار داد. امروزه، بیش از 4/4 میلیون زن در ایالات متحده، از انواع مواد مخدر استفاده می کنند و این رقم، تقریباً 37% جمعیت استفاده کننده از مواد در این کشور است
اگرچه هنوز هم تعداد زنان استفاده کننده از مواد مخدر کمتر از مردان است، اما مصرف هرویین، کوکایین، ماری جوانا و سایر روان گردانها در بین زنان روبه افزایش است. اکثریت این زنان با روشهای مشابهی با مواد مخدر آشنا شده اند، به این معنی که بیشترین آمار مصرف مواد و آشنایی آنان با مخدرها مربوط به روابطی است که با مردان زندگی خود داشته اند مردانی که معمولاً در یک رابطه سلطه گرانه مبتنی بر پاره فرهنگهای مختلف بر زنان مسلط بوده اند و زن از جهات مختلفی به مرد وابستگی داشته است. در واقع زنان، استفاده از مخدرها را در زمینه رابطه با شریک زندگی خود آغاز کرده اند، شریکی که «حامی» زن محسوب می شده و مصرف کننده مواد بوده است و در جریان روابط مشترک، در نهایت، قابلیتهای زن از نظر بهداشت، سلامت ، برقراری روابط سالم و خود زندگی ، تخریب شده است. بسیاری از زنان با مشکلات سوء مصرف مواد، زندگی آشفته و اهانت باری را تجربه کرده اند و در شرایط قطع رابطه قرار گرفته اند. آنان با ا حساسات عمیقی از شکست و ناکامی دست به گریبان بوده اند و برای تسکین رنجی که ناشی از آگاهی آنان نسبت به طرد خود از طرف همسر بوده، به مخدرها پناه برده اند. ضربه های سریع و احساس از خودبیگانگی، تاریخچه اعتیاد این زنان را شکل می دهند. در مورد بسیاری از زنان اعتیاد، هم پیمان نزدیک احساساتی مانند طردشدگی ، سربار بودن و بی تفاوتی است که با احساس عمیقی از پایین بودن «عزت نفس» همراه است
متأسفانه در زمینه اعتیاد زنان آمار دقیقی وجود ندارد که خود ناشی از حضور همچنان قدرتمند باور پیش گفته درمیان مسئولانی است که با این وجود از خلال همین آمارهای موجود نیز می توان به عمق مسأله پی برد. براساس برخی پژوهش ها 6/9 درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند که این آمار قبل از انقلاب کمتر از 2 درصد بوده است. وزارت بهداشت نیز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم یک زن معتاد به ازای 8 مرد معتاد گزارش می دهد. برخی گزارش ها هم بر این امر تأکید دارند که در مقابل هر 100 مرد معتاد 7 زن معتاد در کشور وجود دارد و از سویی به گفته مسؤولان زندان های کشور در حال حاضر 50 درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسئولان این آمار در سال های اخیر افزایش نیز داشته است. به یقین این اطلاعات پراکنده و تنها بیانگر بخشی از واقعیت است. ابتدا به دلیل صورت نگرفتن پژوهشی دقیق و دوم با در نظرگرفتن این نکته که بسیاری از زنان و دختران به دلیل برچسب هایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را در سر پرورانده، لذا اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور در آمار گنجانده نمیشوند. این درحالی است که پژوهش های متعددی در خارج از ایران نشان داده آسیب پذیری زنان معتاد بسیار فراتر از مردان است و عوارض اعتیاد زنان برای جامعه نیز به همین میزان نسبت به مردان بیشتر است. در یک مورد پژوهشگر امریکایی نشان داده اگر چه مقاومت بهتری در زنان نسبت به مردان در برابر مواد مخدر وجود دارد اما فاصله تجربه مصرف مواد تا وابستگی شدید به مواد در زنان (دوسال) بطور متوسط یک چهارم زمان مورد نیاز برای مردان (هشت سال) طول می کشد. به ظاهر مرگ در اثر مصرف بیش از حد، خودکشی و تصادفات ناشی از آثار مصرف نیز در میان زنان معتاد بیشتر است. از جمله دلایل این اتفاقات می تواند دوری زنان از گروه معتادان باشد که خود باعث آموزش های درون گروهی – معمولاً معتادان پرسابقه این آموزش ها را برعهده دارند. در باب میزان مصرف، نحوه تزریق مناسب یا دست کم، کاستن از بار روانی اعتیاد با پدید آمدن احساس تعلق به یک گروه باشد. مهم تر از این عوارض فردی، عوارض اجتماعی اعتیاد زنان معتاد است که در تلفیق با جنسیت زنان زمینه ساز بروز انحرافات دیگری از جمله فحشا برای به دست آوردن هزینه تأمین مواد شده و خطر ابتلای آنها به ایدز، هپاتیت و سایر بیماری های مقاربتی را افزایش می دهد. بدیهی است که ابتلای این گونه زنان به این نوع بیماری ها در عمل باعث گسترش بیماری خواهد شد. حال بگذریم از جوامع سنتی- مدرنی چون ایران که پیامد گریز ناپذیر مصرف مواد در زنان با فرار از خانه و خشونت نیز توأم می شود
اما با این وجود در ایران همچنان اعتیاد زنان نه تنها جدی گرفته نمی شود که گهگاه غیرقابل اعتنا نیز محسوب می شود . نمونه اینکه عمده برنامه های پیشگیرانه و درمان مدار برای مردان تهیه و تدوین می شود. تمام تلاش ها معطوف به تشویق مردان به ترک اعتیاد است و برای شناسایی دقیق تر زنان معتاد کوچکترین تلاشی نمی شود. حال آنکه تداوم این روند بی شکل در آینده نه چندان دور عواقب ناگواری را بر اجتماع تحمیل خواهد کرد. چنانچه نشانه هایی از آن هم اکنون نیز نمایان شده است
3-1- تعریف مفاهیم اساسی
آسیب شناسی اجتماعی (Social Pathology)
آسیب شناسی اجتماعی عبارت است از مطالعه نابسامانی و اختلال وعدم هماهنگی و تعادل دو کارکردهای مربوط به کالبد حیات اجتماعی انسان ها، آشکار است که اصطلاح آسیب شناسی از دیدگاهی کارکردی از علوم زیست شناختی به عاریت گرفته شده است. اما در مباحث جامعه شناختی، هدف آسیب شناسی اجتماعی را مساحتاً شناخت کج رفتاری، علل وعوامل، انواع و پیامدهای آن می دانند
بی سازمانی اجتماعی Social disorganization
بی سازمانی اجتماعی به معنی درهم شکستن سازمان اجتماعی است. بی سازمانی اجتماعی عبارت است از هر نوع یا هر میزان از تضعیف یا گسیختگی الگوهای روابط اجتماعی که اساس یک جامعه،مجمع یا هر گونه نظام اجتماعی را تشکیل میدهد. بیسازمان کامل ، نظام را نابود می کند [گرچه ممکن است] لزوماً موجب نابودی مؤلفه (سازه) های نظام نشود
وابستگی Dependency
وابستگی به گسترده ترین معنای آن دلالت دارد بر «نیاز به پیوستگی» که در همه افراد یافت می شودوابستگی نیازی است به این که شخص خود را با شخصی دیگر مربوط سازد، به او تکیه کند و از او خشنودی جوید
پیشگیری Prevention
عبارت است از اقداماتی که به منظور حفظ، ارتقاء و بازگرداندن سلامتی صورت می گیرد و در سه سطح پیشگیری اولیه، ثانویه و نوع سوم در رابطه با مسیر طبیعی بیاری تعریف می شود که عبارتند از
پیشگیری اولیه : بر ترغیب افراد به اتخاذ رفتارهای بهداشتی و استفاده مناسب از خدمات بهداشتی، پیشگیری جهت جلوگیری از شروع بیماری تأکید دارد
پیشگیری ثانویه : بر ترغیب افراد جهت استفاده از خدمات غربالگری به دستورات و توصیه پزشکی برای متوقف کردن فرآیند بیماری و کاهش شدت بیماری تأکید دارد
پیشگیری نوع سوم : به کارگرفتن همه تدابیر موجود برای کاهش یا محدود کردن نقص عضو و ناتوانی های حاصل از بیماری و ارتقاء توانایی تطابق با حالات بهبود ناپذیر تأکید دارد
مواد مخدر:
از نظر سازمان بهداشت جهانی، هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند f بر یک یا چند عملکردهای آن تأثیر بگذارد
تعریف عملی مواد مخدر:
در این پژوهش منظور از مواد مخدر: اپیوئیدها مانند «تریاک، هروئین و ; » محرکها مانند کوکائین، آمفتامین و مشتقات آن، ماری جوانا برخی مواد استنشاقی ، الکل و توتون که جزو مواد مخدر نیستند ولی بالقوه اعتیادآور می باشند، نیز در این مبحث قرار می گیرند
اعتیاد: addication
سازمان جهانی بهداشت ، اعتیاد را اینگونه تعریف می کند، اعتیاد به مواد مخدر مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضر به حال شخص و اجتماع می باشد و زاییده مصرف دارویی طبیعی یا صنعتی به شمار می رود. این سازمان در سال 1964 میلادی اصطلاح وابستگی دارویی را جایگزین اصطلاح اعتیاد کرد
سوء مصرف : Abuse
سازمان بهداشت جهانی سوء مصرف مواد مخدر را اینگونه تعریف می کند : مصرف مواد مخدر به نحو مستمر یا اتفاقی و ناسازگار با کارهای پذیرفته شده پزشکی یا بدون رابطه با این کارها
خانواده: Family
خانواده یک گروه نهادی شده زیستی – اجتماعی متشکل از چند فرد بالغ و فرزندان که زاده پیوند ازدواج افراد بالغ اند- خانواده همیشه عنصر زناشویی و عنصر همخونی را یکی در خود دارد
جنبه انسانی دارد و متشکل شده از والدین و فرزندان از نظر مک آیور «خانواده عبارت است از گروهی که امر تولید مثل و پرورش کودکان را میسر می سازد» از نظر سوری : « خانواده واحدی است اجتماعی مبتنی بر ازدواج، مجمعی است که بانهاد ازدواج شکل جامعه پسند روابط جنسی مطابقت دارد». بیلز و هویجر: «خانواده را یک گروهبندی اجتماعی که اعضایش از طریق پیوند خویشاوندی با هم وحدت یافتهاند » معرفی کرده اند
انحراف (devaint) :
آنچه رفتار نابهنجار یا منحرف را تشکیل میدهد برحسب جوامع در زیرفرهنگهای مختلف متفاوت است، بعلاوه معنی و اهمیتی که به شکل های گوناگون رفتار منحرف تعلق می گردد برحسب هنجار اجتماعی که توسط آن گروه نهاده شده اند فرق نمی کند. هر گروه رفتاری را منحرف می خواند که با هنجارهای آن گروه متضاد باشد. از نظر کوهن : «انحراف، رفتاری که انتظارات نهاده شده یعنی انتظاراتی را که در یک جامعه مشترک اند و معقول و مشروع شناخته می شوند، را نقض کند.» اسپروت بیان می کند: «مفهوم انحراف متضمن مفهوم نظم است ما در ضمن عمق خود تصوری از یک نظم اجتماعی یا مقررات هنجاری آن داریم و رفتار منحرف تخلفی است از جانب مشارکت کنندگان در این نظام نسبت به قاعده رفتاری که مورد انتظار فرهنگ است، صورت میگیرد
ارزش ها: Values
ارزش ما به باورهای ریشه داری گفته می شود که اعضای یک جامعه در هنگام برخورد با پرسش هایی درباره خوبها یا بدها در نظر می گیرند . در واقع هر چیز که در جامعه مقدس تلقی می شود جز ارزشهاست مانند درستکاری ;
هنجارها: norm
جوامع راهنماییهایی برای پیروی از معیارهای اخلاقی و حتی جنبه های روزمره زندگی دارند. که به صورت مدون و غیرمدون رفتارهای مناسب با موقعیت را در جامعه معین می کنند
باورها: Beliefs
باورها مفاهیمی کلی و مبهم درباره جهان و ماهیت جامعه هستند که مردم درستی آن را به عنوان واقعیت قبول دارند. از آنجا که خاستگاه آنها تجربه ها، سنتها و روش های علمی می باشد می توانند تأثیر نیرومندی بر رفتار داشته باشند. سنت ها بیشتر مترادف با آداب و رسوم به کار میروند.و عبارتند از اعمال ورفتاری که در جامعه عمومیت داشتهاند و از نسلی به نسل دیگر رسیده باشند و تقریباً ناخودآگاه و برحسب عادت به آنها عمل میکنند
4-1- سابقه و ادبیات موضوع
بررسی پیشینه پژوهش، نه تنها پژوهشگر را از نظر تشخیص و تعریف متغیرها و عملیاتی کردن آنها، بلکه در تشخیص و چگونگی ارتباط متغیرهایی که هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ علمی مهم است را یاد می دهد
هدف از گنجاندن بخش پیشینه تحقیق عبارتست از
1- برقراری ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهشهای قبلی با مسأله تحقیق
2- آشنایی با چارچوب نظری و یا تجربی مسأله تحقیق
3- آشنایی با روش های تحقیق مورد استفاده در پژوهشهای گذشته
متأسفانه، نه تنها در فرهنگ ایرانی که در بیشتر فرهنگهای دنیا، به زنان معتاد به طور عمده به چشم افراد بی بند و بار و بی عفت نگریسته می شود، و اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد، خانواده وی نیز از این انگها و برچسب ها مصون نخواهد بود، به این دلایل و صدها دلایل فرهنگی و اجتماعی دیگر معمولاً سخن گفتن از حضور زنان در عرصه های مرتبط با مواد مخدر دشوار و حساسیت برانگیز است. لذا متأسفانه تحقیق و پژوهشی با عنوان آسیب شناسی زنان معتاد توسط محقق یافت نشد و این در حالی است که پژوهشهای متعددی در خارج از ایران نشان داده آسیب پذیری زنان معتاد بسیار فراتر از مردان است. در این شرایط محقق تنها به تحقیق هایی در زمینه کلی اعتیاد و یا اعتیاد مردان و مقاله های ارائه شده با محور اعتیاد بسنده نموده است
مروری بر مقالات در حوزه آسیب های اجتماعی با محور اعتیاد
گزارش توصیفی:مقاله «بررسی تغییرات الگوی مصرف مواد معتادان کشور در سال1377»
نوشته «سعید مدنی و عمران محمد رزاقی» حاکی از آن است که بیشترین فراوانی معتادان کشور در گروه سنی 25-29 سال می باشد. این گروه سنی 20 درصد معتادان کشور را تشکیل می دهند. میانگین سنی جمعیت معتاد 6/32 سال و میانه آن 33 سال گزارش شده است. میانگین سنی زنان معتاد 7/37 سال می باشد که بالاتر از میانگین سنی مردان معتاد است. پایین ترین میانگین سنی مربوط به منطقه کرمان (7/31) و بالاترین میانگین مربوط به منطقه سمنان (2/36) می باشد. بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه افراد متأهل هستند (6/56 درصد) و در مرتبه بعدی افراد مجرد قرار دارند (6/34 درصد) . 6/12 درصد افراد مورد مطالعه بی سواد و مابقی باسواد هستند
نسبت کارگران 4/24 درصد است که بیشترین درصد گروه های شغلی را شامل میشود. در مرتبه بعد افراد بیکار قرار دارند که 5/20 درصد از معتادان را شامل میشوند. 6/41 درصد از معتادان مورد مطالعه در منزل پدری، 3/25 درصد در منزل استیجاری یا رهنی، 7/24 درصد در منزل شخصی سکونت داشته اند. میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر 2/22 سال برای مردان و 5/27 سال برای زنان می باشد. شروع مصرف مواد مخدر برای حدود 4/33 درصد از جمعیت مورد مطالعه میهمانی های دوستانه یا منزل، 7/15 درصد در اماکن عمومی، 3/8 درصد در محل کار، 7/6 درصد در میهمانی های خانوادگی ذکر شده است. در پاسخ به علل شروع مصرف 7/44 درصد از کنجکاوی ، 2/40 در صداز کسب لذت ، 25 درصد از مشکلات خانوادگی 7/22 درصد از فشار دوستان، 1/21 درصد از دسترسی به مواد، 9/18 درصد از کمبود عاطفی و 5/17 درصد از درمان دردهای جسمانی سخن گفته اند. روند کلی تغییرات مصرف مواد مخدر در سطح کشور حکایت از تغییر الگوی مصرف تریاک به هروئین و حشیش و در مرتبه بعد سایر مواد مخدر دارد. بخش عمده مصرف کنندگان را گروه های جوان تشکیل می دهند. روش مصرف به صورت تدخین رو به کاهش است و روش هایی مثل خوردن و تزریق رو به افزایش است
مقاله دیگر نوشته «سیدحسین سراج زاده» است که به «پژوهش های پیمایشی در شیوع شناسی مصرف مواد مخدر و اعتیاد» پرداخته است. به نظر نویسنده، پژوهش های پیمایشی می توانند بهترین نسخه برای شیوع شناسی مصرف مواد مخدر در سطح ملی و در بین گروه های خاص باشد. این پیمایش ها در صورت تکرار در طول زمان تصویر روشنی از روند مصرف مواد وتحول نگرش ها نسبت بر مصرف مواد را فراهم می آورند و یکی از بهترین منابع اطلاعاتی برای ارزیابی برنامه های کنترل مصرف مواد مخدر هستند
مقاله دیگر «نگاهی به عوامل اجتماعی مؤثر در گرایش نسل جوان به مواد اعتیاد آور» به نوشته «علی موسی نژاد» است. در این مقاله ابتدا به برخی عوامل در سطح کلان اجتماعی نظیر عدم تناسب و تطابق تکامل فنی با رشد معنوی، موقعیت جوانان، فعالیت استعمارگران، عدم همکاری کشورهای همسایه در زمین کنترل مواد و مبارزه با قاچاقچیان ، جنگ و بیکاری، فقر و شکاف طبقاتی اشاره می کند و در سطح میانه نویسنده به این گونه عوامل مانند نگرش مثبت به اثرات مواد مخدر، به ویژه تریاک در برخی مناطق کشور، و به خرده فرهنگ ها نابسامانی خانواده، شیوه تربیت ، شکاف نسلها، محله آلوده یا جرم زا، نحوه گذران اوقات فراغت، گروه همسالان و زندان اشاره می کند
در سطح خرد از برخی عوامل مانند ضعیف بودن اعتقادات اخلاقی و مذهبی خرد، ویژگی های دوره جوانی ، بحران هویت و افسردگی نام می برد و به نظر نویسنده فرد مجرم در اکثر موارد قربانی ساختار آسیب زا، محیط آلوده و روابط نامناسب اجتماعی است
مقاله دیگر نوشته «عطاء الله محمدی» با عنوان «مقایسه برخی عوامل پرخطر و ویژگی های شخصیتی بزهکاران معتاد و غیرمعتاد» پرداخته است. نویسنده از مقایسه دو گروه معتاد و غیرمعتاد دارای میانگین های سنی 8/15 و 8/16 سال به نتایجی دست یافته است. اعتیاد در افرادی بیشتر است که عوامل پرخطر به میزان بیشتری در میان آن ها مشاهده شود. منظور از عوامل پرخطر ، اخراج از مدرسه، فقدان پیشرفت تحصیلی، شکست تحصیلی، فرار از مدرسه و منزل، بزهکاری، مشکلات خانوادگی مانند زندانی شدن اعضای خانواده، سوء مصرف مواد در خانواده می باشد. مقایسه دو گروه نشان میدهد که اختلالات خلقی و رفتاری، اختلال به صورت نقصان توجه و یا بیش فعالی به میزان بیشتر در گروه معتادان قابل مشاهده است
در مقاله دیگر به نام «خانواده و اعتیاد» به نوشته سعید مدنی است که نویسنده به خانواد زیستی اشاره دارد که حضانت و سرپرستی فرزندان توسط والدین به درستی صورت نمی گیرد. در ادامه بحث به نابسامانی خانواده، اعتیاد والدین، بی سوادی و کم سوادی والدین و اهداف والدین از ورود به ازدواج به عنوان عوامل خانوادگی نام می برد
مقاله دیگر به «عوامل ساختاری اعتیاد» می پردازد که نویسنده آن جعفر سخاوت است . این مقاله به برخی تغییرات ساختاری در جوامع در حال رشد و نیز در جوامع صنعتی و اثر آن ها بر افزایش آمار معتادان و کاهش سن اعتیاد اشاره دارد. نویسنده به برخی تغییرات در نهادهای اجتماعی مانند کاهش کنترل های غیر رسمی درخانواده، در گروه شغلی و اجتماعات محلی پرداخته است. این تغییرات در تمام جوامع مدرن اتفاق افتاده است و به تدریج سهم کنترل های رسمی که پرهزینه است افزایش یافته است. همراه با کاهش حمایت های غیررسمی خانواده، گروه شغلی و اجتماعات محلی، تأکید بر توانایی ها و لیاقت های فردی افزایش یافته است. این تغییرات به تدریج احساس ناایمنی ، ابهام در هویت را افزایش داده است و به کاهش احساس ارزشمندی نسل جوان منجر شده است
5-1- طرح مقدماتی مسئله تحقیق (بیان مسئله )


دانلود مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما با word دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما با word
چکیده
مقدّمه
صعوبت حد
سهولت حد مفهومی
صعوبت حدّ حقیقی و سهولت حدّ مفهومی
1 معیار ذاتی و عرضی نزد بغدادی
2 رابطه اسم و حدّ نزد بغدادی
حدّ مفهومی و حدّ حقیقی نزد شیخ اشراق
ضابطه اسم و مسمّا نزد شیخ اشراق
اشتراک و افتراق نظریه بغدادی و شیخ اشراق
وضع اسم بر مسمّا در دو نظریه مزبور
نقد صدرالمتألّهین بر نظریه شیخ اشراق
لزوم شناخت مسمّا در نامگذاری
میزان قراردادی بودن نامگذاری
رابطه حدّ و محدود و اسم و مسمّا نزد بغدادی
عدول شیخ اشراق از تعریف مفهومی عام به خاص
نقد نظریه شیخ اشراق
تحلیل نامگذاری اسمهای عام بر مسمّا
اسم جوهری و اسم عرضی
1 اسماء انواع جواهر طبیعی
2 اسم اجناس جواهر طبیعی
اسماء اعراض
اسماء مخترعات و مصنوعات
خلاصه
منابع
پىنوشتها
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله صعوبت یا سهولت حد و رابطه آن با وضع اسماء عام بر مسما با word
ـ ابنسینا، الشفاء، البرهان، تحقیق ابوالعلی عفیفی، (قاهره، مطبعهالامیریه، 1375ق)؛
ـ ـــــــــ، رسائل ابن سینا، کتابالحدود، (قم، بیدار، بیتا)؛
ـ ابن کمونه، سعدبن منصور، الجدید فی الحکمه، تحقیق حمید مرعید الکبییسی، (بغداد، مطبعه جامعه بغداد، 1402ق)؛
ـ ارسطو، منطق ارسطو، ج 2، تحقیق عبدالرحمن بدوی، (بیروت، دارالقلم، 1980)؛
ـ اُرموی، ابوبکر، بیان الحق و لسان الصدق، پایاننامه دانشگاه تهران، تصحیح غلامرضا ذکیانی؛
ـ البغدادی، ابوالبرکات، الکتاب المعتبر فیالحکمه، (اصفهان، انتشارات دانشگاه اصفهان، 1373)؛
ـ حلی، جمالالدین حسن، الاسرار الخفیه، (قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1379)؛
ـ رازی، قطبالدین، شرح المطالع، (قم، کتبی نجفی، بیتا)؛
ـ ساوی، زینالدینعمربن سهلان، البصائر النصیریه فی علم المنطق، (مصر، المطبعه الکبری الامیریه، بیتا)؛
ـ شهرزوری، شمسالدین محمد، شرح حکمهالاشراق، تصحیح حسین ضیائی تربتی، (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372)؛
ـ شیخ اشراق، حکمهالاشراق، (تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1372)؛
ـ صدرالمتألهین، تعلیقات علی حکمهالاشراق، (قم، بیدار، بیتا)؛
ـ طوسی، نصیرالدین، اساس الاقتباس، چ چهارم، (تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1376)؛
ـ غزالی، ابیحامد، معیارالعلم، (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410ق)؛
ـ میر سیدشریف، حاشیه شرح المطالع، (قم، کتبی نجفی، بیتا)؛
چکیده
اکثر منطقدانان مسلمان و در رأس آنها فارابی و ابنسینا پس از ارائه دستگاه جنس و فصلی و ذاتی و عرضی و اینکه حد تام مشتمل بر تمام ذاتیات محدود است، به صعوبت و دشواری حد تام حقیقی فتوا دادهاند
در این میان بغدادی با طرح حد مفهومی و اسمی در علوم، سهولت حدّ تام را مطرح کرده و شیخ اشراق در مقام نقد نظریه تعریف مشائین سهولت حد مفهومی یا اسمی را تأیید کرده است
این دو بین اسم و مسمّا و بین حد و محدود رابطه قائل نشدهاند. از نظر این دو اسم برای مسمّایی است که از آن شناخت داریم و میزان شناخت ما از مسمّا در واقع تشکیلدهنده حدّ مسمّا است
از نظر راقم سطور، رابطه حد و محدود و اسم و مسمّا کلیت ندارد لذا همواره حدّ شیء به میزان شناخت مسمّا تنظیم نمیشود، گرچه فیالجمله ارتباط اسم و مسمّا و حد و محدود قابل قبول است
کلید واژهها
حد تام، ذاتی، عرضی، اسم و مسمّا، حد حقیقی، حد مفهومی یا اسمی، شیخ اشراق، بغدادی
مقدّمه
منطقدانان علم حصولی را از یک سو، به تصور و تصدیق و از سوی دیگر، به بدیهی و نظری تقسیم کردهاند. با این تقسیم، تصور به بدیهی و نظری تقسیم میشود. تصورات نظری کلی را میتوان با استفاده از تصورات بدیهی از راه تعریف حدّی یا رسمی معلوم کرد. تعریف حدّی آن است که ذاتیات معرَّف در آن ذکر شوند. تعریف حدّی، خود به دو نوع حدّ تام و حدّ ناقص تقسیم میشود. در حدّ تام، باید تمام ذاتیات محدود، یعنی تمام اجناس و فصول ذکر شوند و هیچ ذاتیای نباید در این تعریف فروگذار گردد. نیاوردن ذاتیای در تعریف آن را از حد تام بودن خارج میکند، اگرچه چنین تعریفی معرَّف را از غیر خودش تمییز دهد
ذاتی در برابر عرضی است؛ همانگونه که در تعریف، میتوان از ذاتیات استفاده کرد، همچنین میتوان از عرضیات استفاده نمود. اما عرضی در منطق، خود اقسامی دارد و در تعریف نمیتوان از هر عرضیی استفاده کرد
عرضی یا لازم است یا مفارق، و عرضی لازم یا بیّن است یا غیر بیّن. «لازم بیّن» آن است که شیئی به صورت بدیهی و بینیاز از استدلال معلوم باشد. در منطق گفتهاند: تعریف رسمی باید از عرضیهای لازم بیّن تألیف شود، و ممکن نیست از لازمهای غیر بیّن تألیف یابد؛ چرا که اگر از لازمهای غیر بیّن تألیف یابد، به دلیل غیر بیّن بودن، بدیهی نیستند و معرَّف را از ابهام بیرون نمیآورند و معلوم نمیکنند. پس همانگونه که اگر ذاتیات ماهیتی معلوم و بدیهی نباشند، نمیتوان آنها را در تعریف حدّی ذکر کرد، همچنین اگر لازمهای ماهیتی معلوم و بدیهی نباشند، نمیتوان آنها را در تعریف ذکر نمود
در یونان باستان پیش از آنکه ارسطو منطق را به نگارش درآورد، شبهه امتناع تعریف مطرح بود. افلاطون این شبهه را از زبان سقراط به عنوان مدافع امکان تعریف مطرح میکند و پاسخ میدهد. ارسطو به گونهای دیگر به این شبهه پاسخ میدهد و امکان تعریف را تثبیت میکند.1 شیخالرئیس به اختلاف دو پاسخ اشاره میکند و پاسخ سقراط به قلم افلاطون را نمیپذیرد و خود بر اساس پاسخ ارسطو به شبهه پاسخ میدهد
شیخالرئیس با آنکه امکان تعریف را تثبیت میکند، ولی بر صعوبت تعریف چه حدی و چه رسمی تأکید میورزد. شیخالرئیس حدّ تام را، که با موضوع این مقاله مرتبط است، با چهار مشکل جدّی مواجه میداند و چارهای نمیبیند جز اینکه به دشواری حدّ تام فتوا دهد
صعوبت حد
آ. چگونه میتوان یقین کرد چیزی که به عنوان جنس قریب محدود ذکر میشود، واقعا جنس قریب آن است و پایینتر از آن جنس دیگری وجود ندارد؟
ب. چگونه میتوان مطمئن بود چیزی که به عنوان ذاتی آورده میشود، از نوع لازمی نباشد که حتی در ذهن از ملزوم خود جداشدنی نیست؟
پ. چگونه میتوان به دست آورد همه فصول مساوی با محدود جمعآوری شدهاند و آنچه به دست آمده، که سبب تمییز محدود از همه اغیار میباشد، مانع جستوجو از سایر فصول نشده و تمام فصول به دست آمدهاند؟
ت. چگونه میتوان مطمئن بود تقسیم جنس به انواع، به وسیله فصول از نوع تقسیم اوّلی است و فصل دیگری در میان نیست؛ فصلی که جنس را به دو نوع تقسیم کند و یکی از این دو نوع با فصل موردنظر به دو نوع دیگر تقسیم شوند؟ برای مثال، تقسیم جسم به حسّاس و غیرحسّاس را در نظر بگیرید، در حالی که پیش از این تقسیم، جسم به وسیله نمو داشتن یا نداشتن به جسم نامی و غیر نامی تقسیم میشود و جسم نامی به حسّاس و غیر حسّاس. بنابراین، در تحدید حیوان، اگر تقسیم دوم پیش از تقسیم اول در نظر گرفته نشود، بعضی از ذاتیات مانند نامی بودن مورد غفلت واقع میشوند
سهولت حد مفهومی
پس از شیخالرئیس، بغدادی استدلال شیخالرئیس مبنی بر صعوبت حد را ذکر میکند و با مطرح کردن رابطه اسم و مسمّا و اینکه حد به حسب اسم است و اسم هم به حسب حد، نظریه شیخ را به نقد میکشد و سهولت حد را تجویز میکند. شیخ اشراق نیز با اشاره به نظریه بغدادی، سهولت حدّ مفهومی را بر حدّ حقیقی ترجیح میدهد، و در حکمهالاشراق، نقدهایی بر نظریه تعریف ارسطویی ارائه میدهد
صعوبت حدّ حقیقی و سهولت حدّ مفهومی
منطقدانان پس از بغدادی همچون ابن کمونه، خونجی، ارموی، محقق طوسی، علّامه حلّی، قطب رازی و میر سید شریف تحت تأثیر استدلال شیخالرئیس از یک سو، و تحت تأثیر استدلال بغدادی و شیخ اشراق از سوی دیگر، حد را به «حقیقی» و «مفهومی» تقسیم کرده و حدّ مفهومی را آسان و حدّ حقیقی را دشوار دانستهاند
بغدادی برای اثبات سهولت حدّ تام و نقد نظریه شیخ الرئیس، پس از ذکر ادلّه او، نظریه خود را بر اصولی پایهریزی میکند و بر اساس آنها سهولت حد را نتیجه میگیرد
1 معیار ذاتی و عرضی نزد بغدادی
شیئیت شیء به اوصافی است که از شیء تشخیص میدهیم، و وجود آن اوصاف دلیل است که آن شیء خودش خودش است و اگر آن اوصاف نباشد آن شیء وجود ندارد. بنابراین، ذاتیات شیء همان اوصافی هستند که در حقیقت و واقعیت آن شیء دخیلند؛ به این معنا که هر یک از آنها جزء معنای شیء به حساب میآیند. ذاتی به این معنا نیست که ذات با نبود آن معدوم باشد؛ زیرا شیء با نبود بعضی از اعراض لازم هم معدوم است؛ چه اینکه شیء با نبود بعضی از علل خود معدوم است، در حالی که نمیتوان عرضیات یا هر علتی را جزء ذاتیات به حساب آورد. بنابراین، ذاتی و عرضی و اطلاق اسامی بر مسمّیات نسبت به افراد متفاوت میشوند. وقتی به شخصی میگوییم «او»، که در او ویژگیهای بارزش را، که از قبل تشخیص دادهایم موجود باشند. یکی از آن ویژگیها بدن اوست. بنابراین، تا بدن او نباشد نمیتوانیم به او اشاره کنیم. اما وقتی او به خودش «من» میگوید، هرگز بدنش موردنظر نیست؛ چرا که حقیقت «من» در استعمال او به نفس مجرّدش اشاره دارد، در حالی که استعمال «او» در پیش ما به نفسش اشاره ندارد؛ به این دلیل که اگر او بمیرد، به جسدش هم میگوییم: این جسدِ همان شخص است
2 رابطه اسم و حدّ نزد بغدادی
تعریفهای حدّی برای اشیا بر حسب اسمهایشان هستند و اسامی برای اشیایی که دارای تعریف حدّیاند بر حسب حدودشان میباشند، بلکه اسامی برای معانی هستند و معانی برای اسامی و به حسب اسامی و نیز برای موجوداتند. اسامی اولا، برای آنچه در اذهان موجودند قرار داده میشوند؛ و ثانیا، برای موجودات در خارج، به حسب آن میزان از معانی که در ذهن موجود شدهاند، و این معانی حدود آن موجودات خارجی به حساب میآیند
بنابراین، ذاتیات مسمّا همان اوصافی هستند که از مسمّا تشخیص داده میشوند و در حدّ آن ذکر میشود، و نیز ذاتیات هویّت موجودی که اسمی بر آنها اطلاق میشود به حسب اسم آن است. پس اوصافی که نامگذاران آنها را هنگام وضع اسم بر مسمّا در نظر گرفتهاند، ذاتیات هویّت موجود به حساب میآیند
بغدادی با این اصول نتیجه میگیرد که دشواری تعریف به طور مطلق یا برای عدهای در بعضی موارد مانند تعذّر و دشواری در قیاسها در تشخیص حدّ وسط است. بنابراین، فرقی بین حدّ و قیاس نیست و دلیلی وجود ندارد که یکی را دشوارتر از دیگری بدانیم و صعوبت را در حدّ مطرح کنیم و در قیاس مطرح نسازیم
بغدادی با توجه به مطالب مزبور، به نقد نظریه شیخالرئیس میپردازد. از نظر او، سختترین مشکلی که شیخ مطرح کرده این است که ممکن است بعضی از فصول مساوی با محدود سبب غفلت از فصول مساوی دیگر شوند و در نقد آن میگوید: اگر فصلی مجهول باشد، بر اساس این اصل که نام گذارند نام را بر شیء بر اساس اوصافی که از آن شناخته است مینهد و شیء را از آن نظر که نام بر آن نهاده است تعریف حدی میکند، دیگر این فصل جزو مفهوم مسمّا به حساب نمیآید و بنابراین، نباید در حد ذکر گردد. پس حد به حسب اسم، حد است و حد به حسب معرفت و شناخت از شیء است. پس کسی که به حسب شناخت نام میگذارد، نام را به حدّی که تفصیل معرفت اوست، تفسیر میکند و مجهول در حد داخل نیست
بر اساس اصول مزبور، بغدادی مشکل دیگر شیخالرئیس در مورد صعوبت حد را پاسخ میگوید و آن عدم تمایز میان ذاتی و لازمهای بیّن است که در ذهن هم از معروض خود جدا نیستند. پاسخ بغدادی چنین است: به دلیل آنکه اسمگذاری بر مسمّا بر اساس معرفت و شناخت است و حد هم بر حسب اسم، بنابراین، مفاهیمی که در اطلاق اسم دخیلند، ذاتی محسوب میشوند و مابقی عرضی به حساب میآیند. از اینرو، حد چندان صعوبت ندارد
حدّ مفهومی و حدّ حقیقی نزد شیخ اشراق


دانلود مقاله جایگاه امّالقضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى با word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله جایگاه امّالقضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جایگاه امّالقضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى با word
چکیده
مقدّمه
اوّلیات
اصل امتناع تناقض
مفاد اصل امتناع تناقض
استدلالناپذیرى اصل امتناع تناقض
اصل «هوهویّت» و اصل امتناع تناقض
ابتناى علوم نظرى و بدیهىهاى دیگر بر اصل امتناع تناقض
کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم
1 نظریه «تولیدى»
2 نظریه «تخصیصى یا مصداق خاص»
3 نظریه «تتمیم تصدیق (استقرار علم) یا استنتاج یقین مضاعف»
4 نظریه «طرد تصدیقهاى دیگر»
5 نظریه نیاز ثانوى یا علم به علم
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله جایگاه امّالقضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى با word
ـ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح، (بىجا، دفتر نشرالکتاب، 1403 ق)، ج 1؛
ـ ـــــ ، الشفاء، المنطق، البرهان، تحقیق ابوالعلاء عفیفى، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، 1404 ق)؛
ـ ـــــ ، الشفاء، الهیات، تحقیق سعید زاید و الأب قنوانى، (تهران، ناصرخسرو، 1363)؛
ـ ارسطو، منطق ارسطو، تحقیق عبدالرحمن بدوى، (بیروت، دارالقلم، 1980)، ج 2؛
ـ جوادى آملى، عبداللّه، تبیین براهین اثبات خدا، (قم، اسراء، بىتا)؛
ـ ـــــ ، شناختشناسى در قرآن، (قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1370)؛
ـ حلّى، جمالالدین حسن، الجوهرالنضید، (قم، بیدار، 1363)؛
ـ رازى، فخرالدین، المباحثالمشرقیه، (بیروت، دارالکتب العربى، 1410 ق)، ج 1؛
ـ ـــــ ، المحصّل، تحقیق حسن اتاى، (قاهره، مکتبه دارالتراث، بىتا)؛
ـ ـــــ ، عیونالحکمه، مع شرح عیونالحکمه، (طهران، مؤسسه الصادق للطباعه والنشر، 1373)، ج 1؛
ـ شیرازى، صدرالدین محمّد، شرح و تعلیقه صدرالمتألّهین بر الهیّات شفا، تصحیح نجفقلى حبیبى، (تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، 1382)؛
ـ طوسى، محمّدبن محمّد، اساسالاقتباس، تصحیح مدرّس رضوى، چ چهارم (تهران، دانشگاه تهران، 1367)؛
ـ ـــــ ، تلخیص المحصّل، (بىجا، دارالاضواء، 1405 ق)؛
ـ فارابى، التنبیه على سبیلالسعاده، تحقیق جعفر آلیاسین، (تهران، حکمت، 1370)؛
ـ ـــــ ، المنطقیات للفارابى، (قم، مکتبه آیهاللّهالعظمى المرعشىالنجفى، 1408ق)، ج 1؛
ـ مصباح، محمّدتقى، آموزش فلسفه، (تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1364)، ج 1؛
ـ ـــــ ، تعلیقه على نهایهالحکمه، (قم، مؤسسه فى طریقالحق، بىتا)؛
ـ مطهّرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با مقدّمه و پاورقى، (قم، صدرا، بىتا)، ج 2؛
چکیده
از نظر منطقدانان و فیلسوفان مسلمان، اصل «امتناع تناقض» در منظومه معرفتى جایگاهى بس رفیع دارد و زیربناى تمام معارف عقلى و غیر عقلى است، به گونهاى که این اصل را به منزله واجبالوجود در میان ممکنالوجودها قرار دادهاند. اما در کیفیت ابتناى علوم بر این اصل، پنج نظریه ابراز شده است: بعضى همه علوم را مستنتج از اصل امتناع تناقض دانستهاند؛ برخى اوّلیات و اصول متعارفه را همان اصل امتناع تناقض دانستهاند که تخصیص خورده است؛ برخى ابتناى علوم بر اصل امتناع تناقض را براى یقین مضاعف و نفى نقیض یا طرد علوم دیگر دانستهاند؛ و برخى دیگر ابتنا بر این اصل را از نوع نیاز ثانوى و براى علم به علم دانستهاند
کلید واژهها
اوّلیات، بدیهیات، نظریات، اصل امتناع تناقض، اولالاوائل، هوهویّت، مبناگرایى
مقدّمه
فیلسوفان و منطقدانان مسلمان از نظر معرفتشناسى، مبناگرا هستند. از نظر آنها، تمام علوم یقینى بر دستهاى از قضایاى خودبنیاد یا مبادى مبتنى است که براى آنها استدلال نمىآورند. منطقدانان به استقراء با شش دسته از این مبادى، که از آنها به «واجباتالقبول» یاد مىکنند، دست یافتهاند: 1 اوّلیات؛ 2 مشاهدات (حسّیات ظاهرى و وجدانیات)؛ 3 مجرّبات؛ 4 حدسیات؛ 5 متواترات؛ 6 فطریات
اما منطقدانان مسلمان خود اذعان مىکنند که همه این شش دسته حقیقتاً مبدأ نیستند. به اعتقاد محقق طوسى، تنها اوّلیات و مشاهدات (حسّیات ظاهرى و وجدانیات) مبدأ علوم یقینى ماست و چهار دسته دیگر از مبادى برهان محسوب نمىشود.115 ولى به دلیل آنکه براى آوردن استدلال بر یقینى بودن این چهار دسته به تکلّف دچار نمىشویم، این چهار دسته را جزو مبادى شمردهاند. تعبیر محقق طوسى در مورد فطریات و حدسیات این است
چون مستلزم قیاسىاند مفید حکم بى تجشم کسبى، آن را از مبادى شمردهاند
اما اساسىترین مبادى علوم یقینى نزد مسلمانان همان اوّلیات است
اما از نظر منطقدانان، قضایاى واقعاً بدیهى به نوبه خود، به دو قسم تقسیم شده است: بدیهیات اولیه که تصدیق آنها احتیاج به هیچ چیزى بجز تصور دقیق اجزاى قضیه ندارد؛ و بدیهیات ثانویه که تصدیق آنها در گرو به کار گرفتن اندامهاى حسى یا چیزهاى دیگر غیر از تصور اجزاى قضیه است
اوّلیات
ارسطو به برخى مبادى مانند اصل «امتناع تناقض» اشاره مىکند که بدون حدّ وسط معلوم است و این دسته را «امور عامیه»، «علوم متعارفه» و «مبادى عامیه»119 مىنامد. همو مبادى یا «مقدّمات صادق اوّلى» را مبادى مىخواند که بالذات ـ نه به واسطه غیر ـ تصدیق مىشود، و در توصیفِ سومى مىگوید: مبادى شأنیتِ تبیین هر چیزى را دارد
فارابى به قضایایى با عناوین «الحاصل بالطباع»، «المقدّمات الاُوَل الطبیعیه للانسان»، «المبادىء الاُوَل»، «المقدّمات الواجب قبولها» و «الاوائلالمتعارفه» و «العلوم المشهوره» اشاره مىکند که کلى و بدون حدّ وسط و موجب یقین ضرورى است و بالطبع و احتمالا به صورت غریزى و فطرى حاصل مىگردد، و این نوع قضایا را در مقابلِ قضایایى که به واسطه حس و تجربه حاصل مىشود، قرار مىدهد
روشن است که یکى از مبادى برهان در میان منطقدانان مسلمان، اوّلیات است که بر همین امور تطبیق مىشود که ارسطو آنها را امور عامیه، و فارابى آن را «الحاصل بالطباع» نامید. اوّلیات نزد منطقدانان و فیلسوفان مسلمان، قضایایى است که هرگاه اجزاى آنها به خوبى تصور شود براى تصدیق کافى است؛ مانند «سلب و ایجاب با هم جمع نمىشوند» یا «کل از جزء خود بزرگتر است» یا «دو شىء مساوى با شىء سوم با هم برابرند.» ممکن است بعضى از اوّلیات به دلیل پیچیدگى تصورى، تمام یا بعضى از اجزاى آن تصدیق نشود و این مانع از اوّلى بودن آن نخواهد بود؛ زیرا حکم و تصدیق به این و آن بودن در حملىها یا حکم و تصدیق به لزوم یا عناد اجزاى قضیه در شرطىهاى متصله و منفصله این دسته از قضایا بدیهى است. اما اگر اجزا به خوبى تصور نشود، هرچند حکم و تصدیق تحقق نمىیابد، اما این عدم تحقق حکم و تصدیق به خاطر بدیهى نبودن حکم نیست، بلکه به سبب استیفا نشدن شرط تصدیق یعنى تصور اجزاست
اصل امتناع تناقض
یکى از مصادیق اوّلیات اصل «امتناع تناقض» است. فیلسوفان در میان اوّلیات، براى این اصل حساب جداگانهاى باز کرده و آن را مقدّم بر همه قضایا دانستهاند و از آن به «امّالقضایا» و «اوّل الاوائل» نام مىبرند؛ زیرا از نظر آنان، سایر علوم، اعم از اوّلیات و بدیهىهاى پنجگانه دیگر و همه نظرىها بر این اصل مبتنى است123 و به گفته ارسطو، تبیین هر قضیهاى بر این اصل مبتنى است.124 البته بیان ارسطو اختصاص به اصل «امتناع تناقض» ندارد، بلکه توصیف عام براى مبادى برهان است، ولى براى نشان دادن مصداق آن، اصل «امتناع تناقض» را مطرح مىکند.125به تعبیر صدرالمتألّهین، انکار این اصل سقوط در شکّاکیّت است،126 یا اصل «امتناع تناقض» در میان قضایاى علمى، به منزله واجبالوجود در میان موجودات امکانى است
مفاد اصل امتناع تناقض
این اصل داراى دو مضمون است: دو نقیض با هم جمع نمىشوند (امتناع اجتماع دو نقیض) و دو نقیض با هم رفع نمىشوند (امتناع ارتفاع دو نقیض). ولى باید توجه داشت که ارتفاع دو نقیض به اجتماع دو نقیض بر مىگردد؛ مثلا، aو a¬ دو نقیضاند و معناى ارتفاع آن دو این است که هم aنباشد و هم a¬؛ یعنى به جاى a، a¬ و به جاى a¬ و a ¬¬باشد. از طرفى a ¬¬همان aاست، پس ارتفاع دو نقیض aو a ¬همان اجتماع دو نقیض aو a ¬است. از اینرو، امتناع ارتفاع دو نقیض را مستنتج از اجتماع دو نقیض دانسته و آن را نظرى قلمداد کردهاند
استدلالناپذیرى اصل امتناع تناقض
از نظر فیلسوفان، این اصل به هیچوجه استدلالپذیر نیست؛ زیرا اگر کسى در صدد اثبات این اصل برآید، به ناچار باید بر این اصل تکیه کند؛ چرا که آنچه اثباتکننده این اصل است باید وجودش مثبت این اصل و عدمش نافى این اصل باشد و اگر این اصل از قبل پذیرفته نشده باشد، در این صورت، مىتوان وجود و عدم آن چیز را تجویز کرد و در این صورت، دلالتى بر مدعا نخواهد داشت. و اگر با پذیرش قبلى این اصل، وجود آن چیز مثبت این اصل باشد، دور در استدلال رخ مىدهد
اصل «هوهویّت» و اصل امتناع تناقض
فیلسوفان مسلمان هرچند در مطاوى مباحث خود، از اصل «هوهویّت» هم به اجمال سخن به میان آوردهاند، ولى به جدّ بدان نپرداختهاند. مفاد اصل «هوهویّت» این است که هر چیزى خودش خودش است. صدرالمتألّهین در ضمنِ اشاره به بحث از مبناگرایى و اینکه هر تصدیق نظرى در نهایت، به تصدیقاتى منتهى مىشود که هیچ تصدیقى بر آن مقدّم نیست، به اصل «هوهویّت» یعنى اینکه شىء خودش خودش است و اصل «نفى خود متناقض» یعنى شىء نقیض خود نیست و اصل امتناع اجتماع دو نقیض و اصل ارتفاع دونقیض مثال مىزند.130بنابراین « a aاست» مفاد اصل «هوهویّت» است
اصل «هوهویّت» ضرورىترین اصل است و حتى از اصل امتناع تناقض ضرورىتر است، و اصل امتناع تناقض از این اصل ضرورت مىیابد؛ زیرا در این اصل، ذهن در موضوع و عقدالوضعِ قضیه، aبودن را براى a مىپذیرد و به همین دلیل، در ناحیه عقدالحمل و محمول a را بر آن حمل مىکند و وقتى a را به عنوان محمول براى a به عنوان موضوع ثابت مىبیند، دیگر ذهن نمىتواند a¬ را به عنوان محمول بر موضوع حمل کند. بدینسان، اصل امتناع تناقض شکل مىگیرد: «یا a a است یاa a ¬ است»؛ «a a است یا a aنیست.» بنابراین، اصل «هوهویّت» را باید در کنار اصل امتناع تناقض، بلکه مقدّم بر آن «امّالقضایا» و «اوّل الاوائل» دانست. شاید بتوان گفت: از نظر صدرالمتألّهین، اصل «هوهویّت» بر اصل امتناع تناقض مقدّم است؛ زیرا او براى نشان دادن مصادیق مبادى برهان، ابتدا اصل «هوهویّت» و پس از آن اصل امتناع اجتماع و ارتفاع دو نقیض را ارائه مطرح مىکند و این تقدیم و تأخیر نمىتواند بىجهت باشد
باید توجه داشت که وقتى گفته مىشود اصل «امتناع تناقض» از اصل «هوهویّت» نشأت مىگیرد، به این معنا نیست که اصل امتناع تناقض نسبت به اصل «هوهویّت» مجهول نظرى است و ـ مثلا ـ با برهان بالا معلوم مىشود، بلکه به این معناست که میان این دو اصل بدیهى و اوّلى این رابطه حاکم است و بنابراین، نباید یکى از این دو را از دیگرى بیگانه دانست و از اینرو، با قدرى مسامحه، مىتوان اصل «هوهویّت» را از اصل امتناع تناقض بیرون کشید؛ زیرا اگر پرسش شود که چرا « a aاست»؟ مىتوان اینگونه پاسخ داد: چون نمىتوان گفت: « a aنیست» یا نمىتوان گفت: «a a¬ است.» پس « a aاست.»
ابتناى علوم نظرى و بدیهىهاى دیگر بر اصل امتناع تناقض
چنانکه دیدیم، ارسطو در بخش «برهان» منطق به مبادى بدون حدّ وسط یا مبادى عامیه، بخصوص اصل امتناع تناقض، توجه کرده و به نحوى همه قضایاى علمى دیگر را بر این مبادى مبتنى کرده است. ابنسینا در الهیات شفاء در مورد اصل «امتناع تناقض» گفته است
اصل «امتناع تناقض» اول تمام قولهاى صادقى است که هر چیزى در تحلیل به آن برمىگردد، به گونهاى که بالقوّه یا بالفعل در هر شیئى مقول مىشود و هر چیزى به آن روشن مىشود یا روشنىاش را مىیابد؛ آنچنان که در کتاب برهان تبیین کردهایم
به دنبال او، صدرالمتألّهین در توصیف این اصل، گفته است
اوّل الاقاویل الحقّه الاوّلیّه التى انکاره مبنى کل سفسطه هو القول بانّه لاواسطه بین الایجاب و السلب فانّه ینتهى جمیع الاقوال عندالتحلیل و انکاره انکار لجمیع المقدّمات و النتائج
و در تعلیقات بر شفاء گفته است
و احقّ ذلک ما ینتهى الیه کل عقد و تصدیق عند التحلیل، حتّى أنّه یکون مقولا فى کل عقد إما بالقوّه او بالفعل و هو قولنا: انّ الشىء لایخلو عن النفى و الاثبات و لایتّصف بهما جمیعاً
کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم


دانلود تحقیق ترک تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان با word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود تحقیق ترک تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق ترک تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان با word
مقدمه
عوامل مؤثر در ترک تحصیل
جنبه فردی
جنبه اجتماعی
دلایل ترک تحصیل دانش آموزان و راهکارهای جلوگیری از آن
نگرش والدین
از هر چهار دانشآموز، یکی ترک تحصیل میکند
اظهار نظر مسئولان و کارشناسان درباره ترک تحصیل دانشآموزان
نتیجهگیری ( ترک تحصیل)
افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان
منظور از افت تحصیلی چیست
عوامل موثر بر افت تحصیلی
عوامل مربوط به خود دانش آموز
عوامل مربوط به خانواده
عوامل مربوط به مدرسه
عوامل مربوط به اجتماع
مهارت های صحیح مطالعه
مشکلات خانوادگی
اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان
اعتماد به نفس دانش آموز خود را تقویت کنید
دوستان ناباب
غذا و بیماری
کشش به سوی غیر همجنس
تکلیف خانه
محتوای کتب درسی
نقش انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها
پیشنهادهایی برای برانگیختن وحفظ توجه وعلاقه به یادگیری دردانش آموزان
تقویت کننده های مثبت به چهاردسته تقسیم می شوند
توصیه به والدین و معلمین
چگونه دانش آموزم را به درس علاقه مند کنم
بررسی علل افت تحصیلی در مدارس
عمد ه ترین د لایل افت تحصیلی
راه های کاهش افت تحصیلی
خسارت های ناشی از افت تحصیلی
علل افت تحصیلی و راهکارهای آن
نتیجه گیری (افت تحصیلی)
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق ترک تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان با word
1- سیف،علی اکبر- روانشناسی پرورشی ، انتشارات آگاه ، چاپ اول
2- ریتاویکس،نلسون-الن سی،ایزرائل،ترجمه محمدتقی منشی-انتشارات آستان قدس
3 تعلیم و تربیت در اسلام، استاد شهید مرتضی مطهری
4- روانشناسی تربیتی، محمد پارسا
5- فرهنگ عمید
6- روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلام، علی اصغر احمدی
7- روانشناسی رشد، علی اکبر شعاری نژاد
8-NEA انجمن بین المللی مطالعات آموزشی آمریکا
9-روانشناسی پرورشی، علی اکبر سیف
مقدمه
افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد. تحقیقات نشان داده است که بنیهی علمی اولیه و دل مشغولی اولیه به تحصیل در دوره دبستان و راهنمایی، به پیشبینی ترک تحصیل در دبیرستان کمک میکنند
عوامل مؤثر در ترک تحصیل
جنبه فردی:
بخش عمدهای از تحقیقات تجربی موید این نکتهاند که یکی از مهم ترین عناصرجابه جایی دانش آموز است: چه جابه جایی محل اقامت (تغییر محل سکونت ) و چه جابه جایی تحصیلی (تغییر مدرسه)، خطر ترک تحصیل را افزایش میدهد. ( آستن و مک لاناهان 1994) تحقیقات نشان میدهد اکثر دانشآموزانی که از دبیرستان جدا شدهاند، حداقل یک بار قبل از انصراف، جابه جا شده بودند. در حالی که اکثر آنهایی که فارغ التحصیل شده بودند، این کار را نکردهاند (رامبرگر 1998.) عامل دیگر، پیشرفت تحصیلی است. تحقیقات زیادی نشان داده اند که بنیه علمیضعیف، محرکی قوی برای ترک تحصیل بوده است( لارسن 1998.) هم چنین مشخص شده است که حتی بعد از کنترل ( به دلیل مشکلات تحصیلی و سوابق دانش آموزان ) و بهبود بنیه دانش آموزان، باز هم نتوانستهاند از ترک تحصیل آنان جلوگیری کنند
تحقیقات نشان داده است که بنیه` علمیاولیه و دل مشغولی اولیه به تحصیل در دوره دبستان و راهنمایی، به پیش بینی ترک تحصیل در دبیرستان کمک میکنند. رودریک (1993) در تحقیقی نشان داد که تفاوت در نمرات علمی از ابتدای سال چهارم شروع میشودو قبل از ترک مدرسه، وضعیت نامطلوب نمرات دانش آموزان مشخص میگردد. یکی دیگر از عواملی که توجه زیادی را به خود جلب کرده است مردودی است. برخی تحقیقات اخیر نشان داده است که مردودی، تاثیرات زیادی بر کیفیت تحصیلی میگذارد. (الکساندر1994)، تمام مطالعات تجربی انجام شده موید این است که مردودی حتی در سطوح پایین تر تحصیلی به طرز محسوسی بر تمایل به ترک تحصیل تاثیر گذار است. ( گلداسمیت و وانگ 1999)
جنبه اجتماعی
الف) عوامل خانوادگی:
بیشتر تحقیقات معطوف به ویژگیهای ساختاری خانوادهها از قبیل وضعیت اقتصادی – اجتماعی است. وضعیت اقتصادی – اجتماعی که با سطح سواد و درآمد والدین سنجیده میشود، عامل مهمیدر پیش بینی موفقیت تحصیلی و رفتار ترک تحصیل است. این تحقیقات نشان داد دانش آموزانی که تنها یک سرپرست دارند یا تحت تکفل پدر یا مادر ناتنیاند، بیشتر از دانشآموزانی که دارای دو سرپرست (پدر و مادر واقعیاند) ترک تحصیل میکنند. تا کنون تحقیقات کمیدر جهت شناخت مسائلی که در آن ساختار خانواده باعث ترک تحصیل میشود، انجام شده است. طبق نظریه سرمایه گذاری، والدین بر اساس اهداف و محدودیتشان درباره مقدار زمان و منابعی که برای فرزندشان صرف میکنند، تصمیم میگیرند و این مسأله میتواند بر تمایل بچهها به تحصیل و کسب مهارتهای علمیآنها تاثیر بگذارد.(هاو من، ولف، 1994) سرمایه انسانی )سطح سواد والدین ) وسرمایه مالی ( در آمد والدین) نمیتوانند عوامل کافی برای پیدا کردن ارتباط بین زمینه` خانوادگی و موفقیت تحصیلی باشند
توانایی اجتماعی که منظور از آن رابطهای است که والدین با فرزندانشان، خانوادههای دیگر و مدرسه دارند، مستقل از تاثیر سرمایه انسانی – مالی میتواند بر موفقیت تحصیلی تاثیر بگذارد (کلمن 1988.) دانش آموزانی که والدینشان فعالیتهای آنها را تنظیم میکنند، از آنان حمایت معنوی میکنند، آنها را به تصمیمگیریهای مستقل تشویق میکنند و در مسائلشان خود را درگیر مینمایند، احتمال ترک تحصیلشان کمتر است. ( آستن و مک لاناهان 19911)
ب) عوامل مدرسهای:
در این زمینه چهار ویژگی مدرسه دخیل اند: ترکیب دانش آموز، امکانات مدرسه، مشخصههای ساختاری مدرسه و فرآیندها و شیوههای مدرسه(
امکانات مدرسه: یکی از تحقیقات نشان داد هر چه دانش آموزان معلمها را بهتر درک کنند، نرخ ترک تحصیل پایین میآید
ساختار مدرسه: تحقیقات موید آن هستند که اندازه مدرسه و عمومییا خصوصی بودن آن، بر ترک تحصیل تاثیر میگذاردد
شیوهها و خط مشیهای مدرسه: تحقیقات نشان میدهند که مدرسه برد به روش بر انصراف دانش آموزان از تحصیل تاثیر میگذارد. یک راه به طور غیر مستقیم و از طریق خط مشیهای عمومیو اموری است که برای بهبود بهرهوری کل مدرسه طراحی شده است. این خط مشیها و امور کاری و سایر مشخصههای مدرسه میتوانند منجر به انصراف داوطلبانه دانش آموزان شود
راه دیگر، خط مشیهای صریح و تصمیمگیریهای آگاهانه است. این قوانین میتوانند در ارتباط با مواردی مثل کسب نمرات پایین، غیبت زیاد، بی انضباطی و;. باشند که منجر به اخراج، بلاتکلیفی و تعویض اجباری مدرسه میشوند
گروه همسالان: نبود امکانات، فقر مالی، شرایط سکونت و فراهم کردن کار و اشتغال بعد از اتمام تحصیلات و; پیشرفت بچهها و بزرگسالان را تحت تاثیر قرار میدهند و احتمال این که این گونه افراد ترک تحصیل کنند، بیشتر است


دانلود مقاله حرکت جوهری و تجدّد امثال تأمّلات و پرسشها با word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد دانلود مقاله حرکت جوهری و تجدّد امثال تأمّلات و پرسشها با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله حرکت جوهری و تجدّد امثال تأمّلات و پرسشها با word
چکیده
1 نظریه حرکت جوهری ملّاصدرا هستی و مراتب آن
تغییر و حرکت
قوّه و فعل
آیا حرکت ممکن است؟
مقوله حرکت
شبهه عدم بقای موضوع و عدم بقای نوع
حرکت جوهری و دفع شبهات
براهین اثبات حرکت جوهری
1 برهان از راه علیت جوهر نسبت به اعراض
2 برهان از راه تبعیت اعراض از جوهر
3 برهان از راه تشخص و وحدت جوهر و عرض
4 برهان از راه اصل تغییر
5 برهان از راه رابطه قوه و فعل
6 برهان از راه زمان
7 برهان از راه غایتداری طبیعت
لوازم و نتایج حرکت جوهری
حرکت عام
وحدت جهان مادی
تکامل در عالم ماده
از طبیعیات به الهیات
ربط متغیر به ثابت
تفسیر زمان
حدوث عالم
نفس و بدن
حکمت الهی و رستاخیز
2 تأمّلات و پرسشها نقد و نقض براهین
تجدّد امثال
پرسشهایی در باب تجدّد امثال
هستیهای آنی در فلسفه بودیسم
استشهاد از آیات قرآن
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله حرکت جوهری و تجدّد امثال تأمّلات و پرسشها با word
ـ ابن سینا، الشفاء: الطبیعیات، (قم، کتابخانه آیهاللّه نجفی، 1405ق)؛
ـ ابن عربی، محیالدین، فصوصالحکم، با تعلیقات ابوالعلاء عفیفی (قم، الزهراء، 1370)؛
ـ حسنزاده آملی، حسن، گشتی در حرکت، (تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، بیتا)؛
ـ شیرازی، صدرالدین محمّد، الحکمهالمتعالیه فی الاسفارالعقلیه الاربعه، (بیروت، داراحیاء التراثالعربی، 1981)؛
ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، نهایهالحکمه، (قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1416 ق)
ـ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، تصحیح زینالعابدین قربانی، (تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1372)
ـ مطهّری، مرتضی، مجموعه آثار، (تهران، صدرا، 1384)؛
ـ همائی، جلالالدین. دو رساله در فلسفه اسلامی، (تهران، انجمن فلسفه ایران، 1398ق)
- Stcherbatsky, F. Th. Buddhist Logic, New York: Dover Publications,
چکیده
صدرالدین شیرازی با طرح نظریه حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعدالطبیعی بسیار عمیقتری از آنچه در گذشته بوده است، میرساند. وی نه به ادراک حسی از حرکات سطحی قناعت میکند و نه به ذوق عارفانه و شاعرانه بسنده مینماید، بلکه بر مبنای یک هستیشناسی اصالهالوجودی با براهین گوناگون حرکت عام و بنیادین عالم مادی را اثبات میکند و بر پایه آن، برای بسیاری از مسائل پیچیده فلسفی پاسخهای راهگشایی عرضه میکند. نوشتار حاضر، حاصل تأمّلاتی پیرامون این نظریه و تدقیق در براهین و نتایج آن است. نتیجه این تأمّلات، طرح ملاحظات و پرسشهایی است که امید است اعتنا به آنها، در تعمیق و پیشبرد این بحث سودمند واقع شود
کلید واژهها
حرکت جوهری، قوّه و فعل، موضوع حرکت، حرکت اعراض، اصالت وجود، تشخص، غایتداری، تجدّد امثال
1 نظریه حرکت جوهری ملّاصدرا هستی و مراتب آن
موضوع مابعدالطبیعه، وجود یا موجود بماهو موجود است. از نظر ملّاصدرا، وجود اصالت دارد و ماهیت از وجود انتزاع میشود. آنچه در عالم هست، اطوار مختلف وجود است. همچنین از نگاه فلسفه او، وجود حقیقتی واحد اما تشکیکی و دارای مراتب است. هستی به صور و درجات گوناگون ظهور یافته است. هستی مطلق و محض، واجبالوجود است و هستیهای مقیّد و محدود، ممکنالوجود میباشند. واجبالوجود، ماهیتی جز هستی ندارد. اما ممکنات، وجوداتی هستند که از آنها ماهیت انتزاع میشود. ماهیت نشانگر حدود و تعیّنات وجود است. هستی ممکنات، جلوههایی از کمالات واجبالوجود است. آنها از خود وجود مستقلی ندارند، بلکه در حدوث و بقا وابسته و محتاج به واجبالوجود میباشند
واجبالوجود کامل مطلق است. غنی و بینیاز است و فاقد چیزی نیست. آنچه برای او ممکن و متصور است به نحو ضروری حاصل است. از اینرو، تغییری در او رخ نمیدهد و چیزی برای او حاصل نمیشود. پس، او فعلیت محض است. موجودات مجرد مانند فرشتگان نیز آنچه میتوانند باشند، هستند. لذا در آنها نیز حرکت راه ندارد، هر چند کامل مطلق نیستند. اما موجودات مادی و جسمانی، موجوداتی هستند که میتوانند تغییر و تبدل پیدا کنند. آنها از ویژگیای به نام «قوّه» و «استعداد» برخوردارند. وضعیت بالفعل هیچ موجود مادی، سرنوشت محتوم و ابدی آن نیست، بلکه میتواند دگرگونیها و وضعیتهای متنوع بپذیرد. از اینرو، آینده آن همراه با نوعی عدم تعیّن است. به این ترتیب، هستی به بالفعل محض و بالقوه تقسیم میشود. البته هر موجودی، از جمله موجود مادی، دارای فعلیتی است، اما موجود مادی آمیخته با فعلیت و قوّه است و به جهت بالقوه بودن میتواند فعلیتهای گوناگون بپذیرد
بیشک ما شاهد تغییرات و دگرگونیهای فراوان در عالم هستیم. ما شاهد تولد و مرگ، رویش و زوال، رشد و افول، و طلوع و غروب هستیم. بحثهای فلسفی و علمی درباره تفسیر دگرگونیها، ابعاد، انحا و لوازم آن است
تغییر و حرکت
فلاسفه از دو نوع تغییر سخن میگویند: تغییر دفعی و تغییر تدریجی. تغییر دفعی، تغییری است که در «آن» یا «لازمان» رخ میدهد. در اینگونه تغییر، ما شاهد زوال چیزی و حدوث چیزی دیگر هستیم. برای مثال، چوب بر اثر سوختن به خاکستر تبدیل میشود. از این جریان، به کون و فساد تعبیر میشود. چیزی زایل و فاسد میشود و چیزی دیگر در جای آن حادث و موجود میگردد. به عبارت دیگر، ماده صورتی را از دست میدهد و صورتی دیگر را میپذیرد. اما نوع دیگر از تغییر، تدریجی است. چیزی از مبدأی به مقصدی روان میشود و رفته رفته از مبدأ دور و به مقصد نزدیک میگردد. این تغییر تدریجی را حرکت میگویند. تغییر تدریجی، یک نوع امتداد سیال و بیقرار است، نه حدوث و زوالهای متوالی. هرچند حرکت قابل انقسام به اجزای فرضی است، اما اجزای بالفعل ندارد، بلکه یک امر پیوسته است. از اینرو، حرکت از تغییرات دفعی یا سکونات متوالی تشکیل نمیشود و به آنها فروکاسته نمیگردد، چنانکه زمان به آنات متتالی برنمیگردد. اتصال از ارکان حرکت است. جسم در حال حرکت، تمام حدود بین مبدأ و منتها را به نحو تدریجی و اتصالی استیفا میکند. حدی را نمیتوان تصور کرد مگر اینکه جسم آنی در آن حد واقع شده و از آن عبور نموده باشد
قوّه و فعل
هرگاه چیزی تغییر بپذیرد، چه به صورت دفعی و چه به صورت تدریجی، در آنجا سخن از قوّه و فعل است. قوّه، امکان و استعداد است و فعلیت، تحقق و عینیت است. قوّه، به آنچه شیء میتواند بشود تعلق دارد و فعلیت آن چیزی است که شیء در حال حاضر دارد. تغییر «الف» به «ب» نشان میدهد که «الف» استعداد و قوّه «ب» شدن دارد. از طریق تغییرپذیری، این قوّه به فعلیت میرسد. چوب در ذات خود قابلیت تبدیل شدن به خاکستر را دارد و بذر میتواند گیاه شود و نطفه انسان، مستعد انسان شدن را دارد. پس، هر تغییری در شیئی عبارت است از: تبدیل قوّهای به فعلیت یا خروج آن شیء از حالتی بالقوه به حالتی بالفعل، یا یافتن فعلیتی جدید. اما حرکت بر حسب تعریف، خروج تدریجی شیء از قوّه به فعل است. این هم نسبی است، نه لزوماً خروج از قوّه به طور مطلق و فعلیت یافتن به نحو مطلق، بلکه در هر حرکتی، یکی از قوّههای شیء فعلیتی متناسب با خود مییابد. پس، شیء متحرک باید دارای دو جنبه قوّه و فعل باشد و آن جسم است. جسم به اعتبار مادهاش، از آن حیث که مستعد پذیرش صورت یا عرض جدیدی است، بالقوه است، و به اعتبار صورتی که دارد، بالفعل است. فعلیت یافتن تدریجی صورت یا عرضِ جدید، حرکت است. لذا، از قدیمالایام حرکت را چنین تعریف کردهاند: «الحرکه کمال اول لما هو بالقوّه من جهه ما هو بالقوّه.» شیء بالقوه برای اینکه به کمال رسد، باید فعلیت یابد. فعلیت یافتن، رسیدن به غایت است. نخستین گام برای رسیدن به غایت، حرکت یا نفس خروج از حالت بالقوه است. پس، شیء بالقوه از آن حیث که بالقوّه است، اولین کمالی را که تحصیل میکند حرکت است. پس میتوان گفت: هر چیزی که مرکب از قوّه و فعل باشد، یا به عبارت دیگر، دارای حیثیت قوّه و فعل باشد، قابل حرکت است
آیا حرکت ممکن است؟
چنانکه گفتیم، تغییر را نمیتوان انکار کرد، اما تغییر اعم از حرکت است. آیا حرکت وجود دارد؟ برخی از فلاسفه یونان منکر وجود حرکت شده و آن را ناممکن دانستهاند. پارمنیدس، لوسیپوس و زنون از این گروه میباشند. شبهات زنون در نفی حرکت معروف است
این شبههها، بر این نظریه فلسفی مبتنی هستند که جسم مرکب از اجزایی است که تا بینهایت تجزیهپذیرند. از اینرو، هر مسافتی از نقاط منفصل نامتناهی تشکیل شده است و عبور از یک نقطه، به نقطه دیگر مستلزم عبور از نقاط بینهایت است و چون حرکت مستلزم عبور از نقاط نامتناهی است، محال میباشد. فلاسفه در پاسخ گفتهاند که تقسیمپذیری ماده به اجزا و نقاط به طور نامتناهی، امری بالقوه است و این اجزا و نقاط، امور عینی و بالفعل نیستند. آنچه در خارج هست، نقاط نامتناهی نیست، بلکه یک واحد متصل متناهی است که قابل تقسیم تا بینهایت است. قابلیت تقسیم تا بینهایت، غیر از داشتن نقاط نامتناهی بالفعل است
برخی از متکلّمان اشعری نیز حرکت را انکار کردهاند. آنها حرکت اعراض را هم منکر بودند، بلکه تغییر آن را از باب تجدّد امثال میدانستند
در میان قائلان به حرکت نیز درباره ابعاد و احکام حرکت، اختلاف وجود دارد. برخی به نحو عام از حرکت همه چیز سخن گفتهاند. هراکلیتوس قائل به حرکت عمومی است. وی حقیقت جهان را به آتش برمیگرداند که امری متحرک بالذات است
برخی فلاسفه پویشی حرکت را حتی به خدا نیز نسبت دادهاند. اما تصویر خدای ناقصِ تحولپذیر با خدایی که فلاسفه او را واجبالوجود و مطلق و کامل میدانند ناسازگار است
بعضی حرکت را در مورد خدا روا نمیدارند، اما حرکت را بر همه ممکنات، اعم از مادی و مجرد، جایز میشمارند. رأی غالب در بین فلاسفه اسلامی این است که حرکت از احوال جسم و محدود به عالم مادی است. حرکت در جایی است که شیء دارای دو حیثیت بالقوّه و بالفعل باشد، تا قوّه آن به فعلیت رسد. تنها جسم است که مرکب از ماده و صورت و دارای حیثیت بالقوّه و بالفعل است
مقوله حرکت
آیا هر موجود مادی از هر جهت حرکتپذیر است، یا حرکت در امور و جهات خاصی از اشیای عالم مادی واقع میشود؟ برای تعیین حوزه حرکت در عالم مادی، حکما مبحث مقولات را طرح کردهاند. بر مبنای فلسفه مشائی، مقولات اجناس عالیه هستند که همه موجودات ممکنالوجود را دربر میگیرند. این مقولات، بنا به رأی مشهور، ده قسمند: یک مقوله جوهر و نُه مقوله عرضی. درباره حرکت مقولات، نظریه رایج تا زمان ملّاصدرا این بود که نه همه موجودات مادی، نه جواهر و نه همه اعراض، بلکه فقط در بعضی از اعراض حرکت واقع میشود. آنان حرکت را در چهار مقوله عرضی قائل بودند: کم (مانند رشد یک نهال)، کیف (مانند تغییر رنگ سیب از سبزی به سرخی)، أین (حرکت جسم از مکانی به مکان دیگر)، و وضع (تغییر در نسبت بعضی از اجزای جسم نسبت به اجزای دیگر، مانند حرکت جسمی به دور خود). حرکت در مقوله وضع را ابن سینا افزوده است. ابن سینا حرکت در مقولات چهارگانه را اثبات و حرکت در جوهر را با استدلال نفی میکند. ملّاصدرا با چند استدلال فلسفی و پاسخ به مناقشات ابنسینا نظریه حرکت جوهری خود را عرضه میکند
شبهه عدم بقای موضوع و عدم بقای نوع
یکی از مشکلاتی که ابنسینا برای حرکت در جوهر میبیند، مشکل بقای موضوع است. حرکت امری است که بر موضوعی عارض میشود. به عبارت دیگر، حرکت وصف متحرک است. برای اینکه حرکت تحقق یابد، باید دارای موضوع ثابتی باشد. صورتِ نوعی موضوع حرکت، باید از آغاز تا انجام باقی باشد تا حرکت در اعراض واقع شود. در حرکت در اعراض، جوهر ثابت است و اعراض دگرگون میشوند، اما در فرض حرکت جوهری، موضوع ثابتی که معروض یا موصوف حرکت باشد، وجود ندارد. پس، حرکت و تحول جوهر مساوی با حرکت بدون موضوع است. طبق این نظر، تغییر در جواهر فقط به صورت کون و فساد و خلع و لبس است. جسم در آنی، صورتی را از دست میدهد و صورتی نو میپذیرد
دیگر اشکال ابن سینا بر نظریه حرکت جوهری این است که اگر جواهر را متجدد و سیال بینگاریم که از نقص به کمال در حرکت هستند، لازمهاش آن است که در حرکت اشتدادی جوهری، نوع باقی نباشد. تشکیک در ماهیت و جوهر ممکن نیست. ماهیت نوعیه ذات و حدود ثابتی دارد که با تعریف منطقی آن را نشان میدهیم. نوعیت نوع به ثبات حدود آن است. حال اگر جوهر و ذات نوعی تحول تدریجی یابد، دیگر آن ذات ثابت محدد نمیتواند باقی و محفوظ باشد، بلکه با هر تحول جوهری، ما با نوع متفاوتی مواجه خواهیم بود و چنین نیست که نوع واحدی اشتداد یافته باشد. خلاصه اینکه، اگر اشتداد باشد، نوع باقی نیست، اگر نوع باقی باشد، اشتدادی صورت نگرفته است
بیان ابنسینا این است که حرکت در جوهر محال است؛ زیرا طبیعت جوهری اگر فاسد شود، یکجا و دفعتاً فاسد میشود، و اگر حادث گردد، یکجا و دفعتاً حادث میگردد. کمال متوسطی بین قوه و فعلیت آن وجود ندارد. دلیل این امر آن است که طبیعت جوهری قابل شدّت و ضعف یافتن نیست؛ چون اگر شدّت و ضعف داشته باشد، یا نوع جوهر در حال اشتداد باقی است، یا باقی نیست: اگر نوع باقی باشد، صورت جوهری تغییر نیافته است، بلکه اعراض آن تغییر یافته است. اگر جوهر باقی نباشد، پس جوهری زایل و جوهر دیگری حادث شده است. لازمه این سخن این است که، در تغییرات اشتدادی بین یک جوهر و جوهر دیگر، بینهایت جوهر به نحو بالقوه موجود باشد. آنچه در واقع در باب صور جوهری رخ میدهد این است که یک صورت جوهری فاسد و صورت جوهری دیگر کائن میشود و بین قوه و فعلیتش واسطهای به نام حرکت وجود ندارد
برخی دیگر گفتهاند که حرکت در جوهر ممکن نیست؛ چون جوهر ذاتی جسم است و حرکت در ذاتیات محال است. اگر ذاتی زوال یابد، هویت شیء از بین میرود
حرکت جوهری و دفع شبهات

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دانلود مقاله پیش بینی دبی رودخانه با استفاده از روش نزدیک ترین
دانلود مقاله نکته ها (22) با word
دانلود مقاله طرح اعزام نیروهای واکنش سریع به مناطق بحران زده کش
دانلود مقاله بررسی تغییرات PH و اینورت و رنگ در فرایند تغلیظ شر
دانلود مقاله بررسی کارآیی آلوم بازیافتی در حذف رنگ و مواد آلی ا
دانلود مقاله بررسی روش تلفیقی(زراعی و شیمیایی) بر خصوصیات کمی و
[عناوین آرشیوشده]